بازیابی هویت ملی
✍️رضا احمدیِ روانپزشک
دیرزمانیست که حاکمیت سعی کرده از طریق کتاب‌های درسی، رسانه‌ها و تریبون‌ها هویت ملی ایرانیان را نفی یا از محتوا تحریف و تهی کند و در این مسیر دو بال حاکمیتی با تاکتیک‌هایی متفاوت، مجری این سیاست بوده‌اند. بال اصولگرا با نفی و نادیده‌گرفتن کلیت هویت ایرانی و بال اصلاح‌طلب که سعی در پیوند زدن داشته اما برای آنکه بتواند هویت ملی را به خدمت گفتمان حاکمیت در آورد، گاه راه تحریف،از محتوا تهی‌نمودن و چهره‌سازی را پیموده است. کارکردی که این استراتژی هویت‌زدایی ملی ایرانیان داشته؛ طیفی از سرگشتگی هویتی، خجل و شرمنده از ایرانی‌بودن و سپس خلق هویت‌ها،گفتمان‌ها و چهره‌های مورد پسند مدیریت شده که در مواردی می‌توانسته موجب قطعه‌قطعه‌کردن مردم از هم شده باشد. در مقابل این استراتژی‌های زدودن، گویا ما #مردم_معمولی با آزمودن و تجربه روش‌های نسخه شده پیشین، روز به روز بیشتر درمی‌یابیم، آنی که حالمان را خوب می‌کند، چون همانی هست که هستیم و با آن در صلح درونی خواهیم بود، #بازیابی_هویت_ملی است و شاید اینگونه است که نوروز امسال آنرا پررنگ‌تر از گذشته شاهدیم. جمعیت بزرگی که در تخت جمشید و پاسارگاد رها شده، گرد آمدند، علی‌رغم آنکه بعضی محلی‌ها از آن گله داشته اند که بزرگراه جدید اصفهان به شیراز بگونه‌ای طراحی شده که این اماکن را دور بزند، حافظ خوانی در آرامگاه حافظ و خیام‌خوانی شبانه در قهوه‌خانه سنتی بوشهر که سعی می‌شده با رعایت قوانین اماکن، نگرانی پلمب‌شدن را رفع نمایند،اما از اجرای موسیقیایی اشعار خیام پا پس نکشند تا رقص گروهی مردم در پل خواجو با بلندگو سیار خانواده گرمی که با صدای بلند می‌گفت، ما آذری هستیم و فقط آهنگ‌های ترکی داریم و اینگونه مردمی از جای جای ایران را گرداگرد خود پایکوبان و هلهله‌کنان جمع کردند که مدتی بعد با آمدن ماموران و گرفته‌شدن بلندگو، پایان یافت و جمعیت به زیر پل رفتند و با نور روشن موبایل شروع به خواندن جمعی قطعه‌ای از #فرامرز_اصلانی به یاد او کردند.
چند قدم دورتر، در پیاده‌رو زاینده‌رود خشک و تشنه، دو لباس شخصی مامور شهرداری، بساط دستفروشی جوان را شب هنگام، جمع کردند که ناراحت و غمگین فریاد می‌زد، من فوق دیپلم هستم، اگر راست می‌گویید در شهرداری به من کار دهید و بعد بساطم را جمع کنید تا تصاویری که از جشن نوروزی کردها و شاهنامه‌خوانی در کنار آرامگاه فردوسی و سفره‌های هفت سین منتشر شده است، گویای آن است که احساس خوشایند منطبق بر احساس هویت درونی، موتور محرکه
#مردم_معمولی در پیمودن مسیر بازیابی هویت ملی خواهد بود.
از صفحه اینستاگرام دکتر رضا احمدی
@rezaahmadimojaveri
- شما چه فکر می‌کنید؟
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بازیابی هویت ملی
✍️رضا احمدیِ روانپزشک
دیرزمانیست که حاکمیت سعی کرده از طریق کتاب‌های درسی، رسانه‌ها و تریبون‌ها هویت ملی ایرانیان را نفی یا از محتوا تحریف و تهی کند و در این مسیر دو بال حاکمیتی با تاکتیک‌هایی متفاوت، مجری این سیاست بوده‌اند. بال اصولگرا با نفی و نادیده‌گرفتن کلیت هویت ایرانی و بال اصلاح‌طلب که سعی در پیوند زدن داشته اما برای آنکه بتواند هویت ملی را به خدمت گفتمان حاکمیت در آورد، گاه راه تحریف،از محتوا تهی‌نمودن و چهره‌سازی را پیموده است. کارکردی که این استراتژی هویت‌زدایی ملی ایرانیان داشته؛ طیفی از سرگشتگی هویتی، خجل و شرمنده از ایرانی‌بودن و سپس خلق هویت‌ها،گفتمان‌ها و چهره‌های مورد پسند مدیریت شده که در مواردی می‌توانسته موجب قطعه‌قطعه‌کردن مردم از هم شده باشد. در مقابل این استراتژی‌های زدودن، گویا ما #مردم_معمولی با آزمودن و تجربه روش‌های نسخه شده پیشین، روز به روز بیشتر درمی‌یابیم، آنی که حالمان را خوب می‌کند، چون همانی هست که هستیم و با آن در صلح درونی خواهیم بود، #بازیابی_هویت_ملی است و شاید اینگونه است که نوروز امسال آنرا پررنگ‌تر از گذشته شاهدیم. جمعیت بزرگی که در تخت جمشید و پاسارگاد رها شده، گرد آمدند، علی‌رغم آنکه بعضی محلی‌ها از آن گله داشته اند که بزرگراه جدید اصفهان به شیراز بگونه‌ای طراحی شده که این اماکن را دور بزند، حافظ خوانی در آرامگاه حافظ و خیام‌خوانی شبانه در قهوه‌خانه سنتی بوشهر که سعی می‌شده با رعایت قوانین اماکن، نگرانی پلمب‌شدن را رفع نمایند،اما از اجرای موسیقیایی اشعار خیام پا پس نکشند تا رقص گروهی مردم در پل خواجو با بلندگو سیار خانواده گرمی که با صدای بلند می‌گفت، ما آذری هستیم و فقط آهنگ‌های ترکی داریم و اینگونه مردمی از جای جای ایران را گرداگرد خود پایکوبان و هلهله‌کنان جمع کردند که مدتی بعد با آمدن ماموران و گرفته‌شدن بلندگو، پایان یافت و جمعیت به زیر پل رفتند و با نور روشن موبایل شروع به خواندن جمعی قطعه‌ای از #فرامرز_اصلانی به یاد او کردند.
چند قدم دورتر، در پیاده‌رو زاینده‌رود خشک و تشنه، دو لباس شخصی مامور شهرداری، بساط دستفروشی جوان را شب هنگام، جمع کردند که ناراحت و غمگین فریاد می‌زد، من فوق دیپلم هستم، اگر راست می‌گویید در شهرداری به من کار دهید و بعد بساطم را جمع کنید تا تصاویری که از جشن نوروزی کردها و شاهنامه‌خوانی در کنار آرامگاه فردوسی و سفره‌های هفت سین منتشر شده است، گویای آن است که احساس خوشایند منطبق بر احساس هویت درونی، موتور محرکه
#مردم_معمولی در پیمودن مسیر بازیابی هویت ملی خواهد بود.
از صفحه اینستاگرام دکتر رضا احمدی
@rezaahmadimojaveri
- شما چه فکر می‌کنید؟
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
InstaFix
@tavaana
بازیابی هویت ملی
✍️رضا احمدیِ روانپزشک
دیرزمانیست که حاکمیت سعی کرده از طریق کتاب‌های درسی، رسانه‌ها و تریبون‌ها هویت ملی ایرانیان...
بازیابی هویت ملی
✍️رضا احمدیِ روانپزشک
دیرزمانیست که حاکمیت سعی کرده از طریق کتاب‌های درسی، رسانه‌ها و تریبون‌ها هویت ملی ایرانیان...