«این تصویر را سال ۱۳۹۸ برای #آبان_خونین کار و منتشرش کرده بودم. هربار با آمدن آبان بازنشرش میکنم.. به یاد همه عزیزان گلگون کفن که آخوندها ی حاکم برمیهمان جواب اعتراضشان را با گلوله جنگی پاسخ دادند. بماند یادگار تا کی آید به کار ...
#پویابختیاری #مهساامینی
👇 ضحاک پس از کشتن پدرش بر تخت مینشیند. رفتهرفته خردمندی و راستی در جامعه نهان میشود و خرافات جای خرد را میگیرد. نهان گشت کردار فرزانگان پراگنده شد کام دیوانگان هنر خوار شد جادویی ارجمند نهان راستی آشکارا گزند شد بر بدی دست دیوان دراز به نیکی نرفتی سخن جز به راز ابلیس، دستیار ضحاک، دو بوسه بر دوش ضحاک میدهد و دو مار از جای بوسهها بیرون میجهد. پس از این واقعه ابلیس نسخهای تجویز میکند که باید هر روز مغز دو جوان را خوراک مارها سازد تا گزندی به او نرسد. . کودک که بودیم فکر می کردیم اینها همه قصه است. نمی دانستم که در عالم واقع با تیر و تفنگ مغز جوانان وطن را نشانه میگیرند تا مبادا صدای اعتراضی در شهر طنین انداز شود. هر شب به قصه پدر گوش جان میسپردیم تا شبی که پایان کار ضحاک را پدر از زبان آن پیر خردمند اینگونه بازگو کرد: یکی بیزیان مرد آهنگرم ز شاه آتش آید همی بر سرم تو شاهی و گر اژدهاپیکری بباید بدین داستان داوری که گر هفت کشور به شاهی تراست چرا رنج و سختی همه بهر ماست . .سرانجام با رستاخیز کاوه آهنگر و فریدون، ضحاک دستگیر و در البرزکوه زندانی می شود. همه كارهاي جهان را در است مگر مرگ، كه آن را دري ديگر است ... چه با رنج باشي چه با تاج و تخت ببايدت بستن به فرجام رخت ... بترس از خدا و ميازار كس ره رستگاري همين است و بس حکیم ابوالقاسم فردوسی به امید پیروزی نور بر تاریکی و خرد بر جهل و خرافات.»
از اینستاگرام اسد بیناخواهی، کارتونیست
#نه_میبخشم_ونه_فراموش_میکنم #کارتون #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«این تصویر را سال ۱۳۹۸ برای #آبان_خونین کار و منتشرش کرده بودم. هربار با آمدن آبان بازنشرش میکنم.. به یاد همه عزیزان گلگون کفن که آخوندها ی حاکم برمیهمان جواب اعتراضشان را با گلوله جنگی پاسخ دادند. بماند یادگار تا کی آید به کار ...
#پویابختیاری #مهساامینی
👇 ضحاک پس از کشتن پدرش بر تخت مینشیند. رفتهرفته خردمندی و راستی در جامعه نهان میشود و خرافات جای خرد را میگیرد. نهان گشت کردار فرزانگان پراگنده شد کام دیوانگان هنر خوار شد جادویی ارجمند نهان راستی آشکارا گزند شد بر بدی دست دیوان دراز به نیکی نرفتی سخن جز به راز ابلیس، دستیار ضحاک، دو بوسه بر دوش ضحاک میدهد و دو مار از جای بوسهها بیرون میجهد. پس از این واقعه ابلیس نسخهای تجویز میکند که باید هر روز مغز دو جوان را خوراک مارها سازد تا گزندی به او نرسد. . کودک که بودیم فکر می کردیم اینها همه قصه است. نمی دانستم که در عالم واقع با تیر و تفنگ مغز جوانان وطن را نشانه میگیرند تا مبادا صدای اعتراضی در شهر طنین انداز شود. هر شب به قصه پدر گوش جان میسپردیم تا شبی که پایان کار ضحاک را پدر از زبان آن پیر خردمند اینگونه بازگو کرد: یکی بیزیان مرد آهنگرم ز شاه آتش آید همی بر سرم تو شاهی و گر اژدهاپیکری بباید بدین داستان داوری که گر هفت کشور به شاهی تراست چرا رنج و سختی همه بهر ماست . .سرانجام با رستاخیز کاوه آهنگر و فریدون، ضحاک دستگیر و در البرزکوه زندانی می شود. همه كارهاي جهان را در است مگر مرگ، كه آن را دري ديگر است ... چه با رنج باشي چه با تاج و تخت ببايدت بستن به فرجام رخت ... بترس از خدا و ميازار كس ره رستگاري همين است و بس حکیم ابوالقاسم فردوسی به امید پیروزی نور بر تاریکی و خرد بر جهل و خرافات.»
از اینستاگرام اسد بیناخواهی، کارتونیست
#نه_میبخشم_ونه_فراموش_میکنم #کارتون #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech