«شیدا جاهد» - #آوازخوان #موسیقی سنتی ایران- که در طول عمر هنری خویش آثار متعددی خلق کرد که بسیاری از آنها جزو پرمخاطبترین آثار موسیقی در دهههای اخیر است و در دولت دهم به علت ممنوعالکاری نتوانست به فعالیتهای هنری خود ادامه دهد، بعد از ماهها تحمل بیماری ساعتی پیش در بیمارستان لالهی تهران درگذشت.
«شیدا» مدتی پیش بعد از عمل جراحی از بیمارستان مرخص شد؛ اما بعد از مدتی متاستاز کرده و بافتهای سرطانی ریهی او را تحت تاثیر قرار داد، علاوه بر آن سرطان کمر و لگن او را نیز درگیر کرد. او از ده روز پیش بار دیگر در بیمارستان – لاله- بستری شد و از دو روز قبل به کما رفته و در بخش آی.سی.یوی این بیمارستان بستری شده بود. این در حالی است که او پیش از درگیری به این #بیماری، سالها در دولت دهم ممنوعالفعالیت شده بود و امکان ارایهی اثری را نداشت. اتفاقی که «جاهد» میگوید در تشدید بیماری او نقش مهمی را ایفا کرد.
«شیدا جاهد» از خوانندگان قدیمی است که طی سالهای اخیر کنسرتهایی را برای #زنان اجرا کرده است. او چند آلبوم نیز به صورت همخوانی با همسرش منتشر کرد اما یکی از آلبومهایش به تشخیص وزارت ارشاد دولت قبل و با ادعای غالب بودن صدای #زن ممنوع و جمعآوری و باعث #ممنوعالکار شدن آنان شد. جاهد در دولت جدید، فعالیتهای رسمیاش را از سرگرفت. این #هنرمند چند سال بود که با بیماری سرطان رحم دست و پنجه نرم میکرد.
«شیدا جاهد» از دوران کودکی تحت تاثیر صدای گرامافون پدر و زمزمه های مادرش که تصنیف های قمر را نجوا میکرد با آوای موسیقی آشنا شد، شیدا علاقه اش را به آواز را در دوران تحصیلی اش و به ویژه در اردوهای دانش آموزی که در شهرستان نوشهر برگزار میشد نشان داد و به اجرای برنامه های هنری پرداخت، او بعد ها در تهران نزد استادانی چون احمد ابراهیمی، صدیق تعریف و محمدرضا شجریان رفت و از تجربه های آنان بهره گرفت، ایشان در آوازخوانی از استادان موسیقی سنتی ایرانی پیروی می کند، این هنرمند در سال ۱۳۷۴ با «مسعود جاهد» آهنگساز و نوازنده نی ازدواج کرد و از همین زمان به صورت رسمی با همکاری همسرش وارد عرصه موسیقی ایرانی شد و گروه موسیقی بانوان «کرشمه» را تشکیل داد و کنسرت هایی نیز در تهران برای بانوان اجرا کرد.
یادش گرامی باد
@Tavaana_TavaanaTech
«شیدا» مدتی پیش بعد از عمل جراحی از بیمارستان مرخص شد؛ اما بعد از مدتی متاستاز کرده و بافتهای سرطانی ریهی او را تحت تاثیر قرار داد، علاوه بر آن سرطان کمر و لگن او را نیز درگیر کرد. او از ده روز پیش بار دیگر در بیمارستان – لاله- بستری شد و از دو روز قبل به کما رفته و در بخش آی.سی.یوی این بیمارستان بستری شده بود. این در حالی است که او پیش از درگیری به این #بیماری، سالها در دولت دهم ممنوعالفعالیت شده بود و امکان ارایهی اثری را نداشت. اتفاقی که «جاهد» میگوید در تشدید بیماری او نقش مهمی را ایفا کرد.
«شیدا جاهد» از خوانندگان قدیمی است که طی سالهای اخیر کنسرتهایی را برای #زنان اجرا کرده است. او چند آلبوم نیز به صورت همخوانی با همسرش منتشر کرد اما یکی از آلبومهایش به تشخیص وزارت ارشاد دولت قبل و با ادعای غالب بودن صدای #زن ممنوع و جمعآوری و باعث #ممنوعالکار شدن آنان شد. جاهد در دولت جدید، فعالیتهای رسمیاش را از سرگرفت. این #هنرمند چند سال بود که با بیماری سرطان رحم دست و پنجه نرم میکرد.
«شیدا جاهد» از دوران کودکی تحت تاثیر صدای گرامافون پدر و زمزمه های مادرش که تصنیف های قمر را نجوا میکرد با آوای موسیقی آشنا شد، شیدا علاقه اش را به آواز را در دوران تحصیلی اش و به ویژه در اردوهای دانش آموزی که در شهرستان نوشهر برگزار میشد نشان داد و به اجرای برنامه های هنری پرداخت، او بعد ها در تهران نزد استادانی چون احمد ابراهیمی، صدیق تعریف و محمدرضا شجریان رفت و از تجربه های آنان بهره گرفت، ایشان در آوازخوانی از استادان موسیقی سنتی ایرانی پیروی می کند، این هنرمند در سال ۱۳۷۴ با «مسعود جاهد» آهنگساز و نوازنده نی ازدواج کرد و از همین زمان به صورت رسمی با همکاری همسرش وارد عرصه موسیقی ایرانی شد و گروه موسیقی بانوان «کرشمه» را تشکیل داد و کنسرت هایی نیز در تهران برای بانوان اجرا کرد.
یادش گرامی باد
@Tavaana_TavaanaTech
مامک خادم، خوانندهای نوگرا
بیحاشیه است و عشقاش به موسیقی نهایتی ندارد. او از اولین کسانیست که در دهه نود میلادی در گروه اکسیم آو چویس (Axiom of Choice) دست به ترکیب و تلفیق موسیقی ایرانی با دیگر سبکها زد.
در تهران به دنیا آمده و در دوران کودکی به کلاسهای رقص باله مادام لازاریان رفته است. شاید بتوان گفت که این اولین جرقههای آشنایی وی با هنر بود.
در ایام نوجوانی وارد کارگاه موسیقی کودکان و نوجوانان رادیو ملی ایران شد که رهبری آن با خانم سیمین قدیری بود. در همان ایام این موقعیت را پیدا کرد که با آموزشهای دورهای خانم پری زنگنه نواهای محلی را یاد بگیرد. در واقع این دوره پایههای موسیقی را در وی بنا کرد.
قبل از انقلاب و در نوجوانی برای تحصیل به آمریکا #مهاجرت کرد. انقلاب و در پی آن جنگ هشتساله ایران و عراق مانع بازگشت او شد. بعد از دریافت مدرک فوقلیسانس در رشته ریاضیات و ورود به بازار کار، حرفه تدریس را برگزید. این شغل به او مجال میداد تا از تعطیلی تابستان بهره جوید و استعداد هنر موسیقی خود را صیقل دهد.
سالهای متمادی، تابستانها به ایران بازمیگشت، تا #موسیقی_سنتی ایرانی را نزد استادان مشهور ایران بیاموزد. هر سال با #آهنگ و آلبومهای تازه ضبط شده به آمریکا باز میگشت و تا تابستان سال بعد درسهای خود را تمرین و مرور میکرد.
موسیقی سنتی، پایه موسیقی وی شد. زندگی در یک کشور غربی سبب به چالش کشیده شدن آموختههای وی در زمینهٔ موسیقی سنتی شد و همین امر او را به موسیقی تلفیقی سوق داد. همین امر باعث شد که وارد گروه "اکسیوم آو چویس" (اصل انتخاب) شود که با جرأت میتوان گفت، نخستین و بهترین نمونه موسیقی تلفیقی در عرصه موسیقی فارسی است. این گروه در ایالت کالیفرنیا در آغاز دهه ۱۹۹۰میلادی تأسیس شد.
در آثار "اکسیوم آو چویس" صدای سازهای موسیقی سنتی ایران همچون تار، سهتار و دف با چاشنی آلات موسیقی غربی چون گیتار و بیس همراه است. در واقع، شروع کار این گروه باعث شد که یک سبک جدیدی از موسیقی در حوزه موسیقی فارسی ایجاد شود.
دیگر آلبومهای این گروه "نیایش" و "گشایش" نام دارند که هر کدام به نوبه خود نمونه عالی #موسیقی تلفیقی است. البته، فعالیت #مامک_خادم تنها محدود به این گروه نشد. او در تهیه چند فیلم سینمایی، تلویزیونی و نمایشنامه تئاتر همکاری داشتهاست.
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
بیحاشیه است و عشقاش به موسیقی نهایتی ندارد. او از اولین کسانیست که در دهه نود میلادی در گروه اکسیم آو چویس (Axiom of Choice) دست به ترکیب و تلفیق موسیقی ایرانی با دیگر سبکها زد.
در تهران به دنیا آمده و در دوران کودکی به کلاسهای رقص باله مادام لازاریان رفته است. شاید بتوان گفت که این اولین جرقههای آشنایی وی با هنر بود.
در ایام نوجوانی وارد کارگاه موسیقی کودکان و نوجوانان رادیو ملی ایران شد که رهبری آن با خانم سیمین قدیری بود. در همان ایام این موقعیت را پیدا کرد که با آموزشهای دورهای خانم پری زنگنه نواهای محلی را یاد بگیرد. در واقع این دوره پایههای موسیقی را در وی بنا کرد.
قبل از انقلاب و در نوجوانی برای تحصیل به آمریکا #مهاجرت کرد. انقلاب و در پی آن جنگ هشتساله ایران و عراق مانع بازگشت او شد. بعد از دریافت مدرک فوقلیسانس در رشته ریاضیات و ورود به بازار کار، حرفه تدریس را برگزید. این شغل به او مجال میداد تا از تعطیلی تابستان بهره جوید و استعداد هنر موسیقی خود را صیقل دهد.
سالهای متمادی، تابستانها به ایران بازمیگشت، تا #موسیقی_سنتی ایرانی را نزد استادان مشهور ایران بیاموزد. هر سال با #آهنگ و آلبومهای تازه ضبط شده به آمریکا باز میگشت و تا تابستان سال بعد درسهای خود را تمرین و مرور میکرد.
موسیقی سنتی، پایه موسیقی وی شد. زندگی در یک کشور غربی سبب به چالش کشیده شدن آموختههای وی در زمینهٔ موسیقی سنتی شد و همین امر او را به موسیقی تلفیقی سوق داد. همین امر باعث شد که وارد گروه "اکسیوم آو چویس" (اصل انتخاب) شود که با جرأت میتوان گفت، نخستین و بهترین نمونه موسیقی تلفیقی در عرصه موسیقی فارسی است. این گروه در ایالت کالیفرنیا در آغاز دهه ۱۹۹۰میلادی تأسیس شد.
در آثار "اکسیوم آو چویس" صدای سازهای موسیقی سنتی ایران همچون تار، سهتار و دف با چاشنی آلات موسیقی غربی چون گیتار و بیس همراه است. در واقع، شروع کار این گروه باعث شد که یک سبک جدیدی از موسیقی در حوزه موسیقی فارسی ایجاد شود.
دیگر آلبومهای این گروه "نیایش" و "گشایش" نام دارند که هر کدام به نوبه خود نمونه عالی #موسیقی تلفیقی است. البته، فعالیت #مامک_خادم تنها محدود به این گروه نشد. او در تهیه چند فیلم سینمایی، تلویزیونی و نمایشنامه تئاتر همکاری داشتهاست.
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
خانه نابغه موسیقی ایران که دکترای افتخاری از فرانسه دارد
این خانهی یک نابغهی موسیقی است. محل سکونت «شیرمحمد اسپندار» نابغه موسیقی ایران که دکترای افتخاری موسیقی از فرانسه دارد و اقامت این کشور را نپذیرفته تا تنها با ۱۸۰ هزار تومان حقوق ماهیانه وزارت ارشاد در ایران و در این خانه زندگی بگذراند.
وبسایت موسیقی ایرانیان
#شیرمحمد_اسپندار یکی از نوازندگان مطرح #ساز دونلی در ایران و جهان است.
استاد شیرمحمد اسپندار در سال ۱۳۱۰ هجری خورشیدی در بمپور #بلوچستان متولد گردید. در نوجوانی به پاکستان رفت و در سال ۱۳۳۷ پس از کسب تجربه در زمینهٔ موسیقی به ایران بازگشت. وی تا سال ۱۳۶۲ برای نواختن موسیقی بلوچی از تک نی هم استفاده میکردهاست.
او موفق به کسب دکترای افتخاری #موسیقی سنتی از کشور فرانسه و دیپلم افتخار #نوازندگی در ایران شدهاست. تندیس او و نخستین #دونلی در موزه تهران به یادگار گذاشته شدهاست.
@Tavaana_TavaanaTech
این خانهی یک نابغهی موسیقی است. محل سکونت «شیرمحمد اسپندار» نابغه موسیقی ایران که دکترای افتخاری موسیقی از فرانسه دارد و اقامت این کشور را نپذیرفته تا تنها با ۱۸۰ هزار تومان حقوق ماهیانه وزارت ارشاد در ایران و در این خانه زندگی بگذراند.
وبسایت موسیقی ایرانیان
#شیرمحمد_اسپندار یکی از نوازندگان مطرح #ساز دونلی در ایران و جهان است.
استاد شیرمحمد اسپندار در سال ۱۳۱۰ هجری خورشیدی در بمپور #بلوچستان متولد گردید. در نوجوانی به پاکستان رفت و در سال ۱۳۳۷ پس از کسب تجربه در زمینهٔ موسیقی به ایران بازگشت. وی تا سال ۱۳۶۲ برای نواختن موسیقی بلوچی از تک نی هم استفاده میکردهاست.
او موفق به کسب دکترای افتخاری #موسیقی سنتی از کشور فرانسه و دیپلم افتخار #نوازندگی در ایران شدهاست. تندیس او و نخستین #دونلی در موزه تهران به یادگار گذاشته شدهاست.
@Tavaana_TavaanaTech
در همان حال که به مناسبت «آئین روز ملی فردوسی»، روز شنبه ۲۵ اردیبهشت از #شهرامناظری، خوانندهی ایرانی در تالار رودکی قدردانی میشد، خبر از لغو #کنسرت ایشان در #نیشابور نیز در جایی دیگر صورت گرفت و در همان روزی که علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفته بود که در حد بضاعت خود در مورد لغو کنسرتها با مقامات ارشد قضایی مذاکره میکند کنسرت شهرام ناظری لغو شد.
علی جنتی البته افزوده بود که «اجرای کنسرتهای موسیقی در خراسان رضوی بهخاطر وجود مرقد مطهر حضرت رضا(ص) با رعایت و مراقبتهایی صورت میگیرد و بیشتر کنسرتهای #موسیقی سنتی همراه با اشعار شعرایی همچون حافظ، سعدی، نظامی و رودکی اجرا میشود.»
با یک بیت شعر حافظ که میفرماید:
اگر فقیه نصیحت کند که عشق مباز
پیالهای بدهش گو دماغ را تر کن
تصنیف «شیرینشیرین» به زبان کردی با صدای شهرام ناظری در کنسرت
ارکستر بزرگ کومیتاس ارمنستان و به رهبری ماستریو لوریس چکناوریان تقدیم میشود به همراهان همیشگی توانا
@Tavaana_TavaanaTech
علی جنتی البته افزوده بود که «اجرای کنسرتهای موسیقی در خراسان رضوی بهخاطر وجود مرقد مطهر حضرت رضا(ص) با رعایت و مراقبتهایی صورت میگیرد و بیشتر کنسرتهای #موسیقی سنتی همراه با اشعار شعرایی همچون حافظ، سعدی، نظامی و رودکی اجرا میشود.»
با یک بیت شعر حافظ که میفرماید:
اگر فقیه نصیحت کند که عشق مباز
پیالهای بدهش گو دماغ را تر کن
تصنیف «شیرینشیرین» به زبان کردی با صدای شهرام ناظری در کنسرت
ارکستر بزرگ کومیتاس ارمنستان و به رهبری ماستریو لوریس چکناوریان تقدیم میشود به همراهان همیشگی توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فیلم مراسم عیادت هنردوستان از استاد فرهنگ #شریف، که به همت صفحه اینستاگرام #موسیقی_سنتی برگزار شد.
@sonnatimusic
Instagram.com/sonnatimusic
@Tavaana_TavaanaTech
@sonnatimusic
Instagram.com/sonnatimusic
@Tavaana_TavaanaTech
ابتکاری خوب در شهرداری گرگان
ایستگاه اتوبوسی به شکل رادیو که ۲۴ ساعته موسیقی سنتی پخش میکند
شهرداری گرگان یک ایستگاه اتوبوس را به شکل رادیو درآورده که در آن ۲۴ ساعته آهنگهای سنتی پخش می شود.
این کار نیکوی شهرداری گرگان قابل تقدیر است. نظر شما چیست؟
goo.gl/mNALZf
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
ایستگاه اتوبوسی به شکل رادیو که ۲۴ ساعته موسیقی سنتی پخش میکند
شهرداری گرگان یک ایستگاه اتوبوس را به شکل رادیو درآورده که در آن ۲۴ ساعته آهنگهای سنتی پخش می شود.
این کار نیکوی شهرداری گرگان قابل تقدیر است. نظر شما چیست؟
goo.gl/mNALZf
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. ابتکاری خوب در #شهرداری_گرگان ایستگاه اتوبوسی به شکل رادیو که ۲۴ ساعته #موسیقی_سنتی پخش میکند شهرداری گرگان یک #ایستگاه_اتوبوس را به شکل رادیو درآورده که در آن ۲۴ ساعته آهنگهای سنتی پخش می شود. این کار نیکوی شهرداری #گرگان قابل تقدیر است. نظر شما چیست؟
سالگرد درگذشت استاد محمدرضا لطفی هنرمندی هنرشناس
محمدرضا لطفی نوازندهی نامآشنای تار و سه تار و موسیقیدان ایرانی در ۱۷ دیماه ۱۳۲۵ در شهر گرگان دیده به جهان گشود. لطفی تحصیلات موسیقی را در هنرستان موسیقی در محضر اساتیدی چون علیاکبر شهنازی و حبیبالله شهبازی فرا گرفت و پس از آن وارد دانشکده موسیقی شد و در مکتب بزرگانی مانند نورعلی برومند، عبدالله دوامی و سعید هرمزی به فراگیری موسیقی پرداخت. لطفی تنها ۱۸ سال سن داشت که جایزه اول موسیقیدانان جوان ایران را از آن ِ خود کرد. او در سال ۱۳۵۳ به عضویت گروه علمی دانشکده موسیقی درآمد و حدود یک سال و نیم مدیر گروه موسیقی دانشکدهی موسیقی هنرهای زیبای تهران بود و پس از کنارهگیری از این سمت و در سال ۱۳۵۳ گروه «شیدا» را راهاندازی کرد. البته پایههای تاسیس شیدا به سال ۱۳۵۱ بازمیگردد اما آغاز فعالیت رسمی این گروه ۱۳۵۳ بود که با همکاری هوشنگ ابتهاج و در رادیو ایران آغاز شد و اولین برنامهای که از این گروه در رادیو پخش شد بازسازی پیشدرآمد ابوعطا از درویشخان و تصنیف شیدا بود.
استاد محمدرضا شجریان اما پس از درگذشت محمدرضا لطفی از این هنرمند به عنوان یار بیهمتا یاد میکند و میگوید: «تمام زندگی لطفی موسیقی و ردیفهای به جا مانده از میراثداران موسیقی کهن ایران بود و دستی توانا در نواختن داشت و فکری کاملا سنتی در اصالت تاریخی آهنگ و نغمه.» محمدرضا شجریان در پیامی به مناسبت درگذشت لطفی میگوید: «همواره دلسوز طبقهی کارآمد کمدرآمد بود. حیف و صد حیف که زود درگذشت و ما را سوگوار کرد.» محمود دولتآبادی نویسندهی مشهور ایرانی در رثای لطفی و در تشییع مراسم جنازهی لطفی گفت:
«من قلندری را همواره در وجود او دیدم که برای نو کردن دوستی ها تلاش های زیادی کرد. لطفی دیرهنگام به کشور بازگشت، اما به رغم برخوردن هنجارها و دریافتن نابهنجاری هایی که کم نبود، او آمد و سرانجام وظیفه نهایی خود را انجام داد، وظایفی که با آموزش دانشجویان نگران هنرنمایی آنها بودیم، آغاز شد و تا آخرین لحظات زندگانی او ادامه پیدا کرد. تلاش لطفی برای آموزش موسیقی، تلاشی فراموش نشدنی است، گرچه او به سلامت خود زیاد اهمیت نمی داد و آن را رعایت نمی کرد، اما شاید این یک راهی از قلندری او بود که می خواست به این شکل باشد. قلندری که آزادگی اصلی ترین مولفه آن بود.»
bit.ly/2KsYvqx
دربارهی محمدرضا لطفی بیشتر بخوانید:
bit.ly/2j9NVpQ
#محمدرضا_لطفی
#موسیقی_سنتی
ویدئو ستارنوازی استاد محمدرضا لطفی و تنبک نوازی استاد محمد قوی حلم
@Tavaana_TavaanaTech
محمدرضا لطفی نوازندهی نامآشنای تار و سه تار و موسیقیدان ایرانی در ۱۷ دیماه ۱۳۲۵ در شهر گرگان دیده به جهان گشود. لطفی تحصیلات موسیقی را در هنرستان موسیقی در محضر اساتیدی چون علیاکبر شهنازی و حبیبالله شهبازی فرا گرفت و پس از آن وارد دانشکده موسیقی شد و در مکتب بزرگانی مانند نورعلی برومند، عبدالله دوامی و سعید هرمزی به فراگیری موسیقی پرداخت. لطفی تنها ۱۸ سال سن داشت که جایزه اول موسیقیدانان جوان ایران را از آن ِ خود کرد. او در سال ۱۳۵۳ به عضویت گروه علمی دانشکده موسیقی درآمد و حدود یک سال و نیم مدیر گروه موسیقی دانشکدهی موسیقی هنرهای زیبای تهران بود و پس از کنارهگیری از این سمت و در سال ۱۳۵۳ گروه «شیدا» را راهاندازی کرد. البته پایههای تاسیس شیدا به سال ۱۳۵۱ بازمیگردد اما آغاز فعالیت رسمی این گروه ۱۳۵۳ بود که با همکاری هوشنگ ابتهاج و در رادیو ایران آغاز شد و اولین برنامهای که از این گروه در رادیو پخش شد بازسازی پیشدرآمد ابوعطا از درویشخان و تصنیف شیدا بود.
استاد محمدرضا شجریان اما پس از درگذشت محمدرضا لطفی از این هنرمند به عنوان یار بیهمتا یاد میکند و میگوید: «تمام زندگی لطفی موسیقی و ردیفهای به جا مانده از میراثداران موسیقی کهن ایران بود و دستی توانا در نواختن داشت و فکری کاملا سنتی در اصالت تاریخی آهنگ و نغمه.» محمدرضا شجریان در پیامی به مناسبت درگذشت لطفی میگوید: «همواره دلسوز طبقهی کارآمد کمدرآمد بود. حیف و صد حیف که زود درگذشت و ما را سوگوار کرد.» محمود دولتآبادی نویسندهی مشهور ایرانی در رثای لطفی و در تشییع مراسم جنازهی لطفی گفت:
«من قلندری را همواره در وجود او دیدم که برای نو کردن دوستی ها تلاش های زیادی کرد. لطفی دیرهنگام به کشور بازگشت، اما به رغم برخوردن هنجارها و دریافتن نابهنجاری هایی که کم نبود، او آمد و سرانجام وظیفه نهایی خود را انجام داد، وظایفی که با آموزش دانشجویان نگران هنرنمایی آنها بودیم، آغاز شد و تا آخرین لحظات زندگانی او ادامه پیدا کرد. تلاش لطفی برای آموزش موسیقی، تلاشی فراموش نشدنی است، گرچه او به سلامت خود زیاد اهمیت نمی داد و آن را رعایت نمی کرد، اما شاید این یک راهی از قلندری او بود که می خواست به این شکل باشد. قلندری که آزادگی اصلی ترین مولفه آن بود.»
bit.ly/2KsYvqx
دربارهی محمدرضا لطفی بیشتر بخوانید:
bit.ly/2j9NVpQ
#محمدرضا_لطفی
#موسیقی_سنتی
ویدئو ستارنوازی استاد محمدرضا لطفی و تنبک نوازی استاد محمد قوی حلم
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. سالگرد درگذشت استاد محمدرضا لطفی هنرمندی هنرشناس محمدرضا لطفی نوازندهی نامآشنای تار و سه تار و موسیقیدان ایرانی در ۱۷ دیماه ۱۳۲۵ در شهر گرگان دیده به جهان گشود. لطفی تحصیلات موسیقی را در هنرستان موسیقی در محضر اساتیدی چون علیاکبر شهنازی و حبیبالله…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«دیروز جمعه بود. با هاتف رفتیم یه لوکیشن برای ساز زدنش پیدا کنیم. برحسب اتفاق بهمون گفتن باغ وحش هم داره اینجا.
ساز و برداشتیم و رفتیم داخل. برای همه حیوانات زدیم .رسیدیم به قفس شیر. تا صدای سه تار و شنید اومد سمتمون.
با فاصله ده سانتی متری هاتف ساز میزد .نمیدونستم حواسم به فیلم گرفتن باشه یا به اون لحظه که داشت اتفاق میفتاد.
بالای صدبار بعدش این ویدیو رو دیدم. هنوز هم میبینمش بغضم میگیره.
به امید روزی که هیچ حیوانی تو قفس نباشه. ♥️»
از اینستاگرام مرجان ملاحسنی
نوازنده: هاتف ملکشاهی
- این ویدئو را پیش از این منتشر کرده بودیم ولی دیدن دوباره آن خالی از لطف نیست. به امید روزی که هیچ بیگناهی رنج قفس را تجربه نکند.
#یاری_مدنی_توانا #موسیقی_سنتی #زندانیان_سیاسی #موسیقی_ناب #جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
«دیروز جمعه بود. با هاتف رفتیم یه لوکیشن برای ساز زدنش پیدا کنیم. برحسب اتفاق بهمون گفتن باغ وحش هم داره اینجا.
ساز و برداشتیم و رفتیم داخل. برای همه حیوانات زدیم .رسیدیم به قفس شیر. تا صدای سه تار و شنید اومد سمتمون.
با فاصله ده سانتی متری هاتف ساز میزد .نمیدونستم حواسم به فیلم گرفتن باشه یا به اون لحظه که داشت اتفاق میفتاد.
بالای صدبار بعدش این ویدیو رو دیدم. هنوز هم میبینمش بغضم میگیره.
به امید روزی که هیچ حیوانی تو قفس نباشه. ♥️»
از اینستاگرام مرجان ملاحسنی
نوازنده: هاتف ملکشاهی
- این ویدئو را پیش از این منتشر کرده بودیم ولی دیدن دوباره آن خالی از لطف نیست. به امید روزی که هیچ بیگناهی رنج قفس را تجربه نکند.
#یاری_مدنی_توانا #موسیقی_سنتی #زندانیان_سیاسی #موسیقی_ناب #جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
انقلاب سال ۱۳۵۷ اگر کسانی را بر صدر نشاند، بسیاری را نیز قربانی ساخت.
اکبر گلپایگانی نیز از قربانیان انقلابی بود که لقب اسلامی به خود گرفته بود. از سال ۱۳۵۸ از اجرا در رادیو و تلویزیون منع شد. دهه ۶۰ برای او به خاموشی گذشت. گلپا از دهه ۶۰ به تلخی یاد میکند.
نکته جالب توجه این است که حتی یک مدیر سابق دولتی به نام «پیروز ارجمند» از گلپا حمایت کرد و گناه او را در این دانست که «اسطوره» شد و موفق شده بود موسیقی سنتی ایران را به میان توده های مردم ببرد.
اکبر گلپایگانی به خصایص نیک اخلاقی خود نیز شهره است. جدای از اینکه از شاگردانش هیچ مبلغی دریافت نمیکند، حتی سعی می کند به دانشجویان و شاگردان خود و علاقمندان موسیقی در صورت نیاز کمک مالی بکند.
این روایت او از کمکی است که به یکی از علاقمندان موسیقی کرده بود: « يك آقای نابينا با يك آقايی كه ويلن میزند، از اصفهان آمده بودند و باورتان نمیشود كه او آنقدر زيبا ويلن بزند. قسمتهای بم را خيلي خوب میزد اما زير را نه. ساز جيغ میكشيد. گفتم شما خيلی زيبا ويلن میزنید اما بايد يك ويلن ديگر تهيه كنيد. گفت من يك مسئله را يواشكی خدمتتان عرض كنم. گفتم نه من دوست دارم كه شما همه چيز را بلند بگوييد و اين آقاي نابينا هم محرم هستند. گفت: من پول ندارم ويلن بخرم. وقتي اين را گفت مثل اينكه دنيا را روی سر من خراب كردند. گفتم من رفتم تا يك ويلن خوب برای تو تهيه كنم».
#یاری_مدنی_توانا #گلپای_حنجره_طلایی #اکبر_گلپا #انقلاب_۵۷ #موسیقی_سنتی
@Tavaana_TavaanaTech
اکبر گلپایگانی نیز از قربانیان انقلابی بود که لقب اسلامی به خود گرفته بود. از سال ۱۳۵۸ از اجرا در رادیو و تلویزیون منع شد. دهه ۶۰ برای او به خاموشی گذشت. گلپا از دهه ۶۰ به تلخی یاد میکند.
نکته جالب توجه این است که حتی یک مدیر سابق دولتی به نام «پیروز ارجمند» از گلپا حمایت کرد و گناه او را در این دانست که «اسطوره» شد و موفق شده بود موسیقی سنتی ایران را به میان توده های مردم ببرد.
اکبر گلپایگانی به خصایص نیک اخلاقی خود نیز شهره است. جدای از اینکه از شاگردانش هیچ مبلغی دریافت نمیکند، حتی سعی می کند به دانشجویان و شاگردان خود و علاقمندان موسیقی در صورت نیاز کمک مالی بکند.
این روایت او از کمکی است که به یکی از علاقمندان موسیقی کرده بود: « يك آقای نابينا با يك آقايی كه ويلن میزند، از اصفهان آمده بودند و باورتان نمیشود كه او آنقدر زيبا ويلن بزند. قسمتهای بم را خيلي خوب میزد اما زير را نه. ساز جيغ میكشيد. گفتم شما خيلی زيبا ويلن میزنید اما بايد يك ويلن ديگر تهيه كنيد. گفت من يك مسئله را يواشكی خدمتتان عرض كنم. گفتم نه من دوست دارم كه شما همه چيز را بلند بگوييد و اين آقاي نابينا هم محرم هستند. گفت: من پول ندارم ويلن بخرم. وقتي اين را گفت مثل اينكه دنيا را روی سر من خراب كردند. گفتم من رفتم تا يك ويلن خوب برای تو تهيه كنم».
#یاری_مدنی_توانا #گلپای_حنجره_طلایی #اکبر_گلپا #انقلاب_۵۷ #موسیقی_سنتی
@Tavaana_TavaanaTech
اکبر گلپایگانی، خواننده شهیر ایرانی، چند روز پیش درگذشت. خوانندهای که در اوج دوران شکوفایی هنرش قربانی جمهوری اسلامی شد.
انقلاب سال ۱۳۵۷ اگر کسانی را بر صدر نشاند، بسیاری را نیز قربانی ساخت.
اکبر گلپایگانی نیز از قربانیان انقلابی بود که لقب اسلامی به خود گرفته بود. از سال ۱۳۵۸ از اجرا در رادیو و تلویزیون منع شد. دهه ۶۰ برای او به خاموشی گذشت. گلپا از دهه ۶۰ به تلخی یاد میکند.
نکته جالب توجه این است که حتی یک مدیر سابق دولتی به نام «پیروز ارجمند» از گلپا حمایت کرد و گناه او را در این دانست که «اسطوره» شد و موفق شده بود موسیقی سنتی ایران را به میان توده های مردم ببرد.
اکبر گلپایگانی به خصایص نیک اخلاقی خود نیز شهره است. جدای از اینکه از شاگردانش هیچ مبلغی دریافت نمیکرد، حتی سعی میکرد به دانشجویان و شاگردان خود و علاقمندان موسیقی در صورت نیاز کمک مالی بکند.
این روایت او از کمکی است که به یکی از علاقمندان موسیقی کرده بود: « يك آقای نابينا با يك آقايی كه ويلن میزند، از اصفهان آمده بودند و باورتان نمیشود كه او آنقدر زيبا ويلن بزند. قسمتهای بم را خيلي خوب میزد اما زير را نه. ساز جيغ میكشيد. گفتم شما خيلی زيبا ويلن میزنید اما بايد يك ويلن ديگر تهيه كنيد. گفت من يك مسئله را يواشكی خدمتتان عرض كنم. گفتم نه من دوست دارم كه شما همه چيز را بلند بگوييد و اين آقاي نابينا هم محرم هستند. گفت: من پول ندارم ويلن بخرم. وقتي اين را گفت مثل اينكه دنيا را روی سر من خراب كردند. گفتم من رفتم تا يك ويلن خوب برای تو تهيه كنم».
درباره اکبر گلپایگانی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/akbar_golpayegani/
#یاری_مدنی_توانا #گلپای_حنجره_طلایی #اکبر_گلپا #انقلاب_۵۷ #موسیقی_سنتی
@Tavaana_TavaanaTech
انقلاب سال ۱۳۵۷ اگر کسانی را بر صدر نشاند، بسیاری را نیز قربانی ساخت.
اکبر گلپایگانی نیز از قربانیان انقلابی بود که لقب اسلامی به خود گرفته بود. از سال ۱۳۵۸ از اجرا در رادیو و تلویزیون منع شد. دهه ۶۰ برای او به خاموشی گذشت. گلپا از دهه ۶۰ به تلخی یاد میکند.
نکته جالب توجه این است که حتی یک مدیر سابق دولتی به نام «پیروز ارجمند» از گلپا حمایت کرد و گناه او را در این دانست که «اسطوره» شد و موفق شده بود موسیقی سنتی ایران را به میان توده های مردم ببرد.
اکبر گلپایگانی به خصایص نیک اخلاقی خود نیز شهره است. جدای از اینکه از شاگردانش هیچ مبلغی دریافت نمیکرد، حتی سعی میکرد به دانشجویان و شاگردان خود و علاقمندان موسیقی در صورت نیاز کمک مالی بکند.
این روایت او از کمکی است که به یکی از علاقمندان موسیقی کرده بود: « يك آقای نابينا با يك آقايی كه ويلن میزند، از اصفهان آمده بودند و باورتان نمیشود كه او آنقدر زيبا ويلن بزند. قسمتهای بم را خيلي خوب میزد اما زير را نه. ساز جيغ میكشيد. گفتم شما خيلی زيبا ويلن میزنید اما بايد يك ويلن ديگر تهيه كنيد. گفت من يك مسئله را يواشكی خدمتتان عرض كنم. گفتم نه من دوست دارم كه شما همه چيز را بلند بگوييد و اين آقاي نابينا هم محرم هستند. گفت: من پول ندارم ويلن بخرم. وقتي اين را گفت مثل اينكه دنيا را روی سر من خراب كردند. گفتم من رفتم تا يك ويلن خوب برای تو تهيه كنم».
درباره اکبر گلپایگانی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/akbar_golpayegani/
#یاری_مدنی_توانا #گلپای_حنجره_طلایی #اکبر_گلپا #انقلاب_۵۷ #موسیقی_سنتی
@Tavaana_TavaanaTech