بردیمش توی انبار، مقاوت می کرد، بیهوشش کردیم و جورابش را درآوردیم و آمپول پتاس را زیر ناخن بزرگ پای راستش تزریق کردیم. اینها بخشی از اظهارات مهرداد عالیخانی قاتل مجید شریف به نقل از عبدالله شهبازی است. عالیخانی یکی از عوامل وزرات اطلاعات در دوران "قربانعلی دری نجف آبادی بود".
مجید شریف متولد بهمن 1329 نویسنده، دگر اندیش و مترجم ایرانی بود. که در ۲۸ آبان ۱۳۷۷ در تهران ناپدید شد و پس از شش روز جنازه اش در خیابان پیدا شد، وی از نویسندگان ماهنامه ایران فردا و عضو دفتر تدوین مجموعه آثار علی شریعتی بود.
شریف در سال ۱۳۶۲ از ایران خارج شد و حدود ۱۲ سال در فرانسه زندگی میکرد. او در آبانماه ۱۳۷۴ به ايران بازگشت و سه سال بعد، در آبانماه ۱۳۷۷ به قتل رسید وی در اطلاعیهای که به مناسبت بازگشتش به ایران نوشته بود، علت تصمیماش به بازگشت را چنین ذکر کرده بود: "مرگ یا زندان، باید بروم، خانۀ طبیعی من آنجاست"
اظهارات همسر مجید شریف در مورد اطلاعیه و تصمیم شریف برای بازگشت به ایران
به گمانم از یک کیوسک تلفن زنگ میزد. ساعت از یازده شب هم گذشته بود. بی مقدمه گفت میخواهد چند جمله از اطلاعیهای را که برای بازگشت به ایران آماده کرده برایم بخواند..
میشنیدم و نمیشنیدم چه میخواند. قلبم به تپش افتاده بود. تا اینکه... خواند " مرگ یا زندان، باید بروم، خانۀ طبیعی من آنجاست."
جیغ زدم، داد زدم و هوار کردم. او سکوت کرده و من در کابوسی جلوی چشمم میدیدم در برهوتی ایستاده و دارند گلوله بارانش میکنند. دست و پا میزد و در خون میغلطید.
میان صداهای بیرون کیوسک و هیاهوی ذهنم، آخر سر همۀ نیرویم را جمع کردم و پرسیدم " پویا (فرزند مجید و مهشید) چی میشه. این یه خودکشیه!". صدایش نمیلرزید، نفسهایش آرام و یکنواخت به گوشم میرسید..
قاطعیت و جدیت او را در مواردی که تصمیمی میگرفت، میشناختم. تا آنکه گفت " نه،... این خودکشی نیست، یک انتخابه."
روز حادثه
سه سال بعد از آن اطلاعیه و بازگشتش به ایران، مجید شریف در صبح روز ۲۸ آبان ۱۳۷۷ درحالی که با لباس گرمکن برای ورزش از خانه مادرش در یوسفآباد خارج شده بود، به خانه بازنگشت، جسد او در خیابان انداخته شد و نزدیکان او شش روز بعد - در بعدازظهر روز ۴ آذر ۱۳۷۷ جسد او را در پزشکی قانونی تهران شناسایی کردند. پزشکی قانونی علت مرگ را «نامعلوم» تشخیص داده بود.
عبدالله شهبازی( نویسنده و مورخ که به مدت یک دهه مدیریت موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، وابسته به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را به عهده داشت) نحوه قتل مجید شریف را اینگونه نقل میکند.
قتل مجید شریف دقیقاً به این شکل بود. قتل در روز پنج شنبه، 28 آبان 1377 انجام شد و هدایت عملیات را صادق (مهرداد عالیخانی) به دست داشت. مجید شریف با مادرش در یوسفآباد زندگی میکرد و فقط برای ورزش از خانه بیرون میرفت. او را به بهانه مشکوک بودن به مواد مخدر با ارائه حکم جعلی دادستانی سوار اتومبیل میکنند. اتومبیل یک تاکسی بوده. وی را به پارکینگی در یوسفآباد میبرند و پس از در آوردن جوراب آمپول پتاس را به زیر ناخن انگشت بزرگ پا تزریق میکنند.
مهرداد عالیخانی ( یکی از سه چهره مؤثر، و مؤثرترین فرد در اجرای قتلهای زنجیرهای، بود که در تاریخ شنبه ۱۲ دی به همراه مصطفی کاظمی، به اتهام هدایت قتلهای زنجیرهای دستگیر شد. او در دادگاه به جرم #آمریت در چهار قتل به چهار بار حبس ابد محکوم شد.) قتل شریف را این گونه توضیح داده است: "بردیم توی انباری. مقاومت. بیهوش. درازکش. آمپول. جوراب. داخل تاکسی. سمت چپ عقب. عادی. در همان مسیر. نیش ترمز کنار پیادهرو. دست روی قلبش. کفش و جورابش را هم پایش کرده بودیم. نمره تاکسی را عوض کرده بودیم. (پلاک برجسته نیست.) تدارک پلاک برجسته را دیده بودم."
در این عملیات علاوه بر عالیخانی پنج نفر دیگر شرکت داشتند که یکی راننده بود و بقیه نیروی عملیاتی که دو نفر با اتومبیل دیگر تاکسی را دنبال میکردند. جسد را با همان تاکسی به حوالی خانه شریف برده و در پیادهرو رها میکنند. پزشکی قانونی علت مرگ را ایست قلبی ( نامعلوم) تشخیص داد.
در جریان رسیدگی به پرونده #قتلهای_زنجیرهای تنها نام داریوش فروهر، پروانه اسکندری، محمد مختاری و محمد جعفر پوینده به صورت رسمی مطرح شد و قوه قضائیه جمهوری اسلامی نام #مجید_شریف، پیروز دوانی و بسیاری دیگر در شمار قربانیان قتلهای زنجیرهای قرار نداد.هرچند فاصلهی اندک زمانی میان قتلها ، نوع ربایش ، روش انجام قتلها و #اعترافات عالیخانی حکایت از انجام آنها توسط یک تیم عملیاتی داشت.
@Tavaana_TavaanaTech
مجید شریف متولد بهمن 1329 نویسنده، دگر اندیش و مترجم ایرانی بود. که در ۲۸ آبان ۱۳۷۷ در تهران ناپدید شد و پس از شش روز جنازه اش در خیابان پیدا شد، وی از نویسندگان ماهنامه ایران فردا و عضو دفتر تدوین مجموعه آثار علی شریعتی بود.
شریف در سال ۱۳۶۲ از ایران خارج شد و حدود ۱۲ سال در فرانسه زندگی میکرد. او در آبانماه ۱۳۷۴ به ايران بازگشت و سه سال بعد، در آبانماه ۱۳۷۷ به قتل رسید وی در اطلاعیهای که به مناسبت بازگشتش به ایران نوشته بود، علت تصمیماش به بازگشت را چنین ذکر کرده بود: "مرگ یا زندان، باید بروم، خانۀ طبیعی من آنجاست"
اظهارات همسر مجید شریف در مورد اطلاعیه و تصمیم شریف برای بازگشت به ایران
به گمانم از یک کیوسک تلفن زنگ میزد. ساعت از یازده شب هم گذشته بود. بی مقدمه گفت میخواهد چند جمله از اطلاعیهای را که برای بازگشت به ایران آماده کرده برایم بخواند..
میشنیدم و نمیشنیدم چه میخواند. قلبم به تپش افتاده بود. تا اینکه... خواند " مرگ یا زندان، باید بروم، خانۀ طبیعی من آنجاست."
جیغ زدم، داد زدم و هوار کردم. او سکوت کرده و من در کابوسی جلوی چشمم میدیدم در برهوتی ایستاده و دارند گلوله بارانش میکنند. دست و پا میزد و در خون میغلطید.
میان صداهای بیرون کیوسک و هیاهوی ذهنم، آخر سر همۀ نیرویم را جمع کردم و پرسیدم " پویا (فرزند مجید و مهشید) چی میشه. این یه خودکشیه!". صدایش نمیلرزید، نفسهایش آرام و یکنواخت به گوشم میرسید..
قاطعیت و جدیت او را در مواردی که تصمیمی میگرفت، میشناختم. تا آنکه گفت " نه،... این خودکشی نیست، یک انتخابه."
روز حادثه
سه سال بعد از آن اطلاعیه و بازگشتش به ایران، مجید شریف در صبح روز ۲۸ آبان ۱۳۷۷ درحالی که با لباس گرمکن برای ورزش از خانه مادرش در یوسفآباد خارج شده بود، به خانه بازنگشت، جسد او در خیابان انداخته شد و نزدیکان او شش روز بعد - در بعدازظهر روز ۴ آذر ۱۳۷۷ جسد او را در پزشکی قانونی تهران شناسایی کردند. پزشکی قانونی علت مرگ را «نامعلوم» تشخیص داده بود.
عبدالله شهبازی( نویسنده و مورخ که به مدت یک دهه مدیریت موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، وابسته به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را به عهده داشت) نحوه قتل مجید شریف را اینگونه نقل میکند.
قتل مجید شریف دقیقاً به این شکل بود. قتل در روز پنج شنبه، 28 آبان 1377 انجام شد و هدایت عملیات را صادق (مهرداد عالیخانی) به دست داشت. مجید شریف با مادرش در یوسفآباد زندگی میکرد و فقط برای ورزش از خانه بیرون میرفت. او را به بهانه مشکوک بودن به مواد مخدر با ارائه حکم جعلی دادستانی سوار اتومبیل میکنند. اتومبیل یک تاکسی بوده. وی را به پارکینگی در یوسفآباد میبرند و پس از در آوردن جوراب آمپول پتاس را به زیر ناخن انگشت بزرگ پا تزریق میکنند.
مهرداد عالیخانی ( یکی از سه چهره مؤثر، و مؤثرترین فرد در اجرای قتلهای زنجیرهای، بود که در تاریخ شنبه ۱۲ دی به همراه مصطفی کاظمی، به اتهام هدایت قتلهای زنجیرهای دستگیر شد. او در دادگاه به جرم #آمریت در چهار قتل به چهار بار حبس ابد محکوم شد.) قتل شریف را این گونه توضیح داده است: "بردیم توی انباری. مقاومت. بیهوش. درازکش. آمپول. جوراب. داخل تاکسی. سمت چپ عقب. عادی. در همان مسیر. نیش ترمز کنار پیادهرو. دست روی قلبش. کفش و جورابش را هم پایش کرده بودیم. نمره تاکسی را عوض کرده بودیم. (پلاک برجسته نیست.) تدارک پلاک برجسته را دیده بودم."
در این عملیات علاوه بر عالیخانی پنج نفر دیگر شرکت داشتند که یکی راننده بود و بقیه نیروی عملیاتی که دو نفر با اتومبیل دیگر تاکسی را دنبال میکردند. جسد را با همان تاکسی به حوالی خانه شریف برده و در پیادهرو رها میکنند. پزشکی قانونی علت مرگ را ایست قلبی ( نامعلوم) تشخیص داد.
در جریان رسیدگی به پرونده #قتلهای_زنجیرهای تنها نام داریوش فروهر، پروانه اسکندری، محمد مختاری و محمد جعفر پوینده به صورت رسمی مطرح شد و قوه قضائیه جمهوری اسلامی نام #مجید_شریف، پیروز دوانی و بسیاری دیگر در شمار قربانیان قتلهای زنجیرهای قرار نداد.هرچند فاصلهی اندک زمانی میان قتلها ، نوع ربایش ، روش انجام قتلها و #اعترافات عالیخانی حکایت از انجام آنها توسط یک تیم عملیاتی داشت.
@Tavaana_TavaanaTech
درباره #مجید_شریف:
فرازهایی از زندگی
مجید شریف در ۴ بهمن ۱۳۲۹ در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. تحصیلات متوسطۀ خود را در سال ۱۳۴۷ به پایان رساند و در رشتۀ ریاضی در سطح کشور اول شد. در همان دوره به زبان های #فرانسه و #انگلیسی نیز به خوبی تکلم می کرد. در انستیتو #گوته به فراگیری #آلمانی پرداخت و به #عربی و #روسی نیز کم و بیش تسلط یافت.
در سال ۱۳۴۷ در کنکور چندین دانشگاه کشور حائز رتبه #اول گردید و در بورسیۀ بانک مرکزی جهت اعزام به #امریکا نیز نفر اول شد.
با این حال رشتۀ #فیزیک نظری را در دانشگاه صنعتی شریف انتخاب کرد و با عالی ترین رتبۀ تحصیلی فارغ التحصیل و بعنوان بورسیه به امریکا سفر کرد.
در سال ۱۳۵۲ در دانشگاه یوسی الِ #کالیفرنیا در زمینۀ دکترای فیزیک به تحصیل پرداخت.
پیش از پیروزی انقلاب به کشور بازگشت و در دانشگاه بوعلی همدان به تدریس فیزیک پرداخت.
تا سال ۱۳۶۲ علاوه بر تدریس، در زمینه های فکری و فرهنگی فعال بود. چندین مقاله و چند کتاب از کارهای آن دورۀ اوست. او کتاب های اسلام راستین تولدی دیگر می یابد، اسلام منهای #دموکراسی و از خودبیگانگی فرهنگی را در این دوره به چاپ رساند. در همین دوره یکی از اعضای اصلی دفتر تدوین و تنظیم مجموعه آثار دکتر علی #شریعتی بود و در تدوین بیست و هشت جلد از این مجموعه آثار مشارکت و همکاری اساسی داشت.
در سال ۱۳۶۲ ایران را ترک کرد و در فرانسه در رشتۀ #جامعه_شناسی سیاسی از دانشگاه پژوهش های عالی دکترای خود را با رتبۀ ممتاز دریافت کرد.
تا سال ۱۳۷۴ که به ایران بازگشت، به فعالیت های مختلف فکری، اجتماعی و فرهنگی پرداخت.
حاصل تولیدات فکری شریف بیش از صد مقاله، تألیف سه کتاب از جمله بازاندیشی ضروری در مبارزۀ سیاسی و طرح نهادهای #دموکراتیک و هم چنین ترجمۀ کتاب #پیامبرِ خلیل جبران خلیل و کتاب ایدئولوژی ها، کشمکشها و قدرتِ پیر انسار است.
مجید شریف در فاصلۀ سال های ۷۴ تا ۷۷ که در ایران به سر می برد، چندین کتاب ترجمه کرد:
۱. روژه گارودی، تاریخ یک ارتداد، اسطوره های بنیانگذار سیاست اسرائیل، موسسه فرهنگی رسا، ۱۳۵۷
۲. اسراییل شاهاک، تاریخ یهود، مذهب یهود، چاپ پخش، ۱۳۷۶
۳. ماکس گالو، زن شورشی – زندگی و مرگ رُزا لوکزامبورگ، موسسه فرهنگی رسا، ۱۳۷۷
۴. فریدریش نیچه، ارادۀ قدرت، انتشارات جامی،۱۳۷۷
۵. فریدریش نیچه، فلسفه در عصر تراژیک یونانیان، انتشارات جامی، ۱۳۷۸
۶. مقاله ای از ژاک دریدا از کتاب مذهب، (چاپ نشده)
۷. سپیده دمان، اثر فریدریش نیچه (ترجمۀ ناتمام)
* منبع: http://www.majidsharif.com/
@Tavaana_Tavaanatech
فرازهایی از زندگی
مجید شریف در ۴ بهمن ۱۳۲۹ در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. تحصیلات متوسطۀ خود را در سال ۱۳۴۷ به پایان رساند و در رشتۀ ریاضی در سطح کشور اول شد. در همان دوره به زبان های #فرانسه و #انگلیسی نیز به خوبی تکلم می کرد. در انستیتو #گوته به فراگیری #آلمانی پرداخت و به #عربی و #روسی نیز کم و بیش تسلط یافت.
در سال ۱۳۴۷ در کنکور چندین دانشگاه کشور حائز رتبه #اول گردید و در بورسیۀ بانک مرکزی جهت اعزام به #امریکا نیز نفر اول شد.
با این حال رشتۀ #فیزیک نظری را در دانشگاه صنعتی شریف انتخاب کرد و با عالی ترین رتبۀ تحصیلی فارغ التحصیل و بعنوان بورسیه به امریکا سفر کرد.
در سال ۱۳۵۲ در دانشگاه یوسی الِ #کالیفرنیا در زمینۀ دکترای فیزیک به تحصیل پرداخت.
پیش از پیروزی انقلاب به کشور بازگشت و در دانشگاه بوعلی همدان به تدریس فیزیک پرداخت.
تا سال ۱۳۶۲ علاوه بر تدریس، در زمینه های فکری و فرهنگی فعال بود. چندین مقاله و چند کتاب از کارهای آن دورۀ اوست. او کتاب های اسلام راستین تولدی دیگر می یابد، اسلام منهای #دموکراسی و از خودبیگانگی فرهنگی را در این دوره به چاپ رساند. در همین دوره یکی از اعضای اصلی دفتر تدوین و تنظیم مجموعه آثار دکتر علی #شریعتی بود و در تدوین بیست و هشت جلد از این مجموعه آثار مشارکت و همکاری اساسی داشت.
در سال ۱۳۶۲ ایران را ترک کرد و در فرانسه در رشتۀ #جامعه_شناسی سیاسی از دانشگاه پژوهش های عالی دکترای خود را با رتبۀ ممتاز دریافت کرد.
تا سال ۱۳۷۴ که به ایران بازگشت، به فعالیت های مختلف فکری، اجتماعی و فرهنگی پرداخت.
حاصل تولیدات فکری شریف بیش از صد مقاله، تألیف سه کتاب از جمله بازاندیشی ضروری در مبارزۀ سیاسی و طرح نهادهای #دموکراتیک و هم چنین ترجمۀ کتاب #پیامبرِ خلیل جبران خلیل و کتاب ایدئولوژی ها، کشمکشها و قدرتِ پیر انسار است.
مجید شریف در فاصلۀ سال های ۷۴ تا ۷۷ که در ایران به سر می برد، چندین کتاب ترجمه کرد:
۱. روژه گارودی، تاریخ یک ارتداد، اسطوره های بنیانگذار سیاست اسرائیل، موسسه فرهنگی رسا، ۱۳۵۷
۲. اسراییل شاهاک، تاریخ یهود، مذهب یهود، چاپ پخش، ۱۳۷۶
۳. ماکس گالو، زن شورشی – زندگی و مرگ رُزا لوکزامبورگ، موسسه فرهنگی رسا، ۱۳۷۷
۴. فریدریش نیچه، ارادۀ قدرت، انتشارات جامی،۱۳۷۷
۵. فریدریش نیچه، فلسفه در عصر تراژیک یونانیان، انتشارات جامی، ۱۳۷۸
۶. مقاله ای از ژاک دریدا از کتاب مذهب، (چاپ نشده)
۷. سپیده دمان، اثر فریدریش نیچه (ترجمۀ ناتمام)
* منبع: http://www.majidsharif.com/
@Tavaana_Tavaanatech
مجید شریف که شریف بود...
https://goo.gl/6M9sS3
داستان یک قتل
صبح روز ۲۸ آبانماه سال ۱۳۷۷ با لباس گرمکن ورزشی از خانهی مادرش در یوسفآباد تهران خارج شد اما هیچگاه دیگر به خانه بازنگشت. جسد او را در خیابان رها کرده بودند. نزدیکان او، شش روز بعد در یک غروب پاییزی ِ روز چهارم آذرماه سال ۱۳۷۷ جسد او را در پزشک قانونی تهران شناسایی کردند. پزشکی قانونی علت مرگ را نا معلوم تشخیص داد. اما دلیل مرگ مجید شریف به دلایل دیگری است که «نامعلوم» دانسته میشود. هدایت عملیات قتل شریف را صادق یا همان مهرداد عالیخانی که به بعدها به عنوان یکی از عاملان قتلهای سیاسی بازداشت میشود عهدهدار است.
وقتی شریف در حال ورزش بود او را به بهانهی مشکوکبودن به مواد مخدر و با ارائه حکم جعلی دادستانی سوار اتوموبیل میکنند. اتوموبیل تاکسی بوده است که جلب توجه نکند. او را به پارکینگی در یوسفآباد میبرند و پس از درآوردن جوراب، آمپول پتاس را به زیر انگشت بزرگ پا تزریق میکنند.
مهرداد عالیخانی از عاملان قتلهای سیاسی سال ۱۳۷۷ نحوهی قتل مجید شریف را اینگونه توضیح میدهد:
«بردیم توی انباری. مقاومت. بیهوش. درازکش. آمپول. جوراب. داخل تاکسی. سمت چپ عقب. عادی. در همان مسیر. نیش ترمز کنار پیادهرو. دست روی قلبش. کفش و جورابش را هم پایش کرده بودیم. نمره تاکسی را عوض کرده بودیم. (پلاک برجسته نیست.) تدارک پلاک برجسته را دیده بودم.»
۵ نفر دیگر به همراه عالیخانی در کشتن مجید شریف همکاری داشتند.
اینگونه بود که دفتر عمر کوتاه ِ ۴۸ سالهی مجید شریف بسته شد.
مجید شریف، نویسنده و مترجم ایرانی و از طرفداران علی شریعتی، متولد سال ۱۳۲۹ از سال ۱۳۶۲ و حدود ۱۲ سال در کشور فرانسه زندگی میکرد.
مجید شریف در آبانماه سال ۱۳۷۴ از یک کیوسک تلفن با همسرش، مهشید فاتحی تماس گرفت و گفت که میخواهد به ایران بازگردد ...
https://tavaana.org/fa/Majid_Sharif
@Tavaana_TavaanaTech
https://goo.gl/6M9sS3
داستان یک قتل
صبح روز ۲۸ آبانماه سال ۱۳۷۷ با لباس گرمکن ورزشی از خانهی مادرش در یوسفآباد تهران خارج شد اما هیچگاه دیگر به خانه بازنگشت. جسد او را در خیابان رها کرده بودند. نزدیکان او، شش روز بعد در یک غروب پاییزی ِ روز چهارم آذرماه سال ۱۳۷۷ جسد او را در پزشک قانونی تهران شناسایی کردند. پزشکی قانونی علت مرگ را نا معلوم تشخیص داد. اما دلیل مرگ مجید شریف به دلایل دیگری است که «نامعلوم» دانسته میشود. هدایت عملیات قتل شریف را صادق یا همان مهرداد عالیخانی که به بعدها به عنوان یکی از عاملان قتلهای سیاسی بازداشت میشود عهدهدار است.
وقتی شریف در حال ورزش بود او را به بهانهی مشکوکبودن به مواد مخدر و با ارائه حکم جعلی دادستانی سوار اتوموبیل میکنند. اتوموبیل تاکسی بوده است که جلب توجه نکند. او را به پارکینگی در یوسفآباد میبرند و پس از درآوردن جوراب، آمپول پتاس را به زیر انگشت بزرگ پا تزریق میکنند.
مهرداد عالیخانی از عاملان قتلهای سیاسی سال ۱۳۷۷ نحوهی قتل مجید شریف را اینگونه توضیح میدهد:
«بردیم توی انباری. مقاومت. بیهوش. درازکش. آمپول. جوراب. داخل تاکسی. سمت چپ عقب. عادی. در همان مسیر. نیش ترمز کنار پیادهرو. دست روی قلبش. کفش و جورابش را هم پایش کرده بودیم. نمره تاکسی را عوض کرده بودیم. (پلاک برجسته نیست.) تدارک پلاک برجسته را دیده بودم.»
۵ نفر دیگر به همراه عالیخانی در کشتن مجید شریف همکاری داشتند.
اینگونه بود که دفتر عمر کوتاه ِ ۴۸ سالهی مجید شریف بسته شد.
مجید شریف، نویسنده و مترجم ایرانی و از طرفداران علی شریعتی، متولد سال ۱۳۲۹ از سال ۱۳۶۲ و حدود ۱۲ سال در کشور فرانسه زندگی میکرد.
مجید شریف در آبانماه سال ۱۳۷۴ از یک کیوسک تلفن با همسرش، مهشید فاتحی تماس گرفت و گفت که میخواهد به ایران بازگردد ...
https://tavaana.org/fa/Majid_Sharif
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. #مجید_شریف که شریف بود... داستان یک قتل صبح روز ۲۸ آبانماه سال ۱۳۷۷ با لباس گرمکن ورزشی از خانهی مادرش در یوسفآباد تهران خارج شد اما هیچگاه دیگر به خانه بازنگشت. جسد او را در خیابان رها کرده بودند. نزدیکان او، شش روز بعد در یک غروب پاییزی ِ روز چهارم…
Forwarded from آموزشکده توانا
درباره #مجید_شریف:
فرازهایی از زندگی
مجید شریف در ۴ بهمن ۱۳۲۹ در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. تحصیلات متوسطۀ خود را در سال ۱۳۴۷ به پایان رساند و در رشتۀ ریاضی در سطح کشور اول شد. در همان دوره به زبان های #فرانسه و #انگلیسی نیز به خوبی تکلم می کرد. در انستیتو #گوته به فراگیری #آلمانی پرداخت و به #عربی و #روسی نیز کم و بیش تسلط یافت.
در سال ۱۳۴۷ در کنکور چندین دانشگاه کشور حائز رتبه #اول گردید و در بورسیۀ بانک مرکزی جهت اعزام به #امریکا نیز نفر اول شد.
با این حال رشتۀ #فیزیک نظری را در دانشگاه صنعتی شریف انتخاب کرد و با عالی ترین رتبۀ تحصیلی فارغ التحصیل و بعنوان بورسیه به امریکا سفر کرد.
در سال ۱۳۵۲ در دانشگاه یوسی الِ #کالیفرنیا در زمینۀ دکترای فیزیک به تحصیل پرداخت.
پیش از پیروزی انقلاب به کشور بازگشت و در دانشگاه بوعلی همدان به تدریس فیزیک پرداخت.
تا سال ۱۳۶۲ علاوه بر تدریس، در زمینه های فکری و فرهنگی فعال بود. چندین مقاله و چند کتاب از کارهای آن دورۀ اوست. او کتاب های اسلام راستین تولدی دیگر می یابد، اسلام منهای #دموکراسی و از خودبیگانگی فرهنگی را در این دوره به چاپ رساند. در همین دوره یکی از اعضای اصلی دفتر تدوین و تنظیم مجموعه آثار دکتر علی #شریعتی بود و در تدوین بیست و هشت جلد از این مجموعه آثار مشارکت و همکاری اساسی داشت.
در سال ۱۳۶۲ ایران را ترک کرد و در فرانسه در رشتۀ #جامعه_شناسی سیاسی از دانشگاه پژوهش های عالی دکترای خود را با رتبۀ ممتاز دریافت کرد.
تا سال ۱۳۷۴ که به ایران بازگشت، به فعالیت های مختلف فکری، اجتماعی و فرهنگی پرداخت.
حاصل تولیدات فکری شریف بیش از صد مقاله، تألیف سه کتاب از جمله بازاندیشی ضروری در مبارزۀ سیاسی و طرح نهادهای #دموکراتیک و هم چنین ترجمۀ کتاب #پیامبرِ خلیل جبران خلیل و کتاب ایدئولوژی ها، کشمکشها و قدرتِ پیر انسار است.
مجید شریف در فاصلۀ سال های ۷۴ تا ۷۷ که در ایران به سر می برد، چندین کتاب ترجمه کرد:
۱. روژه گارودی، تاریخ یک ارتداد، اسطوره های بنیانگذار سیاست اسرائیل، موسسه فرهنگی رسا، ۱۳۵۷
۲. اسراییل شاهاک، تاریخ یهود، مذهب یهود، چاپ پخش، ۱۳۷۶
۳. ماکس گالو، زن شورشی – زندگی و مرگ رُزا لوکزامبورگ، موسسه فرهنگی رسا، ۱۳۷۷
۴. فریدریش نیچه، ارادۀ قدرت، انتشارات جامی،۱۳۷۷
۵. فریدریش نیچه، فلسفه در عصر تراژیک یونانیان، انتشارات جامی، ۱۳۷۸
۶. مقاله ای از ژاک دریدا از کتاب مذهب، (چاپ نشده)
۷. سپیده دمان، اثر فریدریش نیچه (ترجمۀ ناتمام)
* منبع: http://www.majidsharif.com/
@Tavaana_Tavaanatech
فرازهایی از زندگی
مجید شریف در ۴ بهمن ۱۳۲۹ در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. تحصیلات متوسطۀ خود را در سال ۱۳۴۷ به پایان رساند و در رشتۀ ریاضی در سطح کشور اول شد. در همان دوره به زبان های #فرانسه و #انگلیسی نیز به خوبی تکلم می کرد. در انستیتو #گوته به فراگیری #آلمانی پرداخت و به #عربی و #روسی نیز کم و بیش تسلط یافت.
در سال ۱۳۴۷ در کنکور چندین دانشگاه کشور حائز رتبه #اول گردید و در بورسیۀ بانک مرکزی جهت اعزام به #امریکا نیز نفر اول شد.
با این حال رشتۀ #فیزیک نظری را در دانشگاه صنعتی شریف انتخاب کرد و با عالی ترین رتبۀ تحصیلی فارغ التحصیل و بعنوان بورسیه به امریکا سفر کرد.
در سال ۱۳۵۲ در دانشگاه یوسی الِ #کالیفرنیا در زمینۀ دکترای فیزیک به تحصیل پرداخت.
پیش از پیروزی انقلاب به کشور بازگشت و در دانشگاه بوعلی همدان به تدریس فیزیک پرداخت.
تا سال ۱۳۶۲ علاوه بر تدریس، در زمینه های فکری و فرهنگی فعال بود. چندین مقاله و چند کتاب از کارهای آن دورۀ اوست. او کتاب های اسلام راستین تولدی دیگر می یابد، اسلام منهای #دموکراسی و از خودبیگانگی فرهنگی را در این دوره به چاپ رساند. در همین دوره یکی از اعضای اصلی دفتر تدوین و تنظیم مجموعه آثار دکتر علی #شریعتی بود و در تدوین بیست و هشت جلد از این مجموعه آثار مشارکت و همکاری اساسی داشت.
در سال ۱۳۶۲ ایران را ترک کرد و در فرانسه در رشتۀ #جامعه_شناسی سیاسی از دانشگاه پژوهش های عالی دکترای خود را با رتبۀ ممتاز دریافت کرد.
تا سال ۱۳۷۴ که به ایران بازگشت، به فعالیت های مختلف فکری، اجتماعی و فرهنگی پرداخت.
حاصل تولیدات فکری شریف بیش از صد مقاله، تألیف سه کتاب از جمله بازاندیشی ضروری در مبارزۀ سیاسی و طرح نهادهای #دموکراتیک و هم چنین ترجمۀ کتاب #پیامبرِ خلیل جبران خلیل و کتاب ایدئولوژی ها، کشمکشها و قدرتِ پیر انسار است.
مجید شریف در فاصلۀ سال های ۷۴ تا ۷۷ که در ایران به سر می برد، چندین کتاب ترجمه کرد:
۱. روژه گارودی، تاریخ یک ارتداد، اسطوره های بنیانگذار سیاست اسرائیل، موسسه فرهنگی رسا، ۱۳۵۷
۲. اسراییل شاهاک، تاریخ یهود، مذهب یهود، چاپ پخش، ۱۳۷۶
۳. ماکس گالو، زن شورشی – زندگی و مرگ رُزا لوکزامبورگ، موسسه فرهنگی رسا، ۱۳۷۷
۴. فریدریش نیچه، ارادۀ قدرت، انتشارات جامی،۱۳۷۷
۵. فریدریش نیچه، فلسفه در عصر تراژیک یونانیان، انتشارات جامی، ۱۳۷۸
۶. مقاله ای از ژاک دریدا از کتاب مذهب، (چاپ نشده)
۷. سپیده دمان، اثر فریدریش نیچه (ترجمۀ ناتمام)
* منبع: http://www.majidsharif.com/
@Tavaana_Tavaanatech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بالاخره پاییز با تمام خاطراتش رسید...
ما هرسال روز اول پاییز می ریم اتاق جمشید.....
منبع:
@odinvisualart
ویدئویی که یکی از کاربران بر اساس برنامهای از "رادیو چهرازی" درست کرد. برنامهای که به قتلهای زنجیرهای در پائیز سال ۱۳۷۷ میپرداخت.
.
البته قتلها خیلی پیشتر شروع شده بود...
.
#قتلهای_زنجیره_ای #پروانه_اسکندری #داریوش_فروهر #جعفر_پوینده #محمد_مختاری #مجید_شریف #کارون_حاجی_زاده #حمید_حاجی_زاده #پیروز_دوانی
@Tavaana_TavaanaTech
ما هرسال روز اول پاییز می ریم اتاق جمشید.....
منبع:
@odinvisualart
ویدئویی که یکی از کاربران بر اساس برنامهای از "رادیو چهرازی" درست کرد. برنامهای که به قتلهای زنجیرهای در پائیز سال ۱۳۷۷ میپرداخت.
.
البته قتلها خیلی پیشتر شروع شده بود...
.
#قتلهای_زنجیره_ای #پروانه_اسکندری #داریوش_فروهر #جعفر_پوینده #محمد_مختاری #مجید_شریف #کارون_حاجی_زاده #حمید_حاجی_زاده #پیروز_دوانی
@Tavaana_TavaanaTech