روز جهانی عصای سفید
خواننده «روشندل» موسی موسوی به زبان بختیاری میخواند
goo.gl/ViwNxo
معلولیت نیاز به ترحم ندارد بلکه نیازمند امکانات مناسب برای پرورش استعدادها است. شما چه فکر میکنید؟
در همین رابطه:
عصای سفید در شهر سیاه
goo.gl/HlvUOW
جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی
سعید سبزیان
http://bit.ly/1I0beqv
معلولیت به منزله هویتی جدید
http://bit.ly/2deAg1E
بلاغت استبداد و اکتیویسم در معلولیت
http://bit.ly/1nXaHCY
معلولیت در سینما
http://bit.ly/2d3BA4m
@Tavaana_TavaanaTech
خواننده «روشندل» موسی موسوی به زبان بختیاری میخواند
goo.gl/ViwNxo
معلولیت نیاز به ترحم ندارد بلکه نیازمند امکانات مناسب برای پرورش استعدادها است. شما چه فکر میکنید؟
در همین رابطه:
عصای سفید در شهر سیاه
goo.gl/HlvUOW
جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی
سعید سبزیان
http://bit.ly/1I0beqv
معلولیت به منزله هویتی جدید
http://bit.ly/2deAg1E
بلاغت استبداد و اکتیویسم در معلولیت
http://bit.ly/1nXaHCY
معلولیت در سینما
http://bit.ly/2d3BA4m
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. #روز_جهانی_عصای_سفید . #خواننده «روشندل» #موسی_موسوی به زبان #بختیاری میخواند معلولیت نیاز به ترحم ندارد بلکه نیازمند #امکانات مناسب برای پرورش استعدادها است. شما چه فکر میکنید؟ در همین رابطه: عصای سفید در شهر سیاه goo.gl/HlvUOW جسمیت و قدرت: مباحثی…
- سیما رییسی؛ دختری که دست خود را گرفت تا موفق شود
اگرچه استان سیستان و بلوچستان بالاترین آمار بیسوادی را در ایران دارد، اما در این استان زن جوانی زندگی می کند که مایه مباهات بلوچهاست. زن جوان نابینایی که ۳۰ ساله است و اکنون در مقطع دکترای علوم سیاسی در دانشگاه آزاد – واحد تهران مرکز – تحصیل میکند. اینکه زن باشی، نابینا باشی، از استانی محروم همچون سیستان و بلوچستان آمده باشی، همه در ایران کنونی موانعی هستند که هر کدام میتواند مانع از شکوفایی شود؛ اما «سیما رییسی»، زنی برآمده از چابهار که به زادگاه خود نیز عشق می ورزد، ثابت کرده است کافی ست اراده و پشتکار و خواستن در کنار هم جمع آیند، تا سخت آسان شود و ناممکن، ممکن گردد. سیما رییسی جدای از تحصیل در مدارج بالای دانشگاهی، در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی استان خود نیز مشارکت میجوید و همه اینها او را تبدیل به یک زن تاثیرگذار در میان بلوچ ها کرده است.
سیما رییسی درباره بیماری چشمی و نابینایی کنونی خود می گوید:«من از بدو تولد دچار بیماری آب سیاه چشمی بودم. این بیماری به دلیل بالارفتن فشار داخل چشم ایجاد میشود و باعث لرزش و تکان خوردن دایمی چشمها میشود...اما به این دلیل که روند درمان دیر آغاز شد، عمق بیماری بیشتر شد، تا اینکه سال دوم راهنمایی بهخاطر بالارفتن فشار داخلی چشمهایم، بینایی یک چشم را بهطور کامل از دست دادم». این بیماری موجب شده بود او به سختی در مدارس پذیرفته شود و حتی ناچار شد دو سه سالی را در مدارس استثنایی بگذراند. به گفته خودش در محیط کودکی او، مردم به نابینا نیز به چشم «عقب مانده» می نگریستند. او این را یکی از «فرهنگ های بسیار غلط سیستان و بلوچستان» می داند؛ اینکه بسیاری از مردم بلوچ، مشکل جسمی را با مشکل ذهنی برابر می دانند.
اما به هرترتیب، وجود معلمی دلسوز به نام «هوشنگ آبیار»در مقطع دبستان او را دوباره به مدارس عادی بازگرداند. معلمی که سیما او را «مهم ترین معلم» خود می داند.سیما نیز در کلاس ثابت کرد هیچ کم از دانش آموزان بینا ندارد: «همان کلاس چهارم هم معلمم مرا بهعنوان دانشآموز خود نمیپذیرفت. او میگفت کسی که سهسال در مدرسه استثنایی درس خوانده نمیتواند در کلاس من آموزش ببینید. تا اینکه یک روز مسأله ریاضی را پای تخته نوشت، من زودتر از بقیه بچهها آن را حل کردم و به این ترتیب توانستم خودم را به او نشان دهم».
.
سیما که در مقطع دبستان دچار کم بینایی بود، در مقطع راهنمایی بینایی یک چشم خود را به طور کامل از دست داد. با این حال به تحصیل ادامه داد و دیپلم خود را با موفقیت دریافت کرد. اما پس از اینکه در آزمون کنکور دانشگاه های دولتی قبول نشد، دچار استرس و فشار عصبی شد و همین موجب شد، بینایی یک چشم دیگر خود را نیز از دست بدهد. اما اگرچه او به طور کامل از دو چشم نابینا شد، دنیا برایش پایان نگرفته بود: «همان روزهایی که دانشگاه قبول نشده بودم و بهطور کامل نابینا بودم، روزهای سرگردانی من بود. روزها و شبها را پشتسر میگذاشتم و فقط با خودم فکر میکردم که من کجای این جهان هستم؟ از زندگی چه میخواهم؟ با دو چشم نابینا چه باید کرد؟ چطور ادامه تحصیل دهم؟».
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/33B7PkQ
#سیما_رئیسی #روز_جهانی_نابینایان #روز_جهانی_عصای_سفید
@Tavaana_TavaanaTech
اگرچه استان سیستان و بلوچستان بالاترین آمار بیسوادی را در ایران دارد، اما در این استان زن جوانی زندگی می کند که مایه مباهات بلوچهاست. زن جوان نابینایی که ۳۰ ساله است و اکنون در مقطع دکترای علوم سیاسی در دانشگاه آزاد – واحد تهران مرکز – تحصیل میکند. اینکه زن باشی، نابینا باشی، از استانی محروم همچون سیستان و بلوچستان آمده باشی، همه در ایران کنونی موانعی هستند که هر کدام میتواند مانع از شکوفایی شود؛ اما «سیما رییسی»، زنی برآمده از چابهار که به زادگاه خود نیز عشق می ورزد، ثابت کرده است کافی ست اراده و پشتکار و خواستن در کنار هم جمع آیند، تا سخت آسان شود و ناممکن، ممکن گردد. سیما رییسی جدای از تحصیل در مدارج بالای دانشگاهی، در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی استان خود نیز مشارکت میجوید و همه اینها او را تبدیل به یک زن تاثیرگذار در میان بلوچ ها کرده است.
سیما رییسی درباره بیماری چشمی و نابینایی کنونی خود می گوید:«من از بدو تولد دچار بیماری آب سیاه چشمی بودم. این بیماری به دلیل بالارفتن فشار داخل چشم ایجاد میشود و باعث لرزش و تکان خوردن دایمی چشمها میشود...اما به این دلیل که روند درمان دیر آغاز شد، عمق بیماری بیشتر شد، تا اینکه سال دوم راهنمایی بهخاطر بالارفتن فشار داخلی چشمهایم، بینایی یک چشم را بهطور کامل از دست دادم». این بیماری موجب شده بود او به سختی در مدارس پذیرفته شود و حتی ناچار شد دو سه سالی را در مدارس استثنایی بگذراند. به گفته خودش در محیط کودکی او، مردم به نابینا نیز به چشم «عقب مانده» می نگریستند. او این را یکی از «فرهنگ های بسیار غلط سیستان و بلوچستان» می داند؛ اینکه بسیاری از مردم بلوچ، مشکل جسمی را با مشکل ذهنی برابر می دانند.
اما به هرترتیب، وجود معلمی دلسوز به نام «هوشنگ آبیار»در مقطع دبستان او را دوباره به مدارس عادی بازگرداند. معلمی که سیما او را «مهم ترین معلم» خود می داند.سیما نیز در کلاس ثابت کرد هیچ کم از دانش آموزان بینا ندارد: «همان کلاس چهارم هم معلمم مرا بهعنوان دانشآموز خود نمیپذیرفت. او میگفت کسی که سهسال در مدرسه استثنایی درس خوانده نمیتواند در کلاس من آموزش ببینید. تا اینکه یک روز مسأله ریاضی را پای تخته نوشت، من زودتر از بقیه بچهها آن را حل کردم و به این ترتیب توانستم خودم را به او نشان دهم».
.
سیما که در مقطع دبستان دچار کم بینایی بود، در مقطع راهنمایی بینایی یک چشم خود را به طور کامل از دست داد. با این حال به تحصیل ادامه داد و دیپلم خود را با موفقیت دریافت کرد. اما پس از اینکه در آزمون کنکور دانشگاه های دولتی قبول نشد، دچار استرس و فشار عصبی شد و همین موجب شد، بینایی یک چشم دیگر خود را نیز از دست بدهد. اما اگرچه او به طور کامل از دو چشم نابینا شد، دنیا برایش پایان نگرفته بود: «همان روزهایی که دانشگاه قبول نشده بودم و بهطور کامل نابینا بودم، روزهای سرگردانی من بود. روزها و شبها را پشتسر میگذاشتم و فقط با خودم فکر میکردم که من کجای این جهان هستم؟ از زندگی چه میخواهم؟ با دو چشم نابینا چه باید کرد؟ چطور ادامه تحصیل دهم؟».
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/33B7PkQ
#سیما_رئیسی #روز_جهانی_نابینایان #روز_جهانی_عصای_سفید
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. - سیما رییسی؛ دختری که دست خود را گرفت تا موفق شود اگرچه استان سیستان و بلوچستان بالاترین آمار بیسوادی را در ایران دارد، اما در این استان زن جوانی زندگی می کند که مایه مباهات بلوچهاست. زن جوان نابینایی که ۳۰ ساله است و اکنون در مقطع دکترای علوم سیاسی…
دکتر محمد خزائلی از آنجا که نابینا بود در دادان امتحان با مشکل روبهرو شد از اینرو به مدت دو سال با شکیبا رئیس فرهنگ وقت مکاتبه کرد تا سرانجام موفق شد در امتحانات متفرقه ششم متوسطه در رشته ادبی شرکت کند و با یاری منشی امتحانات کتبی را بگذراند و رتبه اول را از آن خود کند و اینگونه بود که این شیوه امتحان برای همه نابینایان مرسوم شد.
.
محمد همزمان با ادامه تحصیلات متوسط در حضور فردی به نام ژوزف به فراگیری زبان فرانسه پرداخت. محمد خزائلی در سال ۱۳۲۱ خورشیدی به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و در دبیرستانهای اراک به تدریس پرداخت.
.
زمانی که علیاصغر حکمت، وزیر فرهنگ وقت به اراک آمد، خزائلی در حضور او به شاگردان هندسه تدریس کرد که باعث شد که از طرف وزیر مدال درجه اول علمی به او اعطا شود.
.
در این زمان خزائلی به زبانهای عربی، فرانسه و انگلیسی تسلط و با زبان آلمانی نیز آشنایی داشت. او پیش از این و در سال ۱۳۱۱ آموزشگاه خزائلی را در اراک بنیان گذاشته بود و بعدها آموزشگاههای متعددی را در تهران نیز دایر کرد. او را بنیانگذار اولین مدرسه شبانه در ایران میدانند. او در همه این مدت از آموزش نابینایان غافل نبود. خزائلی اولین کسی است که «انجمن هدایت و حمایت نابینایان ایران» را بنیان گذاشت.
.
درباره دکتر خزائلی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Mohammad_Khazaeli
#معلولیت #نابینایان #عصای_سفید
#توانا #محمد_خزائلی #روز_جهانی_نابینایان #روز_جهانی_عصای_سفید
#پروفایل
#tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
.
محمد همزمان با ادامه تحصیلات متوسط در حضور فردی به نام ژوزف به فراگیری زبان فرانسه پرداخت. محمد خزائلی در سال ۱۳۲۱ خورشیدی به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و در دبیرستانهای اراک به تدریس پرداخت.
.
زمانی که علیاصغر حکمت، وزیر فرهنگ وقت به اراک آمد، خزائلی در حضور او به شاگردان هندسه تدریس کرد که باعث شد که از طرف وزیر مدال درجه اول علمی به او اعطا شود.
.
در این زمان خزائلی به زبانهای عربی، فرانسه و انگلیسی تسلط و با زبان آلمانی نیز آشنایی داشت. او پیش از این و در سال ۱۳۱۱ آموزشگاه خزائلی را در اراک بنیان گذاشته بود و بعدها آموزشگاههای متعددی را در تهران نیز دایر کرد. او را بنیانگذار اولین مدرسه شبانه در ایران میدانند. او در همه این مدت از آموزش نابینایان غافل نبود. خزائلی اولین کسی است که «انجمن هدایت و حمایت نابینایان ایران» را بنیان گذاشت.
.
درباره دکتر خزائلی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Mohammad_Khazaeli
#معلولیت #نابینایان #عصای_سفید
#توانا #محمد_خزائلی #روز_جهانی_نابینایان #روز_جهانی_عصای_سفید
#پروفایل
#tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
محمد خزائلی؛ بنیانگذار انجمن حمایت از نابینایان
او را بنیانگذار انجمن حمایت از نابینایان میدانند که برای نابینایان گامهای بزرگ و ارزشمندی برداشته است. محمد خزائلی در سال ۱۲۹۲ خورشیدی در کرهرود اراک دیده به جهان گشود اما فقط هجده ماه داشت که بر
Forwarded from آموزشکده توانا
دکتر محمد خزائلی از آنجا که نابینا بود در دادان امتحان با مشکل روبهرو شد از اینرو به مدت دو سال با شکیبا رئیس فرهنگ وقت مکاتبه کرد تا سرانجام موفق شد در امتحانات متفرقه ششم متوسطه در رشته ادبی شرکت کند و با یاری منشی امتحانات کتبی را بگذراند و رتبه اول را از آن خود کند و اینگونه بود که این شیوه امتحان برای همه نابینایان مرسوم شد.
.
محمد همزمان با ادامه تحصیلات متوسط در حضور فردی به نام ژوزف به فراگیری زبان فرانسه پرداخت. محمد خزائلی در سال ۱۳۲۱ خورشیدی به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و در دبیرستانهای اراک به تدریس پرداخت.
.
زمانی که علیاصغر حکمت، وزیر فرهنگ وقت به اراک آمد، خزائلی در حضور او به شاگردان هندسه تدریس کرد که باعث شد که از طرف وزیر مدال درجه اول علمی به او اعطا شود.
.
در این زمان خزائلی به زبانهای عربی، فرانسه و انگلیسی تسلط و با زبان آلمانی نیز آشنایی داشت. او پیش از این و در سال ۱۳۱۱ آموزشگاه خزائلی را در اراک بنیان گذاشته بود و بعدها آموزشگاههای متعددی را در تهران نیز دایر کرد. او را بنیانگذار اولین مدرسه شبانه در ایران میدانند. او در همه این مدت از آموزش نابینایان غافل نبود. خزائلی اولین کسی است که «انجمن هدایت و حمایت نابینایان ایران» را بنیان گذاشت.
.
درباره دکتر خزائلی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Mohammad_Khazaeli
#معلولیت #نابینایان #عصای_سفید
#توانا #محمد_خزائلی #روز_جهانی_نابینایان #روز_جهانی_عصای_سفید
#پروفایل
#tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
.
محمد همزمان با ادامه تحصیلات متوسط در حضور فردی به نام ژوزف به فراگیری زبان فرانسه پرداخت. محمد خزائلی در سال ۱۳۲۱ خورشیدی به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و در دبیرستانهای اراک به تدریس پرداخت.
.
زمانی که علیاصغر حکمت، وزیر فرهنگ وقت به اراک آمد، خزائلی در حضور او به شاگردان هندسه تدریس کرد که باعث شد که از طرف وزیر مدال درجه اول علمی به او اعطا شود.
.
در این زمان خزائلی به زبانهای عربی، فرانسه و انگلیسی تسلط و با زبان آلمانی نیز آشنایی داشت. او پیش از این و در سال ۱۳۱۱ آموزشگاه خزائلی را در اراک بنیان گذاشته بود و بعدها آموزشگاههای متعددی را در تهران نیز دایر کرد. او را بنیانگذار اولین مدرسه شبانه در ایران میدانند. او در همه این مدت از آموزش نابینایان غافل نبود. خزائلی اولین کسی است که «انجمن هدایت و حمایت نابینایان ایران» را بنیان گذاشت.
.
درباره دکتر خزائلی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Mohammad_Khazaeli
#معلولیت #نابینایان #عصای_سفید
#توانا #محمد_خزائلی #روز_جهانی_نابینایان #روز_جهانی_عصای_سفید
#پروفایل
#tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
محمد خزائلی؛ بنیانگذار انجمن حمایت از نابینایان
او را بنیانگذار انجمن حمایت از نابینایان میدانند که برای نابینایان گامهای بزرگ و ارزشمندی برداشته است. محمد خزائلی در سال ۱۲۹۲ خورشیدی در کرهرود اراک دیده به جهان گشود اما فقط هجده ماه داشت که بر
Forwarded from آموزشکده توانا
دکتر محمد خزائلی از آنجا که نابینا بود در دادان امتحان با مشکل روبهرو شد از اینرو به مدت دو سال با شکیبا رئیس فرهنگ وقت مکاتبه کرد تا سرانجام موفق شد در امتحانات متفرقه ششم متوسطه در رشته ادبی شرکت کند و با یاری منشی امتحانات کتبی را بگذراند و رتبه اول را از آن خود کند و اینگونه بود که این شیوه امتحان برای همه نابینایان مرسوم شد.
.
محمد همزمان با ادامه تحصیلات متوسط در حضور فردی به نام ژوزف به فراگیری زبان فرانسه پرداخت. محمد خزائلی در سال ۱۳۲۱ خورشیدی به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و در دبیرستانهای اراک به تدریس پرداخت.
.
زمانی که علیاصغر حکمت، وزیر فرهنگ وقت به اراک آمد، خزائلی در حضور او به شاگردان هندسه تدریس کرد که باعث شد که از طرف وزیر مدال درجه اول علمی به او اعطا شود.
.
در این زمان خزائلی به زبانهای عربی، فرانسه و انگلیسی تسلط و با زبان آلمانی نیز آشنایی داشت. او پیش از این و در سال ۱۳۱۱ آموزشگاه خزائلی را در اراک بنیان گذاشته بود و بعدها آموزشگاههای متعددی را در تهران نیز دایر کرد. او را بنیانگذار اولین مدرسه شبانه در ایران میدانند. او در همه این مدت از آموزش نابینایان غافل نبود. خزائلی اولین کسی است که «انجمن هدایت و حمایت نابینایان ایران» را بنیان گذاشت.
.
درباره دکتر خزائلی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Mohammad_Khazaeli
#معلولیت #نابینایان #عصای_سفید
#توانا #محمد_خزائلی #روز_جهانی_نابینایان #روز_جهانی_عصای_سفید
#پروفایل
#tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
.
محمد همزمان با ادامه تحصیلات متوسط در حضور فردی به نام ژوزف به فراگیری زبان فرانسه پرداخت. محمد خزائلی در سال ۱۳۲۱ خورشیدی به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و در دبیرستانهای اراک به تدریس پرداخت.
.
زمانی که علیاصغر حکمت، وزیر فرهنگ وقت به اراک آمد، خزائلی در حضور او به شاگردان هندسه تدریس کرد که باعث شد که از طرف وزیر مدال درجه اول علمی به او اعطا شود.
.
در این زمان خزائلی به زبانهای عربی، فرانسه و انگلیسی تسلط و با زبان آلمانی نیز آشنایی داشت. او پیش از این و در سال ۱۳۱۱ آموزشگاه خزائلی را در اراک بنیان گذاشته بود و بعدها آموزشگاههای متعددی را در تهران نیز دایر کرد. او را بنیانگذار اولین مدرسه شبانه در ایران میدانند. او در همه این مدت از آموزش نابینایان غافل نبود. خزائلی اولین کسی است که «انجمن هدایت و حمایت نابینایان ایران» را بنیان گذاشت.
.
درباره دکتر خزائلی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Mohammad_Khazaeli
#معلولیت #نابینایان #عصای_سفید
#توانا #محمد_خزائلی #روز_جهانی_نابینایان #روز_جهانی_عصای_سفید
#پروفایل
#tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
محمد خزائلی؛ بنیانگذار انجمن حمایت از نابینایان
او را بنیانگذار انجمن حمایت از نابینایان میدانند که برای نابینایان گامهای بزرگ و ارزشمندی برداشته است. محمد خزائلی در سال ۱۲۹۲ خورشیدی در کرهرود اراک دیده به جهان گشود اما فقط هجده ماه داشت که بر
اسکندر آبادی؛ نابینای همه فن حریف
هم زبان شناس است، هم شاعر است، هم مترجم است، هم روزنامه نگار است، و هم خواننده موسیقی. همه این ها از یک توانخواه نابینا که در آبان ۱۳۳۸ در ماهشهر ایران به دنیا آمد و در ۲۰ سالگی به آلمان مهاجرت کرد. «اسکندر آبادی» که از سال ۱۳۵۹ در آلمان ساکن است زبان آلمانی را بسیار خوب فراگرفته است و اکنون تابعیت آلمان را نیز دارد. او که دکترای زبان شناسی خود را نیز از این کشور دریافت کرده است، ایران و آلمان را دو میهن خود می داند و می گوید: «همیشه دلم می خواست پل پیوندی باشم بین دو وطنم؛ ایران و آلمان، و ظرایف هرکدام را به دیگری نشان دهم».
اسکندر آبادی درباره نوع نگاه خود به آلمان در هنگام مهاجرت می گوید: «بیست سالم بود که به آلمان آمدم. آن زمان یعنی سی سال پیش، آلمان برایم در سه چیز خلاصه میشد: فُلکسواگُن که ما به آن "فولوکس واگون" میگفتیم، مردمی نظمجو تا حد نظامستایی و زبانی لبریز از حرف خ». اما اکنون زبان آلمانی برای او شیرین تر شده است». او درباره حسرت خود درباره یادگیری زبان آلمانی میگوید: «یادم میآید که در آغاز، با چه حسرتی به رادیو گوش میدادم و از خود میپرسیدم که آیا میشود زمانی همهی حرفهای گویندگان و خوانندگان رادیو را بفهمم». اما اسکندر اکنون خود را «شهروند زبان آلمانی» می داند. او پس از دریافت مدرک دکترای خود، به مدت ۱۱ سال در این کشور، استاد علوم اجتماعی و زبان و ادبیات آلمانی بود.
پس از ۱۱ سال تدریس در دانشگاه را وانهاد و به خبرگزاری دویچه وله رفت و از سال ۲۰۰۲ در این رسانه مشغول به کار است. او درباره شغل گزارشگری علی رغم نابینایی می گوید: «اکثر مردم، دنیا و محیط شان را با چشم هایشان تجربه می کنند. ولی جهان برای من یک سمفونی ست که باید تا آخرش گوش دهم تا بتوانم تصویر کاملی از آن داشته باشم. کار من این است که ترجمانی از این تصویر و تجربیات را به گوش جهانیان برسانم».
اسکندر آبادی چنان که در وبسایت خود نوشته است تهیه کننده هشت آلبوم موسیقی بوده است. از جمله او خالق آلبوم موسیقیایی به نام «پرسه آهنگین» است که در آن هشت ترانه با الهام از موسیقی نقاط مختلف ایرانگنجانده شده است.او صدای خوشی نیز دارد و ترانه هایی را با صدای خود اجرا کرده است.
اسکندر آبادی که پایان نامه دانشگاهی خود در حوزه زبان شناسی را درباره رمان «کوه جادو» اثر «توماس مان» - نویسنده شهیر آلمانی – نوشته بود به ادبیات نیز مشغولیتی تام و تمام دارد و جدای ازگزارش ها و مصاحبه هایش در این حوزه، به ترجمه نیز مشغول است و از جمله کتاب «از چشم نابینایان» را نشر ماهی با ترجمه او منتشر کرده است. کتابی که درباره نابینایی ست و شامل چهار بخش است و از «آندره ژید»، «دنی دیدرو» و «گرت هوفمان» در آن مطالب و داستان هایی گنجانده شده است.
با زندگی این هنرمند، زبانشناس و مترجم، بیشتر آشنا شوید:
http://bit.ly/2kPxf9U
#پروفایل #روز_جهانی_نابینایان #روز_جهانی_عصای_سفید
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هم زبان شناس است، هم شاعر است، هم مترجم است، هم روزنامه نگار است، و هم خواننده موسیقی. همه این ها از یک توانخواه نابینا که در آبان ۱۳۳۸ در ماهشهر ایران به دنیا آمد و در ۲۰ سالگی به آلمان مهاجرت کرد. «اسکندر آبادی» که از سال ۱۳۵۹ در آلمان ساکن است زبان آلمانی را بسیار خوب فراگرفته است و اکنون تابعیت آلمان را نیز دارد. او که دکترای زبان شناسی خود را نیز از این کشور دریافت کرده است، ایران و آلمان را دو میهن خود می داند و می گوید: «همیشه دلم می خواست پل پیوندی باشم بین دو وطنم؛ ایران و آلمان، و ظرایف هرکدام را به دیگری نشان دهم».
اسکندر آبادی درباره نوع نگاه خود به آلمان در هنگام مهاجرت می گوید: «بیست سالم بود که به آلمان آمدم. آن زمان یعنی سی سال پیش، آلمان برایم در سه چیز خلاصه میشد: فُلکسواگُن که ما به آن "فولوکس واگون" میگفتیم، مردمی نظمجو تا حد نظامستایی و زبانی لبریز از حرف خ». اما اکنون زبان آلمانی برای او شیرین تر شده است». او درباره حسرت خود درباره یادگیری زبان آلمانی میگوید: «یادم میآید که در آغاز، با چه حسرتی به رادیو گوش میدادم و از خود میپرسیدم که آیا میشود زمانی همهی حرفهای گویندگان و خوانندگان رادیو را بفهمم». اما اسکندر اکنون خود را «شهروند زبان آلمانی» می داند. او پس از دریافت مدرک دکترای خود، به مدت ۱۱ سال در این کشور، استاد علوم اجتماعی و زبان و ادبیات آلمانی بود.
پس از ۱۱ سال تدریس در دانشگاه را وانهاد و به خبرگزاری دویچه وله رفت و از سال ۲۰۰۲ در این رسانه مشغول به کار است. او درباره شغل گزارشگری علی رغم نابینایی می گوید: «اکثر مردم، دنیا و محیط شان را با چشم هایشان تجربه می کنند. ولی جهان برای من یک سمفونی ست که باید تا آخرش گوش دهم تا بتوانم تصویر کاملی از آن داشته باشم. کار من این است که ترجمانی از این تصویر و تجربیات را به گوش جهانیان برسانم».
اسکندر آبادی چنان که در وبسایت خود نوشته است تهیه کننده هشت آلبوم موسیقی بوده است. از جمله او خالق آلبوم موسیقیایی به نام «پرسه آهنگین» است که در آن هشت ترانه با الهام از موسیقی نقاط مختلف ایرانگنجانده شده است.او صدای خوشی نیز دارد و ترانه هایی را با صدای خود اجرا کرده است.
اسکندر آبادی که پایان نامه دانشگاهی خود در حوزه زبان شناسی را درباره رمان «کوه جادو» اثر «توماس مان» - نویسنده شهیر آلمانی – نوشته بود به ادبیات نیز مشغولیتی تام و تمام دارد و جدای ازگزارش ها و مصاحبه هایش در این حوزه، به ترجمه نیز مشغول است و از جمله کتاب «از چشم نابینایان» را نشر ماهی با ترجمه او منتشر کرده است. کتابی که درباره نابینایی ست و شامل چهار بخش است و از «آندره ژید»، «دنی دیدرو» و «گرت هوفمان» در آن مطالب و داستان هایی گنجانده شده است.
با زندگی این هنرمند، زبانشناس و مترجم، بیشتر آشنا شوید:
http://bit.ly/2kPxf9U
#پروفایل #روز_جهانی_نابینایان #روز_جهانی_عصای_سفید
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
اسکندر آبادی؛ نابینای همه فن حریف
عصای سفید، دنیای سیاه ...
طرح از: بهنام محمدی
برای خالد احمدیان، #کولبر کُردی که چند سال پیش با شلیک مستقیم نیروهای مرزی هر دو چشمش را از دست داد.
مبارزه حکومت ایران با کولبری از رواج آن نکاسته است؛ چرا؟
bit.ly/1TUQA7P
#عصای_سفيد #روز_جهانی_عصای_سفید #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از: بهنام محمدی
برای خالد احمدیان، #کولبر کُردی که چند سال پیش با شلیک مستقیم نیروهای مرزی هر دو چشمش را از دست داد.
مبارزه حکومت ایران با کولبری از رواج آن نکاسته است؛ چرا؟
bit.ly/1TUQA7P
#عصای_سفيد #روز_جهانی_عصای_سفید #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech