محمدمهدی جعفری
پژوهشگر دین و نویسنده کتاب «بار دیگر شریعتی»
در هشتاد و دومین سالروز تولد «علی شریعتی»
مصلحِ جریان ساز
اثرگذاری هر مصلحی بستگی به درک شرایط زمان دارد و سخن و عملی جریانساز است که متناسب با مقتضیات زمان و مکان باشد. تحولآفرینی شخصیت دکتر علی شریعتی نشأت گرفته از همین خصیصه است. بعد از شهریور 1320 که محمدتقی شریعتی کانون نشر حقایق اسلامی را در مشهد تأسیس کرد افراد بسیاری در این کانون تربیت شدند، اما سرآمد آنها فرزندش علی شریعتی بود. او علاوه بر کسب بینش در مکتب پدر و اسلام تجارب سیاسی و اجتماعی بسیاری را در کشور فرانسه فراگرفت. دکتر شریعتی در زمانهای به خارج از کشور عزیمت کرد که اوج جنبشهای استقلالطلبانه و آزادیخواهانه در کشورهای اسیر در بند استعمار بود.
در آن روزگار جنگهای آزادیخواهی و چریکی بسیاری در جهان وجود داشت و فرانسه مهد #دموکراسی و #آزادیخواهی بود. علاوه بر شرایط زمانی مناسب، یک شخصیت زمانی مؤثر خواهد شد که موقعیتشناس قابلی باشد. علی شریعتی درک درستی از درد مردم زمانهاش داشت. این دردها و خواستههای بسیاری از افراد بود اما نکته مهم، نحوه بیان آن بود. او زبان مردم را میدانست و بر این اساس بیان تجربیاتش تأثیر بسیار گسترده و همهجانبهای باقی گذاشت. تفکر و اندیشهای ماندگار است که با درد و نیاز مردم ارتباط و تناسب دارد. چه خوب است جوانان امروز به جای #وابستگی به شخصیتها، به نیازهای روز و #شناخت جهان و کشور خود توجه داشته باشند.
منبع روزنامه ایران
«شریعتی، از متفکران بزرگ ایران معاصر است.»
دوم آذرهشتادودومین زادروز دکتر«علی شریعتی»
...«ما در تمام رشتهها به اندازه انگشتان دست آدم نداریم. اندیشهگر بزرگ هم چند تا بیشتر نداریم و اتفاقاً یکی از سرآمدهایشان #شریعتی است. من تأکید دارم که اگر شریعتی درست بررسی شود، به نظر من، نقاط کور و گرهی تاریخ معاصر ما کشف خواهد شد.»...
(گفتوگو با محمدجعفر پوینده برگرفته از کتاب «هر اتاقی مرکز جهان است» مجموعهای شامل گفتوگوهایی با اهل قلم از سایر محمدی)
@Tavaana_Tavaanatech
حال بخشی از یکی از سخنرانی های دکتر شریعتی با موضوع عشق و تنهایی را با هم بشنویم.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
پژوهشگر دین و نویسنده کتاب «بار دیگر شریعتی»
در هشتاد و دومین سالروز تولد «علی شریعتی»
مصلحِ جریان ساز
اثرگذاری هر مصلحی بستگی به درک شرایط زمان دارد و سخن و عملی جریانساز است که متناسب با مقتضیات زمان و مکان باشد. تحولآفرینی شخصیت دکتر علی شریعتی نشأت گرفته از همین خصیصه است. بعد از شهریور 1320 که محمدتقی شریعتی کانون نشر حقایق اسلامی را در مشهد تأسیس کرد افراد بسیاری در این کانون تربیت شدند، اما سرآمد آنها فرزندش علی شریعتی بود. او علاوه بر کسب بینش در مکتب پدر و اسلام تجارب سیاسی و اجتماعی بسیاری را در کشور فرانسه فراگرفت. دکتر شریعتی در زمانهای به خارج از کشور عزیمت کرد که اوج جنبشهای استقلالطلبانه و آزادیخواهانه در کشورهای اسیر در بند استعمار بود.
در آن روزگار جنگهای آزادیخواهی و چریکی بسیاری در جهان وجود داشت و فرانسه مهد #دموکراسی و #آزادیخواهی بود. علاوه بر شرایط زمانی مناسب، یک شخصیت زمانی مؤثر خواهد شد که موقعیتشناس قابلی باشد. علی شریعتی درک درستی از درد مردم زمانهاش داشت. این دردها و خواستههای بسیاری از افراد بود اما نکته مهم، نحوه بیان آن بود. او زبان مردم را میدانست و بر این اساس بیان تجربیاتش تأثیر بسیار گسترده و همهجانبهای باقی گذاشت. تفکر و اندیشهای ماندگار است که با درد و نیاز مردم ارتباط و تناسب دارد. چه خوب است جوانان امروز به جای #وابستگی به شخصیتها، به نیازهای روز و #شناخت جهان و کشور خود توجه داشته باشند.
منبع روزنامه ایران
«شریعتی، از متفکران بزرگ ایران معاصر است.»
دوم آذرهشتادودومین زادروز دکتر«علی شریعتی»
...«ما در تمام رشتهها به اندازه انگشتان دست آدم نداریم. اندیشهگر بزرگ هم چند تا بیشتر نداریم و اتفاقاً یکی از سرآمدهایشان #شریعتی است. من تأکید دارم که اگر شریعتی درست بررسی شود، به نظر من، نقاط کور و گرهی تاریخ معاصر ما کشف خواهد شد.»...
(گفتوگو با محمدجعفر پوینده برگرفته از کتاب «هر اتاقی مرکز جهان است» مجموعهای شامل گفتوگوهایی با اهل قلم از سایر محمدی)
@Tavaana_Tavaanatech
حال بخشی از یکی از سخنرانی های دکتر شریعتی با موضوع عشق و تنهایی را با هم بشنویم.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
آزادی و شناخت
جان آدامز
«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم... بگذار دریچههای شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»
(به نظر شما چه نسبتی میان آزادی و شناخت وجود دارد؟)
هرکجا حساسیتی نسبت به این مسئله [شناخت] شکل گرفته و شناخت عمومی
مستولی شده است، به همان نسبت خودکامگی حکومت و هر نوع سرکوب نیز رو به کاهش گذاشته است. انسان بدون تردید برخوردار از روحی والا است. اصلی که در ذات انسانی است - تمایلی که با شناخت تشویق میشود و مبتنی بر غیردوستی است؛ منظورم عشق به قدرتی است که اغلب موجب بردگی نیز شده است - هر زمان که آزاد بوده است، موجب آزادی نیز شده است.
در نبود یک شناخت عمومی در میان مردم نمیتوان از آزادی پاسداری کرد،
مردمی که در قالب خاستگاه طبیعیشان برخوردار از حق شناخت هستند، از آنجا که خالق بزرگ ایشان، از آن رو که هیچ کاری را بیهوده انجام نمیدهد، به ایشان قوه ادراک و میل به شناخت اعطاء فرموده است؛ اضافه بر این، مردم از حق فسخناشدنی، مسلم، و سلبناشدنی شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خویش برخوردارند، حقی که بیش از هر حق و حقوق دیگری ترس و غبطه حاکمان را به همراه دارد. حاکمان چیزی بیش از وکیل، نماینده، امانتدار یا خادم مردم نیستند. و اگر به شکل دسیسهآمیزی به این اعتماد و امانت و منفعت خیانت شود، مردم حق دارند اتوریتهای را که خودشان به نمایندگان و به خادمین و امانتداران خویش اعطاء نمودهاند از ایشان بازپس گرفته و خادمین و امانتداران و نمایندگان لایقتری را به جای آنها منصوب دارند. بدین ترتیب است که حراست از ابزار و از وسایل #شناخت در میان فرودستترین مردم، از اهمیت عمومی بیشتری در کشور از هر آنچه ثروت و مالکیت توانمندان و والادستان به شمار میرود، برخوردار است. چنین امری حتی برای والادستان و ثروتمندان و نوادگان آنها نیز، از اهمیت و پیامدهای مهمی برخوردار است.
تنها پرسش این است که آیا چنین امری میبایست با تکیه بر مقرری عمومی صورت پذیرد یا خیر؟
جان آدامز (١٧٥٣– ١٨٢٦) دومین رئیس جمهور ایالات متحده و یکی از شخصیت های برجسته انقلاب آمریکا بود. این منتخب گلچینی است از «رساله ای بر قانون شرع و قانون فئودال» که آدامز آن را در سال ١٧٦٥ بدون امضا در بوستون گازت در مخالفت با قانون تمبر در مستعمره های آمریکایی به چاپ رساند. در این «رساله» آدامز نقش تاریخی قوانین شرعی و فئودال را به عنوان خاکریزهای ظلم و ستم روحانی و #سکولار مورد ارزیابی قرار داد. این منتخب بر اهمیت تحصیلات عمومی به عنوان ضامن آزادی تمرکز می کند. با شرح سطح چشمگیر تحصیلات در نیو انگلاند، آدامز اعلام می کند: «در فقدان دانش عمومی در میان مردم، #آزادی دوام پیدا نخواهد کرد،» به خصوص دانش از «شخصیت و رفتار حاکمانشان». آدامز همچنین از نقش مطبوعات در گسترش دانش تحسین به عمل می آورد، امری که موجب ارتقاء #آزادی_بیان و افشای #فساد سیاسی می گردد.
لینک دانلود:
https://goo.gl/qfpFhw
@Tavaana_TavaanaTech
جان آدامز
«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم... بگذار دریچههای شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»
(به نظر شما چه نسبتی میان آزادی و شناخت وجود دارد؟)
هرکجا حساسیتی نسبت به این مسئله [شناخت] شکل گرفته و شناخت عمومی
مستولی شده است، به همان نسبت خودکامگی حکومت و هر نوع سرکوب نیز رو به کاهش گذاشته است. انسان بدون تردید برخوردار از روحی والا است. اصلی که در ذات انسانی است - تمایلی که با شناخت تشویق میشود و مبتنی بر غیردوستی است؛ منظورم عشق به قدرتی است که اغلب موجب بردگی نیز شده است - هر زمان که آزاد بوده است، موجب آزادی نیز شده است.
در نبود یک شناخت عمومی در میان مردم نمیتوان از آزادی پاسداری کرد،
مردمی که در قالب خاستگاه طبیعیشان برخوردار از حق شناخت هستند، از آنجا که خالق بزرگ ایشان، از آن رو که هیچ کاری را بیهوده انجام نمیدهد، به ایشان قوه ادراک و میل به شناخت اعطاء فرموده است؛ اضافه بر این، مردم از حق فسخناشدنی، مسلم، و سلبناشدنی شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خویش برخوردارند، حقی که بیش از هر حق و حقوق دیگری ترس و غبطه حاکمان را به همراه دارد. حاکمان چیزی بیش از وکیل، نماینده، امانتدار یا خادم مردم نیستند. و اگر به شکل دسیسهآمیزی به این اعتماد و امانت و منفعت خیانت شود، مردم حق دارند اتوریتهای را که خودشان به نمایندگان و به خادمین و امانتداران خویش اعطاء نمودهاند از ایشان بازپس گرفته و خادمین و امانتداران و نمایندگان لایقتری را به جای آنها منصوب دارند. بدین ترتیب است که حراست از ابزار و از وسایل #شناخت در میان فرودستترین مردم، از اهمیت عمومی بیشتری در کشور از هر آنچه ثروت و مالکیت توانمندان و والادستان به شمار میرود، برخوردار است. چنین امری حتی برای والادستان و ثروتمندان و نوادگان آنها نیز، از اهمیت و پیامدهای مهمی برخوردار است.
تنها پرسش این است که آیا چنین امری میبایست با تکیه بر مقرری عمومی صورت پذیرد یا خیر؟
جان آدامز (١٧٥٣– ١٨٢٦) دومین رئیس جمهور ایالات متحده و یکی از شخصیت های برجسته انقلاب آمریکا بود. این منتخب گلچینی است از «رساله ای بر قانون شرع و قانون فئودال» که آدامز آن را در سال ١٧٦٥ بدون امضا در بوستون گازت در مخالفت با قانون تمبر در مستعمره های آمریکایی به چاپ رساند. در این «رساله» آدامز نقش تاریخی قوانین شرعی و فئودال را به عنوان خاکریزهای ظلم و ستم روحانی و #سکولار مورد ارزیابی قرار داد. این منتخب بر اهمیت تحصیلات عمومی به عنوان ضامن آزادی تمرکز می کند. با شرح سطح چشمگیر تحصیلات در نیو انگلاند، آدامز اعلام می کند: «در فقدان دانش عمومی در میان مردم، #آزادی دوام پیدا نخواهد کرد،» به خصوص دانش از «شخصیت و رفتار حاکمانشان». آدامز همچنین از نقش مطبوعات در گسترش دانش تحسین به عمل می آورد، امری که موجب ارتقاء #آزادی_بیان و افشای #فساد سیاسی می گردد.
لینک دانلود:
https://goo.gl/qfpFhw
@Tavaana_TavaanaTech
شباهت ۹۸ درصدی ژنوم انسان و گوریل
یک #گوریل به دانشمندان کمک کرده است به درک جدیدی در مورد شباهتهای #ژنتیک میان انسانها و این گونه از میمونهای درخطر انقراض برسند.
به گزارش رویترز دانشمندان نسخه به روز شدهٔ ژنوم «دیانای» گوریلی ۱۱ ساله به نام «سوزی»رونمایی کردند. سوزی در باغ وحش کلمبوس اوهایو آمریکا زندگی میکند.
اطلاعات به دست آمده شکافهای موجود در نخستین نقشه ژنتیکی منتشر شده در سال ۲۰۱۲ را پر میکند.
پژوهش جدید نشان میدهد که گوریلها و انسانها کمی بیش از آنکه پیشتر تصور میشد به هم شبیه هستند و ژنومهای آنها تنها ۱.۶ درصد تفاوت دارند. فقط شمپانزهها و نوع دیگری از میمونها بنام بنوبوها از این نظر به انسانها نزدیکتر هستند.
ژنوم جدید نشان میدهد که برخی تفاوتهای ژنتیکی میان انسان و گوریل از این قرارند: سیستمهای ایمنی و باروری؛ ادراک حسی، تولید کراتین که پروتئینی ضروری برای موها ناخن و پوست است و تنظیم انسولین که هورمونی برای کنترل سطح قند خون است.
کریستفر هیل محقق ژنتیک در دانشگاه واشینگتن و یکی از نویسندگان اصلی این تحقیق میگوید «تفاوتهای میان گونهها میتواند پژوهشگران را در تعیین نواحی ژنوم انسان که مرتبط با #شناخت بالاتر و همچنین بیماریهای پیچیده زبانی، رفتاری و عصبی است یاری کند.»
در همین زمینه، اوان آیشلر یکی از پژوهشگران ارشد این پروژه به پایگاه خبری «نیوز اوری دی» میگوید «انگیزه من در بررسی ژنوم #انسان و #میمون این است که عوامل تفاوت رفتاری بین این دو گونه را بفهمم. من علاقه دارم ژنومهای تمام گونههای بزرگ میمونها را دوباره بررسی کنم تا به دیدگاه جامعی ازتنوع ژنتیکی که انسانها را از میمونها متمایز میکند دست یابم».
بنا به عقیدهٔ این محقق، فناوری توالی و بیولوژی محاسباتی به درجهای از پیشرفت رسیده است که ژنوم پستانداران را میتوان با دقت بالا در آزمایشگاهها تولید کرد. این قابلیت میتواند انقلابی در دانش مربوط به تکامل #ژنوم و بیولوژی گونه به وجود آورد.
آزمایشگاه دانشگاه واشینگتن که این تحقیق را هدایت کرده در حال کار برای ایجاد یک مرجع کامل تفاوتهای ژنتیک بین انسانها و میمونهای بزرگ، شامل گوریلها، اورانگوتانها، شمپانزهها و بنوبوها است. بر مبنای بررسیهای اخیر، مسیر #تکامل انسانها و گوریلها حدود ۱۲ میلیون سال تا ۸.۵ میلیون سال پیش از هم جدا شد.
جمعیت گوریلها به وسیلهٔ فعالیتهای انسانی مثل تخریب زیستگاهها و شکار حیوانات در معرض تهدید است.
Radio Farda http://bit.ly/1MwyXrV
@Tavaana_TavaanaTech
یک #گوریل به دانشمندان کمک کرده است به درک جدیدی در مورد شباهتهای #ژنتیک میان انسانها و این گونه از میمونهای درخطر انقراض برسند.
به گزارش رویترز دانشمندان نسخه به روز شدهٔ ژنوم «دیانای» گوریلی ۱۱ ساله به نام «سوزی»رونمایی کردند. سوزی در باغ وحش کلمبوس اوهایو آمریکا زندگی میکند.
اطلاعات به دست آمده شکافهای موجود در نخستین نقشه ژنتیکی منتشر شده در سال ۲۰۱۲ را پر میکند.
پژوهش جدید نشان میدهد که گوریلها و انسانها کمی بیش از آنکه پیشتر تصور میشد به هم شبیه هستند و ژنومهای آنها تنها ۱.۶ درصد تفاوت دارند. فقط شمپانزهها و نوع دیگری از میمونها بنام بنوبوها از این نظر به انسانها نزدیکتر هستند.
ژنوم جدید نشان میدهد که برخی تفاوتهای ژنتیکی میان انسان و گوریل از این قرارند: سیستمهای ایمنی و باروری؛ ادراک حسی، تولید کراتین که پروتئینی ضروری برای موها ناخن و پوست است و تنظیم انسولین که هورمونی برای کنترل سطح قند خون است.
کریستفر هیل محقق ژنتیک در دانشگاه واشینگتن و یکی از نویسندگان اصلی این تحقیق میگوید «تفاوتهای میان گونهها میتواند پژوهشگران را در تعیین نواحی ژنوم انسان که مرتبط با #شناخت بالاتر و همچنین بیماریهای پیچیده زبانی، رفتاری و عصبی است یاری کند.»
در همین زمینه، اوان آیشلر یکی از پژوهشگران ارشد این پروژه به پایگاه خبری «نیوز اوری دی» میگوید «انگیزه من در بررسی ژنوم #انسان و #میمون این است که عوامل تفاوت رفتاری بین این دو گونه را بفهمم. من علاقه دارم ژنومهای تمام گونههای بزرگ میمونها را دوباره بررسی کنم تا به دیدگاه جامعی ازتنوع ژنتیکی که انسانها را از میمونها متمایز میکند دست یابم».
بنا به عقیدهٔ این محقق، فناوری توالی و بیولوژی محاسباتی به درجهای از پیشرفت رسیده است که ژنوم پستانداران را میتوان با دقت بالا در آزمایشگاهها تولید کرد. این قابلیت میتواند انقلابی در دانش مربوط به تکامل #ژنوم و بیولوژی گونه به وجود آورد.
آزمایشگاه دانشگاه واشینگتن که این تحقیق را هدایت کرده در حال کار برای ایجاد یک مرجع کامل تفاوتهای ژنتیک بین انسانها و میمونهای بزرگ، شامل گوریلها، اورانگوتانها، شمپانزهها و بنوبوها است. بر مبنای بررسیهای اخیر، مسیر #تکامل انسانها و گوریلها حدود ۱۲ میلیون سال تا ۸.۵ میلیون سال پیش از هم جدا شد.
جمعیت گوریلها به وسیلهٔ فعالیتهای انسانی مثل تخریب زیستگاهها و شکار حیوانات در معرض تهدید است.
Radio Farda http://bit.ly/1MwyXrV
@Tavaana_TavaanaTech
رادیو فردا
شباهت ۹۸ درصدی ژنوم انسان و گوریل
یک گوریل به دانشمندان کمک کرده است به درک جدیدی در مورد شباهتهای ژنتیک میان انسانها و این گونه از میمونهای درخطر انقراض برسند.
Forwarded from آموزشکده توانا
آزادی و شناخت
جان آدامز
«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم... بگذار دریچههای شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»
(به نظر شما چه نسبتی میان آزادی و شناخت وجود دارد؟)
هرکجا حساسیتی نسبت به این مسئله [شناخت] شکل گرفته و شناخت عمومی
مستولی شده است، به همان نسبت خودکامگی حکومت و هر نوع سرکوب نیز رو به کاهش گذاشته است. انسان بدون تردید برخوردار از روحی والا است. اصلی که در ذات انسانی است - تمایلی که با شناخت تشویق میشود و مبتنی بر غیردوستی است؛ منظورم عشق به قدرتی است که اغلب موجب بردگی نیز شده است - هر زمان که آزاد بوده است، موجب آزادی نیز شده است.
در نبود یک شناخت عمومی در میان مردم نمیتوان از آزادی پاسداری کرد،
مردمی که در قالب خاستگاه طبیعیشان برخوردار از حق شناخت هستند، از آنجا که خالق بزرگ ایشان، از آن رو که هیچ کاری را بیهوده انجام نمیدهد، به ایشان قوه ادراک و میل به شناخت اعطاء فرموده است؛ اضافه بر این، مردم از حق فسخناشدنی، مسلم، و سلبناشدنی شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خویش برخوردارند، حقی که بیش از هر حق و حقوق دیگری ترس و غبطه حاکمان را به همراه دارد. حاکمان چیزی بیش از وکیل، نماینده، امانتدار یا خادم مردم نیستند. و اگر به شکل دسیسهآمیزی به این اعتماد و امانت و منفعت خیانت شود، مردم حق دارند اتوریتهای را که خودشان به نمایندگان و به خادمین و امانتداران خویش اعطاء نمودهاند از ایشان بازپس گرفته و خادمین و امانتداران و نمایندگان لایقتری را به جای آنها منصوب دارند. بدین ترتیب است که حراست از ابزار و از وسایل #شناخت در میان فرودستترین مردم، از اهمیت عمومی بیشتری در کشور از هر آنچه ثروت و مالکیت توانمندان و والادستان به شمار میرود، برخوردار است. چنین امری حتی برای والادستان و ثروتمندان و نوادگان آنها نیز، از اهمیت و پیامدهای مهمی برخوردار است.
تنها پرسش این است که آیا چنین امری میبایست با تکیه بر مقرری عمومی صورت پذیرد یا خیر؟
جان آدامز (١٧٥٣– ١٨٢٦) دومین رئیس جمهور ایالات متحده و یکی از شخصیت های برجسته انقلاب آمریکا بود. این منتخب گلچینی است از «رساله ای بر قانون شرع و قانون فئودال» که آدامز آن را در سال ١٧٦٥ بدون امضا در بوستون گازت در مخالفت با قانون تمبر در مستعمره های آمریکایی به چاپ رساند. در این «رساله» آدامز نقش تاریخی قوانین شرعی و فئودال را به عنوان خاکریزهای ظلم و ستم روحانی و #سکولار مورد ارزیابی قرار داد. این منتخب بر اهمیت تحصیلات عمومی به عنوان ضامن آزادی تمرکز می کند. با شرح سطح چشمگیر تحصیلات در نیو انگلاند، آدامز اعلام می کند: «در فقدان دانش عمومی در میان مردم، #آزادی دوام پیدا نخواهد کرد،» به خصوص دانش از «شخصیت و رفتار حاکمانشان». آدامز همچنین از نقش مطبوعات در گسترش دانش تحسین به عمل می آورد، امری که موجب ارتقاء #آزادی_بیان و افشای #فساد سیاسی می گردد.
لینک دانلود:
https://goo.gl/qfpFhw
@Tavaana_TavaanaTech
جان آدامز
«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم... بگذار دریچههای شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»
(به نظر شما چه نسبتی میان آزادی و شناخت وجود دارد؟)
هرکجا حساسیتی نسبت به این مسئله [شناخت] شکل گرفته و شناخت عمومی
مستولی شده است، به همان نسبت خودکامگی حکومت و هر نوع سرکوب نیز رو به کاهش گذاشته است. انسان بدون تردید برخوردار از روحی والا است. اصلی که در ذات انسانی است - تمایلی که با شناخت تشویق میشود و مبتنی بر غیردوستی است؛ منظورم عشق به قدرتی است که اغلب موجب بردگی نیز شده است - هر زمان که آزاد بوده است، موجب آزادی نیز شده است.
در نبود یک شناخت عمومی در میان مردم نمیتوان از آزادی پاسداری کرد،
مردمی که در قالب خاستگاه طبیعیشان برخوردار از حق شناخت هستند، از آنجا که خالق بزرگ ایشان، از آن رو که هیچ کاری را بیهوده انجام نمیدهد، به ایشان قوه ادراک و میل به شناخت اعطاء فرموده است؛ اضافه بر این، مردم از حق فسخناشدنی، مسلم، و سلبناشدنی شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خویش برخوردارند، حقی که بیش از هر حق و حقوق دیگری ترس و غبطه حاکمان را به همراه دارد. حاکمان چیزی بیش از وکیل، نماینده، امانتدار یا خادم مردم نیستند. و اگر به شکل دسیسهآمیزی به این اعتماد و امانت و منفعت خیانت شود، مردم حق دارند اتوریتهای را که خودشان به نمایندگان و به خادمین و امانتداران خویش اعطاء نمودهاند از ایشان بازپس گرفته و خادمین و امانتداران و نمایندگان لایقتری را به جای آنها منصوب دارند. بدین ترتیب است که حراست از ابزار و از وسایل #شناخت در میان فرودستترین مردم، از اهمیت عمومی بیشتری در کشور از هر آنچه ثروت و مالکیت توانمندان و والادستان به شمار میرود، برخوردار است. چنین امری حتی برای والادستان و ثروتمندان و نوادگان آنها نیز، از اهمیت و پیامدهای مهمی برخوردار است.
تنها پرسش این است که آیا چنین امری میبایست با تکیه بر مقرری عمومی صورت پذیرد یا خیر؟
جان آدامز (١٧٥٣– ١٨٢٦) دومین رئیس جمهور ایالات متحده و یکی از شخصیت های برجسته انقلاب آمریکا بود. این منتخب گلچینی است از «رساله ای بر قانون شرع و قانون فئودال» که آدامز آن را در سال ١٧٦٥ بدون امضا در بوستون گازت در مخالفت با قانون تمبر در مستعمره های آمریکایی به چاپ رساند. در این «رساله» آدامز نقش تاریخی قوانین شرعی و فئودال را به عنوان خاکریزهای ظلم و ستم روحانی و #سکولار مورد ارزیابی قرار داد. این منتخب بر اهمیت تحصیلات عمومی به عنوان ضامن آزادی تمرکز می کند. با شرح سطح چشمگیر تحصیلات در نیو انگلاند، آدامز اعلام می کند: «در فقدان دانش عمومی در میان مردم، #آزادی دوام پیدا نخواهد کرد،» به خصوص دانش از «شخصیت و رفتار حاکمانشان». آدامز همچنین از نقش مطبوعات در گسترش دانش تحسین به عمل می آورد، امری که موجب ارتقاء #آزادی_بیان و افشای #فساد سیاسی می گردد.
لینک دانلود:
https://goo.gl/qfpFhw
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
آزادی و شناخت
جان آدامز
«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم... بگذار دریچههای شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»
(به نظر شما چه نسبتی میان آزادی و شناخت وجود دارد؟)
هرکجا حساسیتی نسبت به این مسئله [شناخت] شکل گرفته و شناخت عمومی
مستولی شده است، به همان نسبت خودکامگی حکومت و هر نوع سرکوب نیز رو به کاهش گذاشته است. انسان بدون تردید برخوردار از روحی والا است. اصلی که در ذات انسانی است - تمایلی که با شناخت تشویق میشود و مبتنی بر غیردوستی است؛ منظورم عشق به قدرتی است که اغلب موجب بردگی نیز شده است - هر زمان که آزاد بوده است، موجب آزادی نیز شده است.
در نبود یک شناخت عمومی در میان مردم نمیتوان از آزادی پاسداری کرد،
مردمی که در قالب خاستگاه طبیعیشان برخوردار از حق شناخت هستند، از آنجا که خالق بزرگ ایشان، از آن رو که هیچ کاری را بیهوده انجام نمیدهد، به ایشان قوه ادراک و میل به شناخت اعطاء فرموده است؛ اضافه بر این، مردم از حق فسخناشدنی، مسلم، و سلبناشدنی شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خویش برخوردارند، حقی که بیش از هر حق و حقوق دیگری ترس و غبطه حاکمان را به همراه دارد. حاکمان چیزی بیش از وکیل، نماینده، امانتدار یا خادم مردم نیستند. و اگر به شکل دسیسهآمیزی به این اعتماد و امانت و منفعت خیانت شود، مردم حق دارند اتوریتهای را که خودشان به نمایندگان و به خادمین و امانتداران خویش اعطاء نمودهاند از ایشان بازپس گرفته و خادمین و امانتداران و نمایندگان لایقتری را به جای آنها منصوب دارند. بدین ترتیب است که حراست از ابزار و از وسایل #شناخت در میان فرودستترین مردم، از اهمیت عمومی بیشتری در کشور از هر آنچه ثروت و مالکیت توانمندان و والادستان به شمار میرود، برخوردار است. چنین امری حتی برای والادستان و ثروتمندان و نوادگان آنها نیز، از اهمیت و پیامدهای مهمی برخوردار است.
تنها پرسش این است که آیا چنین امری میبایست با تکیه بر مقرری عمومی صورت پذیرد یا خیر؟
جان آدامز (١٧٥٣– ١٨٢٦) دومین رئیس جمهور ایالات متحده و یکی از شخصیت های برجسته انقلاب آمریکا بود. این منتخب گلچینی است از «رساله ای بر قانون شرع و قانون فئودال» که آدامز آن را در سال ١٧٦٥ بدون امضا در بوستون گازت در مخالفت با قانون تمبر در مستعمره های آمریکایی به چاپ رساند. در این «رساله» آدامز نقش تاریخی قوانین شرعی و فئودال را به عنوان خاکریزهای ظلم و ستم روحانی و #سکولار مورد ارزیابی قرار داد. این منتخب بر اهمیت تحصیلات عمومی به عنوان ضامن آزادی تمرکز می کند. با شرح سطح چشمگیر تحصیلات در نیو انگلاند، آدامز اعلام می کند: «در فقدان دانش عمومی در میان مردم، #آزادی دوام پیدا نخواهد کرد،» به خصوص دانش از «شخصیت و رفتار حاکمانشان». آدامز همچنین از نقش مطبوعات در گسترش دانش تحسین به عمل می آورد، امری که موجب ارتقاء #آزادی_بیان و افشای #فساد سیاسی می گردد.
لینک دانلود:
https://goo.gl/qfpFhw
@Tavaana_TavaanaTech
جان آدامز
«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم... بگذار دریچههای شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»
(به نظر شما چه نسبتی میان آزادی و شناخت وجود دارد؟)
هرکجا حساسیتی نسبت به این مسئله [شناخت] شکل گرفته و شناخت عمومی
مستولی شده است، به همان نسبت خودکامگی حکومت و هر نوع سرکوب نیز رو به کاهش گذاشته است. انسان بدون تردید برخوردار از روحی والا است. اصلی که در ذات انسانی است - تمایلی که با شناخت تشویق میشود و مبتنی بر غیردوستی است؛ منظورم عشق به قدرتی است که اغلب موجب بردگی نیز شده است - هر زمان که آزاد بوده است، موجب آزادی نیز شده است.
در نبود یک شناخت عمومی در میان مردم نمیتوان از آزادی پاسداری کرد،
مردمی که در قالب خاستگاه طبیعیشان برخوردار از حق شناخت هستند، از آنجا که خالق بزرگ ایشان، از آن رو که هیچ کاری را بیهوده انجام نمیدهد، به ایشان قوه ادراک و میل به شناخت اعطاء فرموده است؛ اضافه بر این، مردم از حق فسخناشدنی، مسلم، و سلبناشدنی شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خویش برخوردارند، حقی که بیش از هر حق و حقوق دیگری ترس و غبطه حاکمان را به همراه دارد. حاکمان چیزی بیش از وکیل، نماینده، امانتدار یا خادم مردم نیستند. و اگر به شکل دسیسهآمیزی به این اعتماد و امانت و منفعت خیانت شود، مردم حق دارند اتوریتهای را که خودشان به نمایندگان و به خادمین و امانتداران خویش اعطاء نمودهاند از ایشان بازپس گرفته و خادمین و امانتداران و نمایندگان لایقتری را به جای آنها منصوب دارند. بدین ترتیب است که حراست از ابزار و از وسایل #شناخت در میان فرودستترین مردم، از اهمیت عمومی بیشتری در کشور از هر آنچه ثروت و مالکیت توانمندان و والادستان به شمار میرود، برخوردار است. چنین امری حتی برای والادستان و ثروتمندان و نوادگان آنها نیز، از اهمیت و پیامدهای مهمی برخوردار است.
تنها پرسش این است که آیا چنین امری میبایست با تکیه بر مقرری عمومی صورت پذیرد یا خیر؟
جان آدامز (١٧٥٣– ١٨٢٦) دومین رئیس جمهور ایالات متحده و یکی از شخصیت های برجسته انقلاب آمریکا بود. این منتخب گلچینی است از «رساله ای بر قانون شرع و قانون فئودال» که آدامز آن را در سال ١٧٦٥ بدون امضا در بوستون گازت در مخالفت با قانون تمبر در مستعمره های آمریکایی به چاپ رساند. در این «رساله» آدامز نقش تاریخی قوانین شرعی و فئودال را به عنوان خاکریزهای ظلم و ستم روحانی و #سکولار مورد ارزیابی قرار داد. این منتخب بر اهمیت تحصیلات عمومی به عنوان ضامن آزادی تمرکز می کند. با شرح سطح چشمگیر تحصیلات در نیو انگلاند، آدامز اعلام می کند: «در فقدان دانش عمومی در میان مردم، #آزادی دوام پیدا نخواهد کرد،» به خصوص دانش از «شخصیت و رفتار حاکمانشان». آدامز همچنین از نقش مطبوعات در گسترش دانش تحسین به عمل می آورد، امری که موجب ارتقاء #آزادی_بیان و افشای #فساد سیاسی می گردد.
لینک دانلود:
https://goo.gl/qfpFhw
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
آزادی و شناخت
جان آدامز
«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم... بگذار دریچههای شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»
(به نظر شما چه نسبتی میان آزادی و شناخت وجود دارد؟)
هرکجا حساسیتی نسبت به این مسئله [شناخت] شکل گرفته و شناخت عمومی
مستولی شده است، به همان نسبت خودکامگی حکومت و هر نوع سرکوب نیز رو به کاهش گذاشته است. انسان بدون تردید برخوردار از روحی والا است. اصلی که در ذات انسانی است - تمایلی که با شناخت تشویق میشود و مبتنی بر غیردوستی است؛ منظورم عشق به قدرتی است که اغلب موجب بردگی نیز شده است - هر زمان که آزاد بوده است، موجب آزادی نیز شده است.
در نبود یک شناخت عمومی در میان مردم نمیتوان از آزادی پاسداری کرد،
مردمی که در قالب خاستگاه طبیعیشان برخوردار از حق شناخت هستند، از آنجا که خالق بزرگ ایشان، از آن رو که هیچ کاری را بیهوده انجام نمیدهد، به ایشان قوه ادراک و میل به شناخت اعطاء فرموده است؛ اضافه بر این، مردم از حق فسخناشدنی، مسلم، و سلبناشدنی شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خویش برخوردارند، حقی که بیش از هر حق و حقوق دیگری ترس و غبطه حاکمان را به همراه دارد. حاکمان چیزی بیش از وکیل، نماینده، امانتدار یا خادم مردم نیستند. و اگر به شکل دسیسهآمیزی به این اعتماد و امانت و منفعت خیانت شود، مردم حق دارند اتوریتهای را که خودشان به نمایندگان و به خادمین و امانتداران خویش اعطاء نمودهاند از ایشان بازپس گرفته و خادمین و امانتداران و نمایندگان لایقتری را به جای آنها منصوب دارند. بدین ترتیب است که حراست از ابزار و از وسایل #شناخت در میان فرودستترین مردم، از اهمیت عمومی بیشتری در کشور از هر آنچه ثروت و مالکیت توانمندان و والادستان به شمار میرود، برخوردار است. چنین امری حتی برای والادستان و ثروتمندان و نوادگان آنها نیز، از اهمیت و پیامدهای مهمی برخوردار است.
تنها پرسش این است که آیا چنین امری میبایست با تکیه بر مقرری عمومی صورت پذیرد یا خیر؟
جان آدامز (١٧٥٣– ١٨٢٦) دومین رئیس جمهور ایالات متحده و یکی از شخصیت های برجسته انقلاب آمریکا بود. این منتخب گلچینی است از «رساله ای بر قانون شرع و قانون فئودال» که آدامز آن را در سال ١٧٦٥ بدون امضا در بوستون گازت در مخالفت با قانون تمبر در مستعمره های آمریکایی به چاپ رساند. در این «رساله» آدامز نقش تاریخی قوانین شرعی و فئودال را به عنوان خاکریزهای ظلم و ستم روحانی و #سکولار مورد ارزیابی قرار داد. این منتخب بر اهمیت تحصیلات عمومی به عنوان ضامن آزادی تمرکز می کند. با شرح سطح چشمگیر تحصیلات در نیو انگلاند، آدامز اعلام می کند: «در فقدان دانش عمومی در میان مردم، #آزادی دوام پیدا نخواهد کرد،» به خصوص دانش از «شخصیت و رفتار حاکمانشان». آدامز همچنین از نقش مطبوعات در گسترش دانش تحسین به عمل می آورد، امری که موجب ارتقاء #آزادی_بیان و افشای #فساد سیاسی می گردد.
لینک دانلود:
https://goo.gl/qfpFhw
@Tavaana_TavaanaTech
جان آدامز
«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم... بگذار دریچههای شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»
(به نظر شما چه نسبتی میان آزادی و شناخت وجود دارد؟)
هرکجا حساسیتی نسبت به این مسئله [شناخت] شکل گرفته و شناخت عمومی
مستولی شده است، به همان نسبت خودکامگی حکومت و هر نوع سرکوب نیز رو به کاهش گذاشته است. انسان بدون تردید برخوردار از روحی والا است. اصلی که در ذات انسانی است - تمایلی که با شناخت تشویق میشود و مبتنی بر غیردوستی است؛ منظورم عشق به قدرتی است که اغلب موجب بردگی نیز شده است - هر زمان که آزاد بوده است، موجب آزادی نیز شده است.
در نبود یک شناخت عمومی در میان مردم نمیتوان از آزادی پاسداری کرد،
مردمی که در قالب خاستگاه طبیعیشان برخوردار از حق شناخت هستند، از آنجا که خالق بزرگ ایشان، از آن رو که هیچ کاری را بیهوده انجام نمیدهد، به ایشان قوه ادراک و میل به شناخت اعطاء فرموده است؛ اضافه بر این، مردم از حق فسخناشدنی، مسلم، و سلبناشدنی شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خویش برخوردارند، حقی که بیش از هر حق و حقوق دیگری ترس و غبطه حاکمان را به همراه دارد. حاکمان چیزی بیش از وکیل، نماینده، امانتدار یا خادم مردم نیستند. و اگر به شکل دسیسهآمیزی به این اعتماد و امانت و منفعت خیانت شود، مردم حق دارند اتوریتهای را که خودشان به نمایندگان و به خادمین و امانتداران خویش اعطاء نمودهاند از ایشان بازپس گرفته و خادمین و امانتداران و نمایندگان لایقتری را به جای آنها منصوب دارند. بدین ترتیب است که حراست از ابزار و از وسایل #شناخت در میان فرودستترین مردم، از اهمیت عمومی بیشتری در کشور از هر آنچه ثروت و مالکیت توانمندان و والادستان به شمار میرود، برخوردار است. چنین امری حتی برای والادستان و ثروتمندان و نوادگان آنها نیز، از اهمیت و پیامدهای مهمی برخوردار است.
تنها پرسش این است که آیا چنین امری میبایست با تکیه بر مقرری عمومی صورت پذیرد یا خیر؟
جان آدامز (١٧٥٣– ١٨٢٦) دومین رئیس جمهور ایالات متحده و یکی از شخصیت های برجسته انقلاب آمریکا بود. این منتخب گلچینی است از «رساله ای بر قانون شرع و قانون فئودال» که آدامز آن را در سال ١٧٦٥ بدون امضا در بوستون گازت در مخالفت با قانون تمبر در مستعمره های آمریکایی به چاپ رساند. در این «رساله» آدامز نقش تاریخی قوانین شرعی و فئودال را به عنوان خاکریزهای ظلم و ستم روحانی و #سکولار مورد ارزیابی قرار داد. این منتخب بر اهمیت تحصیلات عمومی به عنوان ضامن آزادی تمرکز می کند. با شرح سطح چشمگیر تحصیلات در نیو انگلاند، آدامز اعلام می کند: «در فقدان دانش عمومی در میان مردم، #آزادی دوام پیدا نخواهد کرد،» به خصوص دانش از «شخصیت و رفتار حاکمانشان». آدامز همچنین از نقش مطبوعات در گسترش دانش تحسین به عمل می آورد، امری که موجب ارتقاء #آزادی_بیان و افشای #فساد سیاسی می گردد.
لینک دانلود:
https://goo.gl/qfpFhw
@Tavaana_TavaanaTech