نوزاد سه روزه در زبالههای کنار جاده رها شد
نوزادی که در زبالههای کنار جاده « بادرود» به « اریسمان» رها شده بود توسط یکی از مسافران عبوری پیدا شده بود بعد از انتقال به بیمارستان فاطمیه بادرود از مرگ نجات یافت.
به گفته علی کفاشی رئیس جمعیت هلالاحمر بادرود فیلمی که از این ماجرای تلخ به دست ما رسیده است، نشان میدهد که نوزاد بدون هیچگونه پوششی و در حالی که روی تن او پوششی از پلاستیک قرار داده شده، در کنار جاده انداخته شده است!.
این نوزاد که توسط یکی از مسافرانی که از کنار این جاده عبور میکرده پیدا شده است، بعد از تماس با پلیس ۱۱۰ و اورژانس و هلالاحمر به بیمارستان فاطمیه بادرود منتقل شد و از مرگ نجات یافت.
فیلم این واقعه تلخ نشان میدهد که نوزاد در لابهلای انبوهی از زبالهها انداخته شده و پیکر بیجان او که در اثر سرما نیز به کبودی رفته است، احتمال مرگ او را نشان میدهد اما با تلاش پرسنل بیمارستان نوزاد از مرگ حتمی نجات یافت اما هنوز علت این ماجرای دردناک و #هویت #نوزاد مشخص نشده است.
@Tavaana_TavaanaTech
نوزادی که در زبالههای کنار جاده « بادرود» به « اریسمان» رها شده بود توسط یکی از مسافران عبوری پیدا شده بود بعد از انتقال به بیمارستان فاطمیه بادرود از مرگ نجات یافت.
به گفته علی کفاشی رئیس جمعیت هلالاحمر بادرود فیلمی که از این ماجرای تلخ به دست ما رسیده است، نشان میدهد که نوزاد بدون هیچگونه پوششی و در حالی که روی تن او پوششی از پلاستیک قرار داده شده، در کنار جاده انداخته شده است!.
این نوزاد که توسط یکی از مسافرانی که از کنار این جاده عبور میکرده پیدا شده است، بعد از تماس با پلیس ۱۱۰ و اورژانس و هلالاحمر به بیمارستان فاطمیه بادرود منتقل شد و از مرگ نجات یافت.
فیلم این واقعه تلخ نشان میدهد که نوزاد در لابهلای انبوهی از زبالهها انداخته شده و پیکر بیجان او که در اثر سرما نیز به کبودی رفته است، احتمال مرگ او را نشان میدهد اما با تلاش پرسنل بیمارستان نوزاد از مرگ حتمی نجات یافت اما هنوز علت این ماجرای دردناک و #هویت #نوزاد مشخص نشده است.
@Tavaana_TavaanaTech
دختر گمشده حلبچه به خانه باز میگردد
"یک روز در حیاط خانه یکی از فامیل ها با بچه ها بازی می کردم. برو مریم. ما با تو بازی نمی کنیم. پرسیدم چرا؟ گفتند چون من پرورشگاهی هستم. من دقیقا نمی فهمیدم پرورشگاهی چه معنایی دارد."
هنگامی که مریم باروتچیان این خاطرات را بازگو می کند٬ ناخودآگاه اشک از چشمانش همچون سیل جاری می شود و ادامه می دهد، "بچه های فامیل به من گفتند تو فرزند واقعی پدر و مادرت نیستی. اگر به آلبوم عکس های خانوادگی نگاه کنی می بینی که هیچ شباهتی به ما نداری. من رفتم خانه و عکس ها را نگاه کردم. آنها درست می گفتند."
سال ۱۹۸۸ صدام حسین شهر کردنشین حلبچه در #کردستان عراق را با سلاح های شیمیایی بمباران کرد. هزاران نفر کشته شدند. بسیاری از مردم شیمیایی شده برای درمان به بیمارستانهای ایران برده شدند. برخی از والدین بر اثر زخمهایشان آنجا مردند. عده ای در وضعیت آشفته و هرج و مرجی که به وجود آمد در راه ایران یا در بیمارستانهای ایران فرزندان خود را گم کردند.
مریم که امروز زن جوانی است در زمان حمله دختر نوزادی بود که توسط خانواده ای در ایران به فرزندی پذیرفته شد. او اخیرا به کردستان عراق بازگشت تا اعضای خانواده خود را که شاید از آن فاجعه جان سالم به در برده باشند پیدا کند.
"امروز سرنوشت تو مشخص خواهد شد. همه حاضران در این جمعیت می خواهند اعضای خانواده تو را بشناسند." پزشک مسئول تحقیقات دی ان ای مریم برنامه را با این سخنان آغاز می کند.
نتیجه جستجوی مریم باروتچیان برای یافتن اعضای خانواده خود در نهایت به شکل عجیبی در یک برنامه تلویزیونی زنده و در برابر میلیونها بیننده اعلام می شود. این برنامه در سالن موزه یادبود قربانیان شیمیایی در شهر حلبچه اجرا می شود. هنگام پخش این برنامه تلویزیونی چهار خانواده حضور دارند که همه مدعی اند مریم عضو خانواده آنهاست.
داستان زندگی مریم با سرنوشت این خانواده ها شباهت فراوانی دارد. هر چهار خانواده درماه مارس ۱۹۸۸ و در جریان بمباران شهر حلبچه #نوزاد دختری را از دست داده اند. هنگامی که نیروهای #ایرانی شهر حلبچه را به کمک کردهای #عراق تصرف کردند، #صدام حسین برای مجازات کردها، غیرنظامیان این شهر را با سلاح های حاوی #گاز_خردل و مواد #شیمیایی مخرب #اعصاب #بمباران کرد.
مریم که اکنون بیست و چند ساله است در آن زمان یک نوزاد خردسال بود. نیروهای مسلح ایران او را همراه خانواده اش از #حلبچه تخلیه و با هلی کوپتر به تهران منتقل کردند.
پدرش در بیمارستان فوت کرد و در بهشت زهرای #تهران دفن شد. مریم از مادرش که تحت تاثیر #بمباران بخشی از #بینایی خود را از دست داده بود جدا شد. ولی او سالها بعد از این ماجراها مطلع شد. ...
ژیار گل
بیبیسی
داستان کامل را از لینک زیر بخوانید:
https://goo.gl/ftaQAU
@Tavaana_Tavaanatech
"یک روز در حیاط خانه یکی از فامیل ها با بچه ها بازی می کردم. برو مریم. ما با تو بازی نمی کنیم. پرسیدم چرا؟ گفتند چون من پرورشگاهی هستم. من دقیقا نمی فهمیدم پرورشگاهی چه معنایی دارد."
هنگامی که مریم باروتچیان این خاطرات را بازگو می کند٬ ناخودآگاه اشک از چشمانش همچون سیل جاری می شود و ادامه می دهد، "بچه های فامیل به من گفتند تو فرزند واقعی پدر و مادرت نیستی. اگر به آلبوم عکس های خانوادگی نگاه کنی می بینی که هیچ شباهتی به ما نداری. من رفتم خانه و عکس ها را نگاه کردم. آنها درست می گفتند."
سال ۱۹۸۸ صدام حسین شهر کردنشین حلبچه در #کردستان عراق را با سلاح های شیمیایی بمباران کرد. هزاران نفر کشته شدند. بسیاری از مردم شیمیایی شده برای درمان به بیمارستانهای ایران برده شدند. برخی از والدین بر اثر زخمهایشان آنجا مردند. عده ای در وضعیت آشفته و هرج و مرجی که به وجود آمد در راه ایران یا در بیمارستانهای ایران فرزندان خود را گم کردند.
مریم که امروز زن جوانی است در زمان حمله دختر نوزادی بود که توسط خانواده ای در ایران به فرزندی پذیرفته شد. او اخیرا به کردستان عراق بازگشت تا اعضای خانواده خود را که شاید از آن فاجعه جان سالم به در برده باشند پیدا کند.
"امروز سرنوشت تو مشخص خواهد شد. همه حاضران در این جمعیت می خواهند اعضای خانواده تو را بشناسند." پزشک مسئول تحقیقات دی ان ای مریم برنامه را با این سخنان آغاز می کند.
نتیجه جستجوی مریم باروتچیان برای یافتن اعضای خانواده خود در نهایت به شکل عجیبی در یک برنامه تلویزیونی زنده و در برابر میلیونها بیننده اعلام می شود. این برنامه در سالن موزه یادبود قربانیان شیمیایی در شهر حلبچه اجرا می شود. هنگام پخش این برنامه تلویزیونی چهار خانواده حضور دارند که همه مدعی اند مریم عضو خانواده آنهاست.
داستان زندگی مریم با سرنوشت این خانواده ها شباهت فراوانی دارد. هر چهار خانواده درماه مارس ۱۹۸۸ و در جریان بمباران شهر حلبچه #نوزاد دختری را از دست داده اند. هنگامی که نیروهای #ایرانی شهر حلبچه را به کمک کردهای #عراق تصرف کردند، #صدام حسین برای مجازات کردها، غیرنظامیان این شهر را با سلاح های حاوی #گاز_خردل و مواد #شیمیایی مخرب #اعصاب #بمباران کرد.
مریم که اکنون بیست و چند ساله است در آن زمان یک نوزاد خردسال بود. نیروهای مسلح ایران او را همراه خانواده اش از #حلبچه تخلیه و با هلی کوپتر به تهران منتقل کردند.
پدرش در بیمارستان فوت کرد و در بهشت زهرای #تهران دفن شد. مریم از مادرش که تحت تاثیر #بمباران بخشی از #بینایی خود را از دست داده بود جدا شد. ولی او سالها بعد از این ماجراها مطلع شد. ...
ژیار گل
بیبیسی
داستان کامل را از لینک زیر بخوانید:
https://goo.gl/ftaQAU
@Tavaana_Tavaanatech
tavaana.org
'دختر گمشده حلبچه' به خانه باز میگردد | Tavaana Article
"یک روز در حیاط خانه یکی از فامیل ها با بچه ها بازی می کردم. برو مریم. ما با تو بازی نمی کنیم. پرسیدم چرا؟ گفتند چون من پرورشگاهی هستم. من دقیقا نمی فهمیدم پرورشگاهی چه معنایی دارد."
وقایع نگاری خرید و فروش یک نوزاد در پایتخت
مددکار بیمارستان میپرسد: «آمدهاید نوزاد را بخرید؟» میگوییم: «آره» میگوید: «پس صدایش را درنیاورید.» مأمور پارک میگوید: «خرید و فروش خیلی زیاده؛ همین دختر رعنا را ۲۱۰ هزار تومان خریدند برای گدایی». کمتر از یکماه پیش بود که فاطمه دانشور رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر در یک برنامه زنده تلویزیونی گفته بود: «متأسفانه گزارشهایی نشان میدهد خانمهای کارتن خواب و زنان خیابانی به هنگام زایمان در برخی از بیمارستانهای جنوب و مرکز شهر پس از به دنیا آمدن نوزاد با دریافت ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان بچه خود را میفروشند.» بعد از آن پلیس گفت: «برخورد میکنیم» و سید شهابالدین چاوشی معاون سیاسی و اجتماعی استانداری #تهران هم گفت: «ما در این خصوص گزارش مستندی نداریم، اما اگر یک مورد هم وجود داشته باشد، این وظیفه دستگاههای ذیربط است که آن را پیگیری کنند.» اما مشاهدات سه روزه ما ثابت میکند که خرید و فروش نوزاد یک واقعیت غیرقابل کتمان است.
«کسی که بچه رو میخره با واسطه میخره، بچه خریدن شرط و شروط داره. مگه الکیه. بابا و ننهاش حق اینکه پرس و جو کنن، یا دنبالش برن، ندارن.» خودش جواب خودش را میدهد: «پول رو خوردی، الان اومدی که بچهام رو بده! نه از این خبرا نیست اینجا قانونش همینه.» رو میکند به من: «میگم به بچهها و به شما خبر میدم.» اینها را خفته میگوید. زن میانسال فربه #معتاد و #کارتن_خواب پارک هرندی.
آمدهام اینجا «#نوزاد» #معامله کنم، همراه سپیده، که روزگاری اینجا کارتن خواب و مصرف کننده بوده و حالا بهبود یافته است. او با همه به گرمی سلام و علیک میکند، به قول خودش «اینها رفقا و همبازی هاش بودهاند و اینجا محل بازیش» دنبال مهناز میگردیم تا کارمان را راه بیندازد، مهناز یکی از واسطههای جور کردن نوزاد برای خریداران است. پسرش، دخترش را کشته و خودش هم اینجا ساقیاست.
اول از همه میرویم سراغ «خفته»، سپیده معرفیم میکند «این دختر خاله مه» و بعد چیزهایی در گوش خفته میگوید و او خب خب میکند، میگوید «آره» و سپیده تأکید میکند «به کسی نگو». ...
http://bit.ly/1NBJTo2منبع: روزنامه ایران#
بیشتر بخوانید در این مورد:
https://goo.gl/UkOfzG
@Tavaana_Tavaanatech
مددکار بیمارستان میپرسد: «آمدهاید نوزاد را بخرید؟» میگوییم: «آره» میگوید: «پس صدایش را درنیاورید.» مأمور پارک میگوید: «خرید و فروش خیلی زیاده؛ همین دختر رعنا را ۲۱۰ هزار تومان خریدند برای گدایی». کمتر از یکماه پیش بود که فاطمه دانشور رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر در یک برنامه زنده تلویزیونی گفته بود: «متأسفانه گزارشهایی نشان میدهد خانمهای کارتن خواب و زنان خیابانی به هنگام زایمان در برخی از بیمارستانهای جنوب و مرکز شهر پس از به دنیا آمدن نوزاد با دریافت ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان بچه خود را میفروشند.» بعد از آن پلیس گفت: «برخورد میکنیم» و سید شهابالدین چاوشی معاون سیاسی و اجتماعی استانداری #تهران هم گفت: «ما در این خصوص گزارش مستندی نداریم، اما اگر یک مورد هم وجود داشته باشد، این وظیفه دستگاههای ذیربط است که آن را پیگیری کنند.» اما مشاهدات سه روزه ما ثابت میکند که خرید و فروش نوزاد یک واقعیت غیرقابل کتمان است.
«کسی که بچه رو میخره با واسطه میخره، بچه خریدن شرط و شروط داره. مگه الکیه. بابا و ننهاش حق اینکه پرس و جو کنن، یا دنبالش برن، ندارن.» خودش جواب خودش را میدهد: «پول رو خوردی، الان اومدی که بچهام رو بده! نه از این خبرا نیست اینجا قانونش همینه.» رو میکند به من: «میگم به بچهها و به شما خبر میدم.» اینها را خفته میگوید. زن میانسال فربه #معتاد و #کارتن_خواب پارک هرندی.
آمدهام اینجا «#نوزاد» #معامله کنم، همراه سپیده، که روزگاری اینجا کارتن خواب و مصرف کننده بوده و حالا بهبود یافته است. او با همه به گرمی سلام و علیک میکند، به قول خودش «اینها رفقا و همبازی هاش بودهاند و اینجا محل بازیش» دنبال مهناز میگردیم تا کارمان را راه بیندازد، مهناز یکی از واسطههای جور کردن نوزاد برای خریداران است. پسرش، دخترش را کشته و خودش هم اینجا ساقیاست.
اول از همه میرویم سراغ «خفته»، سپیده معرفیم میکند «این دختر خاله مه» و بعد چیزهایی در گوش خفته میگوید و او خب خب میکند، میگوید «آره» و سپیده تأکید میکند «به کسی نگو». ...
http://bit.ly/1NBJTo2منبع: روزنامه ایران#
بیشتر بخوانید در این مورد:
https://goo.gl/UkOfzG
@Tavaana_Tavaanatech
tavaana.org
کمتر از ۵ دقیقه معامله شد | Tavaana Article
«ایران» گزارش میدهد: وقایع نگاری خرید و فروش یک نوزاد در پایتخت فاطمه جمالپور
این مرد در مترو به زنی که به نوزادش شیر میدهد اعتراض میکند و میگوید از این عمل شیردادن به نوزاد احساس بدی دارد و احساس راحتی نمیکند و با عصبانیت از #زن میخواهد که این کار را انجام ندهد.
چندی پیش در بوداپست نیز مدیر یک رستوران به زنی که در فضای عمومی و در رستوران به فرزندش شیر میداد اعتراض میکند که این عمل موجب اعتراض در فضای عمومی میشود و #زنان بسیاری در همان رستوران و در مکانهای دیگر به نوزادشان شیر میدهند.
مردانی مثل این مرد که در ویدئو میبینید معتقد هستند که زنان نباید موقع شیر دادن پستانشان دیده بشود و از اینرو با عمل #شیردادن به #نوزاد در ملاء عام مخالف هستند.
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
چندی پیش در بوداپست نیز مدیر یک رستوران به زنی که در فضای عمومی و در رستوران به فرزندش شیر میداد اعتراض میکند که این عمل موجب اعتراض در فضای عمومی میشود و #زنان بسیاری در همان رستوران و در مکانهای دیگر به نوزادشان شیر میدهند.
مردانی مثل این مرد که در ویدئو میبینید معتقد هستند که زنان نباید موقع شیر دادن پستانشان دیده بشود و از اینرو با عمل #شیردادن به #نوزاد در ملاء عام مخالف هستند.
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
در پست قبلی ویدئوی روحانیای را دیدید که میگفت از نظر همه مراجع عظام آلات #موسیقی مطلقا حرام است به جز #ساز #نی و آنهم در ماتم و عزاداری و موراد مانند آن. در این ویديو نوزادی را میبینید که به محض #پیانونوازی پدر با چنان آرامشی به خواب میرود که دیدنی است. به نظر شما اگر آن روحانی این ویدئو #نوزاد را ببینید چه میگوید؟ قطعا نمیتواند بگوید که تحت القائات شیطانی و نفوذ فرهنگ غرب اینگونه شده است. پس چه میگوید در پاسخ به خلقتی که اینچنین فهم #موسیقی را در درون انسان تعبیه کرده است؟
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
تصویری از #پناهجویان برنده جایزه «عکس مطبوعات جهانی» شد
تصویر سیاه و سفیدی از یک #پناهجو که #نوزاد خود را از زیر سیم خاردار عبور میدهد، برنده جایزه «عکس مطبوعات جهانی» در سال ۲۰۱۵ شد.
سازماندهندگان جایزه «عکس مطبوعات جهانی» روز پنجشنبه ۱۸ فوریه / ۲۹ بهمن در آمستردام برندگان بخشهای مختلف عکسهای مطبوعاتی سال ۲۰۱۵ را معرفی کردند.
عکسی سیاه و سفیدی با عنوان «امید به زندگی بهتر»، اثر وارن ریچاردسون، عکس استرالیایی برنده اصلی جایزه «عکس مطبوعات جهانی» در سال ۲۰۱۵ شد.
ریچاردسون این عکس را در «روسکه» واقع در مرز مجارستان و صربستان گرفته است.
فرانسیس کوئن، مدیر بخش عکس خبرگزاری فرانسه که امسال رئیس هیأت داوران «عکس مطبوعات جهانی» بود گفت این اثر وارن ریچاردسون «بیان ساده قدرت»، بهویژه با «نماد قوی سیمهای خاردار» است.
فرانسیس کوئن افزود هیأت داوران بر این نظر است که این تصویر «همه چیز را در خود دارد» تا نمای بصری قوی از «آنچه بر پناهجویان میرود» را نشان دهد.
وان والس، معاون مدیر بخش عکس شبکه الجزیره در آمریکا این عکس را بهدلیل «قدرت فوقالعادهاش» ستود.
وارن ریچاردسون بهمدت پنج روز با پناهجویان در «روسکه» بهسر برد و در شب ۲۸ اوت ۲۰۱۵، هنگامی که پناهجویان از سیمهای خاردار عبور میکردند این عکس را گرفت.
ریچاردسون در باره این شب به سایت جایزه «عکس مطبوعات جهانی» گفت: «ما تمام شب را با پلیس موش و گربه بازی کردیم. ساعت سه صبح بود که من این عکس را گرفتم و چون پلیس در پی یافتن پناهجویان بود نمیتوانستم از فلش استفاده کنم.» او این عکس را با کمک نور ماه از این پدر و نوزادش گرفته است. «عکس مطبوعات جهانی» یک سازمان مستقل از دولتها و مردمنهاد است که در سال ۱۹۵۵ در هلند بنیان گذاشته شد. مهمترین هدف سازمان «عکس مطبوعات جهانی» حمایت از عکاسان خبری حرفهای در جهان است.
در سالهای گذشته این سازمان به یک نهاد مرجع در #عکاسی خبری تبدیل شده است. «عکس مطبوعات جهانی» برای دستیابی به اهدافش هر سال جایزه معتبری در زمینه فتوژورنالیسم برگزار میکند. این جایزه گستردهترین جایزه عکس خبری در جهان است.
آثار برگزیده در جایزه «عکس مطبوعات جهانی» در قالب نمایشگاههای سیار، در بیش از ۸۰ شهر در نقاط مختلف جهان به نمایش گذاشته میشوند. بیش از یک میلیون نفر از این نمایشگاهها دیدن میکنند. همزمان، سالنامهای هم از عکسهای برگزیده انتشار مییابد.
Radio Zamaneh
@Tavaana_Tavaana_Tech
تصویر سیاه و سفیدی از یک #پناهجو که #نوزاد خود را از زیر سیم خاردار عبور میدهد، برنده جایزه «عکس مطبوعات جهانی» در سال ۲۰۱۵ شد.
سازماندهندگان جایزه «عکس مطبوعات جهانی» روز پنجشنبه ۱۸ فوریه / ۲۹ بهمن در آمستردام برندگان بخشهای مختلف عکسهای مطبوعاتی سال ۲۰۱۵ را معرفی کردند.
عکسی سیاه و سفیدی با عنوان «امید به زندگی بهتر»، اثر وارن ریچاردسون، عکس استرالیایی برنده اصلی جایزه «عکس مطبوعات جهانی» در سال ۲۰۱۵ شد.
ریچاردسون این عکس را در «روسکه» واقع در مرز مجارستان و صربستان گرفته است.
فرانسیس کوئن، مدیر بخش عکس خبرگزاری فرانسه که امسال رئیس هیأت داوران «عکس مطبوعات جهانی» بود گفت این اثر وارن ریچاردسون «بیان ساده قدرت»، بهویژه با «نماد قوی سیمهای خاردار» است.
فرانسیس کوئن افزود هیأت داوران بر این نظر است که این تصویر «همه چیز را در خود دارد» تا نمای بصری قوی از «آنچه بر پناهجویان میرود» را نشان دهد.
وان والس، معاون مدیر بخش عکس شبکه الجزیره در آمریکا این عکس را بهدلیل «قدرت فوقالعادهاش» ستود.
وارن ریچاردسون بهمدت پنج روز با پناهجویان در «روسکه» بهسر برد و در شب ۲۸ اوت ۲۰۱۵، هنگامی که پناهجویان از سیمهای خاردار عبور میکردند این عکس را گرفت.
ریچاردسون در باره این شب به سایت جایزه «عکس مطبوعات جهانی» گفت: «ما تمام شب را با پلیس موش و گربه بازی کردیم. ساعت سه صبح بود که من این عکس را گرفتم و چون پلیس در پی یافتن پناهجویان بود نمیتوانستم از فلش استفاده کنم.» او این عکس را با کمک نور ماه از این پدر و نوزادش گرفته است. «عکس مطبوعات جهانی» یک سازمان مستقل از دولتها و مردمنهاد است که در سال ۱۹۵۵ در هلند بنیان گذاشته شد. مهمترین هدف سازمان «عکس مطبوعات جهانی» حمایت از عکاسان خبری حرفهای در جهان است.
در سالهای گذشته این سازمان به یک نهاد مرجع در #عکاسی خبری تبدیل شده است. «عکس مطبوعات جهانی» برای دستیابی به اهدافش هر سال جایزه معتبری در زمینه فتوژورنالیسم برگزار میکند. این جایزه گستردهترین جایزه عکس خبری در جهان است.
آثار برگزیده در جایزه «عکس مطبوعات جهانی» در قالب نمایشگاههای سیار، در بیش از ۸۰ شهر در نقاط مختلف جهان به نمایش گذاشته میشوند. بیش از یک میلیون نفر از این نمایشگاهها دیدن میکنند. همزمان، سالنامهای هم از عکسهای برگزیده انتشار مییابد.
Radio Zamaneh
@Tavaana_Tavaana_Tech
قیمت #فروش_نوزادان در تهران: از 500هزار تا یک میلیون
تومان
#نوزاد #معتاد ارزانتر است.
کارتون: نازنین جمشیدی
@Tavaana_TavaanaTech
تومان
#نوزاد #معتاد ارزانتر است.
کارتون: نازنین جمشیدی
@Tavaana_TavaanaTech
نخستین کودک با سه والد متولد شده است
شریه نیوساینتسیت اعلام کرد که نخستین کودک با ژن سه والد به شیوه انتقال میتوکندری متولد شده است.
در میتوکندری سلولهای مادر این نوزاد پسر، یک نقص ژنتیکی وجود داشت که سبب میشد فرزندش به یک بیماری شدید سیستم عصبی مبتلا شود.
دو فرزند قبلی این زن و شوهر اردنی به علت همین بیماری درگذشته بودند و پزشکان آمریکایی با استفاده از روش انتقال میتوکندری این کار را در مکزیک انجام دادند چون این کار هنوز در آمریکا مجوز قانونی ندارد.
این کودک اولین انسانی نیست که ژن سه نفر را به عنوان والد دارد اما روشی که این کودک با آن متولد شده کاملا جدید و متفاوت است.
دانشمندان تولد این نوزاد با این روش را "انقلابی" در درمان بیماری های مادرزادی توصیف کرده اند.
چون زن و شوهر اردنی مسلمان بودند، نمیتوانستند از بین رفتن سلول لقاح یافته را بپذیرند بنابراین دکتر جان ژانگ از روشی دیگر استفاده کرد، هسته تخمک مادر را بجای هسته تخمک اهداکننده گذاشت و بعد آن را با اسپرم پدر بارور کرد.
او این کار را برای پنج تخمک مادر انجام داد، اما یکی از آنها توانست بطور طبیعی رشد و تقسیم شود و محصول آن اکنون پسری پنج ماه است.
در انتقال میتوکندری، کودک بیش از ۹۹ درصد ژنهای مادر خود را دارد و مقدار ماده ژنتیکی که از فرد دهنده وارد تخمک مادر می شود بسیار اندک است، ۳۷ ژن که تقریب یک دهم درصد کل ماده ژنتیکی است.
این ژنها فقط در تولید انرژی نقش دارند و ۲۳ هزار ژنی که در ظاهر، رفتار و خصلتهای دیگر نقش دارند فقط از مادر واقعی به ارث میرسند.
دکتر مهبد ابراهیمی
بیبیسی فارسی
https://www.instagram.com/p/BK4uUmghPy1/
@Tavaana_TavaanaTech
شریه نیوساینتسیت اعلام کرد که نخستین کودک با ژن سه والد به شیوه انتقال میتوکندری متولد شده است.
در میتوکندری سلولهای مادر این نوزاد پسر، یک نقص ژنتیکی وجود داشت که سبب میشد فرزندش به یک بیماری شدید سیستم عصبی مبتلا شود.
دو فرزند قبلی این زن و شوهر اردنی به علت همین بیماری درگذشته بودند و پزشکان آمریکایی با استفاده از روش انتقال میتوکندری این کار را در مکزیک انجام دادند چون این کار هنوز در آمریکا مجوز قانونی ندارد.
این کودک اولین انسانی نیست که ژن سه نفر را به عنوان والد دارد اما روشی که این کودک با آن متولد شده کاملا جدید و متفاوت است.
دانشمندان تولد این نوزاد با این روش را "انقلابی" در درمان بیماری های مادرزادی توصیف کرده اند.
چون زن و شوهر اردنی مسلمان بودند، نمیتوانستند از بین رفتن سلول لقاح یافته را بپذیرند بنابراین دکتر جان ژانگ از روشی دیگر استفاده کرد، هسته تخمک مادر را بجای هسته تخمک اهداکننده گذاشت و بعد آن را با اسپرم پدر بارور کرد.
او این کار را برای پنج تخمک مادر انجام داد، اما یکی از آنها توانست بطور طبیعی رشد و تقسیم شود و محصول آن اکنون پسری پنج ماه است.
در انتقال میتوکندری، کودک بیش از ۹۹ درصد ژنهای مادر خود را دارد و مقدار ماده ژنتیکی که از فرد دهنده وارد تخمک مادر می شود بسیار اندک است، ۳۷ ژن که تقریب یک دهم درصد کل ماده ژنتیکی است.
این ژنها فقط در تولید انرژی نقش دارند و ۲۳ هزار ژنی که در ظاهر، رفتار و خصلتهای دیگر نقش دارند فقط از مادر واقعی به ارث میرسند.
دکتر مهبد ابراهیمی
بیبیسی فارسی
https://www.instagram.com/p/BK4uUmghPy1/
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
.
نخستین کودک با #سه_والد متولد شده است
شریه نیوساینتسیت اعلام کرد که نخستین کودک با ژن سه والد به شیوه انتقال میتوکندری متولد شده است.
در میتوکندری سلولهای مادر این نوزاد پسر، یک #نقص_ژنتیکی وجود داشت که سبب میشد فرزندش به یک بیماری شدید سیستم عصبی مبتلا…
نخستین کودک با #سه_والد متولد شده است
شریه نیوساینتسیت اعلام کرد که نخستین کودک با ژن سه والد به شیوه انتقال میتوکندری متولد شده است.
در میتوکندری سلولهای مادر این نوزاد پسر، یک #نقص_ژنتیکی وجود داشت که سبب میشد فرزندش به یک بیماری شدید سیستم عصبی مبتلا…
شب گذشته یک دختر بچه از شدت فقر توسط مادرش کنار خیابانى در شهر مبارکه به همراه نامهاى رها شد.
یکی از همراهان توانا با ارسال این تصویر نوشته است:
«این است حق ما؟ این است حق شهروندانی که بر روی منابغ عظیمی از نفت و گاز خوابیدهاند؟ این است حق کودک ما؟ حق کودک ما، کارگرما، زنان ما؟»
برگرفته از روزنامه وقایع اتفاقیه
goo.gl/Bo49bb
مطلب مرتبط:
میلیونها فقیر ایرانی و هیولای گرسنگی
http://bit.ly/2dglOa8
زندگی در حدفاصل بیکاری و خودکشی
http://bit.ly/2iYpYBI
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
یکی از همراهان توانا با ارسال این تصویر نوشته است:
«این است حق ما؟ این است حق شهروندانی که بر روی منابغ عظیمی از نفت و گاز خوابیدهاند؟ این است حق کودک ما؟ حق کودک ما، کارگرما، زنان ما؟»
برگرفته از روزنامه وقایع اتفاقیه
goo.gl/Bo49bb
مطلب مرتبط:
میلیونها فقیر ایرانی و هیولای گرسنگی
http://bit.ly/2dglOa8
زندگی در حدفاصل بیکاری و خودکشی
http://bit.ly/2iYpYBI
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. شب گذشته یک #دختر_بچه از شدت #فقر توسط مادرش کنار خیابانى در شهر #مبارکه به همراه نامهاى رها شد. یکی از همراهان توانا با ارسال این تصویر نوشته است: «این است حق ما؟ این است حق شهروندانی که بر روی منابغ عظیمی از نفت و گاز خوابیدهاند؟ این است #حق_کودک ما؟…
اقدام خیرخواهانه رضا صادقی در حمایت از نوزاد پنج روزه
goo.gl/0gM3zM
رضا صادقی، خواننده موسیقی پاپ، آهنگساز، ترانه سرا، با انتشار فیلمی از نوزاد پنج روزه رها شده در شهر مباركه اعلام کرد: تمام هزینههای این نوزاد را می پردازد.
گفتنیاست چند روز قبل دختر بچه ای از شدت فقر توسط مادرش کنار خیابانى در خیابان اصفهان شهر مبارکه در استان اصفهان به همراه نامه اى رها شد.
مادر این کودک در نامه اش نوشته بود:«با سلام اگه می تونید از این بچه مراقبت کنید یا اینکه بدین به یکی که بچه نداره فقط ترو خدا مراقبش باشید امروز دو روزشه - 12/ 10 / 95 - واکسنش زده شده جون بچتون از بچم مراقبت کنید.»
مطلب مرتبط:
میلیونها فقیر ایرانی و هیولای گرسنگی
http://bit.ly/2dglOa8
زندگی در حدفاصل بیکاری و خودکشی
http://bit.ly/2iYpYBI
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/0gM3zM
رضا صادقی، خواننده موسیقی پاپ، آهنگساز، ترانه سرا، با انتشار فیلمی از نوزاد پنج روزه رها شده در شهر مباركه اعلام کرد: تمام هزینههای این نوزاد را می پردازد.
گفتنیاست چند روز قبل دختر بچه ای از شدت فقر توسط مادرش کنار خیابانى در خیابان اصفهان شهر مبارکه در استان اصفهان به همراه نامه اى رها شد.
مادر این کودک در نامه اش نوشته بود:«با سلام اگه می تونید از این بچه مراقبت کنید یا اینکه بدین به یکی که بچه نداره فقط ترو خدا مراقبش باشید امروز دو روزشه - 12/ 10 / 95 - واکسنش زده شده جون بچتون از بچم مراقبت کنید.»
مطلب مرتبط:
میلیونها فقیر ایرانی و هیولای گرسنگی
http://bit.ly/2dglOa8
زندگی در حدفاصل بیکاری و خودکشی
http://bit.ly/2iYpYBI
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
See this Instagram post by @tavaana • 1,364 likes
تولد نوزاد پسر در بیابانهای اطراف تهران
نوزاد منجمدشده به بهزیستی واگذار میشود
goo.gl/1Ejl4a
نوزادی که در بیابان های اطراف شهر تهران متولد شد، پس از طی مراحل درمان به سازمان بهزیستی واگذار خواهد شد.
شب سختی را پشت سر گذاشته است. نوزادش را در بیابان های اطراف تهران به دنیا آورده و ساعت ها خودش و نوزاد تازه متولد شده در بیابان رها مانده اند.
در سرمای زمستان تنها کاری که از دستش برآمده، بریدن بند ناف نوزاد با قیچی بوده که در جیب خود داشته است. مابقی ماجرا را به خاطر ندارد اما آنطور که پزشکان بیمارستان تخمین زده اند، زمانی که نوزاد به بیمارستان منتقل شده حدود 9 ساعت از تولد او می گذشته است.
در این ساعات دلهره آور شاید با یک معجزه، نوزاد زنده مانده است؛ نوزادی بدون لباس در سرمای شدید یک شب زمستانی در بیابانی که محل تردد سگ ها است.
پس از چندین ساعت از تولد نوزاد، رهگذری با صحنه ای ناگوار مواجه می شود. یک زن بیهوش و نوزادی یخ بسته که در بیابان رها مانده اند. بلافاصله با نیروهای اورژانس تماس گرفته شده و مادر و نوزاد به بیمارستان منتقل می شوند.
برای دیدار با این زن و پیگیری وضعیت او به همراه مددکار موسسه خیریه مهرآفرین راهی بیمارستانی در تهران می شویم. اگر چه ساعات اولیه صبح است و وقت ملاقات نیست اما حیاط بیمارستان مملو از همراهان بیمارانی است که اغلب آنها از شهرستان راهی تهران شده و مکانی برای استراحت ندارند.
پس از عبور از حیاط شلوغ این بیمارستان دولتی، راهی طبقه چهارم و بخش مورد نظر می شویم. نگهبان پس از پرسش چندین و چند سوال، سرانجام اجازه می دهد از خان اول عبور کنیم. سراغ زن را می گیریم، آدرس آخرین اتاق بخش را به ما می دهند.
یکی از پرستاران می گوید: دنبال همان زنی هستید که معتاد است؟ وقتی با پاسخ مثبت مواجه می شود در جواب می گوید وضعیت چندان مناسبی ندارد اما خواب هم نیست و می توانید با او صحبت کنید.
وارد اتاق شماره ۴۱۲ می شویم. به ما گفته شده تخت شماره 31 متعلق به "شهلا" است. اما با نگاهی به سایر بیماران حتی بدون داشتن شماره تخت هم تشخیص چهره تکیده "شهلا" ممکن است. پتوی بیمارستان را تا نیمه به روی صورت خود کشیده تا هم اتاقی هایش که با تعجب به او نگاه می کنند را نبیند.
اگر چه شب دشواری را پشت سر گذاشته اما توان صحبت کردن دارد. دندان هایش یکی در میان است و سعی می کند موهای کوتاهش که از زیر کلاه بیمارستان به بیرون آمده را از جلوی چشمانش دور کند.
.
او در گفت وگو با خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری میزان در رابطه با وضعیت زندگی خود می گوید:
۳۲ سال دارم اما شناسنامه ام را گم کرده ام. 13 ساله که بودم با اصرار خانواده به همسری پسری ۱۸ ساله درآمدم.
وی می افزاید: هنوزعروسک بازی می کردم که نخستین فرزندم متولد شد. نه چیزی از نگهداری نوزاد می دانستم و نه معنی درست زندگی را فهمیده بودم که از طریق همسرم با مواد مخدر آشنا شدم.
"شهلا" در رابطه با چرایی مصرف مواد مخدر می گوید: زمانی که ازدواج کردم همسرم معتاد نبود اما پس از مدتی طی رفت و آمدهایی که با برخی از دوستانش داشت با تریاک آشنا شد. او در خانه مواد مخدر مصرف می کرد و همین شد که من نیز پا به پای او مصرف مواد را آغاز کردم.
وی با اشاره به فوت همسر اولش می گوید: همسرم علاوه بر اعتیاد به فروش مواد مخدر نیز روی آورده بود. سرانجام نیز به جرم فروش مواد مخدر زندانی شد. او مبتلا به بیماری سرطان هم بود و در نهایت نیز در زندان جان خود را از دست داد.
شهلا در حالی که مرتب خمیازه می کشد و مشخص است که از آخرین مصرف مواد مخدرش ساعت ها گذشته است در رابطه با وضعیت نخستین فرزندش می گوید: فرزند اولم پسربود و اکنون باید ۱۸ سال داشته باشد. مدت زیادی است که او را ندیده ام و او نیز علاقه ای به دیدن من ندارد. زمانی که همسرم از دنیا رفت، تصمیم گرفتم بار دیگر ازدواج کنم و خانواده همسرم که می دانستند من اعتیاد دارم، نوه شان را از من گرفتند.
وی درخصوص ازدواج دوم خود می گوید: برای بار دوم با مردی ازدواج کردم که 5 سال از من بزرگتر بود. او یک بار ازدواج کرده بود اما به علت اعتیاد از همسرش جدا شده بود. این مرد دنبال زنی می گشت که همانند خودش معتاد باشد و سرانجام نیز من را انتخاب کرد.
شهلا می افزاید: همسر دومم شیشه و هروئین مصرف می کرد و من نیز پس از ازدواج با او با مواد مخدر صنعتی آشنا شدم.
وی با اشاره به محل زندگی خود می گوید: اعتیاد شدید باعث شد تمام دارایی هایمان را از دست بدهیم. پس از این اتفاق، یک اتاق مخروبه در بیابان های اطراف تهران و نرسیده به شهر پردیس پیدا کردیم و آنجا شد خانه ما. محلی که به خانه ما تبدیل شد متعلق به فردی است که از وضعیت زندگی ما خبر داشت و اجازه داد که در اتاق خرابه او زندگی کنیم.
مطالب مرتبط:
بچههای اعتیاد
http://bit.ly/1L8sPRh
برگرفته از خبرانلاین
@Tavaana_TavaanaTech
نوزاد منجمدشده به بهزیستی واگذار میشود
goo.gl/1Ejl4a
نوزادی که در بیابان های اطراف شهر تهران متولد شد، پس از طی مراحل درمان به سازمان بهزیستی واگذار خواهد شد.
شب سختی را پشت سر گذاشته است. نوزادش را در بیابان های اطراف تهران به دنیا آورده و ساعت ها خودش و نوزاد تازه متولد شده در بیابان رها مانده اند.
در سرمای زمستان تنها کاری که از دستش برآمده، بریدن بند ناف نوزاد با قیچی بوده که در جیب خود داشته است. مابقی ماجرا را به خاطر ندارد اما آنطور که پزشکان بیمارستان تخمین زده اند، زمانی که نوزاد به بیمارستان منتقل شده حدود 9 ساعت از تولد او می گذشته است.
در این ساعات دلهره آور شاید با یک معجزه، نوزاد زنده مانده است؛ نوزادی بدون لباس در سرمای شدید یک شب زمستانی در بیابانی که محل تردد سگ ها است.
پس از چندین ساعت از تولد نوزاد، رهگذری با صحنه ای ناگوار مواجه می شود. یک زن بیهوش و نوزادی یخ بسته که در بیابان رها مانده اند. بلافاصله با نیروهای اورژانس تماس گرفته شده و مادر و نوزاد به بیمارستان منتقل می شوند.
برای دیدار با این زن و پیگیری وضعیت او به همراه مددکار موسسه خیریه مهرآفرین راهی بیمارستانی در تهران می شویم. اگر چه ساعات اولیه صبح است و وقت ملاقات نیست اما حیاط بیمارستان مملو از همراهان بیمارانی است که اغلب آنها از شهرستان راهی تهران شده و مکانی برای استراحت ندارند.
پس از عبور از حیاط شلوغ این بیمارستان دولتی، راهی طبقه چهارم و بخش مورد نظر می شویم. نگهبان پس از پرسش چندین و چند سوال، سرانجام اجازه می دهد از خان اول عبور کنیم. سراغ زن را می گیریم، آدرس آخرین اتاق بخش را به ما می دهند.
یکی از پرستاران می گوید: دنبال همان زنی هستید که معتاد است؟ وقتی با پاسخ مثبت مواجه می شود در جواب می گوید وضعیت چندان مناسبی ندارد اما خواب هم نیست و می توانید با او صحبت کنید.
وارد اتاق شماره ۴۱۲ می شویم. به ما گفته شده تخت شماره 31 متعلق به "شهلا" است. اما با نگاهی به سایر بیماران حتی بدون داشتن شماره تخت هم تشخیص چهره تکیده "شهلا" ممکن است. پتوی بیمارستان را تا نیمه به روی صورت خود کشیده تا هم اتاقی هایش که با تعجب به او نگاه می کنند را نبیند.
اگر چه شب دشواری را پشت سر گذاشته اما توان صحبت کردن دارد. دندان هایش یکی در میان است و سعی می کند موهای کوتاهش که از زیر کلاه بیمارستان به بیرون آمده را از جلوی چشمانش دور کند.
.
او در گفت وگو با خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری میزان در رابطه با وضعیت زندگی خود می گوید:
۳۲ سال دارم اما شناسنامه ام را گم کرده ام. 13 ساله که بودم با اصرار خانواده به همسری پسری ۱۸ ساله درآمدم.
وی می افزاید: هنوزعروسک بازی می کردم که نخستین فرزندم متولد شد. نه چیزی از نگهداری نوزاد می دانستم و نه معنی درست زندگی را فهمیده بودم که از طریق همسرم با مواد مخدر آشنا شدم.
"شهلا" در رابطه با چرایی مصرف مواد مخدر می گوید: زمانی که ازدواج کردم همسرم معتاد نبود اما پس از مدتی طی رفت و آمدهایی که با برخی از دوستانش داشت با تریاک آشنا شد. او در خانه مواد مخدر مصرف می کرد و همین شد که من نیز پا به پای او مصرف مواد را آغاز کردم.
وی با اشاره به فوت همسر اولش می گوید: همسرم علاوه بر اعتیاد به فروش مواد مخدر نیز روی آورده بود. سرانجام نیز به جرم فروش مواد مخدر زندانی شد. او مبتلا به بیماری سرطان هم بود و در نهایت نیز در زندان جان خود را از دست داد.
شهلا در حالی که مرتب خمیازه می کشد و مشخص است که از آخرین مصرف مواد مخدرش ساعت ها گذشته است در رابطه با وضعیت نخستین فرزندش می گوید: فرزند اولم پسربود و اکنون باید ۱۸ سال داشته باشد. مدت زیادی است که او را ندیده ام و او نیز علاقه ای به دیدن من ندارد. زمانی که همسرم از دنیا رفت، تصمیم گرفتم بار دیگر ازدواج کنم و خانواده همسرم که می دانستند من اعتیاد دارم، نوه شان را از من گرفتند.
وی درخصوص ازدواج دوم خود می گوید: برای بار دوم با مردی ازدواج کردم که 5 سال از من بزرگتر بود. او یک بار ازدواج کرده بود اما به علت اعتیاد از همسرش جدا شده بود. این مرد دنبال زنی می گشت که همانند خودش معتاد باشد و سرانجام نیز من را انتخاب کرد.
شهلا می افزاید: همسر دومم شیشه و هروئین مصرف می کرد و من نیز پس از ازدواج با او با مواد مخدر صنعتی آشنا شدم.
وی با اشاره به محل زندگی خود می گوید: اعتیاد شدید باعث شد تمام دارایی هایمان را از دست بدهیم. پس از این اتفاق، یک اتاق مخروبه در بیابان های اطراف تهران و نرسیده به شهر پردیس پیدا کردیم و آنجا شد خانه ما. محلی که به خانه ما تبدیل شد متعلق به فردی است که از وضعیت زندگی ما خبر داشت و اجازه داد که در اتاق خرابه او زندگی کنیم.
مطالب مرتبط:
بچههای اعتیاد
http://bit.ly/1L8sPRh
برگرفته از خبرانلاین
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. تولد نوزاد پسر در بیابانهای اطراف تهران نوزاد منجمدشده به بهزیستی واگذار میشود . نوزادی که در #بیابان های اطراف شهر تهران متولد شد، پس از طی مراحل درمان به سازمان بهزیستی واگذار خواهد شد. شب سختی را پشت سر گذاشته است. نوزادش را در بیابان های اطراف تهران…
رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر: هر روز ۲ #نوزاد_معتاد در تهران متولد می شود/ایرنا
مرتبط:
بچههای اعتیاد، مهرانگیز کار
http://bit.ly/1L8sPRh
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
مرتبط:
بچههای اعتیاد، مهرانگیز کار
http://bit.ly/1L8sPRh
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
این فرد میگوید سازمان بهزیستی اجازه نمیدهد که به کودکان مجهولالهویه اسم مذهبی داده شود.
گرچه برخی افراد در پاسخ به این توییت ابراز خشنودی کردهاند و این موضوع را توفیق اجباری دانستهاند، ولی افرادی دیگر این رفتار را تبعیضآمیز و تفکری که پشت چنین رفتاری وجود دارد را زشت دانستهاند.
شما در این باره چگونه میاندیشید؟
#بهزیستی #نوزاد_رهاشده
@Tavaana_TavaanaTech
گرچه برخی افراد در پاسخ به این توییت ابراز خشنودی کردهاند و این موضوع را توفیق اجباری دانستهاند، ولی افرادی دیگر این رفتار را تبعیضآمیز و تفکری که پشت چنین رفتاری وجود دارد را زشت دانستهاند.
شما در این باره چگونه میاندیشید؟
#بهزیستی #نوزاد_رهاشده
@Tavaana_TavaanaTech
دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد به دنبال فوت شش نوزاد اعلام کرد:
«علت دقیق فوت آنها که سه نفرشان نارس و سه نفر دیگر حین تولد دچار ایست قلبی تنفسی شده بودند، از سوی پزشکی قانونی اعلام خواهد شد.
چند روز است که خبر هولناک مرگ ۶ نوزاد در ۱۰ روز، منتشر شده است. اما نگاهی دقیقتر حاکی از آن است که این نوزادان در بخشNICU (مراقبتهای ویژه نوزادان) بستری بودهاند.»
در واقع این بخش، مختص مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستانی، نوزادان نارس یا نوزادان پرخطر و بیمار است.
بنا بر دستور دیکتاتوری جمهوری اسلامی، خامنهای، رصد بارداری زنان ممنوع شده و رسما ممنوعیت غربالگری جنین در راستای سیاست افزایش جمعیت در ایران اعلام شده است، باید هم منتظر انتشار این اخبار فاجعهآمیز باشیم.
علیرغم هشدار جدی جامعه پزشکی درباره افزایش نوزادان دارای بیماریهای زمینهای، جمهوری اسلامی همچنان به سیاستهای نادرست افزایش جمعیت به هر قیمتی، متوسل شده است.
#غربالگری_جنین
#شهرکرد
#نوزاد
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«علت دقیق فوت آنها که سه نفرشان نارس و سه نفر دیگر حین تولد دچار ایست قلبی تنفسی شده بودند، از سوی پزشکی قانونی اعلام خواهد شد.
چند روز است که خبر هولناک مرگ ۶ نوزاد در ۱۰ روز، منتشر شده است. اما نگاهی دقیقتر حاکی از آن است که این نوزادان در بخشNICU (مراقبتهای ویژه نوزادان) بستری بودهاند.»
در واقع این بخش، مختص مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستانی، نوزادان نارس یا نوزادان پرخطر و بیمار است.
بنا بر دستور دیکتاتوری جمهوری اسلامی، خامنهای، رصد بارداری زنان ممنوع شده و رسما ممنوعیت غربالگری جنین در راستای سیاست افزایش جمعیت در ایران اعلام شده است، باید هم منتظر انتشار این اخبار فاجعهآمیز باشیم.
علیرغم هشدار جدی جامعه پزشکی درباره افزایش نوزادان دارای بیماریهای زمینهای، جمهوری اسلامی همچنان به سیاستهای نادرست افزایش جمعیت به هر قیمتی، متوسل شده است.
#غربالگری_جنین
#شهرکرد
#نوزاد
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech