به چه چیزمان افتخار می کنیم؟
متن زیر و عکس های این کلیپ را یکی از همراهان توانا فرستاده است:
گروهی اساتید دانشگاه و مسوولان نهادهای مدنی یکی از کشورهای اروپایی برای تحقیق در مورد جامعه ايران و به منظور مشاوره دادن به پارلمان اروپا بدون هياهو وارد ايران مي شوند.
در برابر كساني كه موزه جواهرات و تخت جمشيد و شكوه كوروش را سرمايه هاي آبرويي ايران مي دانند راهنمای تور تصميم گرفت تا گوهرهاي با ارزشتري را به آنها نشان دهد.
همه را شبانه به موسسه طلوع بي نام و نشانها و خدمت عمو اكبر برد تا در جريان نذر سه شنبه شب هاي جوانان طلوع قرار گيرند، اين اتفاق همه چيز را تغيير مي دهد همه مهمانهاي اروپايي دست به دست فعالان موسسه ميدهند تا ساعت چهار بامداد با آنها مي مانند، غذا مي كشند كمك مي كنند، بارها به پهناي صورت اشك مي ريزند، بارها دست جوانان ايراني را ميبوسند ( واقعاً ميبوسند !!! ) و برايشان شعر مي خوانند. فرداي آنروز در كنارشان مي ايستند و نگاهي برابر دارند و ادعا مي كنند كه بايد بسيار چيزها از جوانان ایرانی ياد بگيرند و با احترام از همه مردم ايران ياد مي كنند و آمادگي خود را براي كنار این جوانان بودن اعلام مي كنند و حاضرند سالي دوماه در ايران باشند، مشاوره در همه زمينه ها و كمك به آسيبهاي اجتماعي و هزار مورد ديگر بدهند. لیدر این تور می نویسد: "من قدرت تأثير عشق را در نهاد انسان تجربه مي كنم و آموختم كه به جاي آويزان شدن به در و ديوارهاي فرسوده تاريخ به امروز و بزرگان بي ادعاي اكنون ببالم و بوسه ميزنم بر دستان همه افراد حاضر در خيريه طلوع و قلبهاي بزرگ همه دوستانم در همه ان جي او هاي ايران و به همه #معتادان و كارتن خوابهاي شهرم كه پاك شده ترك كردند و به ياري ديگران شتافته اند. درود به جوانان غيور وطنم كه به جاي شانه خالي كردن شكستن و غر زدن ايستادند ساختند و مایه آبرو و #حیثیت ما شدند...."
درست است #اعتیاد و #فقر و #بیکاری در کشورمان بیداد می کند، درست است عده ای تصویری خشن از مردم کشورمان ارائه می دهند، ولی در جای جای کشورمان نهادهای خیریه مثل #طلوع بی نشان ها، #محک ، #کهریزک ، #رعد ، #بهنام_دهشپور و ... محلی برای جمع شدن عده ای جوان #عاشق است که بی هیچ چشمداشت #عاشقانه در خدمت هستند و حس خوبی ایجاد می کنند، حسی سرشار از غرور و همدلی و همبستگی و مهر و دوستی.... نظر شما در این مورد چیست؟
اگر موارد مشابه ای سراغ دارید می توانید گزارش و تصاویرتان را برای ما بفرستید.
در مورد موسسه #طلوع در اینجا بخوانید:
http://www.toloo.org/
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
متن زیر و عکس های این کلیپ را یکی از همراهان توانا فرستاده است:
گروهی اساتید دانشگاه و مسوولان نهادهای مدنی یکی از کشورهای اروپایی برای تحقیق در مورد جامعه ايران و به منظور مشاوره دادن به پارلمان اروپا بدون هياهو وارد ايران مي شوند.
در برابر كساني كه موزه جواهرات و تخت جمشيد و شكوه كوروش را سرمايه هاي آبرويي ايران مي دانند راهنمای تور تصميم گرفت تا گوهرهاي با ارزشتري را به آنها نشان دهد.
همه را شبانه به موسسه طلوع بي نام و نشانها و خدمت عمو اكبر برد تا در جريان نذر سه شنبه شب هاي جوانان طلوع قرار گيرند، اين اتفاق همه چيز را تغيير مي دهد همه مهمانهاي اروپايي دست به دست فعالان موسسه ميدهند تا ساعت چهار بامداد با آنها مي مانند، غذا مي كشند كمك مي كنند، بارها به پهناي صورت اشك مي ريزند، بارها دست جوانان ايراني را ميبوسند ( واقعاً ميبوسند !!! ) و برايشان شعر مي خوانند. فرداي آنروز در كنارشان مي ايستند و نگاهي برابر دارند و ادعا مي كنند كه بايد بسيار چيزها از جوانان ایرانی ياد بگيرند و با احترام از همه مردم ايران ياد مي كنند و آمادگي خود را براي كنار این جوانان بودن اعلام مي كنند و حاضرند سالي دوماه در ايران باشند، مشاوره در همه زمينه ها و كمك به آسيبهاي اجتماعي و هزار مورد ديگر بدهند. لیدر این تور می نویسد: "من قدرت تأثير عشق را در نهاد انسان تجربه مي كنم و آموختم كه به جاي آويزان شدن به در و ديوارهاي فرسوده تاريخ به امروز و بزرگان بي ادعاي اكنون ببالم و بوسه ميزنم بر دستان همه افراد حاضر در خيريه طلوع و قلبهاي بزرگ همه دوستانم در همه ان جي او هاي ايران و به همه #معتادان و كارتن خوابهاي شهرم كه پاك شده ترك كردند و به ياري ديگران شتافته اند. درود به جوانان غيور وطنم كه به جاي شانه خالي كردن شكستن و غر زدن ايستادند ساختند و مایه آبرو و #حیثیت ما شدند...."
درست است #اعتیاد و #فقر و #بیکاری در کشورمان بیداد می کند، درست است عده ای تصویری خشن از مردم کشورمان ارائه می دهند، ولی در جای جای کشورمان نهادهای خیریه مثل #طلوع بی نشان ها، #محک ، #کهریزک ، #رعد ، #بهنام_دهشپور و ... محلی برای جمع شدن عده ای جوان #عاشق است که بی هیچ چشمداشت #عاشقانه در خدمت هستند و حس خوبی ایجاد می کنند، حسی سرشار از غرور و همدلی و همبستگی و مهر و دوستی.... نظر شما در این مورد چیست؟
اگر موارد مشابه ای سراغ دارید می توانید گزارش و تصاویرتان را برای ما بفرستید.
در مورد موسسه #طلوع در اینجا بخوانید:
http://www.toloo.org/
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
پرویز ثابتی، مدیر امنیت داخلی "ساواک" (سازمان اطلاعات و امنیت کشور در رژیم پهلوی) در کتاب خاطراتش با عنوان "دامگه حادثه" گفته که این سازمان برای کنترل آخوندهای مخالف، مدارکی از "فساد اخلاقی" آنها در قالب گرفتن عکس و ضبط صدا و فیلم تهیه و از این مدارک برای ترساندن و یا جلب همکاری آنها استفاده میکرده است.
او به طور مشخص به یکی از عملیات "ساواک" در سالهای ۱۳۴۶-۴۷ اشاره کرده که در آن ۵ نفر از واعظان معروف تهران به نامهای محمدتقی فلسفی، عبدالرضا حجازی، محمود قمی، جعفر شجونی، و محمدصادق لواسانی طعمهی #ساواک شدند.
ثابتی این ۵ نفر را از جمله آخوندهایی معرفی میکند که «در بالای منبر از پاکی و #طهارت و #صداقت و #اسلام و #ایمان صحبت میکردند» و در عین حال «خود #آلوده به #فساد بودند».
او در شرح ماجرا میگوید: «ماموریت اجرای عملیات در سازمان اطلاعات و امنیت تهران به کارمندی به نام عباس تهامی که تشنه اینگونه کارها بود و استعداد خوبی نیز در این زمینه داشت، محول شد. او منزل آبرومندی را اجاره کرد و سپس مامورین فنی در بعضی از اتاقهای آن دوربینهای متعدد تلویزیونی و عکسبرداری و میکروفونهای ضبط صوت تعبیه کردند. او دخترانی را استخدام کرده بود که عاشق کارهای پلیسی و ماجراجویانه بودند. با آنها موضوع را مطرح و منظور از تهیه عکس و فیلم را توضیح داده بود. یکی از این دخترها از خود استعداد بیشتر نشان داده و در عملیات بیشتر مورد استفاده قرار گرفته بود. روش کار هم این بود که این دختر به نحوی خود را به افراد مورد نظر نزدیک، و به عنوان اینکه مساله شرعی دارد با آنها ملاقات میکرد. او در ملاقات میگفت که همسر دارد اما همسرش از نظر #جنسی او را ارضا نمیکند و سه ماه سه ماه در سفر است. او وانمود میکرد که زنی آتشی مزاج است و میپرسید که از نظر #شرعی تکلیفش چیست. باید از شوهرش طلاق بگیرد یا بسوزد و بسازد؟ دخترک چون از #زیبایی نیز بهرهمند بود و گاهی از لای چادر، عشوهای نیز ابراز میکرد، امکان نداشت که تیرش به هدف نخورد و همهی سوژههایی که روی آنها کار میکرد، به دام افتادند.»
ثابتی ادامه میدهد: «دخترک پس از یک یا دو جلسه ملاقات موفق میشد آنها را به طرف خود جلب کند و چون عنوان میکرد از لحاظ مالی وضع مرفهی دارد و شوهرش نیز غالبا در سفرهای طولانی خارج و داخل کشور است، آنها تشویق میشدند به خانهاش بروند. همه ۵ نفر که اسمشان را اشاره کردم، به منزل دختر رفتند و از همهشان فیلم و عکس و نوار تهیه شد.»
وی محتوای فیلمها را نیز اینگونه توصیف میکند: «دختر طبق دستوری که داشت سعی میکرد در اتاقخواب حرکاتی بکند که سوژه هم متقابلا حرکات سبک و زنندهای انجام دهد. مثلا در #فیلم مربوط به #فلسفی، دختر عمامهی فلسفی را برداشت و ابتدا به سر خود گذاشت. بعد #لخت شد و عمامه را دور کمر خود پیچید و محل مخصوص خود را با آن پاک کرد. یا عمامه را به گردنشان پیچیده و آنها را به این طرف و آن طرف کشانده بود. و یا از #عمامه به عنوان توپ فوتبال و از عبا به عنوان چادر استفاده کرده بود و حرفهای رکیکی که #هتک #حیثیت آخوندها را میکرد، بین آنها رد و بدل شده بود. آخوندها هم انصافا از زبان در نمانده بودند و علیه هملباسها خود #شوخی و خوشمزگی کرده بودند. #دخترک بعضی از آنها را به #رقص و #مشروبخواری نیز واداشته بود.»
در این ویدئو، روایت جعفر شجونی ۸۳ ساله را از ماجرای احضارش به #ساواک و نشان دادن #فیلمها و عکسهایش به او میبینید. این ویدئو، بخشی از مصاحبهی #شجونی با برنامهی اینترنتی "دید در شب" با اجرای رضا #رشیدپور است.
منبع: Taghato
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
او به طور مشخص به یکی از عملیات "ساواک" در سالهای ۱۳۴۶-۴۷ اشاره کرده که در آن ۵ نفر از واعظان معروف تهران به نامهای محمدتقی فلسفی، عبدالرضا حجازی، محمود قمی، جعفر شجونی، و محمدصادق لواسانی طعمهی #ساواک شدند.
ثابتی این ۵ نفر را از جمله آخوندهایی معرفی میکند که «در بالای منبر از پاکی و #طهارت و #صداقت و #اسلام و #ایمان صحبت میکردند» و در عین حال «خود #آلوده به #فساد بودند».
او در شرح ماجرا میگوید: «ماموریت اجرای عملیات در سازمان اطلاعات و امنیت تهران به کارمندی به نام عباس تهامی که تشنه اینگونه کارها بود و استعداد خوبی نیز در این زمینه داشت، محول شد. او منزل آبرومندی را اجاره کرد و سپس مامورین فنی در بعضی از اتاقهای آن دوربینهای متعدد تلویزیونی و عکسبرداری و میکروفونهای ضبط صوت تعبیه کردند. او دخترانی را استخدام کرده بود که عاشق کارهای پلیسی و ماجراجویانه بودند. با آنها موضوع را مطرح و منظور از تهیه عکس و فیلم را توضیح داده بود. یکی از این دخترها از خود استعداد بیشتر نشان داده و در عملیات بیشتر مورد استفاده قرار گرفته بود. روش کار هم این بود که این دختر به نحوی خود را به افراد مورد نظر نزدیک، و به عنوان اینکه مساله شرعی دارد با آنها ملاقات میکرد. او در ملاقات میگفت که همسر دارد اما همسرش از نظر #جنسی او را ارضا نمیکند و سه ماه سه ماه در سفر است. او وانمود میکرد که زنی آتشی مزاج است و میپرسید که از نظر #شرعی تکلیفش چیست. باید از شوهرش طلاق بگیرد یا بسوزد و بسازد؟ دخترک چون از #زیبایی نیز بهرهمند بود و گاهی از لای چادر، عشوهای نیز ابراز میکرد، امکان نداشت که تیرش به هدف نخورد و همهی سوژههایی که روی آنها کار میکرد، به دام افتادند.»
ثابتی ادامه میدهد: «دخترک پس از یک یا دو جلسه ملاقات موفق میشد آنها را به طرف خود جلب کند و چون عنوان میکرد از لحاظ مالی وضع مرفهی دارد و شوهرش نیز غالبا در سفرهای طولانی خارج و داخل کشور است، آنها تشویق میشدند به خانهاش بروند. همه ۵ نفر که اسمشان را اشاره کردم، به منزل دختر رفتند و از همهشان فیلم و عکس و نوار تهیه شد.»
وی محتوای فیلمها را نیز اینگونه توصیف میکند: «دختر طبق دستوری که داشت سعی میکرد در اتاقخواب حرکاتی بکند که سوژه هم متقابلا حرکات سبک و زنندهای انجام دهد. مثلا در #فیلم مربوط به #فلسفی، دختر عمامهی فلسفی را برداشت و ابتدا به سر خود گذاشت. بعد #لخت شد و عمامه را دور کمر خود پیچید و محل مخصوص خود را با آن پاک کرد. یا عمامه را به گردنشان پیچیده و آنها را به این طرف و آن طرف کشانده بود. و یا از #عمامه به عنوان توپ فوتبال و از عبا به عنوان چادر استفاده کرده بود و حرفهای رکیکی که #هتک #حیثیت آخوندها را میکرد، بین آنها رد و بدل شده بود. آخوندها هم انصافا از زبان در نمانده بودند و علیه هملباسها خود #شوخی و خوشمزگی کرده بودند. #دخترک بعضی از آنها را به #رقص و #مشروبخواری نیز واداشته بود.»
در این ویدئو، روایت جعفر شجونی ۸۳ ساله را از ماجرای احضارش به #ساواک و نشان دادن #فیلمها و عکسهایش به او میبینید. این ویدئو، بخشی از مصاحبهی #شجونی با برنامهی اینترنتی "دید در شب" با اجرای رضا #رشیدپور است.
منبع: Taghato
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
Forwarded from آموزشکده توانا
پرویز ثابتی، مدیر امنیت داخلی "ساواک" (سازمان اطلاعات و امنیت کشور در رژیم پهلوی) در کتاب خاطراتش با عنوان "دامگه حادثه" گفته که این سازمان برای کنترل آخوندهای مخالف، مدارکی از "فساد اخلاقی" آنها در قالب گرفتن عکس و ضبط صدا و فیلم تهیه و از این مدارک برای ترساندن و یا جلب همکاری آنها استفاده میکرده است.
او به طور مشخص به یکی از عملیات "ساواک" در سالهای ۱۳۴۶-۴۷ اشاره کرده که در آن ۵ نفر از واعظان معروف تهران به نامهای محمدتقی فلسفی، عبدالرضا حجازی، محمود قمی، جعفر شجونی، و محمدصادق لواسانی طعمهی #ساواک شدند.
ثابتی این ۵ نفر را از جمله آخوندهایی معرفی میکند که «در بالای منبر از پاکی و #طهارت و #صداقت و #اسلام و #ایمان صحبت میکردند» و در عین حال «خود #آلوده به #فساد بودند».
او در شرح ماجرا میگوید: «ماموریت اجرای عملیات در سازمان اطلاعات و امنیت تهران به کارمندی به نام عباس تهامی که تشنه اینگونه کارها بود و استعداد خوبی نیز در این زمینه داشت، محول شد. او منزل آبرومندی را اجاره کرد و سپس مامورین فنی در بعضی از اتاقهای آن دوربینهای متعدد تلویزیونی و عکسبرداری و میکروفونهای ضبط صوت تعبیه کردند. او دخترانی را استخدام کرده بود که عاشق کارهای پلیسی و ماجراجویانه بودند. با آنها موضوع را مطرح و منظور از تهیه عکس و فیلم را توضیح داده بود. یکی از این دخترها از خود استعداد بیشتر نشان داده و در عملیات بیشتر مورد استفاده قرار گرفته بود. روش کار هم این بود که این دختر به نحوی خود را به افراد مورد نظر نزدیک، و به عنوان اینکه مساله شرعی دارد با آنها ملاقات میکرد. او در ملاقات میگفت که همسر دارد اما همسرش از نظر #جنسی او را ارضا نمیکند و سه ماه سه ماه در سفر است. او وانمود میکرد که زنی آتشی مزاج است و میپرسید که از نظر #شرعی تکلیفش چیست. باید از شوهرش طلاق بگیرد یا بسوزد و بسازد؟ دخترک چون از #زیبایی نیز بهرهمند بود و گاهی از لای چادر، عشوهای نیز ابراز میکرد، امکان نداشت که تیرش به هدف نخورد و همهی سوژههایی که روی آنها کار میکرد، به دام افتادند.»
ثابتی ادامه میدهد: «دخترک پس از یک یا دو جلسه ملاقات موفق میشد آنها را به طرف خود جلب کند و چون عنوان میکرد از لحاظ مالی وضع مرفهی دارد و شوهرش نیز غالبا در سفرهای طولانی خارج و داخل کشور است، آنها تشویق میشدند به خانهاش بروند. همه ۵ نفر که اسمشان را اشاره کردم، به منزل دختر رفتند و از همهشان فیلم و عکس و نوار تهیه شد.»
وی محتوای فیلمها را نیز اینگونه توصیف میکند: «دختر طبق دستوری که داشت سعی میکرد در اتاقخواب حرکاتی بکند که سوژه هم متقابلا حرکات سبک و زنندهای انجام دهد. مثلا در #فیلم مربوط به #فلسفی، دختر عمامهی فلسفی را برداشت و ابتدا به سر خود گذاشت. بعد #لخت شد و عمامه را دور کمر خود پیچید و محل مخصوص خود را با آن پاک کرد. یا عمامه را به گردنشان پیچیده و آنها را به این طرف و آن طرف کشانده بود. و یا از #عمامه به عنوان توپ فوتبال و از عبا به عنوان چادر استفاده کرده بود و حرفهای رکیکی که #هتک #حیثیت آخوندها را میکرد، بین آنها رد و بدل شده بود. آخوندها هم انصافا از زبان در نمانده بودند و علیه هملباسها خود #شوخی و خوشمزگی کرده بودند. #دخترک بعضی از آنها را به #رقص و #مشروبخواری نیز واداشته بود.»
در این ویدئو، روایت جعفر شجونی ۸۳ ساله را از ماجرای احضارش به #ساواک و نشان دادن #فیلمها و عکسهایش به او میبینید. این ویدئو، بخشی از مصاحبهی #شجونی با برنامهی اینترنتی "دید در شب" با اجرای رضا #رشیدپور است.
منبع: Taghato
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
او به طور مشخص به یکی از عملیات "ساواک" در سالهای ۱۳۴۶-۴۷ اشاره کرده که در آن ۵ نفر از واعظان معروف تهران به نامهای محمدتقی فلسفی، عبدالرضا حجازی، محمود قمی، جعفر شجونی، و محمدصادق لواسانی طعمهی #ساواک شدند.
ثابتی این ۵ نفر را از جمله آخوندهایی معرفی میکند که «در بالای منبر از پاکی و #طهارت و #صداقت و #اسلام و #ایمان صحبت میکردند» و در عین حال «خود #آلوده به #فساد بودند».
او در شرح ماجرا میگوید: «ماموریت اجرای عملیات در سازمان اطلاعات و امنیت تهران به کارمندی به نام عباس تهامی که تشنه اینگونه کارها بود و استعداد خوبی نیز در این زمینه داشت، محول شد. او منزل آبرومندی را اجاره کرد و سپس مامورین فنی در بعضی از اتاقهای آن دوربینهای متعدد تلویزیونی و عکسبرداری و میکروفونهای ضبط صوت تعبیه کردند. او دخترانی را استخدام کرده بود که عاشق کارهای پلیسی و ماجراجویانه بودند. با آنها موضوع را مطرح و منظور از تهیه عکس و فیلم را توضیح داده بود. یکی از این دخترها از خود استعداد بیشتر نشان داده و در عملیات بیشتر مورد استفاده قرار گرفته بود. روش کار هم این بود که این دختر به نحوی خود را به افراد مورد نظر نزدیک، و به عنوان اینکه مساله شرعی دارد با آنها ملاقات میکرد. او در ملاقات میگفت که همسر دارد اما همسرش از نظر #جنسی او را ارضا نمیکند و سه ماه سه ماه در سفر است. او وانمود میکرد که زنی آتشی مزاج است و میپرسید که از نظر #شرعی تکلیفش چیست. باید از شوهرش طلاق بگیرد یا بسوزد و بسازد؟ دخترک چون از #زیبایی نیز بهرهمند بود و گاهی از لای چادر، عشوهای نیز ابراز میکرد، امکان نداشت که تیرش به هدف نخورد و همهی سوژههایی که روی آنها کار میکرد، به دام افتادند.»
ثابتی ادامه میدهد: «دخترک پس از یک یا دو جلسه ملاقات موفق میشد آنها را به طرف خود جلب کند و چون عنوان میکرد از لحاظ مالی وضع مرفهی دارد و شوهرش نیز غالبا در سفرهای طولانی خارج و داخل کشور است، آنها تشویق میشدند به خانهاش بروند. همه ۵ نفر که اسمشان را اشاره کردم، به منزل دختر رفتند و از همهشان فیلم و عکس و نوار تهیه شد.»
وی محتوای فیلمها را نیز اینگونه توصیف میکند: «دختر طبق دستوری که داشت سعی میکرد در اتاقخواب حرکاتی بکند که سوژه هم متقابلا حرکات سبک و زنندهای انجام دهد. مثلا در #فیلم مربوط به #فلسفی، دختر عمامهی فلسفی را برداشت و ابتدا به سر خود گذاشت. بعد #لخت شد و عمامه را دور کمر خود پیچید و محل مخصوص خود را با آن پاک کرد. یا عمامه را به گردنشان پیچیده و آنها را به این طرف و آن طرف کشانده بود. و یا از #عمامه به عنوان توپ فوتبال و از عبا به عنوان چادر استفاده کرده بود و حرفهای رکیکی که #هتک #حیثیت آخوندها را میکرد، بین آنها رد و بدل شده بود. آخوندها هم انصافا از زبان در نمانده بودند و علیه هملباسها خود #شوخی و خوشمزگی کرده بودند. #دخترک بعضی از آنها را به #رقص و #مشروبخواری نیز واداشته بود.»
در این ویدئو، روایت جعفر شجونی ۸۳ ساله را از ماجرای احضارش به #ساواک و نشان دادن #فیلمها و عکسهایش به او میبینید. این ویدئو، بخشی از مصاحبهی #شجونی با برنامهی اینترنتی "دید در شب" با اجرای رضا #رشیدپور است.
منبع: Taghato
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇