آموزشکده توانا
57.9K subscribers
30.1K photos
36.2K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
مژگان کاووسی؛ فرهنگ در بند اوین 

مژگان کاووسی از جمله زندانیانی است که بیش از آن‌که شرح روند بازداشت و اتهاماتی که به او بسته‌اند اهمیت داشته باشد، آنچه کرده است و به عنوان فعالیت فرهنگی و هنری پیش‌ روی دیگران است، اهمیت دارد. انواع و اقسام اتهامات امنیتی و سیاسی که به او بسته‌اند در واقع پیرایه‌هایی بر این نکته است که ماموران جمهوری اسلامی برنمی‌تافتند که یک زن به صورت آزادانه و با جسارت تمام به حوزه‌هایی وارد بشود که شاید دیگر زنان خیلی علاقمند به فعالیت در آن حوزه نباشند.

بر این اساس است که برای این زن به اتهام «تحریک مردم برای برهم‌زدن نظم کشور» حدود سه سال زندان بریده‌اند. خود مژگان کاووسی که سال ۱۳۹۴ مدتی کوتاه عضو یکی از احزاب خارج از کشور بوده است و پس از بازگشت به کشور عفو خورده بود، درباره این حکم سنگین در صفحه اینستاگرام خود نوشته است که به علت اعتراض اینستاگرامی در آبان ۹۸ به کشتار مردم، این اتهامات را به او بسته‌اند و از جمله به علت یک جمله سه کلمه‌ای که «سکوت خیانت است» در اینستاگرام شخصی برای او بیش از سی ماه حبس تعزیری بریده‌اند و او را متهم به تحریک مردم کرده‌اند! 

مژگان کاووسی که از بازداشتی‌های آبان ۹۸ است و به دفعات در بازداشتگاه‌ها و زندان‌های مختلف بوده است در واقع یک نویسنده و هنرمند است. او در کلاردشت مازندران به دنیا آمده است ولی در خانواده‌ای کرد و زبان مادری‌اش عملا دستمایه او شده است برای آفرینشگری در دنیای هنر. او مستندسازی است که مستندهای خود را که در حوزه‌های هنری است، عملا زندگی می‌کند. به اینستاگرام او که سر بزنیم او را می‌بینیم که در لباس‌های زیبا و چشم‌نواز محلی مخاطب را دعوت می‌کند که به دنیای دیگری چشم بدوزد.

در این راه مستند نیز ساخته است؛ مستندهایی همچون «گل‌های سرد دلتنگ» که در سال ۱۳۹۴ درست شد و درباره هنر جاجیم‌بافی در کلاردشت است و خود او آن را «تلاشی برای احیای جاجیم گلدار کردی کلاردشت» نامیده است و دیگری مستندی با نام «هیوا» که موضوع آن زبان کردزبان‌های ساکن کلاردشت است. مژگان کاووسی به این زبان عشق می‌ورزد؛ عشقی تماشایی که از خلال شعرخوانی‌های او به زبان کردی در اینستاگرام او قابل دیدن است. او چنان دل‌مشغول این زبان است که تلاش کرده است حتی خود را با پژوهش‌های علمی در این زمینه نیز آشنا سازد و حتی خود دست به قلم شود.


بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Mozhgan_Kavousi

#مژگان_کاووسی #پروفایل #زندانی_سیاسی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مژگان کاووسی که از بازداشتی‌های آبان ۹۸ است و به دفعات در بازداشتگاه‌ها و زندان‌های مختلف بوده است در واقع یک نویسنده و هنرمند است. او که چند وقتی است که از زندان آزاد شده است، طی یادداشت‌هایی در کانال تلگرام خود، از مشاهداتش در زندان می‌نویسد.
این یادداشت که متن آن را در زیر می‌خوانید درباره وضعیت نگهداری کودکان همراه با مادران‌سان در بند زنان زندان کچویی و عدم رعایت آیین‌نامه‌های زندان در این زمینه و اعتراضات مکرر خانم کاووسی است:
«صبح روز قبل از آزادی و شب قبل از آن، در بند زنان زندان کچویی کرج دو بار از طرف زندانیان مورد ضرب و شتم قرار گرفتم; احتمالا همین موضوع هم باعث شد تا با عجله با مرخصی متصل به آزادی‌ام موافقت کنند.

قضیه به هفته های اول ورودم به این بند برمی‌گردد. وقتی که متوجه شدم حضور کودکان و مادران زندانی در کنار بقیه ی زندانی ها چقدر برایشان خطرناک است; از همه نظر; از نظر تربیتی و روانی و حتی امنیت جسمی. چقدر این حضور برای ما آزاردهنده بود; شبانه روز در معرض جیغ و فریاد و گریه کودکان و نوزادانی بودیم که به خاطر شرایط ناهنجار محل زندگی و رشد، نسبت به هر کودک هم سن خودشان، پر سر و صداتر و بسیار عصبی بودند. مادرانشان به خاطر اعتراض بقیه ی زندانیان بابت رفتار تهاجمی کودکانشان، رنج مضاعفی را در زندان تجربه می‌کردند و تمام اینها به این خاطر بود که قوانین و آیین‌نامه‌ها در زندان‌های ایران به هیچ وجه درست و کامل اجرا نمی‌شود و شاید بتوان گفت که در اغلب زندانها اصلا اجرا نمی‌شود!
من از همان ابتدا با روش‌های آرام و گفتمان منطقی سعی کردم تا مسئولین زندان و بند را مجاب کنم تا طبق آیین‌نامه‌های مصوب، این مادران زندانی و کودکانشان را در سالن مستقل نگهداری نمایند. مسئولین زندان در حالیکه در گفتار به من حق می‌دادند، اما در عمل کاری انجام نمی‌دادند; اما من دست از مطالبه برنمی‌داشتم، تا جایی که ادبیات مسئولین بند تغییر کرد و مدام به من می‌گفتند: اگر برایت مشکل است، سالنت را عوض کن! من هم مدام می گفتم: ماندن در سالن سلامت حداقل حقوق من است، گرچه سالن سلامت شما هم واقعا سلامت نیست و حتی زندانیان سیگاری در کنار ما هستند، ولی باز هم شرایط سالم‌تری نسبت به بقیه سالن‌ها دارد. می‌گفتم : چطور توقع دارید که من به سالن‌های دیگر بروم و با زندانیان خشن، معتادین به متادون، معتادین شدید به سیگار و .... زندگی کنم؟ می‌گفتم: نه! نمی‌روم....

ادامه متن را در لینک زیر بخوانید:
https://is.gd/KrcHk2

#زندان_زنان #زندان_کچویی #مژگان_کاووسی #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech