This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دعوت شاهین نجفی از
پارسا قبادی (آسیب دیده چشم)
و مادر ابوالفضل امیرعطایی
(از کشته شدگان خیزش انقلابی)
۳۱ می ۱۴۰۳، در کنسرت شهر هامبورگ.
#پارسا_قبادي
#ابوالفضل_امیرعطایی
#شاهین_نجفی
#چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پارسا قبادی (آسیب دیده چشم)
و مادر ابوالفضل امیرعطایی
(از کشته شدگان خیزش انقلابی)
۳۱ می ۱۴۰۳، در کنسرت شهر هامبورگ.
#پارسا_قبادي
#ابوالفضل_امیرعطایی
#شاهین_نجفی
#چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«کاشت درخت انار در سالروز تولد محمد حسین عرفان به یاد جان باختگان آبان و جان باختگان راه حق و آزادی
باشد که این درخت راوی رشادت قهرمانان وطن برای آیندگان باشد.»
جاویدنام محمد حسین عرفان در زمان آسیبدیدن چشمانش ۲۴ سال داشت.
در آبان ۹۸ و در فردیس شهر کرج در اعترضات به گرانی بنزین، برق منطقه قطع شده بود و نیروهای سرکوبگر یگان ویژه با موتور به مردم حملهور شده بودند، مردم در حال فرار بودند.
دو دختر روی زمین و زیر مشت و لگد مامورها بودند که محمدحسین با چند نفر دیگر به کمک آنها میروند که با شلیک مستقیم ساچمه از ناحیه دو چشم و سر و صورت آسیب میبیند. چشم چپ بینایی را کامل از دست میدهد و چشم راست با وجود بینایی ۳۰ درصدی به مرور زمان ضعیفتر میشود.
محمدحسین در اعترضات ۱۴۰۱ نیز با همان بینایی محدود به خیابان آمد و بارها کتک خورد تا نهایتا چشمانش عفونت کرد و در ۳۰ بهمن ماه ۱۴۰۲ در سن ۲۹ سالگی در بیمارستان به علت ورود عفونت در خون، جان خود را از دست داد و در سوم اسفند به خاک سپرده شد.
نیروهای امنیتی در آبان ۹۸ در بیمارستان محمدحسین را تحت فشار قرار میدهند و پس از آن با گرفتن برگه رضایت حق هر گونه شکایت را از او میگیرند و در چهلم وی با حضور بر مزار او با فشار بر خانواده، جو را امنیتی میکنند.
محمد در شرف ازدواج بود و به جای لباس دامادی در جشن عروسی، لباس خواستگاری او در کنار قاب عکس مراسم سوگواری او قرار گرفت.
او بر روی تصاویری از چشمانش نوشته بود.
«قیمت چشم تو چند است که در کشور من، هر چه مرغوب و نفیس است، بهایش جان است»
او در کار تاسیساتی شاغل بود.
یادش گرامی باد
#محمد_حسین_عرفان #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
باشد که این درخت راوی رشادت قهرمانان وطن برای آیندگان باشد.»
جاویدنام محمد حسین عرفان در زمان آسیبدیدن چشمانش ۲۴ سال داشت.
در آبان ۹۸ و در فردیس شهر کرج در اعترضات به گرانی بنزین، برق منطقه قطع شده بود و نیروهای سرکوبگر یگان ویژه با موتور به مردم حملهور شده بودند، مردم در حال فرار بودند.
دو دختر روی زمین و زیر مشت و لگد مامورها بودند که محمدحسین با چند نفر دیگر به کمک آنها میروند که با شلیک مستقیم ساچمه از ناحیه دو چشم و سر و صورت آسیب میبیند. چشم چپ بینایی را کامل از دست میدهد و چشم راست با وجود بینایی ۳۰ درصدی به مرور زمان ضعیفتر میشود.
محمدحسین در اعترضات ۱۴۰۱ نیز با همان بینایی محدود به خیابان آمد و بارها کتک خورد تا نهایتا چشمانش عفونت کرد و در ۳۰ بهمن ماه ۱۴۰۲ در سن ۲۹ سالگی در بیمارستان به علت ورود عفونت در خون، جان خود را از دست داد و در سوم اسفند به خاک سپرده شد.
نیروهای امنیتی در آبان ۹۸ در بیمارستان محمدحسین را تحت فشار قرار میدهند و پس از آن با گرفتن برگه رضایت حق هر گونه شکایت را از او میگیرند و در چهلم وی با حضور بر مزار او با فشار بر خانواده، جو را امنیتی میکنند.
محمد در شرف ازدواج بود و به جای لباس دامادی در جشن عروسی، لباس خواستگاری او در کنار قاب عکس مراسم سوگواری او قرار گرفت.
او بر روی تصاویری از چشمانش نوشته بود.
«قیمت چشم تو چند است که در کشور من، هر چه مرغوب و نفیس است، بهایش جان است»
او در کار تاسیساتی شاغل بود.
یادش گرامی باد
#محمد_حسین_عرفان #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پارسا قبادی، از مصدومان شلیک عامدانه به چشمها، در جریان انقلاب زن زندگی آزادی است.
او با انتشار استوریهایی از ناراحتیهای جسمی خود نوشته است از اینکه پس از گذشت یک سال و نیم، هنوز سردرد دارد و تازه متوجه شده که به جای ۷ گلوله ۱۰ گلوله ساچمهای در بدنش وجود دارد. از عملهایی که باید انجام شود.
ما را به خاطر بیاور آن زمان که جوانانی بودیم در جستجوی آزادی
آیدی اینستاگرام پارسا قبادی
@parsa.ghobadi.83
#پارسا_قبادی #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او با انتشار استوریهایی از ناراحتیهای جسمی خود نوشته است از اینکه پس از گذشت یک سال و نیم، هنوز سردرد دارد و تازه متوجه شده که به جای ۷ گلوله ۱۰ گلوله ساچمهای در بدنش وجود دارد. از عملهایی که باید انجام شود.
ما را به خاطر بیاور آن زمان که جوانانی بودیم در جستجوی آزادی
آیدی اینستاگرام پارسا قبادی
@parsa.ghobadi.83
#پارسا_قبادی #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
متین منانی، جوان رعنا و هنرمندی که در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ از ناحیه هر دو چشم آسیب دید.
او این روزها با امید به زندگی علاوه بر روند درمانی، خود را سرگرم هنر کرده است در پست در اینستاگرام خود ما را مهمان هنر نوازندگی و خوانندگی خود میکند.
متین منانی در سن ۲۵ سالگی در شهر ساری، شب ۲۹ شهریور .در سرکوب نیروهای امنیتی، مورد هدف قرار گرفت.
شدت جراحات و تعداد ساچمههایی که وارد بدن متین شد چنان زیاد بوده که چشم، گردن، سروصورت، قفسه سینه و اندام تحتانی او به شدت آسیب دید، اما بیشترین آسیب به دو چشم متین وارد شد..
که در نهایت موجب از دست رفتن بینایی هر دو چشم او شد.
متین پس از آسیب پیج آنلاین شاپ راهاندازی کرد و کمک هزینههای درمان خود را فراهممیکند که حمایت شما هموطنان باعث دلگرمی او خواهد بود.
به گفته کاوه وکیل او «در شب حادثه چند شهروند متین را با صورتی خونآلود به بیمارستان امیر مازندرانی ساری برده، اما نگهبانی بیمارستان مانع از ورود و پذیرش وی میشود.»
متین عملهای جراحی زیادی انجام داده اما نه بینایی او برگشت و نه همه ساچمهها از بدنش خارج شده است.
پیام درفشان، وکیل دادگستری و از وکلای حقوق بشری درباره طرح شکایت و دادخواهی از سوی افراد آسیبدیده، میگوید: «خانواده کشتهشدگان و اشخاص آسیبدیده باید بدون هرگونه هراس طرح شکایت قانونی کرده و با قاطعیت آن را پیگیری کنند.»
به گفته او، «متاسفانه در مراجعات خانوادهها مشخص شده، که اشخاصی با ایجاد جو روانی غلط و هراسافکنی بهطور عمدی، هرگونه طرح شکایت قانونی از سوی خانوادهها را علامت بیان عناد و رویارویی با کل حکومت نظام جمهوری اسلامی وانمود ساخته و شهروندان را حتی از طرح و انعکاس مساله به مراجع قضائی برحذر میدارند.»
از صفحه چشم برای آزادی
#متین_منانی #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او این روزها با امید به زندگی علاوه بر روند درمانی، خود را سرگرم هنر کرده است در پست در اینستاگرام خود ما را مهمان هنر نوازندگی و خوانندگی خود میکند.
متین منانی در سن ۲۵ سالگی در شهر ساری، شب ۲۹ شهریور .در سرکوب نیروهای امنیتی، مورد هدف قرار گرفت.
شدت جراحات و تعداد ساچمههایی که وارد بدن متین شد چنان زیاد بوده که چشم، گردن، سروصورت، قفسه سینه و اندام تحتانی او به شدت آسیب دید، اما بیشترین آسیب به دو چشم متین وارد شد..
که در نهایت موجب از دست رفتن بینایی هر دو چشم او شد.
متین پس از آسیب پیج آنلاین شاپ راهاندازی کرد و کمک هزینههای درمان خود را فراهممیکند که حمایت شما هموطنان باعث دلگرمی او خواهد بود.
به گفته کاوه وکیل او «در شب حادثه چند شهروند متین را با صورتی خونآلود به بیمارستان امیر مازندرانی ساری برده، اما نگهبانی بیمارستان مانع از ورود و پذیرش وی میشود.»
متین عملهای جراحی زیادی انجام داده اما نه بینایی او برگشت و نه همه ساچمهها از بدنش خارج شده است.
پیام درفشان، وکیل دادگستری و از وکلای حقوق بشری درباره طرح شکایت و دادخواهی از سوی افراد آسیبدیده، میگوید: «خانواده کشتهشدگان و اشخاص آسیبدیده باید بدون هرگونه هراس طرح شکایت قانونی کرده و با قاطعیت آن را پیگیری کنند.»
به گفته او، «متاسفانه در مراجعات خانوادهها مشخص شده، که اشخاصی با ایجاد جو روانی غلط و هراسافکنی بهطور عمدی، هرگونه طرح شکایت قانونی از سوی خانوادهها را علامت بیان عناد و رویارویی با کل حکومت نظام جمهوری اسلامی وانمود ساخته و شهروندان را حتی از طرح و انعکاس مساله به مراجع قضائی برحذر میدارند.»
از صفحه چشم برای آزادی
#متین_منانی #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
افشین امامی، یکی دیگر از مصدومان و آسیبدیدگان شلیک عامدانه به چشمها در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ است.
او اهل کامیاران استان سنندج است و هنگام مصدومشدن، ۲۸ سال سن داشت.
مردم شهر کامیاران در اعتراض به قتل حکومتی مهسا امینی به همراه دیگر شهرهای کشور در همان روزهای نخستین قیام، به صحنه خیابان آمدند.
در تاریخ ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۱، افشین به همراه چند نفر از دوستانش سوار بر ماشین به سمت خانه در حرکت بودند، خیابان در آن شب شلوغ نبود اما چند زن روسری از سر برداشته بودند و در خیابان شعار میدادند.
ناگهان مامورهای سرکوبگر به سمت آنها حملهور شدند و با گاز اشکآور به سمت آنها شلیک کردند. یکی از دختران که مشکل تنفسی داشت به زمین افتاد. افشین و دوستانش او را سوار ماشین کردند تا نجات دهند.
با شنیده شدن صدای شلیک، مردم بسیاری به خیابان آمدند و همین اتفاق باعث اتحاد و دلگرمی مردم شد. تعدادی از بسیجیها از پایگاه بسیج مسجد محمد رسولالله که در آن نزدیکی بود به سمت مردم با گلوله مستقیم شلیک کردند که باعث جان باختن جاویدنام فواد محمدی شد.
افشین همراه چند نفر در تلاش برای جابهجایی پیکر او بودند که دو سرکوبگر با اسلحه وینچستر به سمت آنها شروع به شلیک کردند و از فاصله حدود ده متری افشین از ناحیه سر و صورت مورد اصابت ساچمه قرار گرفت. یکی از ساچمهها باعث آسیبدیدن چشم چپ او شد. دوستانش با کمک مردم او را به بیمارستان بردند.
او تا کنون ۴ عمل جراحی چشم داشت و ساچمه همچنان در پشت چشم مانده است و آسیب عصب چشم مهمترین دلیل برای عدم بینایی اوست که در حد سایه و تقریبا نزدیک به صفر می باشد.
افشین تعمیرکار ماشین است و آسیب چشم باعث سختیها و مشکلاتی در کارش شده است.
او متاهل است و بزودی پدر میشود.
برای درمان و خانواده او بهترین آرزوها را داریم.
باشد که نسلهای آینده ایرانمان در سرزمینی آزاد و آباد چشم به جهان بگشایند.
از صفحه چشم برای آزادی
شعر و خوانش: شکوه نام ایرانی شکسته"
علیرضا جعفری ( آزادی)
#چشم_برای_آزادی
#افشین_امامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او اهل کامیاران استان سنندج است و هنگام مصدومشدن، ۲۸ سال سن داشت.
مردم شهر کامیاران در اعتراض به قتل حکومتی مهسا امینی به همراه دیگر شهرهای کشور در همان روزهای نخستین قیام، به صحنه خیابان آمدند.
در تاریخ ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۱، افشین به همراه چند نفر از دوستانش سوار بر ماشین به سمت خانه در حرکت بودند، خیابان در آن شب شلوغ نبود اما چند زن روسری از سر برداشته بودند و در خیابان شعار میدادند.
ناگهان مامورهای سرکوبگر به سمت آنها حملهور شدند و با گاز اشکآور به سمت آنها شلیک کردند. یکی از دختران که مشکل تنفسی داشت به زمین افتاد. افشین و دوستانش او را سوار ماشین کردند تا نجات دهند.
با شنیده شدن صدای شلیک، مردم بسیاری به خیابان آمدند و همین اتفاق باعث اتحاد و دلگرمی مردم شد. تعدادی از بسیجیها از پایگاه بسیج مسجد محمد رسولالله که در آن نزدیکی بود به سمت مردم با گلوله مستقیم شلیک کردند که باعث جان باختن جاویدنام فواد محمدی شد.
افشین همراه چند نفر در تلاش برای جابهجایی پیکر او بودند که دو سرکوبگر با اسلحه وینچستر به سمت آنها شروع به شلیک کردند و از فاصله حدود ده متری افشین از ناحیه سر و صورت مورد اصابت ساچمه قرار گرفت. یکی از ساچمهها باعث آسیبدیدن چشم چپ او شد. دوستانش با کمک مردم او را به بیمارستان بردند.
او تا کنون ۴ عمل جراحی چشم داشت و ساچمه همچنان در پشت چشم مانده است و آسیب عصب چشم مهمترین دلیل برای عدم بینایی اوست که در حد سایه و تقریبا نزدیک به صفر می باشد.
افشین تعمیرکار ماشین است و آسیب چشم باعث سختیها و مشکلاتی در کارش شده است.
او متاهل است و بزودی پدر میشود.
برای درمان و خانواده او بهترین آرزوها را داریم.
باشد که نسلهای آینده ایرانمان در سرزمینی آزاد و آباد چشم به جهان بگشایند.
از صفحه چشم برای آزادی
شعر و خوانش: شکوه نام ایرانی شکسته"
علیرضا جعفری ( آزادی)
#چشم_برای_آزادی
#افشین_امامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«هر روز یک فرد تازه از آسیبدیدههای شلیک عامدانه به چشمها کشف میشود و هنوز افراد بسیاری ناشناخته ماندهاند.
مجید موافق، اهل تهران که در کرج مورد اصابت ساچمه قرار گرفت، یکی دیگر از مصدومان چشم است.
او به همراه همسرش در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ همان روزی که جاویدنام حدیث نجفی توسط نیروهای سرکوبگر کشته شد، در اعتراضات به قتل حکومتی مهسا امینی به خیابان آمدند.
یکی از دوستان آنها در پشت مامورها جا مانده بود و آنها که نگرانش بودند به آن سمت حرکت کردند.
جمعیت در آن لحظه نزدیک به ۴۰۰ نفر بود و به صورت مسالمتآمیز فقط شعار میدادند. حدود ۲۰ موتور سوار سرکوبگر مسلح به سمت آنها با گلوله گاز اشکآور و بمب های صوتی حملهور شدند.
مجید دستش را به نشانه اعتراض به سمت یکی از ماموران که اسلحه شاتگان با گلوله ساچمهای دارد، دراز میکند و چند ثانیه بعد، آن سرکوبگر او را هدف میگیرد و به سمتش شلیک میکند.
آقای موافق از ناحیه بدن، سر و چشم چپ آسیب جدی میبیند.
به سمت مردم بر میگردد و به پارکینگی در آن حوالی میرود. دستانش را روی چشم غرق در خون میگذارد و از آنجا به همراه همسر خود به سه درمانگاه مراجعه میکند که از پذیرش او خودداری میکنند و در نهایت به بیمارستان فارابی رفته و رسیدگیهای اولیه به چشم او انجام میشود.
پس از آن به بیمارستان سینا برای اسکن مغز میرود.
شب دو مامور برای شناسایی افرادی که در اعتراضات آسیب دیدهاند به بیمارستان سینا میآیند.
مجید و همراهش به درخواست خود از بیمارستان مرخص میشود
۷۰ درصد بینایی چشم او از بین رفته است.
او حدود یکسال است که در ترکیه زندگی میکند و خطر دیپورت او را تهدید میکند.
از آقای موافق میپرسم زمانی که دختر او با چشم کبود پدر مواجه میشود چه واکنشی نشان میدهد که با کمی مکث پاسخ میدهد چهره دختر یازده سالهاش را از یاد نمیبرد که با غم و اندوه او را در آغوش میگیرد و گریه میکند.
و از شرایط روحی دخترش میگوید که امکان استفاده از روانشناس در ترکیه را ندارد و همچنان با دیدن موتور احساس خطر میکند.
تمام تصاویری که در این ویدئو کار شده است توسط آقای موافق در اعتراضات کرج گرفته شده است.»
از صفحه چشم برای آزادی
#چشم_برای_آزادی #مجید_موافق #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مجید موافق، اهل تهران که در کرج مورد اصابت ساچمه قرار گرفت، یکی دیگر از مصدومان چشم است.
او به همراه همسرش در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ همان روزی که جاویدنام حدیث نجفی توسط نیروهای سرکوبگر کشته شد، در اعتراضات به قتل حکومتی مهسا امینی به خیابان آمدند.
یکی از دوستان آنها در پشت مامورها جا مانده بود و آنها که نگرانش بودند به آن سمت حرکت کردند.
جمعیت در آن لحظه نزدیک به ۴۰۰ نفر بود و به صورت مسالمتآمیز فقط شعار میدادند. حدود ۲۰ موتور سوار سرکوبگر مسلح به سمت آنها با گلوله گاز اشکآور و بمب های صوتی حملهور شدند.
مجید دستش را به نشانه اعتراض به سمت یکی از ماموران که اسلحه شاتگان با گلوله ساچمهای دارد، دراز میکند و چند ثانیه بعد، آن سرکوبگر او را هدف میگیرد و به سمتش شلیک میکند.
آقای موافق از ناحیه بدن، سر و چشم چپ آسیب جدی میبیند.
به سمت مردم بر میگردد و به پارکینگی در آن حوالی میرود. دستانش را روی چشم غرق در خون میگذارد و از آنجا به همراه همسر خود به سه درمانگاه مراجعه میکند که از پذیرش او خودداری میکنند و در نهایت به بیمارستان فارابی رفته و رسیدگیهای اولیه به چشم او انجام میشود.
پس از آن به بیمارستان سینا برای اسکن مغز میرود.
شب دو مامور برای شناسایی افرادی که در اعتراضات آسیب دیدهاند به بیمارستان سینا میآیند.
مجید و همراهش به درخواست خود از بیمارستان مرخص میشود
۷۰ درصد بینایی چشم او از بین رفته است.
او حدود یکسال است که در ترکیه زندگی میکند و خطر دیپورت او را تهدید میکند.
از آقای موافق میپرسم زمانی که دختر او با چشم کبود پدر مواجه میشود چه واکنشی نشان میدهد که با کمی مکث پاسخ میدهد چهره دختر یازده سالهاش را از یاد نمیبرد که با غم و اندوه او را در آغوش میگیرد و گریه میکند.
و از شرایط روحی دخترش میگوید که امکان استفاده از روانشناس در ترکیه را ندارد و همچنان با دیدن موتور احساس خطر میکند.
تمام تصاویری که در این ویدئو کار شده است توسط آقای موافق در اعتراضات کرج گرفته شده است.»
از صفحه چشم برای آزادی
#چشم_برای_آزادی #مجید_موافق #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من عصبانی هستم
دلنوشته متین منانی
@matin.mannani
خوانش الوند
@alvandiranzamin1
ویدیو : متین
(هر دو عزیز از مصدومان شلیک عامدانه به چشم)
«من عصبانیام از کسی که دستور داد تا کسی شلیک کرد.
من عصبانیام از ضاربین که هیچ وقت معرفی نشدند.
من عصبانیام از ندیدن چهره عزیزانم.
من عصبانیام از کشتهشدن رفیقام.
من عصبانیام از بیگناهو بالای دار کشیدن.
من عصبانیام از ماموری که با قلدری واسه توجیه گفتگوست دعوا حلوا پخش نمیکنند.
من عصبانیام از نداشتن حق اعتراض.
من عصبانیام از توهم آزادی شهروندان عادی.
من عصبانیام از واقعیت آزادی دزد و اختلاس.
من عصبانیام از انجمن نابینایان.
من عصبانیام از صدای عصای سفید.
من عصبانیام از مسیرهای پر از چاله چوله.
من عصبانیام از سرب های داخل بدنم.
من عصبانیام از کابوسهای هر شبه و داروهای آرام بخش.
من عصبانیام از درد سر و بدنم.
من عصبانیام از قد خمیده مادرم.
من عصبانیام از خاکستری و سیاه.
من عصبانیام از نوچهای که فکر میکند قدرت دارد.
من عصبانیام از ماموری که دخترامون را میزنه
عصبانیام ولی هنوز ایستادهام.
ایستادهام تا آروم تر شوم.
ادامه میدم تا تماشای نور آزادی.»
#متین_منانی #یاسر_الوندیانی #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #رای_بی_رای #انگشت_در_خون #سیرک_انتخابات #انتصابات #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دلنوشته متین منانی
@matin.mannani
خوانش الوند
@alvandiranzamin1
ویدیو : متین
(هر دو عزیز از مصدومان شلیک عامدانه به چشم)
«من عصبانیام از کسی که دستور داد تا کسی شلیک کرد.
من عصبانیام از ضاربین که هیچ وقت معرفی نشدند.
من عصبانیام از ندیدن چهره عزیزانم.
من عصبانیام از کشتهشدن رفیقام.
من عصبانیام از بیگناهو بالای دار کشیدن.
من عصبانیام از ماموری که با قلدری واسه توجیه گفتگوست دعوا حلوا پخش نمیکنند.
من عصبانیام از نداشتن حق اعتراض.
من عصبانیام از توهم آزادی شهروندان عادی.
من عصبانیام از واقعیت آزادی دزد و اختلاس.
من عصبانیام از انجمن نابینایان.
من عصبانیام از صدای عصای سفید.
من عصبانیام از مسیرهای پر از چاله چوله.
من عصبانیام از سرب های داخل بدنم.
من عصبانیام از کابوسهای هر شبه و داروهای آرام بخش.
من عصبانیام از درد سر و بدنم.
من عصبانیام از قد خمیده مادرم.
من عصبانیام از خاکستری و سیاه.
من عصبانیام از نوچهای که فکر میکند قدرت دارد.
من عصبانیام از ماموری که دخترامون را میزنه
عصبانیام ولی هنوز ایستادهام.
ایستادهام تا آروم تر شوم.
ادامه میدم تا تماشای نور آزادی.»
#متین_منانی #یاسر_الوندیانی #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #رای_بی_رای #انگشت_در_خون #سیرک_انتخابات #انتصابات #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
او که اینچنین با تمام وجود علیه جمهوری اسلامی و ولایت فقیه شعار میدهد، کسی نیست جز کوثر افتخاری، دختر جوان دانشجویی که یک چشمش را جمهوری اسلامی کور کرد.
او حالا همان شعارهایی را که مردم کف خیابانهای ایران میداذند، از عمق جان فریاد میزند. مردمی که دیروز با تحریم انتصابات، همبستگی خود را در برابر همه شعب جمهوری اسلامی نشان دادند.
کوثر ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«امیدمان برای روز آزادی آنچنان محکم و استوار است که هیچ سنگ ریزهای لغزش بر این مسیر نخواهد شد.
ما همه زخم خوردگان حکومتی خون آشام هستیم که ایرانمان را در اسارت گرفته است.
ما همه فریادی مشترکیم،
فریاد #نه_به_جمهوري_اسلامي و پا پس نخواهیم کشید.
برلین مقابل سفارت جمهوری اسلامی»
- واقعه بزرگ نهم تیر ماه نشان داد که حتی اصلاحطلبان با خاتمی و ظریفشان بیایند، حتی اگر کروبی رای دهد، مردم به جمهوری اسلامی «نه» میگویند. این افراد و حتی برخی استادان دانشگاه که از پزشکیان حمایت کردند (حتی آنها که در جنبش مهسا سیاه پوشیدند و اخراج شدند) هم دیگر «گروه مرجع» نیستند. بلکه زندانیان سیاسی، خانوادههای داذخواه، مصدومان چشم و گروههای برانداز هستند که در حال حاضر مورد اعتماد مردمند و این یک سرمایه اجتماعی است.
مهم تیر ۱۴۰۳ روز «نه» بزرگ به جمهوری اسلامی بود.
#کوثر_افتخاری #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #سیرک_انتخابات #رای_بی_رای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او حالا همان شعارهایی را که مردم کف خیابانهای ایران میداذند، از عمق جان فریاد میزند. مردمی که دیروز با تحریم انتصابات، همبستگی خود را در برابر همه شعب جمهوری اسلامی نشان دادند.
کوثر ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«امیدمان برای روز آزادی آنچنان محکم و استوار است که هیچ سنگ ریزهای لغزش بر این مسیر نخواهد شد.
ما همه زخم خوردگان حکومتی خون آشام هستیم که ایرانمان را در اسارت گرفته است.
ما همه فریادی مشترکیم،
فریاد #نه_به_جمهوري_اسلامي و پا پس نخواهیم کشید.
برلین مقابل سفارت جمهوری اسلامی»
- واقعه بزرگ نهم تیر ماه نشان داد که حتی اصلاحطلبان با خاتمی و ظریفشان بیایند، حتی اگر کروبی رای دهد، مردم به جمهوری اسلامی «نه» میگویند. این افراد و حتی برخی استادان دانشگاه که از پزشکیان حمایت کردند (حتی آنها که در جنبش مهسا سیاه پوشیدند و اخراج شدند) هم دیگر «گروه مرجع» نیستند. بلکه زندانیان سیاسی، خانوادههای داذخواه، مصدومان چشم و گروههای برانداز هستند که در حال حاضر مورد اعتماد مردمند و این یک سرمایه اجتماعی است.
مهم تیر ۱۴۰۳ روز «نه» بزرگ به جمهوری اسلامی بود.
#کوثر_افتخاری #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #سیرک_انتخابات #رای_بی_رای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یاسر الوندیانی از مصدومان چشم در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در این ویدیو از هموطنان میخواهد که باید از جمهوری اسلامی گذر کنیم و فریب بازی جمهوری اسلامی را نخوریم.
او میگوید خانه از پایبست ویران است، خواجه در بند نقش ایوان است.
جمهوری اسلامی ۴۵ سال فرصت داشت که جامعه را به سمت و سوی پیشرفت و آبادانی ببرد، ولی مسیری کاملا خلاف آن را پیمود.
یاسر الوندیانی متولد ۱۳۶۷، هنرمند فعال در زمینه منبت، قلمزنی و گچبری است. او دارای سابقه ورزشی در رشتههای کشتی، سنگنوردی و ووشو و دارای عناوین استانی و کشوری است.
این هموطن ۳۴ ساله، در اواخر شهریور ۱۴۰۱ از ناحیه چشم با اصابت سه ساچمه آسیب دید و یکی از چشمانش بیناییاش را به طور کامل از دست داده است.
#سیرک_انتخابات #رای_بی_رای #انتصابات
#یاسر_الوندیانی #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او میگوید خانه از پایبست ویران است، خواجه در بند نقش ایوان است.
جمهوری اسلامی ۴۵ سال فرصت داشت که جامعه را به سمت و سوی پیشرفت و آبادانی ببرد، ولی مسیری کاملا خلاف آن را پیمود.
یاسر الوندیانی متولد ۱۳۶۷، هنرمند فعال در زمینه منبت، قلمزنی و گچبری است. او دارای سابقه ورزشی در رشتههای کشتی، سنگنوردی و ووشو و دارای عناوین استانی و کشوری است.
این هموطن ۳۴ ساله، در اواخر شهریور ۱۴۰۱ از ناحیه چشم با اصابت سه ساچمه آسیب دید و یکی از چشمانش بیناییاش را به طور کامل از دست داده است.
#سیرک_انتخابات #رای_بی_رای #انتصابات
#یاسر_الوندیانی #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جان فدای پرچمت ای جلوهٔ سبز بهار!
سرزمین خسته امّا تا ابد پر افتخار!
چشم در راه شکوه و عزتت بودم، وطن!
کور گشتم تا نبینم روزگارت در غبار
چشمهایم شد فدای لحظهٔ آزادیت
تا گذارد دشمنت، ای خاک من! پا در فرار
چشمهایم را پر از خون کردهاند امّا هنوز
جز به آزادی، دلم هرگز نمیگیرد قرار
میرسد وقت طلوع صبح، بعد از تیرگی
میدمد خورشید آزادی پس از این انتظار
ای که ماندی در میان آتش ظلم و ستم!
دست در دستم بنه تا بگذریم از این حصار
نیست خالی این وطن از پهلوان، هر گوشهای
سام و گودرز است و آرش هست و هم اسفندیار
ای برادر! رستم این قصهٔ شاهانه باش
رخش مدّتهاست در این خاک میجوید سوار
علی رضا جعفری(آزادی)
سپاس از آقای جعفری، بابت ارسال شعر و ویدیو
#یاری_مدنی_توانا #چشم_برای_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
جان فدای پرچمت ای جلوهٔ سبز بهار!
سرزمین خسته امّا تا ابد پر افتخار!
چشم در راه شکوه و عزتت بودم، وطن!
کور گشتم تا نبینم روزگارت در غبار
چشمهایم شد فدای لحظهٔ آزادیت
تا گذارد دشمنت، ای خاک من! پا در فرار
چشمهایم را پر از خون کردهاند امّا هنوز
جز به آزادی، دلم هرگز نمیگیرد قرار
میرسد وقت طلوع صبح، بعد از تیرگی
میدمد خورشید آزادی پس از این انتظار
ای که ماندی در میان آتش ظلم و ستم!
دست در دستم بنه تا بگذریم از این حصار
نیست خالی این وطن از پهلوان، هر گوشهای
سام و گودرز است و آرش هست و هم اسفندیار
ای برادر! رستم این قصهٔ شاهانه باش
رخش مدّتهاست در این خاک میجوید سوار
علی رضا جعفری(آزادی)
سپاس از آقای جعفری، بابت ارسال شعر و ویدیو
#یاری_مدنی_توانا #چشم_برای_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech