آموزشکده توانا
58K subscribers
30K photos
36.2K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
بالاخره پیر مرد هفتاد ساله #بلوچ صاحب شناسنامه شد
چندی پیش در فیسبوک آموزشکده‌ توانا ویدیویی منتشر شد( لینک ویدیو: on.fb.me/1QMhsSK ) از پیرمرد ۷۰ ساله بلوچی به نام الله‌بخش بلوچ که به خاطر عدم بضاعت نمی‌توانست شناسنامه بگیرد؛ حالا یکی از همراهان آموزشکده توانا با ارسال این تصاویر خبرد داده که با تلاش چند نفر از دوستانش «بالاخره پیر مرد هفتاد ساله اهل ساکن دنسر شارک صاحب شناسنامه شد».

استان #سیستان و #بلوچستان از محروم‌ترین مناطق ایران است و اگر #شناسنامه نداشته باشی از از همه‌ی حقوق خود از جمله حق بیمه، حق تحصیل، حساب بانکی، انشعاب آب، برق و تلفن، یارانه، زایمان طبیعی در بیمارستان، دریافت گواهینامه رانندگی، دریافت سوخت در زمستان، ثبت تولد، ازدواج و طلاق محروم می‌شوید.

افراد #فاقدشناسنامه برای اثبات #هویت خود باید به شورای شهر یا روستا، وزارت اطلاعات، وزارت دادگستری، پلیس و ارگان‌های تابعه مراجعه کند و بعد از طی مراحل اداری مختلف باید آزمایش «دی. اِن. اِی» بدهند که با توجه به فقر و عدم توانایی پرداخت هزینه سنگین آزمایش ژنتیکی و هزینه‌ها سفر و اقامت چند روزه در تهران برای انجام این آزمایش، همچنان بی‌هویت باقی می‌مانند و از همه‌ی حقوق #محروم.

رنج فاقدین شناسنامه بلوچ : on.fb.me/228xCyj
گوشه‌ای از رنجی که بلوچستان می‌برد bit.ly/1pDc63f
@Tavaana_TavaanaTech
«۱۰ درصد کودکان تحت سرپرستی بهزیستی شناسنامه ندارند»

حبیب الله مسعودی فرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی ایران می‌گوید ۱۰ درصد کودکانی که تحت پوشش این سازمان هستند شناسنامه ندارند.

به گزارش خبرگزاری کار ایران، ایلنا، مسعودی فرید شنبه هفتم فروردین گفت که کمیسیون‌های دولت بحث صدور شناسنامه و اعطای تابعیت ایرانی به کودکانی را که دارای مادر ایرانی و پدر تبعه دیگر کشورها هستند، «پیگیری می‌کند».

بر اساس قوانین ایران، تابعیت از مادر به فرزند منتقل نمی‌شود و زنان ایرانی که با مردان تبعه کشورهای دیگر ازدواج کنند و صاحب فرزند شوند، ایرانی محسوب نمی‌شوند.

مسعودی فرید درباره این کودکان و وضعیت اشتغال به تحصیل آنها گفت: «اعتقاد ما این است که ضرورت دارد به این کودکان تابعیت ایرانی اعطا شود، هر چند که در مجلس فعلی این موضوع با موفقیت روبه رو نشد، اما این موضوع را به طور حتم در مجلس بعدی پیگیری خواهیم کرد».

مجلس نهم شورای اسلامی ایران در مهرماه ۹۴ به کلیات طرح اعطای تابعیت به فرزندانی که مادر ایرانی و پدر خارجی دارند رأی منفی داد.

مدیرکل دفتر #کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی گفت که کودکانی که پس از سه سالگی وارد فاز فرزندخواندگی نشوند و اگر خانواده آن‌ها شناسایی نشده یا والدینشان مجهول باشند؛ برای آنان «با اسامی فرضی» #شناسنامه اخذ خواهد شد.

آمار رسمی نشان می‌دهد در کل ایران ۳۲ هزار #زن #ایرانی با مردان تبعه #افغانستان #ازدواج کرده‌اند و به فرزندان حاصل از این ازدواج‌ها شناسنامه و تابعیت ایرانی داده نمی‌شود.
منبع: رادیو زمانه

@Tavaana_TavaanaTech
کودک بی شناسنامه بلوچ از بی سواد ماندن خود می گوید / ویدیو

خبرگزاری هرانا - کودکی به زبان بلوچی می گوید "ما ۸ برادریم ایرانی هستیم اما شناسنامه نداریم"، او ادامه میدهد "شناسنامه پدر بزرگم سوخته، به پدرم شناسنامه نداده اند. مادرم شناسنامه دارد. اما به ما شناسنامه نداده اند. من بی سواد مانده ام و زندگی سختی داریم".

به گزارش هرانا به نقل از کمپین فعالین بلوچ، سینا بامری می گوید: شناسنامه پدر بزرگم سوخته، به پدرم شناسنامه نداده اند. مادرم #شناسنامه دارد. اما به ما شناسنامه نداده اند. من بی سواد مانده ام و زندگی سختی داریم.

این ویدیو در منطقه غریب آباد شهر ایرانشهر (پهره) گرفته شده است. در این منطقه و در آخر خیابان کارگر بسیاری از خانواده های بی شناسنامه زندگی می کنند اما فقط تعداد کمی از آنها جرات حضور در مقابل دوربین را دارند.

لازم به ذکر است که هزاران نفر از شهروندان #بلوچ ایرانی فاقدین #شناسنامه محسوب می شوند. گر چه آمار رسمی در این زمینه از سوی مسئولان بیان نشده است اما با توجه به سخنان پراکنده مدیر کل آموزش و پرورش و نمایندگان مجلس استان سیستان و بلوچستان این افراد بیش از ۱۶ هزار نفر برآورد میشوند.

@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
٩٦‌هزار دانش‌آموز بازمانده از تحصیل در سیستان‌وبلوچستان
١٣‌هزار کودک فاقد شناسنامه و #مهاجر خارجی در سیستان زندگی می‌کنند
دوسوم #دانش‌آموزان بازمانده از #تحصیل شناسایی شدند ١٣‌هزار #کودک فاقد #شناسنامه و مهاجر خارجی در #سیستان زندگی می‌کنند.
کودکان سیستانی درشرایط سختی هستند، آنها همان شرایط تحصیل و همان شرایط زندگی را تجربه می‌کنند که مهاجران خارجی در این استان دارند. تا همین یک‌سال پیش، استان #سیستان‌وبلوچستان، ٩٦‌هزار دانش‌آموز بازمانده از تحصیل داشت، کسانی که در میانشان، مهاجران خارجی کم نبودند. زهرا برهان‌زهی، معاون ابتدایی آموزش‌وپرورش استان سیستان‌وبلوچستان، شرایط تحصیل و حضور دانش‌آموزان سیستانی در مدارس را متفاوت از کودکان مهاجر خارجی نمی‌داند. گفت‌وگوی روزنامه «شهروند» با این مسئول در آموزش‌وپرورش استان سیستان‌وبلوچستان را اینحا بخوانید:
http://bit.ly/20ajJKB
عکس: مهین محمدزاده- خبرگزاری مهر

@Tavaana_TavaanaTech
به آتش کشیدن چادر کودکان کار در شهر قدس در حوالی غرب تهران

🔸کودکان کپرنشین بلوچ ساکن بیابان‌های اطراف شهرقدس حدود یک ماه است که شاهد به آتش کشیده‌شدن چادرهایی هستند که تنها سرپناه آنها است.

این کودکان از حداقل حقوق خود از جمله داشتن شناسنامه و حق تحصیل محروم‌اند و از طریق زباله‌گردی و کار در خیابان ارتزاق می‌کنند.

🔸تمام این چادرها از امکانات اولیه‌ای چون آب و استحمام محروم هستند و متاسفانه شاهد مواردی از مرگ کودکان به دلیل کم‌آبی و گرمازدگی نیز بوده‌ایم.

🔸طی یک ماه گذشته تهدیدها و مناقشات هر روزه‌ی سربازان باعث شده است تعدادی از این خانواده‌ها به بیابان‌های دورتری فرار کنند و تعدادی نیز زیر سقف آسمان شب را به صبح برسانند.

🔸ساکنین تعداد معدودی از چادرهای باقی‌مانده نیز تحت فشار هستند که از منطقه‌ی تحت پوشش فرمانداری شهر قدس خارج شوند گویی که با رفتن به بیابان‌های دورتر مشکلات آنها حل خواهد شد.

🔸روز گذشته پدر یکی از خانواده‌های مورد آزار با نشان دادن تصویر فرزند شهید خود، خواستار حفظ امنیت خانواده‌ی خود شد.

🔸پلیس امنیت از حضور سازمان‌های مردم‌نهاد در منطقه برای کمک‌رسانی جلوگیری می‌کند و این کودکان را، که مدت یک سال است تحت آموزش داوطلبان جمعیت هستند، مخرب امنیت اجتماع میداند.

🔸جمعیت امام علی متاسفانه از قول‌های مسئولین مرتبط برای توقف این فاجعه‌ی اخلاقی قطع امید کرده است و از تمام شهروندان خواهشمند است هر اقدامی که می‌توانند برای جلوگیری از تضییع حقوق این کودکان محروم و مستضعف انجام دهند.

برگرفته‌شده از کانال تلگرام جمعیت امام علی
goo.gl/qdZhFC

مطالب مرتبط:

کودکان کار، ستمدیدگان بی‌صدا
http://bit.ly/1nUB4YK

حقوق کودک و نوجوان: از تولد تا هجده سالگی
حسین رئیسی
http://bit.ly/1fGyUup

@Tavaana_TavaanaTech
خبر بسیار تلخ بود، احد احد صمد دو کودک زباله‌گرد در آتش سوختند...
goo.gl/CiKfBS

◼️ روایت جمعیت امام علی از وضعیت "احد" و "صمد"
دو برادر ۷ و ۸ ساله که با کار اجباری سهم عمده‌ای در تامین مایحتاج خانواده بر عهده داشتند؛ اما دیگر در بین ما نیستند. آن ها در حریق گاراژ محل جمع آوری ضایعات که در آن کار می کردند زنده زنده سوختند و فریادشان را کسی توان یاری نبود.

▪️"اعتیاد والدین و حضانت احد و صمد"
پدر تجربه پنج بار ترک ناموفق اعتیاد را در دو سال گذشته داشته است و مادر در زمان وقوع حادثه در کمپ ترک اعتیاد است.
علی رغم مشخص شدن اعتیاد والدین و عدم صلاحیت آن ها در نگهداری از بچه ها، بهزیستی احد و صمد را به پدر تحویل می دهد. شاید امروز خود پدر هم فکر می‌کند که کاش حداقل تا زمانی که بتواند از اعتیادی که زندگی او را به اینجا رسانده جدا شود، بچه ها را به او نمیدادند.
حتما امروز خودش هم راضی نیست که بچه ها را به خاطر انگیزه ی درمان یا کمک خرج پیش خودش در وضعیت خطرناک نگه داشته است.

▪️"نبود اوراق هویت و محرومیت از تحصیل"
هیچ یک از دو کودک شناسنامه، کارت اقامت یا گذرنامه نداشتند. به همین دلیل از تحصیل محروم می مانند. پدر و مادر نیز به دلیل اعتیاد و بسیاری مشکلات دیگر از گرفتن کارت آبی از اداره اتباع برای رفتن آن ها به مدرسه سر باز می زنند. رفتن کودکان به مدرسه، می‌توانست به آنها فرصت دهد کودکی کنند، اما ظرفیت مدارس و زمان محدود ارائه‌ی کارت هویت و هزینه های تحصیل باعث شد این حق هم از این کودکان دریغ شود.

▪️"به سوی قربانگاه"
احد و صمد در چهارراه های شهر کرج کار می کردند؛ اما با ورود بهزیستی به زندگی این دو برادر و تهدید آنها به رد مرز کردن، پدر که ازین مساله واهمه داشت محل کار کودکان را تغییر می دهد و آن ها را به یک گاراژ جمع آوری ضایعات که خود نیز در آن جا کار می کند، می برد. به این طریق، کودکان زباله گرد می شوند و این بار در جایی ناامن و به دور از چشم مردم به کار خود ادامه می دهند.

بچه ها پس از یک نوبت کار صبح به اتاقی در گاراژ برمی گردند تا خود را گرم کنند و دوباره به سر کار بروند. کپسول آتش می گیرد، منفجر می شود و کودکان در اتاق حبس می شوند.
نجم الدین (پدر بچه‌ها) با دیدن صحنه به کمک پسرها می شتابد اما خود نیز دچار سوختگی شدید می شود و کاری از او ساخته نیست. تا زمان آمدن ماشین های آتش نشانی هر لحظه بر شدت آتش افزوده می شود... احد و صمد به همراه پدر به بیمارستان یافت آباد منتقل می شوند اما کاری از دست کادر پزشکی بیمارستان هم برنمی آید.

▪️"مشکلات دفن"
به دلیل نداشتن اوراق هویت کودکان، بیمارستان از تحویل پیکر کودکان امتناع می کند. پدر نیز هیچ گونه اوراق هویتی نداشته، ازدواجهای او هیچ جا ثبت نشده است و با توجه به درصد بالای سوختگی توانایی تحویل گرفتن کودکان را نداشته. بنابراین یکی از اقوام احد و صمد پیگیر امور اداری تحویل اجساد می شود و پس ازچند روز اجازه دفن کودکان گرفته می شود. گفته می شود کودکان در امامزاده ای دفن شده اند، اما آن ها با کمال تاسف در بیابانی خارج از محدوده امامزاده و نزدیک به آن در خاک آرام گرفته اند.

احد و صمد رفتند. رفتند تا با رفتنشان ما را از خواب غفلت بیدار کنند. دیگر کار از کار گذشته؛ اما احدها و صمدها بسیارند؛ مانند جاوید، دوست این دو برادر که روز حادثه همراهشان بود اما جدا شدن او از بچه ها برای خرید خوراکی او را از این مهلکه نجات داد. هزاران جاوید و احد و صمد شب و روز در این دیار زباله گردی می کنند و انسانیت همچنان رنگ می بازد.

اعضای جمعیت خیریه دانشجویی امام علی اعلام کردند که برای اطلاع‌رسانی درباره وضعیت کودکان زباله‌گرد و برای استثمار نشدن کودکان برای بازیافت زباله‌ها؛ بر روی سطل‌های زباله محل زندگیمان کاغذی نصب می‌کنیم و اعلام می‌کنیم که #زباله_گردی_حق_کودکان_نیست ،و تصویر آن را در صفحات اجتماعی خود با دیگران به اشتراک می‌گذاریم.

تجربه یکی از اعضای این تشکل مردم نهاد:

ساعت از سه شب گذشته بود. رفتم به سطل زباله کوچه‌مون کاغذ رو بچسبونم. کارگر شهرداری که داشت در سرما آروم ‌آروم جارو می‌زد ازم پرسید: داری چیکار می‌کنی؟ بهش گفتم: دو تا کودک زباله‌گرد امروز تو آتیش سوختن! اینو که شنید گفت: بده من کاغذو بچسبونم. اسمشو پرسیدم. جواب داد: علی! علی فقط پونزده سال داشت و از مهاجرای افغان بود. شمع رو برام گرفت که عکس بگیرم؛در همون حال دوباره به نوشته روی کاغذ خیره شد و با بغضی فروخورده و لحن محکمی گفت: خب راست میگه! #زباله_گردی_حق_کودکان_نیست !

مرتبط:
کودکان کار، ستمدیدگان بیصدا
http://bit.ly/1nUB4YK
حقوق کودک و نوجوان:از تولد تا هجده سالگی
http://bit.ly/1fGyUup
عدالت برای کودکان و نوجوانان -حسین رییسی
https://goo.gl/MbSQUp
برای کودکان کار و خیابان چه باید کرد؟
http://bit.ly/2jnOqxO
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این ویدیو در تلگرام دست به دست میشه با عنوان «صدور هزاران #شناسنامه_جعلی برای #انتخابات»
امروز توییت هم شده:
SHABNEVIS: t.co/SrEIrPvK5z
از ویدیو مشخص نیست که مربوط به چه مکان و چه زمانیه.
@VahidOnline
شاخص فلاکت یعنی ۱۱۰ خانوار روستای دیوانه بلوچستان در فقر مطلقند و بسیاری مثل این دختر هنوز شناسنامه ندارند اما مناره‌های مسجدهایشان سر به فلک بکشد.

نظر شما چیست؟
goo.gl/MqEk5r

از توییتر @MrTyhouse

گوشه‌ای از رنجی که سیستان و بلوچستان می‌برد
https://goo.gl/WFc3Ru

@Tavaana_TavaanaTech
معلمی که سه سال است حقوق نگرفته است. دختربچه ای که شناسنامه ندارد. زنی که می گوید ما ایرانی هستیم با ما مانند هموطن برخورد کنید. کودکانی که باید گرمای ۵۰ درجه را تحمل کنند و قدرت خرید کولر وجود ندارد. اگر مهر برای بسیاری از کودکان ذوق و شوق می آورد، برای کودکان بلوچ یادآور فقر و محنت و محرومیت و تبعیض است.

دردل اهالی روستای «ستیل دلگان» چابهار را بشنوید.
ویدئو از روزآروز

goo.gl/nLre1h

مطالب مرتبط؛
گوشه‌ای از رنجی که سیستان و بلوچستان می‌برد
goo.gl/WFc3Ru
میلیونها فقیر ایرانی و هیولای گرسنگی
goo.gl/PLhYV7
رابطه فقر و حقوق بشر:
bit.ly/2suaSLU
داغ فقر بر کلیه مردم
goo.gl/kHYzHg

@Tavaana_TavaanaTech
«دخترک حتما شبیه همان دختربچه‌هایی بود که بیست سال پیش در #چابهار دیده بودم. همه‌شان در پیراهن‌های رنگی بلند سبز و قرمز، #سوزن‌دوزی‌شده، با #سریگ (روسری) بزرگ، با دمپایی‌هایی گشاد؛ انگشت‌پاهای‌شان از جلو بیرون زده بود. محروم بودند اما نگاه‌شان پر از شرم و غرور بود.
دخترک پانزده ساله حتما همان شرم دختربچه‌ها را داشت وقتی مقابل فرمانده انتظامی ایستاد. گوشه سریگش را با خجالت جلوی دهانش گرفته بود و بریده بریده به سوالات مردی جواب می‌داد که با هر پرسش و هر قدم که به سمت دخترک برمی‌داشت، ترسناک‌تر می‌شد. حالا صدای نفس‌های تند و بریده فرمانده زیر گوش دخترک بود... بخشی از دخترک برای همیشه در آن دفتر مخوف دفن شد.
رعشه‌های تن دخترک افتاد به جان شهر. مگر می‌شد ساکت نشست در برابر جنایتی که کمتر از کشتن مهسا در پایتخت نبود؟
جمعیت خشمگین جواب می‌خواست اما پاسخ، گلوله بود پشت گلوله. حمله وحشیانه به مردم بی‌دفاع. به آتش کشیدن خودروها. کودک و نوجوان، جوان و پیر، همه از دم، غرق در خون. ده، بیست، سی، هشتاد، نود، صد... اینها عدد نبود؛ شمار جسدهای خونین بلوچ‌ها بود. شمار زندگی‌های گرفته شده بود.
و تلخ‌تر، به گلوله بستنِ کودکان و نوجوانانی که داشتنِ #شناسنامه رویای‌شان شده بود. بچه‌هایی که بدون کاغذ هویت، حق مدرسه رفتن نداشتند، حق کار کردن نداشتند. بچه‌های بی‌آرزو و بی‌آینده‌ای که تا وقتی زنده بودند، هرگز به حساب نیامدند، و حتی وقتی که تن‌های غرق خون‌شان بر زمین افتاد، میان کشته‌شد‌ه‌ها هم شمارش نشدند. چه تلخ بود سرنوشت بی‌شناسنامه‌ها، نه در آمار جمعیتِ زنده‌ها شمرده شدند و نه در آمار کشته‌شده‌ها «آدم»‌به حساب آمدند.
بعد از آن حمام خون و دستگیری‌‌های گسترده، بازجویی سر نوجوان بلوچ داد زده بود: «تو که شناسنامه نداری! الان همین‌جا مثل سگ بکُشمت، مگه آدمی که حساب بشی؟»
مردم زخم دیده بودند اما به جای مرهم، زخمی دیگر بر تن خسته‌شان زدند.
از داستان‌های زندگی زنانی که در چابهار دیدم، تا دخترکی که #فرمانده_نیروی_انتظامی_چابهار به او تجاوز کرد، تا صدها بلوچ کشته و زخمی در #جمعه_سیاه، تا هزاران #کودک_بی‌شناسنامه، همه تنها گوشه‌هایی است از رنجی که مردم #بلوچ برده و می‌برند از نظامی که فقط ستمگری را بر آنها تمام و کمال ادا کرده است.»

از اینستاگرام نگین حسینی

 #جمعه_سیاه_بلوچستان #بلوچستان #مهسا_امینی 
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech