آموزشکده توانا
57.8K subscribers
30.2K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
ابتلای زینب جلالیان به ویروس کرونا در زندان قرچک

علی جلالیان، پدر زینب جلالیان به شبکه حقوق بشر کردستان گفت که او در زندان قرچک ورامین به ویروس کرونا مبتلا شده است.

پدر این زندانی سیاسی کرد گفت “شب سه‌شنبه ۱۳ خرداد زینب جلالیان به دلیل تنگی‌ نفس شدید به بهداری زندان منتقل شده و پس از معاینه و انجام آزمایش توسط پزشک بیماری او کووید-۱۹ تشخیص داده شده است". زینب جلالیان، زندانی سیاسی کرد، متولد ۱۳۶۱ است و از آذر سال ۸۶ در زندان به سر می‌برد، او سنگین‌ترین حکم (حبس ابد) را در میان زندانیان سیاسی زن در ایران دارد.

زینب جلالیان سال ۸۸ به اتهام خروج غیرقانونی از کشور به یک سال حبس تعزیری و به اتهام محاربه با عضویت در پژاک به اعدام محکوم شده بود؛ حکمی که با یک درجه تخفیف و به گفته وکیلش، با عفو رهبری تبدیل به حبس ابد شد.

خانم جلالیان بیش از ۱۳ سال است بدون مرخصی زندانی است و خانواده‌اش می‌گویند که پی گیری‌های آنها برای مرخصی فرزندشان تاکنون بی‌نتیجه بوده است. او به بیماری "ناخنک چشم" مبتلا است که نیاز به درمان و رسیدگی دارد.

این زندانی سیاسی در تاریخ ۱۰ اردیبهشت امسال به صورت ناگهانی توسط ماموران امنیتی از زندان خوی به زندان قرچک منتقل شد و از آن زمان همچنان در بند قرنطینه این زندان نگهداری می‌شود. هر چند دلیل این انتقال ناگهانی را به وی اعلام نکردند اما پدر این زندانی سیاسی هفته پیش گفته بود، از طریق پیامک مطلع شده که پرونده‌ای برای فرزندش در شعبه ۱۰۱ دادگاه جزایی تهران گشوده شده است. اما وی از دلیل تشکیل پرونده جدید اظهار بی‌اطلاعی کرد.

#زینب_جلالیان
#زنان_زندانی_سیاسی

@Tavaana_TavaanaTech
نامه زینب جلالیان و سهیلا حجاب از زندان قرچک ورامین

زینب جلالیان و سهیلا حجاب، دو زندانی سیاسی در زندان قرچک ورامین، در نامه‌ای مشترک ضمن توصیف شرایط نامساعد زندان نسبت به مواردی ازجمله اجرایی نشدن اصل تفکیک جرایم در این زندان اعتراض کرده‌اند. خانم جلیلیان از از تاریخ ۳۱ خردادماه با طرح خواسته انتقال خود به زندان خوی و یا زندان اوین و سهیلا حجاب از تاریخ ۲۷ خرداد در اعتراض به نگهداری خود در زندان قرچک ورامین و عدم انتقال به زندان اوین دست به اعتصاب غذا زدند.

این زندانیان در بخشی از نامه خود گفته‌اند: «اینجانبان زینب جلالیان و سهیلا حجاب، جمهوری اسلامی را به رسمیت نمی‌شناسیم و هرگز از آنها تقاضای مرخصی، آزادی و عفو نکرده‌ایم و نخواهیم کرد. چرا که فردی طلب بخشش و عفو می‌کند که مرتکب اشتباهی شده باشد . ما پژواک خواسته‌ها، آرزوها، حقوق مدنی و شهروندی از دست رفته مردمان کشورمان بوده‌ایم.»
قسمت‌های دیگری از این نامه را در زیر بخوانید:

«بازرسی‌های وحشتناک بدنی و غیر انسانی و استفاده از دستبند و پابند، به شیوه‌های قرون وسطایی و مطابق اصول برده‌داری، بخشی از رنجنامه‌های ماست. یعنی جنسیت زنانه ما، آنقدر برای جمهوری ضد زن وحشت به همراه دارد که برای جا به جایی ما از محافظان متعدد، همراه در قل و زنجیر کردن دست و پاهایمان باید استفاده شود؟»

«اما ای دیکتاتور آیا نمی‌دانی که دردها و رنج‌ها انسان‌ها را بزرگ‌تر، متعالی‌تر، خودساخته‌تر و قوی‌تر می‌کند؟! ما از این که در این زندان حبس می کِشیم ، اصلاً آزرده خاطر نبوده و نیستیم.
ما در این زندان با زن‌هایی آشنا شدیم که با اَشکال مختلف از سوء مدیریت جمهوری اسلامی در امور متفاوت رنج کشیده بودند. حضور ما در این مکان باعث شد ما پای صحبت کسانی بنشینیم که بتوانیم در جهت احقاق حقوق از دست رفته زنان، کوشاتر باشیم. ما باید پاسخگوی تاریخ باشیم. اگر می‌بینید که ما دست به اعتصاب غذا زده‌ایم (برای انتقال از این زندان)، فقط برای مطالبه حقوق انسانی ماست. این که به نسل حاضر و نسل های آینده بگوییم در هر وضعیتی که هستید، مطالبه‌گر حقوق خود باشند. به گفته یکی از بزرگان: “اگر در جامعه ای زنی روزنامه خواند و از سیاست حرف زد، به آینده آن کشور خوش بین باشید”.»

«محلی که در آن نگهداری می شویم، عملا تبدیل به کمپ معتادان شده! زنان آسیب دیده از اجتماع که ابتدا باید درمان شوند، سپس آموزش ببینند و در نهایت به آغوش اجتماع برگردند.
تأسف‌بارتر این که اکثریت زندانیانی که به اینجا وارد می شوند ، تحت عنوان جرایم فساد و فحشا و روابط خارج از ازدواج هستند. این زنان به دلیل روابط متعدد، ناقل بیماری‌های عفونی، هپاتیت، زگیل تناسلی و بسیاری بیماری‌های دیگر هستند و متاسفانه سطح بهداشت زندان بسیار ضعیف و همچنین عدم رعایت حداقل بهداشت از سوی زندانیان، رنج مضاعفی به همراه دارد.
ضرب و شتم… معضل تجاوز در میان زنان زندانی و ضرب و شتم متعدد میان آنان با وسایل متعدد که برای زد و خورد ها استفاده می‌کنند، احساس امنیت جسمی و آرامش روحی ما را به مخاطره انداخته!»

«شرم بر جمهوری اسلامی که ما به خاطر ابتدایی‌ترین حقوق انسانی خود (یعنی بهداشت و مراقبت جسمانی)، دست به اعتصاب غذا زده‌ایم که از سیاه‌چال قرچک ورامین به سیاه‌چال اوین منتقل شویم.
این اعتصاب باید برای خواسته‌های بزرگ تری مانند آزادی اتفاق می‌افتاد، اما علیرغم تمام دردها و رنج‌ها و شکنجه‌ها، ما برای احقاق حقوق انسانی و مدنی مردمان خود ایستاده‌ایم و همچنان برای احقاق حقوق انسانی و مدنی خود، همچنان سراپا ایستاده‌ایم و باز هم خواهیم ایستاد. به قولی: “سیصد گل سرخ یک گل نصرانی، ما را ز سر بریده می‌ترسانی؟، ما گر ز سر بریده می‌ترسیدیم، در محفل عاشقان نمی‌رقصیدیم”.»

#زینب_جلالیان #سهیلا_حجاب #زندان_زنان #حقوق_زندانی

@Tavaana_Tavaanatech

کاوه کرمانشاهی، فعال حقوق بشر در اتاقی در کلاب‌هاوس درباره آزار و اذیت زندانیان زن، روایت زینب جلالیان را خواند و گفت «یکی از بازجویان زینب در ماههای نخست بازداشتش در سال۸۷ در بازداشتگاه اطلاعات کرمانشاه می‌گوید اجازه صیغه او را دارد و قصد نزدیک شدن به او را داشته و حلقه را در دست زینب گذاشته که دستبند بر دست داشته، زینب حلقه را پرت کرده و به بازجو لگد می‌زند، بازجویان آنقدر او را زدند که در بیمارستان بستری شد. زینب را در بازداشت مجبور به انجام تست بکارت شد». ‌

#زینب_جلالیان #تست_بکارت #جمهوری_اسلامی #خامنه_ای

@Tavaana_TavaanaTech
زندان در ایران؛ نگاهی به پرونده زینب جلالیان

با حضور آرش صادقی

دوشنبه ۲۶ مهر ماه ۱۴۰۰

ساعت ۲۱:۳۰ به وقت ایران

در این برنامه در بخش اول نگاهی داریم به اخبار زندان‌ها و در بخش دوم پرونده زینب جلالیان را واکاوی می‌کنیم که از سال۱۳۸۶ بدون یک روز مرخصی زندانی است، شکنجه‌های زیادی را متحمل شده است و سنگین‌ترین حکم محکومیت (حبس ابد) را بین زندانیان سیاسی زن دارد.

https://www.clubhouse.com/join/event/6OtL0ovu/xoer6A0K

#حقیقت_زندان #زینب_جلالیان #شکنجه #آرش_صادقی #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
روایت یک پرونده؛ زینب جلالیان، زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد

زینب جلالیان از سال۱۳۸۶ بدون یک روز مرخصی زندانی است، شکنجه‌های زیادی را متحمل شده است و سنگین‌ترین حکم محکومیت (حبس ابد) را بین زندانیان سیاسی زن دارد. 
در این برنامه آرش صادقی، کنش‌گر مدافع حقوق بشر، امیرسالار داودی، وکیل زینب جلالیان، نرگس محمدی و فریبا راد، فعالان حقوق بشر، از پرونده و وضعیت این زندانی سیاسی می‌گویند.
این چکیده‌ای است از قسمت سوم برنامه «روایت یک پرونده» که مهر ۱۴۰۰ در کلاب‌هاوس آموزشکده توانا برگزار شد.

در یوتیوب توانا:
https://youtu.be/Pn0DGwK_NWM
در ساندکلاد توانا:
https://soundcloud.com/tavaana/jalalian?si=11f6fffe6f8a48e1aa093206f7969f85

#زینب_جلالیان #حقبقت_زندان #لایو_ایونت #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«زینب جلالیان ... مریم اکبری منفرد

زینب جلالیان چهارده سال و مریم اکبری منفرد سیزده سال از بهترین روزهای عمرشان را در زندان و در تبعید بدون حتی ساعتی مرخصی سپری می‌کنند.
در تاریخ ایران در میان زندانیان سیاسی چنین مواردی سابقه نداشته و جمهوری اسلامی در کنار ستم‌های دیگر رکورد حبس طولانی مدت دو تن از زنان فعال سیاسی را نیز در کارنامه منحوس خود ثبت کرده است!

زینب جلالیان را ندیده‌ام اما شرح ایستادگی‌های او را به کرات شنیده‌ام، شنیده‌هایم از او همان هایی ست که در مریم دیدم که شش سال با او هم بند بوده‌ام و در میان تمامی کسانی که در زندان بودند به معنای واقعی کلمه مقاوم ترین، محکم ترین، با نشاط ترین و مصمم ترین زندانی بوده و هست، در تمام سال های حبس باوجود آزارها و شکنجه های فرسایشیِ بی امان همچنان اراده و مقاومت و شادابی خود را حفظ کرد و البته آسیب های بسیار هم دید اما سربلند ایستاد.

هر یک از آنان علاوه بر دشمن اصلی که همان ج.ا می‌باشد با جناح بندی‌های رسانه‌های مطرح و فراموشی‌ها و بایکوت‌های خبری آن هم صرفا به سبب عقایدشان جنگیدند، قهرمانی برای آن‌ها در تیتر اول رسانه‌ها بودن و جایزه‌های رنگارنگ بین‌المللی معنا نمی‌شود بلکه در عزم و اراده برای شکست قدرت ظالم و ایستادگی در برابر شکنجه‌های جسمی و روانی بوده و هست ولو در سکوت خبری، مریم اولین زندانی بود که از داخل زندان به دادخواهی اعدام چهار عضو خانواده‌اش پرداخت و موفق به ثبت نام اعضای خانواده‌اش در لیست گم‌شدگان قهری سازمان ملل شد...
تنهایشان نگذاریم... هر چند که حتما به تنهایی قدرت یک ایران را دارند که حکومت چنین خصمانه در برابر آن‌ها قدرت‌نمایی می‌کند.»

- متن و تصویر از اینستاگرام آتنا دائمی

- به نظر شما چگونه می‌توان از زندانیان سیاسی حمایت کرد؟چرا آن‌ها باید در زندان باشند و چرا محروم از حقوق زندانیان در استفاده از مرخصی؟!!

#زینب_جلالیان #مریم_اکبری_منفرد #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
زینب جلالیان زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد، با نگارش نامه‌ای روز ۸ مارس روز جهانی زن را تبریک گفته و از گوشه‌ای از شکنجه‌هایش که در دوران زندان متحمل شده، پرده برداشته است.

این زندانی سیاسی در نامه‌اش چنین نوشته:

با همه احساس قلبیم ۸ مارس را به مادر صبورم، زنانی که چشم به راه عزیزان‌شان هستند و همه‌ی زنان جهان تبریک عرض می‌کنم.

وقتی نگاهی به تاریخ می‌اندازیم، می‌بینیم در طول تاریخ همیشه زنان آزادیخواه بر علیه رژیم‌های دیکتاتور مبارزه کرده‌اند و این زنان شجاع هشت مارس را هم با خون خودشان در تاریخ به ثبت رسانداند.

ای ستمگران، نظاره‌گر بودید و هستید، دیدید نمی‌شود با قتل‌‌عام، شکنجه و زندانی کردن ما زنان، جلوی حق‌خواهی ما را بگیرید. وقتی یک زن جوهرش با آزادی سرشته شده باشد، هیچ ظلم و زوری نمی‌تواند او را به زانو در بیاورد.

من زمانی به این حقیقت پی‌بردم که در چنگال ستمگران جمهوری اسلامی بودم. لباس‌های مرا بر روی تنم پاره کردند، چشم‌هایم را بستند، دست و پایم را با زنجیر به تخت آهنی بستند و شکنجه وحشتناک مرا شروع کردند. با کابل به زیر پاهایم شلاق زدند، پاهایم خیلی وحشتناک ورم کرده و کبود شده بودند. این قدر مرا شکنجه کردند که دیگر هیچ چیز را احساس نمی‌کردم. تمام تنم بی‌حس شده بود، دیگر اختیار جسمم را نداشتم، شلوارم را خیس کرده بودم.

آری، شرم‌آور است اما نمی‌دانم برای من یا برای آنان که این بلاها را به سر من آورده بودند. ای وجدان‌های بیدار، حق قضاوت با شماهاست، آیا من که آرزویی به جز آزادی و برابری بشر ندارم و آنهایی که به خاطر منافع خود این همه شکنجه را بر من اعمال کردند،گناهکارند؟! یا من؟!.

خودتان قضاوت کنید، من مثل ده سال پیش تن سالمی ندارم و کلیدهای زندان مرا صیقل داده‌اند، وقتی شکنجه‌گران مرا شکنجه می‌کردند تنها چیزی که برایم مانده بود فکر و اعتقادم بود و امیدی که به زنان مبارز و آینده داشتم.

اگر بگویم قلم از نوشتن درد و رنجم قاصر است، مبالغه نکرده‌ام، چون من فقط یک قسمت کمی از شکنجه‌هایم را برای شما بازگو کردم. امیدوارم در این روز عزیز خاطر شما را مکدر نکرده باشم.

 
گاهی وقت‌ها به این فکر می‌کنم کجای دنیا هستم یا اصلا کجای زمان گیر کرده‌ام که هر چقدر تلاش می‌کنم راه گریزی پیدا نمی‌کنم. آیا حق من این است؟! که شاهد به دار کشیدن همنوعان و نزدیکانم باشم و دم نزنم؟! عجیب روزگاری‌ست، اگر باد تندی می‌وزید، قلبم از تندی باد می‌لرزید اما امروز این همه بادهای سیاه و ناسوز را چه کنم؟!

 ادامه نامه:
is.gd/45DGL4

#زینب_جلالیان #شکنجه #روز_زن #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«نامه‌ای برای زینب جلالیان

زینب جان! نامه سراسر اندوه و گلایه ترا به مناسبت روز جهانی زن خواندم، از شجاعت و پایداری زنان در طی تاریخ برای آزادی، حق‌خواهی و احقاق حقوق از دست‌رفته‌شان جنگیدند نوشتی، از ظلمیکه طی این سال‌ها که در بند ظالمان بودی نوشتی، نوشتی و چه دردناک و غم انگیز بود.... تصور این همه رنج و درد غیر قابل تحمل است، چه رنجی را تحمل کردی، چه روزگاری را سپری کردی.
زینبم! پیام تصویری مادر دردمند ترا نیز دیدم، و مطمئن شدم که از چنین مادری، می‌توان چنین دختر شجاع و مقاومی را توقع داشت. شرمنده‌ام، همیشه با خودم فکر می‌کنم که ای کاش می‌شد همان‌طور که می‌توان با وثیقه مالی ضمانتی را برای آزادی مقطعی زندانی را مهیا کرد، با وثیقه‌گذاشتن از جانب کسانی مثل خودم، که تمکن مالی ندارد خودم را وثیقه می‌کردم تا بتوان مدتی را برای تو مهیا کرد تا زمانی را در کنار مادر دردمند خود سپری کنی.
زینبم! به زن بودنم و به هموطن‌بودن با تو مفتخرم اما...اما از این‌همه رنجی که بر تو گذشته شرمنده‌ام، عذرخواهی مرا بپذیر و دست دوستی مرا، همدلی و همراهی مرا بپذیر، نویسنده نیستم بازی با کلمات را نمی‌دانم اما آنچه را نوشتم با تمامی قلب و احساسم نوشتم در انتظار آزادی تو و دیگر همرزمان تو می‌مانم، کاش زنده بمانم و آن روز را ببینم.»

-- متن فوق را یکی از مخاطبان توانا در پاسخ به فراخوان «نامه به یک زندانی» نوشت و برای ما ارسال کرد.
دو روز پیش از مخاطبان خود خواسته بودیم که یک زندانی سیاسی-عقیدتی را انتخاب کنند، به نشانه همبستگی با او و خانواده‌اش، نامه‌ای برایش بنویسند و برای ما بفرستند.

نامه به زندانیان، برای آن‌ها و خانواده‌شان روحیه‌بخش و موثر است.
شما هم می‌توانید به دلخواه خود یک زندانی سیاسی را انتخاب کنید و خطاب به او نامه‌ای بنویسید و برای ما بفرستید.

در ایام نوروز خانواده‌های زندانیان را فراموش نکنیم.

#نامه_به_زندانی #زینب_جلالیان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
آتنا دائمی، در یک رشته توییت در خصوص وضعیت و امکانات زندان زنان نوشته و آراستن خود در زندان و تلاش برای سرزندگی را ناشی از مقاومت زندانیان برای غلبه بر شرایط موجود در آن مکان و ناکام‌گذاشتن مزدوران عنوان کرده است:

1️⃣ پیرو بحث ها و حملات به زنان زندانی به دلیل ظاهر آنها پس از آزادی از زندان، بخشی از دیده‌ها و تجربیات خودم در سه زندان اوین، قرچک، لاکان و همچنین سلول انفرادی را نوشتم که به دلیل طولانی بودن به صورت عکس منتشر میکنم!
#زن_زندگی_آزادی
|

2️⃣ در زندان اوین تمامی امکانات رفاهی موجود به واسطه مبارزات زندانیان سیاسی و اعتصابات و اعتراضات طولانی آنها در زندان به دست آمده است…
#مریم_اکبری‌_منفرد
|
3️⃣ ج.ا از طریق فروشگاه‌ها در تمام زندان‌ها روزانه سودهای هنگفتی به جیب می‌زند و اکثر اقلامی را که زندانیان (خصوصا با جرائم مالی) طالب آن باشند به فروش می‌رسانند در حالی که بسیاری از این کالاها را خود زندان باید در اختیار زندانی بگذارد.
#فریبا_کمال_آبادی
|
4️⃣ آیا در زندان امکان رنگ کردن مو و آرایش صورت وجود دارد؟ آیا زندانبان‌ها توانسته‌اند مانع رشد و بروز خلاقیت‌های زندانیان شوند؟!
#زهرا_زهتابچی
|
5️⃣ در ذهن تعدادی نمی‌گنجد که زندانی در تمام مدتِ زندان در نبرد با قدرتی است که می‌خواهد زندگی او را نابود کند و از همین رو از هر چیزی برای نشان دادن زنده بودن و مقاومت خود استفاده می‌کند!
#مهوش_شهریاری
|
6️⃣ آراستگی و شادی یکی از رموز زنان اوین برای مقاومت و نمایش قدرت و سرزندگی و شادابی خود به مزدوران ج.ا بود!
#زینب_جلالیان
|
7️⃣ اولین درس زندان به زندانی این است که هر چند به سختی اما می‌توانی با حداقل امکاناتِ موجود زندگی خود را بگذرانی و از کشف راه‌های جدید و خلاقانه برای حل مشکلات خود، خوشحال باشی و در دل به ریش آنها که محدودت کردند بخندی!!!
#فاطمه_مثنی
|
8️⃣ فراموش نکنید که عامل تمام مشکلات ما ج.ا ست و نمیدانید مزدورانِ آن تا چه حد خوشحال میشوند که عده ای همچون آنها،زندان را هتل خطاب کنند و مقاومت زندانی را نادیده بگیرند!
#مهسا_امینی
AtenaDaemi


سپاس از وحیدانلاین به خاطر تنظیم متن و لینک‌ها در کانال خوبش

#آرمیتا_عباسی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
چند روز پیش مقالاتی از تعدادی از زنان زندانی سیاسی ایران در روزنامه لوموند فرانسه منتشر شد.

در این پست پیام‌های زینب جلالیان و سپیده قلیان را مشاهده می‌کنید.

زینب جلالیان در بخشی از یادداشت خود نوشته:

گاهی فکر می‌کنم کجای دنیا هستم؟ اصلا کجای زمان گیر کرده‌ام که هرچه تلاش می‌کنم راه گریزی پیدا نمی‌کنم؟ چرا باید شاهد به دار کشیده شدن همنوعان و نزدیکانم باشم؟ می‌توان شاهد بود و دم نزد؟ در اینجا می‌توان کمی ادامه داد..... آیا می‌توان در برابر ظلم تحمیلی به جامعه سکوت کرد؟

جنگ، شکنجه، قتل و کشتار انجام می‌شود و ستمگران برای جنایات خود توجیه می‌آورند. این دردناک است، اما زندگیمان در همین شرایط سپری می‌شود. با این همه آرزوی مرگ ستمگران را ندارم بلکه می‌خواهم با هم علیه ستمگران مبارزه کنیم و با تلاشمان آنان را از سرزمینمان بیرون کنیم تا شرمنده آیندگان نباشیم.»

سپیده قلیان در بخشی از یادداشت خود چنین نوشته:
«اوین اما تنها میزبان فعالان جنبش‌های اجتماعی در ایران نیست. صحبت از ده‌ها زندان و صدها زندانی در شرایط فعلی‌ست هم دستگاه سرکوب و هم مردم ایران به خوبی می‌دانند که تحول سیاسی دموکراتیک در ایران راهی جز اتکا به جنبش‌های اجتماعی و اعتراضات درون ایران ندارد کابوس اصلی استبداد حاکم بر ایران مردم ایران‌اند. جنبش کارگری در میان جنبش‌های اجتماعی در ایران در میان معترض ترین و ممنوع ترین هاست با وجود تمام فشارها، کارگران معترض ایرانی در این سال‌ها در بخش‌های مختلف توانسته‌اند صدها اعتصاب برگزار کنند.»

متن کامل این نامه‌ها را در تصاویر بخوانید.

#زینب_جلالیان #سپیده_قلیان #بیانیه #زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech