جزییات تازه از یکی از آسیب دیدگان قطع نخاعی هشتاد و هشت
وحید ایرانی مقدم، آسیب دیده قطع نخاعی بیست و پنج خرداد هشتاد و هشت را فراموش نکنیم و به یادش باشیم.
وحید به شوق رسيدن به آزادي ایران و با اميدها در دلش به ميان مردم خروشان در اعتراضات ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ شرکت کرد، اما متأسفانه تير جنگی سنگدلان در نزدیکی قلبش نشست و او قطع نخاع شد.
وحید عزیز به دلیل اصابت گلوله جنگی مزدوران سرکوبگر امنیتی به ستون فقراتش در روز ۲۵ خرداد ۸۸ جلوی پایگاه بسیج مقداد برای همیشه قادر به راه رفتن نیست. گلوله از نخاع وحید عبور کرده و یک سانتیمتر مانده به قلبش آرام گرفته است. متأسفانه نه از سمت نخاع میشود عمل کرد و نه از ناحیهی سینهاش، زیرا ممکن است به قلب وحید آسیب برسد. گلوله ۱۵ سال است که در عمق سینهاش آرام گرفته است و قلب مهربان وحید ۱۵ سال است که از مهمانی ناخوانده پرستاری میکند، همان مهمان ناخواندهای که یزیدیان زمانه با بیرحمی تمام در سینهاش به جا گذاشتند.
اگر ویلچیر وحید را نبینید امکان ندارد تصور کنید که او هم مانند بهزاد یزدانپناه آسیب دیده نخاعی عاشورای ۸۸، قطع نخاع شده است. وحید نازنین انسان بزرگ و بینظیری است و من از همان سال ۸۸ این انسان شجاع را میشناسم، نه این که بخواهم به او روحیه بدهم و او را بزرگ کنم، وحید واقعا انسان بینظیر و مهربانی است و خوشحالم که بعد از گذشت چندین سال توانستم او را پیدا کنیم و از دوباره با هم در ارتباط باشیم.
وحید جان، تا همیشه برای ما مردم ایران عزیزی و بهت قول میدهیم انتقام تیری که تو را قطع نخاع کرده را از این حکومت دیکتاتوری علی خامنهای پس بگیریم، همان تیر لعنتی که باعث شد دیگر نتوانی راه بروی، همیشه به وجودت افتخار میکنیم برادر شجاع و قهرمانم.
لطفا صدای آسیب دیدگان گمنام راه آزادی وطن باشیم.»
📝مسعود علیزاده
#وحید_ایرانی_مقدم
#بهزاد_یزدان_پناه
#۲۵خرداد_۸۸
#عاشورا_خونین_۸۸
#علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وحید ایرانی مقدم، آسیب دیده قطع نخاعی بیست و پنج خرداد هشتاد و هشت را فراموش نکنیم و به یادش باشیم.
وحید به شوق رسيدن به آزادي ایران و با اميدها در دلش به ميان مردم خروشان در اعتراضات ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ شرکت کرد، اما متأسفانه تير جنگی سنگدلان در نزدیکی قلبش نشست و او قطع نخاع شد.
وحید عزیز به دلیل اصابت گلوله جنگی مزدوران سرکوبگر امنیتی به ستون فقراتش در روز ۲۵ خرداد ۸۸ جلوی پایگاه بسیج مقداد برای همیشه قادر به راه رفتن نیست. گلوله از نخاع وحید عبور کرده و یک سانتیمتر مانده به قلبش آرام گرفته است. متأسفانه نه از سمت نخاع میشود عمل کرد و نه از ناحیهی سینهاش، زیرا ممکن است به قلب وحید آسیب برسد. گلوله ۱۵ سال است که در عمق سینهاش آرام گرفته است و قلب مهربان وحید ۱۵ سال است که از مهمانی ناخوانده پرستاری میکند، همان مهمان ناخواندهای که یزیدیان زمانه با بیرحمی تمام در سینهاش به جا گذاشتند.
اگر ویلچیر وحید را نبینید امکان ندارد تصور کنید که او هم مانند بهزاد یزدانپناه آسیب دیده نخاعی عاشورای ۸۸، قطع نخاع شده است. وحید نازنین انسان بزرگ و بینظیری است و من از همان سال ۸۸ این انسان شجاع را میشناسم، نه این که بخواهم به او روحیه بدهم و او را بزرگ کنم، وحید واقعا انسان بینظیر و مهربانی است و خوشحالم که بعد از گذشت چندین سال توانستم او را پیدا کنیم و از دوباره با هم در ارتباط باشیم.
وحید جان، تا همیشه برای ما مردم ایران عزیزی و بهت قول میدهیم انتقام تیری که تو را قطع نخاع کرده را از این حکومت دیکتاتوری علی خامنهای پس بگیریم، همان تیر لعنتی که باعث شد دیگر نتوانی راه بروی، همیشه به وجودت افتخار میکنیم برادر شجاع و قهرمانم.
لطفا صدای آسیب دیدگان گمنام راه آزادی وطن باشیم.»
📝مسعود علیزاده
#وحید_ایرانی_مقدم
#بهزاد_یزدان_پناه
#۲۵خرداد_۸۸
#عاشورا_خونین_۸۸
#علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برای قهرمانان بی ادعا قطع نخاعی وطنم مینویسم
میخواهم از قهرمانان شجاع بی ادعا وطنم یاد کنم، قهرمانانی که متأسفانه رسانه ها کمتر از آنها یاد میکنند ، برادران شجاعی که توسط مامورین امنیتی و انتظامی در اعتراضات مردمی جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ به توسط شلیک گلوله جنگی نیروهای امنیتی و انتظامی قطع نخاع شدند.
وحید و بهزاد مثل هزاران جوان دیگر به شوق آزادی کشورشان و با امیدها در دلشان به خیابان رفتند ولی سهم آنها از آزادی گلوله جنگی سنگدلان یزیدیان زمانه بود که در نزدیکی قلبشان آرام نشست. وحید و بهزاد عزیز پانزده سال است که نمیتوانند مثل من و شما روی پاهایشان راه بروند و همچنین پانزده سال است که مهمان ناخوانده ای ( تیر جنگی ) در نزدیکی قلبشان آرام گرفته است ، همان مهمان ناخوانده ای که یزیدیان زمانه با بی رحمی تمام در سینه شأن بجا گذاشتند و قلب مهربانشان پانزده سال است که از آن مهمان ناخوانده مراقب میکند. باور کنید اگر ویلچر وحید و بهزاد نازنین را نبینید اصلأ امکان ندارد تصور کنید که آنها قطع نخاع هستند.
وحید ایرانی مقدم در روز ۲۵ خرداد ۸۸ روبروی پایگاه بسیج مقداد مورد اصابت گلوله جنگی قرار گرفت و بهزاد یزدانپناه هم در روز عاشورا ۸۸ زیر پل کالج مورد اصابت گلوله جنگی قرار گرفت، اصابت گلولهای که باعث شد این دو عزیز شجاع دیگر نتوانند راه بروند. متأسفانه به گفته پزشکان نه میشود از سمت نخاع عملشون کرد و نه از ناحیه سینهشان، زیرا ممکن است به قلب مهربان آنها آسیبی برسد.
وحید و بهزاد عزیزم : تا همیشه برای ما مردم ایران قابل احترام هستید و ما به شما قهرمانان راه آزادی وطن قول میدهیم انتقام تیری که شما را قطع نخاع کرد را از رژیم سرکوبگر و جنایتکار جمهوری اسلامی پس بگیریم، همان تیر لعنتی که باعث شد دیگر نتوانید راه بروید، به وجودتان افتخار میکنم برادران شجاع و قهرمانم. ♥️♥️
لطفا صدای بهزاد یزدانپناه و وحید ایرانی مقدم باشید و این عزیزان را فراموش نکنید.»
از صفحه مسعود علیزاده
#وحید_ایرانی_مقدم #بهزاد_یزدان_پناه #۲۵خرداد_۸۸ #عاشورا_خونین_۸۸ #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
میخواهم از قهرمانان شجاع بی ادعا وطنم یاد کنم، قهرمانانی که متأسفانه رسانه ها کمتر از آنها یاد میکنند ، برادران شجاعی که توسط مامورین امنیتی و انتظامی در اعتراضات مردمی جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ به توسط شلیک گلوله جنگی نیروهای امنیتی و انتظامی قطع نخاع شدند.
وحید و بهزاد مثل هزاران جوان دیگر به شوق آزادی کشورشان و با امیدها در دلشان به خیابان رفتند ولی سهم آنها از آزادی گلوله جنگی سنگدلان یزیدیان زمانه بود که در نزدیکی قلبشان آرام نشست. وحید و بهزاد عزیز پانزده سال است که نمیتوانند مثل من و شما روی پاهایشان راه بروند و همچنین پانزده سال است که مهمان ناخوانده ای ( تیر جنگی ) در نزدیکی قلبشان آرام گرفته است ، همان مهمان ناخوانده ای که یزیدیان زمانه با بی رحمی تمام در سینه شأن بجا گذاشتند و قلب مهربانشان پانزده سال است که از آن مهمان ناخوانده مراقب میکند. باور کنید اگر ویلچر وحید و بهزاد نازنین را نبینید اصلأ امکان ندارد تصور کنید که آنها قطع نخاع هستند.
وحید ایرانی مقدم در روز ۲۵ خرداد ۸۸ روبروی پایگاه بسیج مقداد مورد اصابت گلوله جنگی قرار گرفت و بهزاد یزدانپناه هم در روز عاشورا ۸۸ زیر پل کالج مورد اصابت گلوله جنگی قرار گرفت، اصابت گلولهای که باعث شد این دو عزیز شجاع دیگر نتوانند راه بروند. متأسفانه به گفته پزشکان نه میشود از سمت نخاع عملشون کرد و نه از ناحیه سینهشان، زیرا ممکن است به قلب مهربان آنها آسیبی برسد.
وحید و بهزاد عزیزم : تا همیشه برای ما مردم ایران قابل احترام هستید و ما به شما قهرمانان راه آزادی وطن قول میدهیم انتقام تیری که شما را قطع نخاع کرد را از رژیم سرکوبگر و جنایتکار جمهوری اسلامی پس بگیریم، همان تیر لعنتی که باعث شد دیگر نتوانید راه بروید، به وجودتان افتخار میکنم برادران شجاع و قهرمانم. ♥️♥️
لطفا صدای بهزاد یزدانپناه و وحید ایرانی مقدم باشید و این عزیزان را فراموش نکنید.»
از صفحه مسعود علیزاده
#وحید_ایرانی_مقدم #بهزاد_یزدان_پناه #۲۵خرداد_۸۸ #عاشورا_خونین_۸۸ #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برای قهرمانان بی ادعای وطن مینویسم که به فراموشی سپرده شدهند
نامش فرهاد یگانه است، متولد یک خرداد ۱۳۵۰ زاده تهران!
فرهاد یگانه در روزهای پیش و پس از خرداد ۸۸، با برخی دوستانش در تمامی تجمعهای جنبش مردمی سبز پیش از انتخابات و راهپیماییهای اعتراضات پس از انتخابات حضور داشت اما در تظاهرات خونین عاشورا ۸۸ در تهران زیر پل کالج فرهاد یگانه تیر میخورد و به شدت مجروح میشود:
فرهاد میگوید ما سه نفر بوديم که توسط اسلحه شات گان يگان ويژه نيروی انتظامی از ناحيه سر هدف قرار گرفتيم. البته يکی از لباس شخصیها هم با کلت به مردم تيراندازی مستقيم میکرد و ما اصلا فکر نمیکرديم پليس هم با سلاح شليک مستقيم کند. اما تا من تيرانداز ضد شورش را ديدم، صورت نفر کناریام متلاشی شد و نفر ديگر را آن طرف سر خيابان خارک زده بود. من که می خواستم به نفر کناری ام کمک کنم، پشت به تيرانداز بودم که به سر من شليک شد و نزديک به ۲۰۰ ساچمه آتشين به سر و بدنم اصابت کرد.
فرهاد میگوید پیش از اینکه تیر بخورد سه تن در اطراف او تیر خورده و در لحظه جان باختهاند. پس از مجروح شدن او، کسانی که او را به بیمارستان میرسانند تصور میکنند او نیز مرده است. فرهاد میگوید شايد مرگ راحتتر و لذتبخشتر از اين زندگی باشد. آخر قبلا تجربهاش کردهام، خيلی هم شيرين بود. نمی دانم خدا چرا مرا برگرداند به اين دنيای پر از ظلم و ستم. شايد قسمت بوده شاهد مظلوميت مردم ايران باشم.
فرهاد یگانه چندین بار تحت عمل جراحی در ایران قرار میگیرد و تا حدودی سلامتی خود را به دست میآورد. فرهاد برای دوری از اذیت و آزار مأموران امنیتی سرانجام از ایران خارج میشود و خود را به سوئد میرساند.
فرهاد در بیمارستانی در شهر Karlstad سوئد چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفت و دکترها چند ساچمه را از گوش او خارج کردند.
فرهاد شجاع و قهرمان برای آزادی کشورش به خیابان رفت و سهم او از آزادی شلیک ۲۰۰ ساچمه شد ، ساچمه های که بعد از گذشت ۱۵ سال در نزدیکی مغزش است دو ساچمه که از جمجهاش عبور کرد و وارد بافت مغزش شد که آسیب مغزی شدیدی ایجاد کرد و سمت چپ بدنش مادامالعمر فلج شد و متاسفانه از کار افتاده شده است.
سکوت و فراموشی ما، زنده به گور کردن همگی ماست.
از صفحه اینستاگرام مسعود علیزاده
#عاشورا_خونین_۸۸
#فرهاد_یگانه
#عاشورای۸۸
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نامش فرهاد یگانه است، متولد یک خرداد ۱۳۵۰ زاده تهران!
فرهاد یگانه در روزهای پیش و پس از خرداد ۸۸، با برخی دوستانش در تمامی تجمعهای جنبش مردمی سبز پیش از انتخابات و راهپیماییهای اعتراضات پس از انتخابات حضور داشت اما در تظاهرات خونین عاشورا ۸۸ در تهران زیر پل کالج فرهاد یگانه تیر میخورد و به شدت مجروح میشود:
فرهاد میگوید ما سه نفر بوديم که توسط اسلحه شات گان يگان ويژه نيروی انتظامی از ناحيه سر هدف قرار گرفتيم. البته يکی از لباس شخصیها هم با کلت به مردم تيراندازی مستقيم میکرد و ما اصلا فکر نمیکرديم پليس هم با سلاح شليک مستقيم کند. اما تا من تيرانداز ضد شورش را ديدم، صورت نفر کناریام متلاشی شد و نفر ديگر را آن طرف سر خيابان خارک زده بود. من که می خواستم به نفر کناری ام کمک کنم، پشت به تيرانداز بودم که به سر من شليک شد و نزديک به ۲۰۰ ساچمه آتشين به سر و بدنم اصابت کرد.
فرهاد میگوید پیش از اینکه تیر بخورد سه تن در اطراف او تیر خورده و در لحظه جان باختهاند. پس از مجروح شدن او، کسانی که او را به بیمارستان میرسانند تصور میکنند او نیز مرده است. فرهاد میگوید شايد مرگ راحتتر و لذتبخشتر از اين زندگی باشد. آخر قبلا تجربهاش کردهام، خيلی هم شيرين بود. نمی دانم خدا چرا مرا برگرداند به اين دنيای پر از ظلم و ستم. شايد قسمت بوده شاهد مظلوميت مردم ايران باشم.
فرهاد یگانه چندین بار تحت عمل جراحی در ایران قرار میگیرد و تا حدودی سلامتی خود را به دست میآورد. فرهاد برای دوری از اذیت و آزار مأموران امنیتی سرانجام از ایران خارج میشود و خود را به سوئد میرساند.
فرهاد در بیمارستانی در شهر Karlstad سوئد چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفت و دکترها چند ساچمه را از گوش او خارج کردند.
فرهاد شجاع و قهرمان برای آزادی کشورش به خیابان رفت و سهم او از آزادی شلیک ۲۰۰ ساچمه شد ، ساچمه های که بعد از گذشت ۱۵ سال در نزدیکی مغزش است دو ساچمه که از جمجهاش عبور کرد و وارد بافت مغزش شد که آسیب مغزی شدیدی ایجاد کرد و سمت چپ بدنش مادامالعمر فلج شد و متاسفانه از کار افتاده شده است.
سکوت و فراموشی ما، زنده به گور کردن همگی ماست.
از صفحه اینستاگرام مسعود علیزاده
#عاشورا_خونین_۸۸
#فرهاد_یگانه
#عاشورای۸۸
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech