تحقیقات مختلف علمی و نیز تجربیات کشورهای توسعه یافتهای چون ژاپن نشان میدهد که زوم کردن بیش از اندازه روی نقاط منفی و تاریک رفتاریِ یک جامعه و انتشار مداوم آنها، نه تنها به اصلاح آن رفتارهای ناپسند نمیانجامد؛ بلکه، پس از مدتی حتی به ضدّ خود تبدیل میشود، یعنی با ایجاد یک روحیه ی خنثی و بیتفاوت در میان بینندگان و شنوندگان، به یک #درماندگی_آموخته_شده تبدیل میگردد که همگان حضور آن را میپذیرند و به راحتی با آن کنار آمده و تحمل میکنند، و برای راحت کردن وجدان ناآسوده ی خود به خاطر این ناهماهنگی شناختی و تضاد درونی، دست به ساخت #مکانیسمهای دفاعی خام (مانند طنزپردازی، همرنگی با جماعت، انتساب به نظام سیاسی، نظام اداری و ... ) در مورد آن رفتار ناگوار میزنند تا بتوانند به راحتی مرتکب آن شوند.
پس راه اصلاح یک رفتار زشت یا غیراخلاقی چیست؟ چرا در جامعه ی ما همه از بی اخلاقی مینالیم و در عین حال هر روز دریغ از دیروز میشود و هر کدام از ما به موقع خودش تبدیل به یک کنشگر غیراخلاقی میشویم؟
بهنظر میرسد که یکی از بهترین راهها در کنار لزوم آموزشهای تدریجی، حرفهای و هنرمندانه از سنین پایه و نیز در رسانههای عمومی، پررنگ کردن مداوم نقاط مثبتی است که در آن جامعه روی میدهد؛ بهویژه نقاط مثبتی که در رخدادهای تلخ اتفاق میافتند. البته، پررنگ کردنِ مداومِ کنشهای مثبت نباید به شکل کلیگوییهای مبهم و کلیشههای مضحکی چون «هنر نزد ایرانیان است و بس»، «ایرانیان خون گرم و مهمان نوازند» و ... باشد؛ بلکه، باید دقیقاً و به طور خاص و عینی نشان داد که فلان فرد یا فلان قوم یا گروه و شهر، فلان کنش یا عادت خوب رفتاری را دارد؛ مثلاً شیوه ی مهمان نوازیشان دقیقا عبارت است از انجام رفتارهای الف و ب و ج و د.
به گمانم برای درمان معضلات تازهای چون تماشاچی بودن در حوادث (که یکی از مصادیق امروزین آن سلفی گرفتن است) و پر کردن شبکههای اجتماعی از این نقاط منفی و نثار سیل برچسبهای منفی و گاه توهینآمیز به این افراد (و به عبارتی، به خودمان؛ زیرا انواع فراوان این بیاخلاقیها گریبانگر همه ی ما شده است و کسی نمیتواند خود را با پوشش نقابهای مثبت مستثنی کند)، باید بهطور گسترده، پررنگ و پرحجم به انتشار نقاط مثبتی بپردازیم که در این حوادث در کنار نقاط منفی در حال رخ دادن هستند؛ یعنی افرادی که در میان همین تماشاچیان کارهای مثبت کوچک و بزرگ و حتی جانفشانی میکنند؛ آنهم با ذکر مشخص کاری که انجام میشود؛ با تمام جزئیات.
ده ها سال از تحقیقات روانشناسان رفتارینگر میگذرد که نشان داده اند #تقویت_مثبت و ارائه ی #الگوهای مثبت، عینی و قابل مشاهده هزاران برابر تأثیری بیشتر و ماندگارتری از تنبیه، در انواع و اقسام مختلفش، دارد. بیایید عادت تاریخی مان در پذیرش و ترجیح #تنبیه_و_تحقیر را ترک کنیم و تا آنجا که ممکن است به انتشار خوبیهای عینی و مشخصی که در حال رخ دادن هستند بپردازیم؛ حتی اگر نشان دادن کودک خردسالی باشد که در پارک مشغول دانه ریختن برای یک پرنده یا گربه است.
آنقدر باید خوبیها را گفت که کنش های خوب تبدیل به یک قاعده و اصل شود، و کنش زشت و نامطلوب، خود را مانند روغن روی آب نشان دهد و معده ی سالم جامعه آن را پس بزند؛ نه اینکه با انتشار مداوم و گسترده ی بدی ها، کنشهای زشت را تبدیل به #مزاج اصلی یک جامعه کنیم؛ مزاجی که خوبیها را دیگر برنمیتابد و اگر خوبی یا نکته ی مثبتی می بیند آن را به بهانه های مختلف پس میزند، به طنزپردازی در مورد آن میپردازد یا در نیت کنشگر تردید وارد میکند.
دکتر محسن زندی؛ روان شناس.
از فیسبوک علیرضا کمالی
**** ****
حالا با این مقدمه متن زیر را هم بخوانید:
تغيير رفتار ترافيكي مردم تهران چند روز پس از حادثه پلاسكو
شبکههای اجتماعی تأثیر بسیار بالایی و انکار ناپذیری در فرهنگسازی جامعه دارند. حال که رسانه ملی کشور در انحصار قدرت است و تمام تلاش آن تولید و پخش برنامههای سفارشی است در راستای سیاستهای انحصارطلبانه حاکمان جامعه، نخبگان و همه کسانی که شوق تغییر مثبت در جامعه دارند میتوانند در این راستا بکوشند.
این ویدیو چند روز پس از آتشسوزی #پلاسکو در شهر تهران ثبت شده است. شهروندان مسئولی که حالا نیک میدانند با شنیدن آژیر، راه را برای ماشینهای اورژانس و آتشنشانی باید باز کنند. شاید این تغییر، یکی از تاثیرات مثبت شبکههای اجتماعی باشد. نظر شما چیست؟
goo.gl/c69Z3c
در همین رابطه:
نقش شبکههای اجتماعی در افشای فساد
http://bit.ly/2k7zuGK
شبکههای اجتماعی بلای جان نظامهای فاسد
http://bit.ly/1U3VbV8
شبکههای اجتماعی و بحران زباله در لبنان
http://bit.ly/2juU2Z8
نقش شبکههای اجتماعی در نجات حیوانات
http://bit.ly/2k7Ihbx
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
پس راه اصلاح یک رفتار زشت یا غیراخلاقی چیست؟ چرا در جامعه ی ما همه از بی اخلاقی مینالیم و در عین حال هر روز دریغ از دیروز میشود و هر کدام از ما به موقع خودش تبدیل به یک کنشگر غیراخلاقی میشویم؟
بهنظر میرسد که یکی از بهترین راهها در کنار لزوم آموزشهای تدریجی، حرفهای و هنرمندانه از سنین پایه و نیز در رسانههای عمومی، پررنگ کردن مداوم نقاط مثبتی است که در آن جامعه روی میدهد؛ بهویژه نقاط مثبتی که در رخدادهای تلخ اتفاق میافتند. البته، پررنگ کردنِ مداومِ کنشهای مثبت نباید به شکل کلیگوییهای مبهم و کلیشههای مضحکی چون «هنر نزد ایرانیان است و بس»، «ایرانیان خون گرم و مهمان نوازند» و ... باشد؛ بلکه، باید دقیقاً و به طور خاص و عینی نشان داد که فلان فرد یا فلان قوم یا گروه و شهر، فلان کنش یا عادت خوب رفتاری را دارد؛ مثلاً شیوه ی مهمان نوازیشان دقیقا عبارت است از انجام رفتارهای الف و ب و ج و د.
به گمانم برای درمان معضلات تازهای چون تماشاچی بودن در حوادث (که یکی از مصادیق امروزین آن سلفی گرفتن است) و پر کردن شبکههای اجتماعی از این نقاط منفی و نثار سیل برچسبهای منفی و گاه توهینآمیز به این افراد (و به عبارتی، به خودمان؛ زیرا انواع فراوان این بیاخلاقیها گریبانگر همه ی ما شده است و کسی نمیتواند خود را با پوشش نقابهای مثبت مستثنی کند)، باید بهطور گسترده، پررنگ و پرحجم به انتشار نقاط مثبتی بپردازیم که در این حوادث در کنار نقاط منفی در حال رخ دادن هستند؛ یعنی افرادی که در میان همین تماشاچیان کارهای مثبت کوچک و بزرگ و حتی جانفشانی میکنند؛ آنهم با ذکر مشخص کاری که انجام میشود؛ با تمام جزئیات.
ده ها سال از تحقیقات روانشناسان رفتارینگر میگذرد که نشان داده اند #تقویت_مثبت و ارائه ی #الگوهای مثبت، عینی و قابل مشاهده هزاران برابر تأثیری بیشتر و ماندگارتری از تنبیه، در انواع و اقسام مختلفش، دارد. بیایید عادت تاریخی مان در پذیرش و ترجیح #تنبیه_و_تحقیر را ترک کنیم و تا آنجا که ممکن است به انتشار خوبیهای عینی و مشخصی که در حال رخ دادن هستند بپردازیم؛ حتی اگر نشان دادن کودک خردسالی باشد که در پارک مشغول دانه ریختن برای یک پرنده یا گربه است.
آنقدر باید خوبیها را گفت که کنش های خوب تبدیل به یک قاعده و اصل شود، و کنش زشت و نامطلوب، خود را مانند روغن روی آب نشان دهد و معده ی سالم جامعه آن را پس بزند؛ نه اینکه با انتشار مداوم و گسترده ی بدی ها، کنشهای زشت را تبدیل به #مزاج اصلی یک جامعه کنیم؛ مزاجی که خوبیها را دیگر برنمیتابد و اگر خوبی یا نکته ی مثبتی می بیند آن را به بهانه های مختلف پس میزند، به طنزپردازی در مورد آن میپردازد یا در نیت کنشگر تردید وارد میکند.
دکتر محسن زندی؛ روان شناس.
از فیسبوک علیرضا کمالی
**** ****
حالا با این مقدمه متن زیر را هم بخوانید:
تغيير رفتار ترافيكي مردم تهران چند روز پس از حادثه پلاسكو
شبکههای اجتماعی تأثیر بسیار بالایی و انکار ناپذیری در فرهنگسازی جامعه دارند. حال که رسانه ملی کشور در انحصار قدرت است و تمام تلاش آن تولید و پخش برنامههای سفارشی است در راستای سیاستهای انحصارطلبانه حاکمان جامعه، نخبگان و همه کسانی که شوق تغییر مثبت در جامعه دارند میتوانند در این راستا بکوشند.
این ویدیو چند روز پس از آتشسوزی #پلاسکو در شهر تهران ثبت شده است. شهروندان مسئولی که حالا نیک میدانند با شنیدن آژیر، راه را برای ماشینهای اورژانس و آتشنشانی باید باز کنند. شاید این تغییر، یکی از تاثیرات مثبت شبکههای اجتماعی باشد. نظر شما چیست؟
goo.gl/c69Z3c
در همین رابطه:
نقش شبکههای اجتماعی در افشای فساد
http://bit.ly/2k7zuGK
شبکههای اجتماعی بلای جان نظامهای فاسد
http://bit.ly/1U3VbV8
شبکههای اجتماعی و بحران زباله در لبنان
http://bit.ly/2juU2Z8
نقش شبکههای اجتماعی در نجات حیوانات
http://bit.ly/2k7Ihbx
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. تحقیقات مختلف علمی و نیز تجربیات کشورهای توسعه یافتهای چون ژاپن نشان میدهد که زوم کردن بیش از اندازه روی نقاط منفی و تاریک رفتاریِ یک جامعه و انتشار مداوم آنها، نه تنها به اصلاح آن رفتارهای ناپسند نمیانجامد؛ بلکه، پس از مدتی حتی به ضدّ خود تبدیل میشود،…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر حسن باقرینیا، در این ویدیو شرح میدهد که چگونه در جریان کنشگری اجتماعی دچار درماندگی آموخته شده نشویم.
اتخاذ نگرش دوگانه «قربانی در برابر ستمگر» باعث میشود به حالتی از درماندگی آموخته شده برسیم.
اگر در جریان کنشگری اجتماعی با شکست مواجه میشویم به این معنا نیست که حاکمان ما قدرتمندانی بیبدیل هستند و ما نیز قربانی و افرادی بی دست و پا که هیچ کاری از دستمان ساخته نیست.
نظامهای استبدادی دینی معمولاً هیئتی اداره میشوند و هیچگاه نظم و انضباطی که در نظامهای استبدادی دیگر وجود دارد در این نظامهای فشل دیده نمیشود.
نمایش خشونت عریان در این نظامها به خاطر اعتماد به نفس پایین حاکمان و از دست دادن مشروعیت مردمی است.
ما قربانی نیستم؛ آغازگریم و از چالش گریزان نیستیم.
#درماندگی_آموخته_شده
#کنشگری #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اتخاذ نگرش دوگانه «قربانی در برابر ستمگر» باعث میشود به حالتی از درماندگی آموخته شده برسیم.
اگر در جریان کنشگری اجتماعی با شکست مواجه میشویم به این معنا نیست که حاکمان ما قدرتمندانی بیبدیل هستند و ما نیز قربانی و افرادی بی دست و پا که هیچ کاری از دستمان ساخته نیست.
نظامهای استبدادی دینی معمولاً هیئتی اداره میشوند و هیچگاه نظم و انضباطی که در نظامهای استبدادی دیگر وجود دارد در این نظامهای فشل دیده نمیشود.
نمایش خشونت عریان در این نظامها به خاطر اعتماد به نفس پایین حاکمان و از دست دادن مشروعیت مردمی است.
ما قربانی نیستم؛ آغازگریم و از چالش گریزان نیستیم.
#درماندگی_آموخته_شده
#کنشگری #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech