به این دو تصویر نگاه کنید. یکی قبل از #زندان است و دیگری بعد از زندان و هر دو متعلق به علیرضا رجایی.
او پس از پایان دوران محکومیت امروز آزاد شد. همسر #علیرضا_رجایی در صفحه فیسبوک خود نوشته است:
«بعدازپنج ماه معالجهی كيست وتومور چركی
اگر انتظار داشته باشی كه حالا يه عكس درست از همسرت ببينی وبعد اين عكس رو برات بفرستن! چي بايد بگی كه شايد كمی آروم بشی ... كه به چه دليل؟ به چه جرمی؟؟
فقط به جرم فكر كردن و دانستن و دلسوز ملت ومملكت بودن.»
#زندانی_سیاسی #حقوق_بشر
@Tavaana_TavaanaTech
او پس از پایان دوران محکومیت امروز آزاد شد. همسر #علیرضا_رجایی در صفحه فیسبوک خود نوشته است:
«بعدازپنج ماه معالجهی كيست وتومور چركی
اگر انتظار داشته باشی كه حالا يه عكس درست از همسرت ببينی وبعد اين عكس رو برات بفرستن! چي بايد بگی كه شايد كمی آروم بشی ... كه به چه دليل؟ به چه جرمی؟؟
فقط به جرم فكر كردن و دانستن و دلسوز ملت ومملكت بودن.»
#زندانی_سیاسی #حقوق_بشر
@Tavaana_TavaanaTech
جوانی علیرضا رجایی و شانه های ضحاک
http://bit.ly/1qtzi3Y
انتشار دو عکس از علیرضا رجایی مربوط به پیش و بعد از چهار سال زندان گویاترین تصویری است که بیان می کند در این چند سال چه بر سر اقلیم و مردم ایران آمده است. تصویر اول جوانی رشید از مردم ایران است که می تواند نماد سلامتی و شادابی و آگاهی در قامت یک پدر، یک همسر یا یک فرزند شایسته ایرانی باشد. عکس دوم بدون توضیح، تصویر آن چیزی است که از علیرضا رجایی باقی مانده است. یعنی #نویسنده و #روشنفکر بیمار و شکسته ای که پیش از زندان مدیریت انتشاراتی گام نو را بر عهده داشت، اما آثار چهار سال زندان دردناک شاید هرگز از زندگی او پاک نشود.
مقایسه دو تصویر علیرضا رجایی قبل و بعد از زندان٬ یادآور آن افسانه ایرانی است که اهرمن پس از بوسه ای بر شانه های #ضحاک، او را نماینده خویش در اقلیم ایران ساخت و آن دو ماری که بر شانه های ضحاک روییدند روزانه با مغز دو جوان ایرانی، تو بخوان امثال علیرضا رجایی تغذیه می شدند تا مارها خود ضحاک را هلاک نکنند. هر ملکی که امثال علیرضا رجایی هاو ضحاک های مار به دوش داشته باشد، بی تردید در ضمیر خود کاوه های آهنگری دارد که دیر یا زود ظهور خواهند کرد و بساط ظلم را بر خواهند چید. امید است کاوه آهنگر دوران جدید مردم ایران، این بار از صندوق آرا ظهور کند.
شهرت علیرضا رجایی از انجاست که در انتخابات مجلس ششم با دست بردن در آرای مردم تهران، حداد عادل را جای او به مجلس فرستادند. رجایی از آن فعالان سیاسی بود که بازجوها برای آزار و اذیت و #شکنجه روانی بیشتر از هیچ فشاری بر خانواده و همسرش دریغ نکردند. بازجوها بویژه برای از هم گسیختن شیرازه خانوادگی٬ چنان مزاحمت هایی برای همسر او ایجاد کردند که به توصیه خود #علیرضا_رجایی، همسر و فرزندان او برای در امان ماندن از آزار بازجوها کشور را ترک کردند.
برنامه ریزی دستگاه اطلاعات در قوه قضاییه برای فروپاشی شیرازه #خانواده #زندانیان سیاسی و عقیدتی در شرائطی است که نظام های حقوقی پیشرقته با ملاحظه #حقوق_بشر، هر چه بیشتر تلاش می کنند تا اگر برفرض جرمی هم صورت گرفته باشد امنیت خاطر #زندانی و خانواده او هر چه کمتر مختل شود و هنگامی که او دوران محکومیت خود را به اتمام می رساند مانعی بر سر راه بازگشت او به زندگی عادی وجود نداشته باشد. نه اینکه شرایطی را برای #زندانی فراهم کنند تا سلامتی روحی و جسمی او چنان دچار آسیب شود که در مورد علیرضا رجایی اتفاق افتاد....http://bit.ly/1qtzi3Y
فرزانه روستایی
@Tavaana_TavaanaTech
http://bit.ly/1qtzi3Y
انتشار دو عکس از علیرضا رجایی مربوط به پیش و بعد از چهار سال زندان گویاترین تصویری است که بیان می کند در این چند سال چه بر سر اقلیم و مردم ایران آمده است. تصویر اول جوانی رشید از مردم ایران است که می تواند نماد سلامتی و شادابی و آگاهی در قامت یک پدر، یک همسر یا یک فرزند شایسته ایرانی باشد. عکس دوم بدون توضیح، تصویر آن چیزی است که از علیرضا رجایی باقی مانده است. یعنی #نویسنده و #روشنفکر بیمار و شکسته ای که پیش از زندان مدیریت انتشاراتی گام نو را بر عهده داشت، اما آثار چهار سال زندان دردناک شاید هرگز از زندگی او پاک نشود.
مقایسه دو تصویر علیرضا رجایی قبل و بعد از زندان٬ یادآور آن افسانه ایرانی است که اهرمن پس از بوسه ای بر شانه های #ضحاک، او را نماینده خویش در اقلیم ایران ساخت و آن دو ماری که بر شانه های ضحاک روییدند روزانه با مغز دو جوان ایرانی، تو بخوان امثال علیرضا رجایی تغذیه می شدند تا مارها خود ضحاک را هلاک نکنند. هر ملکی که امثال علیرضا رجایی هاو ضحاک های مار به دوش داشته باشد، بی تردید در ضمیر خود کاوه های آهنگری دارد که دیر یا زود ظهور خواهند کرد و بساط ظلم را بر خواهند چید. امید است کاوه آهنگر دوران جدید مردم ایران، این بار از صندوق آرا ظهور کند.
شهرت علیرضا رجایی از انجاست که در انتخابات مجلس ششم با دست بردن در آرای مردم تهران، حداد عادل را جای او به مجلس فرستادند. رجایی از آن فعالان سیاسی بود که بازجوها برای آزار و اذیت و #شکنجه روانی بیشتر از هیچ فشاری بر خانواده و همسرش دریغ نکردند. بازجوها بویژه برای از هم گسیختن شیرازه خانوادگی٬ چنان مزاحمت هایی برای همسر او ایجاد کردند که به توصیه خود #علیرضا_رجایی، همسر و فرزندان او برای در امان ماندن از آزار بازجوها کشور را ترک کردند.
برنامه ریزی دستگاه اطلاعات در قوه قضاییه برای فروپاشی شیرازه #خانواده #زندانیان سیاسی و عقیدتی در شرائطی است که نظام های حقوقی پیشرقته با ملاحظه #حقوق_بشر، هر چه بیشتر تلاش می کنند تا اگر برفرض جرمی هم صورت گرفته باشد امنیت خاطر #زندانی و خانواده او هر چه کمتر مختل شود و هنگامی که او دوران محکومیت خود را به اتمام می رساند مانعی بر سر راه بازگشت او به زندگی عادی وجود نداشته باشد. نه اینکه شرایطی را برای #زندانی فراهم کنند تا سلامتی روحی و جسمی او چنان دچار آسیب شود که در مورد علیرضا رجایی اتفاق افتاد....http://bit.ly/1qtzi3Y
فرزانه روستایی
@Tavaana_TavaanaTech
زیتون
جوانی علیرضا رجایی و شانه های ضحاک
انتشار دو عکس از علیرضا رجایی مربوط به پیش و بعد از چهار سال زندان گویاترین تصویری است که بیان می کند در این چند سال چه بر سر اقلیم و مردم ایران آمده است. تصویر اول جوانی رشید از مردم ایران است که …
آخرین وضعیت علیرضا رجایی
goo.gl/ChWfM7
تازه ترین گزارش ها از روند درمانی دکتر «علیرضا رجایی» نشان می دهد که او پس از ۱۴ ساعت عمل سنگین اگرچه حالش مساعد اعلام شده است اما در عین حال متاسفانه یکی از چشمانش را از دست داده است.
علیرضا رجایی روزنامه نگار باسابقه ایرانی که چندین سال در زندان به سر برده است، دچار بیماری سرطان شده بود که از همان دوران زندان شروع شده بود. اما در روند درمانی او اهمال صورت گرفت و درمان به موقع آغاز نشد. از آبان ۹۴ پروسه درمانی دکتر رجایی شروع شد و دوره های شیمی درمانی متعددی روی ایشان صورت گرفت.
یکی از همراهان دکتر رجایی می گوید: «عمل جراحی رجایی حدود ۱۴ ساعت طول کشید که طی آن استخوان ماگزیلار و بخشی از فک فوقانی و قسمتی از عضله ماستر برداشته شد و ضمنا چشم راست هم تخلیه گردید. به گفته این منبع در حال حاضر حال عمومی وی خوب است و در بخش ICU تحت نظر است.»
علیرضا رجایی، در سال ۱۳۹۱ به چهارسال زندان محکوم شده بود. او در سال ۱۳۷۹ نیز به سه سال زندان و پتج سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شده بود. او دوران محکومیت خود را در زندان اوین گذراند.
گفتنی ست در جریان انتخابات مجلس ششم در سال ۱۳۷۸، ایشان موفق شده بود آرای لازم برای ورود به مجلس را کسب کند اما با دخالت شورای نگهبان و بازشماری آرا رجایی از ورود به مجلس بازماند و غلامعلی حداد عادل بر جای او به مجلس رفت.
مطالب مرتبط؛
وبینار حقوق زندانی
goo.gl/pzrYsu
کتاب زندان در ایران
goo.gl/NnbzXB
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/ChWfM7
تازه ترین گزارش ها از روند درمانی دکتر «علیرضا رجایی» نشان می دهد که او پس از ۱۴ ساعت عمل سنگین اگرچه حالش مساعد اعلام شده است اما در عین حال متاسفانه یکی از چشمانش را از دست داده است.
علیرضا رجایی روزنامه نگار باسابقه ایرانی که چندین سال در زندان به سر برده است، دچار بیماری سرطان شده بود که از همان دوران زندان شروع شده بود. اما در روند درمانی او اهمال صورت گرفت و درمان به موقع آغاز نشد. از آبان ۹۴ پروسه درمانی دکتر رجایی شروع شد و دوره های شیمی درمانی متعددی روی ایشان صورت گرفت.
یکی از همراهان دکتر رجایی می گوید: «عمل جراحی رجایی حدود ۱۴ ساعت طول کشید که طی آن استخوان ماگزیلار و بخشی از فک فوقانی و قسمتی از عضله ماستر برداشته شد و ضمنا چشم راست هم تخلیه گردید. به گفته این منبع در حال حاضر حال عمومی وی خوب است و در بخش ICU تحت نظر است.»
علیرضا رجایی، در سال ۱۳۹۱ به چهارسال زندان محکوم شده بود. او در سال ۱۳۷۹ نیز به سه سال زندان و پتج سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شده بود. او دوران محکومیت خود را در زندان اوین گذراند.
گفتنی ست در جریان انتخابات مجلس ششم در سال ۱۳۷۸، ایشان موفق شده بود آرای لازم برای ورود به مجلس را کسب کند اما با دخالت شورای نگهبان و بازشماری آرا رجایی از ورود به مجلس بازماند و غلامعلی حداد عادل بر جای او به مجلس رفت.
مطالب مرتبط؛
وبینار حقوق زندانی
goo.gl/pzrYsu
کتاب زندان در ایران
goo.gl/NnbzXB
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. آخرین وضعیت #علیرضا_رجایی تازه ترین گزارش ها از روند درمانی دکتر «علیرضا رجایی» نشان می دهد که او پس از ۱۴ ساعت عمل سنگین اگرچه حالش مساعد اعلام شده است اما در عین حال متاسفانه یکی از چشمانش را از دست داده است. #علیرضارجایی #روزنامه_نگار باسابقه ایرانی…
در دوران زندان سالهای ۶۰ تا ۶۵، یکبار که در اطاق شکنجه مرا زیر شلاق گرفته بودند، شلاق به چشم چپم خورد و شدیدا آسیب دید. همسرم که خبردار شد برای درمان آن تلاش زیادی کرد اما به موقع اجازه مرخصی و درمان ندادند تا اینکه دیگر دیر شده بود و آن چشم از بین رفت و دیگر نمی دید. شعر زیر را در آن روزها در زندان نوشتم. افسوس و درد که بعد از سی سال بلایی مشابه در زندانهای نظام ولایی بر سر فرزند زجردیده ام، علیرضا رجایی، آورده اند. این شعر را به علیرضا و همسر صبورش، لیلا، تقدیم میکنم:
«صدای اندیشیدن»
کم کم احساس می کردم چشم چپم از دیدن دریغ دارد و من را با چشم راست تنها گذاشته تا به سلک واحد العین ها درآیم و دنیا را با یک چشم نظاره گر باشم.
اگر چشمهایت را گرفتند
گوشهایت را تیزتر کن
و اگر گوشهایت را هم
مغزت را با تمام توان بکار گیر
که صدای اندیشیدن
چون صدای پرواز فرشتگان است
زندان قزلحصار – ۱۳۶۴
دکتر محمد ملکی
از صفحه فیسبوک دکتر محمد ملکی
https://goo.gl/2SGjHn
مطلب مرتبط:
کتاب زندان در ایران
http://goo.gl/NnbzXB
@Tavsana_TavaanaTech
«صدای اندیشیدن»
کم کم احساس می کردم چشم چپم از دیدن دریغ دارد و من را با چشم راست تنها گذاشته تا به سلک واحد العین ها درآیم و دنیا را با یک چشم نظاره گر باشم.
اگر چشمهایت را گرفتند
گوشهایت را تیزتر کن
و اگر گوشهایت را هم
مغزت را با تمام توان بکار گیر
که صدای اندیشیدن
چون صدای پرواز فرشتگان است
زندان قزلحصار – ۱۳۶۴
دکتر محمد ملکی
از صفحه فیسبوک دکتر محمد ملکی
https://goo.gl/2SGjHn
مطلب مرتبط:
کتاب زندان در ایران
http://goo.gl/NnbzXB
@Tavsana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. در دوران زندان سالهای ۶۰ تا ۶۵، یکبار که در اطاق شکنجه مرا زیر شلاق گرفته بودند، شلاق به چشم چپم خورد و شدیدا آسیب دید. همسرم که خبردار شد برای درمان آن تلاش زیادی کرد اما به موقع اجازه مرخصی و درمان ندادند تا اینکه دیگر دیر شده بود و آن چشم از بین رفت…
آموزشکده توانا
شعری برای علیرضا رجایی از شمس لنگرودی مطالب مرتبط؛ علیرضا رجایی و بیماریای که حاصل زندان است goo.gl/Gi7TQZ وبینار حقوق زندانی goo.gl/pzrYsu @Tavaana_TavaanaTech
برای چشمان شور انگیز اسوه نجابت #علیرضا_رجایی
عزیز قاسم زاده
فعال صنفی معلمان
"آنانی که علیرضای ما را از نزدیک می شناسند شهادت می دهند او در خلوص و خوبی و صفا، چگونه مرزهای بیکرانگی را در نوردیده است و این را همان چشمان شور انگیز به یغما رفته اش، بیشتر از همه ی خصایل نیک سرشارش گواهی می دهد.آه از این باد بلاخیز که چشمان زیبای اسوه ی نجابت و اسطوره شرافت ملی_مذهبی را ناجوانمردانه نشانه گرفت.باورش سخت است که انسان هایی در پیرامون ما باشند که بخواهند تا این حد اصرار بر ستمکاری و نابه کاری داشته باشند و این ظلم را بر آستان آستانه ی صبوری و خشوع فرود آورند.علیرضا در خوبی و خصلت چنان گوی سبقت را از همگنان خوبش می ربود،که باور کردنی نیست کسی را توان عناد با او تا آن اندازه می بود که دست تطاول بر چشمان معصومانه ی او برد. بدین گمان باطل که از شرافت بی حصرش انتقام ربوده باشد.علیرضا عزیز کرده ی همه ی ما بوده و هست.وقتی حق او و مردمی که به او رای داده بودند، از نمایندگی مجلس ششم ربوده شد،چه نجیبانه نشان داد صندلی و قدرت برای او بر خلاف بسیارانی وسیله بود و نه هدف.او اهداف متعالی خود را پس از یغمای رایش، چنان پی گرفت که بهایی به بزرگی از دست دادن چشمان زیبایش بپردازد.اما به قول مرتضی کاظمیان عزیز:«جان هدی صابر و چشم #علیرضارجایی نه گریبان #استبداد_دینی را رها خواهد کرد و نه یقه ی وجدان ما را» آنانی که این روح آزاد را چنین نانجیبانه زخمی کردند و نرگس مستانه ی چشمانش را مجروح، آگاه باشند که این رذیلت کرداری ها را فرجامی خوش در پی نیست.سیاه نامگی و سیاه کرداری عاملان و آمران ستم به علیرضای نازنین ما بدانند که مظلمه ی خلق را جزایی هست."
goo.gl/opRudu
شعری برای #علیرضا_رجایی
از #شمس_لنگرودی
گوشی برای شنیدن ضجهها
چشمی برای دیدن زخمها
آیا زندگی همین بود؟
اگر نه کجا زیستیم؟
ما برای سپردن دردهایمان
به گوشهی سینهات تو را برگزیدیم
ای اسماعیل!
برای قربانی کردن تو
پدرانه تو را برگزیده بودیم.
نگران مشو!
بادها تعادل این ترازو را حفظ میکنند
و چهار دست و پا
به سوی عدالتمان میبرند.
نگران مشو!
با چشم تهی قادر به دیدن آزادی نیستی
ما آزادیم
آزاد مثل برگهای خزانی
نگران مشو!
در تاریکی
چشم باز، بسته؛ تفاوت چندانی ندارند.
مطالب مرتبط؛
#علیرضا_رجایی و بیماریای که حاصل زندان است
goo.gl/Gi7TQZ
وبینار حقوق زندانی
goo.gl/pzrYsu
@Tavaana_TavaanaTech
عزیز قاسم زاده
فعال صنفی معلمان
"آنانی که علیرضای ما را از نزدیک می شناسند شهادت می دهند او در خلوص و خوبی و صفا، چگونه مرزهای بیکرانگی را در نوردیده است و این را همان چشمان شور انگیز به یغما رفته اش، بیشتر از همه ی خصایل نیک سرشارش گواهی می دهد.آه از این باد بلاخیز که چشمان زیبای اسوه ی نجابت و اسطوره شرافت ملی_مذهبی را ناجوانمردانه نشانه گرفت.باورش سخت است که انسان هایی در پیرامون ما باشند که بخواهند تا این حد اصرار بر ستمکاری و نابه کاری داشته باشند و این ظلم را بر آستان آستانه ی صبوری و خشوع فرود آورند.علیرضا در خوبی و خصلت چنان گوی سبقت را از همگنان خوبش می ربود،که باور کردنی نیست کسی را توان عناد با او تا آن اندازه می بود که دست تطاول بر چشمان معصومانه ی او برد. بدین گمان باطل که از شرافت بی حصرش انتقام ربوده باشد.علیرضا عزیز کرده ی همه ی ما بوده و هست.وقتی حق او و مردمی که به او رای داده بودند، از نمایندگی مجلس ششم ربوده شد،چه نجیبانه نشان داد صندلی و قدرت برای او بر خلاف بسیارانی وسیله بود و نه هدف.او اهداف متعالی خود را پس از یغمای رایش، چنان پی گرفت که بهایی به بزرگی از دست دادن چشمان زیبایش بپردازد.اما به قول مرتضی کاظمیان عزیز:«جان هدی صابر و چشم #علیرضارجایی نه گریبان #استبداد_دینی را رها خواهد کرد و نه یقه ی وجدان ما را» آنانی که این روح آزاد را چنین نانجیبانه زخمی کردند و نرگس مستانه ی چشمانش را مجروح، آگاه باشند که این رذیلت کرداری ها را فرجامی خوش در پی نیست.سیاه نامگی و سیاه کرداری عاملان و آمران ستم به علیرضای نازنین ما بدانند که مظلمه ی خلق را جزایی هست."
goo.gl/opRudu
شعری برای #علیرضا_رجایی
از #شمس_لنگرودی
گوشی برای شنیدن ضجهها
چشمی برای دیدن زخمها
آیا زندگی همین بود؟
اگر نه کجا زیستیم؟
ما برای سپردن دردهایمان
به گوشهی سینهات تو را برگزیدیم
ای اسماعیل!
برای قربانی کردن تو
پدرانه تو را برگزیده بودیم.
نگران مشو!
بادها تعادل این ترازو را حفظ میکنند
و چهار دست و پا
به سوی عدالتمان میبرند.
نگران مشو!
با چشم تهی قادر به دیدن آزادی نیستی
ما آزادیم
آزاد مثل برگهای خزانی
نگران مشو!
در تاریکی
چشم باز، بسته؛ تفاوت چندانی ندارند.
مطالب مرتبط؛
#علیرضا_رجایی و بیماریای که حاصل زندان است
goo.gl/Gi7TQZ
وبینار حقوق زندانی
goo.gl/pzrYsu
@Tavaana_TavaanaTech
Telegram
آموزشکده توانا
شعری برای علیرضا رجایی
از شمس لنگرودی
مطالب مرتبط؛
علیرضا رجایی و بیماریای که حاصل زندان است
goo.gl/Gi7TQZ
وبینار حقوق زندانی
goo.gl/pzrYsu
@Tavaana_TavaanaTech
از شمس لنگرودی
مطالب مرتبط؛
علیرضا رجایی و بیماریای که حاصل زندان است
goo.gl/Gi7TQZ
وبینار حقوق زندانی
goo.gl/pzrYsu
@Tavaana_TavaanaTech
⭕️ علیرضا رجایی؛ قربانی بیداد استبداد دینی
✍️ ابوالفضل قدیانی:
🔺در تابستان سال ۹۰، یک روز پس از اتمام اعتصاب غدای سیاسیون دربند در اعتراض به جان باختن هدا صابر در نتیجه اهمال و اخلال عامدانه زندانبانان و مسئولین بهداری زندان اوین، علیرضا رجایی از انفرادی «دو الف» به زندان ۳۵۰ آمد.
🔺از همان بدو ورود صمیمیت، فروتنی و بردباری او چشمگیر بود. دانش و آگاهی و متانت و شجاعتش در اتخاذ مواضع سیاسی و ایستادگی در برابر استبداد او را محبوب زندانیان عقیدتی و سیاسی ساخته بود و مغضوب بازجویان و عمال بیداد. امروز همگان میدانند که عوامل امنیتی، چگونه کینهورزانه و انتقامجویانه با رجایی و خانوادهاش رفتار کردند. کینه عوامل امنیتی و قضایی از علیرضا رجایی به حدی بود که که وقتی سرطان سینوس او خود را به صورت درد شدید دندان بروز داد دادستان از دادن مجوز قانونی مراجعه به پزشک متخصص امتناع کرد و اعزام وی جهت معالجه با تعلل و اهمال و اخلال مسئولین زندان مواجه شد.
🔺نتیجه این اخلال این است که امروز میبینیم. بیماریای که در صورت تشخیص و جراحی به هنگام میتوانست کنترل شود به چشم او سرایت کرد و بعد از دو سال تحمل درد و رنج شیمی درمانی و پرتودرمانی پزشکان مجبور شدند که چشم راست ایشان را تخلیه کنند.
🔺علیرضا با صبوری و متانت و با چهرهای خندان و گشاده این رنج عظیم را تحمل میکند و به خانواده و دوستان و دوستدارانش روحیه میبخشد. هرگز ندیدم و نشنیدهام که لب به شکایت گشوده باشد. حقا که این نستوهی و ایستادگی برآمده از ایمان راسخ به خداوند و پایمردی در راه حق است.
🔺اما مسئولیت این فاجعه که بر علیرضا رجایی رفته و فجایعی که در حق دیگران رفته و میرود و هم اکنون نیز فجایعی در شرف وقوع است مانند اعتصاب غذای زندان رجایی شهرکه در اعتراض به تهاجم ظالمانه و قانونشکنی مسئولین زندان صورت گرفته و نیز اعتصاب غذای سایر زندانیان سیاسی در اوین و بعضی از شهرستانها به عهده کیست؟ قطعا مسئولین زندان، دادستان تهران، دادستان کل، رئیس قوه قضاییه، محسنی اژه ای با آن دروغ وقیحانه و فضاحتبارش و همچنین دستگاههای امنیتی مسئولند اما مسئول و مسبب اصلی در این قبیل فجایع کسی نیست جز دستگاه استبداد دینی و در رأس آن آقای خامنهای. مستبدان همیشه در هراسند که حکومت جابرانهی خود را از دست بدهند و نتیجه این هراس دائم ظنین بودن به هر چیز و هر کس است. مستبدان در ذهن خود و عمالشان تئوری توطئه را میپروند و با آن مجوز و دستور سرکوب و بگیر و ببند میدهند.
🔺باری! علتالعل این فجایع استبداد است و شخص مستبد. اگر استبداد نبود زندانی سیاسی نیز نبود. کسی را یارای آن نبود که دیگرانی را به جرم مخالفت و اعتراض به قدرت مستقر به بند و زنجیر بکشند. در نبود استبداد امید بود که در این سرزمین نظامی مردمسالار، شفاف و نظارتپذیر حاکم باشد. نظامی که در آن احدی به خود جرأت و جسارت ندهد که چنین گستاخانه بر زندانیان ستم روا بدارد و از پاسخگویی نیز مصون بماند.
🔺اگر استبداد و مستبدی نبود حصر و محصوری هم درکار نبود و رهبران سرفراز جنبش سبز آقایان میرحسین موسوی، مهدی کروبی و خانم رهنورد در حصر غیرقانونی و ظالمانه قرار نمیگرفتند.
goo.gl/txBNyr
عکس: تصویر چهره علیرضا رجایی پس از باز شدن پانسمان، که ساعاتی قبل منتشر شد و در شبکه های اجتماعی بازتاب وسیعی داشت.
مطالب مرتبط؛
علیرضا رجایی و بیماریای که حاصل زندان است
goo.gl/Gi7TQZ
وبینار حقوق زندانی
goo.gl/pzrYsu
ابوالفضل قدیانی؛ زبان صریح انتقاد در برابر استبداد
goo.gl/C9sUsP
@Tavaana_TavaanaTech
✍️ ابوالفضل قدیانی:
🔺در تابستان سال ۹۰، یک روز پس از اتمام اعتصاب غدای سیاسیون دربند در اعتراض به جان باختن هدا صابر در نتیجه اهمال و اخلال عامدانه زندانبانان و مسئولین بهداری زندان اوین، علیرضا رجایی از انفرادی «دو الف» به زندان ۳۵۰ آمد.
🔺از همان بدو ورود صمیمیت، فروتنی و بردباری او چشمگیر بود. دانش و آگاهی و متانت و شجاعتش در اتخاذ مواضع سیاسی و ایستادگی در برابر استبداد او را محبوب زندانیان عقیدتی و سیاسی ساخته بود و مغضوب بازجویان و عمال بیداد. امروز همگان میدانند که عوامل امنیتی، چگونه کینهورزانه و انتقامجویانه با رجایی و خانوادهاش رفتار کردند. کینه عوامل امنیتی و قضایی از علیرضا رجایی به حدی بود که که وقتی سرطان سینوس او خود را به صورت درد شدید دندان بروز داد دادستان از دادن مجوز قانونی مراجعه به پزشک متخصص امتناع کرد و اعزام وی جهت معالجه با تعلل و اهمال و اخلال مسئولین زندان مواجه شد.
🔺نتیجه این اخلال این است که امروز میبینیم. بیماریای که در صورت تشخیص و جراحی به هنگام میتوانست کنترل شود به چشم او سرایت کرد و بعد از دو سال تحمل درد و رنج شیمی درمانی و پرتودرمانی پزشکان مجبور شدند که چشم راست ایشان را تخلیه کنند.
🔺علیرضا با صبوری و متانت و با چهرهای خندان و گشاده این رنج عظیم را تحمل میکند و به خانواده و دوستان و دوستدارانش روحیه میبخشد. هرگز ندیدم و نشنیدهام که لب به شکایت گشوده باشد. حقا که این نستوهی و ایستادگی برآمده از ایمان راسخ به خداوند و پایمردی در راه حق است.
🔺اما مسئولیت این فاجعه که بر علیرضا رجایی رفته و فجایعی که در حق دیگران رفته و میرود و هم اکنون نیز فجایعی در شرف وقوع است مانند اعتصاب غذای زندان رجایی شهرکه در اعتراض به تهاجم ظالمانه و قانونشکنی مسئولین زندان صورت گرفته و نیز اعتصاب غذای سایر زندانیان سیاسی در اوین و بعضی از شهرستانها به عهده کیست؟ قطعا مسئولین زندان، دادستان تهران، دادستان کل، رئیس قوه قضاییه، محسنی اژه ای با آن دروغ وقیحانه و فضاحتبارش و همچنین دستگاههای امنیتی مسئولند اما مسئول و مسبب اصلی در این قبیل فجایع کسی نیست جز دستگاه استبداد دینی و در رأس آن آقای خامنهای. مستبدان همیشه در هراسند که حکومت جابرانهی خود را از دست بدهند و نتیجه این هراس دائم ظنین بودن به هر چیز و هر کس است. مستبدان در ذهن خود و عمالشان تئوری توطئه را میپروند و با آن مجوز و دستور سرکوب و بگیر و ببند میدهند.
🔺باری! علتالعل این فجایع استبداد است و شخص مستبد. اگر استبداد نبود زندانی سیاسی نیز نبود. کسی را یارای آن نبود که دیگرانی را به جرم مخالفت و اعتراض به قدرت مستقر به بند و زنجیر بکشند. در نبود استبداد امید بود که در این سرزمین نظامی مردمسالار، شفاف و نظارتپذیر حاکم باشد. نظامی که در آن احدی به خود جرأت و جسارت ندهد که چنین گستاخانه بر زندانیان ستم روا بدارد و از پاسخگویی نیز مصون بماند.
🔺اگر استبداد و مستبدی نبود حصر و محصوری هم درکار نبود و رهبران سرفراز جنبش سبز آقایان میرحسین موسوی، مهدی کروبی و خانم رهنورد در حصر غیرقانونی و ظالمانه قرار نمیگرفتند.
goo.gl/txBNyr
عکس: تصویر چهره علیرضا رجایی پس از باز شدن پانسمان، که ساعاتی قبل منتشر شد و در شبکه های اجتماعی بازتاب وسیعی داشت.
مطالب مرتبط؛
علیرضا رجایی و بیماریای که حاصل زندان است
goo.gl/Gi7TQZ
وبینار حقوق زندانی
goo.gl/pzrYsu
ابوالفضل قدیانی؛ زبان صریح انتقاد در برابر استبداد
goo.gl/C9sUsP
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. ⭕️ علیرضا رجایی؛ قربانی بیداد استبداد دینی . ✍️ ابوالفضل قدیانی: . 🔺در تابستان سال ۹۰، یک روز پس از اتمام اعتصاب غدای سیاسیون دربند در اعتراض به جان باختن هدا صابر در نتیجه اهمال و اخلال عامدانه زندانبانان و مسئولین بهداری زندان اوین، #علیرضا_رجایی از…
این عکسها گواه روشنی است بر وضعیت زندانیان در زندانهای جمهوری اسلامی.
از سمت راست، تصویر آرش صادقی، سعید ماسوری و علیرضا رجایی را میبینید. تصاویر بالا، وضعیت پس از زندان آنان و تصاویر پایین، وضعیت پیش از زندانشان را نشان میدهد.
آرش صادقی با سرطان دست و پنجه نرم میکند و محروم از درمان است و وزنش به ۴۳ کیلوگرم رسیده است. سعید ماسوری پس از سالها زندان تکیده شد و همچنان در بند است. علیرضا رجایی هم که سرطان را، به تلخی از دوران زندان به یادگار دارد.
اینها فقط سه تن از بسیار زندانیانی هستند که شرح داستان دردناک زندگی هر کدامشان، کتابی جداگانه میشود.
کتاب «زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون» حاوی روایتهای دردناک زندانیان از وضعیتشان در دوران حبس است.
فرهاد وکیلی، که به اتهاماتی از جمله محاربه به ده سال زندان و اعدام محکوم شد و پیش از پایان دوره محکومیتش در اردیبهشت ۱۳۸۹ در زندان اوین اعدام شد، میگوید: «یاد اولین روزهای انتقالم به ۲۰۹ میافتم. زمانی که پس از تحمل سختترین اعمال غیرانسانی اداره اطلاعات در سنندج برای تشدید فشار به اینجا منتقل شدم. با افرادی به عنوان کارشناس روبرو شدم که پرونده پرافتخار خود را که حکایت از سالها بازجوییهایشان بود، برای ایجاد رعب و وحشت بیشتر برای من تعریف میکردند تا من باور کنم در این مکان هیچ کس نمیتواند چیزی را برای خود نگه دارد.»
متن کامل این نامه را به همراه ۵۰ نامه دیگر از زندانیان سیاسی ایران از دهه ۶۰ تا ۹۰ در کتاب «زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون» بخوانید.
لینک دانلود رایگان این کتاب:
http://bit.ly/2jtzcGR
تلگرام کلاس و کتاب توانا را دنبال کنید و انواع کتابهای الکترونیکی رایگان، کیس استادی ها، فایل های ویدیویی کلاسها را از آنجا به راحتی دریافت کنید:
https://t.me/Tavaana
به غرفه کتاب مجازی توانا سر بزنید و کتابهای توانا را رایگان و بدون فیلتر دانلود کنید:
bit.ly/2GJkHcW
#کتاب #آرش_صادقی
#سعید_ماسوری
#علیرضا_رجایی
#زندان #زندانی_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
از سمت راست، تصویر آرش صادقی، سعید ماسوری و علیرضا رجایی را میبینید. تصاویر بالا، وضعیت پس از زندان آنان و تصاویر پایین، وضعیت پیش از زندانشان را نشان میدهد.
آرش صادقی با سرطان دست و پنجه نرم میکند و محروم از درمان است و وزنش به ۴۳ کیلوگرم رسیده است. سعید ماسوری پس از سالها زندان تکیده شد و همچنان در بند است. علیرضا رجایی هم که سرطان را، به تلخی از دوران زندان به یادگار دارد.
اینها فقط سه تن از بسیار زندانیانی هستند که شرح داستان دردناک زندگی هر کدامشان، کتابی جداگانه میشود.
کتاب «زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون» حاوی روایتهای دردناک زندانیان از وضعیتشان در دوران حبس است.
فرهاد وکیلی، که به اتهاماتی از جمله محاربه به ده سال زندان و اعدام محکوم شد و پیش از پایان دوره محکومیتش در اردیبهشت ۱۳۸۹ در زندان اوین اعدام شد، میگوید: «یاد اولین روزهای انتقالم به ۲۰۹ میافتم. زمانی که پس از تحمل سختترین اعمال غیرانسانی اداره اطلاعات در سنندج برای تشدید فشار به اینجا منتقل شدم. با افرادی به عنوان کارشناس روبرو شدم که پرونده پرافتخار خود را که حکایت از سالها بازجوییهایشان بود، برای ایجاد رعب و وحشت بیشتر برای من تعریف میکردند تا من باور کنم در این مکان هیچ کس نمیتواند چیزی را برای خود نگه دارد.»
متن کامل این نامه را به همراه ۵۰ نامه دیگر از زندانیان سیاسی ایران از دهه ۶۰ تا ۹۰ در کتاب «زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون» بخوانید.
لینک دانلود رایگان این کتاب:
http://bit.ly/2jtzcGR
تلگرام کلاس و کتاب توانا را دنبال کنید و انواع کتابهای الکترونیکی رایگان، کیس استادی ها، فایل های ویدیویی کلاسها را از آنجا به راحتی دریافت کنید:
https://t.me/Tavaana
به غرفه کتاب مجازی توانا سر بزنید و کتابهای توانا را رایگان و بدون فیلتر دانلود کنید:
bit.ly/2GJkHcW
#کتاب #آرش_صادقی
#سعید_ماسوری
#علیرضا_رجایی
#زندان #زندانی_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. این عکسها گواه روشنی است بر وضعیت زندانیان در زندانهای جمهوری اسلامی. از سمت راست، تصویر آرش صادقی، سعید ماسوری و علیرضا رجایی را میبینید. تصاویر بالا، وضعیت پس از زندان آنان و تصاویر پایین، وضعیت پیش از زندانشان را نشان میدهد. آرش صادقی با سرطان دست…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دل عاشق به پیغامی بسازه
خمار آلوده با جامی بسازه
مرا کیفیت چشم تو کافی است
ریاضت کش به بادامی بسازه
عزیز قاسمزاده، معلم فعال صنفی، این دو بیت شعر را برای آقای #علیرضا_رجایی اجرا کرده است.
علیرضا رجایی روزنامهنگاری محجوب و خوشنام است که در اثر عوارض زندان و عدم رسیدگی به موقع قسمتی از صورت و یک چشمش را از دست داد.
در انتخابات مجلس ششم، برای آنکه حداد عادل به مجلس راه یابد، شورای نگهبان آرای تعدادی از صندوقها را حذف کرد و این کار منجر به حذف علیرضا رجایی شد.
حق درمان، از حقوق اساسی زندانیان است که در ایران نقض میشود. هماینک نیز جان زندانیان زیادی به واسطه شیوع کرونا در خطر است.
ویدئویی دربارهی علیرضا رجایی:
https://tavaana.org/fa/Alireza_Rajaei_Prison
-علیرضا_رجایی
@Tavaana_TavaanaTech
خمار آلوده با جامی بسازه
مرا کیفیت چشم تو کافی است
ریاضت کش به بادامی بسازه
عزیز قاسمزاده، معلم فعال صنفی، این دو بیت شعر را برای آقای #علیرضا_رجایی اجرا کرده است.
علیرضا رجایی روزنامهنگاری محجوب و خوشنام است که در اثر عوارض زندان و عدم رسیدگی به موقع قسمتی از صورت و یک چشمش را از دست داد.
در انتخابات مجلس ششم، برای آنکه حداد عادل به مجلس راه یابد، شورای نگهبان آرای تعدادی از صندوقها را حذف کرد و این کار منجر به حذف علیرضا رجایی شد.
حق درمان، از حقوق اساسی زندانیان است که در ایران نقض میشود. هماینک نیز جان زندانیان زیادی به واسطه شیوع کرونا در خطر است.
ویدئویی دربارهی علیرضا رجایی:
https://tavaana.org/fa/Alireza_Rajaei_Prison
-علیرضا_رجایی
@Tavaana_TavaanaTech
آرش سیگارچی، مجری و خبرنگار شبکه صدای آمریکا، ضمن انتشار این تصویر نوشت:
«حالا دیگر بیش از ده نفر هستیم که در زندان جمهوری اسلامی به بیماریهای عجیب مبتلا شدهایم. مهم نیست چند وقت آنجا بوده باشیم، مثل همین ترانه علیدوستی عزیز که بعد از مدت کوتاهی بازداشت، مادر گرامیاش از بیماری ناشناخته او بعد از تزریق در زندان خبر داده است. عکس بالا من هستم. در ۲۶ سالگی در زندان جمهوری اسلامی سرطان زبان گرفتم، (لابد زبانم دراز بود)، و سرطانی گرفتم که معمولا سیگاریها (دور از جون شما) میگیرند. درست چند هفته بعد از یک مراجعه به دنداپزشک زندان. عکس پایین هم علیرضا رجایی بزرگوار است که به بیماری عجیب دیگری در زندان گرفتار و چشمش تخلیه شد. خیلیها هم مثل ما خوش شانس نبودند، مثل احمد آقا قابل که زور خامنهای در کلام به همشهریاش نمیرسید و سرطانیزه شد. جالب نیست همه ما روزنامهنگاران، فعالان سیاسی و حالا سلبریتیهای منتقد و مخالف سرطانهای سر و گردن میگیریم؟ بکبار وسط بیماری (سال ۸۶) شمس الواعظین که هنوز اینطور سینه برای حکومت نمیزد، خودش به من گفت دستگاه امنیت از روسها ابزار این مسمومیتها را گرفته است … من حتی به سرطان عجیب رضا حقیقتنژاد عزیزم در خارج هم شک دارم … »
- آرش از روزنامهنگاران و وبلاگنویسان ایران بود که توسط جمهوری اسلامی بازداشت و به حبس محکوم شده و سختیهای زیادی را متحمل شده بود، او مبتلا به سرطان شد، برادر هنرمندش که پیگیر پروندهاش بود وقتی برای پیگیری از رشت به تهران میرفت در یک تصادف جان باخت...
#ترانه_علیدوستی #علیرضا_رجایی #رضا_حقیقت_نژاد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«حالا دیگر بیش از ده نفر هستیم که در زندان جمهوری اسلامی به بیماریهای عجیب مبتلا شدهایم. مهم نیست چند وقت آنجا بوده باشیم، مثل همین ترانه علیدوستی عزیز که بعد از مدت کوتاهی بازداشت، مادر گرامیاش از بیماری ناشناخته او بعد از تزریق در زندان خبر داده است. عکس بالا من هستم. در ۲۶ سالگی در زندان جمهوری اسلامی سرطان زبان گرفتم، (لابد زبانم دراز بود)، و سرطانی گرفتم که معمولا سیگاریها (دور از جون شما) میگیرند. درست چند هفته بعد از یک مراجعه به دنداپزشک زندان. عکس پایین هم علیرضا رجایی بزرگوار است که به بیماری عجیب دیگری در زندان گرفتار و چشمش تخلیه شد. خیلیها هم مثل ما خوش شانس نبودند، مثل احمد آقا قابل که زور خامنهای در کلام به همشهریاش نمیرسید و سرطانیزه شد. جالب نیست همه ما روزنامهنگاران، فعالان سیاسی و حالا سلبریتیهای منتقد و مخالف سرطانهای سر و گردن میگیریم؟ بکبار وسط بیماری (سال ۸۶) شمس الواعظین که هنوز اینطور سینه برای حکومت نمیزد، خودش به من گفت دستگاه امنیت از روسها ابزار این مسمومیتها را گرفته است … من حتی به سرطان عجیب رضا حقیقتنژاد عزیزم در خارج هم شک دارم … »
- آرش از روزنامهنگاران و وبلاگنویسان ایران بود که توسط جمهوری اسلامی بازداشت و به حبس محکوم شده و سختیهای زیادی را متحمل شده بود، او مبتلا به سرطان شد، برادر هنرمندش که پیگیر پروندهاش بود وقتی برای پیگیری از رشت به تهران میرفت در یک تصادف جان باخت...
#ترانه_علیدوستی #علیرضا_رجایی #رضا_حقیقت_نژاد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech