دستدرازی
طرح مانا نیستانی
goo.gl/fBrb4w
آموزشکده توانا به زودی دورهی حمایتگری از دختران آسیبپذیر را برگزار میکند.
از هماکنون ثبتنام کنید.
کلاس در کانال تلگرام این دوره به این نشانی برگزار میشود:
https://t.me/Vulnerablegirls
برای ثبتنام:
نشانی گوگلفرم:
http://bit.ly/2tiINJy
نشانی وبسایت:
http://bit.ly/1EmIDO2
@Tavaana_TavaanaTech
شرکت برای عموم آزاد است
طرح مانا نیستانی
goo.gl/fBrb4w
آموزشکده توانا به زودی دورهی حمایتگری از دختران آسیبپذیر را برگزار میکند.
از هماکنون ثبتنام کنید.
کلاس در کانال تلگرام این دوره به این نشانی برگزار میشود:
https://t.me/Vulnerablegirls
برای ثبتنام:
نشانی گوگلفرم:
http://bit.ly/2tiINJy
نشانی وبسایت:
http://bit.ly/1EmIDO2
@Tavaana_TavaanaTech
شرکت برای عموم آزاد است
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. دستدرازی طرح مانا نیستانی . آموزشکده توانا به زودی دورهی حمایتگری از دختران آسیبپذیر را برگزار میکند. از هماکنون ثبتنام کنید. کلاس در کانال تلگرام این دوره به این نشانی برگزار میشود: https://t.me/Vulnerablegirls برای ثبتنام: نشانی گوگلفرم: htt…
«بعد از ۶ ماه وقتشه نگرانی رو بذارم کنار و از تعرضی بگم که تو مرکز رشد دانشگاه علامه اتفاق افتاد.
فردی که رییس یکی از شتابدهنده های مستقر در مرکز رشد بود، در نگاه اول شدیدا فردی محترم و قابل احترام به نظر میومد
چقدر از این که یکی اینقدر مولانا بلده ذوق زده شده بودم و چقدر فکر میکردم میتونم ازش یاد بگیرم
اما این اقا به مرور رنگ عوض کرد!
میگفت با آقای ... (همکارم) دیگه نیا تو اتاقم تنها بیای بهتر جلسات برگزار میشه!
این نقطه شروعش بود...
پیش رفت با شوخیای زننده جنسی! حتی میگفت راحت باش تو اتاق من مانتو روسریتو درار!
بازم پیش رفت...
شوخی دستی و دست زدن بهم و...
این مسئله برای خانمهای دیگه الوکانتنت هم اتفاق افتاد و البته منشی ایشون که فقط یک هفته یعد استخدام دووم آورد و از اونجا فرار کرد...
خلاصه صبرم سر اومد و رفتم مستقیم به آقای نقیزاده رییس مرکز رشد صحبت کردم
ایشون هم پیگیری کرد و به رییس اون شتابدهنده گفت و...
خلاصه نتیجه نداد...
نمیدونم شاید خلا قانونیه! شاید حرفشون برش نداشت! شاید کسی نخواست بشنوه
چیزی که از ایشون دیدم این بود که موقعی که حرفای منو میشنید براشفته شد اما این که بعدا هم همون اندازه ناراحت بود یا نه رو نمیدونم و این که چقدر پیگیری کردو خدا میدونه
خلاصه دیدم جواب نداد رفتم حراست دانشگاه علامه
با آقای رحیمی رییس حراست صحبت کردم. مکتوب برای ایشون هم نوشتم و بعد دیگه از ماجرا دور شدم.
خلاصه الوکانتنت جای دیگه با شرایط بهتری مستقر شد و شش ماه گذشت.
اما توی این ۶ ماه کسی نپرسید خرت به چند من؟!
کسی نگفت خانم شما اتفاقی افتاده بود برات؟
تو دانشگاه علامه به مشکل خورده بودی؟
نه زنگی نه خبری نه جلسهای نه پیامی
هیچ...
الان بعد ۶ ماه مینویسم.
مینویسم و میگم اگر پیگیری کردید و پیگیریاتون نتیجه نداده که وای به حال این مملکت! چون حراست دانشگاهش در حد لاک ناخن دانشجو توان داره و حرفش شنیده میشه
اگر پیگیری نکردید که باز هم وای به حال این مملکت که حراست دانشگاهش فقط با لاک ناخن کار داره...
بی قضاوت نوشتم
نمیدونم اون پشت چه خبر شد
فقط اینو میدونم که بعد اعتراضمون مجبورمون کردن مرکز نوآوری رو ترک کنیم و اون اقا بعد ۶ ماه هنوز سر جاش نشسته!
نوشتم چون یاد گرفتم اینجا تا داد نزنی کسی نمیشنوه.
حالا هم منتطر حراست محترم دانشگاه علامه هستم
منتطرم بشنوم توی این ۶ ماه چه گذشت...»
از رشته توییت یک کارشناس ارشد جامعهشناسی و فعال مدنی و نویسنده و مسئول سایت الوکانتنت
آیا شما هم چنین تجربهای دارید؟
#آزار_جنسی #دست_درازی
@Tavaana_TavaanaTech
فردی که رییس یکی از شتابدهنده های مستقر در مرکز رشد بود، در نگاه اول شدیدا فردی محترم و قابل احترام به نظر میومد
چقدر از این که یکی اینقدر مولانا بلده ذوق زده شده بودم و چقدر فکر میکردم میتونم ازش یاد بگیرم
اما این اقا به مرور رنگ عوض کرد!
میگفت با آقای ... (همکارم) دیگه نیا تو اتاقم تنها بیای بهتر جلسات برگزار میشه!
این نقطه شروعش بود...
پیش رفت با شوخیای زننده جنسی! حتی میگفت راحت باش تو اتاق من مانتو روسریتو درار!
بازم پیش رفت...
شوخی دستی و دست زدن بهم و...
این مسئله برای خانمهای دیگه الوکانتنت هم اتفاق افتاد و البته منشی ایشون که فقط یک هفته یعد استخدام دووم آورد و از اونجا فرار کرد...
خلاصه صبرم سر اومد و رفتم مستقیم به آقای نقیزاده رییس مرکز رشد صحبت کردم
ایشون هم پیگیری کرد و به رییس اون شتابدهنده گفت و...
خلاصه نتیجه نداد...
نمیدونم شاید خلا قانونیه! شاید حرفشون برش نداشت! شاید کسی نخواست بشنوه
چیزی که از ایشون دیدم این بود که موقعی که حرفای منو میشنید براشفته شد اما این که بعدا هم همون اندازه ناراحت بود یا نه رو نمیدونم و این که چقدر پیگیری کردو خدا میدونه
خلاصه دیدم جواب نداد رفتم حراست دانشگاه علامه
با آقای رحیمی رییس حراست صحبت کردم. مکتوب برای ایشون هم نوشتم و بعد دیگه از ماجرا دور شدم.
خلاصه الوکانتنت جای دیگه با شرایط بهتری مستقر شد و شش ماه گذشت.
اما توی این ۶ ماه کسی نپرسید خرت به چند من؟!
کسی نگفت خانم شما اتفاقی افتاده بود برات؟
تو دانشگاه علامه به مشکل خورده بودی؟
نه زنگی نه خبری نه جلسهای نه پیامی
هیچ...
الان بعد ۶ ماه مینویسم.
مینویسم و میگم اگر پیگیری کردید و پیگیریاتون نتیجه نداده که وای به حال این مملکت! چون حراست دانشگاهش در حد لاک ناخن دانشجو توان داره و حرفش شنیده میشه
اگر پیگیری نکردید که باز هم وای به حال این مملکت که حراست دانشگاهش فقط با لاک ناخن کار داره...
بی قضاوت نوشتم
نمیدونم اون پشت چه خبر شد
فقط اینو میدونم که بعد اعتراضمون مجبورمون کردن مرکز نوآوری رو ترک کنیم و اون اقا بعد ۶ ماه هنوز سر جاش نشسته!
نوشتم چون یاد گرفتم اینجا تا داد نزنی کسی نمیشنوه.
حالا هم منتطر حراست محترم دانشگاه علامه هستم
منتطرم بشنوم توی این ۶ ماه چه گذشت...»
از رشته توییت یک کارشناس ارشد جامعهشناسی و فعال مدنی و نویسنده و مسئول سایت الوکانتنت
آیا شما هم چنین تجربهای دارید؟
#آزار_جنسی #دست_درازی
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram