آموزشکده توانا
57.8K subscribers
30.2K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
ندا آقاسلطان، نماد آزادی‌خواهی یک ملت

در پی جهانی‌شدن خبر کشته‌شدن ندا آقا سلطان در تظاهرات آرام مردمی به دست نیروهای امنیتی، جمهوری اسلامی برای انکار این اتفاق تلاش بسیاری کرد و با انتشار اخبار جعلی سعی بر سرپوش گذاشتن بر آن نمود. از جمله می‌توان به سخنان مهدی کلهر، مشاور رسانه‌ای محمود احمدی‌نژاد، اشاره کرد که ندا را دختر ساده‌ای دانست «که خود را جلوی دوربین به مردن زد و سپس در آمبولانس به دست پزشک فراری به انگلیس (آرش حجازی) کشته شده».
.
در خرداد سال ۱۳۸۹ نیز فیلمی به نام «تقاطع» از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد که در آن فرض‌هایی مختلف درباره قتل ندا مطرح شد. از جمله زنده‌بودن و زندگی‌کردن ندا در‌ یونان‌، جعلی‌بودن فیلم لحظه کشته‌شدن او، واقعی‌نبودن اصابت گلوله به ندا، وجود پمپ خون در دستش، قاتل‌بودن آرش حجازی، اصابت گلوله به سر ندا و در نهایت تکذیب حضور فرد موتوسوار بسیجی به نام عباس کارگر جاوید.                               .
همچنین سوءاستفاده تبلیغاتی حکومت از عکس شهروند ایرانی به نام ندا سلطانی که به اشتباه در شبکه‌های اجتماعی به نام ندا آقا سلطان منتشر شده بود، تلاش ناموفق دیگری بود برای انکار قتل ندا. خود ندا سلطانی در این باره می‌گوید که در نخستین روزهایی که دنیا در حال اعتراض به قتل ندا آقاسلطان بود، او برای ایفای نقش در سناریوی جمهوری اسلامی برای انکار قتل آقا سلطان تحت فشار بوده است.
اقدام دیگر جمهوری اسلامی در این زمینه، در آذرماه ۱۳۸۸ رخ داد که نیروهای سازمان شبه‌نظامی بسیج، یک تئاتر خیابانی درباره کشته‌شدن ندا در تهران برگزار کردند. این اقدام، که در حاشیه تظاهراتی در مقابل سفارت بریتانیا برای تحویل‌دادن آرش حجازی به عنوان قاتل ندا انجام شد، اعتراض شدید خانواده ندا آقاسلطان را در پی داشت؛ آن‌ها اجرای چنین نمایشی از قتل دختر خود را کوشش مقامات مسئول برای نسبت‌دادن جنایت به دیگران خواندند.

اما تمام این تلاش‌ها نتوانست مانع رسیدن خبر این جنایت به گوش جهانیان شود؛ رسانه‌های بین‌المللی همچنان خبر ندا را به عنوان سمبل اعتراض و دموکراسی‌خواهی منتشر می‌کردند.

۲۰ ژوئن ۲۰۰۹ نشریه «تایم» از لحظه جان‌باختن ندا به «احتمالا پربیننده‌ترین لحظه مرگ یک انسان در تاریخ بشریت» یاد کرد. این روزنامه در ادامه ندا را یکی از ده قهرمان برجسته سال ۲۰۰۹ معرفی کرد. همچنین ندا آقا سلطان در رسانه‌های جهان با‌ عنوان‌هایی چون نماد اعتراض ایرانیان، ندای آزادی‌خواهی ایرانیان و نماد اعتراض دموکراسی‌خواهان در این اعتراضات شناخته شد.

بیشتر بخوانید:
https://bit.ly/2BpO3Ag

#ندا_آقاسلطان #پروفایل #تحریف_واقعیت #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_Tavaanatech
علی‌نقی عالیخانی؛ تکنوکرات بزرگ اقتصاد ایران

علی‌نقی عالیخانی چهارم تیرماه ۱۳۹۸ در ۹۱ سالگی در واشنگتن دی‌سی درگذشت. او در دهه ۴۰ شمسی وزیر اقتصاد ایران بود. بسیاری از متخصصان، دوره وزارت اقتصاد علی‌نقی عالیخانی را سال‌های طلایی اقتصاد ایران می‌دانند. سال‌هایی که اقتصاد ایران حتی رشد ۱۱ درصدی را نیز تجربه کرد و این در حالی بود که نفت ایران قیمت بالایی نداشت و با قیمت زیر دو دلار خرید و فروش می‌شد.

خود عالیخانی درباره پیشرفت عجیب آن سال‌ها گفته بود: «در دهه ۱۹۶۰ و تا حدودی ۱۹۷۰ اولا میزان رشدمون خیلی بیشتر بود از کره‌جنوبی، که امروز این‌قدر معروف شده. بالاترین میزان رشد رو داشتیم. از ما بیشتر سنگاپور بود ولی سنگاپور در واقع شهره، مملکت به آن معنا نیست»

. «محسن جلال‌پور» - فعال برجسته اقتصادی ایرانی - نیز در یادداشتی کوتاه که پس از درگذشت عالیخانی نوشت، دهه ۴۰ شمسی را «دهه طلایی اقتصاد ایران» معرفی کرد و گفت: «در فاصله سال‌های ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۲ میانگین نرخ رشد اقتصادی ۱۱.۲ درصد و میانگین سالانه نرخ تورم ۲.۶ درصد بوده است. علاوه بر آن، مهم‌ترین صنایع ایران در همین دوره پایه گذاری شدند. ثبت این عملکرد بی‌نظیر را باید در مدیریت علینقی عالیخانی جست‌‌‌وجو کرد که مُهرش بر تمام یادگارهای صنعتی آن دهه خورده است…

عالیخانی همان ابتدا محمد یگانه را به عنوان معاون اقتصادی، رضا نیازمند را به عنوان معاون صنعتی، رکن‌الدین سادات‌ تهرانی را به عنوان معاون بازرگانی و غلامرضا کیانپور را به عنوان رئیس گمرک ایران برگزید. خیلی‌ها معتقدند تکنوکراسی ایران از این تاریخ آغاز شده است».

به عقیده جلال‌پور، فرایندی که این تیم اقتصادی پایه گذاشت، در خاورمیانه پیشرو بود و اگر تداوم پیدا می‌کرد، شاید ایران از کره‌جنوبی امروز چیزی کم نمی‌داشت. جلال‌پور همچنین به «حمایت» صفی اصفیا - رییس وقت سازمان برنامه و بودجه - از عالیخانی اشاره می‌کند و «رشد بی‌نظیر اقتصاد ایران» را حاصل تعامل این دو مرد بزرگ اقتصاد ایران می‌داند. به گفته او، «هنر اصلی» عالیخانی و تیم او در این بود که ذی‌نفعان واردات را ذی‌نفع تولید کردند. مسئله‌ای که به عقیده او در دوره حاضر برعکس شده است و «سیاست‌های نادرست اقتصادی» واردات را محور کرده است.

بیشتر بخوانید


#پروفایل #علینقی_عالیخانی #وزیر_اقتصاد #رشد_اقتصادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
انواع و اقسام اتهامات «امنیتی» را برای او ردیف کردند و حتی استوری اینستاگرام او در اعتراض به اعدام محسن شکاری و مجیدرضا رهنورد را یک «جرم امنیتی» دانستند و این زن جوان ۳۴ ساله را به ۵ سال و هشت ماه زندان محکوم  کردند. «دادگاه» تجدیدنظر عینا این حکم را تایید کرد و آنیشا اسداللهی در تابستان ۱۴۰۲ راهی زندان اوین شد.

آنیشا اسداللهی از جمله صداهای حق‌طلبانه‌ای است که به همراه همسر کنشگر خود، کیوان مهتدی، زندگی خود را به کنشگری و فعالیت اجتماعی برای زیست بهتر شهروندان، به‌ویژه کارگران، گره زده‌اند.

آنیشا اسداللهی در کنار کنشگری مدنی – سیاسی مترجم نیز است و «کارفرمایان یونیفورم‌پوش» از «مارکو دِرِمو» جمله آثاری است که او به همراه همسر خود آن را ترجمه کرده است. در این اثر آنان به کشورهایی می‌پردازند که وضعیت اقتصادیشان توسط نیروهای مسلح آن‌ها اداره می‌شود. مصر، نمونه بارز مورد اشاره این پژوهش است.

در این اثر به‌صراحت گفته می‌شود در مصر این کشور نیست که ارتش دارد بلکه این ارتش است که یک کشور دارد. احتمالا با توجه به نفوذ سنگین سپاه پاسداران انقلاب ۵۷ در تار و پود اقتصاد ایران بتوان این عبارت درباره مصر را قابل اطلاق بر وضعیت ایران و نسبت سپاه پاسداران انقلاب ۵۷ با آن نیز دانست. این اثر را می‌توانید در اینجا بخوانید.

علاقمندی‌های گسترده آنیشا اسداللهی به حوزه‌های پژوهشی و کنشگری مدنی علی‌رغم این است که او دانش‌آموخته مهندسی برق در دانشگاه خواجه نصیر طوسی تهران است. او تحصیلات خود در این دانشگاه را از سال ۱۳۸۷ آغاز کرد.

پیشینه بازداشت آنیشا اسداللهی به سال ۱۳۹۸ باز می‌گردد؛ وقتی او همراه ده‌ها تن دیگر در گردهمایی مربوط به روز جهانی کارگر در مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کرده‌ بودند. در پی این بازداشت او از اردیبهشت تا مرداد آن سال عملا در حبس بود و چند هفته را نیز در انفرادی اوین گذراند. در آذرماه ۱۳۹۸ «دادگاه انقلاب» به ریاست و «قضاوت» ایمان افشاری، آنیشا اسداللهی را به یک سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرد که در ادامه، ۹ ماه از این حبس به «مجازات‌های جایگزین» همچون «رونویسی از کتاب تعیین‌شده توسط دادگاه و دو ماه خدمت به جانبازان» تبدیل شد. او حبس خود را همان سال گذراند.

بیشتر بخوانید:

https://tavaana.org/anisha_asadolahi

#آنیشا_اسدالهی #پروفایل #زندانی_سیاسی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مازیار سیدنژاد جهت گذراندن حبس ۵ ساله در اردیبهشت ۱۴۰۲ راهی زندان اوین شد.

پنج سال زندان در سنین جوانی به علت درخواست برای پرداخت به موقع حقوق و اعطای بیمه مناسب کاری! یکی از کاربران توییتر درباره مازیار سیدنژاد نوشته بود: «جرمش از نگاه نظام، همکاری با گروه‌های برانداز نظام است! او تنها یک فعال کارگری است که دل در گروِ سربلندی کارگران دارد؛ مسیر فلسفیِ ذهنِ او را جرم دانسته و دهانش را میبویند که مبادا از کارگر گفته باشد! صدایِ مازیار باشیم».

مازیار سیدنژاد یک کارگر بود. اما کارگری ساده و سربزیر نبود. او به ستم و بی‌عدالتی معترض بود. او اکنون تاوان اعتراض می‌دهد. در تهران. در زندان اوین. او از معترضان وقایع مربوط به اعتراضات نیشکر هفت تپه و فولاد است.

در کشورهای مدرن و مردم‌مدار فعالیت‌های کارگری عمیقا محترم شمرده می‌شوند. چه آنکه حکومت برخاسته از جامعه می‌داند که فعالیت‌های کارگری در تامین نیازهای اساسی جامعه نقش بازی می‌کند و بنیان‌ شکل دهنده توسعه جامعه است.

ضمن اینکه نفس ایجاد اشتغال به واسطه فعالیت‌های کارگری می‌تواند امنیت اقتصادی – و در نتیجه – سیاسی جامعه را نیز تضمین کند و از این منظر نیز به نفع یک حکومت است که فعالیت‌های کارگری برای بهبود وضعیت کارگران در آن وجود داشته باشد.

اما در جمهوری اسلامی محدودسازی حقوق بدیهی کارگران، ممانعت از تشکیل تشکیلات کارگری مستقل، ممنوعیت طرح مطالبات آنان، بی‌توجهی محض به ایمنی کار (که منجر به مرگ روزانه کارگران می‌شود) و سرکوب سخت تظاهرات کارگری از جمله نمونه‌های نوع رفتار جمهوری اسلامی با کارگران است. به عبارت دیگر، جمهوری اسلامی اساسا کارگر را یک خطر امنیتی ارزیابی می‌کند نه مانند کشورهای دموکراتیک دنیا، یک نیرو برای توسعه کشور.

مازیار سیدنژاد، فعال کارگری که در بالا از او یاد شد قربانی چنین نگاهی در جمهوری اسلامی است. او از سال ۱۳۹۷ درگیر داغ و درفشی است که جمهوری اسلامی علیه او اعمال می‌کند. مازیار به همراه یاران خود در آذر سال ۱۳۹۷ تجمعی به علت «عدم پرداخت حقوق» و «نداشتن بیمه مناسب» برگزار کردند.

همین اعتراض ساده موجب بازداشت او بیش از سه ماه شد. او در ایام بازداشت و تحت شکنجه مجبور شد علیه خود به اعتراف اجباری نیز دست بزند که در کنار دیگر اعترافات اجباری با عنوان «طراحی سوخته» در صداوسیما پخش شد.

بیشتر بخوانید


#مازیار_سیدنژاد #پروفایل #یاری_مدنی_توانا
همایون صنعتی‌زاده؛ اعجوبه‌ای کارآفرین

همایون صنعتی‌زاده به معنای دقیق کلمه «اعجوبه» بود. انتشارات فرانکلین را صنعتی‌زاه به راه انداخت. دایرةالمعارف مصاحب محصول اندیشه و ابتکار او بود. با سازمان کتاب‌های جیبی در تیراژ کتاب، انقلابی به پا کرد. در ایران مبارزه با بی‌سوادی را با کلاس‌های «اکابر» او آغاز کرد. چاپخانه‌ افست را او بنیان نهاد. صنعتی‌زاده بنیان‌گذار کاغذسازی پارس بود.
اما جالب است بدانید سرنوشت این کارآفرین پس از انقلاب ۵۷ چه بود؟

او و همسرش را دستگیر کردند و اموال‌شان را مصادره کردند. شش ماه بعد همسرش که از ناراحتى، بینایى یک چشم خود را از دست داده بود، آزاد شد اما همایون را یک سال در انفرادى نگه داشتند و در نهایت پس از ۵ سال زندان آزاد کردند.
امروز سالروز درگذشت همایون صنعتی‌زاده است. درباره او بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/homayoun_sanaatizadeh/

#یاری_مدنی_توانا
#کارآفرین
#پروفایل
@Tavaana_TavaanaTech
آلنوش طریان، نخستین زن فیزیک‌دان ایران و مادر ِ ستاره‌شناسی ایران

توانا- آلنوش طریان، هجدهم آبان‌ماه ۱۲۹۹ در خانواده‌ای ارمنی، تحصیل‌کرده و اهل فرهنگ در تهران به دنیا آمد. پدرش آرتو طریان دانش‌آموخته‌ی نمایش و بازی‌گری از مسکو بود. مادر آلنوش، وارتو طریان نیز فارغ‌التحصیل رشته‌ی ادبیات و هنر سخن‌وری از کشور سوئیس بود. وارتو طریان با نام هنری «لالا» هم‌چنین هنرپیشه و کارگردان تئاتر نیز بود.

او نخستین زن ایرانی بود که نمایش‌نامه‌ای را کارگردانی کرده است. مادر آلنوش، در سال ۱۲۷۵ شمسی در شهر تبریز به دنیا آمد. او برای ادامه تحصیل به سوئیس رفت و پس از بازگشت با آرتو طریان ازدواج کرد. مادر و پدر آلنوش در نمایش‌های متعددی با یک‌دیگر بر روی صحنه رفتند و بیش از بیست‌وپنج سال در این عرصه به فعالیت پرداختند.

مادر ِ آلنوش در نمایش‌نامه‌های فارسی بسیاری نقش‌آفرینی کرد و بارها از سوی مجلات «ایران»، «اتحاد»، «ستاره ایران»، «ایران آزاد»، «قانون» و «مرکز دوفرانس» ِ پاریس مورد تمجید قرار گرفت. آلنوش در چنین خانواده‌ای بالید و رشد کرد. آلنوش تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه‌ی ارامنه و دوره‌ی دبیرستان را در دبیرستان «انوشیروان دادگر» زرتشتیان سپری کرد.

آلنوش در مورد تحصیل در این مدرسه می‌گوید: «در آن زمان، در مدارس ارمنیان تنها تا کلاس نهم تدریس میشد و من، پس از اتمام دورۀ نه ساله در مدرسۀ ارمنیان، برای تکمیل تحصیلات به مدت دو سال به مدرسۀ انوشیروان دادگر، که متعلق به زرتشتیان بود، رفتم. دلیل انتخاب این مدرسه هم نزدیک بودن آن به منزل ما بود.»

بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2hoyr6m

#پروفایل
#یاری_مدنی_توانا
#فیزیک
#زنان


@Tavaana_TavaanaTech
سعیدی سیرجانی را سکته کردند!
سالروز قتل علی‌اکبر سعیدی سیرجانی
سعیدی سیرجانی تنها به جرم! نوشتن نامه به رهبر جمهوری اسلامی که در آن به سانسور کتاب‌هایش اشاره کرده بود بازداشت شد و تحت شکنجه قرار گرفت و مجبور شد مقابل دوربین بنشیند و علیه خود اعتراف کند.

نامه‌های سیرجانی حاوی نکات طنز و جدی بسیاری است که همه درس شجاعت است. شجاعت روشن‌فکری که نقادانه نفر اول مملکت را مورد خطاب قرار می‌دهد..

در یکی از نامه‌ها می‌نویسد:

«بگذارید آیندگان بدانند که در سرزمین بلاخیز ایران هم بودند مردمی که دلیرانه از جان خود گذشتند و مردانه به استقبال مرگ رفتند.»

سعید امامی در مورد مرگ سعیدی سیرجانی توضیح داده بود که به او به جای شیاف ملین، شیافی ساخته‌شده از پتاسیم دادند تا به عنوان توصیه پزشک استفاده کند. شیاف پتاسیم به راحتی می‌تواند قلب انسان را از کار بیاندازد. قلب سیرجانی از کار افتاد و علت مرگ او را حمله‌ی قلبی اعلام کردند.

سعیدی سیرجانی در ۲۳ اسفندماه ۱۳۷۲، خارج از منزل مسکونی‌اش به وسیله‌ی ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بازداشت شد و پس از نُه ماه بازداشت در چهارم آذرماه ۱۳۷۳ درگذشت.

بیش‌تر بخوانید:

https://tavaana.org/aliakbar_saeidi_sirjani/
#پروفایل
#یاری_مدنی_توانا
#قتلهای_زنجیره_ای
#سعیدی_سیرجانی

@Tavaana_TavaanaTech
محمدعلی فروغی، فروغ دانش و سیاست

محمدعلی فروغی، روشن‌فکر، مترجم، ادیب، فلسفه‌نگار، روزنامه‌نگار، سیاست‌مدار و دیپلمات و  نماینده‌ مجلس، وزیر و نخست‌وزیر ایران بود.
او در ۱۲۴۵ هجری شمسی در تهران به دنیا آمد. پس از صدور فرمان مشروطیت در قسمت دبیرخانه‌ مجلس شروع به کار کرد و در دوره‌ی دوم مجلس که پس از استبداد صغیر و خلع محمدعلی‌شاه انجام گرفت نماینده‌ مردم تهران شد و در سال  ۱۲۸۹ شمسی توانست به ریاست مجلس شورای ملی برگزیده بشود.
پس از انحلال مجلس دوم، فروغی در کابینه‌ صمصام‌السطنه به مقام وزارت عدلیه رسید.
در سال ۱۲۹۳ میرزا حسین پیرنیا، وزارت عدلیه در کابینه‌ی خود را به فروغی سپرد. فروغی در سال ۱۲۹۸ شمسی به عضویت در هیئت نمایندگی ایران به کنفرانس صلح پاریس رفت و در این کنفرانس تلاش کرد دعاوی مالی و سیاسی ایران را که مولود جنگ جهانی اول بود مطرح کند. البته فروغی و تیمش در این دعوا نتیجه‌ی مثبتی نگرفتند و خسارات سنگین ایران در این جنگ هیچ‌گاه پرداخت نشد.

در سال ۱۳۰۴ شمسی طرح نمایندگان مجلس مبنی بر خلع نظام قاجار به تصویب رسید و حکومت موقت به «رضاخان، سردار سپه» سپرده شد و فروغی نیز در همین روز نخست‌وزیر شد. او به تاسیس مجلس موسسان مبادرت ورزید و از جمله‌ی افرادی بود که سلطنت را با اصلاح چند اصل متمم قانون اساسی در خانواده‌ی پهلوی استمرار بخشید. فروغی به مدت شش ماه اولین نخست‌وزیر رضاشاه بود. فروغی بعدها نیز پست‌های سیاسی بسیاری پذیرفت.
فروغی به کارهای فرهنگی همت گمارد و آثار و ترجمه‌های ارزشمند بسیاری از خود بر جا گذاشت. فروغی علاوه بر کارهای سیاسی، کارهای فرهنگی و ادبی بسیاری به انجام رساند. علاوه بر تصحیح نوشته‌های کهن ادب فارسی، فروغی کتاب‌های بسیاری در زمینه‌های مختلف علوم انسانی ترجمه کرد و در این راه موجب شد که بسیاریاز واژه‌های پایه‌ای این علوم برای بار نخست در زبان فارسی ساخته بشود.

بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/MohammadAli_Foroughi
#پروفایل #محمدعلی_فروغی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
زادروز فروغ فرخزاد

«آرزوی من آزادی زنان ایران و تساوی حقوق آن‌ها با مردان است... من به رنج‌هایی که خواهرانم در این مملکت در اثر بی عدالتی مردان می‌برند، کاملاً واقف هستم و نیمی از هنرم را برای تجسم دردها و آلام آن‌ها به کار می‌برم. آرزوی من ایجاد یک محیط مساعد برای فعالیت‌های علمی هنری و اجتماعی زنان است.» - فروغ فرخزاد

فروغ‌الزمان فرخزاد هشتم دی‌ماه ۱۳۱۳ در خیابان معزالسلطنه در محله امیریه تهران به دنیا آمد. پس از گذراندن دبستان و دبیرستان به هنرستان بانوان رفت و خیاطی و نقاشی فراگرفت. تا سال سوم در دبیرستان «خسرو خاور» درس خواند. یکی از هم‌کلاسی‌های فروغ می‌گفت: زنگ‌های انشا برای فروغ بدترین ساعات درس بود؛ همیشه می‌گفت که من از انشا متنفرم و بیزارم چرا که معلم انشا همیشه او را توبیخ می‌کرد و می‌گفت: فروغ تو این ‌ها را از کتاب‌ها می‌دزدی؟ فروغ گویا به خیاطی علاقه‌ی وافر داشت و می‌گفت وقتی از خیاطی برمی‌گردم بهتر می‌توانم شعر بگویم.

درباره فروغ فرخزاد بیشتر بخوانید:

https://tavaana.org/fa/ForoughFarokhzad

#پروفایل #فروغ_فرخزاد
#یاری_مدنی_توانا
#شعر
#شاعر

@Tavaana_TavaanaTech
علی‌نقی عالیخانی؛ تکنوکرات بزرگ اقتصاد ایران

علی‌نقی عالیخانی چهارم تیرماه ۱۳۹۸ در ۹۱ سالگی در واشنگتن دی‌سی درگذشت. او در دهه ۴۰ شمسی وزیر اقتصاد ایران بود. بسیاری از متخصصان، دوره وزارت اقتصاد علی‌نقی عالیخانی را سال‌های طلایی اقتصاد ایران می‌دانند. سال‌هایی که اقتصاد ایران حتی رشد ۱۱ درصدی را نیز تجربه کرد و این در حالی بود که نفت ایران قیمت بالایی نداشت و با قیمت زیر دو دلار خرید و فروش می‌شد.

خود عالیخانی درباره پیشرفت عجیب آن سال‌ها گفته بود: «در دهه ۱۹۶۰ و تا حدودی ۱۹۷۰ اولا میزان رشدمون خیلی بیشتر بود از کره‌جنوبی، که امروز این‌قدر معروف شده. بالاترین میزان رشد رو داشتیم. از ما بیشتر سنگاپور بود ولی سنگاپور در واقع شهره، مملکت به آن معنا نیست»

. «محسن جلال‌پور» - فعال برجسته اقتصادی ایرانی - نیز در یادداشتی کوتاه که پس از درگذشت عالیخانی نوشت، دهه ۴۰ شمسی را «دهه طلایی اقتصاد ایران» معرفی کرد و گفت: «در فاصله سال‌های ۱۳۴۲ تا  ۱۳۵۲ میانگین نرخ رشد اقتصادی ۱۱.۲ درصد و میانگین سالانه نرخ تورم ۲.۶ درصد بوده است. علاوه بر آن، مهم‌ترین صنایع ایران در همین دوره پایه گذاری شدند. ثبت این عملکرد بی‌نظیر را باید در مدیریت علینقی عالیخانی جست‌‌‌وجو کرد که مُهرش بر تمام یادگارهای صنعتی آن دهه خورده است…

عالیخانی همان ابتدا محمد یگانه را به عنوان معاون اقتصادی، رضا نیازمند را به عنوان معاون صنعتی، رکن‌الدین سادات‌ تهرانی را به عنوان معاون بازرگانی و غلامرضا کیانپور را به عنوان رئیس گمرک ایران برگزید. خیلی‌ها معتقدند تکنوکراسی ایران از این تاریخ آغاز شده است».

به عقیده جلال‌پور، فرایندی که این تیم اقتصادی پایه گذاشت، در خاورمیانه پیشرو بود و اگر تداوم پیدا می‌کرد، شاید ایران از کره‌جنوبی امروز چیزی کم نمی‌داشت. جلال‌پور همچنین به «حمایت» صفی اصفیا - رییس وقت سازمان برنامه و بودجه - از عالیخانی اشاره می‌کند و «رشد بی‌نظیر اقتصاد ایران» را حاصل تعامل این دو مرد بزرگ اقتصاد ایران می‌داند. به گفته او، «هنر اصلی» عالیخانی و تیم او در این بود که ذی‌نفعان واردات را ذی‌نفع تولید کردند. مسئله‌ای که به عقیده او در دوره حاضر برعکس شده است و «سیاست‌های نادرست اقتصادی» واردات را محور کرده است.

بیشتر بخوانید

#پروفایل #علینقی_عالیخانی #وزیر_اقتصاد  #رشد_اقتصادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
ندا آقاسلطان، نماد آزادی‌خواهی یک ملت

امروز زادروز ندا آقاسلطان است۔
در پی جهانی‌شدن خبر کشته‌شدن ندا آقا سلطان در تظاهرات آرام مردمی به دست نیروهای امنیتی، جمهوری اسلامی برای انکار این اتفاق تلاش بسیاری کرد و با انتشار اخبار جعلی سعی بر سرپوش گذاشتن بر آن نمود. از جمله می‌توان به سخنان مهدی کلهر، مشاور رسانه‌ای محمود احمدی‌نژاد، اشاره کرد که ندا را دختر ساده‌ای دانست «که خود را جلوی دوربین به مردن زد و سپس در آمبولانس به دست پزشک فراری به انگلیس (آرش حجازی) کشته شده».

اقدام دیگر جمهوری اسلامی در این زمینه، در آذرماه ۱۳۸۸ رخ داد که نیروهای سازمان شبه‌نظامی بسیج، یک تئاتر خیابانی درباره کشته‌شدن ندا در تهران برگزار کردند. این اقدام، که در حاشیه تظاهراتی در مقابل سفارت بریتانیا برای تحویل‌دادن آرش حجازی به عنوان قاتل ندا انجام شد، اعتراض شدید خانواده ندا آقاسلطان را در پی داشت؛ آن‌ها اجرای چنین نمایشی از قتل دختر خود را کوشش مقامات مسئول برای نسبت‌دادن جنایت به دیگران خواندند.

اما تمام این تلاش‌ها نتوانست مانع رسیدن خبر این جنایت به گوش جهانیان شود؛ رسانه‌های بین‌المللی همچنان خبر ندا را به عنوان سمبل اعتراض و دموکراسی‌خواهی منتشر می‌کردند.

۲۰ ژوئن ۲۰۰۹ نشریه «تایم» از لحظه جان‌باختن ندا به «احتمالا پربیننده‌ترین لحظه مرگ یک انسان در تاریخ بشریت» یاد کرد. این روزنامه در ادامه ندا را یکی از ده قهرمان برجسته سال ۲۰۰۹ معرفی کرد. همچنین ندا آقا سلطان در رسانه‌های جهان با‌ عنوان‌هایی چون نماد اعتراض ایرانیان، ندای آزادی‌خواهی ایرانیان و نماد اعتراض دموکراسی‌خواهان در این اعتراضات شناخته شد.

بیشتر بخوانید:
https://bit.ly/2BpO3Ag

#ندا_آقاسلطان #پروفایل #تحریف_واقعیت #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_Tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حسن باقری‌نیا، استاد اخراج‌شده از دانشگاه حکیم سبزواری، با انتشار یک استوری در صفحه اینستاگرامش، درباره وضعیت پرونده بازنشستگی اجباری غیرقانونی خود می‌گوید: پس از استعلام از کارگزینی متوجه شده‌ام که رییس دانشگاه از ارسال پرونده‌ام به صندوق بازنشستگی جلوگیری کرده و حقوق بازنشستگی‌ام را گروگان گرفته‌ است.
او در ادامه می‌گوید: این هزینه در برابر هزینه‌های سنگینی که هموطنان عزیزم در جنبش مهسا پرداخت کردند بسیار ناچیز است اما خواستم با ابراز آن نظام ظلم را رسوا کنم.

حسن باقری‌نیا؛ نمونه‌ای از یک شهروند آگاه، شجاع و کنشگر

واقعیت این است که جدای از روند عادی و دانشگاهی تحصیل، حسن باقری‌نیا از علاقمندی‌های گسترده مطالعاتی و دغدغه‌های پررنگ اجتماعی نیز برخوردار است.

به همین علت فشارهای امنیتی و بلاتکلیفی و پروسه‌ بازنشسته‌سازی موجب نشده است او دست از کنشگری بکشد.

باقری‌نیا از ظرفیت شبکه‌های اجتماعی بهره می‌برد تا بتواند صدای خود را به گوش ایرانیان برساند. ویدئوهای او نشان می‌دهد او عمیقا دغدغه افزایش آگاهی‌ها را دارد و در این زمینه هیچ از فشارهای امنیتی نمی‌هراسد.

درباره حسن باقری‌نیا و زندگی او در وبسایت «گفت‌وشنود» بخوانید:
https://dialog.tavaana.org/hassan-bagherinia/

@Dialogue1402

#حسن_باقری_نیا #پروفایل #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سالگرد اعدام غلامحسین دانشی؛ نماینده روحانی مجلس شورای ملی

روح‌الله خمینی در ماه‌های منتهی به انقلاب ۵۷، فرمانی صادر کرد که در آن خواهان تعطیلی مجلس شورای ملی شده بود. تنها روحانی این مجلس با این سخنان خمینی مخالفت کرد و آن را یاوه‌گویی و خراب‌کاری دانست. همین مخالفت برای غلامحسین دانشی گران تمام شد و پس از انقلاب به مرگ محکوم شد.
https://youtu.be/tnyI_lLcM9c

#پروفایل #غلامحسین_دانشی #انقلاب_اسلامی #اعدام #مجلس_شورای_ملی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر حسن باقری‌نیا بازداشت شد

امروز ۱۳ خرداد ماه ۱۴۰۳، حسن باقری‌نیا، استاد دانشگاه ممنوع‌التدریس شده دانشگاه حکیم سبزواری، پس از مراجعه به بازپرسی ۲۱۶ دادگاه عمومی انقلاب مشهد، بازداشت شد.

همچنین به گفته یک منبع مطلع، امروز نزدیک ظهر نیروهای امنیتی، وارد منزل ایشان شدند و تمام وسایل الکتونیکی، لب‌تاپ، موبایل و کیس را با خودشان بردند. این در حالی بود که همسر آقای باقری‌نیا در منزل حضور نداشتند و نیروهای امنیتی دختران آقای باقری‌نیا را تهدید کردند که در مورد اتفاقات امروز اطلاع رسانی نکنید وگرنه برای پدرتان بد می‌شود.»

این ویدیو را آقای باقری‌نیا پیش از رفتن به دادگاه برای یکی از آشنایانشان فرستاده بودند.

آقای باقری‌نیا پیش‌تر اطلاع داده بود که طی مراجعه به دادسرا برای پیگیری شکایتش بابت بازنشستگی اجباری، ممنوع‌التدریس شدن و عدم ارسال پرونده‌اش برای بازنشستگی و ... به دادسرا مراجعه کرده بود، اما بازپرس بدون توجه به موضوع شکایت، ایشان را در مورد مطالبی که منتشر کرده مورد سوال قرار داده و جای شاکی و متهم عوض شد!

او در همین ویدیوی کوتاه هم این بگیر و ببندهای حکومت را بی‌تاثیر می‌داند و خطاب به خامنه‌ای شعری از استاد شفیعی کدکنی را می‌خواند که:
«پيش از شما
بسان شما بی شمارها
با تار عنکبوت نوشتند روی باد
کاین دولت خجسته ی جاوید،
زنده باد!»


حسن باقری‌نیا؛ نمونه‌ای از یک شهروند آگاه، شجاع و کنشگر

باقری‌نیا از ظرفیت شبکه‌های اجتماعی بهره می‌برد تا بتواند صدای خود را به گوش ایرانیان برساند. ویدئوهای او نشان می‌دهد او عمیقا دغدغه افزایش آگاهی‌ها را دارد و در این زمینه هیچ از فشارهای امنیتی نمی‌هراسد.

وقتی از حسن باقری‌نیا پرسیده شد که انگیزه او از کنشگری چیست در حالی که با چنین حجمی از فشارهای امنیتی و سیاسی روبروست، چنین پاسخ داد: «انگیزه‌ام از کنشگری‌های اجتماعی و سیاسی این است که دموکراسی در جامعه برقرار شود و تبعیض‌های جنسیتی و مذهبی موجود در نظام ایدئولوژیک جمهوری اسلامی پایان پذیرد».

بدون تردید یک جامعه برای رشد و پیشرفت به شهروندان آگاه و شجاعی همچون حسن باقری‌نیا نیاز دارد. شهروندانی که می‌توانند بخوانند و تامل کنند و بنویسند و دانسته‌های خود را با زبانی آسان در خدمت شهروندان قرار دهند. تاثیر عملکرد امثال حسن باقری‌نیا بر پیشرفت فکری یک جامعه انکارناپذیر است.

درباره حسن باقری‌نیا و زندگی او در وبسایت «گفت‌وشنود» بخوانید:
https://dialog.tavaana.org/hassan-bagherinia/

@Dialogue1402

#حسن_باقری_نیا #پروفایل #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
امروز سالگرد جان‌باختن ندا آقا سلطان است. برادر او عکسی از خواهرش منتشر کرد و نوشت:
«خیلی‌وقته که چهره‌ت رو فقط با دیدن عکس‌هات میتونم به‌یاد بیارم. چشم‌هام رو که می‌بندم نمیتونم تصویری شبیه به خودت ازت بسازم. اما روزی نبوده که به‌یادت نباشم یا صدات تو گوشم نباشه. تا ابد بهترین رفیقم میمونی ندا.
نمیام پیشت تا وقتی‌که انتقامت رو نگرفته باشم»


ندا آقاسلطان، نماد آزادی‌خواهی یک ملت

در پی جهانی‌شدن خبر کشته‌شدن ندا آقا سلطان در تظاهرات آرام مردمی به دست نیروهای امنیتی، جمهوری اسلامی برای انکار این اتفاق تلاش بسیاری کرد و با انتشار اخبار جعلی سعی بر سرپوش گذاشتن بر آن نمود. از جمله می‌توان به سخنان مهدی کلهر، مشاور رسانه‌ای محمود احمدی‌نژاد، اشاره کرد که ندا را دختر ساده‌ای دانست «که خود را جلوی دوربین به مردن زد و سپس در آمبولانس به دست پزشک فراری به انگلیس (آرش حجازی) کشته شده».

اقدام دیگر جمهوری اسلامی در این زمینه، در آذرماه ۱۳۸۸ رخ داد که نیروهای سازمان شبه‌نظامی بسیج، یک تئاتر خیابانی درباره کشته‌شدن ندا در تهران برگزار کردند. این اقدام، که در حاشیه تظاهراتی در مقابل سفارت بریتانیا برای تحویل‌دادن آرش حجازی به عنوان قاتل ندا انجام شد، اعتراض شدید خانواده ندا آقاسلطان را در پی داشت؛ آن‌ها اجرای چنین نمایشی از قتل دختر خود را کوشش مقامات مسئول برای نسبت‌دادن جنایت به دیگران خواندند.

اما تمام این تلاش‌ها نتوانست مانع رسیدن خبر این جنایت به گوش جهانیان شود؛ رسانه‌های بین‌المللی همچنان خبر ندا را به عنوان سمبل اعتراض و دموکراسی‌خواهی منتشر می‌کردند.

۲۰ ژوئن ۲۰۰۹ نشریه «تایم» از لحظه جان‌باختن ندا به «احتمالا پربیننده‌ترین لحظه مرگ یک انسان در تاریخ بشریت» یاد کرد. این روزنامه در ادامه ندا را یکی از ده قهرمان برجسته سال ۲۰۰۹ معرفی کرد. همچنین ندا آقا سلطان در رسانه‌های جهان با‌ عنوان‌هایی چون نماد اعتراض ایرانیان، ندای آزادی‌خواهی ایرانیان و نماد اعتراض دموکراسی‌خواهان در این اعتراضات شناخته شد.

بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/neda_aqa_soltan/

روایت دکتر آرش حجازی از جان‌باختن ندا را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/Nada88

#ندا_آقاسلطان #پروفایل #تحریف_واقعیت #علیه_فراموشی #رای_بی_رای #تحریم_انتخابات #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
عین‌الله رضازاده جویباری؛ روحانی مخالفی که لباس روحانیت را کنار گذاشت

«آقایان فقه شیعه را دستاویز قدرت‌طلبی خود کردند. عمامه از سر برمی‌دارم و کلاه شرف ایران‌دوستی بر سر می‌گذارم و در برابر خواست ملت ایران، سر تعظیم فرود می‌آورم.»

این سخنان عین‌الله رضازاده جویباری است؛ آخوندی که علنا علیه جمهوری اسلامی و کلیت و تمامیت آن برآشفت و در اقدامی نمادین و با از سر خارج‌کردن عمامه نشان داد در این راه شجاعت قابل توجهی هم دارد. او در ویدئویی که از این کار او منتشر شد، با لحنی تحسین‌آمیز نسبت به روحانیون برجسته شیعه همچون کاظم شریعتمداری، ابوالقاسم خویی، محمد شیرازی و قمی طباطبایی صحبت کرد. روحانیونی که شاخصه همه آنان ستیز و عناد با جمهوری اسلامی بوده است.

در آبان ۱۳۹۸ که کل کشور با جمهوری اسلامی درگیر شده بود، فعالیت عین‌الله رضازاده جویباری نیز شدت بیش‌تری پیدا کرد. او در دی ماه ۱۳۹۸ توسط ماموران اطلاعات ارومیه در شهر تکاب بازداشت شد و به بازداشتگاه اداره اطلاعات در ارومیه منتقل شد. منابع حقوق‌بشری درباره علت این بازداشت نوشتند: «این روحانی به دلیل انتشار مطالب انتقادی در خصوص حکومت و مسئولان نظام در رابطه با جان‌باختگان آبان ماه صورت گرفته است.»

همان زمان سایت ایران‌وایر نیز نوشت او به علت برگزاری چهلم جان‌باختگان آبان ماه بازداشت شد. این سخن درست به نظر می‌رسد؛ چراکه بازداشت او در ۱۰ دی ماه صورت گرفت که از لحاظ زمانی با برگزاری مراسم چهلم هم‌خوانی دارد. در پاییز ۱۳۹۹ نیز خبر رسید که او دست‌کم به مدت ۲۴ روز اعتصاب غذا کرده است.

در خرداد ۱۴۰۱ نیز باز خبر رسید که به علت متورم‌شدن غدد لنفاوی حال آقای رضازاده جویباری خوب نیست و در وضعیت تنفسی مناسبی به سر نمی‌برد. وبسایت ایران‌وایر که درباره این آخوند معترض اخبار اختصاصی کار می‌کند به نقل از یکی از منابع خود نوشته است: «پزشک زندان به او توجهی نمی‌کند و می‌گوید تو هم می‌توانستی سالم زندگی کنی چرا علیه نظام دهانت را باز کردی. حالا هم بمیر این‌قدر نق‌نق نکن.»

بیش‌تر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Eynollah_Rezazadeh_Jouybari

#پروفایل #عین_الله_رضازاده_جویباری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech