This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
« #امیرحسین_شمس_ناتری، ۱۸ساله، اهل چالوس، در اعتراضات خونین ۳۰ شهریور در شهر نوشهر، با ۶ گلوله جنگی در پا، شکم، قلب و پهلویش، کشته شد.
امیرحسین هم درس میخواند هم چند ماهی بود که برای خودش یک مغازه اجاره کرده بود و آرایشگر بود، ورزشکار بود و در چند رشته ورزشی ژیمناستیک، بوکس و کشتی فعالیت میکرد، سرشار از شور و شوق و امید به آینده بود.
قبل از اینکه خانوادهاش به بیمارستان برسند، او درگذشته بود.
اجازه برگزاری هیچ مراسمی را به آنها ندادند و به این شرط و با تهدیدهای شدید، پیکر عزیزشان را به آنها تحویل دادند.
خانوادهاش اما در چالوس، مراسم چهلم را تحت شرایط شدید امنیتی، برگزار کردند.
در مسیر مسجد، نیروی نقابدار با تفنگ ایستاده بودند و در مسجد هم نیروهای لباس شخصی مستقر بودند.
اجازه رفتن به مزار را ندادند و در مزار یوسف رضای چالوس را بستند.
مزار مرکزی شهر چالوس آن روز از بس مامور زیاد بود شبیه غزه شده بود!
نه میبخشیم نه فراموش میکنیم»
- متن و تصاویر ارسالی مخاطبان توانا
- نوازنده طبل در ویدیو، امیرحسین است
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امیرحسین هم درس میخواند هم چند ماهی بود که برای خودش یک مغازه اجاره کرده بود و آرایشگر بود، ورزشکار بود و در چند رشته ورزشی ژیمناستیک، بوکس و کشتی فعالیت میکرد، سرشار از شور و شوق و امید به آینده بود.
قبل از اینکه خانوادهاش به بیمارستان برسند، او درگذشته بود.
اجازه برگزاری هیچ مراسمی را به آنها ندادند و به این شرط و با تهدیدهای شدید، پیکر عزیزشان را به آنها تحویل دادند.
خانوادهاش اما در چالوس، مراسم چهلم را تحت شرایط شدید امنیتی، برگزار کردند.
در مسیر مسجد، نیروی نقابدار با تفنگ ایستاده بودند و در مسجد هم نیروهای لباس شخصی مستقر بودند.
اجازه رفتن به مزار را ندادند و در مزار یوسف رضای چالوس را بستند.
مزار مرکزی شهر چالوس آن روز از بس مامور زیاد بود شبیه غزه شده بود!
نه میبخشیم نه فراموش میکنیم»
- متن و تصاویر ارسالی مخاطبان توانا
- نوازنده طبل در ویدیو، امیرحسین است
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شبهای هجر را گذراندیم و زندهایم
ما را به سخت جانی خود این گمان نبود
دیروز تولد #امیرحسین_شمس از جانباختگان خیزش سراسری در #نوشهر بود.
دوستانش مزارش را تزئین کرده بودند تا آنجا جشن بگیرند. اما ماموران آمدند و گفتند بساطتان را جمع کنید...
پدر و مادر امیر حسین را به اداره اطلاعات احضار کردند و از آنها تعهد گرفتند که نه سر مزارت جمع شوند و نه شعار بدهند ، نه رسانهای کنند و گفتند برایتان گران تمام میشود.
دوستان امیر حسین در دلنوشتهای خطاب به او نوشتهاند:
«آنها میخواهند برای نظامشان گران تمام نشود اما کور خواندهاند، نظام باید به گرانترین قیمتِ ممکن بهای این همه ظلم و جنایتش را پس بدهد و میدهد.
امیرحسین جان، ما شاهدیم که تو سرشار از امید و آرزوهای بزرگ بودی و برای رسیدن به آرزوهایت تلاش میکردی.
ما شاهدیم که پدر و مادرت با چه زحمتی تو را به اینجا رساندند و آرزوی داماد شدنت را داشتند.
ما شاهدیم که چقدر پرانرژی بودی و در چند رشته ورزشی با جدیت فعالیت میکردی.
با ذوق و انگیزه فراوان، رشته معماری را در دانشگاه شروع کردی و دلت میخواست مهندس بشوی.
ما شاهدیم که اینقدر باغیرت بودی که در کنار درسخواندن، میخواستی کمک خرج پدرت باشی، رفتی دوره حرفهای آرایشگری را یاد گرفتی و تازه دو ماه بود که مغازهای اجاره کرده بودی، ابزار کارت را خریدی و برای شروع به سرای سالمندان نرگس در هچیرود رفتی و با عشق موی سالمندان آنجا را اصلاح کردی.
ما شاهدیم که تو درد و رنج مردم را با چشمانت میدیدی و با جانت لمس میکردی و همواره فقر و نداری مردم دغدغه تو بود، بخاطر همینم به خیابان آمدی تا صدای مردمی باشی که صدایشان شنیده نمیشود.
هیچکس، حتی خودت هم فکرش را نمیکردی که جواب چند شعار با دستان خالی، گلوله باشد، آن هم نه یک گلوله که چندین گلوله جنگی...
ما شاهدیم که پدر و مادرت هم بعد از رفتن تو مُردند، فقط دفن نشدند.
ما شاهد اشکها و ضجهها و فریادهای پدر و مادر و تنها خواهرت هستیم که دیروز بار دیگر قلبشان را شکستند، گویی دیروز دوباره تو را با دستانشان زیر خروارها خاک نشاندند
همانقدر دردناک، همان اندازه غیرقابل تحمل...
ما میخواستیم تولد قهرمانیات را کنارت باشیم ضحاکیان نگذاشتند و ما خانه پدرت دور هم جمع شدیم و تولدت را جشن گرفتیم.
ما هرگز دست از #دادخواهی خون پاک عزیزمان دست برنخواهیم داشت و قاتلینش را نخواهیم بخشید.»
#یاری_مدنی_توانا
شبهای هجر را گذراندیم و زندهایم
ما را به سخت جانی خود این گمان نبود
دیروز تولد #امیرحسین_شمس از جانباختگان خیزش سراسری در #نوشهر بود.
دوستانش مزارش را تزئین کرده بودند تا آنجا جشن بگیرند. اما ماموران آمدند و گفتند بساطتان را جمع کنید...
پدر و مادر امیر حسین را به اداره اطلاعات احضار کردند و از آنها تعهد گرفتند که نه سر مزارت جمع شوند و نه شعار بدهند ، نه رسانهای کنند و گفتند برایتان گران تمام میشود.
دوستان امیر حسین در دلنوشتهای خطاب به او نوشتهاند:
«آنها میخواهند برای نظامشان گران تمام نشود اما کور خواندهاند، نظام باید به گرانترین قیمتِ ممکن بهای این همه ظلم و جنایتش را پس بدهد و میدهد.
امیرحسین جان، ما شاهدیم که تو سرشار از امید و آرزوهای بزرگ بودی و برای رسیدن به آرزوهایت تلاش میکردی.
ما شاهدیم که پدر و مادرت با چه زحمتی تو را به اینجا رساندند و آرزوی داماد شدنت را داشتند.
ما شاهدیم که چقدر پرانرژی بودی و در چند رشته ورزشی با جدیت فعالیت میکردی.
با ذوق و انگیزه فراوان، رشته معماری را در دانشگاه شروع کردی و دلت میخواست مهندس بشوی.
ما شاهدیم که اینقدر باغیرت بودی که در کنار درسخواندن، میخواستی کمک خرج پدرت باشی، رفتی دوره حرفهای آرایشگری را یاد گرفتی و تازه دو ماه بود که مغازهای اجاره کرده بودی، ابزار کارت را خریدی و برای شروع به سرای سالمندان نرگس در هچیرود رفتی و با عشق موی سالمندان آنجا را اصلاح کردی.
ما شاهدیم که تو درد و رنج مردم را با چشمانت میدیدی و با جانت لمس میکردی و همواره فقر و نداری مردم دغدغه تو بود، بخاطر همینم به خیابان آمدی تا صدای مردمی باشی که صدایشان شنیده نمیشود.
هیچکس، حتی خودت هم فکرش را نمیکردی که جواب چند شعار با دستان خالی، گلوله باشد، آن هم نه یک گلوله که چندین گلوله جنگی...
ما شاهدیم که پدر و مادرت هم بعد از رفتن تو مُردند، فقط دفن نشدند.
ما شاهد اشکها و ضجهها و فریادهای پدر و مادر و تنها خواهرت هستیم که دیروز بار دیگر قلبشان را شکستند، گویی دیروز دوباره تو را با دستانشان زیر خروارها خاک نشاندند
همانقدر دردناک، همان اندازه غیرقابل تحمل...
ما میخواستیم تولد قهرمانیات را کنارت باشیم ضحاکیان نگذاشتند و ما خانه پدرت دور هم جمع شدیم و تولدت را جشن گرفتیم.
ما هرگز دست از #دادخواهی خون پاک عزیزمان دست برنخواهیم داشت و قاتلینش را نخواهیم بخشید.»
#یاری_مدنی_توانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«دو فیلم کوتاه از جانباخته راه آزادی
#امیرحسین_شمس_ناتری
در فیلم اول امیرحسین زنجیر میزند و یک روسری به سر بسته است
در فیلم دوم هم کلاه زرد به سر دارد و با کلی شوق و ذوق جوانی در حال رقصیدن است
جمهوری ننگین اسلامی فکر میکند انقلاب ایران خاموش شده و میتواند به کثافت بودنش ادامه دهد اما کور خوانده است...
فکر میکند با راه انداختن کارناوال شادی و دلقک بازیهای خیابانیِ شب عید، میتواند این لکه ننگ پلید بودنش را به فراموشی بسپارد و حواس مردم را از این انقلاب، منحرف نماید، اما کور خوانده است...
امیرحسین جوانی بود باغیرت و مستقل که روی پای خودش ایستاده بود و به تازگی برای خودش کسب و کاری راه انداخته بود
تازه دانشگاه قبول شده بود و رشته مورد علاقهاش معماری را یاد میگرفت و آرزو داشت مهندس بشود.
سرشار از آرزوهای بزرگی بود که برای رسیدن به آنها تلاش میکرد...
در یک خانواده مذهبی بزرگ شده بود و برای مراسم محرم در محل زندگی اش ، خودش یک طبل خریده بود و همیشه ده روز محرم را عزادار حسینی بود که جمهوری اسلامی پشتش سنگر گرفته و جنایت میکند...
حتی مسئولین بی غیرت و پاچه خوار شهر چالوس اجازه ندادند روی مزارش مراسم تولدش برگزار گردد و در مزار را بستند و پدر و مادرش را به اداره اطلاعات احضار کردند و تهدید کردند که مراسمی نگیرند و رسانهای نکنند.
جمهوری ننگین اسلامی بداند هرگز نمیتواند از زیر بار مسئولیت به قتل رساندن این جوانان و دختران و پسران عزیز این سرزمین شانه خالی کند
این انقلاب تا روز انتقام و به دار کشیدن قاتلین این جوانان ادامه خواهد داشت
امسال عید برای مردم وطن پرست ایران رنگ و بوی دیگری دارد.
بجای هفت سین نوروز، تصویر شهدای راه آزادی بر سفره دلهای ما نقش بسته است.
امسال فقط نوشدنِ سال را به همدیگر تبریک بگوییم،
ایران عزادار عزیزانی ست که بیگناه زیر خروارها خاک آرمیده اند
به حرمت خون پاک شهدای راه آزادی و خانواده های داغدارشان ، آهسته تر به هم تبریک بگوییم»
ویدیو و متن ارسالی دوستان امیرحسین
#امیرحسین_شمس_ناتری
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«دو فیلم کوتاه از جانباخته راه آزادی
#امیرحسین_شمس_ناتری
در فیلم اول امیرحسین زنجیر میزند و یک روسری به سر بسته است
در فیلم دوم هم کلاه زرد به سر دارد و با کلی شوق و ذوق جوانی در حال رقصیدن است
جمهوری ننگین اسلامی فکر میکند انقلاب ایران خاموش شده و میتواند به کثافت بودنش ادامه دهد اما کور خوانده است...
فکر میکند با راه انداختن کارناوال شادی و دلقک بازیهای خیابانیِ شب عید، میتواند این لکه ننگ پلید بودنش را به فراموشی بسپارد و حواس مردم را از این انقلاب، منحرف نماید، اما کور خوانده است...
امیرحسین جوانی بود باغیرت و مستقل که روی پای خودش ایستاده بود و به تازگی برای خودش کسب و کاری راه انداخته بود
تازه دانشگاه قبول شده بود و رشته مورد علاقهاش معماری را یاد میگرفت و آرزو داشت مهندس بشود.
سرشار از آرزوهای بزرگی بود که برای رسیدن به آنها تلاش میکرد...
در یک خانواده مذهبی بزرگ شده بود و برای مراسم محرم در محل زندگی اش ، خودش یک طبل خریده بود و همیشه ده روز محرم را عزادار حسینی بود که جمهوری اسلامی پشتش سنگر گرفته و جنایت میکند...
حتی مسئولین بی غیرت و پاچه خوار شهر چالوس اجازه ندادند روی مزارش مراسم تولدش برگزار گردد و در مزار را بستند و پدر و مادرش را به اداره اطلاعات احضار کردند و تهدید کردند که مراسمی نگیرند و رسانهای نکنند.
جمهوری ننگین اسلامی بداند هرگز نمیتواند از زیر بار مسئولیت به قتل رساندن این جوانان و دختران و پسران عزیز این سرزمین شانه خالی کند
این انقلاب تا روز انتقام و به دار کشیدن قاتلین این جوانان ادامه خواهد داشت
امسال عید برای مردم وطن پرست ایران رنگ و بوی دیگری دارد.
بجای هفت سین نوروز، تصویر شهدای راه آزادی بر سفره دلهای ما نقش بسته است.
امسال فقط نوشدنِ سال را به همدیگر تبریک بگوییم،
ایران عزادار عزیزانی ست که بیگناه زیر خروارها خاک آرمیده اند
به حرمت خون پاک شهدای راه آزادی و خانواده های داغدارشان ، آهسته تر به هم تبریک بگوییم»
ویدیو و متن ارسالی دوستان امیرحسین
#امیرحسین_شمس_ناتری
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گلباران مزار جاویدنام امیرحسین شمس ناتری از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱
چالوس، فروردین ۱۴۰۲
« #امیرحسین_شمس_ناتری، ۱۸ساله، اهل چالوس، در اعتراضات خونین ۳۰ شهریور در شهر نوشهر، با ۶ گلوله جنگی در پا، شکم، قلب و پهلویش، کشته شد.
امیرحسین هم درس میخواند هم چند ماهی بود که برای خودش یک مغازه اجاره کرده بود و آرایشگر بود، ورزشکار بود و در چند رشته ورزشی ژیمناستیک، بوکس و کشتی فعالیت میکرد، سرشار از شور و شوق و امید به آینده بود.
قبل از اینکه خانوادهاش به بیمارستان برسند، او درگذشته بود.
اجازه برگزاری هیچ مراسمی را به آنها ندادند و به این شرط و با تهدیدهای شدید، پیکر عزیزشان را به آنها تحویل دادند.
خانوادهاش اما در چالوس، مراسم چهلم را تحت شرایط شدید امنیتی، برگزار کردند.
در مسیر مسجد، نیروی نقابدار با تفنگ ایستاده بودند و در مسجد هم نیروهای لباس شخصی مستقر بودند.
اجازه رفتن به مزار را ندادند و در مزار یوسف رضای چالوس را بستند.
مزار مرکزی شهر چالوس آن روز از بس مامور زیاد بود شبیه غزه شده بود!
نه میبخشیم نه فراموش میکنیم»
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یادمون_نمیره #نوشهر #نوروز #نوروز۱۴۰۲ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گلباران مزار جاویدنام امیرحسین شمس ناتری از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱
چالوس، فروردین ۱۴۰۲
« #امیرحسین_شمس_ناتری، ۱۸ساله، اهل چالوس، در اعتراضات خونین ۳۰ شهریور در شهر نوشهر، با ۶ گلوله جنگی در پا، شکم، قلب و پهلویش، کشته شد.
امیرحسین هم درس میخواند هم چند ماهی بود که برای خودش یک مغازه اجاره کرده بود و آرایشگر بود، ورزشکار بود و در چند رشته ورزشی ژیمناستیک، بوکس و کشتی فعالیت میکرد، سرشار از شور و شوق و امید به آینده بود.
قبل از اینکه خانوادهاش به بیمارستان برسند، او درگذشته بود.
اجازه برگزاری هیچ مراسمی را به آنها ندادند و به این شرط و با تهدیدهای شدید، پیکر عزیزشان را به آنها تحویل دادند.
خانوادهاش اما در چالوس، مراسم چهلم را تحت شرایط شدید امنیتی، برگزار کردند.
در مسیر مسجد، نیروی نقابدار با تفنگ ایستاده بودند و در مسجد هم نیروهای لباس شخصی مستقر بودند.
اجازه رفتن به مزار را ندادند و در مزار یوسف رضای چالوس را بستند.
مزار مرکزی شهر چالوس آن روز از بس مامور زیاد بود شبیه غزه شده بود!
نه میبخشیم نه فراموش میکنیم»
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یادمون_نمیره #نوشهر #نوروز #نوروز۱۴۰۲ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech