- من جنگ نمی خواهم
«من جنگ نمی خواهم. دفاع از خود یک چیز است، جنگ چیز دیگر. جنگ یعنی که تو بخواهی جان دیگری را بستانی، خانه و زندگی دیگران را بر سرشان خراب کنی. نه چنین کاری از من ساخته است، نه آن را می خواهم.
آن ها که این روزها ، اینجا وآنجا با استفاده ازبلند گوهای بزرگ فرستادن چند موشک را و به هیجان آمدن عده ای را حمل بر علاقه ی مردم به جنگ می کنند، یا نمی دانند جنگ چیست یا به عمد صورت مساله را تحریف می کنند. آن ها نمی گویند که این واکنشی بود در برابر حملاتی از سر نومیدی که طی آن گروهی بی گناه کشته شدند. با چند و چون این واکنش کاری ندارم. با دلایلی هم که سازمان دهندگان این حملات داشته اند کاری ندارم، دارم از خشم واندوه و به هیجان آمدن عده ای به خاطر این حملات وفرصت را مغتنم شمردن برای رجز خوانی ها و بر طبل جنگ کوفتن از سوی عده ای دیگر حرف می زنم.
آدمی نبوده و نیستم که فقط و فقط به خودم، به منافع حقیرم فکر کنم. به محض آن که جنگ شروع شد می خواستم برای عکاسی بروم اجازه ندادند، خودی نبودم، دیرترهم که بالاخره ( پس از گذاشتن وصیت نامه ام روی تلویزیون برای همسرم ) توانستم بروم آن قدرآن ماموری که همراه ما چند نفر عکاس فرستاده بودند امر و نهی کرد که آبادان دوربینم را توی کیفم گذاشتم و دیگر عکس نگرفتم، آنچه را من می دیدم نمی خواستند...
شوهر خواهرم در جنگ کشته شد و خواهرم از همان جوانی نا گزیر شد دستِ تنها دو فرزندش را با چنگ و دندان بزرگ کند - بگذریم که چیزی نمانده بود به خاطر آن چه که می خواستند بر او تحمیل کنند خودش را آتش بزند ( از طرف بنیاد... به او فشار می آوردند با برادر شوهرش ازدواج کند! )؛ برادرم، افسری ارتشی، هشتاد و شش ماه در خط مقدم بود، خانواده اش از هم پاشید، شنوایی اش را از دست داد وحالا باعصا راه میرود، برادر دیگرم، افسری وظیفه، شش ماه در جبهه بود، پسر دایی ام، دانش آموزی دبیرستانی بر اثر بمبی که یک هواپیمای عراقی هنگام باز گشت در بیابان رها کرده بود کشته شد... از آنچه که بر دیگران گذشته چیزی نمی گویم...
من هم مثل بقیه ی هموطنانم برای گرفتن یک شیشه شیر، یک قالب کره، پوشک، نفت در صف ایستاده ام، برای تهیه وسایل و مواد اولیه ی مورد نیازِ کارم سختی کشیده ام...
برای بعضی ها جنگ فیلم اکشن است، برای من نیست، من از محل فروش عکس جنگ صاحب خانه و زندگی نشده ام... همان یکبار هم که رفتم به ماموری که همراهمان کردند گفتم فیلم ها را به شما میدهم...برای بعضی جنگ ناندانی است، برای من نبوده، نیست.
.
تنها در یک معامله، صد و ده میلیارد دلار اسلحه به مشتی عقب مانده فروخته اند، این ها باید مصرف شود. برای عده ای جنگ یک دکان است، برای من نیست، برای عده ای تشییع جنازه ها کارناوال است، برای من نیست...
هشت سال جنگ برای یک زندگی کافی است. صدها هزار کشته و معلول و شیمیایی و موجی و... برای یک ملت کافی است، صدها میلیارد دلار خسارت کافی است، خفقان جنگ کافی است
پس از گذشت نزدیک به سی سال هنوز داریم در میان اثرات برجای مانده از جنگ زندگی می کنیم... من هر روز از کوچه ای راه می افتم که نام عزیزی از دست رفته، انسانی که می توانست زنده باشد و برای کشورش مفید باشد و از زندگی اش لذت ببرد بر آن است؛ از اتوبانی عبور میکنم که نام شهیدی بر خود دارد، از زیر پلی رد میشوم با نام خلبانی که جانش را به خاطر مشتی جنگ طلب از دست داده، برای رفتن به محل کارم وارد کوچه ای می شوم با نام شهیدی دیگر... دیوارها، نقاشی های دیواری شهرم مدام مرگ و تباه شدن و از دست رفتن زندگی ها را برایم تداعی می کنند، این ها مرا افسرده می کند، همه را افسرده می کند، بی جهت عنوان یکی از افسرده ترین ملت های جهان را کسب نکرده ایم...
زمانی در این شهر نام کوچه ای آبشار بود، دیگر نیست، زمانی یکی از خیابان ها نام شهری را که دوست دارم بر خود داشت، دیگر ندارد، زمانی میدانی نام یک درخت بر خود داشت ، زمانی فرحزاد، فرحزاد بود... ده ها سال است دارم در میان مردگان زندگی میکنم، در گورستان زندگی میکنم...
من جنگ نمیخواهم، اگر آنها جنگ را بر ما تحمیل کردند، دفاع خواهیم کرد، نوشتم که حتی در این سن و سال سراغ من هم بیایید، اما من جنگ نمی خواهم.
عکس را کاوه گلستان ( عکاسی که جانش را در جنگ از دست داد ) از من گرفته، به گمانم جایی بین آبادان و خرمشهر»
این متن برگرفته از استاتوس آقای نصرالله کسراییان - عکاس و نویسنده - است.
goo.gl/9hptzs
ببینید:
«فرهنگ سیاسی و سیاست خارجی؛ اصلاح یا انقلاب؟»
با تدریس «مهدی خلجی»
bit.ly/1IJbVZC
@Tavaana_TavaanaTech
«من جنگ نمی خواهم. دفاع از خود یک چیز است، جنگ چیز دیگر. جنگ یعنی که تو بخواهی جان دیگری را بستانی، خانه و زندگی دیگران را بر سرشان خراب کنی. نه چنین کاری از من ساخته است، نه آن را می خواهم.
آن ها که این روزها ، اینجا وآنجا با استفاده ازبلند گوهای بزرگ فرستادن چند موشک را و به هیجان آمدن عده ای را حمل بر علاقه ی مردم به جنگ می کنند، یا نمی دانند جنگ چیست یا به عمد صورت مساله را تحریف می کنند. آن ها نمی گویند که این واکنشی بود در برابر حملاتی از سر نومیدی که طی آن گروهی بی گناه کشته شدند. با چند و چون این واکنش کاری ندارم. با دلایلی هم که سازمان دهندگان این حملات داشته اند کاری ندارم، دارم از خشم واندوه و به هیجان آمدن عده ای به خاطر این حملات وفرصت را مغتنم شمردن برای رجز خوانی ها و بر طبل جنگ کوفتن از سوی عده ای دیگر حرف می زنم.
آدمی نبوده و نیستم که فقط و فقط به خودم، به منافع حقیرم فکر کنم. به محض آن که جنگ شروع شد می خواستم برای عکاسی بروم اجازه ندادند، خودی نبودم، دیرترهم که بالاخره ( پس از گذاشتن وصیت نامه ام روی تلویزیون برای همسرم ) توانستم بروم آن قدرآن ماموری که همراه ما چند نفر عکاس فرستاده بودند امر و نهی کرد که آبادان دوربینم را توی کیفم گذاشتم و دیگر عکس نگرفتم، آنچه را من می دیدم نمی خواستند...
شوهر خواهرم در جنگ کشته شد و خواهرم از همان جوانی نا گزیر شد دستِ تنها دو فرزندش را با چنگ و دندان بزرگ کند - بگذریم که چیزی نمانده بود به خاطر آن چه که می خواستند بر او تحمیل کنند خودش را آتش بزند ( از طرف بنیاد... به او فشار می آوردند با برادر شوهرش ازدواج کند! )؛ برادرم، افسری ارتشی، هشتاد و شش ماه در خط مقدم بود، خانواده اش از هم پاشید، شنوایی اش را از دست داد وحالا باعصا راه میرود، برادر دیگرم، افسری وظیفه، شش ماه در جبهه بود، پسر دایی ام، دانش آموزی دبیرستانی بر اثر بمبی که یک هواپیمای عراقی هنگام باز گشت در بیابان رها کرده بود کشته شد... از آنچه که بر دیگران گذشته چیزی نمی گویم...
من هم مثل بقیه ی هموطنانم برای گرفتن یک شیشه شیر، یک قالب کره، پوشک، نفت در صف ایستاده ام، برای تهیه وسایل و مواد اولیه ی مورد نیازِ کارم سختی کشیده ام...
برای بعضی ها جنگ فیلم اکشن است، برای من نیست، من از محل فروش عکس جنگ صاحب خانه و زندگی نشده ام... همان یکبار هم که رفتم به ماموری که همراهمان کردند گفتم فیلم ها را به شما میدهم...برای بعضی جنگ ناندانی است، برای من نبوده، نیست.
.
تنها در یک معامله، صد و ده میلیارد دلار اسلحه به مشتی عقب مانده فروخته اند، این ها باید مصرف شود. برای عده ای جنگ یک دکان است، برای من نیست، برای عده ای تشییع جنازه ها کارناوال است، برای من نیست...
هشت سال جنگ برای یک زندگی کافی است. صدها هزار کشته و معلول و شیمیایی و موجی و... برای یک ملت کافی است، صدها میلیارد دلار خسارت کافی است، خفقان جنگ کافی است
پس از گذشت نزدیک به سی سال هنوز داریم در میان اثرات برجای مانده از جنگ زندگی می کنیم... من هر روز از کوچه ای راه می افتم که نام عزیزی از دست رفته، انسانی که می توانست زنده باشد و برای کشورش مفید باشد و از زندگی اش لذت ببرد بر آن است؛ از اتوبانی عبور میکنم که نام شهیدی بر خود دارد، از زیر پلی رد میشوم با نام خلبانی که جانش را به خاطر مشتی جنگ طلب از دست داده، برای رفتن به محل کارم وارد کوچه ای می شوم با نام شهیدی دیگر... دیوارها، نقاشی های دیواری شهرم مدام مرگ و تباه شدن و از دست رفتن زندگی ها را برایم تداعی می کنند، این ها مرا افسرده می کند، همه را افسرده می کند، بی جهت عنوان یکی از افسرده ترین ملت های جهان را کسب نکرده ایم...
زمانی در این شهر نام کوچه ای آبشار بود، دیگر نیست، زمانی یکی از خیابان ها نام شهری را که دوست دارم بر خود داشت، دیگر ندارد، زمانی میدانی نام یک درخت بر خود داشت ، زمانی فرحزاد، فرحزاد بود... ده ها سال است دارم در میان مردگان زندگی میکنم، در گورستان زندگی میکنم...
من جنگ نمیخواهم، اگر آنها جنگ را بر ما تحمیل کردند، دفاع خواهیم کرد، نوشتم که حتی در این سن و سال سراغ من هم بیایید، اما من جنگ نمی خواهم.
عکس را کاوه گلستان ( عکاسی که جانش را در جنگ از دست داد ) از من گرفته، به گمانم جایی بین آبادان و خرمشهر»
این متن برگرفته از استاتوس آقای نصرالله کسراییان - عکاس و نویسنده - است.
goo.gl/9hptzs
ببینید:
«فرهنگ سیاسی و سیاست خارجی؛ اصلاح یا انقلاب؟»
با تدریس «مهدی خلجی»
bit.ly/1IJbVZC
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. - من جنگ نمی خواهم . «من جنگ نمی خواهم. دفاع از خود یک چیز است، جنگ چیز دیگر. جنگ یعنی که تو بخواهی جان دیگری را بستانی، خانه و زندگی دیگران را بر سرشان خراب کنی. نه چنین کاری از من ساخته است، نه آن را می خواهم. آنها که این روزها ، اینجا وآنجا با استفاده…
به مناسبت نوزده اگوست روز جهانی عکاسی
مریم زندی، از پشت ِ دوربین ِ عکاسیاش
پس از انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۸۸ و سرکوب ِ خونین معترضان، عکاسان نیز از خشونت ِ لجامگسیختهی حکومت مصون نبودند. بسیاری از عکاسان که قصد داشتند به دلایل حرفهای خود روایتگر ِ تصویری حوادث باشند یا بازداشت شدند و یا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و یا مجبور شدند خانه و کاشانهی خود را رها کنند و آواره ی جهان بشوند.مریم زندی یکی از عکاسانی بود که بازداشت شد و پس از بازجویی و انگشتنگاری آزاد شد.یک سال پس این حوادث خونین و در خرداد ۱۳۸۹، مریم زندی، دبیر انجمن ملی عکاسان ایران در نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت ِ احمدینژاد از دریافت یک نشان دولتی با عنوان «مدرک درجهی یک هنری» خودداری کرد.
مریم زندی در بخشی از نامهی خود به سیدمحمد حسینی نوشت: «متاسفانه در حالی که تعدادی از عکاسان ایرانی فقط به جرم عکاسی، یعنی انجام وظیفهشان، مورد ضربوشتم و زندان قرار گرفتهاند و در زندان یا بیرون منتظر احکامشان هستند و تعدادی از عکاسان حرفهای و غیرحرفهای ما از ترس جان، سرگردان در اقصی نقاط دنیا و در شرایط بسیار نامناسب هستند و در حالی که من حتی از دستگرفتن دوربینم در خیابان باید بترسم و امکان انتشار کتاب عکس خود و بعضی از همکارانم بدون سانسورهای سلیقهای میسر نمیباشد، در چنین شرایطی برای گرفتن این مدرک دلیل و اشتیاقی در خود احساس نمی کنم.»
مریم زندی پیش از این نیز در انتشار عکسهایش با مانع سانسور روبهرو شده بود. انتشار عکسهای «انقلاب ۵۷»از زمره کارهای زندی بود که با مشکل روبهرو شد. ممیزان از او خواسته بودند که از انتشار برخی عکسهای مربوط به انقلاب ۵۷ بپرهیزد.
زندی در مورد این عکسها گفته بود: «این اداره از من خواسته که عکسهای انقلاب را سانسور کنم. این اداره خواستار حذف برخی از عکسها شده است که من با این جریان کاملا مخالفم.» مریم زندی پس از آمدن دولت اعتدال حسن روحانی و در سال ۱۳۹۲ نیز نامهای نوشت و اینبار مخاطب نامه رئیس ِ دولت جمهوری اسلامی، حسن روحانی بود. او در این نامه گفت که وزارت کشور من را مجبور به استعفا کرده است. مریم زندی در بخشی از این نامه چنین مینویسد: در طول ۳۵ سال کار عکاسی حرفه ایام بهعنوان تنها زن عکاس حرفهای ایران که تمام جریانات انقلاب۵۷ را (در حدود ۲ سال) عکاسی کرده و به عنوان کسی که به تنهایی آرشیو منحصر به فردی از بزرگان و هنرمندان وتاثیرگذاران هنر و سیاست در این مرز و بوم تهیه کرده (که ادای دین من بوده به فرهنگ میهنم) نه تنها هرگز کمک و همراهی با من نشده بلکه در هرمقطع با مشکلات و موانع بسیار روبرو شدهام.»
مریم زندی، عکاس ایرانی، متولد بیستم دیماه ۱۳۲۵ در شهر گرگان است. او دارای مدرک لیسانس از دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. او از اعضای هیئت موسسان انجمن ملی عکاسان ایران است که در سالهای اخیر به عنوان پرکارترین عکاس ایرانی شناخته میشود. انتشار مجموعهی پرترههایش از بازیگران سینما و تئاتر و نویسندگان و شاعران در چند جلد که عنوان «چهرهها» بر خود دارد توانست به عنوان چهرهای مشهور در عکاسی ایران بدرخشد.
goo.gl/uUi31y
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Upkzfk
@Tavaana_TavaanaTech
مریم زندی، از پشت ِ دوربین ِ عکاسیاش
پس از انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۸۸ و سرکوب ِ خونین معترضان، عکاسان نیز از خشونت ِ لجامگسیختهی حکومت مصون نبودند. بسیاری از عکاسان که قصد داشتند به دلایل حرفهای خود روایتگر ِ تصویری حوادث باشند یا بازداشت شدند و یا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و یا مجبور شدند خانه و کاشانهی خود را رها کنند و آواره ی جهان بشوند.مریم زندی یکی از عکاسانی بود که بازداشت شد و پس از بازجویی و انگشتنگاری آزاد شد.یک سال پس این حوادث خونین و در خرداد ۱۳۸۹، مریم زندی، دبیر انجمن ملی عکاسان ایران در نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت ِ احمدینژاد از دریافت یک نشان دولتی با عنوان «مدرک درجهی یک هنری» خودداری کرد.
مریم زندی در بخشی از نامهی خود به سیدمحمد حسینی نوشت: «متاسفانه در حالی که تعدادی از عکاسان ایرانی فقط به جرم عکاسی، یعنی انجام وظیفهشان، مورد ضربوشتم و زندان قرار گرفتهاند و در زندان یا بیرون منتظر احکامشان هستند و تعدادی از عکاسان حرفهای و غیرحرفهای ما از ترس جان، سرگردان در اقصی نقاط دنیا و در شرایط بسیار نامناسب هستند و در حالی که من حتی از دستگرفتن دوربینم در خیابان باید بترسم و امکان انتشار کتاب عکس خود و بعضی از همکارانم بدون سانسورهای سلیقهای میسر نمیباشد، در چنین شرایطی برای گرفتن این مدرک دلیل و اشتیاقی در خود احساس نمی کنم.»
مریم زندی پیش از این نیز در انتشار عکسهایش با مانع سانسور روبهرو شده بود. انتشار عکسهای «انقلاب ۵۷»از زمره کارهای زندی بود که با مشکل روبهرو شد. ممیزان از او خواسته بودند که از انتشار برخی عکسهای مربوط به انقلاب ۵۷ بپرهیزد.
زندی در مورد این عکسها گفته بود: «این اداره از من خواسته که عکسهای انقلاب را سانسور کنم. این اداره خواستار حذف برخی از عکسها شده است که من با این جریان کاملا مخالفم.» مریم زندی پس از آمدن دولت اعتدال حسن روحانی و در سال ۱۳۹۲ نیز نامهای نوشت و اینبار مخاطب نامه رئیس ِ دولت جمهوری اسلامی، حسن روحانی بود. او در این نامه گفت که وزارت کشور من را مجبور به استعفا کرده است. مریم زندی در بخشی از این نامه چنین مینویسد: در طول ۳۵ سال کار عکاسی حرفه ایام بهعنوان تنها زن عکاس حرفهای ایران که تمام جریانات انقلاب۵۷ را (در حدود ۲ سال) عکاسی کرده و به عنوان کسی که به تنهایی آرشیو منحصر به فردی از بزرگان و هنرمندان وتاثیرگذاران هنر و سیاست در این مرز و بوم تهیه کرده (که ادای دین من بوده به فرهنگ میهنم) نه تنها هرگز کمک و همراهی با من نشده بلکه در هرمقطع با مشکلات و موانع بسیار روبرو شدهام.»
مریم زندی، عکاس ایرانی، متولد بیستم دیماه ۱۳۲۵ در شهر گرگان است. او دارای مدرک لیسانس از دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. او از اعضای هیئت موسسان انجمن ملی عکاسان ایران است که در سالهای اخیر به عنوان پرکارترین عکاس ایرانی شناخته میشود. انتشار مجموعهی پرترههایش از بازیگران سینما و تئاتر و نویسندگان و شاعران در چند جلد که عنوان «چهرهها» بر خود دارد توانست به عنوان چهرهای مشهور در عکاسی ایران بدرخشد.
goo.gl/uUi31y
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Upkzfk
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. به مناسبت نوزده اگوست #روز_جهانی_عکاسی . مریم زندی، از پشت ِ دوربین ِ عکاسیاش goo.gl/4fTG7J . پس از انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۸۸ و سرکوب ِ خونین معترضان، عکاسان نیز از خشونت ِ لجامگسیختهی حکومت مصون نبودند. بسیاری از #عکاسان که قصد داشتند به دلایل…
زادروز ِ مریم زندی، عکاس
مریم زندی، از پشت ِ دوربین ِ عکاسیاش
پس از انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۸۸ و سرکوب ِ خونین معترضان، عکاسان نیز از خشونت ِ لجامگسیختهی حکومت مصون نبودند. بسیاری از عکاسان که قصد داشتند به دلایل حرفهای خود روایتگر ِ تصویری حوادث باشند یا بازداشت شدند و یا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و یا مجبور شدند خانه و کاشانهی خود را رها کنند و آواره ی جهان بشوند.مریم زندی یکی از عکاسانی بود که بازداشت شد و پس از بازجویی و انگشتنگاری آزاد شد.یک سال پس این حوادث خونین و در خرداد ۱۳۸۹، مریم زندی، دبیر انجمن ملی عکاسان ایران در نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت ِ احمدینژاد از دریافت یک نشان دولتی با عنوان «مدرک درجهی یک هنری» خودداری کرد.
مریم زندی در بخشی از نامهی خود به سیدمحمد حسینی نوشت: «متاسفانه در حالی که تعدادی از عکاسان ایرانی فقط به جرم عکاسی، یعنی انجام وظیفهشان، مورد ضربوشتم و زندان قرار گرفتهاند و در زندان یا بیرون منتظر احکامشان هستند و تعدادی از عکاسان حرفهای و غیرحرفهای ما از ترس جان، سرگردان در اقصی نقاط دنیا و در شرایط بسیار نامناسب هستند و در حالی که من حتی از دستگرفتن دوربینم در خیابان باید بترسم و امکان انتشار کتاب عکس خود و بعضی از همکارانم بدون سانسورهای سلیقهای میسر نمیباشد، در چنین شرایطی برای گرفتن این مدرک دلیل و اشتیاقی در خود احساس نمی کنم.»
مریم زندی پیش از این نیز در انتشار عکسهایش با مانع سانسور روبهرو شده بود. انتشار عکسهای «انقلاب ۵۷»از زمره کارهای زندی بود که با مشکل روبهرو شد. ممیزان از او خواسته بودند که از انتشار برخی عکسهای مربوط به انقلاب ۵۷ بپرهیزد.
زندی در مورد این عکسها گفته بود: «این اداره از من خواسته که عکسهای انقلاب را سانسور کنم. این اداره خواستار حذف برخی از عکسها شده است که من با این جریان کاملا مخالفم.» مریم زندی پس از آمدن دولت اعتدال حسن روحانی و در سال ۱۳۹۲ نیز نامهای نوشت و اینبار مخاطب نامه رئیس ِ دولت جمهوری اسلامی، حسن روحانی بود. او در این نامه گفت که وزارت کشور من را مجبور به استعفا کرده است. مریم زندی در بخشی از این نامه چنین مینویسد: در طول ۳۵ سال کار عکاسی حرفه ایام بهعنوان تنها زن عکاس حرفهای ایران که تمام جریانات انقلاب۵۷ را (در حدود ۲ سال) عکاسی کرده و به عنوان کسی که به تنهایی آرشیو منحصر به فردی از بزرگان و هنرمندان وتاثیرگذاران هنر و سیاست در این مرز و بوم تهیه کرده (که ادای دین من بوده به فرهنگ میهنم) نه تنها هرگز کمک و همراهی با من نشده بلکه در هرمقطع با مشکلات و موانع بسیار روبرو شدهام.»
#مریم_زندی، #عکاس ایرانی، متولد بیستم دیماه ۱۳۲۵ در شهر گرگان است. او دارای مدرک لیسانس از دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. او از اعضای هیئت موسسان انجمن ملی عکاسان ایران است که در سالهای اخیر به عنوان پرکارترین عکاس ایرانی شناخته میشود. انتشار مجموعهی پرترههایش از بازیگران سینما و تئاتر و نویسندگان و شاعران در چند جلد که عنوان «چهرهها» بر خود دارد توانست به عنوان چهرهای مشهور در #عکاسی ایران بدرخشد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Upkzfk
@Tavaana_TavaanaTech
مریم زندی، از پشت ِ دوربین ِ عکاسیاش
پس از انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۸۸ و سرکوب ِ خونین معترضان، عکاسان نیز از خشونت ِ لجامگسیختهی حکومت مصون نبودند. بسیاری از عکاسان که قصد داشتند به دلایل حرفهای خود روایتگر ِ تصویری حوادث باشند یا بازداشت شدند و یا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و یا مجبور شدند خانه و کاشانهی خود را رها کنند و آواره ی جهان بشوند.مریم زندی یکی از عکاسانی بود که بازداشت شد و پس از بازجویی و انگشتنگاری آزاد شد.یک سال پس این حوادث خونین و در خرداد ۱۳۸۹، مریم زندی، دبیر انجمن ملی عکاسان ایران در نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت ِ احمدینژاد از دریافت یک نشان دولتی با عنوان «مدرک درجهی یک هنری» خودداری کرد.
مریم زندی در بخشی از نامهی خود به سیدمحمد حسینی نوشت: «متاسفانه در حالی که تعدادی از عکاسان ایرانی فقط به جرم عکاسی، یعنی انجام وظیفهشان، مورد ضربوشتم و زندان قرار گرفتهاند و در زندان یا بیرون منتظر احکامشان هستند و تعدادی از عکاسان حرفهای و غیرحرفهای ما از ترس جان، سرگردان در اقصی نقاط دنیا و در شرایط بسیار نامناسب هستند و در حالی که من حتی از دستگرفتن دوربینم در خیابان باید بترسم و امکان انتشار کتاب عکس خود و بعضی از همکارانم بدون سانسورهای سلیقهای میسر نمیباشد، در چنین شرایطی برای گرفتن این مدرک دلیل و اشتیاقی در خود احساس نمی کنم.»
مریم زندی پیش از این نیز در انتشار عکسهایش با مانع سانسور روبهرو شده بود. انتشار عکسهای «انقلاب ۵۷»از زمره کارهای زندی بود که با مشکل روبهرو شد. ممیزان از او خواسته بودند که از انتشار برخی عکسهای مربوط به انقلاب ۵۷ بپرهیزد.
زندی در مورد این عکسها گفته بود: «این اداره از من خواسته که عکسهای انقلاب را سانسور کنم. این اداره خواستار حذف برخی از عکسها شده است که من با این جریان کاملا مخالفم.» مریم زندی پس از آمدن دولت اعتدال حسن روحانی و در سال ۱۳۹۲ نیز نامهای نوشت و اینبار مخاطب نامه رئیس ِ دولت جمهوری اسلامی، حسن روحانی بود. او در این نامه گفت که وزارت کشور من را مجبور به استعفا کرده است. مریم زندی در بخشی از این نامه چنین مینویسد: در طول ۳۵ سال کار عکاسی حرفه ایام بهعنوان تنها زن عکاس حرفهای ایران که تمام جریانات انقلاب۵۷ را (در حدود ۲ سال) عکاسی کرده و به عنوان کسی که به تنهایی آرشیو منحصر به فردی از بزرگان و هنرمندان وتاثیرگذاران هنر و سیاست در این مرز و بوم تهیه کرده (که ادای دین من بوده به فرهنگ میهنم) نه تنها هرگز کمک و همراهی با من نشده بلکه در هرمقطع با مشکلات و موانع بسیار روبرو شدهام.»
#مریم_زندی، #عکاس ایرانی، متولد بیستم دیماه ۱۳۲۵ در شهر گرگان است. او دارای مدرک لیسانس از دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. او از اعضای هیئت موسسان انجمن ملی عکاسان ایران است که در سالهای اخیر به عنوان پرکارترین عکاس ایرانی شناخته میشود. انتشار مجموعهی پرترههایش از بازیگران سینما و تئاتر و نویسندگان و شاعران در چند جلد که عنوان «چهرهها» بر خود دارد توانست به عنوان چهرهای مشهور در #عکاسی ایران بدرخشد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Upkzfk
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. زادروز ِ مریم زندی، عکاس مریم زندی، از پشت ِ دوربین ِ عکاسیاش پس از انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۸۸ و سرکوب ِ خونین معترضان، عکاسان نیز از خشونت ِ لجامگسیختهی حکومت مصون نبودند. بسیاری از عکاسان که قصد داشتند به دلایل حرفهای خود روایتگر ِ تصویری حوادث…
Forwarded from آموزشکده توانا
به مناسبت نوزده اگوست روز جهانی عکاسی
مریم زندی، از پشت ِ دوربین ِ عکاسیاش
پس از انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۸۸ و سرکوب ِ خونین معترضان، عکاسان نیز از خشونت ِ لجامگسیختهی حکومت مصون نبودند. بسیاری از عکاسان که قصد داشتند به دلایل حرفهای خود روایتگر ِ تصویری حوادث باشند یا بازداشت شدند و یا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و یا مجبور شدند خانه و کاشانهی خود را رها کنند و آواره ی جهان بشوند.مریم زندی یکی از عکاسانی بود که بازداشت شد و پس از بازجویی و انگشتنگاری آزاد شد.یک سال پس این حوادث خونین و در خرداد ۱۳۸۹، مریم زندی، دبیر انجمن ملی عکاسان ایران در نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت ِ احمدینژاد از دریافت یک نشان دولتی با عنوان «مدرک درجهی یک هنری» خودداری کرد.
مریم زندی در بخشی از نامهی خود به سیدمحمد حسینی نوشت: «متاسفانه در حالی که تعدادی از عکاسان ایرانی فقط به جرم عکاسی، یعنی انجام وظیفهشان، مورد ضربوشتم و زندان قرار گرفتهاند و در زندان یا بیرون منتظر احکامشان هستند و تعدادی از عکاسان حرفهای و غیرحرفهای ما از ترس جان، سرگردان در اقصی نقاط دنیا و در شرایط بسیار نامناسب هستند و در حالی که من حتی از دستگرفتن دوربینم در خیابان باید بترسم و امکان انتشار کتاب عکس خود و بعضی از همکارانم بدون سانسورهای سلیقهای میسر نمیباشد، در چنین شرایطی برای گرفتن این مدرک دلیل و اشتیاقی در خود احساس نمی کنم.»
مریم زندی پیش از این نیز در انتشار عکسهایش با مانع سانسور روبهرو شده بود. انتشار عکسهای «انقلاب ۵۷»از زمره کارهای زندی بود که با مشکل روبهرو شد. ممیزان از او خواسته بودند که از انتشار برخی عکسهای مربوط به انقلاب ۵۷ بپرهیزد.
زندی در مورد این عکسها گفته بود: «این اداره از من خواسته که عکسهای انقلاب را سانسور کنم. این اداره خواستار حذف برخی از عکسها شده است که من با این جریان کاملا مخالفم.» مریم زندی پس از آمدن دولت اعتدال حسن روحانی و در سال ۱۳۹۲ نیز نامهای نوشت و اینبار مخاطب نامه رئیس ِ دولت جمهوری اسلامی، حسن روحانی بود. او در این نامه گفت که وزارت کشور من را مجبور به استعفا کرده است. مریم زندی در بخشی از این نامه چنین مینویسد: در طول ۳۵ سال کار عکاسی حرفه ایام بهعنوان تنها زن عکاس حرفهای ایران که تمام جریانات انقلاب۵۷ را (در حدود ۲ سال) عکاسی کرده و به عنوان کسی که به تنهایی آرشیو منحصر به فردی از بزرگان و هنرمندان وتاثیرگذاران هنر و سیاست در این مرز و بوم تهیه کرده (که ادای دین من بوده به فرهنگ میهنم) نه تنها هرگز کمک و همراهی با من نشده بلکه در هرمقطع با مشکلات و موانع بسیار روبرو شدهام.»
مریم زندی، عکاس ایرانی، متولد بیستم دیماه ۱۳۲۵ در شهر گرگان است. او دارای مدرک لیسانس از دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. او از اعضای هیئت موسسان انجمن ملی عکاسان ایران است که در سالهای اخیر به عنوان پرکارترین عکاس ایرانی شناخته میشود. انتشار مجموعهی پرترههایش از بازیگران سینما و تئاتر و نویسندگان و شاعران در چند جلد که عنوان «چهرهها» بر خود دارد توانست به عنوان چهرهای مشهور در عکاسی ایران بدرخشد.
goo.gl/uUi31y
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Upkzfk
@Tavaana_TavaanaTech
مریم زندی، از پشت ِ دوربین ِ عکاسیاش
پس از انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۸۸ و سرکوب ِ خونین معترضان، عکاسان نیز از خشونت ِ لجامگسیختهی حکومت مصون نبودند. بسیاری از عکاسان که قصد داشتند به دلایل حرفهای خود روایتگر ِ تصویری حوادث باشند یا بازداشت شدند و یا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و یا مجبور شدند خانه و کاشانهی خود را رها کنند و آواره ی جهان بشوند.مریم زندی یکی از عکاسانی بود که بازداشت شد و پس از بازجویی و انگشتنگاری آزاد شد.یک سال پس این حوادث خونین و در خرداد ۱۳۸۹، مریم زندی، دبیر انجمن ملی عکاسان ایران در نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت ِ احمدینژاد از دریافت یک نشان دولتی با عنوان «مدرک درجهی یک هنری» خودداری کرد.
مریم زندی در بخشی از نامهی خود به سیدمحمد حسینی نوشت: «متاسفانه در حالی که تعدادی از عکاسان ایرانی فقط به جرم عکاسی، یعنی انجام وظیفهشان، مورد ضربوشتم و زندان قرار گرفتهاند و در زندان یا بیرون منتظر احکامشان هستند و تعدادی از عکاسان حرفهای و غیرحرفهای ما از ترس جان، سرگردان در اقصی نقاط دنیا و در شرایط بسیار نامناسب هستند و در حالی که من حتی از دستگرفتن دوربینم در خیابان باید بترسم و امکان انتشار کتاب عکس خود و بعضی از همکارانم بدون سانسورهای سلیقهای میسر نمیباشد، در چنین شرایطی برای گرفتن این مدرک دلیل و اشتیاقی در خود احساس نمی کنم.»
مریم زندی پیش از این نیز در انتشار عکسهایش با مانع سانسور روبهرو شده بود. انتشار عکسهای «انقلاب ۵۷»از زمره کارهای زندی بود که با مشکل روبهرو شد. ممیزان از او خواسته بودند که از انتشار برخی عکسهای مربوط به انقلاب ۵۷ بپرهیزد.
زندی در مورد این عکسها گفته بود: «این اداره از من خواسته که عکسهای انقلاب را سانسور کنم. این اداره خواستار حذف برخی از عکسها شده است که من با این جریان کاملا مخالفم.» مریم زندی پس از آمدن دولت اعتدال حسن روحانی و در سال ۱۳۹۲ نیز نامهای نوشت و اینبار مخاطب نامه رئیس ِ دولت جمهوری اسلامی، حسن روحانی بود. او در این نامه گفت که وزارت کشور من را مجبور به استعفا کرده است. مریم زندی در بخشی از این نامه چنین مینویسد: در طول ۳۵ سال کار عکاسی حرفه ایام بهعنوان تنها زن عکاس حرفهای ایران که تمام جریانات انقلاب۵۷ را (در حدود ۲ سال) عکاسی کرده و به عنوان کسی که به تنهایی آرشیو منحصر به فردی از بزرگان و هنرمندان وتاثیرگذاران هنر و سیاست در این مرز و بوم تهیه کرده (که ادای دین من بوده به فرهنگ میهنم) نه تنها هرگز کمک و همراهی با من نشده بلکه در هرمقطع با مشکلات و موانع بسیار روبرو شدهام.»
مریم زندی، عکاس ایرانی، متولد بیستم دیماه ۱۳۲۵ در شهر گرگان است. او دارای مدرک لیسانس از دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. او از اعضای هیئت موسسان انجمن ملی عکاسان ایران است که در سالهای اخیر به عنوان پرکارترین عکاس ایرانی شناخته میشود. انتشار مجموعهی پرترههایش از بازیگران سینما و تئاتر و نویسندگان و شاعران در چند جلد که عنوان «چهرهها» بر خود دارد توانست به عنوان چهرهای مشهور در عکاسی ایران بدرخشد.
goo.gl/uUi31y
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Upkzfk
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. به مناسبت نوزده اگوست #روز_جهانی_عکاسی . مریم زندی، از پشت ِ دوربین ِ عکاسیاش goo.gl/4fTG7J . پس از انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۸۸ و سرکوب ِ خونین معترضان، عکاسان نیز از خشونت ِ لجامگسیختهی حکومت مصون نبودند. بسیاری از #عکاسان که قصد داشتند به دلایل…
این یک تصویر فوتوشاپی نیست. این یکی از مجموعه تصاویریست که عکاس برجسته، آقای مجید بهزاد از دماوند ثبت کرده است. این تصویری واقعی از یکی از شبهای دماوند است؛ این دیو سپید پای در بند، این گنبد گیتی، این دماوند!
این مجموعه تصاویر در سایت بیبیسی فارسی هم به اشتراک گذاشتهاند. مجید بهزاد درباره این تصاویر میگوید: «۱۱ سال پیش و قبل از اینکه عکاسی را به صورت حرفهای شروع کنم، هر زمان که روبروی دماوند میایستادم حس عجیبی داشتم ... همیشه دوست داشتم که بتوانم این حس را با خانواده و دوستان و مخاطبانم به اشتراک بگذارم. نمیدانم حس استقامت است یا شاید هم حس وطن دوستی و این که دماوند از ماست و همیشه در کنار این مردم بزرگ در روزهای تلخ و شیرین حضور داشته است»
نقل قول آقای مجید بهزاد برگرفته از سایت بیبیسی فارسی است.
.
#دماوند #عکاسی #مجید_بهزاد
@Tavaana_TavaanaTech
این یک تصویر فوتوشاپی نیست. این یکی از مجموعه تصاویریست که عکاس برجسته، آقای مجید بهزاد از دماوند ثبت کرده است. این تصویری واقعی از یکی از شبهای دماوند است؛ این دیو سپید پای در بند، این گنبد گیتی، این دماوند!
این مجموعه تصاویر در سایت بیبیسی فارسی هم به اشتراک گذاشتهاند. مجید بهزاد درباره این تصاویر میگوید: «۱۱ سال پیش و قبل از اینکه عکاسی را به صورت حرفهای شروع کنم، هر زمان که روبروی دماوند میایستادم حس عجیبی داشتم ... همیشه دوست داشتم که بتوانم این حس را با خانواده و دوستان و مخاطبانم به اشتراک بگذارم. نمیدانم حس استقامت است یا شاید هم حس وطن دوستی و این که دماوند از ماست و همیشه در کنار این مردم بزرگ در روزهای تلخ و شیرین حضور داشته است»
نقل قول آقای مجید بهزاد برگرفته از سایت بیبیسی فارسی است.
.
#دماوند #عکاسی #مجید_بهزاد
@Tavaana_TavaanaTech
آموزشکده توانا به زودی دوره "داستانگویی بصری" یا همان Visual Storytelling Workshop را برگزار میکند. مدرس این دوره، عکاس سرشناس ایرانی، حسین فاطمی است. عکسهای حسین فاطمی در نشریات معتبر جهانی از جمله نیوزویک، نیویورک تایمز، واشینگتن پست، گاردین و ... به چاپ رسیده است. این دوره در نرمافزار "زوم" برگزار میشود.
در این دوره موضوعاتی با عناوین "تاثیر شهروندخبرنگاری"، "جذب عاطفی و پشتیبانی از طریق عکاسی"، "ابزارها و روشهایی برای فعالان عکاس" و ... مورد بررسی قرار میگیرد.
در ثبتنام به هیچ وجه نیاز نیست نام حقیقی خود را بنویسید و ایمیلی که مینویسید هم حتما نباید ایمیل اصلی خودتان باشد و میتوانید ایمیلی را برای ارتباط با این دوره اختصاص بدهید.
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSeassUbwb891iyWxzzbFwGwEAuCuy3I5bsGkAKL2Ylm5XWq8A/viewform?usp=pp_url
#یاری_مدنی_توانا #عکاسی #حسین_فاطمی #شهروند_خبرنگار
@Tavaana_TavaanaTech
در این دوره موضوعاتی با عناوین "تاثیر شهروندخبرنگاری"، "جذب عاطفی و پشتیبانی از طریق عکاسی"، "ابزارها و روشهایی برای فعالان عکاس" و ... مورد بررسی قرار میگیرد.
در ثبتنام به هیچ وجه نیاز نیست نام حقیقی خود را بنویسید و ایمیلی که مینویسید هم حتما نباید ایمیل اصلی خودتان باشد و میتوانید ایمیلی را برای ارتباط با این دوره اختصاص بدهید.
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSeassUbwb891iyWxzzbFwGwEAuCuy3I5bsGkAKL2Ylm5XWq8A/viewform?usp=pp_url
#یاری_مدنی_توانا #عکاسی #حسین_فاطمی #شهروند_خبرنگار
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
آموزشکده توانا به زودی دوره "داستانگویی بصری" یا همان Visual Storytelling Workshop را برگزار میکند. مدرس این دوره، عکاس سرشناس ایرانی، حسین فاطمی است. عکسهای حسین فاطمی در نشریات معتبر جهانی از جمله نیوزویک، نیویورک تایمز، واشینگتن پست، گاردین و ... به چاپ رسیده است. این دوره در نرمافزار "زوم" برگزار میشود.
در این دوره موضوعاتی با عناوین "تاثیر شهروندخبرنگاری"، "جذب عاطفی و پشتیبانی از طریق عکاسی"، "ابزارها و روشهایی برای فعالان عکاس" و ... مورد بررسی قرار میگیرد.
در ثبتنام به هیچ وجه نیاز نیست نام حقیقی خود را بنویسید و ایمیلی که مینویسید هم حتما نباید ایمیل اصلی خودتان باشد و میتوانید ایمیلی را برای ارتباط با این دوره اختصاص بدهید.
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSeassUbwb891iyWxzzbFwGwEAuCuy3I5bsGkAKL2Ylm5XWq8A/viewform?usp=pp_url
#یاری_مدنی_توانا #عکاسی #حسین_فاطمی #شهروند_خبرنگار
@Tavaana_TavaanaTech
در این دوره موضوعاتی با عناوین "تاثیر شهروندخبرنگاری"، "جذب عاطفی و پشتیبانی از طریق عکاسی"، "ابزارها و روشهایی برای فعالان عکاس" و ... مورد بررسی قرار میگیرد.
در ثبتنام به هیچ وجه نیاز نیست نام حقیقی خود را بنویسید و ایمیلی که مینویسید هم حتما نباید ایمیل اصلی خودتان باشد و میتوانید ایمیلی را برای ارتباط با این دوره اختصاص بدهید.
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSeassUbwb891iyWxzzbFwGwEAuCuy3I5bsGkAKL2Ylm5XWq8A/viewform?usp=pp_url
#یاری_مدنی_توانا #عکاسی #حسین_فاطمی #شهروند_خبرنگار
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سمیه سهیلی، عکاس خبری، در حمایت از یلدا معیری، عکاس سرشناس ایرانی، که اخیرا در حکمش آمده بود که باید مدتی پاکبانی کند، لباس پاکبانان را پوشید و ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«من سمیه سهیلی عکاس خبری هستم با ده سال سابقه کار.
در راستای حمایت از حکم پاکبانی که به خانم یلدا معیری عکاس خبری دادهاند امروز لباس پاکبانی پوشیدم تا اعلام کنم اولا عکاسی خبری جرم نیست ثانیا پاکبانی شغل شریفی است و تحقیر نیست.
در هر شغلی که هستیم مهم این است که شرافت داشته باشیم و بر خلاف منافع مردم حرکت نکنیم.»
somayehsoheiliphoto
#یلدا_معیری #زن_زندگی_آزادی #عکاسی_جرم_نیست #من_هم_با_افتخار_پاکبان_هستم #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«من سمیه سهیلی عکاس خبری هستم با ده سال سابقه کار.
در راستای حمایت از حکم پاکبانی که به خانم یلدا معیری عکاس خبری دادهاند امروز لباس پاکبانی پوشیدم تا اعلام کنم اولا عکاسی خبری جرم نیست ثانیا پاکبانی شغل شریفی است و تحقیر نیست.
در هر شغلی که هستیم مهم این است که شرافت داشته باشیم و بر خلاف منافع مردم حرکت نکنیم.»
somayehsoheiliphoto
#یلدا_معیری #زن_زندگی_آزادی #عکاسی_جرم_نیست #من_هم_با_افتخار_پاکبان_هستم #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بزرگی گفت : شما را به مقام مسمومیت میرسانیم! رساند!
از صفحه عندرز
@an.darz
#مسمومیت #مسمومیت_سریالی #مسمومیت_دانش_آموزان #دانش_آموزان_دختر #مسموم #مسمومیت_گازی #ایران #هنر_اعتراضی #هنر_اعتراض #گرافیک #هنر #پوستر #عکاسی_هنری #عکاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
از صفحه عندرز
@an.darz
#مسمومیت #مسمومیت_سریالی #مسمومیت_دانش_آموزان #دانش_آموزان_دختر #مسموم #مسمومیت_گازی #ایران #هنر_اعتراضی #هنر_اعتراض #گرافیک #هنر #پوستر #عکاسی_هنری #عکاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نگاهی به اعطای جایزه سال World Press Photo به عکسهای خیزش ۱۴۰۱
در این ویدیو ماهمنیر رحیمی، روزنامهنگار، طی گفتوگوی زنده اینستاگرام با حسین فاطمی، عکاس» به اعطای جایزه سال World Press Photo به عکسهای خیزش ۱۴۰۱ و همچنین اهمیت عکاسی خبری پرداخته است.
این برنامه ۲۸تیرماه ۱۴۰۲ از اینستاگرام توانا برگزار شده است.
https://tavaana.org/world-press-photo/
در یوتیوب:
https://youtu.be/2n6s2GbQ53g
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/world-press-photo
#حسین_فاطمی #عکاسی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در این ویدیو ماهمنیر رحیمی، روزنامهنگار، طی گفتوگوی زنده اینستاگرام با حسین فاطمی، عکاس» به اعطای جایزه سال World Press Photo به عکسهای خیزش ۱۴۰۱ و همچنین اهمیت عکاسی خبری پرداخته است.
این برنامه ۲۸تیرماه ۱۴۰۲ از اینستاگرام توانا برگزار شده است.
https://tavaana.org/world-press-photo/
در یوتیوب:
https://youtu.be/2n6s2GbQ53g
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/world-press-photo
#حسین_فاطمی #عکاسی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یلدا معیری، خبرنگار و عکاس که در جریان خیزش انقلابی سال ۱۴۰۱ بازداشت شده بود، در کنار شیرین ابوعاقله، روزنامهنگاران زن واشنگتنپست که از اوکراین گزارش تهیه کرده بودند و ماریا ترزا دلگادو از مکزیک، جایزه «شجاعترین زنان خبرنگار جهان» بنیاد بینالمللی رسانه زنان را دریافت کرد.
خانم معیری در سخنرانیاش هنگام دریافت این جایزه گفت:
»باورش برای مردم جهان سخت است ولی خبرنگاری و عکاسی خبری در کشور من جرم تلقی میشود!»
یلدا معیری در طی خیزش انقلابی ۱۴۰۱ بازداشت شده و مدتی پس از آزادی با قرار وثیقه نوشت :
«بعد از ۲۳ سال کار عکاسی خبری در ایران و پوشش دادن بسیاری از وقایع و اتفاقات در کشورم و سایر کشورهای جهان به دلیل پوشش تصویری وقایع اخیر به ۶ سال حبس تعزیری و تعدادی احکام تکمیلی از جمله دو ماه فعالیت به عنوان پاکبان محکوم شدهام.»
این عکاس حرفهای متولد ۱۳۶۰، علاوه بر پوشش تصویری وقایع اعتراضات سالهای ۹۶، ۹۸، متروپل، ۱۴۰۱ و ... در ایران، در کشورهای دیگر از جمله کشورهای گرجستان، افغانستان، عراق، اندونزی، لبنان و پاکستان عکاسی خبری انجام داده است.
تصویرسازی معروف خانم معیری در سال ۱۳۶۰، به عنوان یکی از نمادهای این اعتراضات شناخته شده است. تصاویر او از چهره هراسان زنان هنگام بازداشت توسط گشت ارشاد نیز، از جمله تصاویر معروف او بودهاند.
yaldamoaiery
#یلدا_معیری #عکاسی #خبرنگاری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خانم معیری در سخنرانیاش هنگام دریافت این جایزه گفت:
»باورش برای مردم جهان سخت است ولی خبرنگاری و عکاسی خبری در کشور من جرم تلقی میشود!»
یلدا معیری در طی خیزش انقلابی ۱۴۰۱ بازداشت شده و مدتی پس از آزادی با قرار وثیقه نوشت :
«بعد از ۲۳ سال کار عکاسی خبری در ایران و پوشش دادن بسیاری از وقایع و اتفاقات در کشورم و سایر کشورهای جهان به دلیل پوشش تصویری وقایع اخیر به ۶ سال حبس تعزیری و تعدادی احکام تکمیلی از جمله دو ماه فعالیت به عنوان پاکبان محکوم شدهام.»
این عکاس حرفهای متولد ۱۳۶۰، علاوه بر پوشش تصویری وقایع اعتراضات سالهای ۹۶، ۹۸، متروپل، ۱۴۰۱ و ... در ایران، در کشورهای دیگر از جمله کشورهای گرجستان، افغانستان، عراق، اندونزی، لبنان و پاکستان عکاسی خبری انجام داده است.
تصویرسازی معروف خانم معیری در سال ۱۳۶۰، به عنوان یکی از نمادهای این اعتراضات شناخته شده است. تصاویر او از چهره هراسان زنان هنگام بازداشت توسط گشت ارشاد نیز، از جمله تصاویر معروف او بودهاند.
yaldamoaiery
#یلدا_معیری #عکاسی #خبرنگاری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech