آموزشکده توانا
58.2K subscribers
29.9K photos
36.1K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
علیرضا جباری، شاعر، مترجم، عضو کانون نویسندگان ایران و زندانی سیاسی پیشین، روز دوشنبه هفدهم آذر ماه بر اثر ابتلا به کرونا در بیمارستان مدرس تهران درگذشت.

‌او متولد ۱۸ بهمن ۱۳۲۳ در شیراز بود و تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی در رشته اقتصاد دانشگاه شیراز ادامه داد. او از اعضای فعال عضو فعال کانون نویسندگان ایران و همچنین عضو کارزار لغو اعدام، لگام، بود.

علیرضا جباری در هفتم دی ماه سال ۱۳۸۱ از سوی نیروهای امنیتی که در آن زمان به عنوان «اطلاعات موازی» شهرت داشتند بازداشت شد و در بازداشتگاهی مخفی در تهران تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت. او نزدیک به دو سال زندانی شد و در مهر سال ۱۳۸۳ از زندان گوهردشت کرج آزاد شد.

شماری از کتاب‌های علیرضا جباری هرگز در ایران مجوز چاپ نگرفتند و بیش از سی جلد کتاب از جمله ترجمه‌های او نیز منتشر شدند که از آن جمله مجموعه داستان‌هایی از تولستوی با عنوان «تمشک»، «آبی‌ترين چشم» از تونی موريسون، «اوالونا» اثر ايزابل آلنده است.

متن از ایران اینترنشنال

#علیرضا_جباری #نویسنده #شاعر #مترجم #کانون_نویسندگان

@Tavaana_TavaanaTech
ایرج کابلی، نویسنده، مترجم، وزن‌شناس و زبان شناس ایرانی چهارشنبه، ۲۹ بهمن‌ماه در ۸۲ سالگی در تهران گذشت. ‌‌

بر اساس گزارش خبرگزاری کتاب ایران، از این نویسنده در سال ۹۹ دو کتاب «دستور جامع زبان اوستا» و «رمان منظوم یِوْگٍنی انه‌گین» اثر آلکساندر پوشکین منتشر شده است.

از دیگر کاری‌های آقای کابلی در سال جاری می‌توان به راه اندازی وب‌سایت «فارسی‌خط» اشاره کرد که در آن به صورت تخصصی به خط مخصوصاً خط فارسی پرداخته شده است.

آقای کابلی شیوه‌ جدیدی را برای تقطیع وزن‌های عروضی معرفی کرد. او همچنین شورای بازنگری در شیوه نگارش خط فارسی را راه انداخت.

کتاب «سوگ‌نامه» آخرین ترجمه‌ این مترجم از شعرهای آنّا آخماتُوا مراحل چاپ را طی می‌کند.
ایرج کابلی در خانواده‌ای زرتشتی در کرمان به دنیا آمد، در دبیرستان البرز تحصیل کرد و در دانشگاه رشته معماری خواند.

او به زبان روسی و انگلیسی تسلط داشت و چندین اثر روسی را به فارسی برگرداند.
آقای کابلی در نشریه آدینه با احمد شاملو همکاری ‌کرد و در مقطعی از اعضای دبیران کانون نویسندگان ایران بود.

از جمله آثار ترجمه و تالیف ایرج کابلی می‌توان به «تاریخ دنیای قدیم اثر کورفکین»، «آن روز می‌رسد اثر میرزا ابراهیم‌اف»، «عملیتِ کنترل فکر اثر والتر باوارد»، «گارد جوان اثر فاده‌یف»، «کشف خزرستان اثر لِف گومی‌لی‌یوف»، «وزن‌شناسی و عروض»، «درست‌نویسی‌ی خطِ فارسی»، «راه نظم‌بندی» و «دستور جامعه زبان اوستا» اشاره کرد.

#ایرج_کابلی #نویسنده #مترجم

@Tavaana_TavaanaTech
رافق تقی نویسنده‌ای که با فتوای آیت‌الله لنکرانی به قتل رسید

رافق تقی، قتل بر اساس یک فتوا

رافق تقی:
«هفت آیت‌الله برای مرگ من فتوا داده‌اند. برخی از آنها دار فانی را وداع گفتند. اینان که به اصطلاح خادمان دین هم هستند و بنام دین فتوای قتل دیگران را صادر می‌کنند، کارشان بی‌معناست. من مثل این آیت‌الله‌ها کتاب‌های دینی زیادی نخواندم و بیشتر کتاب‌های علمی خواندم، اما برای کسی آرزوی مرگ نمی‌کنم. بگذار زندگی کنند. نکش و حکم قتل صادر نکن! زندگی را هدیه کن نه مرگ را! من هم از شما خوشم نمی‌آید، اما من به مرگ شما حکم نمی‌کنم. پس به من بگوئید چه کسی به خدا نزدیکتراست. من از آیت‌الله‌ها هم به خدا نزدیکترهستم».

فتوای قتلی که به وسیله‌ی آیت‌الله فاضل لنکرانی صادر شد چنین است: «چنین شخصی چنان‌چه مسلمان‌زاده باشد با اعترافات مذکور #مرتد است و چنان‌چه #کافر بوده از مصادیق ساب‌النبی است و در هر صورت بر فرض چنین اعترافاتی قتل او بر هر کس که به او دسترسی داشته باشد لازم است. مسئول روزنامه‌ی مذکور که چنین افکار و عقایدی را با علم و توجه منتشر می‌کند نیز مشمول همان حکم است.»

این فتوای قتل نویسنده‌ی اهل جمهوری آذربایجان، رافق تقی است. این فتوا در چهارم آذرماه ۱۳۸۵ صادر شد که در آن صراحتا دستور #قتل این #نویسنده داده شده است.

پس از صدور این فتوا زندگی رافق تقی با مشکلات عدیده‌ای مواجه شد. یکی از دوستان نزدیک رافق تقی می‌گوید: «آخرین دیدار ما در قهوه‌خانه‌ای نزدیکی مجسمه‌ی آنا سلطانوا در گنجلیک بود. او تعریف می‌کرد کلا زندگی برای او سخت بوده اما پرانرژی کار می‌کرد.

بعد از #فتوا دستگیر شد و ۲ سال حبس بود. پس از آزادی هم که هر وقت مقاله می‌نوشت با موجی از توهین و تحقیر دین‌داران رادیکال مواجه بود. خودش پیش‌بینی می‌کرد روزی احتمالا به جان او سوء قصد کنند و دغدغه‌ی #ترور داشت. اما آزادانه و بدون هراس کار و فعالیت می‌کرد».

رافق تقی به دلیل انتشار مطلبی از سوی دادگاهی در #آذربایجان به اتهام «تفرقه‌ی مذهبی» مجرم شناخته شد و به دو سال زندان محکوم شد. رافق تقی در مقاله‌ای با عنوان «ما و اروپا» در نشریه‌ی «صنعت» به سردبیری سمیر صداقت انتقاداتی را متوجه دین اسلام کرده بود و آن را اصولی ریاکارانه دانسته بود و هم‌چنین در مورد روحانیت در جهان اسلام نوشته بود که #روحانیت در جهان اسلام صرفا عبارت از افزایش ممنوعیت‌ها و عقب‌افتادگی‌ها و تکمیل تدریجی آن‌ها است.
.
پس از این #فتوای_مذهبی #رافق_تقی مورد حملات چاقو قرار گرفت و پس از چهار روز بستری‌شدن در بیمارستان در روز چهارشنبه دوم آذرماه سال ۱۳۹۰ در بیمارستانی در باکو درگذشت.

رافق تقی، در پنجم اوت ۱۹۵۰ در روستای «حوش جپانلی» در جمهوری آذربایجان به دنیا آمد. او از دانشگاه علوم پزشکی آذربایجان فارغ‌التحصیل شد و به عنوان پزشک در مناطق روستایی کشور خدمت می‌کرد. او پس از تحصیلات در رشته‌ی کاردیولوژی یا قلب و عروق به تحصیل ادامه داد و از آکادمی پزشکی مسکو فارغ‌التحصیل شد و از سال ۱۹۹۰ در بخش خدمات بیمارستان باکو به کار مشغول شد.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/L4ITuE

برای دانستن بیش‌تر در مورد وضعیت اقلیت‌ها و همینطور خداناباوران در ایران این برنامه دیدنی است:
https://goo.gl/Du1W0q

@Tavaana_Tavaanatech
یادی از احمد محمود به مناسبت سالگرد درگذشت او

«به گمان من نویسنده باید آدم‌های داستانش را بشناسد، گفته می‌شود که نویسنده هم خالق و هم شارح زندگی آدم‌های داستان است، من فکر می‌کنم اگر نویسنده آدم‌های داستانش را نشناسد، یگ جایی لنگ خواهد زد. اشخاص از حرکت بازمی‌مانند و آن‌وقت نویسنده ناچار می‌شود جعل کند- حرف‌ها را و حرکت‌ها را- و وقتی جعل شد، دیگر آن آدم خودش نیست، کس دیگری است که نویسنده او را نشناخته است و خواننده هم باورش نمی‌کند..»

احمد محمود در گفت‌وگو با لیلی گلستان می‌گوید که پس از انقلاب به اصرار خودش بازخرید شد و خانه‌نشین تا شاید به «درد درمان‌ناپذیری که همه‌ی عمر» با او بود سامان بدهد.
محمود در سال ۱۳۴۵ نوشتن معروف‌ترین اثر خود «همسایه‌ها» را آغاز کرد. «دقیقا اردیبهشت چهل و پنج». پس از نوشتن همسایه‌ها به گفته محمود کسی حاضر به انتشار رمان همسایه‌ها نبود چرا که می‌گفتند رمان حجیمی است.

«استقبال از همسایه‌ها موجب شد که فکر کنم وارد مرحله‌ی تازه‌ای در داستان‌نویسی شده‌ام. حس کردم که مسئولیتم بیش‌تر شده است، باید به داستان و داستان‌نویسی به صورت امری جدی‌تر نگاه کنم و جدی‌تر بنویسم.»

چاپ رمان معروف احمد محمود یعنی «همسایه‌ها» پس از انقلاب اسلامی ممنوع شد و هیچ‌گاه اجازه‌ی انتشار نیافت. احمد محمود در اواخر عمرش دچار تنگی نفس شدید شد و سرانجام در دوازدهم مهرماه ۱۳۸۱ به دنبال دنبال یک دوره‌ی طولانی بیماری ریوی در بیمارستان مهراد تهران درگذشت.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/2H7jnv

آثار بسیاری از نویسندگان با ممیزی کتاب در جمهوری اسلامی یا تغییر یافت یا دیگر منتشر نشد. حکومت نویسندگان زیادی را از انتشار آثارشان محروم کرد، در این میان شهروندان چگونه می‌توانند از نویسندگان حمایت کنند؟ چگونه می‌توان سد سانسور را شکست؟

#ادبیات #احمد_محمود #نویسنده #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
“وطن”

درختان با چشمانی سبز
کبوتران با کفن‌هایی سفید
و تو با گونه‌هایی سرخ!

وطنم!

تابوت خورشید
اینگونه از شانه‌های آسمان
بالا می‌افتد!

بکتاش آبتین

سوال اساسی این است که اصولاً چرا باید یک نویسنده زندانی شود؟ چرا نباید حق آزادی بیان در این کشور به رسمیت شمرده شود؟
برای جلوگیری از تکرار فاجعه کشته‌شدن زندانیانی همچون بکتاش آبتین، یک کمپین منسجم و متحد از همه گروه‌های اجتماعی به خصوص وکلا و حقوق‌دان‌ها، دانشجویان، معلمان، نویسندگان، کارگران و... باید شکل بگیرد که خواستار رعایت آزادی بیان شوند و «مرگ» زندانیان همچون قتل‌های زنجیره‌ای و در تداوم آن یک «جنایت» تلقی گردد

#بکتاش_آبتین #بکتاش #نویسنده #جنایت #زندانی #شعر #شاعر #زندانی_سیاسی #آزادی #سینما #وطن #نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_حقوقی_توانا

طرح از محمد یاوری

@Tavaana_TavaanaTech
جمعی از هنرمندان و نویسندگان ایرانی در تبعید، در حمایت از اعتراضات مردم در جای‌جای ایران و همراهی با ستمدیدگان در آبادان، پیامی برای نیروهای سرکوب در جمهوری‌اسلامی، و همچنین سران کشورهای اروپایی بیانیه‌ای صادر کردند.

در بخشی از این پیام چنین آمده است:

«به شما سرکوبگران و سپاهیان شر!
سرانجام روزی خواهد رسید که نیش بی‌کفایتی رژیمی که به آن خدمت می‌کنید، جان و تن شما و خانواده‌تان را نیز زهرآگین کند، اما بدانید که پشیمانی دیرهنگام نوشداروی پس از مرگ سهراب است. پیش از آن که آتش خشم مردم جان به لب آمده یا سردی شمشیر عدالتخانه‌های دادخواهانه، دامنگیرتان شود، به صفوف مردم بپیوندید و اسلحه‌ها را زمین بگذارید. از یاد نبرید امروز یافتن نام و نشان هر کدام از شما، برای دادخواهان، و دادگاه‌های بین‌المللی کاری بس آسان است، آنچنان که با گذشت یک قرن منشی‌ها و آجودان‌های حکومت نازی آلمان، به دست عدالت سپرده شدند.»

#سلبریتی #هنرمند #نویسنده #بیانیه #اعتراضات_سراسری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
جمعی از هنرمندان و نویسندگان ایرانی در تبعید، در حمایت از اعتراضات مردم در جای‌جای ایران و همراهی با ستمدیدگان در آبادان، پیامی برای نیروهای سرکوب در جمهوری‌اسلامی، و همچنین سران کشورهای اروپایی بیانیه‌ای صادر کردند.

در بخشی از این پیام چنین آمده است:

«به شما سرکوبگران و سپاهیان شر!
سرانجام روزی خواهد رسید که نیش بی‌کفایتی رژیمی که به آن خدمت می‌کنید، جان و تن شما و خانواده‌تان را نیز زهرآگین کند، اما بدانید که پشیمانی دیرهنگام نوشداروی پس از مرگ سهراب است. پیش از آن که آتش خشم مردم جان به لب آمده یا سردی شمشیر عدالتخانه‌های دادخواهانه، دامنگیرتان شود، به صفوف مردم بپیوندید و اسلحه‌ها را زمین بگذارید. از یاد نبرید امروز یافتن نام و نشان هر کدام از شما، برای دادخواهان، و دادگاه‌های بین‌المللی کاری بس آسان است، آنچنان که با گذشت یک قرن منشی‌ها و آجودان‌های حکومت نازی آلمان، به دست عدالت سپرده شدند.»

#سلبریتی #هنرمند #نویسنده #بیانیه #اعتراضات_سراسری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

عباس معروفی، نویسنده سرشناس ایرانی، بعد از مدت‌ها درگیری با بیماری سرطان، در کشور آلمان درگذشت.

عباس معروفی (زاده ۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۶ تهران) رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس، شاعر، ناشر و روزنامه‌نگار معاصر ایرانی مقیم آلمان بود.
او فعالیت ادبی خود را زیر نظر هوشنگ گلشیری و محمدعلی سپانلو و سیمین دانشور آغاز کرد و در دهه شصت با چاپ رمان سمفونی مردگان در عرصه ادبیات ایران به شهرت رسید.

معروفی که با  رمان «سمفونی مردگان» شناخته می‌شود، «سال بلوا»، «برای پیکر فرهاد» و نیز «فریدون سه‌‌پسر داشت»، هم تحسین شده است.

در کارنامه معروفی، سردبیری مجله فرهنگی-ادبی-اجتماعی گردون دیده می‌شود که با رای دادگاه  در دهه ۱۳۷۰ توقیف شد.
معروفی به خاطر موضع‌گیری علیه حکومت ایران بارها بازجویی شد و سرانجام تحت فشار سیاسی از ایران خارج شد و به آلمان رفت.

معروفی چند سال پیش با نوشته کوتاه زیر از ابتلای خود به سرطان خبر داده بود:
«سیمین دانشور به من گفت: "غصه یعنی سرطان! غصه نخوری یکوقت، معروفی!" و من غصه خوردم.»

ویدیوی کامل مصاحبه اختصاصی توانا با عباس معروفی را، که چند سال قبل انجام شده، در لینک زیر ببینید:
http://bit.ly/1Ka7muu

متن گفتگو در سایت توانا:
https://bit.ly/2TqLPXx

#عباس_معروفی #نویسنده #تبعید #سانسور #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
عباس معروفی که دیروز به علت سرطان درگذشت از جمله نویسندگان برجسته‌ای بود که در هر فرصتی مخالفت تام و تمام خود با جمهوری اسلامی را برجسته می‌کرد.

او که در دهه ۷۰ خورشیدی تحت فشار دستگاه سرکوب مجبور به ترک ایران و زندگی در آلمان شد، از جمله کسانی بود که علی‌رغم بیماری در کمپین بزرگ «نه به جمهوری اسلامی» شرکت کرد و نوشت: «ما ایرانی هستیم».

این خیلی مهم است. عباس معروفی ایرانی‌بودن را در تقابل با جمهوری اسلامی قرار می‌دهد.

شما با این نکته و پیام زنده‌یاد عباس معروفی موافق هستید؟

به نظر شما می‌توان واقعا یک ایرانی بود و به جمهوری اسلامی باور داشت؟

#عباس_معروفی #نویسنده #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
گفت‌وگوی جمعه

میهمان:
عاطفه اسدی، نویسنده و مترجم

میزبان:
مهدی موسوی، شاعر و نویسنده


جمعه ۲۸ مهر ۱۴۰۲ / ۲۰ اکتبر
ساعت ۲۱ به وقت تهران

#گفتگوی_جمعه #نویسنده #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech