Forwarded from گفتوشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«من از خون این مرد مبرّی هستم!»
اپیزود نهم دیگرینامه:
پونتیوس: آیا تو پادشاه یهود هستی؟
عیسی: پادشاهی من از این جهان نیست. اگر پادشاهی من از این جهان میبود، خدمتکاران من میجنگیدند تا به یهود تسلیم نشوم. لکن اکنون پادشاهی من از این جهان نیست.
پونتیوس: مگر تو پادشاه هستی؟
عیسی: این را تو میگویی؛ من برای این به جهان آمدم تا به حقیقت گواهی دهم. و آنکه از تبار حقیقت باشد، سخن من را میشنود.
پونتیوس: حقیقت چیست؟
جمعیت با فریادهای پیاپی: باراباس!… باراباس را آزاد کن!
پونتیوس: این مرد را در حضور شما آوردم تا ببینید!… من او را گناهکار ندیدم… اینک آن مرد!… تماشا کنید!
برای شنیدن نسخهی کامل این اپیزود در کستباکس به:
https://castbox.fm/vd/649400166
و برای شنیدن نسخهی کامل در ساوند کلود به:
https://soundcloud.com/tavaana/58pbfkwxphin
و برای شنیدن نسخهی کامل در صفحهی گفت و شنود توانا به:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_9/
مراجعه کنید.
#دیگرینامه #گفتگو #مدارا #مسیحیت #هویت_دینی #سیاست_هویتی #آزادی_ادیان #مناظره
@dialogue1402
اپیزود نهم دیگرینامه:
پونتیوس: آیا تو پادشاه یهود هستی؟
عیسی: پادشاهی من از این جهان نیست. اگر پادشاهی من از این جهان میبود، خدمتکاران من میجنگیدند تا به یهود تسلیم نشوم. لکن اکنون پادشاهی من از این جهان نیست.
پونتیوس: مگر تو پادشاه هستی؟
عیسی: این را تو میگویی؛ من برای این به جهان آمدم تا به حقیقت گواهی دهم. و آنکه از تبار حقیقت باشد، سخن من را میشنود.
پونتیوس: حقیقت چیست؟
جمعیت با فریادهای پیاپی: باراباس!… باراباس را آزاد کن!
پونتیوس: این مرد را در حضور شما آوردم تا ببینید!… من او را گناهکار ندیدم… اینک آن مرد!… تماشا کنید!
برای شنیدن نسخهی کامل این اپیزود در کستباکس به:
https://castbox.fm/vd/649400166
و برای شنیدن نسخهی کامل در ساوند کلود به:
https://soundcloud.com/tavaana/58pbfkwxphin
و برای شنیدن نسخهی کامل در صفحهی گفت و شنود توانا به:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_9/
مراجعه کنید.
#دیگرینامه #گفتگو #مدارا #مسیحیت #هویت_دینی #سیاست_هویتی #آزادی_ادیان #مناظره
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
«تلماسه»
معرفی فیلم
میگه: اسم پنهانی تو چیه؟ چانی میگه: سیهایا! (Sihaya) میپرسه این اسم چه معنی داره؟ میگه: بهار بیابان! لابد از باب ادبه که جواب میشنوه: خیلی زیباست! اما چانی میگه: متنفرم ازش! چون بر مبنای یک امیدواری دروغه!
چانی در واقع میگه «false prophecy» که یعنی «نبوت باطل.» اغلب ما ایرانیان هم دو اسمی هستیم؛ اسمی که معمولاً عربی- اسلامیست و در شناسنامه درج میشود و بنابراین اسم رسمی ماست و اسم دومی که معمولاً یک نام ایرانی اصیل است. آیا ما ایرانیان هم این دو اسمی بودن را همانگونه تجربه میکنیم که کاراکتر چانی در قسمت دوم فیلم «تلماسه»؟ آیا اسم رسمی ما مانند اسم پنهان چانی، بر یک دروغ بنا شده است!؟ بر یک چشمانداز دینی باطل و فریبنده!؟ بر چیزی در حد «بهار بیابان»!؟
آنکه مردم بومی سیارهی اترکیس، «مهدی» میخوانند طرف صحبت چانی در این سکانس است. آنها بر سر تلماسهای نشستهاند و «مهدی» توضیح میدهد که قلعهی پدرانش در سیارهی دیگر بر صخرهای بنا شده که مشرف به دریاست. اما چانی که در سیارهی پوشیده از تلماسه بزرگ شده، اصلاً نمیداند دریا چیست و چطور میتوان در آبی بزرگ «شیرجه» رفت! او ققط میداند که در بیابان، بهاری رخ نمیدهد. بنابراین اسم دومش، یعنی «چانی» را ترجیح میدهد.
از رمان علمی- تخیلی فرانک هربرت با نام «تلماسه» اقتباسهای سینمایی متعددی انجام شده است. قسمت دوم یکی از جدیدترین این اقتباسها، به کارگردانی دنی ویلنوو (Denis Villeneuve) در سال جاری میلادی (۲۰۲۴) از شبکههای تلویزیونی پخش گردید و در دسترس علاقهمندان به این ژانر است. از این کارگردان پیش از این، دو فیلم دیگر از همین ژانر، یعنی «ورود» (Arrival) و بلید رانر ۲۰۴۹ (Blade Runner 2049) را تماشا کردهاید.
چهارچوب کلی داستان رقابت دو خانوادهی اشرافی…
برای مطالعهی ادامهی این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/dune-2/
#هویت_دینی #نبوت #نبوت_باطل #مهدی #مهدی_موعود #موعودگرایی #سوشیانس #مسیح #تلماسه
@Dialogue1402
معرفی فیلم
میگه: اسم پنهانی تو چیه؟ چانی میگه: سیهایا! (Sihaya) میپرسه این اسم چه معنی داره؟ میگه: بهار بیابان! لابد از باب ادبه که جواب میشنوه: خیلی زیباست! اما چانی میگه: متنفرم ازش! چون بر مبنای یک امیدواری دروغه!
چانی در واقع میگه «false prophecy» که یعنی «نبوت باطل.» اغلب ما ایرانیان هم دو اسمی هستیم؛ اسمی که معمولاً عربی- اسلامیست و در شناسنامه درج میشود و بنابراین اسم رسمی ماست و اسم دومی که معمولاً یک نام ایرانی اصیل است. آیا ما ایرانیان هم این دو اسمی بودن را همانگونه تجربه میکنیم که کاراکتر چانی در قسمت دوم فیلم «تلماسه»؟ آیا اسم رسمی ما مانند اسم پنهان چانی، بر یک دروغ بنا شده است!؟ بر یک چشمانداز دینی باطل و فریبنده!؟ بر چیزی در حد «بهار بیابان»!؟
آنکه مردم بومی سیارهی اترکیس، «مهدی» میخوانند طرف صحبت چانی در این سکانس است. آنها بر سر تلماسهای نشستهاند و «مهدی» توضیح میدهد که قلعهی پدرانش در سیارهی دیگر بر صخرهای بنا شده که مشرف به دریاست. اما چانی که در سیارهی پوشیده از تلماسه بزرگ شده، اصلاً نمیداند دریا چیست و چطور میتوان در آبی بزرگ «شیرجه» رفت! او ققط میداند که در بیابان، بهاری رخ نمیدهد. بنابراین اسم دومش، یعنی «چانی» را ترجیح میدهد.
از رمان علمی- تخیلی فرانک هربرت با نام «تلماسه» اقتباسهای سینمایی متعددی انجام شده است. قسمت دوم یکی از جدیدترین این اقتباسها، به کارگردانی دنی ویلنوو (Denis Villeneuve) در سال جاری میلادی (۲۰۲۴) از شبکههای تلویزیونی پخش گردید و در دسترس علاقهمندان به این ژانر است. از این کارگردان پیش از این، دو فیلم دیگر از همین ژانر، یعنی «ورود» (Arrival) و بلید رانر ۲۰۴۹ (Blade Runner 2049) را تماشا کردهاید.
چهارچوب کلی داستان رقابت دو خانوادهی اشرافی…
برای مطالعهی ادامهی این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/dune-2/
#هویت_دینی #نبوت #نبوت_باطل #مهدی #مهدی_موعود #موعودگرایی #سوشیانس #مسیح #تلماسه
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خُنُک آنکه دل، شاد دارد به نوش!
دیگرینامه
اپیزود بیست و دوم
در این برنامه با نام «خنک آنکه دل شاد دارد به نوش»، تصمیم داریم که درباره اهمیت آیینهای مرتبط با نوروز در جهت حفظ هویت ملی ایرانی، صحبت کنیم.
دیگرینامه، همانطور که از نامش پیداست، محتواهایی در رابطه با هویتهای غیر، یا هویتهای دیگر تولید میکند و مناسبات میان این هویتها را با هم بررسی میکند. امر مسلم اینکه هویت ایرانی، مانند یک چتر بزرگ میماند که بسیاری از هویتهای دیگر را زیر خود جمع میکند و از این حیث، هویتی بسیار فراگیر و بزرگ است. زیرمجموعه این هویت ملی ایرانی، نه تنها هویتهای قومیتی هم دیده میشود، بلکه تا آنجا که به هویتهای دینی مربوط است، طیف وسیعی از هویتها قابل مشاهده و شمارش است که تلاش کردیم در قسمتهای قبل، برخی از آنها را معرفی نماییم.
اما میتوانید پیشاپیش حدس بزنید که هویتهای مختلف، چه دینی چه قومیتی، در پهنه فلات ایران، وجوه اشتراک بسیاری با هم دارند. از سبک غذایی مشابه یا قابل مقایسه گرفته، تا حتی طرز پوشش، تا برخی شباهتهای فیزیولوژیک و آناتومیک.
اما کنشهای آیینی که میان مردمان فلات ایران وجود داشته و متاسفانه بخشهای بزرگی از آن به حکم تغییر بافت اجتماعی در درازای تاریخ از بین رفته، از مهمترین وجوه اشتراک مردمان این ناحیه است. از میان تمامی آیینهایی که میان این مردم از تاجیکستان در آسیای میانه گرفته تا عراق و ترکیه در قلب خاورمیانه رواج داشته و هنوز دارد، نوروز مهمترین و مشهورترین آنهاست.
برای مطالعه ادامه این متن به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-22/
و برای شنیدن نسخه کامل این اپیزود در یوتیوب به:
https://youtu.be/xjJcyosg9zI?si=Xv6UDbjLaLS0HEDp
و برای شنیدن نسخه کامل در کستباکس به:
https://castbox.fm/vb/683641974
و برای شنیدن نسخه کامل در ساند کلود به:
https://on.soundcloud.com/7tVhtxuzLgU9nFNv9
مراجعه کنید.
#دیگری_نامه #دیگری #هویت_ملی #کنش_آیینی #هویت_آیینی #هویت_دینی #نوروز #ضحاک #جمشید #کمبوجیه #والتر_هینتس #نوروز_بابلی #آکیتو
@Dialogue1402
دیگرینامه
اپیزود بیست و دوم
در این برنامه با نام «خنک آنکه دل شاد دارد به نوش»، تصمیم داریم که درباره اهمیت آیینهای مرتبط با نوروز در جهت حفظ هویت ملی ایرانی، صحبت کنیم.
دیگرینامه، همانطور که از نامش پیداست، محتواهایی در رابطه با هویتهای غیر، یا هویتهای دیگر تولید میکند و مناسبات میان این هویتها را با هم بررسی میکند. امر مسلم اینکه هویت ایرانی، مانند یک چتر بزرگ میماند که بسیاری از هویتهای دیگر را زیر خود جمع میکند و از این حیث، هویتی بسیار فراگیر و بزرگ است. زیرمجموعه این هویت ملی ایرانی، نه تنها هویتهای قومیتی هم دیده میشود، بلکه تا آنجا که به هویتهای دینی مربوط است، طیف وسیعی از هویتها قابل مشاهده و شمارش است که تلاش کردیم در قسمتهای قبل، برخی از آنها را معرفی نماییم.
اما میتوانید پیشاپیش حدس بزنید که هویتهای مختلف، چه دینی چه قومیتی، در پهنه فلات ایران، وجوه اشتراک بسیاری با هم دارند. از سبک غذایی مشابه یا قابل مقایسه گرفته، تا حتی طرز پوشش، تا برخی شباهتهای فیزیولوژیک و آناتومیک.
اما کنشهای آیینی که میان مردمان فلات ایران وجود داشته و متاسفانه بخشهای بزرگی از آن به حکم تغییر بافت اجتماعی در درازای تاریخ از بین رفته، از مهمترین وجوه اشتراک مردمان این ناحیه است. از میان تمامی آیینهایی که میان این مردم از تاجیکستان در آسیای میانه گرفته تا عراق و ترکیه در قلب خاورمیانه رواج داشته و هنوز دارد، نوروز مهمترین و مشهورترین آنهاست.
برای مطالعه ادامه این متن به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-22/
و برای شنیدن نسخه کامل این اپیزود در یوتیوب به:
https://youtu.be/xjJcyosg9zI?si=Xv6UDbjLaLS0HEDp
و برای شنیدن نسخه کامل در کستباکس به:
https://castbox.fm/vb/683641974
و برای شنیدن نسخه کامل در ساند کلود به:
https://on.soundcloud.com/7tVhtxuzLgU9nFNv9
مراجعه کنید.
#دیگری_نامه #دیگری #هویت_ملی #کنش_آیینی #هویت_آیینی #هویت_دینی #نوروز #ضحاک #جمشید #کمبوجیه #والتر_هینتس #نوروز_بابلی #آکیتو
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
«چگونه مسلمان شدیم؟»
آرمین لنگرودی
«اکنون پس از آشنایی با مفاهیم اولیه عرفانی، شاید این گفتهی اسلامشناس آلمانی، اِسْوِن محمد کالیش، بیشتر قابل فهم باشد که در کتاب خود «ناسازگاریها در تاریخ شیعه» مینویسد: «به گمان من شواهد بسیاری وجود دارند مبنی بر اینکه ریشهی شمایل امروزی محمد، در عرفان شیعی نهفته است.»
آرمین لنگرودی در کتاب «چگونه مسلمان شدیم؟» پس از آنکه به طیف وسیعی از اندیشهها و انگارههای غنوصی (گنوستیک) میپردازد و بهویژه از کهنترین متون فرقههای گنوستیک مانند مانویان، مندائیان و جریانهای مشابه مسیحی آنها نقل قول مستقیم میکند، ادامه میدهد:
«نگاهی گذرا به زندگینامه «محمد» و «علی» بنا بر روایات اسلامی به ما این احساس را میدهد که این زندگینامهها، نه توضیح سرگذشت افرادی که پیدایش اسلام مدیون آنها ست، بلکه برعکس، داستانهایی هستند که تنها به منظور تایید ایدهای ساخته شدهاند که پیشاپیش وجود داشته است. این احساس اولیه، یک حقیقت را در خود نهان کرده و آن این است که تمامی ایدئولوژیهای جهان، به یک ایدئولوگ (فرد سازندهی ایدئولوژی) احتیاج دارند… وظیفه تاریخنویسان اسلامی، پرکردن دو سده تاریک تاریخی با افسانههایی بود که برای وصول به آن میبایستی مفاهیم عرفانی با «دمیدن نَفَس» به شخصیتهای دینی تبدیل میشدند. برای تبدیل مسندها، القاب و شعارهای عرفانی به افراد حقیقی، ضرورتها و پیششرطهای مشخصی لازم است. در مورد اسلام این نیازها به گونهای بسیار مقبول وجود داشتند.»
آرمین لنگرودی به تفصیل این ضرورتها و پیششرطهایشان را توضیح میدهد. به طور مختصر، تلاش خاندان بنی هاشم در قالب حکومت عباسیان برای خرید مشروعیت تئوریک برای خود، آنها را به «دبیران»، یا همان اشرافزادگان ایرانی محتاج میکرد تا بتوانند در سرزمینهای وسیع ایرانی تا بلخ و خراسان حکومت کنند. از سوی دیگر…
برای مطالعهی ادامه یادداشت رجوع کنید به صفحهی گفتوشنود:
https://dialog.tavaana.org/die-entstehung-islams-in-persien/
گفتنیست که در اپیزودهای متعددی از پادکست دیگرینامه از جمله اپیزود پنجم و ششم و هفتم، به نومسلمانشدن ایرانیان در سدههای اولیهی هجریقمری پرداختیم.
#اسلام #مسیحیت #هویت_دینی #سیاست_هویتی
@Dialogue1402
آرمین لنگرودی
«اکنون پس از آشنایی با مفاهیم اولیه عرفانی، شاید این گفتهی اسلامشناس آلمانی، اِسْوِن محمد کالیش، بیشتر قابل فهم باشد که در کتاب خود «ناسازگاریها در تاریخ شیعه» مینویسد: «به گمان من شواهد بسیاری وجود دارند مبنی بر اینکه ریشهی شمایل امروزی محمد، در عرفان شیعی نهفته است.»
آرمین لنگرودی در کتاب «چگونه مسلمان شدیم؟» پس از آنکه به طیف وسیعی از اندیشهها و انگارههای غنوصی (گنوستیک) میپردازد و بهویژه از کهنترین متون فرقههای گنوستیک مانند مانویان، مندائیان و جریانهای مشابه مسیحی آنها نقل قول مستقیم میکند، ادامه میدهد:
«نگاهی گذرا به زندگینامه «محمد» و «علی» بنا بر روایات اسلامی به ما این احساس را میدهد که این زندگینامهها، نه توضیح سرگذشت افرادی که پیدایش اسلام مدیون آنها ست، بلکه برعکس، داستانهایی هستند که تنها به منظور تایید ایدهای ساخته شدهاند که پیشاپیش وجود داشته است. این احساس اولیه، یک حقیقت را در خود نهان کرده و آن این است که تمامی ایدئولوژیهای جهان، به یک ایدئولوگ (فرد سازندهی ایدئولوژی) احتیاج دارند… وظیفه تاریخنویسان اسلامی، پرکردن دو سده تاریک تاریخی با افسانههایی بود که برای وصول به آن میبایستی مفاهیم عرفانی با «دمیدن نَفَس» به شخصیتهای دینی تبدیل میشدند. برای تبدیل مسندها، القاب و شعارهای عرفانی به افراد حقیقی، ضرورتها و پیششرطهای مشخصی لازم است. در مورد اسلام این نیازها به گونهای بسیار مقبول وجود داشتند.»
آرمین لنگرودی به تفصیل این ضرورتها و پیششرطهایشان را توضیح میدهد. به طور مختصر، تلاش خاندان بنی هاشم در قالب حکومت عباسیان برای خرید مشروعیت تئوریک برای خود، آنها را به «دبیران»، یا همان اشرافزادگان ایرانی محتاج میکرد تا بتوانند در سرزمینهای وسیع ایرانی تا بلخ و خراسان حکومت کنند. از سوی دیگر…
برای مطالعهی ادامه یادداشت رجوع کنید به صفحهی گفتوشنود:
https://dialog.tavaana.org/die-entstehung-islams-in-persien/
گفتنیست که در اپیزودهای متعددی از پادکست دیگرینامه از جمله اپیزود پنجم و ششم و هفتم، به نومسلمانشدن ایرانیان در سدههای اولیهی هجریقمری پرداختیم.
#اسلام #مسیحیت #هویت_دینی #سیاست_هویتی
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
«تلماسه»
معرفی فیلم
میگه: اسم پنهانی تو چیه؟ چانی میگه: سیهایا! (Sihaya) میپرسه این اسم چه معنی داره؟ میگه: بهار بیابان! لابد از باب ادبه که جواب میشنوه: خیلی زیباست! اما چانی میگه: متنفرم ازش! چون بر مبنای یک امیدواری دروغه!
چانی در واقع میگه «false prophecy» که یعنی «نبوت باطل.» اغلب ما ایرانیان هم دو اسمی هستیم؛ اسمی که معمولاً عربی- اسلامیست و در شناسنامه درج میشود و بنابراین اسم رسمی ماست و اسم دومی که معمولاً یک نام ایرانی اصیل است. آیا ما ایرانیان هم این دو اسمی بودن را همانگونه تجربه میکنیم که کاراکتر چانی در قسمت دوم فیلم «تلماسه»؟ آیا اسم رسمی ما مانند اسم پنهان چانی، بر یک دروغ بنا شده است!؟ بر یک چشمانداز دینی باطل و فریبنده!؟ بر چیزی در حد «بهار بیابان»!؟
آنکه مردم بومی سیارهی اترکیس، «مهدی» میخوانند طرف صحبت چانی در این سکانس است. آنها بر سر تلماسهای نشستهاند و «مهدی» توضیح میدهد که قلعهی پدرانش در سیارهی دیگر بر صخرهای بنا شده که مشرف به دریاست. اما چانی که در سیارهی پوشیده از تلماسه بزرگ شده، اصلاً نمیداند دریا چیست و چطور میتوان در آبی بزرگ «شیرجه» رفت! او ققط میداند که در بیابان، بهاری رخ نمیدهد. بنابراین اسم دومش، یعنی «چانی» را ترجیح میدهد.
از رمان علمی- تخیلی فرانک هربرت با نام «تلماسه» اقتباسهای سینمایی متعددی انجام شده است. قسمت دوم یکی از جدیدترین این اقتباسها، به کارگردانی دنی ویلنوو (Denis Villeneuve) در سال جاری میلادی (۲۰۲۴) از شبکههای تلویزیونی پخش گردید و در دسترس علاقهمندان به این ژانر است. از این کارگردان پیش از این، دو فیلم دیگر از همین ژانر، یعنی «ورود» (Arrival) و بلید رانر ۲۰۴۹ (Blade Runner 2049) را تماشا کردهاید.
چهارچوب کلی داستان رقابت دو خانوادهی اشرافی…
برای مطالعهی ادامهی این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/dune-2/
#هویت_دینی #نبوت #نبوت_باطل #مهدی #مهدی_موعود #موعودگرایی #سوشیانس #مسیح #تلماسه
@Dialogue1402
معرفی فیلم
میگه: اسم پنهانی تو چیه؟ چانی میگه: سیهایا! (Sihaya) میپرسه این اسم چه معنی داره؟ میگه: بهار بیابان! لابد از باب ادبه که جواب میشنوه: خیلی زیباست! اما چانی میگه: متنفرم ازش! چون بر مبنای یک امیدواری دروغه!
چانی در واقع میگه «false prophecy» که یعنی «نبوت باطل.» اغلب ما ایرانیان هم دو اسمی هستیم؛ اسمی که معمولاً عربی- اسلامیست و در شناسنامه درج میشود و بنابراین اسم رسمی ماست و اسم دومی که معمولاً یک نام ایرانی اصیل است. آیا ما ایرانیان هم این دو اسمی بودن را همانگونه تجربه میکنیم که کاراکتر چانی در قسمت دوم فیلم «تلماسه»؟ آیا اسم رسمی ما مانند اسم پنهان چانی، بر یک دروغ بنا شده است!؟ بر یک چشمانداز دینی باطل و فریبنده!؟ بر چیزی در حد «بهار بیابان»!؟
آنکه مردم بومی سیارهی اترکیس، «مهدی» میخوانند طرف صحبت چانی در این سکانس است. آنها بر سر تلماسهای نشستهاند و «مهدی» توضیح میدهد که قلعهی پدرانش در سیارهی دیگر بر صخرهای بنا شده که مشرف به دریاست. اما چانی که در سیارهی پوشیده از تلماسه بزرگ شده، اصلاً نمیداند دریا چیست و چطور میتوان در آبی بزرگ «شیرجه» رفت! او ققط میداند که در بیابان، بهاری رخ نمیدهد. بنابراین اسم دومش، یعنی «چانی» را ترجیح میدهد.
از رمان علمی- تخیلی فرانک هربرت با نام «تلماسه» اقتباسهای سینمایی متعددی انجام شده است. قسمت دوم یکی از جدیدترین این اقتباسها، به کارگردانی دنی ویلنوو (Denis Villeneuve) در سال جاری میلادی (۲۰۲۴) از شبکههای تلویزیونی پخش گردید و در دسترس علاقهمندان به این ژانر است. از این کارگردان پیش از این، دو فیلم دیگر از همین ژانر، یعنی «ورود» (Arrival) و بلید رانر ۲۰۴۹ (Blade Runner 2049) را تماشا کردهاید.
چهارچوب کلی داستان رقابت دو خانوادهی اشرافی…
برای مطالعهی ادامهی این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/dune-2/
#هویت_دینی #نبوت #نبوت_باطل #مهدی #مهدی_موعود #موعودگرایی #سوشیانس #مسیح #تلماسه
@Dialogue1402