«با محمد حسینی(معترض اعدام شده در روز شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱) در زندان کرج ملاقات کردم، روایتش همه اشک بود.
از شکنجه، ضرب وشتم با چشم و دست و پای بسته، تا لگد به سر و بیهوشی، از میله آهنی به کف پا و شوکر در قسمتهای مختلف بدن.»
این یکی از توییتهای علی شریفزاده اردکانی (تصویر موجود)، وکیل سیدمحمد حسینی است که در روز شنبه ۱۷ دی اعدام شد.
او پس از انتشار مطالب درباره شکنجه و ناعادلانه بودن اعدام موکلش، از سوی دادستانی به شعبه ۷ بازپرسی کرج احضار شده است. مصداق اتهامات او،
اطلاعرسانی درباره وضعیت موکل خود بوده است.
این وکیل، پس از احضار و دریافت محکومیت، با وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.
با شروع خیزش سراسری مردم ایران، بیش از ۴۰ وکیل احضار و با بازداشت شدهاند، این وکلای بازداشتی، در کنار مردم معترض بوده و تلاش کردهاند به آنها پشتیبانی حقوقی لازم را برسانند
@daadbaan2021
#وکیل_باشرافت #علی_شریف_زاده #محمد_حسینی #مهسا_امینی #ژینا_امینی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«با محمد حسینی(معترض اعدام شده در روز شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱) در زندان کرج ملاقات کردم، روایتش همه اشک بود.
از شکنجه، ضرب وشتم با چشم و دست و پای بسته، تا لگد به سر و بیهوشی، از میله آهنی به کف پا و شوکر در قسمتهای مختلف بدن.»
این یکی از توییتهای علی شریفزاده اردکانی (تصویر موجود)، وکیل سیدمحمد حسینی است که در روز شنبه ۱۷ دی اعدام شد.
او پس از انتشار مطالب درباره شکنجه و ناعادلانه بودن اعدام موکلش، از سوی دادستانی به شعبه ۷ بازپرسی کرج احضار شده است. مصداق اتهامات او،
اطلاعرسانی درباره وضعیت موکل خود بوده است.
این وکیل، پس از احضار و دریافت محکومیت، با وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.
با شروع خیزش سراسری مردم ایران، بیش از ۴۰ وکیل احضار و با بازداشت شدهاند، این وکلای بازداشتی، در کنار مردم معترض بوده و تلاش کردهاند به آنها پشتیبانی حقوقی لازم را برسانند
@daadbaan2021
#وکیل_باشرافت #علی_شریف_زاده #محمد_حسینی #مهسا_امینی #ژینا_امینی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
عباس واحدیان شاهرودی؛ ۶ ماه ممنوع از تماس و ملاقات!
امروز شنبه ۸ بهمن، بار دیگر هنگامه واحدیان شاهرودی فرزند عباس واحدیان شاهرودی به زندان وکیلآباد مشهد، جهت ملاقات با پدرش، مراجعه کرده و با در بسته مواجه شده...
این خانواده در حالی ۱۳همین روز بیخبری از عباس واحدیان شاهرودی را سپری میکنند، که در این مدت، تماسهایی داشتند از زندانیان بند عمومی در مورد ضرب و شتم و آسیب جسمی به او...
امروز در مراجعه هنگامه واحدیان شاهرودی، مسئولان زندان از تداوم تنبیه عباس واحدیان شاهرودی و ممنوعیت از تماس و ملاقات تا تاریخ ۱۴۰۲/۳/۲ خبر دادند!
۶ ماه ممنوع از ابتداییترین حق یک زندانی، و هیچ کسی هم بابت این ممنوعیت تنبیهی، پاسخگوی خانواده نگران واحدیان شاهرودی نیست.
شایان ذکر است عباس واحدیان شاهرودی پیش از انتقال به زندان وکیلآباد مشهد، مدت ۷ ماه در سلول انفرادی در بازداشتگاه اداره اطلاعات مشهد محبوس بود، او به شدت از ناحیه فک و دندان بیمار است و هیچگونه رسیدگی پزشکی به او نشده است.
هنگامه واحدیان شاهرودی در توییت خود نوشته خانواده واحدیان شاهرودی در صورت ادامه این روند، دست به تحصن در مقابل زندان خواهند زد.
avshahroodi
#عباس_واحدیان_شاهرودی #مهسا_امینی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #وکیل_آباد_مشهد #بیانیه۱۴ #جشن_سده #نه_به_اعدام #نه_به_خامنه_ای #یاری_حقوقی_توانا #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
امروز شنبه ۸ بهمن، بار دیگر هنگامه واحدیان شاهرودی فرزند عباس واحدیان شاهرودی به زندان وکیلآباد مشهد، جهت ملاقات با پدرش، مراجعه کرده و با در بسته مواجه شده...
این خانواده در حالی ۱۳همین روز بیخبری از عباس واحدیان شاهرودی را سپری میکنند، که در این مدت، تماسهایی داشتند از زندانیان بند عمومی در مورد ضرب و شتم و آسیب جسمی به او...
امروز در مراجعه هنگامه واحدیان شاهرودی، مسئولان زندان از تداوم تنبیه عباس واحدیان شاهرودی و ممنوعیت از تماس و ملاقات تا تاریخ ۱۴۰۲/۳/۲ خبر دادند!
۶ ماه ممنوع از ابتداییترین حق یک زندانی، و هیچ کسی هم بابت این ممنوعیت تنبیهی، پاسخگوی خانواده نگران واحدیان شاهرودی نیست.
شایان ذکر است عباس واحدیان شاهرودی پیش از انتقال به زندان وکیلآباد مشهد، مدت ۷ ماه در سلول انفرادی در بازداشتگاه اداره اطلاعات مشهد محبوس بود، او به شدت از ناحیه فک و دندان بیمار است و هیچگونه رسیدگی پزشکی به او نشده است.
هنگامه واحدیان شاهرودی در توییت خود نوشته خانواده واحدیان شاهرودی در صورت ادامه این روند، دست به تحصن در مقابل زندان خواهند زد.
avshahroodi
#عباس_واحدیان_شاهرودی #مهسا_امینی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #وکیل_آباد_مشهد #بیانیه۱۴ #جشن_سده #نه_به_اعدام #نه_به_خامنه_ای #یاری_حقوقی_توانا #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این سخنرانی محمد نجفی در سال ۱۳۹۵ در مراسم زادروز جاویدنام ستار بهشتی در منزل گوهر عشقی است. این سخنرانی مدتی پس از انتشار فایل صوتی آیتالله منتظری در خصوص جنایت کشتار زندانیان در تابستان ۶۷ انجام شده بود.
آقای نجفی بابت این سخنرانی به شش ماه حبس محکوم شده بود. این یکی از اتهامات ایشان بود.
جمهوری اسلامی همواره ادعا میکند که به آزادی بیان ارج مینهد، اما روزنامههای تعطیل شده، کتب سانسور شده و احکام صادر شده بابت سخنرانیها و حتی استوریهای اینستاگرام، خلاف این ادعا را نشان میدهند.
آقای نجفی پس از دی ماه ۹۶ به دلیل افشای برخی قتلهای حکومتی در بازداشتگاههای اراک بازداشت و محکوم شد و از آن زمان مرتب برای او و خانوادهاش پروندهسازی کردهاند. او در زندان دچار سکته شد. برای فرزندش و دیگر اعضای خانوادهاش پروندهسازی کردند. او را چندین ماه ممنوعالتماس کردند و آنگاه حین ملاقات با فرزندش ابلاغیهای با اتهام محاربه و افساد فیالارض به پسرش دادند تا او را بیشتر اذیت کنند.
آقای نجفی فشار خون بالا دارد، بیماری دیابت دارد، سکته قلبی کرده است و حالا در اعتصاب غذا است. کاری که هر زندانی سیاسی برای دفاع از خانوادهاش انجام میدهد.
عناوین اتهامی آقای نجفی و خانوادهاش هیچگونه سنخیتی با عملکرد آنها ندارد. تازه به وکیلش را هم همین اتهامات را زدهاند!!
در پستهایی دیگر به عملکرد غیرقانونی بازپرس پرونده، آرمان دالوند، خواهیم پرداخت...
#محمد_نجفی #وکیل_شجاع #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این سخنرانی محمد نجفی در سال ۱۳۹۵ در مراسم زادروز جاویدنام ستار بهشتی در منزل گوهر عشقی است. این سخنرانی مدتی پس از انتشار فایل صوتی آیتالله منتظری در خصوص جنایت کشتار زندانیان در تابستان ۶۷ انجام شده بود.
آقای نجفی بابت این سخنرانی به شش ماه حبس محکوم شده بود. این یکی از اتهامات ایشان بود.
جمهوری اسلامی همواره ادعا میکند که به آزادی بیان ارج مینهد، اما روزنامههای تعطیل شده، کتب سانسور شده و احکام صادر شده بابت سخنرانیها و حتی استوریهای اینستاگرام، خلاف این ادعا را نشان میدهند.
آقای نجفی پس از دی ماه ۹۶ به دلیل افشای برخی قتلهای حکومتی در بازداشتگاههای اراک بازداشت و محکوم شد و از آن زمان مرتب برای او و خانوادهاش پروندهسازی کردهاند. او در زندان دچار سکته شد. برای فرزندش و دیگر اعضای خانوادهاش پروندهسازی کردند. او را چندین ماه ممنوعالتماس کردند و آنگاه حین ملاقات با فرزندش ابلاغیهای با اتهام محاربه و افساد فیالارض به پسرش دادند تا او را بیشتر اذیت کنند.
آقای نجفی فشار خون بالا دارد، بیماری دیابت دارد، سکته قلبی کرده است و حالا در اعتصاب غذا است. کاری که هر زندانی سیاسی برای دفاع از خانوادهاش انجام میدهد.
عناوین اتهامی آقای نجفی و خانوادهاش هیچگونه سنخیتی با عملکرد آنها ندارد. تازه به وکیلش را هم همین اتهامات را زدهاند!!
در پستهایی دیگر به عملکرد غیرقانونی بازپرس پرونده، آرمان دالوند، خواهیم پرداخت...
#محمد_نجفی #وکیل_شجاع #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا شفاخواه، وکیل داذگستری، در توییتی تجربه خود را در ۵ ماه اخیر، درباره شماری از وکلا این طور نوشته است: «در این ۵ ماه رسیدگی به پروندههای معترضین، دونمایگانی دیدم در لباس وکالت؛
از وکیل تسخیری که میدانست اعدام در انتظار موکلش است و پیشنهاد میداد که ای کاش اعضای بدن اینگونه متهمین بجای اعدام به نیازمندان اهدا شود!
تا وکیلی که فقط برای مطالعه پرونده امنیتی ۲۰۰ میلیون مطالبه کرده بود!»
او در پاسخ به یکی از کامنتهای توییت خود، وکیل محسن شکاری را نیز مثال زد، معترضی که به ناحق به دارآویخته شد.
@daadbaan2021
#مهسا_امینی #محسن_شکاری #وکیل_تسخیری #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
از وکیل تسخیری که میدانست اعدام در انتظار موکلش است و پیشنهاد میداد که ای کاش اعضای بدن اینگونه متهمین بجای اعدام به نیازمندان اهدا شود!
تا وکیلی که فقط برای مطالعه پرونده امنیتی ۲۰۰ میلیون مطالبه کرده بود!»
او در پاسخ به یکی از کامنتهای توییت خود، وکیل محسن شکاری را نیز مثال زد، معترضی که به ناحق به دارآویخته شد.
@daadbaan2021
#مهسا_امینی #محسن_شکاری #وکیل_تسخیری #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
درباره وکیل تسخیری
زندان در ایران در هفتهای که گذشت، ۵۱
در این برنامه با حضور شماری از کارشناسان و کنشگران مدنی به مسئله وکیل تسخیری در ایران پرداخته شد.
این برنامه ۸ اسفند ۱۴۰۱ در کلابهاوس آموزشکده توانا برگزار شد.
https://tavaana.org/irprisons51/
در یوتیوب:
https://youtu.be/TGmwVYSRRW4
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/zo8biwxjvbxl
#زندانی_سیاسی #وکیل_تسخیری #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زندان در ایران در هفتهای که گذشت، ۵۱
در این برنامه با حضور شماری از کارشناسان و کنشگران مدنی به مسئله وکیل تسخیری در ایران پرداخته شد.
این برنامه ۸ اسفند ۱۴۰۱ در کلابهاوس آموزشکده توانا برگزار شد.
https://tavaana.org/irprisons51/
در یوتیوب:
https://youtu.be/TGmwVYSRRW4
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/zo8biwxjvbxl
#زندانی_سیاسی #وکیل_تسخیری #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
زندان در ایران در هفتهای که گذشت، ۵۱ - توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
در این برنامه با حضور شماری از کارشناسان و کنشگران مدنی به مسئله وکیل تسخیری در ایران پرداخته شد. این برنامه ۸ اسفند ۱۴۰۱ در کلابهاوس آموزشکده توانا برگزار شد.
Audio
درباره وکیل تسخیری
زندان در ایران در هفتهای که گذشت، ۵۱
در این برنامه با حضور شماری از کارشناسان و کنشگران مدنی به مسئله وکیل تسخیری در ایران پرداخته شد.
این برنامه ۸ اسفند ۱۴۰۱ در کلابهاوس آموزشکده توانا برگزار شد.
https://tavaana.org/irprisons51/
در یوتیوب:
https://youtu.be/TGmwVYSRRW4
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/zo8biwxjvbxl
#زندانی_سیاسی #وکیل_تسخیری #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زندان در ایران در هفتهای که گذشت، ۵۱
در این برنامه با حضور شماری از کارشناسان و کنشگران مدنی به مسئله وکیل تسخیری در ایران پرداخته شد.
این برنامه ۸ اسفند ۱۴۰۱ در کلابهاوس آموزشکده توانا برگزار شد.
https://tavaana.org/irprisons51/
در یوتیوب:
https://youtu.be/TGmwVYSRRW4
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/zo8biwxjvbxl
#زندانی_سیاسی #وکیل_تسخیری #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام مریم آروین، لباس شب نامزدی فرزندش را بر سر مزار او برد و ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«امشب اولین سالگرد نامزدی مریمم بود
پارسال همین موقعها بود که لباس سفید بختش رو تنش کرد و میچرخید، میگفت مامان؟بهم میاد؟ پارسال همین موقعها بود که صدای خندههاش تو خونمون پیچیده بود.. پارسال همین موقعها بود که بهت گفتم مریمم نمیخوای بری آرایشگاه؟ گفتی نه مامان سادگی خیلی قشنگتره، وقتی با اون لباس سفید و اون دسته گل دیدمت، قند توی دلم آب شد مریمم، یکسال گذشت و حالا من موندم و کفش و لباس و دسته گل خشکیدهات و جای خالیت که داغی شد روی دلم...خیلی حسرتها موند رو دلم مریمم مادر..کاش زمان به عقب برمیگشت؛ اما سیاهدلان زمانه، زمان را نگه داشتهاند و حتی به جلو هم نمیرود...»
@maryam.arvin1372
- دکتر مریم آروین، از وکلایی بود که وکالت معترضان را برعهده داشت، او در جریان خیزش انقلابی در راهروهای دادگاه بازداشت و پس از آزادی کشته شد.
چندی پیش مادر مریم نوشت: «مریم فقط یک هفته بود که نامزد کرده بود. مامور زنی به نام زهرا علیزاده چنان مقنعهاش را کشیده بود و به دستان ظریفش دستبند زده بود که حلقه نامزدیش از دستش پرت شد و در اخر گم شد..مریم بعد از گمشدن حلقهاش خیلی غصه خورد.چون با عشق خریده بودش.
به کدامین گناه با دکتر و وکیل این مملکت این گونه رفتار کردید؟ برای اینکه میخواست پروندههای معترضین یتیم و بیبضاعت رو قبول کنه؟ با اینکه خودش با پای خودش به دادسرا رفته بود. اما قاضی به صورت تلفنی گفته بود دستبند بزنید و تحقیرش کنید بعد بفرستیدش اتاق من...»
دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش انقلابی، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمیتوانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»
بیشتر بخوانید:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/76527
#مریم_آروین #وکیل #وکیل_باشرافت #وکیل_پایه_یک_دادگستری #ظلم_پایدار_نیست #توماج_صالحی_را_آزاد_کنید #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«امشب اولین سالگرد نامزدی مریمم بود
پارسال همین موقعها بود که لباس سفید بختش رو تنش کرد و میچرخید، میگفت مامان؟بهم میاد؟ پارسال همین موقعها بود که صدای خندههاش تو خونمون پیچیده بود.. پارسال همین موقعها بود که بهت گفتم مریمم نمیخوای بری آرایشگاه؟ گفتی نه مامان سادگی خیلی قشنگتره، وقتی با اون لباس سفید و اون دسته گل دیدمت، قند توی دلم آب شد مریمم، یکسال گذشت و حالا من موندم و کفش و لباس و دسته گل خشکیدهات و جای خالیت که داغی شد روی دلم...خیلی حسرتها موند رو دلم مریمم مادر..کاش زمان به عقب برمیگشت؛ اما سیاهدلان زمانه، زمان را نگه داشتهاند و حتی به جلو هم نمیرود...»
@maryam.arvin1372
- دکتر مریم آروین، از وکلایی بود که وکالت معترضان را برعهده داشت، او در جریان خیزش انقلابی در راهروهای دادگاه بازداشت و پس از آزادی کشته شد.
چندی پیش مادر مریم نوشت: «مریم فقط یک هفته بود که نامزد کرده بود. مامور زنی به نام زهرا علیزاده چنان مقنعهاش را کشیده بود و به دستان ظریفش دستبند زده بود که حلقه نامزدیش از دستش پرت شد و در اخر گم شد..مریم بعد از گمشدن حلقهاش خیلی غصه خورد.چون با عشق خریده بودش.
به کدامین گناه با دکتر و وکیل این مملکت این گونه رفتار کردید؟ برای اینکه میخواست پروندههای معترضین یتیم و بیبضاعت رو قبول کنه؟ با اینکه خودش با پای خودش به دادسرا رفته بود. اما قاضی به صورت تلفنی گفته بود دستبند بزنید و تحقیرش کنید بعد بفرستیدش اتاق من...»
دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش انقلابی، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمیتوانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»
بیشتر بخوانید:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/76527
#مریم_آروین #وکیل #وکیل_باشرافت #وکیل_پایه_یک_دادگستری #ظلم_پایدار_نیست #توماج_صالحی_را_آزاد_کنید #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این صدا، صدای جاویدنام مریم آروین است، صدای یک وکیل با شرافت و جوانی پر از آرزو و امید که جمهوری اسلامی او را از خانوادهاش، شاگردانش و ایران گرفت.
جوانی نخبه و زیبا که در همین عمر کوتاهش افتخار آفرید و امروز حتی گرامیداشت یادش تاثیرگذار است.
- دکتر مریم آروین، از وکلایی بود که وکالت معترضان را برعهده داشت، او در جریان خیزش انقلابی در راهروهای دادگاه بازداشت و پس از آزادی کشته شد.
چندی پیش مادر مریم نوشت: «مریم فقط یک هفته بود که نامزد کرده بود. مامور زنی به نام زهرا علیزاده چنان مقنعهاش را کشیده بود و به دستان ظریفش دستبند زده بود که حلقه نامزدیش از دستش پرت شد و در اخر گم شد..مریم بعد از گمشدن حلقهاش خیلی غصه خورد.چون با عشق خریده بودش.
به کدامین گناه با دکتر و وکیل این مملکت این گونه رفتار کردید؟ برای اینکه میخواست پروندههای معترضین یتیم و بیبضاعت رو قبول کنه؟ با اینکه خودش با پای خودش به دادسرا رفته بود. اما قاضی به صورت تلفنی گفته بود دستبند بزنید و تحقیرش کنید بعد بفرستیدش اتاق من...»
دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش انقلابی، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمیتوانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»
قاضی فیلمهای مریم را در اعتراضات را دیده بود. سوم آذر از اطلاعات با مریم تماس گرفتند که برای پاسخ به چند سوال به اداره اطلاعات بیا، مریم ۵ آذر ۱۴۰۱، به دادسرا رفت، پدر و مادر و همسرش هم با او رفتند، مریم را با ضرب و شتم و دستبند بردند، روز بعد مادر مریم را که برای پیگیری کارهای مریم رفتهبود را نیز بازداشت کردند و او را به زندان «کهنشهر» سیرجان بردند.
مادر مریم وارد زندان که میشود، مریم را نیمهبیهوش روی تخت دید، و او در عرض سه هفته، هفت کیلو وزن کم کرده بود. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب آبمیوه میدادند که احتمالا دارو در آن بوده است.
مریم روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده میشد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریهاش از کار افتاد و جان سپرد.
#مریم_آروین #وکیل_پایه_یک_دادگستری #وکیل_باشرافت #استاد #دانشجو #استاد_باسواد #نخبه_های_زندانی #نخبه #ظلم_پایدار_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جوانی نخبه و زیبا که در همین عمر کوتاهش افتخار آفرید و امروز حتی گرامیداشت یادش تاثیرگذار است.
- دکتر مریم آروین، از وکلایی بود که وکالت معترضان را برعهده داشت، او در جریان خیزش انقلابی در راهروهای دادگاه بازداشت و پس از آزادی کشته شد.
چندی پیش مادر مریم نوشت: «مریم فقط یک هفته بود که نامزد کرده بود. مامور زنی به نام زهرا علیزاده چنان مقنعهاش را کشیده بود و به دستان ظریفش دستبند زده بود که حلقه نامزدیش از دستش پرت شد و در اخر گم شد..مریم بعد از گمشدن حلقهاش خیلی غصه خورد.چون با عشق خریده بودش.
به کدامین گناه با دکتر و وکیل این مملکت این گونه رفتار کردید؟ برای اینکه میخواست پروندههای معترضین یتیم و بیبضاعت رو قبول کنه؟ با اینکه خودش با پای خودش به دادسرا رفته بود. اما قاضی به صورت تلفنی گفته بود دستبند بزنید و تحقیرش کنید بعد بفرستیدش اتاق من...»
دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش انقلابی، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمیتوانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»
قاضی فیلمهای مریم را در اعتراضات را دیده بود. سوم آذر از اطلاعات با مریم تماس گرفتند که برای پاسخ به چند سوال به اداره اطلاعات بیا، مریم ۵ آذر ۱۴۰۱، به دادسرا رفت، پدر و مادر و همسرش هم با او رفتند، مریم را با ضرب و شتم و دستبند بردند، روز بعد مادر مریم را که برای پیگیری کارهای مریم رفتهبود را نیز بازداشت کردند و او را به زندان «کهنشهر» سیرجان بردند.
مادر مریم وارد زندان که میشود، مریم را نیمهبیهوش روی تخت دید، و او در عرض سه هفته، هفت کیلو وزن کم کرده بود. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب آبمیوه میدادند که احتمالا دارو در آن بوده است.
مریم روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده میشد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریهاش از کار افتاد و جان سپرد.
#مریم_آروین #وکیل_پایه_یک_دادگستری #وکیل_باشرافت #استاد #دانشجو #استاد_باسواد #نخبه_های_زندانی #نخبه #ظلم_پایدار_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلتنگیهایی که تمامی ندارد...
روزهای مهم سال، مثل شب یلدا، نوروز و جشنهای دیگر که همه ایرانیها خاطراتی خوش از آنها دارند، برای خانوادههای جانباختگان راه آزادی پر از دلتنگی است. عزیزان برومند و غیوری که میتوانستند همچنان نزد خانواده خود باشند، ولی جمهوری اسلامی جانشان را گرفت و خانوادهشان را تا ابد داغدار کرد.
مادر جاویدنام مریم آروین، وکیل مدافع با شرافت، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:
.....
یلدا
سفیدی چشم کودکیست، سیاه،
بر منقار کرکس
یلدا
گیسوان بلند و
خیس مادر من بود
که دسته دسته
بر دست سیاه زمستان
طعمه باد شد
یلدا
عمق زخمهای من است
که با هیچ ضیافتی
سیر نمیشود
یلدا
دردهای
یله شده من است
که سحرشان را سِحر،
کرده اند
یلدا
عشق من بود
به کوتاهی یک قطعه
و یلدا، آه!
آیینهای بود
بر پیشانی غزلم؛
که با مکر انار،
در هم شکست!
یلدا؟
آلزایمر من است
کجا، گذاشتماش؟
محمد ترکمان
#مریم_آروین #وکیل_پایه_یک_دادگستری #وکیل_باشرافت #ظلم_پایدار_نیست #یلدا #یلدا_آقافضلی #شب_یلدا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روزهای مهم سال، مثل شب یلدا، نوروز و جشنهای دیگر که همه ایرانیها خاطراتی خوش از آنها دارند، برای خانوادههای جانباختگان راه آزادی پر از دلتنگی است. عزیزان برومند و غیوری که میتوانستند همچنان نزد خانواده خود باشند، ولی جمهوری اسلامی جانشان را گرفت و خانوادهشان را تا ابد داغدار کرد.
مادر جاویدنام مریم آروین، وکیل مدافع با شرافت، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:
.....
یلدا
سفیدی چشم کودکیست، سیاه،
بر منقار کرکس
یلدا
گیسوان بلند و
خیس مادر من بود
که دسته دسته
بر دست سیاه زمستان
طعمه باد شد
یلدا
عمق زخمهای من است
که با هیچ ضیافتی
سیر نمیشود
یلدا
دردهای
یله شده من است
که سحرشان را سِحر،
کرده اند
یلدا
عشق من بود
به کوتاهی یک قطعه
و یلدا، آه!
آیینهای بود
بر پیشانی غزلم؛
که با مکر انار،
در هم شکست!
یلدا؟
آلزایمر من است
کجا، گذاشتماش؟
محمد ترکمان
#مریم_آروین #وکیل_پایه_یک_دادگستری #وکیل_باشرافت #ظلم_پایدار_نیست #یلدا #یلدا_آقافضلی #شب_یلدا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«این صدا، این نگاه، سرشار از شوق به زندگی است.
در دل بیابان سنگهای زیبای کویر را جمع میکند و با ذوق به همراهش نشان میدهد. نگاهش به زندگی زیبا نبود؟ توجه و خوشحالی نسبت به جزئی ترین زیبایی های پیرامون ،نگرشی آسمانی میخواست که مریم داشت.این نگاه توسط گرگهای بیابان ربوده شد.»
- متن و ویدیویی که مادر جاویدنام مریم آروین منتشر کرد
مریم آروین، وکیل دادگستری که در کنار معترضی ۱۶ ساله ایستاد و در صحن دادگاه، بر دستانش دستبند زدند و زندانیاش کردند و پس از مدتی به طور مشکوکی کشته شد.
دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش سراسری، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمیتوانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»
یک منبع آگاه گفته بود: «قاضی فیلمهای مریم را در اعتراضات را دیده بود. سوم آذر از اطلاعات با مریم تماس گرفتند که برای پاسخ به چند سوال به اداره اطلاعات بیا، مریم ۵ آذر ۱۴۰۱، به دادسرا رفت، پدر و مادر و همسرش هم با او رفتند، مریم را با ضرب و شتم و دستبند بردند، روز بعد مادر مریم را که برای پیگیری کارهای مریم رفتهبود را نیز بازداشت کردند و او را به زندان «کهنشهر» سیرجان بردند.»
به گفته این منبع آگاه: «مادر مریم وارد زندان که میشود، مریم را نیمهبیهوش روی تخت دید، و او در عرض سه هفته، هفت کیلو وزن کم کرده بود. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب آبمیوه میدادند که احتمالا دارو در آن بوده است.»
مریم و مادرش ۲۱ روز در زندان بودند، صفحه منتسب به مریم در اینستاگرام با انتشار تصویری از مانتوی کار مریم نوشت: «این یک مانتوی معمولی نیست، مانتویی که ماموران اطلاعات برای اثبات فیلم مخبران که در اعتراضات از مریم گرفته بودند، وقتی دنبال مانتو بودند مامور زنی به نام زهرا علیزاده که خانه را میگشت، بعد از گشتن دو کمد مانتو، وقتی مانتو را مییابد، داد زد: «یافتم.»
مریم روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده میشد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریهاش از کار افتاد و جان سپرد.
#مریم_آروین #وکیل_پایه_یک_دادگستری #وکیل_باشرافت #ظلم_پایدار_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«این صدا، این نگاه، سرشار از شوق به زندگی است.
در دل بیابان سنگهای زیبای کویر را جمع میکند و با ذوق به همراهش نشان میدهد. نگاهش به زندگی زیبا نبود؟ توجه و خوشحالی نسبت به جزئی ترین زیبایی های پیرامون ،نگرشی آسمانی میخواست که مریم داشت.این نگاه توسط گرگهای بیابان ربوده شد.»
- متن و ویدیویی که مادر جاویدنام مریم آروین منتشر کرد
مریم آروین، وکیل دادگستری که در کنار معترضی ۱۶ ساله ایستاد و در صحن دادگاه، بر دستانش دستبند زدند و زندانیاش کردند و پس از مدتی به طور مشکوکی کشته شد.
دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش سراسری، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمیتوانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»
یک منبع آگاه گفته بود: «قاضی فیلمهای مریم را در اعتراضات را دیده بود. سوم آذر از اطلاعات با مریم تماس گرفتند که برای پاسخ به چند سوال به اداره اطلاعات بیا، مریم ۵ آذر ۱۴۰۱، به دادسرا رفت، پدر و مادر و همسرش هم با او رفتند، مریم را با ضرب و شتم و دستبند بردند، روز بعد مادر مریم را که برای پیگیری کارهای مریم رفتهبود را نیز بازداشت کردند و او را به زندان «کهنشهر» سیرجان بردند.»
به گفته این منبع آگاه: «مادر مریم وارد زندان که میشود، مریم را نیمهبیهوش روی تخت دید، و او در عرض سه هفته، هفت کیلو وزن کم کرده بود. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب آبمیوه میدادند که احتمالا دارو در آن بوده است.»
مریم و مادرش ۲۱ روز در زندان بودند، صفحه منتسب به مریم در اینستاگرام با انتشار تصویری از مانتوی کار مریم نوشت: «این یک مانتوی معمولی نیست، مانتویی که ماموران اطلاعات برای اثبات فیلم مخبران که در اعتراضات از مریم گرفته بودند، وقتی دنبال مانتو بودند مامور زنی به نام زهرا علیزاده که خانه را میگشت، بعد از گشتن دو کمد مانتو، وقتی مانتو را مییابد، داد زد: «یافتم.»
مریم روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده میشد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریهاش از کار افتاد و جان سپرد.
#مریم_آروین #وکیل_پایه_یک_دادگستری #وکیل_باشرافت #ظلم_پایدار_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech