خانه مشروطه #تبریز کجاست؟
اینجا یکی از قدیمیترین، معروفترین و پر افتخارترین خانههای ایران است. جایی که در افت و خیز انقلاب مشروطه محل تصمیمگیریهای کلیدی و سرنوشتساز بوده است. «خانه مشروطه» در یکی از محلات قدیمی تبریز به نام راستهکوچه و در غرب بازار تبریز واقع شده است. بنا و ساختمان آن با سبک معماری دوره قاجار ساخته شده و ملک شخصی فردی به نام «حاج مهدی کوزهکتانی» بوده است. ساختمان را «حاج ولی معمار تبریزی»، در سال ۱۲۴۷ هجری شمسی ساخته است.
این خان معماری منحصر بهفردی دارد. پنجرههای ارسی، دربهای منبتکاری شده، بخش غلام گردش، کلاه فرهنگی و نورگیر از ویژگیهای آن است. پنجرههای بیرونی خانه ارسیهای تمام قد هستند که رنگ سرخ، سبز و سفید دارند و نورپردازی فضای داخلی را زیبا و جذاب میسازند. مساحت زمین و ساختمان ۱۳۰۰ متر مربع است.
اشیاء «خانه مشروطه» نیز تک و تاریخی هستند. نمونه روزنامهها، اعلامیههای مشروطه، مجسمه حسین خان باغبان، حاج علی دواچی، ثقة الاسلام تبریزی، حاج علی ختایی، هوارد، کربلایی علی موسیو، شیخ علی اصغر لیلاوایی، آخوند خراسانی، علی اکبر #دهخدا و زینب پاشا (تنها زن در صفوف مشروطه خواهان) به همراه مهرهای مختلف گروههای انقلابی از جمله آنها است. در بخشهای نیز عکسهای محمدعلی شاه، مظفرالدین شاه، دستههای مخالف مشروطه و فرمان #مشروطیت نگهداری میشود.
بزرگان مشروطه پس از به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی توسط محمدعلی شاه، در خانه مشروطه جمع شده و به همفکری میپرداختند. همچنین این مکان مرکز فرماندهی #مجاهدان در طی محاصره ۱۱ ماهه تبریز و نیز مرکز تصمیمگیری برای پایینآوردن پرچمهای سفید تسلیم در برابر شاه قاجار بودهاست. از افراد مهمی که در این مکان به فعالیت و همفکری پرداختهاند میتوان #ستارخان، #باقرخان، #ثقةالاسلام تبریزی، حاجی میرزا آقا فرشی و بنیانگذار این مجموعه، حاج مهدی کوزهکتانی را نام برد.
#خانه_مشروطه به خاطر اهمیت #تاریخی در سال ۱۳۵۴ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید.
#توانا
توانا در تلگرام:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
اینجا یکی از قدیمیترین، معروفترین و پر افتخارترین خانههای ایران است. جایی که در افت و خیز انقلاب مشروطه محل تصمیمگیریهای کلیدی و سرنوشتساز بوده است. «خانه مشروطه» در یکی از محلات قدیمی تبریز به نام راستهکوچه و در غرب بازار تبریز واقع شده است. بنا و ساختمان آن با سبک معماری دوره قاجار ساخته شده و ملک شخصی فردی به نام «حاج مهدی کوزهکتانی» بوده است. ساختمان را «حاج ولی معمار تبریزی»، در سال ۱۲۴۷ هجری شمسی ساخته است.
این خان معماری منحصر بهفردی دارد. پنجرههای ارسی، دربهای منبتکاری شده، بخش غلام گردش، کلاه فرهنگی و نورگیر از ویژگیهای آن است. پنجرههای بیرونی خانه ارسیهای تمام قد هستند که رنگ سرخ، سبز و سفید دارند و نورپردازی فضای داخلی را زیبا و جذاب میسازند. مساحت زمین و ساختمان ۱۳۰۰ متر مربع است.
اشیاء «خانه مشروطه» نیز تک و تاریخی هستند. نمونه روزنامهها، اعلامیههای مشروطه، مجسمه حسین خان باغبان، حاج علی دواچی، ثقة الاسلام تبریزی، حاج علی ختایی، هوارد، کربلایی علی موسیو، شیخ علی اصغر لیلاوایی، آخوند خراسانی، علی اکبر #دهخدا و زینب پاشا (تنها زن در صفوف مشروطه خواهان) به همراه مهرهای مختلف گروههای انقلابی از جمله آنها است. در بخشهای نیز عکسهای محمدعلی شاه، مظفرالدین شاه، دستههای مخالف مشروطه و فرمان #مشروطیت نگهداری میشود.
بزرگان مشروطه پس از به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی توسط محمدعلی شاه، در خانه مشروطه جمع شده و به همفکری میپرداختند. همچنین این مکان مرکز فرماندهی #مجاهدان در طی محاصره ۱۱ ماهه تبریز و نیز مرکز تصمیمگیری برای پایینآوردن پرچمهای سفید تسلیم در برابر شاه قاجار بودهاست. از افراد مهمی که در این مکان به فعالیت و همفکری پرداختهاند میتوان #ستارخان، #باقرخان، #ثقةالاسلام تبریزی، حاجی میرزا آقا فرشی و بنیانگذار این مجموعه، حاج مهدی کوزهکتانی را نام برد.
#خانه_مشروطه به خاطر اهمیت #تاریخی در سال ۱۳۵۴ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید.
#توانا
توانا در تلگرام:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
یادی از علی اکبر دهخدا
«یاد آر ز شمع مرده یاد آر!»
علیاکبر دهخدا در ۷ اسفندماه ۱۳۳۴ در سن ۷۷ سالگی در خانهی مسکونی خود در خیابان ایرانشهر تهران دار فانی را وداع گفت. پیکر او در ابن بابویه و در مقبرهی خانوادگی به خاک سپرده شد. پس از درگذشت دهخدا، خانهاش تبدیل به دبستانی به نام خودش شد که پس از انقلاب اسلامی نام او را از این دبستان حذف کردند.
علامه علیاکبر دهخدا را شاید کمتر ایرانیای باشد که نشناسد و یا لااقل نامش را نشنیده باشد. نام «لغت» گره خورده است با اثر سترگ «لغتنامهی دهخدا».
«چرند و پرند» در قالب داستان کوتاه، اعلامیه و گزارش خبری و مانند این منتشر میشد.امضای دهخدا در این نوشتهها «دخو» بود که مخفف دهخدا محسوب میشد. «قطعههای چرند و پرند دهخدا نه تنها نوع (genre) جدیدی به ادبیات فارسی افزودند، بلکه سبک نگارش تازهای نیز آفریدند که نویسندگان بعدی با اشتیاق اقتباس کردند و هنوز هم دارای نفوذ شایان است. البته نمونههایی از شیوهی طنزآمیز در کارهای نویسندگان قدیم ایرانی یافت میشود، ولی اینها معمولا هدف شخصی دارند و آمیخته با بدگوییهای رکیک، در واقع گونهای دشنام شاعرانه به شمار میروند. طنز دهخدا به راستی تازگی داشت چون نه تنها نهادهای پابرجا را به باد تمسخر میگرفت، بلکه معیاری هم برای واقعگرایی اجتماعی - در نثر نه شعر- به دست میداد. دهخدا با رشادت و بدون انگیزهی شخصی این سلاح جدید را به کار بست و تمامی عناصری را که در نظر آزادیخواهان عصر سد راه پیشرفت جامعه بودند مسخره و رسوا کرد: از حمله محمدعلی شاه که سرگرم توطئه بود تا مشروطیتی را که پدرش همین اواخر توشیح کرده بود براندازد؛ درباریان و وزیران فاسد که به ظاهر مجلس ملی را میستودند ولی در باطن میکوشیدند مصوبات آنرا خنثا سازند؛ و آخوندهای متعصب که زبان قلمبهسلمبه و آکنده از ترکیبات عربی آنها به ویژه تبحر هزل و هجو دهخدا را برمیانگیخت. دهخدا خوب میدانست که در حمله به این عناصر میتواند به شوخطبعی و تیزذهنی مردمانش تکیه کند.»
پس از پایان جنگ جهانی اول، دهخدا از فعالیت سیاسی کنارهگیری کرد و طی سلطنت رضاشاه به طور کامل خود را وقف کارهای علمی و ادبی و تحقیقی کرد. او مدتی ریاست دفتر وزارت معارف و پس از آن ریاست تفتیش وزارت عدلیه (وزرات دادگستری بعد) را عهدهدار شد.
.
در سال ۱۳۰۶ دهخدا ریاست مدرسهی سیاسی که به مدرسهی عالی حقوق و علوم سیاسی تغییر نام یافته بود را بر عهده گرفت و تا ۱۳۳۰ در این پست باقی ماند. در همین سال از خدمات دولتی بازنشسته شد و یکسره به کار «لغتنامه» پرداخت. در همین دوره بود که در جواب برخی دوستان که از او خواسته بودند که سبک آنچه در صور اسرافیل منتشر میکرد شعر و نثر بسراید و بنویسد گفت: «در این زمانه بسیارند کسانی که حاضرند وقت و نیروی خود را صرف شعر گفتن و مقاله نوشتن و طبع و نشر آنها در روزنامهها و مجلات کنند، ولی شاید کمتر کسی باشد که بخواهد و بتواند با تألیف آثاری مانند «امثال و حکم» و«لغتنامه» وظیفهای دشوار و خستهکننده و طاقتسوز ولی واجب را تحمل نماید.»
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/17zRyzm
@Tavaana_TavaanaTech
«یاد آر ز شمع مرده یاد آر!»
علیاکبر دهخدا در ۷ اسفندماه ۱۳۳۴ در سن ۷۷ سالگی در خانهی مسکونی خود در خیابان ایرانشهر تهران دار فانی را وداع گفت. پیکر او در ابن بابویه و در مقبرهی خانوادگی به خاک سپرده شد. پس از درگذشت دهخدا، خانهاش تبدیل به دبستانی به نام خودش شد که پس از انقلاب اسلامی نام او را از این دبستان حذف کردند.
علامه علیاکبر دهخدا را شاید کمتر ایرانیای باشد که نشناسد و یا لااقل نامش را نشنیده باشد. نام «لغت» گره خورده است با اثر سترگ «لغتنامهی دهخدا».
«چرند و پرند» در قالب داستان کوتاه، اعلامیه و گزارش خبری و مانند این منتشر میشد.امضای دهخدا در این نوشتهها «دخو» بود که مخفف دهخدا محسوب میشد. «قطعههای چرند و پرند دهخدا نه تنها نوع (genre) جدیدی به ادبیات فارسی افزودند، بلکه سبک نگارش تازهای نیز آفریدند که نویسندگان بعدی با اشتیاق اقتباس کردند و هنوز هم دارای نفوذ شایان است. البته نمونههایی از شیوهی طنزآمیز در کارهای نویسندگان قدیم ایرانی یافت میشود، ولی اینها معمولا هدف شخصی دارند و آمیخته با بدگوییهای رکیک، در واقع گونهای دشنام شاعرانه به شمار میروند. طنز دهخدا به راستی تازگی داشت چون نه تنها نهادهای پابرجا را به باد تمسخر میگرفت، بلکه معیاری هم برای واقعگرایی اجتماعی - در نثر نه شعر- به دست میداد. دهخدا با رشادت و بدون انگیزهی شخصی این سلاح جدید را به کار بست و تمامی عناصری را که در نظر آزادیخواهان عصر سد راه پیشرفت جامعه بودند مسخره و رسوا کرد: از حمله محمدعلی شاه که سرگرم توطئه بود تا مشروطیتی را که پدرش همین اواخر توشیح کرده بود براندازد؛ درباریان و وزیران فاسد که به ظاهر مجلس ملی را میستودند ولی در باطن میکوشیدند مصوبات آنرا خنثا سازند؛ و آخوندهای متعصب که زبان قلمبهسلمبه و آکنده از ترکیبات عربی آنها به ویژه تبحر هزل و هجو دهخدا را برمیانگیخت. دهخدا خوب میدانست که در حمله به این عناصر میتواند به شوخطبعی و تیزذهنی مردمانش تکیه کند.»
پس از پایان جنگ جهانی اول، دهخدا از فعالیت سیاسی کنارهگیری کرد و طی سلطنت رضاشاه به طور کامل خود را وقف کارهای علمی و ادبی و تحقیقی کرد. او مدتی ریاست دفتر وزارت معارف و پس از آن ریاست تفتیش وزارت عدلیه (وزرات دادگستری بعد) را عهدهدار شد.
.
در سال ۱۳۰۶ دهخدا ریاست مدرسهی سیاسی که به مدرسهی عالی حقوق و علوم سیاسی تغییر نام یافته بود را بر عهده گرفت و تا ۱۳۳۰ در این پست باقی ماند. در همین سال از خدمات دولتی بازنشسته شد و یکسره به کار «لغتنامه» پرداخت. در همین دوره بود که در جواب برخی دوستان که از او خواسته بودند که سبک آنچه در صور اسرافیل منتشر میکرد شعر و نثر بسراید و بنویسد گفت: «در این زمانه بسیارند کسانی که حاضرند وقت و نیروی خود را صرف شعر گفتن و مقاله نوشتن و طبع و نشر آنها در روزنامهها و مجلات کنند، ولی شاید کمتر کسی باشد که بخواهد و بتواند با تألیف آثاری مانند «امثال و حکم» و«لغتنامه» وظیفهای دشوار و خستهکننده و طاقتسوز ولی واجب را تحمل نماید.»
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/17zRyzm
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. یادی از علی اکبر دهخدا «یاد آر ز شمع مرده یاد آر!» . #علی_اکبر_دهخدا در ۷ اسفندماه ۱۳۳۴ در سن ۷۷ سالگی در خانهی مسکونی خود در خیابان ایرانشهر تهران دار فانی را وداع گفت. پیکر او در ابن بابویه و در مقبرهی خانوادگی به خاک سپرده شد. پس از درگذشت دهخدا،…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خسرو آذربیگ، هنرمند منتقد، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«به قول فردوسی هنرمند:
چو شیران برفتند ازین مرغزار
کند روبه لنگ اینجا شکار
جایی که روزی #دهخدا آنجا مینشست و درباره امور کلان اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و ... تصمیم میگرفت، دیروز #بهروز_افخمی نشسته بود و امروز #علی_مطهری مینشیند و فردا بناست #ایرج_ملکی بنشیند.
حالا اگر به این #خردستیزی و #عقلانیت_گریزی و #انحطاط_فکری ، #فامیل_بازی ها و جمع شدن عده توی #ستاد های مثلاً #انتخابات را هم اضافه کنیم، خود بخود قضیه برمیگردد به دوران #اعلیحضرت #همایونی #فتحعلی_شاه
جا دارد که دنیا بر ما بخندد.»
#انحطاط
#انحطاط_فرهنگی
#انحطاط_اجتماعی
#زوال_اندیشه_سیاسی_در_ایران
#اضمحلال
#پسرفت
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«به قول فردوسی هنرمند:
چو شیران برفتند ازین مرغزار
کند روبه لنگ اینجا شکار
جایی که روزی #دهخدا آنجا مینشست و درباره امور کلان اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و ... تصمیم میگرفت، دیروز #بهروز_افخمی نشسته بود و امروز #علی_مطهری مینشیند و فردا بناست #ایرج_ملکی بنشیند.
حالا اگر به این #خردستیزی و #عقلانیت_گریزی و #انحطاط_فکری ، #فامیل_بازی ها و جمع شدن عده توی #ستاد های مثلاً #انتخابات را هم اضافه کنیم، خود بخود قضیه برمیگردد به دوران #اعلیحضرت #همایونی #فتحعلی_شاه
جا دارد که دنیا بر ما بخندد.»
#انحطاط
#انحطاط_فرهنگی
#انحطاط_اجتماعی
#زوال_اندیشه_سیاسی_در_ایران
#اضمحلال
#پسرفت
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یادی از علی اکبر دهخدا
«یاد آر ز شمع مرده یاد آر!»
علیاکبر دهخدا در ۷ اسفندماه ۱۳۳۴ در سن ۷۷ سالگی در خانه مسکونی خود در خیابان ایرانشهر تهران دار فانی را وداع گفت. پیکر او در ابن بابویه و در مقبره خانوادگی به خاک سپرده شد.
پس از درگذشت دهخدا، خانهاش تبدیل به دبستانی به نام خودش شد؛ جمهوری اسلامی نام دهخدا را تاب نیاورد و نام او را از این دبستان حذف کرد.
علامه علیاکبر دهخدا را شاید کمتر ایرانیای باشد که نشناسد. نام «لغت» گره خورده است با اثر سترگ «لغتنامه دهخدا».
«چرند و پرند» در قالب داستان کوتاه، اعلامیه و گزارش خبری و مانند این منتشر میشد. «قطعههای چرند و پرند دهخدا نه تنها نوع (genre) جدیدی به ادبیات فارسی افزودند، بلکه سبک نگارش تازهای نیز آفریدند که نویسندگان بعدی با اشتیاق اقتباس کردند و هنوز هم دارای نفوذ شایان است.
طنز دهخدا به راستی تازگی داشت چون نه تنها نهادهای پابرجا را به باد تمسخر میگرفت، بلکه معیاری هم برای واقعگرایی اجتماعی - در نثر نه شعر- به دست میداد. دهخدا با رشادت و بدون انگیزهی شخصی این سلاح جدید را به کار بست و تمامی عناصری را که در نظر آزادیخواهان عصر سد راه پیشرفت جامعه بودند مسخره و رسوا کرد: از حمله محمدعلی شاه که سرگرم توطئه بود تا مشروطیتی را که پدرش همین اواخر توشیح کرده بود براندازد؛ درباریان و وزیران فاسد که به ظاهر مجلس ملی را میستودند ولی در باطن میکوشیدند مصوبات آنرا خنثا سازند؛ و آخوندهای متعصب که زبان قلمبهسلمبه و آکنده از ترکیبات عربی آنها به ویژه تبحر هزل و هجو دهخدا را برمیانگیخت. دهخدا خوب میدانست که در حمله به این عناصر میتواند به شوخطبعی و تیزذهنی مردمانش تکیه کند.»
پس از پایان جنگ جهانی اول، دهخدا از فعالیت سیاسی کنارهگیری کرد و طی سلطنت رضاشاه به طور کامل خود را وقف کارهای علمی و ادبی و تحقیقی کرد. او مدتی ریاست دفتر وزارت معارف و پس از آن ریاست تفتیش وزارت عدلیه را عهدهدار شد.
در سال ۱۳۰۶ دهخدا ریاست مدرسه سیاسی را که به مدرسه عالی حقوق و علوم سیاسی تغییر نام یافته بود بر عهده گرفت و تا ۱۳۳۰ در این پست باقی ماند. در همین سال از خدمات دولتی بازنشسته شد و یکسره به کار «لغتنامه» پرداخت.
درباره او بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/ali-akbar-dehkhoda/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ادبیات
#دهخدا
@Tavaana_TavaanaTech
«یاد آر ز شمع مرده یاد آر!»
علیاکبر دهخدا در ۷ اسفندماه ۱۳۳۴ در سن ۷۷ سالگی در خانه مسکونی خود در خیابان ایرانشهر تهران دار فانی را وداع گفت. پیکر او در ابن بابویه و در مقبره خانوادگی به خاک سپرده شد.
پس از درگذشت دهخدا، خانهاش تبدیل به دبستانی به نام خودش شد؛ جمهوری اسلامی نام دهخدا را تاب نیاورد و نام او را از این دبستان حذف کرد.
علامه علیاکبر دهخدا را شاید کمتر ایرانیای باشد که نشناسد. نام «لغت» گره خورده است با اثر سترگ «لغتنامه دهخدا».
«چرند و پرند» در قالب داستان کوتاه، اعلامیه و گزارش خبری و مانند این منتشر میشد. «قطعههای چرند و پرند دهخدا نه تنها نوع (genre) جدیدی به ادبیات فارسی افزودند، بلکه سبک نگارش تازهای نیز آفریدند که نویسندگان بعدی با اشتیاق اقتباس کردند و هنوز هم دارای نفوذ شایان است.
طنز دهخدا به راستی تازگی داشت چون نه تنها نهادهای پابرجا را به باد تمسخر میگرفت، بلکه معیاری هم برای واقعگرایی اجتماعی - در نثر نه شعر- به دست میداد. دهخدا با رشادت و بدون انگیزهی شخصی این سلاح جدید را به کار بست و تمامی عناصری را که در نظر آزادیخواهان عصر سد راه پیشرفت جامعه بودند مسخره و رسوا کرد: از حمله محمدعلی شاه که سرگرم توطئه بود تا مشروطیتی را که پدرش همین اواخر توشیح کرده بود براندازد؛ درباریان و وزیران فاسد که به ظاهر مجلس ملی را میستودند ولی در باطن میکوشیدند مصوبات آنرا خنثا سازند؛ و آخوندهای متعصب که زبان قلمبهسلمبه و آکنده از ترکیبات عربی آنها به ویژه تبحر هزل و هجو دهخدا را برمیانگیخت. دهخدا خوب میدانست که در حمله به این عناصر میتواند به شوخطبعی و تیزذهنی مردمانش تکیه کند.»
پس از پایان جنگ جهانی اول، دهخدا از فعالیت سیاسی کنارهگیری کرد و طی سلطنت رضاشاه به طور کامل خود را وقف کارهای علمی و ادبی و تحقیقی کرد. او مدتی ریاست دفتر وزارت معارف و پس از آن ریاست تفتیش وزارت عدلیه را عهدهدار شد.
در سال ۱۳۰۶ دهخدا ریاست مدرسه سیاسی را که به مدرسه عالی حقوق و علوم سیاسی تغییر نام یافته بود بر عهده گرفت و تا ۱۳۳۰ در این پست باقی ماند. در همین سال از خدمات دولتی بازنشسته شد و یکسره به کار «لغتنامه» پرداخت.
درباره او بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/ali-akbar-dehkhoda/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ادبیات
#دهخدا
@Tavaana_TavaanaTech