This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدای مادر جاویدنام سینا لوحموسوی ۱۶ ساله که در سی شهریور آمل به ضرب گلوله ماموران رژیم کشته شد.
این مادر که پسرش نوجوان بود و تازه داشت از بالیدن او لذت میبرد، میگوید که به پسر قهرمانش افتخار میکند.
- مادر عزیز، یک ایران به پسر شما و شما افتخار میکند.
#سینا_لوح_موسوی #آمل #مهسا_امینی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یادمون_نمیره #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این مادر که پسرش نوجوان بود و تازه داشت از بالیدن او لذت میبرد، میگوید که به پسر قهرمانش افتخار میکند.
- مادر عزیز، یک ایران به پسر شما و شما افتخار میکند.
#سینا_لوح_موسوی #آمل #مهسا_امینی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یادمون_نمیره #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام عرفان رضایی، ضمن انتشار این ویدیو از قرار دادن سنگ مزار برای مدفن فرزندش خبر داد و نوشت:
«پسرِ قهرمان من امروز، خانه ابدیاش تزیین شد؛ با سنگ ِ سرد ِ مزاری که فکر میکردم حتما روزی او برای من خواهد خرید.
گردن سرنوشت نمیاندازم؛ چون دیگر حتی دنیا هم میداند، سرنوشتِ فرزندم این نبود که حالا من برایش سنگ بخرم.
یک نگاره سنگی، از عرفان من.. با آن هودی سبزِ زیبایش، اینک درآرامستان، خودنمایی میکند.
جلوهای به آنجا داده که حتی نیاز نیست از نزدیک زیارتش کنید.
از دور که نگاه کنید انگار قهرمان ِمن دارد به شما نگاه میکند و لبخند میزند.
مزار عرفانم از حالا محل طواف من در آخرین روزهای هفته میشود.
امروز وقتی سنگ در جایش قرار گرفت، ۲۲ بار دورش چرخیدم، برای ۲۲ سالی که افتخار ِ مادریاش را داشتم
بعد با خودم فکر کردم :
( خانه خدا را ببینی حاجی میشوی،
مقبره امام هشتم را زیارت کنی مشهدی میشوی،
کربلا بروی ، کربلایی میشوی )
از حالا هر هفته من عرفانی میشوم ... مامان عرفانی ...
مامان عرفانی از این لحظه، دست بوس هر عرفانیای میشود که به زیارت پسرم میآید ، حتی اگر شجاعت نداشته باشد و از دور پسرم را زیارت کند. (من درک میکنم )
اما ... اما ...اما ...
فقط ببینم دست ِ هرزه کوردلان و نامحرمان، به مزار ِ عرفانی ِ عرفانم بخورد؛ مصممتر و قویتر از قبل فرزندم را به جهانیان نشان میدهم. آه ِ عرفانیام را تا ابد دامنگیرشان خواهم کرد. شرف نداشته همه تان را بر باد خواهم داد
دست کثیفتان و نگاه پلیدتان، از مزار فرزندم دور باد.
با سپاس از دوستانی که همراهی ام کردند ولی نمیشناسمشان 🙏🏽♥️
با سپاس از عزیز وطن پرست و باشرفی که هزینه سنگ مزار عرفا جان و پرداخت کرد 🙏🏽♥️»
#عرفان_رضایی
#غزاله_چلاوی
#مادران_دادخواه
#سینا_لوح_موسوی
#فرشید_موسوی
#مهدیس_حسینی
#مادران_دادخواه_مازندران
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادر جاویدنام عرفان رضایی، ضمن انتشار این ویدیو از قرار دادن سنگ مزار برای مدفن فرزندش خبر داد و نوشت:
«پسرِ قهرمان من امروز، خانه ابدیاش تزیین شد؛ با سنگ ِ سرد ِ مزاری که فکر میکردم حتما روزی او برای من خواهد خرید.
گردن سرنوشت نمیاندازم؛ چون دیگر حتی دنیا هم میداند، سرنوشتِ فرزندم این نبود که حالا من برایش سنگ بخرم.
یک نگاره سنگی، از عرفان من.. با آن هودی سبزِ زیبایش، اینک درآرامستان، خودنمایی میکند.
جلوهای به آنجا داده که حتی نیاز نیست از نزدیک زیارتش کنید.
از دور که نگاه کنید انگار قهرمان ِمن دارد به شما نگاه میکند و لبخند میزند.
مزار عرفانم از حالا محل طواف من در آخرین روزهای هفته میشود.
امروز وقتی سنگ در جایش قرار گرفت، ۲۲ بار دورش چرخیدم، برای ۲۲ سالی که افتخار ِ مادریاش را داشتم
بعد با خودم فکر کردم :
( خانه خدا را ببینی حاجی میشوی،
مقبره امام هشتم را زیارت کنی مشهدی میشوی،
کربلا بروی ، کربلایی میشوی )
از حالا هر هفته من عرفانی میشوم ... مامان عرفانی ...
مامان عرفانی از این لحظه، دست بوس هر عرفانیای میشود که به زیارت پسرم میآید ، حتی اگر شجاعت نداشته باشد و از دور پسرم را زیارت کند. (من درک میکنم )
اما ... اما ...اما ...
فقط ببینم دست ِ هرزه کوردلان و نامحرمان، به مزار ِ عرفانی ِ عرفانم بخورد؛ مصممتر و قویتر از قبل فرزندم را به جهانیان نشان میدهم. آه ِ عرفانیام را تا ابد دامنگیرشان خواهم کرد. شرف نداشته همه تان را بر باد خواهم داد
دست کثیفتان و نگاه پلیدتان، از مزار فرزندم دور باد.
با سپاس از دوستانی که همراهی ام کردند ولی نمیشناسمشان 🙏🏽♥️
با سپاس از عزیز وطن پرست و باشرفی که هزینه سنگ مزار عرفا جان و پرداخت کرد 🙏🏽♥️»
#عرفان_رضایی
#غزاله_چلاوی
#مادران_دادخواه
#سینا_لوح_موسوی
#فرشید_موسوی
#مهدیس_حسینی
#مادران_دادخواه_مازندران
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زادروز سینا لوحموسوی؛ نوجوان ۱۶ سالهای که در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، روز ۳۰ شهریور ماه با گلوله سرکوبگران در شهر آمل کشته شد
آخرین روز تابستان است، سینا که عاشق و دلداده فوتبال است، پس از تمرین همراه با دوستانش در حال برگشت به خانه است که شلوغیهای خیابان او را به سمت خود میکشد. روبروی فرمانداری آمل، ماموران به سمت جمعیت حمله میکنند و به سویشان شلیک میکنند. مردم پراکنده شده هر کدام بهسویی میروند. در این میان تیری جنگی به زیر بغل سینا میخورد و او غرق در خون روی زمین میافتد. روی زمین افتاده و کولهپشتی تازهاش که مادرش براش خریده غرق خون میشود. خون تمام پیراهنش و تنش را سرخ سرخ میکند و جان شیرینش را از دست میدهد.
پیکر بی جان سینا را در قبرستان امامزاده ابراهیم آمل به خاک میسپارند.
مادر سینا در این فایل صوتی از دلتنگیهایش میگوید و به پسر قهرمانش افتخار میکند.
#سینا_لوح_موسوی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #آمل #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آخرین روز تابستان است، سینا که عاشق و دلداده فوتبال است، پس از تمرین همراه با دوستانش در حال برگشت به خانه است که شلوغیهای خیابان او را به سمت خود میکشد. روبروی فرمانداری آمل، ماموران به سمت جمعیت حمله میکنند و به سویشان شلیک میکنند. مردم پراکنده شده هر کدام بهسویی میروند. در این میان تیری جنگی به زیر بغل سینا میخورد و او غرق در خون روی زمین میافتد. روی زمین افتاده و کولهپشتی تازهاش که مادرش براش خریده غرق خون میشود. خون تمام پیراهنش و تنش را سرخ سرخ میکند و جان شیرینش را از دست میدهد.
پیکر بی جان سینا را در قبرستان امامزاده ابراهیم آمل به خاک میسپارند.
مادر سینا در این فایل صوتی از دلتنگیهایش میگوید و به پسر قهرمانش افتخار میکند.
#سینا_لوح_موسوی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #آمل #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سینا لوحموسوی؛ نوجوان ۱۶ سالهای که در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، روز ۳۰ شهریور ماه با گلوله سرکوبگران در شهر آمل کشته شد
آخرین روز تابستان است، سینا که عاشق و دلداده فوتبال است، پس از تمرین همراه با دوستانش در حال برگشت به خانه است که شلوغیهای خیابان او را به سمت خود میکشد. روبروی فرمانداری آمل، ماموران به سمت جمعیت حمله میکنند و به سویشان شلیک میکنند. مردم پراکنده شده هر کدام بهسویی میروند. در این میان تیری جنگی به زیر بغل سینا میخورد و او غرق در خون روی زمین میافتد. روی زمین افتاده و کولهپشتی تازهاش که مادرش براش خریده غرق خون میشود. خون تمام پیراهنش و تنش را سرخ سرخ میکند و جان شیرینش را از دست میدهد.
پیکر بی جان سینا را در قبرستان امامزاده ابراهیم آمل به خاک میسپارند.
مادر سینا در این فایل صوتی از دلتنگیهایش میگوید و به پسر قهرمانش افتخار میکند.
#سینا_لوح_موسوی #آمل #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آخرین روز تابستان است، سینا که عاشق و دلداده فوتبال است، پس از تمرین همراه با دوستانش در حال برگشت به خانه است که شلوغیهای خیابان او را به سمت خود میکشد. روبروی فرمانداری آمل، ماموران به سمت جمعیت حمله میکنند و به سویشان شلیک میکنند. مردم پراکنده شده هر کدام بهسویی میروند. در این میان تیری جنگی به زیر بغل سینا میخورد و او غرق در خون روی زمین میافتد. روی زمین افتاده و کولهپشتی تازهاش که مادرش براش خریده غرق خون میشود. خون تمام پیراهنش و تنش را سرخ سرخ میکند و جان شیرینش را از دست میدهد.
پیکر بی جان سینا را در قبرستان امامزاده ابراهیم آمل به خاک میسپارند.
مادر سینا در این فایل صوتی از دلتنگیهایش میگوید و به پسر قهرمانش افتخار میکند.
#سینا_لوح_موسوی #آمل #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech