This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
افشین امامی، یکی دیگر از مصدومان و آسیبدیدگان شلیک عامدانه به چشمها در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ است.
او اهل کامیاران استان سنندج است و هنگام مصدومشدن، ۲۸ سال سن داشت.
مردم شهر کامیاران در اعتراض به قتل حکومتی مهسا امینی به همراه دیگر شهرهای کشور در همان روزهای نخستین قیام، به صحنه خیابان آمدند.
در تاریخ ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۱، افشین به همراه چند نفر از دوستانش سوار بر ماشین به سمت خانه در حرکت بودند، خیابان در آن شب شلوغ نبود اما چند زن روسری از سر برداشته بودند و در خیابان شعار میدادند.
ناگهان مامورهای سرکوبگر به سمت آنها حملهور شدند و با گاز اشکآور به سمت آنها شلیک کردند. یکی از دختران که مشکل تنفسی داشت به زمین افتاد. افشین و دوستانش او را سوار ماشین کردند تا نجات دهند.
با شنیده شدن صدای شلیک، مردم بسیاری به خیابان آمدند و همین اتفاق باعث اتحاد و دلگرمی مردم شد. تعدادی از بسیجیها از پایگاه بسیج مسجد محمد رسولالله که در آن نزدیکی بود به سمت مردم با گلوله مستقیم شلیک کردند که باعث جان باختن جاویدنام فواد محمدی شد.
افشین همراه چند نفر در تلاش برای جابهجایی پیکر او بودند که دو سرکوبگر با اسلحه وینچستر به سمت آنها شروع به شلیک کردند و از فاصله حدود ده متری افشین از ناحیه سر و صورت مورد اصابت ساچمه قرار گرفت. یکی از ساچمهها باعث آسیبدیدن چشم چپ او شد. دوستانش با کمک مردم او را به بیمارستان بردند.
او تا کنون ۴ عمل جراحی چشم داشت و ساچمه همچنان در پشت چشم مانده است و آسیب عصب چشم مهمترین دلیل برای عدم بینایی اوست که در حد سایه و تقریبا نزدیک به صفر می باشد.
افشین تعمیرکار ماشین است و آسیب چشم باعث سختیها و مشکلاتی در کارش شده است.
او متاهل است و بزودی پدر میشود.
برای درمان و خانواده او بهترین آرزوها را داریم.
باشد که نسلهای آینده ایرانمان در سرزمینی آزاد و آباد چشم به جهان بگشایند.
از صفحه چشم برای آزادی
شعر و خوانش: شکوه نام ایرانی شکسته"
علیرضا جعفری ( آزادی)
#چشم_برای_آزادی
#افشین_امامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او اهل کامیاران استان سنندج است و هنگام مصدومشدن، ۲۸ سال سن داشت.
مردم شهر کامیاران در اعتراض به قتل حکومتی مهسا امینی به همراه دیگر شهرهای کشور در همان روزهای نخستین قیام، به صحنه خیابان آمدند.
در تاریخ ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۱، افشین به همراه چند نفر از دوستانش سوار بر ماشین به سمت خانه در حرکت بودند، خیابان در آن شب شلوغ نبود اما چند زن روسری از سر برداشته بودند و در خیابان شعار میدادند.
ناگهان مامورهای سرکوبگر به سمت آنها حملهور شدند و با گاز اشکآور به سمت آنها شلیک کردند. یکی از دختران که مشکل تنفسی داشت به زمین افتاد. افشین و دوستانش او را سوار ماشین کردند تا نجات دهند.
با شنیده شدن صدای شلیک، مردم بسیاری به خیابان آمدند و همین اتفاق باعث اتحاد و دلگرمی مردم شد. تعدادی از بسیجیها از پایگاه بسیج مسجد محمد رسولالله که در آن نزدیکی بود به سمت مردم با گلوله مستقیم شلیک کردند که باعث جان باختن جاویدنام فواد محمدی شد.
افشین همراه چند نفر در تلاش برای جابهجایی پیکر او بودند که دو سرکوبگر با اسلحه وینچستر به سمت آنها شروع به شلیک کردند و از فاصله حدود ده متری افشین از ناحیه سر و صورت مورد اصابت ساچمه قرار گرفت. یکی از ساچمهها باعث آسیبدیدن چشم چپ او شد. دوستانش با کمک مردم او را به بیمارستان بردند.
او تا کنون ۴ عمل جراحی چشم داشت و ساچمه همچنان در پشت چشم مانده است و آسیب عصب چشم مهمترین دلیل برای عدم بینایی اوست که در حد سایه و تقریبا نزدیک به صفر می باشد.
افشین تعمیرکار ماشین است و آسیب چشم باعث سختیها و مشکلاتی در کارش شده است.
او متاهل است و بزودی پدر میشود.
برای درمان و خانواده او بهترین آرزوها را داریم.
باشد که نسلهای آینده ایرانمان در سرزمینی آزاد و آباد چشم به جهان بگشایند.
از صفحه چشم برای آزادی
شعر و خوانش: شکوه نام ایرانی شکسته"
علیرضا جعفری ( آزادی)
#چشم_برای_آزادی
#افشین_امامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«هر روز یک فرد تازه از آسیبدیدههای شلیک عامدانه به چشمها کشف میشود و هنوز افراد بسیاری ناشناخته ماندهاند.
مجید موافق، اهل تهران که در کرج مورد اصابت ساچمه قرار گرفت، یکی دیگر از مصدومان چشم است.
او به همراه همسرش در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ همان روزی که جاویدنام حدیث نجفی توسط نیروهای سرکوبگر کشته شد، در اعتراضات به قتل حکومتی مهسا امینی به خیابان آمدند.
یکی از دوستان آنها در پشت مامورها جا مانده بود و آنها که نگرانش بودند به آن سمت حرکت کردند.
جمعیت در آن لحظه نزدیک به ۴۰۰ نفر بود و به صورت مسالمتآمیز فقط شعار میدادند. حدود ۲۰ موتور سوار سرکوبگر مسلح به سمت آنها با گلوله گاز اشکآور و بمب های صوتی حملهور شدند.
مجید دستش را به نشانه اعتراض به سمت یکی از ماموران که اسلحه شاتگان با گلوله ساچمهای دارد، دراز میکند و چند ثانیه بعد، آن سرکوبگر او را هدف میگیرد و به سمتش شلیک میکند.
آقای موافق از ناحیه بدن، سر و چشم چپ آسیب جدی میبیند.
به سمت مردم بر میگردد و به پارکینگی در آن حوالی میرود. دستانش را روی چشم غرق در خون میگذارد و از آنجا به همراه همسر خود به سه درمانگاه مراجعه میکند که از پذیرش او خودداری میکنند و در نهایت به بیمارستان فارابی رفته و رسیدگیهای اولیه به چشم او انجام میشود.
پس از آن به بیمارستان سینا برای اسکن مغز میرود.
شب دو مامور برای شناسایی افرادی که در اعتراضات آسیب دیدهاند به بیمارستان سینا میآیند.
مجید و همراهش به درخواست خود از بیمارستان مرخص میشود
۷۰ درصد بینایی چشم او از بین رفته است.
او حدود یکسال است که در ترکیه زندگی میکند و خطر دیپورت او را تهدید میکند.
از آقای موافق میپرسم زمانی که دختر او با چشم کبود پدر مواجه میشود چه واکنشی نشان میدهد که با کمی مکث پاسخ میدهد چهره دختر یازده سالهاش را از یاد نمیبرد که با غم و اندوه او را در آغوش میگیرد و گریه میکند.
و از شرایط روحی دخترش میگوید که امکان استفاده از روانشناس در ترکیه را ندارد و همچنان با دیدن موتور احساس خطر میکند.
تمام تصاویری که در این ویدئو کار شده است توسط آقای موافق در اعتراضات کرج گرفته شده است.»
از صفحه چشم برای آزادی
#چشم_برای_آزادی #مجید_موافق #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مجید موافق، اهل تهران که در کرج مورد اصابت ساچمه قرار گرفت، یکی دیگر از مصدومان چشم است.
او به همراه همسرش در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ همان روزی که جاویدنام حدیث نجفی توسط نیروهای سرکوبگر کشته شد، در اعتراضات به قتل حکومتی مهسا امینی به خیابان آمدند.
یکی از دوستان آنها در پشت مامورها جا مانده بود و آنها که نگرانش بودند به آن سمت حرکت کردند.
جمعیت در آن لحظه نزدیک به ۴۰۰ نفر بود و به صورت مسالمتآمیز فقط شعار میدادند. حدود ۲۰ موتور سوار سرکوبگر مسلح به سمت آنها با گلوله گاز اشکآور و بمب های صوتی حملهور شدند.
مجید دستش را به نشانه اعتراض به سمت یکی از ماموران که اسلحه شاتگان با گلوله ساچمهای دارد، دراز میکند و چند ثانیه بعد، آن سرکوبگر او را هدف میگیرد و به سمتش شلیک میکند.
آقای موافق از ناحیه بدن، سر و چشم چپ آسیب جدی میبیند.
به سمت مردم بر میگردد و به پارکینگی در آن حوالی میرود. دستانش را روی چشم غرق در خون میگذارد و از آنجا به همراه همسر خود به سه درمانگاه مراجعه میکند که از پذیرش او خودداری میکنند و در نهایت به بیمارستان فارابی رفته و رسیدگیهای اولیه به چشم او انجام میشود.
پس از آن به بیمارستان سینا برای اسکن مغز میرود.
شب دو مامور برای شناسایی افرادی که در اعتراضات آسیب دیدهاند به بیمارستان سینا میآیند.
مجید و همراهش به درخواست خود از بیمارستان مرخص میشود
۷۰ درصد بینایی چشم او از بین رفته است.
او حدود یکسال است که در ترکیه زندگی میکند و خطر دیپورت او را تهدید میکند.
از آقای موافق میپرسم زمانی که دختر او با چشم کبود پدر مواجه میشود چه واکنشی نشان میدهد که با کمی مکث پاسخ میدهد چهره دختر یازده سالهاش را از یاد نمیبرد که با غم و اندوه او را در آغوش میگیرد و گریه میکند.
و از شرایط روحی دخترش میگوید که امکان استفاده از روانشناس در ترکیه را ندارد و همچنان با دیدن موتور احساس خطر میکند.
تمام تصاویری که در این ویدئو کار شده است توسط آقای موافق در اعتراضات کرج گرفته شده است.»
از صفحه چشم برای آزادی
#چشم_برای_آزادی #مجید_موافق #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من عصبانی هستم
دلنوشته متین منانی
@matin.mannani
خوانش الوند
@alvandiranzamin1
ویدیو : متین
(هر دو عزیز از مصدومان شلیک عامدانه به چشم)
«من عصبانیام از کسی که دستور داد تا کسی شلیک کرد.
من عصبانیام از ضاربین که هیچ وقت معرفی نشدند.
من عصبانیام از ندیدن چهره عزیزانم.
من عصبانیام از کشتهشدن رفیقام.
من عصبانیام از بیگناهو بالای دار کشیدن.
من عصبانیام از ماموری که با قلدری واسه توجیه گفتگوست دعوا حلوا پخش نمیکنند.
من عصبانیام از نداشتن حق اعتراض.
من عصبانیام از توهم آزادی شهروندان عادی.
من عصبانیام از واقعیت آزادی دزد و اختلاس.
من عصبانیام از انجمن نابینایان.
من عصبانیام از صدای عصای سفید.
من عصبانیام از مسیرهای پر از چاله چوله.
من عصبانیام از سرب های داخل بدنم.
من عصبانیام از کابوسهای هر شبه و داروهای آرام بخش.
من عصبانیام از درد سر و بدنم.
من عصبانیام از قد خمیده مادرم.
من عصبانیام از خاکستری و سیاه.
من عصبانیام از نوچهای که فکر میکند قدرت دارد.
من عصبانیام از ماموری که دخترامون را میزنه
عصبانیام ولی هنوز ایستادهام.
ایستادهام تا آروم تر شوم.
ادامه میدم تا تماشای نور آزادی.»
#متین_منانی #یاسر_الوندیانی #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #رای_بی_رای #انگشت_در_خون #سیرک_انتخابات #انتصابات #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دلنوشته متین منانی
@matin.mannani
خوانش الوند
@alvandiranzamin1
ویدیو : متین
(هر دو عزیز از مصدومان شلیک عامدانه به چشم)
«من عصبانیام از کسی که دستور داد تا کسی شلیک کرد.
من عصبانیام از ضاربین که هیچ وقت معرفی نشدند.
من عصبانیام از ندیدن چهره عزیزانم.
من عصبانیام از کشتهشدن رفیقام.
من عصبانیام از بیگناهو بالای دار کشیدن.
من عصبانیام از ماموری که با قلدری واسه توجیه گفتگوست دعوا حلوا پخش نمیکنند.
من عصبانیام از نداشتن حق اعتراض.
من عصبانیام از توهم آزادی شهروندان عادی.
من عصبانیام از واقعیت آزادی دزد و اختلاس.
من عصبانیام از انجمن نابینایان.
من عصبانیام از صدای عصای سفید.
من عصبانیام از مسیرهای پر از چاله چوله.
من عصبانیام از سرب های داخل بدنم.
من عصبانیام از کابوسهای هر شبه و داروهای آرام بخش.
من عصبانیام از درد سر و بدنم.
من عصبانیام از قد خمیده مادرم.
من عصبانیام از خاکستری و سیاه.
من عصبانیام از نوچهای که فکر میکند قدرت دارد.
من عصبانیام از ماموری که دخترامون را میزنه
عصبانیام ولی هنوز ایستادهام.
ایستادهام تا آروم تر شوم.
ادامه میدم تا تماشای نور آزادی.»
#متین_منانی #یاسر_الوندیانی #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #رای_بی_رای #انگشت_در_خون #سیرک_انتخابات #انتصابات #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
او که اینچنین با تمام وجود علیه جمهوری اسلامی و ولایت فقیه شعار میدهد، کسی نیست جز کوثر افتخاری، دختر جوان دانشجویی که یک چشمش را جمهوری اسلامی کور کرد.
او حالا همان شعارهایی را که مردم کف خیابانهای ایران میداذند، از عمق جان فریاد میزند. مردمی که دیروز با تحریم انتصابات، همبستگی خود را در برابر همه شعب جمهوری اسلامی نشان دادند.
کوثر ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«امیدمان برای روز آزادی آنچنان محکم و استوار است که هیچ سنگ ریزهای لغزش بر این مسیر نخواهد شد.
ما همه زخم خوردگان حکومتی خون آشام هستیم که ایرانمان را در اسارت گرفته است.
ما همه فریادی مشترکیم،
فریاد #نه_به_جمهوري_اسلامي و پا پس نخواهیم کشید.
برلین مقابل سفارت جمهوری اسلامی»
- واقعه بزرگ نهم تیر ماه نشان داد که حتی اصلاحطلبان با خاتمی و ظریفشان بیایند، حتی اگر کروبی رای دهد، مردم به جمهوری اسلامی «نه» میگویند. این افراد و حتی برخی استادان دانشگاه که از پزشکیان حمایت کردند (حتی آنها که در جنبش مهسا سیاه پوشیدند و اخراج شدند) هم دیگر «گروه مرجع» نیستند. بلکه زندانیان سیاسی، خانوادههای داذخواه، مصدومان چشم و گروههای برانداز هستند که در حال حاضر مورد اعتماد مردمند و این یک سرمایه اجتماعی است.
مهم تیر ۱۴۰۳ روز «نه» بزرگ به جمهوری اسلامی بود.
#کوثر_افتخاری #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #سیرک_انتخابات #رای_بی_رای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او حالا همان شعارهایی را که مردم کف خیابانهای ایران میداذند، از عمق جان فریاد میزند. مردمی که دیروز با تحریم انتصابات، همبستگی خود را در برابر همه شعب جمهوری اسلامی نشان دادند.
کوثر ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«امیدمان برای روز آزادی آنچنان محکم و استوار است که هیچ سنگ ریزهای لغزش بر این مسیر نخواهد شد.
ما همه زخم خوردگان حکومتی خون آشام هستیم که ایرانمان را در اسارت گرفته است.
ما همه فریادی مشترکیم،
فریاد #نه_به_جمهوري_اسلامي و پا پس نخواهیم کشید.
برلین مقابل سفارت جمهوری اسلامی»
- واقعه بزرگ نهم تیر ماه نشان داد که حتی اصلاحطلبان با خاتمی و ظریفشان بیایند، حتی اگر کروبی رای دهد، مردم به جمهوری اسلامی «نه» میگویند. این افراد و حتی برخی استادان دانشگاه که از پزشکیان حمایت کردند (حتی آنها که در جنبش مهسا سیاه پوشیدند و اخراج شدند) هم دیگر «گروه مرجع» نیستند. بلکه زندانیان سیاسی، خانوادههای داذخواه، مصدومان چشم و گروههای برانداز هستند که در حال حاضر مورد اعتماد مردمند و این یک سرمایه اجتماعی است.
مهم تیر ۱۴۰۳ روز «نه» بزرگ به جمهوری اسلامی بود.
#کوثر_افتخاری #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #سیرک_انتخابات #رای_بی_رای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یاسر الوندیانی از مصدومان چشم در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در این ویدیو از هموطنان میخواهد که باید از جمهوری اسلامی گذر کنیم و فریب بازی جمهوری اسلامی را نخوریم.
او میگوید خانه از پایبست ویران است، خواجه در بند نقش ایوان است.
جمهوری اسلامی ۴۵ سال فرصت داشت که جامعه را به سمت و سوی پیشرفت و آبادانی ببرد، ولی مسیری کاملا خلاف آن را پیمود.
یاسر الوندیانی متولد ۱۳۶۷، هنرمند فعال در زمینه منبت، قلمزنی و گچبری است. او دارای سابقه ورزشی در رشتههای کشتی، سنگنوردی و ووشو و دارای عناوین استانی و کشوری است.
این هموطن ۳۴ ساله، در اواخر شهریور ۱۴۰۱ از ناحیه چشم با اصابت سه ساچمه آسیب دید و یکی از چشمانش بیناییاش را به طور کامل از دست داده است.
#سیرک_انتخابات #رای_بی_رای #انتصابات
#یاسر_الوندیانی #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او میگوید خانه از پایبست ویران است، خواجه در بند نقش ایوان است.
جمهوری اسلامی ۴۵ سال فرصت داشت که جامعه را به سمت و سوی پیشرفت و آبادانی ببرد، ولی مسیری کاملا خلاف آن را پیمود.
یاسر الوندیانی متولد ۱۳۶۷، هنرمند فعال در زمینه منبت، قلمزنی و گچبری است. او دارای سابقه ورزشی در رشتههای کشتی، سنگنوردی و ووشو و دارای عناوین استانی و کشوری است.
این هموطن ۳۴ ساله، در اواخر شهریور ۱۴۰۱ از ناحیه چشم با اصابت سه ساچمه آسیب دید و یکی از چشمانش بیناییاش را به طور کامل از دست داده است.
#سیرک_انتخابات #رای_بی_رای #انتصابات
#یاسر_الوندیانی #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جان فدای پرچمت ای جلوهٔ سبز بهار!
سرزمین خسته امّا تا ابد پر افتخار!
چشم در راه شکوه و عزتت بودم، وطن!
کور گشتم تا نبینم روزگارت در غبار
چشمهایم شد فدای لحظهٔ آزادیت
تا گذارد دشمنت، ای خاک من! پا در فرار
چشمهایم را پر از خون کردهاند امّا هنوز
جز به آزادی، دلم هرگز نمیگیرد قرار
میرسد وقت طلوع صبح، بعد از تیرگی
میدمد خورشید آزادی پس از این انتظار
ای که ماندی در میان آتش ظلم و ستم!
دست در دستم بنه تا بگذریم از این حصار
نیست خالی این وطن از پهلوان، هر گوشهای
سام و گودرز است و آرش هست و هم اسفندیار
ای برادر! رستم این قصهٔ شاهانه باش
رخش مدّتهاست در این خاک میجوید سوار
علی رضا جعفری(آزادی)
سپاس از آقای جعفری، بابت ارسال شعر و ویدیو
#یاری_مدنی_توانا #چشم_برای_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
جان فدای پرچمت ای جلوهٔ سبز بهار!
سرزمین خسته امّا تا ابد پر افتخار!
چشم در راه شکوه و عزتت بودم، وطن!
کور گشتم تا نبینم روزگارت در غبار
چشمهایم شد فدای لحظهٔ آزادیت
تا گذارد دشمنت، ای خاک من! پا در فرار
چشمهایم را پر از خون کردهاند امّا هنوز
جز به آزادی، دلم هرگز نمیگیرد قرار
میرسد وقت طلوع صبح، بعد از تیرگی
میدمد خورشید آزادی پس از این انتظار
ای که ماندی در میان آتش ظلم و ستم!
دست در دستم بنه تا بگذریم از این حصار
نیست خالی این وطن از پهلوان، هر گوشهای
سام و گودرز است و آرش هست و هم اسفندیار
ای برادر! رستم این قصهٔ شاهانه باش
رخش مدّتهاست در این خاک میجوید سوار
علی رضا جعفری(آزادی)
سپاس از آقای جعفری، بابت ارسال شعر و ویدیو
#یاری_مدنی_توانا #چشم_برای_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روز گذشته ایرانیان ساکن هامبورگ تجمعی علیه جمهوری اسلامی برگزار کردند. چند تن از مصدومان شلیک عامدانه به چشم، از جمله سالار وطنشناس در این مراسم سخنرانی کردند. سخنرانی سالار به صورت آنلاین برگزار شد.
سخنان او را بشنوید. او از تجربه خودش میگوید از مشاهده کودک هفت سالهای که به چشمش ساچمه زده بودند. ...
«اسمش سالار است، ۲۳ ساله و اهل کرج.
در ۲۴ آبان سال ۱۴۰۱ در شهر کرج، سالار از ناحیه صورت، گوش، گردن و قفسه سینه مورد اصابت بیش از ۲۰ ساچمه قرار میگیرد که در این نیان اصابت چند ساچمه مستقیما به چشم راستش برخورد میکند.
سالار به دوستش میگوید احساس کردم یک ساچمه پشت گوشم خورده تا پشت سر را نگاه کردم از فاصله ۵ متری دوباره شلیک شد و چشم و بدنم پر از ساچمه شد.
او تا کنون چندین مرتبه مورد عمل جراحی قرنیه قرار گرفته است، لنز چشمش ۳ بار عوض شده است.
پزشکان تهران به او گفتند باید حقیقت را بپذیرد که بینایی را از دست داده است.
اما دو عمل او در شیراز انجام شده که دکترهای شیراز تایید کردهاند عمل جراحی قرنیه باید انجام شود.
در حال حاضر چشم راستش هیچ دیدی ندارد، حتی وقتی چشم را باز میکند متوجه بسته یا باز بودن آن نمیشود.
سالار در ترکیه زندگی میکرد، اما در سال ۱۴۰۰ به خاطر بیماری ام اس مادرش به ایران رفت تا مدتی در کنار مادر و خواهر کوچکش باشد.
او سرپرست خانواده و هنرمند آیندهداری است.
تکستهای زیبایی نوشته و دکلمه کرده است که یکی از آنها را انتخاب کردهایم.»
salar__vatan
- مصدومان چشم، شاهدان زنده جنایت جمهوری اسلامی هستند، جنایتی که بی مکافات نخواهد ماند.
#چشم_برای_آزادی #صدای_چشم_ها_بلندتر_از_هر_فریادیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #سالار_وطن_شناس #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سخنان او را بشنوید. او از تجربه خودش میگوید از مشاهده کودک هفت سالهای که به چشمش ساچمه زده بودند. ...
«اسمش سالار است، ۲۳ ساله و اهل کرج.
در ۲۴ آبان سال ۱۴۰۱ در شهر کرج، سالار از ناحیه صورت، گوش، گردن و قفسه سینه مورد اصابت بیش از ۲۰ ساچمه قرار میگیرد که در این نیان اصابت چند ساچمه مستقیما به چشم راستش برخورد میکند.
سالار به دوستش میگوید احساس کردم یک ساچمه پشت گوشم خورده تا پشت سر را نگاه کردم از فاصله ۵ متری دوباره شلیک شد و چشم و بدنم پر از ساچمه شد.
او تا کنون چندین مرتبه مورد عمل جراحی قرنیه قرار گرفته است، لنز چشمش ۳ بار عوض شده است.
پزشکان تهران به او گفتند باید حقیقت را بپذیرد که بینایی را از دست داده است.
اما دو عمل او در شیراز انجام شده که دکترهای شیراز تایید کردهاند عمل جراحی قرنیه باید انجام شود.
در حال حاضر چشم راستش هیچ دیدی ندارد، حتی وقتی چشم را باز میکند متوجه بسته یا باز بودن آن نمیشود.
سالار در ترکیه زندگی میکرد، اما در سال ۱۴۰۰ به خاطر بیماری ام اس مادرش به ایران رفت تا مدتی در کنار مادر و خواهر کوچکش باشد.
او سرپرست خانواده و هنرمند آیندهداری است.
تکستهای زیبایی نوشته و دکلمه کرده است که یکی از آنها را انتخاب کردهایم.»
salar__vatan
- مصدومان چشم، شاهدان زنده جنایت جمهوری اسلامی هستند، جنایتی که بی مکافات نخواهد ماند.
#چشم_برای_آزادی #صدای_چشم_ها_بلندتر_از_هر_فریادیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #سالار_وطن_شناس #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهربانو خشنودی، از مصدومان شلیک عامدانه به چشمها، در زادروز مینو مجیدی بر سر مزارش حاضر شد و ضمن انتشار این عکس، نوشت:
«مادر جان سلام،
چهل روز از نبودنتون گذشته بود که سر و ته خیابون منتهی به آرامستان رو بستن و ما اون وسط گیر افتاده بودیم.
چهل روز از نبودنتون گذشته بود که برای اولین بار لوله تفنگشون رو، رو به روی صورتم دیدم.
یادتونه؟ جیغ زدم، خوابیدم روی صندلی ماشین و منتظر بودم بزنه اما... اما نزد.
اون موقع نفهمیدم چرا، اما الآن احساس میکنم اون روز، تو اون شرایط شما مراقبم بودید، به جای مادرم که کنارم نبود... . حالا من به جای مهسا و رویا که نمیتونن کنارتون باشند پیش شما هستم.
مامان مینو، تولدتون مبارک💙»
#مینو_مجیدی #سوفیا💙 #مهبانو_خشنودی_کیا #کوثر_خشنودی_کیا #بمیرد_دلی_که_بترسد #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«مادر جان سلام،
چهل روز از نبودنتون گذشته بود که سر و ته خیابون منتهی به آرامستان رو بستن و ما اون وسط گیر افتاده بودیم.
چهل روز از نبودنتون گذشته بود که برای اولین بار لوله تفنگشون رو، رو به روی صورتم دیدم.
یادتونه؟ جیغ زدم، خوابیدم روی صندلی ماشین و منتظر بودم بزنه اما... اما نزد.
اون موقع نفهمیدم چرا، اما الآن احساس میکنم اون روز، تو اون شرایط شما مراقبم بودید، به جای مادرم که کنارم نبود... . حالا من به جای مهسا و رویا که نمیتونن کنارتون باشند پیش شما هستم.
مامان مینو، تولدتون مبارک💙»
#مینو_مجیدی #سوفیا💙 #مهبانو_خشنودی_کیا #کوثر_خشنودی_کیا #بمیرد_دلی_که_بترسد #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روایت ۷ دقیقهای و تکاندهنده موسی شکوری، پدر عرفان شکوری، آسیب دیده چشمی اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ از لحظه آسیب دیدن عرفان و روند درمان او در گفتگو با منوتو.
@manototv
پدر عرفان و عرفان از ایران خارج شدهاند، اما خانوادهشان همچنان تحت فشار هستند. پیشتر توانا ویدیویی ۱۳ دقیقهای از روایت پدر عرفان شکوری را منتشر کرده بود.
عرفان شکوری ۱۳ ساله، ۳۰ شهریور ماه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در شهرستان رضوانشهر استان گیلان وقتی دید جاویدنام ساسان قربانی (یکی از معترضان کشته شده که از دوستان پدرش بود) با شلیک گلوله روی زمین افتاده به کمکش رفت و ماموران از فاصله دو متری به چشمش گاز اشکآور شلیک کردند. بینی و گونههای عرفان خورد شد و او بیهوش شد.
حالا چشم راست عرفان بعد از چندین عمل جراحی، دیگر نمیبیند، پدرش میگوید وقتی به اداره اطلاعات احضار شده و پرسیده چرا به چشم پسرم شلیک کردهاید، گفتهاند: «به دلیل آماده نبودن ماموران برای این حجم از اعتراضات به چشم پسرتان شلیک کردیم.»
- عرفان حالا در ۱۵ سالگی، گرچه بینایی یک چشمش را از دست داده، تبدیل به نماد شجاعت شده است. عرفان شکوری و سایر مصدومان چشم، شاهد جنایتی هستند که حکومت در برابر مردم انجام داده است. حکومتی که از کودک ۱۳ ساله میترسد.
#عرفان_شکوری #چشم_برای_آزادی #مهسا_امینی #ساسان_قربانی #رضوانشهر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
@manototv
پدر عرفان و عرفان از ایران خارج شدهاند، اما خانوادهشان همچنان تحت فشار هستند. پیشتر توانا ویدیویی ۱۳ دقیقهای از روایت پدر عرفان شکوری را منتشر کرده بود.
عرفان شکوری ۱۳ ساله، ۳۰ شهریور ماه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در شهرستان رضوانشهر استان گیلان وقتی دید جاویدنام ساسان قربانی (یکی از معترضان کشته شده که از دوستان پدرش بود) با شلیک گلوله روی زمین افتاده به کمکش رفت و ماموران از فاصله دو متری به چشمش گاز اشکآور شلیک کردند. بینی و گونههای عرفان خورد شد و او بیهوش شد.
حالا چشم راست عرفان بعد از چندین عمل جراحی، دیگر نمیبیند، پدرش میگوید وقتی به اداره اطلاعات احضار شده و پرسیده چرا به چشم پسرم شلیک کردهاید، گفتهاند: «به دلیل آماده نبودن ماموران برای این حجم از اعتراضات به چشم پسرتان شلیک کردیم.»
- عرفان حالا در ۱۵ سالگی، گرچه بینایی یک چشمش را از دست داده، تبدیل به نماد شجاعت شده است. عرفان شکوری و سایر مصدومان چشم، شاهد جنایتی هستند که حکومت در برابر مردم انجام داده است. حکومتی که از کودک ۱۳ ساله میترسد.
#عرفان_شکوری #چشم_برای_آزادی #مهسا_امینی #ساسان_قربانی #رضوانشهر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
متین حسنی، از مصدومان شلیک عامدانه به چشم و از بازماندههای آبان ۹۸ است. از زبان خودش رنجی که بر او تحمیل شده را بشنوید، دردی که از آبان ۹۸ میکشد و حالا حکم ۳۱ ماه زندان در انتظار اوست.
صدای متین و هزاران زخمی اعتراضات و خیزش انقلابی باشیم. افراد بی صدای زیادی هستند که آسیب دیدهاند و هزینه دادهاند، ولی کسی صدای آنها را نشنیده است.
#متین_حسنی #چشم_برای_آزادی
#آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صدای متین و هزاران زخمی اعتراضات و خیزش انقلابی باشیم. افراد بی صدای زیادی هستند که آسیب دیدهاند و هزینه دادهاند، ولی کسی صدای آنها را نشنیده است.
#متین_حسنی #چشم_برای_آزادی
#آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech