آموزشکده توانا
57.9K subscribers
30.1K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram

سپیده کاشانی از متهمان پرونده محیط زیستی‌ها در نامه‌ای که بی‌بی‌سی به آن دست پیدا کرده است، برای نخستین بار پس از ۵ سال، جزئیاتی را از شکنجه‌ها و فشارهای اطلاعات سپاه فاش کرده است. او از جمله به «اعدام نمایشی» همسرش هومن جوکار، پخش «ویدیوی جسد کاووس سید امامی» و بازجویی‌هایش در اتاق «تاریک» و «خونی» پرداخته است.

سپیده کاشانی درباره تهدید به اعدام می‌گوید «ساعت یک نیمه شب است. همراه یک مراقب خانم از بازجویی برمی‌گشتم. تمام ساختمان بازجویی در تاریکی مطلق است. مراقب جلو رفت تا در را باز کند. سایه‌ای احساس کردم. ناگهان مردی از پشت سر از فاصله خیلی نزدیک در گوشم زمزمه کرد بالاخره می‌کشیمت بالا، همین جا دارت می‌زنیم. وحشت کردم. مرگ همینقدر به ما نزدیک بود».

او درباره شدت فشارها می‌نویسد «۲ سال در انفرادی بودیم. یک سال آن را با وحشت افساد فی‌الارض و اعدام سر کردیم».

خانم کاشانی روایت خود درباره شیوه رسیدگی به این پرونده نوشت «به بازجو می‌گفتم بالاخره دادگاهی هست، قاضی هست. حقانیت ما ثابت می‌شود ولی می‌گفت توی دهن قاضی می‌زنم اگر حکمی غیر از حکم مرا قرائت کند. قاضی کیه اونم آدم خودمونه و بود. حکمی را قرائت کرد که بازجو خواسته بود. دفاعی هم در کار نبود. دادگاهی نمایشی و کیفرخواست ساختگی. بدون ادله محکمه پسند».

این زندانی می‌گوید به او «حکم بازداشت تنها خواهر» و «عکسش هنگام بازجویی» را نشان داده‌اند.

خانم کاشانی گفته هومن جوکار همسرش برای او نقل کرده که «اوائل بازداشت، نیمه‌های شب برای بازجویی می‌رفت. در راه بازجویی، زیر پله‌ها در نقطه کور دوربین‌ها، با چشم‌بند رو به دیوار متوقفش کردند و بعد از پشت سر مورد ضرب و شتم قرار گرفته، از شخصی به نام سلطان نام می‌برد که با انبردست او را به کشیدن ناخن تهدید میکرده سلطان آنها را به هر کار غیر انسانی تهدید می‌کرده است».

او در دفاعیاتش نیز به فشارها به خانواده‌اش پرداخته و نوشته «تا چندین ماه از همه کس بی خبر بودم و این بی خبری برایم کشنده. بازجو فقط اخبار بد و دروغین می‌داد که پدرم سکته کرده و در بیمارستان است و خواهرم که مبتلا به "ام اس" است دچار حمله شدیدی شده و نمی تواند راه برود و روی ویلچر است و نمی خواهد حتی اسم مرا بیاورد».

بیشتر بخوانید:
https://bbc.in/402QgIr

#سپیده_کاشانی #شکنجه #حقوق_بشر #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
امروز، یک‌شنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۳، وکیل مدافع نیلوفر بیانی، سپیده کاشانی، طاهر قدیریان و هومن جوکار، چهار فعال محیط زیست محبوس در زندان اوین، از عفو مناسبتی آنها خبر داد.
محمدجواد اکبرین، جان کلام را درباره این خبر و عفو نمایشی ادا کرده است. او در توییتی نوشت:
«خیانت به کلمات، یعنی رهبر نکبت این مملکت، بهترین فعالان محیط زیست را بدزدد، سالها در زندان نگه‌شان دارد و حتی وزارت اطلاعاتش بگوید «بی‌گناهند و هیچ دلیلی بر اتهام‌شان وجود ندارد»، حالا به جای اینکه بگوید غلط کردم، بگوید عفوشان کردم.»
نیلوفر بیانی، پیشتر شرح شکنجه‌های خود را رسانه‌ای کرده بود. او در نامه‌اش، از ۱۲۰۰ ساعت شکنجه و بازجویی و تهدیدهای جنسی خبر داده بود.

نظر شما همراهان درباره عفو! نمایشی چیست؟

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#هومن_جوکار
#نیلوفر_بیانی
#سپیده_کاشانی
#طاهر_قدیریان
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊...فعالین محیط زیست آزاد می‌شوند
#نیلوفر_بیانی #هومن_جوکار #سپیده_کاشانی و #طاهر_قدیریان
بعد از تحمل هفت سال زندان آزاد خواهند شد.
پیش از این #کاووس_سید_امامی فعال محیط زیست و استاد دانشگاه که در رابطه با همین پرونده بازداشت شده بود در زندان کشته شد.
این افراد هفت سال از زندگی خود را در پی پرونده‌سازی اطلاعات سپاه در زندان گذراندند و شکنجه‌هایی طاقت‌فرسا را پشت سر گذاشتند.
بازداشت این افراد هزینه زیادی برای خانواده‌های آن‌ها، خودشان و جامعه ایران در بر داشت.
هفت سال زمان کمی نیست. ما فقط نباید دادخواه جان‌باختگان باشبم، بلکه دادخواه زمان و عمری که در جمهوری اسلامی با رنج سپری شد هم باید بود. زمانی از عمر ما که دیگر بازمی‌گردد.


ویدیو از سامی فردی

#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
فعالان محیط زیستی، پس از هفت سال تحمل حبس و شکنجه و جان‌باختن جاویدنام کاووس سیدامامی، روز گذشته آزاد شدند. در حالی که فقط یک ماه تا پایان مدت محکومیت آن‌ها باقی مانده بود! آزادی آن‌ها تحت عنوان عفو صورت گرفت. عفو بابت چه جرم و گناهی؟! مگر آن‌ها چه کار کرده بودند؟! همه نیک می‌دانیم که وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه، چگونه برای افراد پرونده‌سازی کرده و آن‌ها را به زندان می‌افکنند، بازجوهایی بی‌سواد و خشن که عنوانشان را «کارشناس پرونده» گذاشته‌اند، با چه استدلال‌هایی پرونده‌ امنیتی برای شهروندان درست می‌کنند.
مطهره گونه‌ای، فعال دانشجویی، با نگارش متنی متاثر از آزادی فعالان محیط زیستی، به نکاتی درباره پرونده خودش اشاره می‌کند و نحوه برخورد و استناد بازجو به موضوعاتی بی‌ربط برای انتساب اتهامات مختلف به او.

نوشته مطهره به شرح زیر است:
«عفو ملوکانه یا شکست مفتضحانه؟
با خنده‌ای تلخ، خبر عفو ملوکانه‌ی رهبری که شامل حال فعالان محیط زیستی شد را خواندم و دائم با خودم تکرار می‌کنم: 
هفت سال... هفت سال... هفت سال عمر و جوانی و زندگی. هفت سال شکنجه و انفرادی و تنگنا و خودکشی‌شدن. که بعد وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی هم بیانیه‌ای منتشر کند و بی‌گناهی‌شان نیز اثبات شود، ولی باز هم به جور و ظلم در حبس بمانند.
ناباورانه به استاد کاووس سید امامی فکر می‌کنم که چه مظلومانه او را کشتند.
پنداری، زندگی و عمر و جان آدم‌ها برای خودکامه، شوخی است و ما برای خامنه‌ای، نه انسان که تنها یک وسیله‌ی بازی احمقانه برای خلوت شبانه‌اش هستیم!
بغض بی‌پایان هفت سال عمر و زندگی تباه شده به حکم بیدادگاه جمهوری اسلامی و پرونده‌سازی و دسترنج سازمان اطلاعات سپاه به مسئولیت حسین طائب، برای سینه‌ی تنگم بسیار عظیم و سترگ است.
روایت‌های آزار و شکنجه‌های نیلوفر بیانی را اگر پیش از دریافت حکم اخراجم از دانشگاه می‌خواندم، باور نمی‌کردم که دستگاه امنیتی یک حکومت آنقدر شنیع و بی‌شرف باشد که از هرگونه دستاویز برای گرفتن اعتراف اجباری ابا نکند.
حسین طائب، همان فردی است که در یکی از سخنرانی‌های سال گذشته‌اش می‌گفت: "ایلان ماکس! می‌خواهد رییس جمهور امریکا شود (درحالیکه ایلان ماسک اهل کانادا و متولد آفریقای جنوبی است و طبق قانون نمی‌تواند کاندیدای ریاست جمهوری شود!). چنین آدمی، که روزگاری از آوردن نامش هم لرزه بر تنمان می‌افتاد، با نازل‌ترین سطح تحلیل، سالها عهده‌دار مسئولیت اطلاعات سپاه بود.
.
در این سازمان شوم چه پرونده‌ها که نساختند و چه حق‌ها که ناحق نکردند و چه عمرها که به باد ندادند.
نمونه‌ی کوچکش هم پرونده‌ی کمیته‌ی انضباطی مرکزی وزارت بهداشت خودم بود.
به چشم خویش دیدم که انسانیت در تک تک آنها مرده است و هر اتهامی که اراده کنند و "بفرموده" باشد، به پرونده الصاق می‌کنند.

اینجا محکمه و دادگاه برحسب عدل و قانون و قضاوت در کار نیست، بلکه براساس یافته‌های تخیلی و شیداگونه‌ی ضابطین حکم می‌دهند و به مثابه‌ی وحی منزل، هرچه که آنها بنویسند و بخواهند، خواهد شد! گویا از خدا هم بالاتر اند و کن فیکون می‌کنند و با قوه‌ی تخیل بسیار فعالشان سرنوشت شما را آنچنان دگرگون می‌کنند که سراسر در بهت و حیرانی فرو خواهید رفت.

ادامه را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/cb5prt7b
شرح عکس:
عکس دسته‌جمعی فعالان آزاد شده محیط زیست، جای کاووس سیدامامی خالی است

#مطهره_گونه_ای #نیلوفر_بیانی #هومن_جوکار #سپیده_کاشانی #کاووس_سید_امامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«‏آن‌ها که زندان رفته‌اند خوب می‌دانند که برای برخی زندانیان، کتاب حکم نان شب را دارد. هیچ چیز نمی‌تواند سنگینی گذر روزها و شب‌ها را در زندان آسان کند، مگر غرق‌شدن در لابه‌لای خطوط کتاب‌ها.
و حالا اگر جایی باشد که در آن همهمه‌ی بی‌پایان صداها، سکوتی را هدیه کند برای این غرق‌شدن‌ها، حکم تنفس رهایی در زندان را دارد. جایی شبیه به کتابخانه بند ۴ اوین
این بار آخری که برای سومین بار وارد بند شدم و به کتابخانه رفتم، مثل قبل نبود. چیزهای زیادی تغییر کرده بود.
تنوع کتاب‌ها بیش‌تر از گذشته بود. ساعت‌های بیش‌تری می‌شد در کتابخانه بمانی و گاهی تا نه شب.
هر روز ده‌ها روزنامه و مجله وارد بند می‌شد. کلاس‌های فرهنگی از آموزش نجوم ( علی یونسی و امیرحسین مرادی عزیز درس می‌دادند) تا کلاس‌های زبان ( یکی از آموزش‌گرها کیوان مهتدی عزیز بود ) و موسیقی و آشپزی ...برقرار بود.
تمام کتاب‌ها لیست‌بندی شده در یک کامپیوتر با یک سرچ ساده قابل دسترس بود. بانک فیلم و سی دی ارزشمندی فراهم شده بود و بعد از آزادی شنیدم که مانیتورهایی در کتابخانه نصب شده است برای شنیدن موسیقی یا دیدن سی.دی‌های آموزشی
همه این تغییرات محصول شش سال تلاش مداوم زندانیان محیط زیستی در بند ۴ بود. در این سال‌ها مسئولیت کتابخانه و بخش فرهنگی بند با آن‌ها بود. همه این امکانات را ذره ذره، با پیگیری و جمع‌آوری کمک‌های مالی از خود زندانیان فراهم کردند و با صبر و حوصله و پشتکار، زندانبان را قانع کردند، حالا که امکاناتی فراهم نمی‌کند، اجازه ورود این امکانات به زندان را بدهد. حاصل کار این دوستان شگفت‌انگیز بود.
آنها بیش از شش سال به ناحق حبس کشیدند درست، اما حبس با کیفیت! کتابخانه‌ای ساختند که تا سال‌ها می‌تواند، جایی باشد برای تنفس آزادی برای هر زندانی.

همه از حبس ناعادلانه‌شان گفتند و من دوست داشتم از دستاورد ارزشمندشان در سال‌های حبس بگویم و به پاس قدردانی کلاه از سر بردارم.
امیرحسین خالقی، سام رجبی، هومن جوکار و طاهر قدیریان
از شما دوستان ممنونم و می دانم که شما سرمایه‌های ارزشمند این سرزمین هستید.
‏پ ن : محمدرضا معمارصادقی، در این سال‌ها نقش موثری در فرستادن کتاب به زندان‌های مختلف و از جمله بند ۴ اوین داشته است.
دراویش گنابادی ( محمد شریفی مقدم، عباس دهقان، مصطفی عبدی) هنگام آزادی حجم زیادی دی وی دی آموزشی، موسیقی و فیلم و همچنین کتاب که در همه سال‌های حبس جمع‌آوری کرده بودند را به کتابخانه بند ۴ اهدا کردند.
جعفر ابراهیمی، سعید مدنی و کیوان مهتدی، واسطه‌ی ورود کتاب‌های ارزشمندی به بند ۴ بودند .به امید آزادی‌شان»

- برگرفته از حساب ایکس محمد حبیبی، زندانی سیاسی سابق

#طاهر_قدیریان #هومن_جوکار #امیرحسین_خالقی #سام_رجبی #سپیده_کاشانی #نیلوفر_بیانی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech