آموزشکده توانا
57.8K subscribers
30.2K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
سالروز درگذشت #هانا_آرنت

هانا #آرنت Hannah Arendt #اندیشمند آلمانی، در سال ۱۹۰۶ در شهر هانوفر زاده شد. در دانشگاه‌های ماربورگ و فرایبورگ زیر نظر استادانش مارتین #هایدگر و کارل #یاسپرس #فلسفه آموخت و در این رشته دکترا گرفت. با برآمد هیولای #فاشیسم در #آلمان، دوره‌ی #پیگرد و #دربدری نیز آغاز شد و وی را ناچار به دوری از میهن ساخت. آرنت نخست به #پاریس گریخت و سپس از آنجا به #مهاجرت #آمریکا رفت. وی در اکثر دانشگاه‌های آمریکا به تدریس فلسفه پرداخت و از خود نوشته‌های #فلسفی ـ سیاسی باارزشی برجای گذاشت. از میان مهم‌ترین کتاب‌های او می‌توان به «عنصرها و خاستگاه‌های حاکمیت تام»، «#حقیقت و #دروغ در سیاست»، «درباره‌ی #انقلاب» و «#قدرت و #قهر» اشاره کرد. هانا آرنت در سال ۱۹۷۵ در #نیویورک چشم از جهان فروبست.

آرنت در شناخته شده ­ترین رساله‌ی فلسفی ـ سیاسی خود یعنی «قدرت و قهر»، با دقتی کم‌نظیر و #موشکافانه، به بررسی نقش این دو پدیده در زندگی اجتماعی پرداخته است. خود او علت چنین پژوهشی را ناروشنی مفاهیمی چون قدرت و به‌ویژه قهر می‌نامد که مضمون آن‌ها در بسیاری از فلسفه‌های سیاسی معاصر، در ابهام و تاریکی مانده است. وی یادآور می‌شود که موضوع قهر در بررسی‌های سیاسی و اجتماعی، به‌ندرت چونان پدیده‌ای مستقل مورد توجه قرار گرفته است. آرنت علت این امر را در یکسان­‌گیری پدیده‌های قدرت و قهر می­داند که به عقیده‌ی وی دو مفهوم کاملاً متفاوت و حتی متقابل‌اند.

آرنت می­نویسد: «هنگامی‌که با دقت به #ادبیات پرشماری که در توضیح پدیده‌ی قدرت وجود دارد نظرمی‌افکنیم، به‌سرعت درمی‌یابیم که موضوع قهر درست به این دلیل مورد توجه قرار نمی‌گیرد، زیرا که همه‌ی صاحب‌نظران از چپ تا راست، در این مساله اتفاق نظر دارند که قدرت و قهر مفاهیم یگانه‌ای هستند، یا به سخن دیگر، قهر چیزی نیست جز بارزترین تجلی قدرت.» ... بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/FKqhbx
#زنان_موثر #زنان_توانا #زنان_موفق #زنان_اندیشمند
👇👇👇👇👇👇👇👇
زادروز ِ آمانوئل لویناس، فیلسوف «دیگری»

آمانوئل لویناس فیلسوف یهودی ِ فرانسوی در تاریخ ۱۲ ژانویه‌ی سال ۱۹۰۶ در لیتوانی به دنیا آمد. در آن زمان لیتوانی بخشی از امپراتوری روسیه به حساب می‌آمد. آمانوئل در کودکی به آثار نویسندگان روسی مانند گوگول، تولستوی و داستایفسکی علاقه‌ی ویژه داشت. لویناس در سال ۱۹۲۳ به فرانسه رفت و در دانش‌گاه استراسبورگ به تحصیل فلسفه پرداخت. استراسبورگ نزدیک ترین شهر فرانسه به لیتوانی بود. تحصیل در این دانش‌گاه دو پیامد برای لویناس داشت که تاثیرات فراوانی در زندگی فکری او داشت؛ یکی آشنایی با «موریس بلانشو» نویسنده، منتقد ادبی، و رمان‌نویس فرانسوی بود که این آشنایی موجب آشنایی لویناس با آثار نویسندگان فرانسوی خصوصا #پروست و والری شد.

این آشنایی موجب شد که لیوناس #کتاب «درباره‌ی موریس بلانشو»را نوشت. لویناس در مورد دوستی‌اش با بلانشو چنین می‌گوید: «چیزی درونی و عمیق ما را به سوی هم می‌کشاند و مطمئنا این تنها به دلیل یهودیت هر دو ما نبود هر چند که مضامین یهودیت در شکل‌گیری افکار هر دوی ما بسیار نقش داشته است. بلانشو به طرز عجیب و غریبی زندگی را بی‌واسطه می‌دید و این مسئله مرا جذب او کرد.» اتفاق دیگری که برای لویناس افتاد آشنایی با فلسفه‌ی برگسون بود که او را بسیار تحت تاثیر قرار داد. هانری برگسون #فیلسوف مشهور فرانسوی بود که در سال ۱۹۴۱ درگذشت. لویناس همه‌ی آن‌چه در جستجویش بود در فلسفه‌ی برگسون نیافت و از این‌رو برای شناخت جهان #فلسفه آلمان در سال ۱۹۲۹ به آلمان سفر کرد و در کلاس‌های پدیدارشناسی ادموند هوسرل شرکت کرد و موفق شد دکترای خود را زیر نظر هوسرل با رساله‌ای با عنوان «نظریه ادراک در پدیدارشناسی هوسرل» بگذراند. در همین دوران با «هستی و زمان» هایدگر آشنا شد و از این کتاب تاثیر فراوان گرفت هر چند که بعدها نظرات انتقادی‌ای نسبت به این کتاب پیدا کرد و از منتقدان هایدگر شد اما در زمان آشنایی با این کتاب گفته بود که این کتاب مسیر حیات #فلسفی من را تغییر داد.

در جنگ جهانی دوم، لویناس به عضویت ارتش فرانسه درآمد و اسیر نازی‌ها شد و خانواده‌اش در طی جنگ کشته شدند. یکی از آثار #لویناس با عنوان «از هستی تا هستنده» - از وجود تا موجود - در دوران اسارت لویناس نوشته شده است.

دکتر سروش دباغ، در مورد اخلاق در نگاه لویناس چنین می‌گوید:
«لویناس معتقد است که اخلاق با #دیگری آغاز می شود. به تعبیری که آوردم، به نزد لویناس، «دیگری» جز شروط امکانیِ پیدایی اخلاق است. به تعبیر دیگر لویناس معتقد است «دگرآیینی» در اینجا محوریت دارد و خودآیینیِ کانتی در دل این دگر آیینی فرا چنگ می آید؛ نه اینکه ما بحث از اخلاق را با خود آیینی آغاز کنیم. بلکه باید با دگر آیینی آغاز کنیم، چون «دیگری» شرط تحقق اخلاق است. به تعبیر دیگر اگر «دیگری» وجود نداشت، آنچه به #اخلاق و مناسبات اخلاقی موسوم است، که صبغۀ بینااشخاصی پر رنگی دارد، محقق نمی شد و شکل نمی گرفت. اشکال او به نظام کانتی و #هایدگر مشخصا این است که آنها بحث را با دازاین در هایدگر و سوژۀ استعلایی در کانت آغاز کرده اند. اما از منظر لویناس ، باید بحثِ بنیادین را با «دیگری» آغاز کرد و #فاعل #اخلاقی، خود را در «دیگری» و لحاظ کردنِ او ببیند.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/u1Pqc2

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیژن عبدالکریمی بار دیگر در تلویزیون جمهوری اسلامی حاضر شده و بی‌هیچ اشاره‌ای به جنایات سازمان تروریستی حماس مدعی شده است که دولت‌های آمریکا، انگلیس و فرانسه از خشونت عریان علیه مردم فلسطین حمایت کرده‌اند!

‏این فیلسوف ج. ا. تا آنجا پیش می‌رود که پای افلاطون، ارسطو، کانت و هگل را هم به میان می‌کشد و مدعی می‌شود دولت‌های غربی، آبروی فلسفه را برده‌اند و آنچه رخ داده، ذات متافیزیک غربی را نشان می‌‌دهد!

‏عبدالکریمی چیزی راجع به ذات متافیزیکی که در تهران نشسته و حماس، جهاد اسلامی و حزب‌الله لبنان را تحریک و تجهیز می‌کند، نمی‌گوید. شاید به این دلیل که چنین متافیزیکی، یک متافیزیک دینی یا فرقه‌ای‌ست و بنابراین، برخلاف ادبیات فلسفی که کسی در غرب برای آن قداست قائل نیست، تقدس دارد.

‏عبدالکریمی چندی پیش در واکنش به عدم همراهی مردم ایران از جنایات اسلام‌گرایان در غزه و اسرائیل، و اعتراضات مکرر علیه سیاست‌های حکومت اسلام‌گرای تهران، گفته بود که مردم ایران تب دارند و هذیان می‌گویند!

‏⁧#گفتگو⁩ ⁧#عبدالکریمی⁩ ⁧#بیژن_عبدالکریمی⁩ ⁧#مدارا⁩ ⁧#تروریسم⁩ ⁧#فلسفه⁩ ⁧#متافیزیک⁩ ⁧#متافیزیک_غربی⁩ ⁧#هایدگر

‏⁦@Dialogue1402