علیرضا #قربانی، خوانندهی ایرانی آهنگ «بیقرار» از آلبوم «حریق خزان» را با شعری از هوشنگ #ابتهاج در سال ۲۰۱۳ در وین اجرا کرده است. آهنگساز این #آهنگ زیبا مهدیار #علیزاده است.
این آواز زیبا تقدیم میشود به همهی همراهان همیشگی توانا
ساقی به دست باش که این مست میپرست
چون خُم ز پا نشست و هنوزش خمار توست
بیچاره دل که غارت عشقـش به باد داد
ای دیده خون ببار که این فتنه کار توست
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
این آواز زیبا تقدیم میشود به همهی همراهان همیشگی توانا
ساقی به دست باش که این مست میپرست
چون خُم ز پا نشست و هنوزش خمار توست
بیچاره دل که غارت عشقـش به باد داد
ای دیده خون ببار که این فتنه کار توست
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
حسین علیزاده: اگر انتقاد کنم جایم گوشه زندان است
خبرگزاری هرانا ـ حسین علیزاده، آهنگساز و نوازنده تار و سهتار ایرانی در یک نشست خبری گفت که مسئولان به راحتی به موسیقی توهین میکنند در حالی که اگر هنرمندی مانند او از مسئولان انتقاد کند، جایش گوشه زندان است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از زمانه، حسین علیزاده، #آهنگساز و #نوازنده #تار و #سهتار #ایرانی همراه با محمد معتمدی، خواننده و گروه #همنوایان کنسرت تازهای در تالار وحدت اجرا میکند. در نشست خبری این #کنسرت علیزاده از وابستگی خانه موسیقی به وزارت ارشاد اسلامی و لغو کنسرتها در ایران انتقاد کرد. او گفت که مسئولان به راحتی به موسیقی #توهین میکنند در حالی که اگر هنرمندی مانند او از مسئولان #انتقاد کند، جایش گوشه #زندان است.
پیش از این کنسرت حسین علیزاده و علیرضا قربانی به دلیل نامعلومی لغو شده بود. حسین علیزاده #آهنگساز برجسته ایرانی در این نشست خبری اعلام کرد که لغو کنسرتهای موسیقی در ایران به خواست برخی اشخاص و به طور غیر قانونی لغو میشود، چنانکه در ایران معمولاً شش ماه از سال کنسرتی برگزار نمیشود.
او گفت: “هیچ جای دنیا در هیچ دولتی حتی دولتهایی که ما از نظر سیاسی آنها را مردود میدانیم با موسیقی چنین رفتاری نمیکنند. من به هیچوجه اجازه نمیدهم کسی #هویت مرا از من بگیرد و الان که این حرفها را میزنم به هیچ وجه عصبانی نیستم بلکه خوشحالم که توانستم با این گروه #هنرمندان در کشور خودم کار کنم.”
در کنسرت تازه علیزاده در تالار وحدت قطعاتی بر اساس اشعار سیروس جمالی به شکل بحر طویل و در قالب طنز اجرا میشود. علیزاده به اهمیت طنز اشاره کرد و گفت: “مردم وقتی نمیخواهند جملات سیاسی بگویند و گرفتار شوند به زبان طنز حرف میزنند هرچند این روزها ممکن است با همین شوخیها هم سر اشخاص بلا بیاورند. #جرأت #جسارت قالب #طنز خیلی بیشتر از قالب جدی است و گاهی پرمحتواتر میشود و همین مسئله باعث شده تا در اجرای جدیدمان به بحر طویل بپردازیم.”
علیزاده، دبیر و سخنگوی شورای عالی خانه موسیقی ایران است. او اما در این نشست خبری اعلام کرد که مدتهاست که به خاطر دخالت دولت در خانه موسیقی در این نهاد صنفی فعالیت نمیکند. او در اینباره گفت: “وقتی خانه موسیقی قرار است مستقل باشد، مسئولانش نمیتوانند در شورای ممیزی ارشاد باشند. کلید آقای روحانی هم نتوانست مشکل #موسیقی را حل کند. اما ما هیچ وقت از دولت نه انتظاری داشته و نه داریم. ملت واژه بزرگی است و باید به آن احترام گذاشت. دولت لازم نیست کاری برای ما کند.”
حسین علیزاده، آذر ۹۳ از پذیرش نشان “شوالیه هنر و ادبیات فرانسه” خودداری کرده بود. او در نامه سرگشادهای که در خبرگزاریهای داخلی هم بازتاب گستردهای داشت، از مسئولان کشور فرانسه و سفارت این کشور در ایران قدردانی کرده و نوشته بود: “به احترام مردم #هنرپرور و #هنردوست ایران، به نام #حسین_علیزاده قناعت کرده و تا آخر عمر به آن پیشوند و یا پسوندی اضافه نمیکنم.”
#علیزاده در بخشی دیگر از این نامه نوشته بود: “افتخار واژهای است که مردم به هنرمند هدیه میدهند.”
@Tavaana_Tavaanatech
خبرگزاری هرانا ـ حسین علیزاده، آهنگساز و نوازنده تار و سهتار ایرانی در یک نشست خبری گفت که مسئولان به راحتی به موسیقی توهین میکنند در حالی که اگر هنرمندی مانند او از مسئولان انتقاد کند، جایش گوشه زندان است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از زمانه، حسین علیزاده، #آهنگساز و #نوازنده #تار و #سهتار #ایرانی همراه با محمد معتمدی، خواننده و گروه #همنوایان کنسرت تازهای در تالار وحدت اجرا میکند. در نشست خبری این #کنسرت علیزاده از وابستگی خانه موسیقی به وزارت ارشاد اسلامی و لغو کنسرتها در ایران انتقاد کرد. او گفت که مسئولان به راحتی به موسیقی #توهین میکنند در حالی که اگر هنرمندی مانند او از مسئولان #انتقاد کند، جایش گوشه #زندان است.
پیش از این کنسرت حسین علیزاده و علیرضا قربانی به دلیل نامعلومی لغو شده بود. حسین علیزاده #آهنگساز برجسته ایرانی در این نشست خبری اعلام کرد که لغو کنسرتهای موسیقی در ایران به خواست برخی اشخاص و به طور غیر قانونی لغو میشود، چنانکه در ایران معمولاً شش ماه از سال کنسرتی برگزار نمیشود.
او گفت: “هیچ جای دنیا در هیچ دولتی حتی دولتهایی که ما از نظر سیاسی آنها را مردود میدانیم با موسیقی چنین رفتاری نمیکنند. من به هیچوجه اجازه نمیدهم کسی #هویت مرا از من بگیرد و الان که این حرفها را میزنم به هیچ وجه عصبانی نیستم بلکه خوشحالم که توانستم با این گروه #هنرمندان در کشور خودم کار کنم.”
در کنسرت تازه علیزاده در تالار وحدت قطعاتی بر اساس اشعار سیروس جمالی به شکل بحر طویل و در قالب طنز اجرا میشود. علیزاده به اهمیت طنز اشاره کرد و گفت: “مردم وقتی نمیخواهند جملات سیاسی بگویند و گرفتار شوند به زبان طنز حرف میزنند هرچند این روزها ممکن است با همین شوخیها هم سر اشخاص بلا بیاورند. #جرأت #جسارت قالب #طنز خیلی بیشتر از قالب جدی است و گاهی پرمحتواتر میشود و همین مسئله باعث شده تا در اجرای جدیدمان به بحر طویل بپردازیم.”
علیزاده، دبیر و سخنگوی شورای عالی خانه موسیقی ایران است. او اما در این نشست خبری اعلام کرد که مدتهاست که به خاطر دخالت دولت در خانه موسیقی در این نهاد صنفی فعالیت نمیکند. او در اینباره گفت: “وقتی خانه موسیقی قرار است مستقل باشد، مسئولانش نمیتوانند در شورای ممیزی ارشاد باشند. کلید آقای روحانی هم نتوانست مشکل #موسیقی را حل کند. اما ما هیچ وقت از دولت نه انتظاری داشته و نه داریم. ملت واژه بزرگی است و باید به آن احترام گذاشت. دولت لازم نیست کاری برای ما کند.”
حسین علیزاده، آذر ۹۳ از پذیرش نشان “شوالیه هنر و ادبیات فرانسه” خودداری کرده بود. او در نامه سرگشادهای که در خبرگزاریهای داخلی هم بازتاب گستردهای داشت، از مسئولان کشور فرانسه و سفارت این کشور در ایران قدردانی کرده و نوشته بود: “به احترام مردم #هنرپرور و #هنردوست ایران، به نام #حسین_علیزاده قناعت کرده و تا آخر عمر به آن پیشوند و یا پسوندی اضافه نمیکنم.”
#علیزاده در بخشی دیگر از این نامه نوشته بود: “افتخار واژهای است که مردم به هنرمند هدیه میدهند.”
@Tavaana_Tavaanatech
سالگرد درگذشت #غزالهعلیزاده، #داستاننویس
غزاله علیزاده در «خانهی ادریسیها»
در یک روز جمعه ۲۱ ادردیبهشت ۱۳۷۵، تعدادی از ساکنان محلهای در جنگل اطراف شهر رامسر در شمال ایران و در روستای «جواهرده» جسدی را یافتند که از درختی حلقآویز شده بود. او کسی نبود جز «غزاله علیزاده» نویسندهی ایرانی و صاحب رمان مشهور دو جلدی «خانه ادریسیها».
غزاله علیزاده ۲۷ بهمنماه ۱۳۲۷ در مشهد زاده شد. مادر غزاله، منیرالسادات سیدی زنی #شاعر و #نویسنده بود. او لیسانس علوم سیاسی خود را از دانشگاه تهران گرفت و پس از آن به فرانسه سفر کرد و در دانشگاه سوربن ِ شهر پاریس در رشتههای #فلسفه و #سینما درس خواند.البته او در ابتدا برای تحصیل در رشتهی حقوق که رشتهی مورد علاقهی مادر بود راهی فرانسه شده بود اما با تلاش فراون رشتهاش را به فلسفه تغییر داد. او قصد داشت پایاننامهاش را در مورد مولانا، شاعر و عارف سرشناس ایرانی بنویسد، اما مرگ ناگهانی پدر مانع این کار شد. فعالیت ادبی غزاله علیزاده در دههی ۱۳۴۰ و در شهر زادگاهش با چاپ داستان شروع شد. اولین مجموعه داستانی علیزاده «سفر ناگذشتنی» نام داشت که در سال ۱۳۵۶انتشار یافت. غزاله علیزاده دو بار ازدواج کرد؛ بار اول با «بیژن الهی» که از این ازدواح دختری به نام «سلما» مانده است. غزاله از دو دختر بیسرپرست نیز نگهداری میکرد. علیزاده پس از جدایی از الهی در سال ۱۳۵۴ با محمدرضا نظامشهیدی ازدواج کرد. سلما الهی دختر غزاله و بیژن، از شاگردان موسیقی ِ خوانندهی ایرانی، پری زنگنه بود.
غزاله علیزاده در مورد خود و زندگیاش در گفتوگویی با مجلهی ادبی «گردون»، شماره ۵۱، مهرماه ۱۳۷۴ اینچنین میگوید:
«دوازده، سيزده ساله بودم، دنيا را نمیشناختم. کی دنيا را میشناسد؟ اين تودهی بیشکل مدام در حال تغيير را که دور خودش میپيچد و از يک تاريکی میرود به طرف تاريکی ديگر. در اين فاصله، ما بيش و کم رؤيا میبافيم، فکر میکنيم میشود سرشت انسان را عوض کرد، آن مايهی حيرتانگيز از حيوانيت در خود و ديگران را. ما نسلی بوديم آرمانخواه. به رستگاری اعتقاد داشتيم. هيچ تأسفی ندارم. از نگاه خالی نوجوانان فارغ از کابوس و رؤيا، حيرت میکنم. تا اين درجه وابستگی به ماديت، اگر هم نشانهی عقل معيشت باشد، باز حاکي از زوال است. ما واژههای مقدس داشتيم: آزادی، وطن، عدالت، فرهنگ، زيبايی و تجلی. تکان هر برگ بر شاخه، معنای نهفتهای داشت… اغلب دراز میکشيدم روی چمن مرطوب و خيره میشدم به آسمان. پارههای ابر گذر میکردند، اشتياق و حيرت نوجوانی بیقرار میدميدم به آسمان. در گلخانه مینشستم، بیوقفه کتاب میخواندم، #نويسندگان و #شاعران بزرگ را تا حد تقديس میستودم. از جهان #روزمرگی، تقديس گريخته است و اين بحران جنبهی بومی ندارد. پشت مرزها هم تقديس و آرمانگرایی به انسان پشت کرده و شهرت فصلی، #جنسيت و پول گريزنده، اقيانوسهای عظيم را در حد حوضچههایی تنگ فروکاسته است.»
آنچه نام غزاله علیزاده را به عنوان نویسندهای صاحبسبْک و معتبر در #قصهنویسی ایران به ثبت رساند انتشار رمان دو جلدی ِ «خانه ادریسیها» در سال ۱۳۷۰ بود. البته آثار دیگر علیزاده همچون «چهار راه»، «دو منظره»، «تالارها» و «شبهای تهران» همه نشانهای از تسلط نویسندهای در حیطهی کار خود است. #علیزاده در همهی آثارش #آرمانگرایی ایدهآلیست با دغدغههای #فمینیستی است.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/TxY8D2
شعر ترا من چشم در راهم اثر نیما یوشیج را با صدای غزاله علیزاده بشنویم
@Tavaana_TavaanaTech
غزاله علیزاده در «خانهی ادریسیها»
در یک روز جمعه ۲۱ ادردیبهشت ۱۳۷۵، تعدادی از ساکنان محلهای در جنگل اطراف شهر رامسر در شمال ایران و در روستای «جواهرده» جسدی را یافتند که از درختی حلقآویز شده بود. او کسی نبود جز «غزاله علیزاده» نویسندهی ایرانی و صاحب رمان مشهور دو جلدی «خانه ادریسیها».
غزاله علیزاده ۲۷ بهمنماه ۱۳۲۷ در مشهد زاده شد. مادر غزاله، منیرالسادات سیدی زنی #شاعر و #نویسنده بود. او لیسانس علوم سیاسی خود را از دانشگاه تهران گرفت و پس از آن به فرانسه سفر کرد و در دانشگاه سوربن ِ شهر پاریس در رشتههای #فلسفه و #سینما درس خواند.البته او در ابتدا برای تحصیل در رشتهی حقوق که رشتهی مورد علاقهی مادر بود راهی فرانسه شده بود اما با تلاش فراون رشتهاش را به فلسفه تغییر داد. او قصد داشت پایاننامهاش را در مورد مولانا، شاعر و عارف سرشناس ایرانی بنویسد، اما مرگ ناگهانی پدر مانع این کار شد. فعالیت ادبی غزاله علیزاده در دههی ۱۳۴۰ و در شهر زادگاهش با چاپ داستان شروع شد. اولین مجموعه داستانی علیزاده «سفر ناگذشتنی» نام داشت که در سال ۱۳۵۶انتشار یافت. غزاله علیزاده دو بار ازدواج کرد؛ بار اول با «بیژن الهی» که از این ازدواح دختری به نام «سلما» مانده است. غزاله از دو دختر بیسرپرست نیز نگهداری میکرد. علیزاده پس از جدایی از الهی در سال ۱۳۵۴ با محمدرضا نظامشهیدی ازدواج کرد. سلما الهی دختر غزاله و بیژن، از شاگردان موسیقی ِ خوانندهی ایرانی، پری زنگنه بود.
غزاله علیزاده در مورد خود و زندگیاش در گفتوگویی با مجلهی ادبی «گردون»، شماره ۵۱، مهرماه ۱۳۷۴ اینچنین میگوید:
«دوازده، سيزده ساله بودم، دنيا را نمیشناختم. کی دنيا را میشناسد؟ اين تودهی بیشکل مدام در حال تغيير را که دور خودش میپيچد و از يک تاريکی میرود به طرف تاريکی ديگر. در اين فاصله، ما بيش و کم رؤيا میبافيم، فکر میکنيم میشود سرشت انسان را عوض کرد، آن مايهی حيرتانگيز از حيوانيت در خود و ديگران را. ما نسلی بوديم آرمانخواه. به رستگاری اعتقاد داشتيم. هيچ تأسفی ندارم. از نگاه خالی نوجوانان فارغ از کابوس و رؤيا، حيرت میکنم. تا اين درجه وابستگی به ماديت، اگر هم نشانهی عقل معيشت باشد، باز حاکي از زوال است. ما واژههای مقدس داشتيم: آزادی، وطن، عدالت، فرهنگ، زيبايی و تجلی. تکان هر برگ بر شاخه، معنای نهفتهای داشت… اغلب دراز میکشيدم روی چمن مرطوب و خيره میشدم به آسمان. پارههای ابر گذر میکردند، اشتياق و حيرت نوجوانی بیقرار میدميدم به آسمان. در گلخانه مینشستم، بیوقفه کتاب میخواندم، #نويسندگان و #شاعران بزرگ را تا حد تقديس میستودم. از جهان #روزمرگی، تقديس گريخته است و اين بحران جنبهی بومی ندارد. پشت مرزها هم تقديس و آرمانگرایی به انسان پشت کرده و شهرت فصلی، #جنسيت و پول گريزنده، اقيانوسهای عظيم را در حد حوضچههایی تنگ فروکاسته است.»
آنچه نام غزاله علیزاده را به عنوان نویسندهای صاحبسبْک و معتبر در #قصهنویسی ایران به ثبت رساند انتشار رمان دو جلدی ِ «خانه ادریسیها» در سال ۱۳۷۰ بود. البته آثار دیگر علیزاده همچون «چهار راه»، «دو منظره»، «تالارها» و «شبهای تهران» همه نشانهای از تسلط نویسندهای در حیطهی کار خود است. #علیزاده در همهی آثارش #آرمانگرایی ایدهآلیست با دغدغههای #فمینیستی است.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/TxY8D2
شعر ترا من چشم در راهم اثر نیما یوشیج را با صدای غزاله علیزاده بشنویم
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
غزاله علیزاده در «خانه ادریسیها»
روز جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۵، تعدادی از ساکنان محلی در جنگل اطراف شهر رامسر در شمال ایران و در روستای «جواهرده» جسدی را یافتند که از درختی حلقآویز شده بود. او کسی نبود جز «غزاله علیزاده»، نویسنده
گروه کامکارها
گروه موسیقی #کامکارها در سال ۱۳۴۴ برای نخستین بار در #سنندج، به عنوان گروهی خانوادگی به سرپرستی استاد حسن کامکار (ویلن) و عضویت هوشنگ (آکاردئون)، بیژن (خواننده)، پشنگ (سنتور)، قشنگ (خواننده و ویلن) و ارژنگ (تمبک) تشکیل شد. کامکارها اولین تمرینات خود را شبها در کنار حوض کوچک حیاط منزلشان انجام میدادند. با بزرگ شدن فرزندان، بهتدریج این گروه موسیقی کاملتر شد و در سال ۱۳۴۸ با اعضای خود، هوشنگ (ویلن)، بیژن (تار و خواننده)، پشنگ (سنتور)، قشنگ (خواننده)، ارژنگ (تمبک)، ارسلان (عود) و اردشیر (کمانچه) کنسرتهایی را به صورت رسمی در برخی از شهرهای کردستان و همچنین شهر ارومیه برگزار کرد.
بعد از سال ۱۳۵۰ برخی از افراد خانواده از جمله هوشنگ، بیژن، پشنگ و ارسلان برای فراگیری موسیقی #آکادمیک به تهران آمده و در دانشکده هنرهای زیبا به تحصیل مشغول شدند. پس از چندی کامکارها به اتفاق محمدرضا #لطفی، حسین #علیزاده، پرویز #مشکاتیان و تنی چند از دیگر هنرمندان، گروههای شیدا و عارف را تشکیل دادند. این دو گروه کنسرتهای موفّقیّت آمیزی را با خوانندگی محمدرضا #شجریان و شهرام #ناظری به اجرا گذاشتند. بعضی از افراد این گروه سابقهٔ عضویت در گروه موسیقی چاووش را دارند.
اولین کنسرتهای رسمی این خانواده با نام «گروه کامکارها» در اوایل دوران پس از انقلاب ۱۳۵۷ در مجموعه آزادی و تالار وحدت اجرا شد که دربرگیرندهٔ سه قسمت: موسیقی فارسی، تکنوازی #سنتور اردوان و #موسیقی کردی بود. در سال ۱۳۶۸ امید لطفی، فرزند قشنگ و محمدرضا لطفی، به گروه پیوست و نوازندگی تار گروه را به عهده گرفت. کامکارها در کنسرتهای اخیرشان برخی از استعدادهای جوان را نیز در کنار خود جای دادهاند.
این گروه کنسرتهای متعددی در داخل و خارج از کشور اجرا نموده و در برخی جشنوارههای بزرگ موسیقی جهانی از جمله WOMAD به مدیریت پیتر گابریل، سامر استیج (نیویورک) و تالارهای بزرگ و مهم اروپا و آمریکا همواره حضور داشته است.
اعضای فعلی گروه
هوشنگ کامکار (سرپرست گروه و آهنگساز و تنظیم کننده)
بیژن کامکار (خواننده اصلی و نوازنده دف، رباب، تار، تمبک و دهل)
پشنگ کامکار (سنتور)
قشنگ کامکار (سهتار)
ارژنگ کامکار (تمبک)
ارسلان کامکار (بربط و ویولن)
اردشیر کامکار (کمانچه و قیچک)
اردوان کامکار (سنتور)
مریم ابراهیمپور (خواننده)
هانا کامکار (دف)
صبا کامکار (خواننده)
نیریز کامکار (تار)
سیاوش کامکار (سنتور)
نجمه تجدد (خواننده)
لینک ویدیو: http://bit.ly/1Z5iDQb
@Tavaana_TavaanaTech
گروه موسیقی #کامکارها در سال ۱۳۴۴ برای نخستین بار در #سنندج، به عنوان گروهی خانوادگی به سرپرستی استاد حسن کامکار (ویلن) و عضویت هوشنگ (آکاردئون)، بیژن (خواننده)، پشنگ (سنتور)، قشنگ (خواننده و ویلن) و ارژنگ (تمبک) تشکیل شد. کامکارها اولین تمرینات خود را شبها در کنار حوض کوچک حیاط منزلشان انجام میدادند. با بزرگ شدن فرزندان، بهتدریج این گروه موسیقی کاملتر شد و در سال ۱۳۴۸ با اعضای خود، هوشنگ (ویلن)، بیژن (تار و خواننده)، پشنگ (سنتور)، قشنگ (خواننده)، ارژنگ (تمبک)، ارسلان (عود) و اردشیر (کمانچه) کنسرتهایی را به صورت رسمی در برخی از شهرهای کردستان و همچنین شهر ارومیه برگزار کرد.
بعد از سال ۱۳۵۰ برخی از افراد خانواده از جمله هوشنگ، بیژن، پشنگ و ارسلان برای فراگیری موسیقی #آکادمیک به تهران آمده و در دانشکده هنرهای زیبا به تحصیل مشغول شدند. پس از چندی کامکارها به اتفاق محمدرضا #لطفی، حسین #علیزاده، پرویز #مشکاتیان و تنی چند از دیگر هنرمندان، گروههای شیدا و عارف را تشکیل دادند. این دو گروه کنسرتهای موفّقیّت آمیزی را با خوانندگی محمدرضا #شجریان و شهرام #ناظری به اجرا گذاشتند. بعضی از افراد این گروه سابقهٔ عضویت در گروه موسیقی چاووش را دارند.
اولین کنسرتهای رسمی این خانواده با نام «گروه کامکارها» در اوایل دوران پس از انقلاب ۱۳۵۷ در مجموعه آزادی و تالار وحدت اجرا شد که دربرگیرندهٔ سه قسمت: موسیقی فارسی، تکنوازی #سنتور اردوان و #موسیقی کردی بود. در سال ۱۳۶۸ امید لطفی، فرزند قشنگ و محمدرضا لطفی، به گروه پیوست و نوازندگی تار گروه را به عهده گرفت. کامکارها در کنسرتهای اخیرشان برخی از استعدادهای جوان را نیز در کنار خود جای دادهاند.
این گروه کنسرتهای متعددی در داخل و خارج از کشور اجرا نموده و در برخی جشنوارههای بزرگ موسیقی جهانی از جمله WOMAD به مدیریت پیتر گابریل، سامر استیج (نیویورک) و تالارهای بزرگ و مهم اروپا و آمریکا همواره حضور داشته است.
اعضای فعلی گروه
هوشنگ کامکار (سرپرست گروه و آهنگساز و تنظیم کننده)
بیژن کامکار (خواننده اصلی و نوازنده دف، رباب، تار، تمبک و دهل)
پشنگ کامکار (سنتور)
قشنگ کامکار (سهتار)
ارژنگ کامکار (تمبک)
ارسلان کامکار (بربط و ویولن)
اردشیر کامکار (کمانچه و قیچک)
اردوان کامکار (سنتور)
مریم ابراهیمپور (خواننده)
هانا کامکار (دف)
صبا کامکار (خواننده)
نیریز کامکار (تار)
سیاوش کامکار (سنتور)
نجمه تجدد (خواننده)
لینک ویدیو: http://bit.ly/1Z5iDQb
@Tavaana_TavaanaTech
YouTube
Kamkaran - Kevokim
"Kevokim" is Kurdish for "I am a dove". It is an old traditional love song sung by many artists, this one is sung by the world famous ensemble Kamkaran (eng....
عکس رویترز از کیمیا #علیزاده تکواندوکای ایرانی که در #المپیک ریو موفق به کسب مدال برنز شد.
@Tavaana_TavaanaTech
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنرانی حسین #علیزاده در تالار وحدت:
«اگر موسیقی بخواهد شهید داشته باشد من در صف اول آن ایستادهام»
ویدیو: کانال تلگرام موسیقی خصوصی
@Tavaana_TavaanaTech
«اگر موسیقی بخواهد شهید داشته باشد من در صف اول آن ایستادهام»
ویدیو: کانال تلگرام موسیقی خصوصی
@Tavaana_TavaanaTech