سالروز درگذشت محمدعلی #جمالزاده
"اگر درست دقیق شویم و با صداقت و مصلحت بینی واقعی قضیه را در ترازوی سنجش بگذاریم و بقول مولوی با دیدهی علت شکاف و سبب سوراخکن در اسباب و علل عقبافتادگی خودمان بیندیشیم قطعا به این نتیجه منطقی و معقول خواهیم رسید که همین معایب و نقایص اخلاقی است(حالا چه کار داریم که این معایب و نواقص چرا بوجود آمده و کی و از کجا به وجود آمده است) که مانند تخت سنگهای زمخت و خارهای مغیلان پر آزار و پرزیان قدم بقدم در طول مسیر و جاده ما راه ترقی و سیادت و رستگاری را بر ما دشوار ساخته است و رویهمرفته علت همه اینکه ما ایرانیان با آن همه گذشتههای تاریخی نتوانستهایم شانه به شانه و همرکاب با ملتهای نوخاسته جلو برویم .. همین معایب اخلاقی و امراض روانی ما بوده است و امروز هم اگر بخواهیم آرزوی قلبی خود را عملی بسازیم و در ترقی و رفاه و عافیت قدمهای موثر برداریم قبل از همه چیز باید به دفع و رفع این موانع سهمناک بپردازیم ولی از طرف دیگر چگونه امکانپذیر است که با دشمن نشناخته بجنگیم و برعلت و مشکلی غالب آئیم که بر ما مجهول مانده است و نخواستهایم زیر بار قبول آن برویم، آیا ممکن است که انسان برای مرضی که حاضر نیست وجود آنرا در بدن خود تصدیق نماید و حتی در صدد نیست که در تشخیص علمی و فنی آن قدمی بردارد علاج و درمان بیابد...." ( خلقیات ما ایرانیان، محمدعلی جمالزاده)
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1FR3hJt
@Tavaana_Tavaanatech
#توانا #ادبیات #داستان
"اگر درست دقیق شویم و با صداقت و مصلحت بینی واقعی قضیه را در ترازوی سنجش بگذاریم و بقول مولوی با دیدهی علت شکاف و سبب سوراخکن در اسباب و علل عقبافتادگی خودمان بیندیشیم قطعا به این نتیجه منطقی و معقول خواهیم رسید که همین معایب و نقایص اخلاقی است(حالا چه کار داریم که این معایب و نواقص چرا بوجود آمده و کی و از کجا به وجود آمده است) که مانند تخت سنگهای زمخت و خارهای مغیلان پر آزار و پرزیان قدم بقدم در طول مسیر و جاده ما راه ترقی و سیادت و رستگاری را بر ما دشوار ساخته است و رویهمرفته علت همه اینکه ما ایرانیان با آن همه گذشتههای تاریخی نتوانستهایم شانه به شانه و همرکاب با ملتهای نوخاسته جلو برویم .. همین معایب اخلاقی و امراض روانی ما بوده است و امروز هم اگر بخواهیم آرزوی قلبی خود را عملی بسازیم و در ترقی و رفاه و عافیت قدمهای موثر برداریم قبل از همه چیز باید به دفع و رفع این موانع سهمناک بپردازیم ولی از طرف دیگر چگونه امکانپذیر است که با دشمن نشناخته بجنگیم و برعلت و مشکلی غالب آئیم که بر ما مجهول مانده است و نخواستهایم زیر بار قبول آن برویم، آیا ممکن است که انسان برای مرضی که حاضر نیست وجود آنرا در بدن خود تصدیق نماید و حتی در صدد نیست که در تشخیص علمی و فنی آن قدمی بردارد علاج و درمان بیابد...." ( خلقیات ما ایرانیان، محمدعلی جمالزاده)
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1FR3hJt
@Tavaana_Tavaanatech
#توانا #ادبیات #داستان
محمدعلی جمالزاده، پدر #داستان کوتاه #فارسی صد و بیست ساله شد
بیست و سوم دیماه، زادروز محمد علی جمالزاده، پدر داستان کوتاه گرامی باد.
#جمالزاده در سال ۱۲۷۴ در اصفهان متولد شد. این #نویسنده و #مترجم معاصر و مشهور فارسی زبان آغازگر سبک واقعگرایی در #ادبیات فارسی بود. او اولین نویسنده داستانهای کوتاه ایران با عنوان «یکیبود، یکی نبود» بود. اکثر داستانهای جمالزاده رنگ و بوی نقادی وضع زمانه را داشت. داستانهایی ساده، با زبانی طنز و آغشته به ضربالمثلها و اصطلاحات عامیانه.
علی دهباشی سردبیر مجلهی بخارا که جمالزاده مراوداتی داشته است در مجموعهای که در بزرگداشت جمالزاده گردآوری کرده او را چنین معرفی میکند: «نخستین داستاننویس مدرن ایران است و به علت عمر طولانی و ارتباط فرهنگی پیوسته با ایران، همواره حضور زندهای در ایران داشت . بسیاری از نویسندگان از ایران مهاجرت کردند و ارتباط آنها با ایران قطع شد ولی جمالزاده هرگز تا پایان عمر این ارتباط را قطع نکرد و یکی از مجاری ارتباطش با ایران نامهنگاری بود . وی بدون توجه به این که چه کسی به او نامه می نویسد هر پرسشی را پاسخ می گفت و هر کتابی را می فرستادند میخواند و سعی میکرد این ارتباط را برقرار نگه دارد . بسیاری از مخاطبانش او را هرگز ندیدند؛ به علت اینکه او در ژنو زندگی میکرد . بدون تردید جمالزاده آغازگر داستاننویسی جدید ایران بود ، ولی دیگر در زمینه ی داستان نویسی کارش را ادامه نداد و وارد حوزه های دیگری شد از جمله پژوهشهای فرهنگی در زمینه ی تاریخ ایران ، ادبیات ایران و مسایل گوناگونی که به نوعی با ایران در پیوند بود.»
جمالزاده در سن ۱۰۲ سالگی در خانه سالمندان شهر ژنو درگذشت.
درباره محمدعلی جمالزاده در توانا بخوانید:
https://goo.gl/2wEPRg
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
بیست و سوم دیماه، زادروز محمد علی جمالزاده، پدر داستان کوتاه گرامی باد.
#جمالزاده در سال ۱۲۷۴ در اصفهان متولد شد. این #نویسنده و #مترجم معاصر و مشهور فارسی زبان آغازگر سبک واقعگرایی در #ادبیات فارسی بود. او اولین نویسنده داستانهای کوتاه ایران با عنوان «یکیبود، یکی نبود» بود. اکثر داستانهای جمالزاده رنگ و بوی نقادی وضع زمانه را داشت. داستانهایی ساده، با زبانی طنز و آغشته به ضربالمثلها و اصطلاحات عامیانه.
علی دهباشی سردبیر مجلهی بخارا که جمالزاده مراوداتی داشته است در مجموعهای که در بزرگداشت جمالزاده گردآوری کرده او را چنین معرفی میکند: «نخستین داستاننویس مدرن ایران است و به علت عمر طولانی و ارتباط فرهنگی پیوسته با ایران، همواره حضور زندهای در ایران داشت . بسیاری از نویسندگان از ایران مهاجرت کردند و ارتباط آنها با ایران قطع شد ولی جمالزاده هرگز تا پایان عمر این ارتباط را قطع نکرد و یکی از مجاری ارتباطش با ایران نامهنگاری بود . وی بدون توجه به این که چه کسی به او نامه می نویسد هر پرسشی را پاسخ می گفت و هر کتابی را می فرستادند میخواند و سعی میکرد این ارتباط را برقرار نگه دارد . بسیاری از مخاطبانش او را هرگز ندیدند؛ به علت اینکه او در ژنو زندگی میکرد . بدون تردید جمالزاده آغازگر داستاننویسی جدید ایران بود ، ولی دیگر در زمینه ی داستان نویسی کارش را ادامه نداد و وارد حوزه های دیگری شد از جمله پژوهشهای فرهنگی در زمینه ی تاریخ ایران ، ادبیات ایران و مسایل گوناگونی که به نوعی با ایران در پیوند بود.»
جمالزاده در سن ۱۰۲ سالگی در خانه سالمندان شهر ژنو درگذشت.
درباره محمدعلی جمالزاده در توانا بخوانید:
https://goo.gl/2wEPRg
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
محمدعلی جمالزاده؛ پدر داستاننویسی نوین ایران - توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
سید محمدعلی جمالزاده را پدر داستان کوتاه زبان فارسی دانستهاند. این نویسنده و مترجم ایرانی در ۲۳ دیماه ۱۲۷۴ در یک خانواده مذهبی در اصفهان به دنیا آمد. پدرش سید جمالالدین واعظ اصفهانی بود که غالبا برای وعظ به شهرهای مختلف ایران سفر میکرد. محمدعلی در چهار…
۱۷ آبان سالروز درگذشت پدر داستان نویسی نوین ایران، محمدعلی جمالزاده
goo.gl/y1rzQW
جمالزاده دورهی کودکی خود را در اصفهان گذراند اما پس از ده سالگی به همراه پدر به سفر میرفت. در همین سن و سال بود که پدرش در تهران اقامت گزید. پس از سه سال و در حالی که محمدعلی دوازده سال داشت پدرش او را برای تحصیل به بیروت فرستاد. جمالزادهی پسر در بیروت بود که اوضاع ایران دچار تغییر شد. محمدعلیشاه مجلس را به توپ بست. پدر که قصد آن داشت که به عتبات برود در همدان به دست نیروهای دولتی افتاد و او را به بروجرد تحویل دادند و به دستور حاکم این شهر، امیر افخم با طناب دار اعدام شد. برخی معتقدند که او را مسموم کرده و کشتهاند. محمدعلی جمالزاده در بیروت با ابراهیم پورداوود، ایرانشناس و پژوهشگر اوستا و همینطور مهدی ملکزاده، فرزند ملکالمتکلمین همدوره و همکلاس بوده است. در سال ۱۹۱۰ جمالزاده آهنگ رفتن به اروپا کرد تا در آنجا تحصیل کند.
او تا سال ۱۹۱۱ در لوزان سوئیس ماند اما در نهایت به شهر دیژون در فرانسه رفت و از آنحا دیپلم حقوق گرفت. عدهای از مخالفان استبداد قاجاری به رهبری سید حسن تقیزاده در برلن آلمان گرد هم آمدند. جمالزاده از سوئیس به آنها پیوست. پس از آن جمالزاده به ایران آمد و در کرمانشاه روزنامه رستاخیز را انتشار داد. بار دیگر به آلمان بازگشت و در روزنامه کاوه به فعالیت پرداخت. جمالزاده در «کاوه» در موضوعاتی مانند سیاست، اقتصاد، ایرانشناسی و فرهنگ و ادب مقالات متععدی نوشت.
نخستین کتابی که جمالزاده نوشت «گنج شایان» نام داشت که در سال ۱۹۱۸ انتشار یافت که در زمینه اقتصاد ایران بود و مجله کاوه از آن به عنوان بهترین اثرهایی که تا آن روز در زبان فارسی در حوزهی اقتصاد نوشته شده است نام برد. جمالزاده همچنان به نوشتن مقاله در روزنامه کاوه ادامه داد. در سال ۱۳۰۰ شمسی- ۱۹۲۱ میلادی- بود که جمالزاده داستان کوتاه «یکی بود، یکی نبود» را منتشر ساخت. در همین سال داستان طنز انتقادیای با نام “فارسی شکر است” را در مجله کاوه به چاپ رسانید.
در مورد جمالزاده بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2fgM1mu
با همه قیافه که به خود می گیرند هیچ کار دنیا را به جد نمی گیرند مگر در سه مورد مخصوص یکی شکم، و یکی کیسه، و یکی تنبان. وقتی پای این سه چیز به میان آید یوسف را به کلافی و خدا را به خرمایی می فروشند. چطور می خواهی دلم به حال این مردم دوز و کلکی مزاج نسوزد که برای حل و فصل معضلات امور و مشکلات دنیا تنها به سه طریقه معتقدند که عبارت است از «سر هم بندی»، «ماست مالی»، و روش مرضیه «ساخت و پاخت». این هر سه از مبتکرات فکر بدیع و از کشفیات قریحه سرشار خودشان است و در این میدان الحق که گوی سبقت را از جهان و جهانیان ربوده اند.
خلقیات ما ایرانیان نوشته محمد علی جمال زاده ص155
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/y1rzQW
جمالزاده دورهی کودکی خود را در اصفهان گذراند اما پس از ده سالگی به همراه پدر به سفر میرفت. در همین سن و سال بود که پدرش در تهران اقامت گزید. پس از سه سال و در حالی که محمدعلی دوازده سال داشت پدرش او را برای تحصیل به بیروت فرستاد. جمالزادهی پسر در بیروت بود که اوضاع ایران دچار تغییر شد. محمدعلیشاه مجلس را به توپ بست. پدر که قصد آن داشت که به عتبات برود در همدان به دست نیروهای دولتی افتاد و او را به بروجرد تحویل دادند و به دستور حاکم این شهر، امیر افخم با طناب دار اعدام شد. برخی معتقدند که او را مسموم کرده و کشتهاند. محمدعلی جمالزاده در بیروت با ابراهیم پورداوود، ایرانشناس و پژوهشگر اوستا و همینطور مهدی ملکزاده، فرزند ملکالمتکلمین همدوره و همکلاس بوده است. در سال ۱۹۱۰ جمالزاده آهنگ رفتن به اروپا کرد تا در آنجا تحصیل کند.
او تا سال ۱۹۱۱ در لوزان سوئیس ماند اما در نهایت به شهر دیژون در فرانسه رفت و از آنحا دیپلم حقوق گرفت. عدهای از مخالفان استبداد قاجاری به رهبری سید حسن تقیزاده در برلن آلمان گرد هم آمدند. جمالزاده از سوئیس به آنها پیوست. پس از آن جمالزاده به ایران آمد و در کرمانشاه روزنامه رستاخیز را انتشار داد. بار دیگر به آلمان بازگشت و در روزنامه کاوه به فعالیت پرداخت. جمالزاده در «کاوه» در موضوعاتی مانند سیاست، اقتصاد، ایرانشناسی و فرهنگ و ادب مقالات متععدی نوشت.
نخستین کتابی که جمالزاده نوشت «گنج شایان» نام داشت که در سال ۱۹۱۸ انتشار یافت که در زمینه اقتصاد ایران بود و مجله کاوه از آن به عنوان بهترین اثرهایی که تا آن روز در زبان فارسی در حوزهی اقتصاد نوشته شده است نام برد. جمالزاده همچنان به نوشتن مقاله در روزنامه کاوه ادامه داد. در سال ۱۳۰۰ شمسی- ۱۹۲۱ میلادی- بود که جمالزاده داستان کوتاه «یکی بود، یکی نبود» را منتشر ساخت. در همین سال داستان طنز انتقادیای با نام “فارسی شکر است” را در مجله کاوه به چاپ رسانید.
در مورد جمالزاده بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2fgM1mu
با همه قیافه که به خود می گیرند هیچ کار دنیا را به جد نمی گیرند مگر در سه مورد مخصوص یکی شکم، و یکی کیسه، و یکی تنبان. وقتی پای این سه چیز به میان آید یوسف را به کلافی و خدا را به خرمایی می فروشند. چطور می خواهی دلم به حال این مردم دوز و کلکی مزاج نسوزد که برای حل و فصل معضلات امور و مشکلات دنیا تنها به سه طریقه معتقدند که عبارت است از «سر هم بندی»، «ماست مالی»، و روش مرضیه «ساخت و پاخت». این هر سه از مبتکرات فکر بدیع و از کشفیات قریحه سرشار خودشان است و در این میدان الحق که گوی سبقت را از جهان و جهانیان ربوده اند.
خلقیات ما ایرانیان نوشته محمد علی جمال زاده ص155
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. ۱۷ آبان سالروز درگذشت پدر #داستان_نویسی نوین ایران، #محمدعلی_جمالزاده #جمالزاده دورهی کودکی خود را در #اصفهان گذراند اما پس از ده سالگی به همراه پدر به سفر میرفت. در همین سن و سال بود که پدرش در تهران اقامت گزید. پس از سه سال و در حالی که محمدعلی دوازده…
زادروز پدر داستان نویسی نوین ایران، محمدعلی جمالزاده
goo.gl/17KQbZ
جمالزاده دورهی کودکی خود را در اصفهان گذراند اما پس از ده سالگی به همراه پدر به سفر میرفت. در همین سن و سال بود که پدرش در تهران اقامت گزید. پس از سه سال و در حالی که محمدعلی دوازده سال داشت پدرش او را برای تحصیل به بیروت فرستاد. جمالزادهی پسر در بیروت بود که اوضاع ایران دچار تغییر شد. محمدعلیشاه مجلس را به توپ بست. پدر که قصد آن داشت که به عتبات برود در همدان به دست نیروهای دولتی افتاد و او را به بروجرد تحویل دادند و به دستور حاکم این شهر، امیر افخم با طناب دار اعدام شد. برخی معتقدند که او را مسموم کرده و کشتهاند. محمدعلی جمالزاده در بیروت با ابراهیم پورداوود، ایرانشناس و پژوهشگر اوستا و همینطور مهدی ملکزاده، فرزند ملکالمتکلمین همدوره و همکلاس بوده است. در سال ۱۹۱۰ جمالزاده آهنگ رفتن به اروپا کرد تا در آنجا تحصیل کند.
او تا سال ۱۹۱۱ در لوزان سوئیس ماند اما در نهایت به شهر دیژون در فرانسه رفت و از آنحا دیپلم حقوق گرفت. عدهای از مخالفان استبداد قاجاری به رهبری سید حسن تقیزاده در برلن آلمان گرد هم آمدند. جمالزاده از سوئیس به آنها پیوست. پس از آن جمالزاده به ایران آمد و در کرمانشاه روزنامه رستاخیز را انتشار داد. بار دیگر به آلمان بازگشت و در روزنامه کاوه به فعالیت پرداخت. جمالزاده در «کاوه» در موضوعاتی مانند سیاست، اقتصاد، ایرانشناسی و فرهنگ و ادب مقالات متععدی نوشت.
نخستین کتابی که جمالزاده نوشت «گنج شایان» نام داشت که در سال ۱۹۱۸ انتشار یافت که در زمینه اقتصاد ایران بود و مجله کاوه از آن به عنوان بهترین اثرهایی که تا آن روز در زبان فارسی در حوزهی اقتصاد نوشته شده است نام برد. جمالزاده همچنان به نوشتن مقاله در روزنامه کاوه ادامه داد. در سال ۱۳۰۰ شمسی- ۱۹۲۱ میلادی- بود که جمالزاده داستان کوتاه «یکی بود، یکی نبود» را منتشر ساخت. در همین سال داستان طنز انتقادیای با نام “فارسی شکر است” را در مجله کاوه به چاپ رسانید.
در مورد جمالزاده بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2fgM1mu
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/17KQbZ
جمالزاده دورهی کودکی خود را در اصفهان گذراند اما پس از ده سالگی به همراه پدر به سفر میرفت. در همین سن و سال بود که پدرش در تهران اقامت گزید. پس از سه سال و در حالی که محمدعلی دوازده سال داشت پدرش او را برای تحصیل به بیروت فرستاد. جمالزادهی پسر در بیروت بود که اوضاع ایران دچار تغییر شد. محمدعلیشاه مجلس را به توپ بست. پدر که قصد آن داشت که به عتبات برود در همدان به دست نیروهای دولتی افتاد و او را به بروجرد تحویل دادند و به دستور حاکم این شهر، امیر افخم با طناب دار اعدام شد. برخی معتقدند که او را مسموم کرده و کشتهاند. محمدعلی جمالزاده در بیروت با ابراهیم پورداوود، ایرانشناس و پژوهشگر اوستا و همینطور مهدی ملکزاده، فرزند ملکالمتکلمین همدوره و همکلاس بوده است. در سال ۱۹۱۰ جمالزاده آهنگ رفتن به اروپا کرد تا در آنجا تحصیل کند.
او تا سال ۱۹۱۱ در لوزان سوئیس ماند اما در نهایت به شهر دیژون در فرانسه رفت و از آنحا دیپلم حقوق گرفت. عدهای از مخالفان استبداد قاجاری به رهبری سید حسن تقیزاده در برلن آلمان گرد هم آمدند. جمالزاده از سوئیس به آنها پیوست. پس از آن جمالزاده به ایران آمد و در کرمانشاه روزنامه رستاخیز را انتشار داد. بار دیگر به آلمان بازگشت و در روزنامه کاوه به فعالیت پرداخت. جمالزاده در «کاوه» در موضوعاتی مانند سیاست، اقتصاد، ایرانشناسی و فرهنگ و ادب مقالات متععدی نوشت.
نخستین کتابی که جمالزاده نوشت «گنج شایان» نام داشت که در سال ۱۹۱۸ انتشار یافت که در زمینه اقتصاد ایران بود و مجله کاوه از آن به عنوان بهترین اثرهایی که تا آن روز در زبان فارسی در حوزهی اقتصاد نوشته شده است نام برد. جمالزاده همچنان به نوشتن مقاله در روزنامه کاوه ادامه داد. در سال ۱۳۰۰ شمسی- ۱۹۲۱ میلادی- بود که جمالزاده داستان کوتاه «یکی بود، یکی نبود» را منتشر ساخت. در همین سال داستان طنز انتقادیای با نام “فارسی شکر است” را در مجله کاوه به چاپ رسانید.
در مورد جمالزاده بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2fgM1mu
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. زادروز پدر #داستان_نویسی نوین ایران، #محمدعلی_جمالزاده . #جمالزاده دورهی کودکی خود را در اصفهان گذراند اما پس از ده سالگی به همراه پدر به سفر میرفت. در همین سن و سال بود که پدرش در تهران اقامت گزید. پس از سه سال و در حالی که محمدعلی دوازده سال داشت پدرش…
محمدعلی جمالزاده؛ پدر داستان نویسی فارسی
https://goo.gl/3nv38X
سید محمدعلی جمالزاده نویسنده و مترجم ایرانی در ۲۳ دیماه ۱۲۷۴ در اصفهان به دنیا آمد. جمالزاده را پدر داستان کوتاه زبان فارسی دانستهاند. او در یک خانواده مذهبی تولد یافت. پدرش سید جمالالدین واعظ اصفهانی بود که غالبا برای وعظ به شهرهای مختلف ایران سفر میکرد.
محمدعلی در چهار سالگی نزد زنداییاش (آمنه بیگم) که زنی باسواد بود، الفبای فارسی یاد گرفت و پس از آن به مکتبخانه رفت او در همان جلسه اول فلکه میشود و خیلی زود مکتبخانه را رها میکند. مادرش او را در (راستا بازار) بیدآباد نزد میرزاحسن صحاف میگذارد تا هم شاگردی کند و هم از او درس بیاموزد.
جمالزاده در خاطرات خود میگوید: «تازه آن جا معنی خواندن و نوشتن را فهمیدم و کم و بیش دستگیرم شد که منظور از یاد گرفتن این علامتهای کج و معوج که به نام حروف و حرکات چون کرمهای زیانکاری از اولین دورهی کودکی به مغز و ریشهی عمر اطفال معصوم میافتد و تا دم مرگ شیرهی جانشان را میمکند، چیست.»
جمالزاده دورهی کودکی خود را در اصفهان گذراند اما پس از ده سالگی به همراه پدر به سفر میرفت. در همین سن و سال بود که پدرش در تهران اقامت گزید. پس از سه سال و در حالی که محمدعلی دوازده سال داشت پدرش او را برای تحصیل به بیروت فرستاد...
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2fgM1mu
تلگرام کلاس و کتاب توانا را دنبال کنید و انواع کتابهای الکترونیکی رایگان، کیس استادی ها، فایل های ویدیویی کلاسها را از آنجا به راحتی دریافت کنید:
https://t.me/Tavaana
به غرفه کتاب مجازی توانا سر بزنید و کتابهای توانا را رایگان و بدون فیلتر دانلود کنید:
http://ow.ly/4nmBb8
#پروفایل
@Tavaana_TavaanaTech
https://goo.gl/3nv38X
سید محمدعلی جمالزاده نویسنده و مترجم ایرانی در ۲۳ دیماه ۱۲۷۴ در اصفهان به دنیا آمد. جمالزاده را پدر داستان کوتاه زبان فارسی دانستهاند. او در یک خانواده مذهبی تولد یافت. پدرش سید جمالالدین واعظ اصفهانی بود که غالبا برای وعظ به شهرهای مختلف ایران سفر میکرد.
محمدعلی در چهار سالگی نزد زنداییاش (آمنه بیگم) که زنی باسواد بود، الفبای فارسی یاد گرفت و پس از آن به مکتبخانه رفت او در همان جلسه اول فلکه میشود و خیلی زود مکتبخانه را رها میکند. مادرش او را در (راستا بازار) بیدآباد نزد میرزاحسن صحاف میگذارد تا هم شاگردی کند و هم از او درس بیاموزد.
جمالزاده در خاطرات خود میگوید: «تازه آن جا معنی خواندن و نوشتن را فهمیدم و کم و بیش دستگیرم شد که منظور از یاد گرفتن این علامتهای کج و معوج که به نام حروف و حرکات چون کرمهای زیانکاری از اولین دورهی کودکی به مغز و ریشهی عمر اطفال معصوم میافتد و تا دم مرگ شیرهی جانشان را میمکند، چیست.»
جمالزاده دورهی کودکی خود را در اصفهان گذراند اما پس از ده سالگی به همراه پدر به سفر میرفت. در همین سن و سال بود که پدرش در تهران اقامت گزید. پس از سه سال و در حالی که محمدعلی دوازده سال داشت پدرش او را برای تحصیل به بیروت فرستاد...
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2fgM1mu
تلگرام کلاس و کتاب توانا را دنبال کنید و انواع کتابهای الکترونیکی رایگان، کیس استادی ها، فایل های ویدیویی کلاسها را از آنجا به راحتی دریافت کنید:
https://t.me/Tavaana
به غرفه کتاب مجازی توانا سر بزنید و کتابهای توانا را رایگان و بدون فیلتر دانلود کنید:
http://ow.ly/4nmBb8
#پروفایل
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. محمدعلی جمالزاده؛ پدر داستان نویسی فارسی سید #محمدعلی_جمالزاده #نویسنده و #مترجم ایرانی در ۲۳ دیماه ۱۲۷۴ در اصفهان به دنیا آمد. #جمالزاده را پدر داستان کوتاه زبان فارسی دانستهاند. او در یک خانواده مذهبی تولد یافت. پدرش سید جمالالدین واعظ اصفهانی بود…
محمدعلی جمالزاده، پدر #داستان کوتاه #فارسی صد و بیست و سه ساله شد
بیست و سوم دیماه، زادروز محمد علی جمالزاده، پدر داستان کوتاه گرامی باد.
#جمالزاده در سال ۱۲۷۴ در اصفهان متولد شد. این #نویسنده و #مترجم معاصر و مشهور فارسی زبان آغازگر سبک واقعگرایی در #ادبیات فارسی بود. او اولین نویسنده داستانهای کوتاه ایران با عنوان «یکیبود، یکی نبود» بود. اکثر داستانهای جمالزاده رنگ و بوی نقادی وضع زمانه را داشت. داستانهایی ساده، با زبانی طنز و آغشته به ضربالمثلها و اصطلاحات عامیانه.
علی دهباشی سردبیر مجلهی بخارا که جمالزاده مراوداتی داشته است در مجموعهای که در بزرگداشت جمالزاده گردآوری کرده او را چنین معرفی میکند: «نخستین داستاننویس مدرن ایران است و به علت عمر طولانی و ارتباط فرهنگی پیوسته با ایران، همواره حضور زندهای در ایران داشت . بسیاری از نویسندگان از ایران مهاجرت کردند و ارتباط آنها با ایران قطع شد ولی جمالزاده هرگز تا پایان عمر این ارتباط را قطع نکرد و یکی از مجاری ارتباطش با ایران نامهنگاری بود . وی بدون توجه به این که چه کسی به او نامه می نویسد هر پرسشی را پاسخ می گفت و هر کتابی را می فرستادند میخواند و سعی میکرد این ارتباط را برقرار نگه دارد . بسیاری از مخاطبانش او را هرگز ندیدند؛ به علت اینکه او در ژنو زندگی میکرد . بدون تردید جمالزاده آغازگر داستاننویسی جدید ایران بود ، ولی دیگر در زمینه ی داستان نویسی کارش را ادامه نداد و وارد حوزه های دیگری شد از جمله پژوهشهای فرهنگی در زمینه ی تاریخ ایران ، ادبیات ایران و مسایل گوناگونی که به نوعی با ایران در پیوند بود.»
جمالزاده در سن ۱۰۲ سالگی در خانه سالمندان شهر ژنو درگذشت.
درباره محمدعلی جمالزاده در توانا بخوانید:
https://goo.gl/2wEPRg
@Tavaana_TavaanaTech
بیست و سوم دیماه، زادروز محمد علی جمالزاده، پدر داستان کوتاه گرامی باد.
#جمالزاده در سال ۱۲۷۴ در اصفهان متولد شد. این #نویسنده و #مترجم معاصر و مشهور فارسی زبان آغازگر سبک واقعگرایی در #ادبیات فارسی بود. او اولین نویسنده داستانهای کوتاه ایران با عنوان «یکیبود، یکی نبود» بود. اکثر داستانهای جمالزاده رنگ و بوی نقادی وضع زمانه را داشت. داستانهایی ساده، با زبانی طنز و آغشته به ضربالمثلها و اصطلاحات عامیانه.
علی دهباشی سردبیر مجلهی بخارا که جمالزاده مراوداتی داشته است در مجموعهای که در بزرگداشت جمالزاده گردآوری کرده او را چنین معرفی میکند: «نخستین داستاننویس مدرن ایران است و به علت عمر طولانی و ارتباط فرهنگی پیوسته با ایران، همواره حضور زندهای در ایران داشت . بسیاری از نویسندگان از ایران مهاجرت کردند و ارتباط آنها با ایران قطع شد ولی جمالزاده هرگز تا پایان عمر این ارتباط را قطع نکرد و یکی از مجاری ارتباطش با ایران نامهنگاری بود . وی بدون توجه به این که چه کسی به او نامه می نویسد هر پرسشی را پاسخ می گفت و هر کتابی را می فرستادند میخواند و سعی میکرد این ارتباط را برقرار نگه دارد . بسیاری از مخاطبانش او را هرگز ندیدند؛ به علت اینکه او در ژنو زندگی میکرد . بدون تردید جمالزاده آغازگر داستاننویسی جدید ایران بود ، ولی دیگر در زمینه ی داستان نویسی کارش را ادامه نداد و وارد حوزه های دیگری شد از جمله پژوهشهای فرهنگی در زمینه ی تاریخ ایران ، ادبیات ایران و مسایل گوناگونی که به نوعی با ایران در پیوند بود.»
جمالزاده در سن ۱۰۲ سالگی در خانه سالمندان شهر ژنو درگذشت.
درباره محمدعلی جمالزاده در توانا بخوانید:
https://goo.gl/2wEPRg
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. محمدعلی جمالزاده، پدر #داستان کوتاه #فارسی صد و بیست و سه ساله شد بیست و سوم دیماه، زادروز محمد علی جمالزاده، پدر داستان کوتاه گرامی باد. #جمالزاده در سال ۱۲۷۴ در اصفهان متولد شد. این #نویسنده و #مترجم معاصر و مشهور فارسی زبان آغازگر سبک واقعگرایی در…
۱۷ آبان سالروز درگذشت پدر داستان نویسی نوین ایران، محمدعلی جمالزاده
"با همه قیافه که به خود می گیرند هیچ کار دنیا را به جد نمی گیرند مگر در سه مورد مخصوص یکی شکم، و یکی کیسه، و یکی تنبان. وقتی پای این سه چیز به میان آید یوسف را به کلافی و خدا را به خرمایی می فروشند. چطور میخواهی دلم به حال این مردم دوز و کلکی مزاج نسوزد که برای حل و فصل معضلات امور و مشکلات دنیا تنها به سه طریقه معتقدند که عبارت است از «سر هم بندی»، «ماست مالی»، و روش مرضیه «ساخت و پاخت». این هر سه از مبتکرات فکر بدیع و از کشفیات قریحه سرشار خودشان است و در این میدان الحق که گوی سبقت را از جهان و جهانیان ربودهاند."
خلقیات ما ایرانیان نوشته محمد علی جمال زاده ص155
جمالزاده در عین آنکه با شیوه و تکنیک داستاننویسی در غرب آشنایی کامل داشت و آن را در نوشتههای خود به کار میبست اما از روح ایرانی در نوشتههایش بهره میگرفت و آنگونه مینوشت که برای مخاطب فارسیزبان نیز آشنایی داشته باشد. جمالزاده در این زمینه چنین میگوید: "زبان، حالت رودخانهی جوشانی را دارد. باید سرچشمهی آن پاک و قوی باشد تا اگر خاشاکی در آن وارد شود خود رودخانه به قوت و قدرت خود آن را از بین ببرد و محو سازد و این بسته به این است که جوانهای ما دارای افکار قوی و صحیح و تازه و جوان باشند و ذوق و فهم آنها از روی قوای منطقی و عاقلانه و استوار، ارتقا یابد و خلاصه آنکه مرد فکر خود باشند و بر اصل اعتقاد و ایمانی سوار باشند که در محیط و آب و هوای مملکت خودمان تربیت شده باشند و آب و علف و جلگههای خودمانی را خورده و نوشیده باشند . مسلم است که دروازههای مملکت را نمیتوانیم به روی افکار جدید ببندیم که اگر ببندیم به خودمان و مملکتمان و به دنیا و تمدن خیانت کردهایم ولی افکار دیگران را نیز از روی خامی و بلاتشخیص پذیرفتن کار معقولی نیست و همانطور که وقتی از انگلستان پارچه وارد میکنیم نزد خیاط میبریم که مناسب قد و قامت و ذوق و سلیقهی خودمان برای ما لباس بدوزد در مورد قبول افکار جدید و قدیم بیگانگان هم باید آنهایی را بپذیریم که برای ما مناسب و به ترقی و پیشرفت و رفاه مادی و معنوی هموطنان مفید و مناسب باشد."
.
در مورد جمالزاده بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2fgM1mu
#محمدعلی_جمالزاده #جمالزاده #داستان #داستان_نویسی #فارسی_شکر_است
@Tavaana_TavaanaTech
"با همه قیافه که به خود می گیرند هیچ کار دنیا را به جد نمی گیرند مگر در سه مورد مخصوص یکی شکم، و یکی کیسه، و یکی تنبان. وقتی پای این سه چیز به میان آید یوسف را به کلافی و خدا را به خرمایی می فروشند. چطور میخواهی دلم به حال این مردم دوز و کلکی مزاج نسوزد که برای حل و فصل معضلات امور و مشکلات دنیا تنها به سه طریقه معتقدند که عبارت است از «سر هم بندی»، «ماست مالی»، و روش مرضیه «ساخت و پاخت». این هر سه از مبتکرات فکر بدیع و از کشفیات قریحه سرشار خودشان است و در این میدان الحق که گوی سبقت را از جهان و جهانیان ربودهاند."
خلقیات ما ایرانیان نوشته محمد علی جمال زاده ص155
جمالزاده در عین آنکه با شیوه و تکنیک داستاننویسی در غرب آشنایی کامل داشت و آن را در نوشتههای خود به کار میبست اما از روح ایرانی در نوشتههایش بهره میگرفت و آنگونه مینوشت که برای مخاطب فارسیزبان نیز آشنایی داشته باشد. جمالزاده در این زمینه چنین میگوید: "زبان، حالت رودخانهی جوشانی را دارد. باید سرچشمهی آن پاک و قوی باشد تا اگر خاشاکی در آن وارد شود خود رودخانه به قوت و قدرت خود آن را از بین ببرد و محو سازد و این بسته به این است که جوانهای ما دارای افکار قوی و صحیح و تازه و جوان باشند و ذوق و فهم آنها از روی قوای منطقی و عاقلانه و استوار، ارتقا یابد و خلاصه آنکه مرد فکر خود باشند و بر اصل اعتقاد و ایمانی سوار باشند که در محیط و آب و هوای مملکت خودمان تربیت شده باشند و آب و علف و جلگههای خودمانی را خورده و نوشیده باشند . مسلم است که دروازههای مملکت را نمیتوانیم به روی افکار جدید ببندیم که اگر ببندیم به خودمان و مملکتمان و به دنیا و تمدن خیانت کردهایم ولی افکار دیگران را نیز از روی خامی و بلاتشخیص پذیرفتن کار معقولی نیست و همانطور که وقتی از انگلستان پارچه وارد میکنیم نزد خیاط میبریم که مناسب قد و قامت و ذوق و سلیقهی خودمان برای ما لباس بدوزد در مورد قبول افکار جدید و قدیم بیگانگان هم باید آنهایی را بپذیریم که برای ما مناسب و به ترقی و پیشرفت و رفاه مادی و معنوی هموطنان مفید و مناسب باشد."
.
در مورد جمالزاده بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2fgM1mu
#محمدعلی_جمالزاده #جمالزاده #داستان #داستان_نویسی #فارسی_شکر_است
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
۱۷ آبان سالروز درگذشت پدر داستان نویسی نوین ایران، محمدعلی جمالزاده
"با همه قیافه که به خود می گیرند هیچ کار دنیا را به جد نمی گیرند مگر در سه مورد مخصوص یکی شکم، و یکی کیسه، و یکی تنبان. وقتی پای این سه چیز به میان آید یوسف را به کلافی و خدا را به خرمایی می فروشند. چطور میخواهی دلم به حال این مردم دوز و کلکی مزاج نسوزد که برای حل و فصل معضلات امور و مشکلات دنیا تنها به سه طریقه معتقدند که عبارت است از «سر هم بندی»، «ماست مالی»، و روش مرضیه «ساخت و پاخت». این هر سه از مبتکرات فکر بدیع و از کشفیات قریحه سرشار خودشان است و در این میدان الحق که گوی سبقت را از جهان و جهانیان ربودهاند."
خلقیات ما ایرانیان نوشته محمد علی جمال زاده ص155
جمالزاده در عین آنکه با شیوه و تکنیک داستاننویسی در غرب آشنایی کامل داشت و آن را در نوشتههای خود به کار میبست اما از روح ایرانی در نوشتههایش بهره میگرفت و آنگونه مینوشت که برای مخاطب فارسیزبان نیز آشنایی داشته باشد. جمالزاده در این زمینه چنین میگوید: "زبان، حالت رودخانهی جوشانی را دارد. باید سرچشمهی آن پاک و قوی باشد تا اگر خاشاکی در آن وارد شود خود رودخانه به قوت و قدرت خود آن را از بین ببرد و محو سازد و این بسته به این است که جوانهای ما دارای افکار قوی و صحیح و تازه و جوان باشند و ذوق و فهم آنها از روی قوای منطقی و عاقلانه و استوار، ارتقا یابد و خلاصه آنکه مرد فکر خود باشند و بر اصل اعتقاد و ایمانی سوار باشند که در محیط و آب و هوای مملکت خودمان تربیت شده باشند و آب و علف و جلگههای خودمانی را خورده و نوشیده باشند . مسلم است که دروازههای مملکت را نمیتوانیم به روی افکار جدید ببندیم که اگر ببندیم به خودمان و مملکتمان و به دنیا و تمدن خیانت کردهایم ولی افکار دیگران را نیز از روی خامی و بلاتشخیص پذیرفتن کار معقولی نیست و همانطور که وقتی از انگلستان پارچه وارد میکنیم نزد خیاط میبریم که مناسب قد و قامت و ذوق و سلیقهی خودمان برای ما لباس بدوزد در مورد قبول افکار جدید و قدیم بیگانگان هم باید آنهایی را بپذیریم که برای ما مناسب و به ترقی و پیشرفت و رفاه مادی و معنوی هموطنان مفید و مناسب باشد."
.
در مورد جمالزاده بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2fgM1mu
#محمدعلی_جمالزاده #جمالزاده #داستان #داستان_نویسی #فارسی_شکر_است
@Tavaana_TavaanaTech
"با همه قیافه که به خود می گیرند هیچ کار دنیا را به جد نمی گیرند مگر در سه مورد مخصوص یکی شکم، و یکی کیسه، و یکی تنبان. وقتی پای این سه چیز به میان آید یوسف را به کلافی و خدا را به خرمایی می فروشند. چطور میخواهی دلم به حال این مردم دوز و کلکی مزاج نسوزد که برای حل و فصل معضلات امور و مشکلات دنیا تنها به سه طریقه معتقدند که عبارت است از «سر هم بندی»، «ماست مالی»، و روش مرضیه «ساخت و پاخت». این هر سه از مبتکرات فکر بدیع و از کشفیات قریحه سرشار خودشان است و در این میدان الحق که گوی سبقت را از جهان و جهانیان ربودهاند."
خلقیات ما ایرانیان نوشته محمد علی جمال زاده ص155
جمالزاده در عین آنکه با شیوه و تکنیک داستاننویسی در غرب آشنایی کامل داشت و آن را در نوشتههای خود به کار میبست اما از روح ایرانی در نوشتههایش بهره میگرفت و آنگونه مینوشت که برای مخاطب فارسیزبان نیز آشنایی داشته باشد. جمالزاده در این زمینه چنین میگوید: "زبان، حالت رودخانهی جوشانی را دارد. باید سرچشمهی آن پاک و قوی باشد تا اگر خاشاکی در آن وارد شود خود رودخانه به قوت و قدرت خود آن را از بین ببرد و محو سازد و این بسته به این است که جوانهای ما دارای افکار قوی و صحیح و تازه و جوان باشند و ذوق و فهم آنها از روی قوای منطقی و عاقلانه و استوار، ارتقا یابد و خلاصه آنکه مرد فکر خود باشند و بر اصل اعتقاد و ایمانی سوار باشند که در محیط و آب و هوای مملکت خودمان تربیت شده باشند و آب و علف و جلگههای خودمانی را خورده و نوشیده باشند . مسلم است که دروازههای مملکت را نمیتوانیم به روی افکار جدید ببندیم که اگر ببندیم به خودمان و مملکتمان و به دنیا و تمدن خیانت کردهایم ولی افکار دیگران را نیز از روی خامی و بلاتشخیص پذیرفتن کار معقولی نیست و همانطور که وقتی از انگلستان پارچه وارد میکنیم نزد خیاط میبریم که مناسب قد و قامت و ذوق و سلیقهی خودمان برای ما لباس بدوزد در مورد قبول افکار جدید و قدیم بیگانگان هم باید آنهایی را بپذیریم که برای ما مناسب و به ترقی و پیشرفت و رفاه مادی و معنوی هموطنان مفید و مناسب باشد."
.
در مورد جمالزاده بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2fgM1mu
#محمدعلی_جمالزاده #جمالزاده #داستان #داستان_نویسی #فارسی_شکر_است
@Tavaana_TavaanaTech