آموزشکده توانا
57.8K subscribers
30.2K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ژینی کورت و بەهەلویی مردن
نه ک په نا بو قەلی رو رەش بردن
لای هەلوی به رزه فری برزه مژى
چون بژی شرطه نەوه ک چه نده بژی"

جاويدنام هيمن امان
خيلى به عقاب علاقه داشت
و مانند عقاب نترس و سرسخت بود
او مانند عقاب مغرور بود
یک رهبر واقعی وقت خود را با افرادی می‌گذراند
که در تفکر پر جنب و جوش و آزادیخواه هستند.
بخاطر شخصيت مانند عقابش
دوستانش او را
هەلۆ
به معناى عقاب صدا مي‌كردند


تولد٢٧ سالگيت مبارك هەلۆ

از صفحه خانواده هیمن امان
delshad_aman
heman_aman

هیمن ۲۶ ساله بود. از کودکی به شجاعت معروف بود. همیشه به مردم، دوستان و آشنایان کمک می‌کرد. فردی بامرام، شوخ طبع و با غیرت بود.
او همیشه از رژیم و ملایان بیزار بود و هیچگاه با آن‌ها همنشین نشد.
زمانی که مهسا را کشتند، وجودش پر از خشم و کین شد.
با شروع اعتراضات او و رفیق با مرامش جاویدنام شهریار محمدی و چندین رفیق دیگرشان، نقش اصلی را در بوکان داشتند.

در یکی از شب‌های آبان ماه در اعتراضات منطقه علی‌آباد نیروهای سرکوبگر هیمن را با زدن بیش از ۱۰۰ گلوله ساچمه‌ای به پشت و گردن او مجروح کردند.

او با تنی زخمی از مهلکه گریخت، دوستانش او را به مکانی امن بردند، همان شب هیمن گفت «قسم به شیر مادرم انتقام خون تک تک جوون‌ها رو میگیرم»
رفقای هیمن گفتند که به خانه برنگرد، ولی او گفت من ترسی ندارم و به خانه باز میگردم،  اما او آن شب شناسایی شده بود و چند هفته تحت نظر بود، تا اینکه ۲۷ آبان، ماموران سپاه ساعت ۳ نصف شب به خانه پدری او هجوم برده و ضمن شکستن وسایل خانه، هیمن را با ضرب‌وشتم زیاد ربودند.

شب ۱ آذر پدر هیمن را به اطلاعات سپاه فراخواندند. صبح روز بعد، پس از چند ساعت معطلی یکی از فرماندهان سپاه پیش او آمد و به او خبر کشته‌شدن پسرش را داد.

#هیمن_امان زیر شکنجه تا پای مرگ رفت اما حاضر نبود حتی اسم یکی از همیاران و رفیقانش را به آن‌ها بگوید.

#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
#هيمن_امان #بوكان #ژن_ژيان_ئازادى #زن_زندگی_آزادی

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلتنگی‌های مادر جاویدنام هیمن امان، بر سر مزار فرزند دلاورش

ویدیو از صفحه اینستاگرام دلشاد امان، خواهر هیمن

هیمن ۲۶ ساله بود. از کودکی به شجاعت معروف بود. همیشه به مردم، دوستان و آشنایان کمک می‌کرد. فردی بامرام، شوخ طبع و با غیرت بود.
او همیشه از رژیم و ملایان بیزار بود و هیچگاه با آن‌ها همنشین نشد.
زمانی که مهسا را کشتند، وجودش پر از خشم و کین شد.
با شروع اعتراضات او و رفیق با مرامش جاویدنام شهریار محمدی و چندین رفیق دیگرشان، نقش اصلی را در بوکان داشتند.

در یکی از شب‌های آبان ماه در اعتراضات منطقه علی‌آباد نیروهای سرکوبگر هیمن را با زدن بیش از ۱۰۰ گلوله ساچمه‌ای به پشت و گردن او مجروح کردند.

او با تنی زخمی از مهلکه گریخت، دوستانش او را به مکانی امن بردند، همان شب هیمن گفت «قسم به شیر مادرم انتقام خون تک تک جوون‌ها رو میگیرم»
رفقای هیمن گفتند که به خانه برنگرد، ولی او گفت من ترسی ندارم و به خانه باز میگردم،  اما او آن شب شناسایی شده بود و چند هفته تحت نظر بود، تا اینکه ۲۷ آبان، ماموران سپاه ساعت ۳ نصف شب به خانه پدری او هجوم برده و ضمن شکستن وسایل خانه، هیمن را با ضرب‌وشتم زیاد ربودند.

شب ۱ آذر پدر هیمن را به اطلاعات سپاه فراخواندند. صبح روز بعد، پس از چند ساعت معطلی یکی از فرماندهان سپاه پیش او آمد و به او خبر کشته‌شدن پسرش را داد.

#هیمن_امان زیر شکنجه تا پای مرگ رفت اما حاضر نبود حتی اسم یکی از همیاران و رفیقانش را به آن‌ها بگوید.

#یاری_مدنی_توانا
#هيمن_امان #بوكان #ژن_ژيان_ئازادى #زن_زندگی_آزادی


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانم مینا سلطانی، مادر دادخواه جاویدنام شهریار محمدی، این ویدیو را همراه با شرحی از دیدار با جمعی از خانواده‌های جان‌باختگان راه آزادی در سقز، منتشر کرد. او نوشت:

«دیدارى داشتم با خانواده‌هاى دادخواه و بامحبت و شريف #فريدون_محمودى#دانيال_پابندى و #فريدون_فرجى در شهرستان سقز

منى كه در فاصله ى ٤ ماه اول جگرگوشه‌ام را، پاره‌ى تنم، شهریارم را کشتند و بعدش تنها برادر جوانم رو از دست دادم و فرزندان دیگه ام را همین رژیم کشتار، شکنجه و آواره کردند. حس بی کسی گلویم را داشت خفه می‌کرد ،اما الان وقتی این همه محبت خانواده هارو میبینم نسبت به خودم و خانواده ام، حس می‌کنم یک خانواده بزرگ دارم که عاشقانه همدیگر را دوست داريم.
وقتی پدر جاویدنام ( #فریدون_فرجی ) البته باید بگم برادر بزرگم چون برای من همشون برادر و خواهرانم هستند، شعری برای من آمده کرده بود و با محبت و لطف زیادش به من قدرت ايستادگى بيشترى داد تا قدم‌های محكم‌ترى بردارم، و ديدن اين كه خانواده ها چقدر صادقانه در كنار همديگر هستن و نگران حال هميدگه و
در حدى دلسوز همديگر هستن كه مادر جاويدنام #دانيال_پابندى از غمها و سختى‌هاى خودشون نميگفت و از غم مادر جاويدنام #فريدون_فرجى برام مي‌گفت، خيلى قشنگ بود اين صحنه‌ها و اين همبستگى و دلبستگى ها و ميديم واقعا خدا اگر فرزندانمون رو ازمون گرفته ماهارو كنار هم قرار داده تا تحمل غم بچه‌هامون برامون آسون تر بشه. اگر دنیا پاکی این عزیزان را می‌داشت، دنیا بهشت می‌شد.»

#دانيال_پابندى
#فريدون_فرجى
#فريدون_محمودى
#شهريار_محمدى
#سقز
#بوكان
#اتحاد#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech