This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مصطفی قیصری، برادر جاویدنام محسن قیصری، ضمن انتشار تصاویری از ورزشکردن برادرش نوشت:
«نفست سرد باد ، قاتل انسان نما که تمام جوانی و انرژی برادرم را به به خاک سرد سپردی و این روسیاهی و خوی وحشیگری تو وهمفکرانت تا ابد فراموش نمیشود...
برادرم عصای دست پدر و مادرم بود. تو با این جنایتی که مرتکب شدی پدر ومادرم رو هم از من گرفتی ....
واین را بدان که خون با هیچی پاک نمیشه ...!!!»
mostafa_gheysari_
محسن قیصری، جوان ۳۳ ساله ایلامی قرار بود پیش از نوروز امسال مراسم ازدواجش برگزار شود. اما جمهوری اسلامی آرزوهایش را پرپر کرد و خانواده و نامزدش را به عزا نشاند.
او از اولین جانباختگان خیزش انقلابی بود بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیک پارک کودک شهر ایلام برای نجات دختری که به شدت مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفته بود، مداخله کرد و جانش را فدا کرد. نیروهای سرکوبگر بیش از ۵۰ گلوله ساچمهای به سر و سینه محسن زدند.
او را در بهشت رضای شهر ایلام به خاک سپردند که مردم این آرامستان به نام جاویدنام محسن قیصری نامگذاری کردند.
#محسن_قیصری #علیه_فراموشی #ظلم_پایدار_نیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«نفست سرد باد ، قاتل انسان نما که تمام جوانی و انرژی برادرم را به به خاک سرد سپردی و این روسیاهی و خوی وحشیگری تو وهمفکرانت تا ابد فراموش نمیشود...
برادرم عصای دست پدر و مادرم بود. تو با این جنایتی که مرتکب شدی پدر ومادرم رو هم از من گرفتی ....
واین را بدان که خون با هیچی پاک نمیشه ...!!!»
mostafa_gheysari_
محسن قیصری، جوان ۳۳ ساله ایلامی قرار بود پیش از نوروز امسال مراسم ازدواجش برگزار شود. اما جمهوری اسلامی آرزوهایش را پرپر کرد و خانواده و نامزدش را به عزا نشاند.
او از اولین جانباختگان خیزش انقلابی بود بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیک پارک کودک شهر ایلام برای نجات دختری که به شدت مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفته بود، مداخله کرد و جانش را فدا کرد. نیروهای سرکوبگر بیش از ۵۰ گلوله ساچمهای به سر و سینه محسن زدند.
او را در بهشت رضای شهر ایلام به خاک سپردند که مردم این آرامستان به نام جاویدنام محسن قیصری نامگذاری کردند.
#محسن_قیصری #علیه_فراموشی #ظلم_پایدار_نیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حضور بر سر مزار جاویدنام محسن قیصری
ایلام، ۶ مرداد ۱۴۰۲
محسن قیصری، جوان ۳۳ ساله ایلامی قرار بود پیش از نوروز ۱۴۰۲ مراسم ازدواجش برگزار شود. اما جمهوری اسلامی آرزوهایش را پرپر کرد و خانواده و نامزدش را به عزا نشاند.
او از اولین جانباختگان خیزش انقلابی بود بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیک پارک کودک شهر ایلام برای نجات دختری که به شدت مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفته بود، مداخله کرد و جانش را فدا کرد. نیروهای سرکوبگر بیش از ۵۰ گلوله ساچمهای به سر و سینه محسن زدند.
او را در بهشت رضای شهر ایلام به خاک سپردند که مردم این آرامستان به نام جاویدنام محسن قیصری نامگذاری کردند.
#محسن_قیصری #علیه_فراموشی #ظلم_پایدار_نیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ایلام، ۶ مرداد ۱۴۰۲
محسن قیصری، جوان ۳۳ ساله ایلامی قرار بود پیش از نوروز ۱۴۰۲ مراسم ازدواجش برگزار شود. اما جمهوری اسلامی آرزوهایش را پرپر کرد و خانواده و نامزدش را به عزا نشاند.
او از اولین جانباختگان خیزش انقلابی بود بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیک پارک کودک شهر ایلام برای نجات دختری که به شدت مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفته بود، مداخله کرد و جانش را فدا کرد. نیروهای سرکوبگر بیش از ۵۰ گلوله ساچمهای به سر و سینه محسن زدند.
او را در بهشت رضای شهر ایلام به خاک سپردند که مردم این آرامستان به نام جاویدنام محسن قیصری نامگذاری کردند.
#محسن_قیصری #علیه_فراموشی #ظلم_پایدار_نیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برادر جان، شرمندهایم دیر آمدیم
از صفحه مصطفی قیصری، برادر جاویدنام محسن قیصری
mostafa_ghaysari_
جمهوری اسلامی اجازه نداد که خانواده محسن در سالگرد کشتهشدنش، بر سر مزار او حاضر شوند و آنها با دو روز تاخیر بالاخره بر سر مزار او حاضر شدند و سوگواری کردند.
محسن قیصری، جوان ۳۳ ساله ایلامی قرار بود پیش از نوروز ۱۴۰۲ مراسم ازدواجش برگزار شود. اما جمهوری اسلامی آرزوهایش را پرپر کرد و خانواده و نامزدش را به عزا نشاند.
او از اولین جانباختگان خیزش انقلابی بود بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیک پارک کودک شهر ایلام برای نجات دختری که به شدت مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفته بود، مداخله کرد و جانش را فدا کرد. نیروهای سرکوبگر بیش از ۵۰ گلوله ساچمهای به سر و سینه محسن زدند.
او را در بهشت رضای شهر ایلام به خاک سپردند که مردم این آرامستان به نام جاویدنام محسن قیصری نامگذاری کردند.
#محسن_قیصری #علیه_فراموشی #ظلم_پایدار_نیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
از صفحه مصطفی قیصری، برادر جاویدنام محسن قیصری
mostafa_ghaysari_
جمهوری اسلامی اجازه نداد که خانواده محسن در سالگرد کشتهشدنش، بر سر مزار او حاضر شوند و آنها با دو روز تاخیر بالاخره بر سر مزار او حاضر شدند و سوگواری کردند.
محسن قیصری، جوان ۳۳ ساله ایلامی قرار بود پیش از نوروز ۱۴۰۲ مراسم ازدواجش برگزار شود. اما جمهوری اسلامی آرزوهایش را پرپر کرد و خانواده و نامزدش را به عزا نشاند.
او از اولین جانباختگان خیزش انقلابی بود بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیک پارک کودک شهر ایلام برای نجات دختری که به شدت مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفته بود، مداخله کرد و جانش را فدا کرد. نیروهای سرکوبگر بیش از ۵۰ گلوله ساچمهای به سر و سینه محسن زدند.
او را در بهشت رضای شهر ایلام به خاک سپردند که مردم این آرامستان به نام جاویدنام محسن قیصری نامگذاری کردند.
#محسن_قیصری #علیه_فراموشی #ظلم_پایدار_نیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برادر جاویدنام محسن قیصری، محل کشته شدن او را گلباران کرد و ضمن انتشار این تصویر نوشت:
«فرقی نمیکند جنایت کجای جهان اتفاق بیفتد مهم دفاع صادقانه از حق و ایستادن در مقابل ظلم ظالمان است.
برادرم همینجا کشته شد»
- محسن قیصری، جوان ۳۳ ساله ایلامی قرار بود پیش از نوروز ۱۴۰۲ مراسم ازدواجش برگزار شود. اما جمهوری اسلامی آرزوهایش را پرپر کرد و خانواده و نامزدش را به عزا نشاند.
او از اولین جانباختگان خیزش انقلابی بود بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیک پارک کودک شهر ایلام برای نجات دختری که به شدت مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفته بود، مداخله کرد و جانش را فدا کرد. نیروهای سرکوبگر بیش از ۵۰ گلوله ساچمهای به سر و سینه محسن زدند.
او را در بهشت رضای شهر ایلام به خاک سپردند که مردم این آرامستان به نام جاویدنام محسن قیصری نامگذاری کردند.
#محسن_قیصری #علیه_فراموشی #ظلم_پایدار_نیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«فرقی نمیکند جنایت کجای جهان اتفاق بیفتد مهم دفاع صادقانه از حق و ایستادن در مقابل ظلم ظالمان است.
برادرم همینجا کشته شد»
- محسن قیصری، جوان ۳۳ ساله ایلامی قرار بود پیش از نوروز ۱۴۰۲ مراسم ازدواجش برگزار شود. اما جمهوری اسلامی آرزوهایش را پرپر کرد و خانواده و نامزدش را به عزا نشاند.
او از اولین جانباختگان خیزش انقلابی بود بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیک پارک کودک شهر ایلام برای نجات دختری که به شدت مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفته بود، مداخله کرد و جانش را فدا کرد. نیروهای سرکوبگر بیش از ۵۰ گلوله ساچمهای به سر و سینه محسن زدند.
او را در بهشت رضای شهر ایلام به خاک سپردند که مردم این آرامستان به نام جاویدنام محسن قیصری نامگذاری کردند.
#محسن_قیصری #علیه_فراموشی #ظلم_پایدار_نیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مصطفی قیصری، برادر جاویدنام محسن قیصری، در استوری اینستاگرام نوشت؛
«یکسال از پرونده دادخواهی قتل عمد برادرم که بیگناه کشته شد میگذرد و در طول این مدت دریغ از یک جواب یا یک پاسخ درست
اما شاهد آن هستیم که خانواده عجمیان! با استقبال رسانه میلی و آغوش گرم افراد افراطی پذیرا میشوند که صلاحیت دخالت در امور قضایی را مطابق قانون ندارند و تا کنون دونفر را اعدام و تعداد دیگر را محکوم به زندان نمودهاند و همچنان خواهان اشد مجازات برای دیگر هموطنان از سوی این خانواده هستیم.
آیا این نهایت بی عدالتی و زیاده خواهی نیست؟! ماهم دادخواهیم»
- تا کنون چندین خانواده از جانباختگان راه آزادی در سال ۱۴۰۱، شکایت رسمی کردهاند، ولی نه تنها رسیدگی نشده، بلکه خانوادهها محکوم شدند، نمونهاش خانواده آدینهزاده، خانواده سعیدیانجو و ...
برخی خانوادهها محکوم به زندان شدهاند مثل مادر محمدجواد زاهدی...
برخی مدتهاست در زندان هستند، مثل پدر محمدمهدی کرمی و ...
- محسن قیصری، جوان ۳۳ ساله ایلامی قرار بود پیش از نوروز ۱۴۰۲ مراسم ازدواجش برگزار شود. اما جمهوری اسلامی آرزوهایش را پرپر کرد و خانواده و نامزدش را به عزا نشاند.
او از اولین جانباختگان خیزش انقلابی بود بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیک پارک کودک شهر ایلام برای نجات دختری که به شدت مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفته بود، مداخله کرد و جانش را فدا کرد. نیروهای سرکوبگر بیش از ۵۰ گلوله ساچمهای به سر و سینه محسن زدند.
او را در بهشت رضای شهر ایلام به خاک سپردند که مردم این آرامستان به نام جاویدنام محسن قیصری نامگذاری کردند.
#محسن_قیصری #علیه_فراموشی #ظلم_پایدار_نیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«یکسال از پرونده دادخواهی قتل عمد برادرم که بیگناه کشته شد میگذرد و در طول این مدت دریغ از یک جواب یا یک پاسخ درست
اما شاهد آن هستیم که خانواده عجمیان! با استقبال رسانه میلی و آغوش گرم افراد افراطی پذیرا میشوند که صلاحیت دخالت در امور قضایی را مطابق قانون ندارند و تا کنون دونفر را اعدام و تعداد دیگر را محکوم به زندان نمودهاند و همچنان خواهان اشد مجازات برای دیگر هموطنان از سوی این خانواده هستیم.
آیا این نهایت بی عدالتی و زیاده خواهی نیست؟! ماهم دادخواهیم»
- تا کنون چندین خانواده از جانباختگان راه آزادی در سال ۱۴۰۱، شکایت رسمی کردهاند، ولی نه تنها رسیدگی نشده، بلکه خانوادهها محکوم شدند، نمونهاش خانواده آدینهزاده، خانواده سعیدیانجو و ...
برخی خانوادهها محکوم به زندان شدهاند مثل مادر محمدجواد زاهدی...
برخی مدتهاست در زندان هستند، مثل پدر محمدمهدی کرمی و ...
- محسن قیصری، جوان ۳۳ ساله ایلامی قرار بود پیش از نوروز ۱۴۰۲ مراسم ازدواجش برگزار شود. اما جمهوری اسلامی آرزوهایش را پرپر کرد و خانواده و نامزدش را به عزا نشاند.
او از اولین جانباختگان خیزش انقلابی بود بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیک پارک کودک شهر ایلام برای نجات دختری که به شدت مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفته بود، مداخله کرد و جانش را فدا کرد. نیروهای سرکوبگر بیش از ۵۰ گلوله ساچمهای به سر و سینه محسن زدند.
او را در بهشت رضای شهر ایلام به خاک سپردند که مردم این آرامستان به نام جاویدنام محسن قیصری نامگذاری کردند.
#محسن_قیصری #علیه_فراموشی #ظلم_پایدار_نیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام مریم آروین، لباس شب نامزدی فرزندش را بر سر مزار او برد و ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«امشب اولین سالگرد نامزدی مریمم بود
پارسال همین موقعها بود که لباس سفید بختش رو تنش کرد و میچرخید، میگفت مامان؟بهم میاد؟ پارسال همین موقعها بود که صدای خندههاش تو خونمون پیچیده بود.. پارسال همین موقعها بود که بهت گفتم مریمم نمیخوای بری آرایشگاه؟ گفتی نه مامان سادگی خیلی قشنگتره، وقتی با اون لباس سفید و اون دسته گل دیدمت، قند توی دلم آب شد مریمم، یکسال گذشت و حالا من موندم و کفش و لباس و دسته گل خشکیدهات و جای خالیت که داغی شد روی دلم...خیلی حسرتها موند رو دلم مریمم مادر..کاش زمان به عقب برمیگشت؛ اما سیاهدلان زمانه، زمان را نگه داشتهاند و حتی به جلو هم نمیرود...»
@maryam.arvin1372
- دکتر مریم آروین، از وکلایی بود که وکالت معترضان را برعهده داشت، او در جریان خیزش انقلابی در راهروهای دادگاه بازداشت و پس از آزادی کشته شد.
چندی پیش مادر مریم نوشت: «مریم فقط یک هفته بود که نامزد کرده بود. مامور زنی به نام زهرا علیزاده چنان مقنعهاش را کشیده بود و به دستان ظریفش دستبند زده بود که حلقه نامزدیش از دستش پرت شد و در اخر گم شد..مریم بعد از گمشدن حلقهاش خیلی غصه خورد.چون با عشق خریده بودش.
به کدامین گناه با دکتر و وکیل این مملکت این گونه رفتار کردید؟ برای اینکه میخواست پروندههای معترضین یتیم و بیبضاعت رو قبول کنه؟ با اینکه خودش با پای خودش به دادسرا رفته بود. اما قاضی به صورت تلفنی گفته بود دستبند بزنید و تحقیرش کنید بعد بفرستیدش اتاق من...»
دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش انقلابی، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمیتوانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»
بیشتر بخوانید:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/76527
#مریم_آروین #وکیل #وکیل_باشرافت #وکیل_پایه_یک_دادگستری #ظلم_پایدار_نیست #توماج_صالحی_را_آزاد_کنید #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«امشب اولین سالگرد نامزدی مریمم بود
پارسال همین موقعها بود که لباس سفید بختش رو تنش کرد و میچرخید، میگفت مامان؟بهم میاد؟ پارسال همین موقعها بود که صدای خندههاش تو خونمون پیچیده بود.. پارسال همین موقعها بود که بهت گفتم مریمم نمیخوای بری آرایشگاه؟ گفتی نه مامان سادگی خیلی قشنگتره، وقتی با اون لباس سفید و اون دسته گل دیدمت، قند توی دلم آب شد مریمم، یکسال گذشت و حالا من موندم و کفش و لباس و دسته گل خشکیدهات و جای خالیت که داغی شد روی دلم...خیلی حسرتها موند رو دلم مریمم مادر..کاش زمان به عقب برمیگشت؛ اما سیاهدلان زمانه، زمان را نگه داشتهاند و حتی به جلو هم نمیرود...»
@maryam.arvin1372
- دکتر مریم آروین، از وکلایی بود که وکالت معترضان را برعهده داشت، او در جریان خیزش انقلابی در راهروهای دادگاه بازداشت و پس از آزادی کشته شد.
چندی پیش مادر مریم نوشت: «مریم فقط یک هفته بود که نامزد کرده بود. مامور زنی به نام زهرا علیزاده چنان مقنعهاش را کشیده بود و به دستان ظریفش دستبند زده بود که حلقه نامزدیش از دستش پرت شد و در اخر گم شد..مریم بعد از گمشدن حلقهاش خیلی غصه خورد.چون با عشق خریده بودش.
به کدامین گناه با دکتر و وکیل این مملکت این گونه رفتار کردید؟ برای اینکه میخواست پروندههای معترضین یتیم و بیبضاعت رو قبول کنه؟ با اینکه خودش با پای خودش به دادسرا رفته بود. اما قاضی به صورت تلفنی گفته بود دستبند بزنید و تحقیرش کنید بعد بفرستیدش اتاق من...»
دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش انقلابی، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمیتوانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»
بیشتر بخوانید:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/76527
#مریم_آروین #وکیل #وکیل_باشرافت #وکیل_پایه_یک_دادگستری #ظلم_پایدار_نیست #توماج_صالحی_را_آزاد_کنید #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مصطفی قیصری، برادر جاویدنام محسن قیصری، با انتشار تصاویری از نصب دوربین بر مزار برادرش توسط نیروهای امنیتی خبر داد.
او نوشت:
«از چه میترسید؟!
از سنگِ مزارش؟!
یا از نام و یادش ؟!
تهدید و ارعاب تا کی؟!
ما دادخواهیم و تا آخر ایستادهایم.
نصب دوربین توسط نهادهای امنیتی بر مزار جاویدنام #محسن_قیصری
"نور را هرگز نتوان در بند کرد"»
mostafa_ghaysari_
- محسن قیصری، جوان ۳۳ ساله ایلامی قرار بود پیش از نوروز ۱۴۰۲ مراسم ازدواجش برگزار شود. اما جمهوری اسلامی آرزوهایش را پرپر کرد و خانواده و نامزدش را به عزا نشاند.
او از اولین جانباختگان خیزش انقلابی بود بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیک پارک کودک شهر ایلام برای نجات دختری که به شدت مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفته بود، مداخله کرد و جانش را فدا کرد. نیروهای سرکوبگر بیش از ۵۰ گلوله ساچمهای به سر و سینه محسن زدند.
او را در بهشت رضای شهر ایلام به خاک سپردند که مردم این آرامستان به نام جاویدنام محسن قیصری نامگذاری کردند.
#محسن_قیصری #علیه_فراموشی #ظلم_پایدار_نیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او نوشت:
«از چه میترسید؟!
از سنگِ مزارش؟!
یا از نام و یادش ؟!
تهدید و ارعاب تا کی؟!
ما دادخواهیم و تا آخر ایستادهایم.
نصب دوربین توسط نهادهای امنیتی بر مزار جاویدنام #محسن_قیصری
"نور را هرگز نتوان در بند کرد"»
mostafa_ghaysari_
- محسن قیصری، جوان ۳۳ ساله ایلامی قرار بود پیش از نوروز ۱۴۰۲ مراسم ازدواجش برگزار شود. اما جمهوری اسلامی آرزوهایش را پرپر کرد و خانواده و نامزدش را به عزا نشاند.
او از اولین جانباختگان خیزش انقلابی بود بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیک پارک کودک شهر ایلام برای نجات دختری که به شدت مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفته بود، مداخله کرد و جانش را فدا کرد. نیروهای سرکوبگر بیش از ۵۰ گلوله ساچمهای به سر و سینه محسن زدند.
او را در بهشت رضای شهر ایلام به خاک سپردند که مردم این آرامستان به نام جاویدنام محسن قیصری نامگذاری کردند.
#محسن_قیصری #علیه_فراموشی #ظلم_پایدار_نیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روز گذشته خبر دادیم که نیروهای امنیتی بر سر مزار جاویدنام محسن قیصری دوربین گذاشتند..
امروز هموطنی این ویدیو را برای ما فرستاده. او از شهر قم به ایلام رفته و بر سر مزار محسن قیصری حاضر شده است.
- محسن قیصری، جوان ۳۳ ساله ایلامی قرار بود پیش از نوروز ۱۴۰۲ مراسم ازدواجش برگزار شود. اما جمهوری اسلامی آرزوهایش را پرپر کرد و خانواده و نامزدش را به عزا نشاند.
او از اولین جانباختگان خیزش انقلابی بود بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیک پارک کودک شهر ایلام برای نجات دختری که به شدت مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفته بود، مداخله کرد و جانش را فدا کرد. نیروهای سرکوبگر بیش از ۵۰ گلوله ساچمهای به سر و سینه محسن زدند.
او را در بهشت رضای شهر ایلام به خاک سپردند که مردم این آرامستان به نام جاویدنام محسن قیصری نامگذاری کردند.
#محسن_قیصری #علیه_فراموشی #ظلم_پایدار_نیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز هموطنی این ویدیو را برای ما فرستاده. او از شهر قم به ایلام رفته و بر سر مزار محسن قیصری حاضر شده است.
- محسن قیصری، جوان ۳۳ ساله ایلامی قرار بود پیش از نوروز ۱۴۰۲ مراسم ازدواجش برگزار شود. اما جمهوری اسلامی آرزوهایش را پرپر کرد و خانواده و نامزدش را به عزا نشاند.
او از اولین جانباختگان خیزش انقلابی بود بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیک پارک کودک شهر ایلام برای نجات دختری که به شدت مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفته بود، مداخله کرد و جانش را فدا کرد. نیروهای سرکوبگر بیش از ۵۰ گلوله ساچمهای به سر و سینه محسن زدند.
او را در بهشت رضای شهر ایلام به خاک سپردند که مردم این آرامستان به نام جاویدنام محسن قیصری نامگذاری کردند.
#محسن_قیصری #علیه_فراموشی #ظلم_پایدار_نیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این صدا، صدای جاویدنام مریم آروین است، صدای یک وکیل با شرافت و جوانی پر از آرزو و امید که جمهوری اسلامی او را از خانوادهاش، شاگردانش و ایران گرفت.
جوانی نخبه و زیبا که در همین عمر کوتاهش افتخار آفرید و امروز حتی گرامیداشت یادش تاثیرگذار است.
- دکتر مریم آروین، از وکلایی بود که وکالت معترضان را برعهده داشت، او در جریان خیزش انقلابی در راهروهای دادگاه بازداشت و پس از آزادی کشته شد.
چندی پیش مادر مریم نوشت: «مریم فقط یک هفته بود که نامزد کرده بود. مامور زنی به نام زهرا علیزاده چنان مقنعهاش را کشیده بود و به دستان ظریفش دستبند زده بود که حلقه نامزدیش از دستش پرت شد و در اخر گم شد..مریم بعد از گمشدن حلقهاش خیلی غصه خورد.چون با عشق خریده بودش.
به کدامین گناه با دکتر و وکیل این مملکت این گونه رفتار کردید؟ برای اینکه میخواست پروندههای معترضین یتیم و بیبضاعت رو قبول کنه؟ با اینکه خودش با پای خودش به دادسرا رفته بود. اما قاضی به صورت تلفنی گفته بود دستبند بزنید و تحقیرش کنید بعد بفرستیدش اتاق من...»
دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش انقلابی، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمیتوانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»
قاضی فیلمهای مریم را در اعتراضات را دیده بود. سوم آذر از اطلاعات با مریم تماس گرفتند که برای پاسخ به چند سوال به اداره اطلاعات بیا، مریم ۵ آذر ۱۴۰۱، به دادسرا رفت، پدر و مادر و همسرش هم با او رفتند، مریم را با ضرب و شتم و دستبند بردند، روز بعد مادر مریم را که برای پیگیری کارهای مریم رفتهبود را نیز بازداشت کردند و او را به زندان «کهنشهر» سیرجان بردند.
مادر مریم وارد زندان که میشود، مریم را نیمهبیهوش روی تخت دید، و او در عرض سه هفته، هفت کیلو وزن کم کرده بود. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب آبمیوه میدادند که احتمالا دارو در آن بوده است.
مریم روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده میشد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریهاش از کار افتاد و جان سپرد.
#مریم_آروین #وکیل_پایه_یک_دادگستری #وکیل_باشرافت #استاد #دانشجو #استاد_باسواد #نخبه_های_زندانی #نخبه #ظلم_پایدار_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جوانی نخبه و زیبا که در همین عمر کوتاهش افتخار آفرید و امروز حتی گرامیداشت یادش تاثیرگذار است.
- دکتر مریم آروین، از وکلایی بود که وکالت معترضان را برعهده داشت، او در جریان خیزش انقلابی در راهروهای دادگاه بازداشت و پس از آزادی کشته شد.
چندی پیش مادر مریم نوشت: «مریم فقط یک هفته بود که نامزد کرده بود. مامور زنی به نام زهرا علیزاده چنان مقنعهاش را کشیده بود و به دستان ظریفش دستبند زده بود که حلقه نامزدیش از دستش پرت شد و در اخر گم شد..مریم بعد از گمشدن حلقهاش خیلی غصه خورد.چون با عشق خریده بودش.
به کدامین گناه با دکتر و وکیل این مملکت این گونه رفتار کردید؟ برای اینکه میخواست پروندههای معترضین یتیم و بیبضاعت رو قبول کنه؟ با اینکه خودش با پای خودش به دادسرا رفته بود. اما قاضی به صورت تلفنی گفته بود دستبند بزنید و تحقیرش کنید بعد بفرستیدش اتاق من...»
دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش انقلابی، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمیتوانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»
قاضی فیلمهای مریم را در اعتراضات را دیده بود. سوم آذر از اطلاعات با مریم تماس گرفتند که برای پاسخ به چند سوال به اداره اطلاعات بیا، مریم ۵ آذر ۱۴۰۱، به دادسرا رفت، پدر و مادر و همسرش هم با او رفتند، مریم را با ضرب و شتم و دستبند بردند، روز بعد مادر مریم را که برای پیگیری کارهای مریم رفتهبود را نیز بازداشت کردند و او را به زندان «کهنشهر» سیرجان بردند.
مادر مریم وارد زندان که میشود، مریم را نیمهبیهوش روی تخت دید، و او در عرض سه هفته، هفت کیلو وزن کم کرده بود. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب آبمیوه میدادند که احتمالا دارو در آن بوده است.
مریم روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده میشد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریهاش از کار افتاد و جان سپرد.
#مریم_آروین #وکیل_پایه_یک_دادگستری #وکیل_باشرافت #استاد #دانشجو #استاد_باسواد #نخبه_های_زندانی #نخبه #ظلم_پایدار_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فرهاد پوریاری هنرمند معمار ایرانی ساکن عمان، تندیس شنی جاویدنام محسن قیصری را برای یادآوری نام و خاطرش درست کرد.
- - محسن قیصری، جوان ۳۳ ساله ایلامی قرار بود پیش از نوروز ۱۴۰۲ مراسم ازدواجش برگزار شود. اما جمهوری اسلامی آرزوهایش را پرپر کرد و خانواده و نامزدش را به عزا نشاند.
او از اولین جانباختگان خیزش انقلابی بود بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیک پارک کودک شهر ایلام برای نجات دختری که به شدت مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفته بود، مداخله کرد و جانش را فدا کرد. نیروهای سرکوبگر بیش از ۵۰ گلوله ساچمهای به سر و سینه محسن زدند.
او را در بهشت رضای شهر ایلام به خاک سپردند که مردم این آرامستان به نام جاویدنام محسن قیصری نامگذاری کردند.
#محسن_قیصری #علیه_فراموشی #ظلم_پایدار_نیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
- - محسن قیصری، جوان ۳۳ ساله ایلامی قرار بود پیش از نوروز ۱۴۰۲ مراسم ازدواجش برگزار شود. اما جمهوری اسلامی آرزوهایش را پرپر کرد و خانواده و نامزدش را به عزا نشاند.
او از اولین جانباختگان خیزش انقلابی بود بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در نزدیک پارک کودک شهر ایلام برای نجات دختری که به شدت مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفته بود، مداخله کرد و جانش را فدا کرد. نیروهای سرکوبگر بیش از ۵۰ گلوله ساچمهای به سر و سینه محسن زدند.
او را در بهشت رضای شهر ایلام به خاک سپردند که مردم این آرامستان به نام جاویدنام محسن قیصری نامگذاری کردند.
#محسن_قیصری #علیه_فراموشی #ظلم_پایدار_نیست #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلتنگیهایی که تمامی ندارد...
روزهای مهم سال، مثل شب یلدا، نوروز و جشنهای دیگر که همه ایرانیها خاطراتی خوش از آنها دارند، برای خانوادههای جانباختگان راه آزادی پر از دلتنگی است. عزیزان برومند و غیوری که میتوانستند همچنان نزد خانواده خود باشند، ولی جمهوری اسلامی جانشان را گرفت و خانوادهشان را تا ابد داغدار کرد.
مادر جاویدنام مریم آروین، وکیل مدافع با شرافت، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:
.....
یلدا
سفیدی چشم کودکیست، سیاه،
بر منقار کرکس
یلدا
گیسوان بلند و
خیس مادر من بود
که دسته دسته
بر دست سیاه زمستان
طعمه باد شد
یلدا
عمق زخمهای من است
که با هیچ ضیافتی
سیر نمیشود
یلدا
دردهای
یله شده من است
که سحرشان را سِحر،
کرده اند
یلدا
عشق من بود
به کوتاهی یک قطعه
و یلدا، آه!
آیینهای بود
بر پیشانی غزلم؛
که با مکر انار،
در هم شکست!
یلدا؟
آلزایمر من است
کجا، گذاشتماش؟
محمد ترکمان
#مریم_آروین #وکیل_پایه_یک_دادگستری #وکیل_باشرافت #ظلم_پایدار_نیست #یلدا #یلدا_آقافضلی #شب_یلدا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روزهای مهم سال، مثل شب یلدا، نوروز و جشنهای دیگر که همه ایرانیها خاطراتی خوش از آنها دارند، برای خانوادههای جانباختگان راه آزادی پر از دلتنگی است. عزیزان برومند و غیوری که میتوانستند همچنان نزد خانواده خود باشند، ولی جمهوری اسلامی جانشان را گرفت و خانوادهشان را تا ابد داغدار کرد.
مادر جاویدنام مریم آروین، وکیل مدافع با شرافت، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:
.....
یلدا
سفیدی چشم کودکیست، سیاه،
بر منقار کرکس
یلدا
گیسوان بلند و
خیس مادر من بود
که دسته دسته
بر دست سیاه زمستان
طعمه باد شد
یلدا
عمق زخمهای من است
که با هیچ ضیافتی
سیر نمیشود
یلدا
دردهای
یله شده من است
که سحرشان را سِحر،
کرده اند
یلدا
عشق من بود
به کوتاهی یک قطعه
و یلدا، آه!
آیینهای بود
بر پیشانی غزلم؛
که با مکر انار،
در هم شکست!
یلدا؟
آلزایمر من است
کجا، گذاشتماش؟
محمد ترکمان
#مریم_آروین #وکیل_پایه_یک_دادگستری #وکیل_باشرافت #ظلم_پایدار_نیست #یلدا #یلدا_آقافضلی #شب_یلدا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«این صدا، این نگاه، سرشار از شوق به زندگی است.
در دل بیابان سنگهای زیبای کویر را جمع میکند و با ذوق به همراهش نشان میدهد. نگاهش به زندگی زیبا نبود؟ توجه و خوشحالی نسبت به جزئی ترین زیبایی های پیرامون ،نگرشی آسمانی میخواست که مریم داشت.این نگاه توسط گرگهای بیابان ربوده شد.»
- متن و ویدیویی که مادر جاویدنام مریم آروین منتشر کرد
مریم آروین، وکیل دادگستری که در کنار معترضی ۱۶ ساله ایستاد و در صحن دادگاه، بر دستانش دستبند زدند و زندانیاش کردند و پس از مدتی به طور مشکوکی کشته شد.
دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش سراسری، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمیتوانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»
یک منبع آگاه گفته بود: «قاضی فیلمهای مریم را در اعتراضات را دیده بود. سوم آذر از اطلاعات با مریم تماس گرفتند که برای پاسخ به چند سوال به اداره اطلاعات بیا، مریم ۵ آذر ۱۴۰۱، به دادسرا رفت، پدر و مادر و همسرش هم با او رفتند، مریم را با ضرب و شتم و دستبند بردند، روز بعد مادر مریم را که برای پیگیری کارهای مریم رفتهبود را نیز بازداشت کردند و او را به زندان «کهنشهر» سیرجان بردند.»
به گفته این منبع آگاه: «مادر مریم وارد زندان که میشود، مریم را نیمهبیهوش روی تخت دید، و او در عرض سه هفته، هفت کیلو وزن کم کرده بود. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب آبمیوه میدادند که احتمالا دارو در آن بوده است.»
مریم و مادرش ۲۱ روز در زندان بودند، صفحه منتسب به مریم در اینستاگرام با انتشار تصویری از مانتوی کار مریم نوشت: «این یک مانتوی معمولی نیست، مانتویی که ماموران اطلاعات برای اثبات فیلم مخبران که در اعتراضات از مریم گرفته بودند، وقتی دنبال مانتو بودند مامور زنی به نام زهرا علیزاده که خانه را میگشت، بعد از گشتن دو کمد مانتو، وقتی مانتو را مییابد، داد زد: «یافتم.»
مریم روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده میشد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریهاش از کار افتاد و جان سپرد.
#مریم_آروین #وکیل_پایه_یک_دادگستری #وکیل_باشرافت #ظلم_پایدار_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«این صدا، این نگاه، سرشار از شوق به زندگی است.
در دل بیابان سنگهای زیبای کویر را جمع میکند و با ذوق به همراهش نشان میدهد. نگاهش به زندگی زیبا نبود؟ توجه و خوشحالی نسبت به جزئی ترین زیبایی های پیرامون ،نگرشی آسمانی میخواست که مریم داشت.این نگاه توسط گرگهای بیابان ربوده شد.»
- متن و ویدیویی که مادر جاویدنام مریم آروین منتشر کرد
مریم آروین، وکیل دادگستری که در کنار معترضی ۱۶ ساله ایستاد و در صحن دادگاه، بر دستانش دستبند زدند و زندانیاش کردند و پس از مدتی به طور مشکوکی کشته شد.
دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش سراسری، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمیتوانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»
یک منبع آگاه گفته بود: «قاضی فیلمهای مریم را در اعتراضات را دیده بود. سوم آذر از اطلاعات با مریم تماس گرفتند که برای پاسخ به چند سوال به اداره اطلاعات بیا، مریم ۵ آذر ۱۴۰۱، به دادسرا رفت، پدر و مادر و همسرش هم با او رفتند، مریم را با ضرب و شتم و دستبند بردند، روز بعد مادر مریم را که برای پیگیری کارهای مریم رفتهبود را نیز بازداشت کردند و او را به زندان «کهنشهر» سیرجان بردند.»
به گفته این منبع آگاه: «مادر مریم وارد زندان که میشود، مریم را نیمهبیهوش روی تخت دید، و او در عرض سه هفته، هفت کیلو وزن کم کرده بود. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب آبمیوه میدادند که احتمالا دارو در آن بوده است.»
مریم و مادرش ۲۱ روز در زندان بودند، صفحه منتسب به مریم در اینستاگرام با انتشار تصویری از مانتوی کار مریم نوشت: «این یک مانتوی معمولی نیست، مانتویی که ماموران اطلاعات برای اثبات فیلم مخبران که در اعتراضات از مریم گرفته بودند، وقتی دنبال مانتو بودند مامور زنی به نام زهرا علیزاده که خانه را میگشت، بعد از گشتن دو کمد مانتو، وقتی مانتو را مییابد، داد زد: «یافتم.»
مریم روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده میشد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریهاش از کار افتاد و جان سپرد.
#مریم_آروین #وکیل_پایه_یک_دادگستری #وکیل_باشرافت #ظلم_پایدار_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech