امروز، جمعه ۱۶ آذرماه، نیروهای امنیتی از برگزاری مراسم بیستمین سالگرد محمد مختاری و محمدجعفر پوینده از قربانیان قتلهای زنجیرهای جلوگیری کردند.
کانون نویسندگان ایران در روزهای اخیر با انتشار بیانیهای اعلام کرده بود که ۱۶ آذر ساعت ۳ بعد از ظهر مراسم سالگرد این دو قربانی قتلهای زنجیرهای در گورستان امامزاده طاهر کرج برگزار خواهد شد.
طی این فراخوان گروهی از هموطنانمان جهت شرکت در این مراسم به گورستان امامزاده طاهر کرج رفتند که نیروهای امنیتی با حضور در این گورستان و محاصره محل از برگزاری مراسم بیستمین سالگرد قتل محمد مختاری و محمدجعفر پوینده از اعضای فعال کانون نویسندگان ایران و دیگر قربانیان قتلهای زنجیرهای جلوگیری کردند.
مطالب مرتبط
محمد مختاری؛ جان بر سر قلم
https://bit.ly/2jmWAVE
۱۸ آذر سالروز قتل محمدجعفر پوینده
https://bit.ly/3qF83DN
تلگرام توانا:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech
#محمد_مختاری
#محمد_جعفر_پوینده
#۱۶آذر
#قتلهای_زنجیرهای
@Tavaana_TavaanaTech
کانون نویسندگان ایران در روزهای اخیر با انتشار بیانیهای اعلام کرده بود که ۱۶ آذر ساعت ۳ بعد از ظهر مراسم سالگرد این دو قربانی قتلهای زنجیرهای در گورستان امامزاده طاهر کرج برگزار خواهد شد.
طی این فراخوان گروهی از هموطنانمان جهت شرکت در این مراسم به گورستان امامزاده طاهر کرج رفتند که نیروهای امنیتی با حضور در این گورستان و محاصره محل از برگزاری مراسم بیستمین سالگرد قتل محمد مختاری و محمدجعفر پوینده از اعضای فعال کانون نویسندگان ایران و دیگر قربانیان قتلهای زنجیرهای جلوگیری کردند.
مطالب مرتبط
محمد مختاری؛ جان بر سر قلم
https://bit.ly/2jmWAVE
۱۸ آذر سالروز قتل محمدجعفر پوینده
https://bit.ly/3qF83DN
تلگرام توانا:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech
#محمد_مختاری
#محمد_جعفر_پوینده
#۱۶آذر
#قتلهای_زنجیرهای
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بالاخره پاییز با تمام خاطراتش رسید...
ما هرسال روز اول پاییز می ریم اتاق جمشید.....
منبع:
@odinvisualart
ویدئویی که یکی از کاربران بر اساس برنامهای از "رادیو چهرازی" درست کرد. برنامهای که به قتلهای زنجیرهای در پائیز سال ۱۳۷۷ میپرداخت.
.
البته قتلها خیلی پیشتر شروع شده بود...
.
#قتلهای_زنجیره_ای #پروانه_اسکندری #داریوش_فروهر #جعفر_پوینده #محمد_مختاری #مجید_شریف #کارون_حاجی_زاده #حمید_حاجی_زاده #پیروز_دوانی
@Tavaana_TavaanaTech
ما هرسال روز اول پاییز می ریم اتاق جمشید.....
منبع:
@odinvisualart
ویدئویی که یکی از کاربران بر اساس برنامهای از "رادیو چهرازی" درست کرد. برنامهای که به قتلهای زنجیرهای در پائیز سال ۱۳۷۷ میپرداخت.
.
البته قتلها خیلی پیشتر شروع شده بود...
.
#قتلهای_زنجیره_ای #پروانه_اسکندری #داریوش_فروهر #جعفر_پوینده #محمد_مختاری #مجید_شریف #کارون_حاجی_زاده #حمید_حاجی_زاده #پیروز_دوانی
@Tavaana_TavaanaTech
صفحه توییتر #داماش_گیلان از بازداشت #محمد_مختاری کاپیتان تیم، به علت پستهای اینستاگرام در انتقاد به وضعیت بحرانی شیوع #کرونا_در_گیلان، خبر داد.
#کروناویروس #کرونا
مردم دارند به خاطر بیلیاقتی حکومت میمیرند، آن وقت فرد منتقد به ناکارآمدی بازداشت میشود!
@Tavaana_TavaanaTech
#کروناویروس #کرونا
مردم دارند به خاطر بیلیاقتی حکومت میمیرند، آن وقت فرد منتقد به ناکارآمدی بازداشت میشود!
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قتلهای زنجیرهای و داستان نویسندهای که ۲۲ سال پیش در چنین روزی ناتمام ماند.
محمد مختاری در دوازدهم آذرماه ۱۳۷۷ در ماجرای موسوم به قتلهای زنجیرهای توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به قتل رسید.
روایت تلخ قتل این نویسنده را بخوانید:
«مختاری برای خرید در حوالی محل سکونت خود بیرون آمده بود. حدود بیستدقیقه خریدش طول کشید. در حال برگشتن به منزل بود، یک کوچه مانده به منزلش علی و رضا جلوی او را گرفتند و تحت پوشش پرسنل دادستانی وی را سوار اتومبیل کردند… داخل ساختمان شدیم. در همان اتاق اول از وی خواستند روی زمین بنشیند. همه کار را روشن و ناظری تمام کردند. بسیار حرفهای و مسلط عمل نمودند. ناظری سریعا طناب مربوطه را از کابینت داخل اتاق در آورد. مقادیری پارچهی سفید برداشت، چشم و دست او را از پشت سر بست. طناب را به گردن او انداخت. او را به روی شکم خواباند و حدود چهار یا پنج دقیقه ...»
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:
محمد مختاری، جان بر سر قلم
https://bit.ly/2jmWAVE
#محمد_مختاری
#قتل_های_زنجیره_ای
@Tavaana_TavaanaTech
محمد مختاری در دوازدهم آذرماه ۱۳۷۷ در ماجرای موسوم به قتلهای زنجیرهای توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به قتل رسید.
روایت تلخ قتل این نویسنده را بخوانید:
«مختاری برای خرید در حوالی محل سکونت خود بیرون آمده بود. حدود بیستدقیقه خریدش طول کشید. در حال برگشتن به منزل بود، یک کوچه مانده به منزلش علی و رضا جلوی او را گرفتند و تحت پوشش پرسنل دادستانی وی را سوار اتومبیل کردند… داخل ساختمان شدیم. در همان اتاق اول از وی خواستند روی زمین بنشیند. همه کار را روشن و ناظری تمام کردند. بسیار حرفهای و مسلط عمل نمودند. ناظری سریعا طناب مربوطه را از کابینت داخل اتاق در آورد. مقادیری پارچهی سفید برداشت، چشم و دست او را از پشت سر بست. طناب را به گردن او انداخت. او را به روی شکم خواباند و حدود چهار یا پنج دقیقه ...»
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:
محمد مختاری، جان بر سر قلم
https://bit.ly/2jmWAVE
#محمد_مختاری
#قتل_های_زنجیره_ای
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعر و صدا و تصویر محمد مختاری را میبینید و میشنوید.
شاعر آزادهای که مقتول وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بود و آنان بیرحمانه این روشنفکر را در پی مبارزه با «تهاجم فرهنگی» - که خامنهای فرمان داده بود - به قتل رساندند.
- ویدئو از کانال شیرین عبادی
#محمد_مختاری #قتل_های_زنجیره_ای
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شاعر آزادهای که مقتول وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بود و آنان بیرحمانه این روشنفکر را در پی مبارزه با «تهاجم فرهنگی» - که خامنهای فرمان داده بود - به قتل رساندند.
- ویدئو از کانال شیرین عبادی
#محمد_مختاری #قتل_های_زنجیره_ای
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قتلهای زنجیرهای و داستان نویسندهای که ۲۳ سال پیش در چنین روزی ناتمام ماند.
محمد مختاری در دوازدهم آذرماه ۱۳۷۷ در ماجرای موسوم به قتلهای زنجیرهای توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به قتل رسید.
روایت تلخ قتل این نویسنده را بخوانید:
«مختاری برای خرید در حوالی محل سکونت خود بیرون آمده بود. حدود بیستدقیقه خریدش طول کشید. در حال برگشتن به منزل بود، یک کوچه مانده به منزلش علی و رضا جلوی او را گرفتند و تحت پوشش پرسنل دادستانی وی را سوار اتومبیل کردند… داخل ساختمان شدیم. در همان اتاق اول از وی خواستند روی زمین بنشیند. همه کار را روشن و ناظری تمام کردند. بسیار حرفهای و مسلط عمل نمودند. ناظری سریعا طناب مربوطه را از کابینت داخل اتاق در آورد. مقادیری پارچهی سفید برداشت، چشم و دست او را از پشت سر بست. طناب را به گردن او انداخت. او را به روی شکم خواباند و حدود چهار یا پنج دقیقه ...»
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:
محمد مختاری، جان بر سر قلم
https://tavaana.org/fa/Mohammad_Mokhtari
#محمد_مختاری
#قتل_های_زنجیره_ای #یاری_مدنی_توانا
ویدئو از کمپین حقوق بشر ایران
@Tavaana_TavaanaTech
محمد مختاری در دوازدهم آذرماه ۱۳۷۷ در ماجرای موسوم به قتلهای زنجیرهای توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به قتل رسید.
روایت تلخ قتل این نویسنده را بخوانید:
«مختاری برای خرید در حوالی محل سکونت خود بیرون آمده بود. حدود بیستدقیقه خریدش طول کشید. در حال برگشتن به منزل بود، یک کوچه مانده به منزلش علی و رضا جلوی او را گرفتند و تحت پوشش پرسنل دادستانی وی را سوار اتومبیل کردند… داخل ساختمان شدیم. در همان اتاق اول از وی خواستند روی زمین بنشیند. همه کار را روشن و ناظری تمام کردند. بسیار حرفهای و مسلط عمل نمودند. ناظری سریعا طناب مربوطه را از کابینت داخل اتاق در آورد. مقادیری پارچهی سفید برداشت، چشم و دست او را از پشت سر بست. طناب را به گردن او انداخت. او را به روی شکم خواباند و حدود چهار یا پنج دقیقه ...»
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:
محمد مختاری، جان بر سر قلم
https://tavaana.org/fa/Mohammad_Mokhtari
#محمد_مختاری
#قتل_های_زنجیره_ای #یاری_مدنی_توانا
ویدئو از کمپین حقوق بشر ایران
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«من نمیخواهم پرده سیاهی جلوی چشمم و چشم دیگران بکشم، دوست دارم میهنم را خوب تخیل کنم و مردمانمان را بانشاط ببینم اما نمیتوانم مثل بعضیها وانمود کنم که آب از آب تکان نخورده و همه پرنشاط و شادابند و جای هیچ نگرانی هم نیست.
این حرفها کار سیاستبازان است. اما نویسنده نمیتواند این حقایق را نادیده بگیرد و نسبت به آنها هشدار ندهد.
کارکرد روشنفکر، تفکر انتقادی است. این نوع تفکر و گسترش آن باید مایه نشاط باشد. منتها شرایط و موقعیتهایی پیش میآید که با تفکر انتقادی همساز نیست یا مانع تفکر انتقادی میشود.»
بخشی از سخنان محمد مختاری - نویسنده، شاعر و مترجم - درباره اضطراب و نقش ادبیات و شعر
محمد مختاری جانباخته همین تفکر انتقادیاش شد.
محمد مختاری در جریان قتلهای زنجیرهای پاییز سال ۱۳۷۷ توسط عوامل وزارت اطلاعات به قتل رسید.
درباره محمد مختاری بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Mohammad_Mokhtari
دادخواهی برای قتلهای حکومتی جمهوری اسلامی تا خشکاندن ریشه ترور و حقیقتیابی و مجازات آمران قتلها، خواسته خانوادههای جانباختگان بوده است...
#قتل_های_زنجیره_ای #محمد_مختاری #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaabaTech
این حرفها کار سیاستبازان است. اما نویسنده نمیتواند این حقایق را نادیده بگیرد و نسبت به آنها هشدار ندهد.
کارکرد روشنفکر، تفکر انتقادی است. این نوع تفکر و گسترش آن باید مایه نشاط باشد. منتها شرایط و موقعیتهایی پیش میآید که با تفکر انتقادی همساز نیست یا مانع تفکر انتقادی میشود.»
بخشی از سخنان محمد مختاری - نویسنده، شاعر و مترجم - درباره اضطراب و نقش ادبیات و شعر
محمد مختاری جانباخته همین تفکر انتقادیاش شد.
محمد مختاری در جریان قتلهای زنجیرهای پاییز سال ۱۳۷۷ توسط عوامل وزارت اطلاعات به قتل رسید.
درباره محمد مختاری بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Mohammad_Mokhtari
دادخواهی برای قتلهای حکومتی جمهوری اسلامی تا خشکاندن ریشه ترور و حقیقتیابی و مجازات آمران قتلها، خواسته خانوادههای جانباختگان بوده است...
#قتل_های_زنجیره_ای #محمد_مختاری #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaabaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پرواز تو نفی بندگی خواهد شد
تصویر خوش پرندگی خواهد شد
ای کشته گمان مبر که خون میخسبد
نام تو نماد زندگی خواهد شد
همه عزیزانی که در این سالها کشته شدهاند، خونشان بیثمر نبوده و به زودی آزادی را به ارمغان میآورد. نام و یاد این جانباختگان راه آزادی همواره باقی خواهد ماند.
ویدئو کار تعدادی از هنرمندان داخل میهن
#مهسا_امینی #ندا_آقاسلطان #محمد_مختاری #سارو_قهرمانی #کیانوش_آسا #نوید_افکاری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تصویر خوش پرندگی خواهد شد
ای کشته گمان مبر که خون میخسبد
نام تو نماد زندگی خواهد شد
همه عزیزانی که در این سالها کشته شدهاند، خونشان بیثمر نبوده و به زودی آزادی را به ارمغان میآورد. نام و یاد این جانباختگان راه آزادی همواره باقی خواهد ماند.
ویدئو کار تعدادی از هنرمندان داخل میهن
#مهسا_امینی #ندا_آقاسلطان #محمد_مختاری #سارو_قهرمانی #کیانوش_آسا #نوید_افکاری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای لحظههای بی تکرار
صاحب اثر:
@pinkers.ir
#آریان_مریدی #آرین_مریدی #مینو_مجیدی #محمدرضا_اسکندری #حنانه_کیا #بهنام_لایق_پور #مهسا_امینی #حدیث_نجفی #خدانور_لجعی #ابوالفضل_آدینه_زاده #کیان_پیرفلک #نیکاشاکرمی #رضا_شهپرنیا #پویا_بختیاری #سارینا_اسماعیل_زاده
#مهرگان_زحمتکش #محمد_مختاری #ثلاث_باباجانی #اسماعیل_گل_عنبر #جوهر_فتاحی #جوانرود #پدرام_آذرنوش #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برای لحظههای بی تکرار
صاحب اثر:
@pinkers.ir
#آریان_مریدی #آرین_مریدی #مینو_مجیدی #محمدرضا_اسکندری #حنانه_کیا #بهنام_لایق_پور #مهسا_امینی #حدیث_نجفی #خدانور_لجعی #ابوالفضل_آدینه_زاده #کیان_پیرفلک #نیکاشاکرمی #رضا_شهپرنیا #پویا_بختیاری #سارینا_اسماعیل_زاده
#مهرگان_زحمتکش #محمد_مختاری #ثلاث_باباجانی #اسماعیل_گل_عنبر #جوهر_فتاحی #جوانرود #پدرام_آذرنوش #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ماهی مختاری خواهر جاویدنام محمد مختاری، از جانباختگان اعتراضات سال ۸۹ جنبش سبز، ضمن انتشار این ویدیو در توییتر نوشت:
«سال ۸۹ که برادرم محمد کشته شد نامهای بدست پدرم رسید که سرشار از مهر ، دلگرمی، و روشنایی بود. نامهای که هم به داغ پدرم اشاره کرده بود و هم قدردان خونهایی بود که در راه آزادی میهنمون به خاک ریخته شده بود و من امروز بعد از سالها توانستم نویسندهی این نامه را به آغوش بکشم و در گوشش زمزمه کنم که پدرم نامهات را خوانده و آرزویی جز سرفرازی ایران ندارد…»
- محمد مختاری در بهمن ۱۳۸۹ دستبند سبزی که همیشه به دستاش بود را باز کرد و به دستگیره در بست و رفت. مثل خیلی از مردم در راهپیمایی اعتراضی ۲۵ بهمن شرکت کرد. محمد مختاری، دانشجوی ۲۲ ساله مهندسی معدن دانشگاه آزاد شاهرود، روز ۲۵ بهمن سال ۸۹ و در جریان اعتراضات مردمی، بر اثر اصابت گلوله جان باخت.
محمد عاشق ورزش و موسیقی بود، عاشق زندگی بود، عاشق آزادی بود.
خبرگزاری فارس مسئول تیراندازی به این جوان را «عوامل فتنهگر و گروهک مزدور و تروریستی منافقین» دانست. مجید مختاری برادر محمد مختاری، پس از کشته شدن برادرش در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در یک مصاحبه تلفنی با مسیح علینژاد خطاب به نیروهای امنیتی گفت: «درد آور است که حتی تابوت برادرم را هم دزدیدهاند».
پدر مختاری در مصاحبهای در این رابطه گفته بود: «میخواستند محمد را بسیجی معرفی کنند اما محمد پیش از مرگ خودش را معرفی کرده بود و آنها نمیدانستند اگر محمد را بسیجی معرفی کنند جواب نوشتههای فیسبوکیاش را چه بدهند».
#شاهزاده_رضا_پهلوی #محمد_مختاری #تظاهرات_لس_آنجلس #ماهی_مختاری #خانواده_شهدا #جنبش_دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
ماهی مختاری خواهر جاویدنام محمد مختاری، از جانباختگان اعتراضات سال ۸۹ جنبش سبز، ضمن انتشار این ویدیو در توییتر نوشت:
«سال ۸۹ که برادرم محمد کشته شد نامهای بدست پدرم رسید که سرشار از مهر ، دلگرمی، و روشنایی بود. نامهای که هم به داغ پدرم اشاره کرده بود و هم قدردان خونهایی بود که در راه آزادی میهنمون به خاک ریخته شده بود و من امروز بعد از سالها توانستم نویسندهی این نامه را به آغوش بکشم و در گوشش زمزمه کنم که پدرم نامهات را خوانده و آرزویی جز سرفرازی ایران ندارد…»
- محمد مختاری در بهمن ۱۳۸۹ دستبند سبزی که همیشه به دستاش بود را باز کرد و به دستگیره در بست و رفت. مثل خیلی از مردم در راهپیمایی اعتراضی ۲۵ بهمن شرکت کرد. محمد مختاری، دانشجوی ۲۲ ساله مهندسی معدن دانشگاه آزاد شاهرود، روز ۲۵ بهمن سال ۸۹ و در جریان اعتراضات مردمی، بر اثر اصابت گلوله جان باخت.
محمد عاشق ورزش و موسیقی بود، عاشق زندگی بود، عاشق آزادی بود.
خبرگزاری فارس مسئول تیراندازی به این جوان را «عوامل فتنهگر و گروهک مزدور و تروریستی منافقین» دانست. مجید مختاری برادر محمد مختاری، پس از کشته شدن برادرش در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در یک مصاحبه تلفنی با مسیح علینژاد خطاب به نیروهای امنیتی گفت: «درد آور است که حتی تابوت برادرم را هم دزدیدهاند».
پدر مختاری در مصاحبهای در این رابطه گفته بود: «میخواستند محمد را بسیجی معرفی کنند اما محمد پیش از مرگ خودش را معرفی کرده بود و آنها نمیدانستند اگر محمد را بسیجی معرفی کنند جواب نوشتههای فیسبوکیاش را چه بدهند».
#شاهزاده_رضا_پهلوی #محمد_مختاری #تظاهرات_لس_آنجلس #ماهی_مختاری #خانواده_شهدا #جنبش_دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
محمد مختاری از جمله نویسندگان برجستهای بود که در دوازدهم آذرماه ۱۳۷۷ در جریان قتلهای زنجیرهای، توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به قتل رسید.
روایت تلخ قتل این نویسنده را بخوانید:
«مختاری برای خرید در حوالی محل سکونت خود بیرون آمده بود. حدود بیستدقیقه خریدش طول کشید. در حال برگشتن به منزل بود، یک کوچه مانده به منزلش علی و رضا جلوی او را گرفتند و تحت پوشش پرسنل دادستانی وی را سوار اتومبیل کردند… داخل ساختمان شدیم. در همان اتاق اول از وی خواستند روی زمین بنشیند. همه کار را روشن و ناظری تمام کردند. بسیار حرفهای و مسلط عمل نمودند. ناظری سریعا طناب مربوطه را از کابینت داخل اتاق در آورد. مقادیری پارچهی سفید برداشت، چشم و دست او را از پشت سر بست. طناب را به گردن او انداخت. او را به روی شکم خواباند و حدود چهار یا پنج دقیقه بعد ...»
درباره این نویسنده بخوانید:
https://tavaana.org/mohammad_mokhtari/
#یاری_مدنی_توانا
#قتل_های_زنجیره_ای
#محمد_مختاری
@Tavaana_TavaanaTech
روایت تلخ قتل این نویسنده را بخوانید:
«مختاری برای خرید در حوالی محل سکونت خود بیرون آمده بود. حدود بیستدقیقه خریدش طول کشید. در حال برگشتن به منزل بود، یک کوچه مانده به منزلش علی و رضا جلوی او را گرفتند و تحت پوشش پرسنل دادستانی وی را سوار اتومبیل کردند… داخل ساختمان شدیم. در همان اتاق اول از وی خواستند روی زمین بنشیند. همه کار را روشن و ناظری تمام کردند. بسیار حرفهای و مسلط عمل نمودند. ناظری سریعا طناب مربوطه را از کابینت داخل اتاق در آورد. مقادیری پارچهی سفید برداشت، چشم و دست او را از پشت سر بست. طناب را به گردن او انداخت. او را به روی شکم خواباند و حدود چهار یا پنج دقیقه بعد ...»
درباره این نویسنده بخوانید:
https://tavaana.org/mohammad_mokhtari/
#یاری_مدنی_توانا
#قتل_های_زنجیره_ای
#محمد_مختاری
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«آدمیزاد که خیک ماست نیست که انگشت بزنیم توش جای انگشت هم بیاد. جای انگشت درد و فقر و رنج و بلا و تنهایی و بیپناهی و اینها در آدم میمونه. و ادبیات به هر حال اگر نتونه شکل این رد انگشتان بلا رو در درون انسان کشف کنه، پس چه کاره است؟ […] من نمیخوام پردهی سیاهی جلوی چشمم بکشم. و جلوی چشم دیگران بکشم. دوست دارم میهنمو خوب تخیل کنم. دوست دارم مردمانمون رو بانشاط ببینم. امّا نمیتونم مثل بعضیها وانمود کنم که آب از آب تکون نخورده، همه پرنشاط و شاداباند و پرشکوه. جای هیچ نگرانیای هم نیست. این حرفها، کار سیاستکارانه. امّا نویسنده نمیتونه این حقایق رو در قلمش جاری نکنه و نادیده بگیره.»
- محمّد مختاری؛ سخنان ایشان در باب اضطراب و رویکرد روشنفکران در موقعیت اضطراب و سانسور.
محمد مختاری از جمله نویسندگان برجستهای بود که در دوازدهم آذرماه ۱۳۷۷ در جریان قتلهای زنجیرهای، توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به قتل رسید.
روایت تلخ قتل این نویسنده را بخوانید:
https://tavaana.org/mohammad_mokhtari/
#یاری_مدنی_توانا
#قتل_های_زنجیره_ای
#محمد_مختاری
@Tavaana_TavaanaTech
«آدمیزاد که خیک ماست نیست که انگشت بزنیم توش جای انگشت هم بیاد. جای انگشت درد و فقر و رنج و بلا و تنهایی و بیپناهی و اینها در آدم میمونه. و ادبیات به هر حال اگر نتونه شکل این رد انگشتان بلا رو در درون انسان کشف کنه، پس چه کاره است؟ […] من نمیخوام پردهی سیاهی جلوی چشمم بکشم. و جلوی چشم دیگران بکشم. دوست دارم میهنمو خوب تخیل کنم. دوست دارم مردمانمون رو بانشاط ببینم. امّا نمیتونم مثل بعضیها وانمود کنم که آب از آب تکون نخورده، همه پرنشاط و شاداباند و پرشکوه. جای هیچ نگرانیای هم نیست. این حرفها، کار سیاستکارانه. امّا نویسنده نمیتونه این حقایق رو در قلمش جاری نکنه و نادیده بگیره.»
- محمّد مختاری؛ سخنان ایشان در باب اضطراب و رویکرد روشنفکران در موقعیت اضطراب و سانسور.
محمد مختاری از جمله نویسندگان برجستهای بود که در دوازدهم آذرماه ۱۳۷۷ در جریان قتلهای زنجیرهای، توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به قتل رسید.
روایت تلخ قتل این نویسنده را بخوانید:
https://tavaana.org/mohammad_mokhtari/
#یاری_مدنی_توانا
#قتل_های_زنجیره_ای
#محمد_مختاری
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«دهه دوم پس از انقلاب، درست پس از اعدامهای دهه شصت و جنگ، ایران وضعیت آرامتری را تجربه کرد که با ظهور جبهه اصلاحات امید میرفت که جو خفقان باقیمانده از دهه شصت رفته رفته از بین برود و شاهد آزادی بیان بیشتر و موارد کمتری از نقض حقوق بشر در ایران باشیم
اما با وجود ظاهر آرامتر، در این دوران نیز عوامل جمهوری اسلامی از روشهای مختلفی برای حذف مخالفان خود استفاده کردند.
بین سالهای ۱۳۶۹ و ۱۳۷۷، شاهد قتلهای زنجیرهای بودیم که شخصیتهای سیاسی و اجتماعیِ منتقد نظام جمهوری اسلامی در داخل و خارج از ایران را هدف میگرفتند.
هرچند هیچ یک از مقامات جمهوری اسلامی مسئولیت این قتلها را به عهده نگرفتند و همواره آنها را به عوامل خارجی یا به گروههای بنیادگرای خارج از نظام نسبت میدادند.
روزنامهٔ سلام در ۱۵ تیر ۱۳۷۸ نامهای محرمانه از سعید امامی، متهم اصلی قتلهای زنجیرهای را منتشر کرد که با ذکر نام یکی از افرادی که بعدا کشته شد، خواستار اعمال محدودیت بیشتر برای وی شده بود.
روزنامهٔ سلام بهدلیل انتشار این نامه تعطیل شد که این همین اتفاق منجر به وقایع هجده تیر ۱۳۷۸ و حمله به کوی دانشگاه تهران و اولین دور اعتراضات دانشجویی در تاریخ جمهوری اسلامیشد.
در این اعتراضها هفت نفر در طی حمله به کوی دانشگاه کشته شدند و سعید زینالی که به دست ماموران دستگیر شده بود از آن زمان ناپدید شده و هنوز پیدا نشده است.
این اعتراضات شروع کننده راهی بودند که منجر به جنبشهای مطالبهگری و آزادی خواهانه دهههای بعدی شد، و با وجود اجرای انواع تاکتیکهای ارعاب توسط حکومت، پس از این جنبش نقش دانشجویان و جوانان در جنبشهای اعتراضی پررنگتر هم شد.»
متن و ویدیو از صفحه آزادماهی
@azadmahii
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
#زن_زندگی_آزادگی
#مهسا_امینی
#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_آزاد
#کوی_دانشگاه
#سعید_زینالی
#فرشته_علیزاده
#فریدون_فرخزاد
#قتلهای_زنجیره_ای
#داریوش_فروهر
#پروانه_اسکندری
#محمد_مختاری
#محمدجعفر_پوینده
#حمید_حاجی_زاده
#کارون_حاجی_زاده
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اما با وجود ظاهر آرامتر، در این دوران نیز عوامل جمهوری اسلامی از روشهای مختلفی برای حذف مخالفان خود استفاده کردند.
بین سالهای ۱۳۶۹ و ۱۳۷۷، شاهد قتلهای زنجیرهای بودیم که شخصیتهای سیاسی و اجتماعیِ منتقد نظام جمهوری اسلامی در داخل و خارج از ایران را هدف میگرفتند.
هرچند هیچ یک از مقامات جمهوری اسلامی مسئولیت این قتلها را به عهده نگرفتند و همواره آنها را به عوامل خارجی یا به گروههای بنیادگرای خارج از نظام نسبت میدادند.
روزنامهٔ سلام در ۱۵ تیر ۱۳۷۸ نامهای محرمانه از سعید امامی، متهم اصلی قتلهای زنجیرهای را منتشر کرد که با ذکر نام یکی از افرادی که بعدا کشته شد، خواستار اعمال محدودیت بیشتر برای وی شده بود.
روزنامهٔ سلام بهدلیل انتشار این نامه تعطیل شد که این همین اتفاق منجر به وقایع هجده تیر ۱۳۷۸ و حمله به کوی دانشگاه تهران و اولین دور اعتراضات دانشجویی در تاریخ جمهوری اسلامیشد.
در این اعتراضها هفت نفر در طی حمله به کوی دانشگاه کشته شدند و سعید زینالی که به دست ماموران دستگیر شده بود از آن زمان ناپدید شده و هنوز پیدا نشده است.
این اعتراضات شروع کننده راهی بودند که منجر به جنبشهای مطالبهگری و آزادی خواهانه دهههای بعدی شد، و با وجود اجرای انواع تاکتیکهای ارعاب توسط حکومت، پس از این جنبش نقش دانشجویان و جوانان در جنبشهای اعتراضی پررنگتر هم شد.»
متن و ویدیو از صفحه آزادماهی
@azadmahii
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
#زن_زندگی_آزادگی
#مهسا_امینی
#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_آزاد
#کوی_دانشگاه
#سعید_زینالی
#فرشته_علیزاده
#فریدون_فرخزاد
#قتلهای_زنجیره_ای
#داریوش_فروهر
#پروانه_اسکندری
#محمد_مختاری
#محمدجعفر_پوینده
#حمید_حاجی_زاده
#کارون_حاجی_زاده
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مسعود علیزاده، از جان به در بردگان کهریزک، یادداشت زیر را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد:
بیست و پنجم بهمن ماه سیزدهمین سالروز جاودانه شدن محمد مختاری و صانع ژاله گرامی باد
محمد مختاری روز ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ بپاخاست، چون از نشسته زیستن در ذلت خسته شده بود.
۲۵ بهمن ماه، سالروز به قتل رسیدن صانع ژاله و محمد مختاری در اعتراضات بهمن ماه ۸۹ توسط مزدوران آدمکش علی خامنهای است که یادآور خونهای به ناحق ریخته جوانان ایران زمین به دست جنایتکاران تاریخ و فرصت تجدید عهد برای ادامه راه آنان تا آزادی ایران از چنگال رژیم خونخوار جمهوری اسلامی است.
محمد مختاری متولد ۱۸ شهریور ۱۳۶۸ دانشجوی مهندسی معدن دانشگاه شاهرود بود، محمد یکی از قربانیان سرکوب اعتراضات ۲۵ بهمن ۸۹ در تهران بود که در خیابان رودکی نرسیده به توحید به ضرب گلوله جنگی مزدوران امنیتی حکومت مظلومانه کشته شد.
شب ۲۴ بهمن ۸۹ یک روز قبل از اعتراضات محمد در صفحه فیسبوکش نوشته بود:
«خدایا ایستاده مردن را نصیبم کن که از نشسته زیستن در ذلت خستهام.»
متأسفانه پدر زنده یاد محمد مختاری بعد از گذشت دوازده سال دوری از فرزند قهرمانش سال گذشته برای همیشه به سوی محمدش پرواز کرد.
صانع ژاله ۲۶ ساله اهل تهران دانشجوی رشتهٔ هنرهای نمایشی دانشگاه هنر تهران و از کردهای سنیمذهب بود. صانع ژاله در اعتراضات جنبش سبز در روز ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ بهضرب گلولۀ نیروهای امنیتی رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی کشته شد.
رژیم فاسد جمهوری اسلامی در ادامه تلاشهای مذبوحانه خود برای مصادره نام کشتهشدگان اعتراضات تحت عنوان «شهید»، طی سناریویی قصد داشت محمد مختاری و صانع ژاله جانباخته راه آزادی وطن را به عنوان طرفداران حکومت و بسیجی معرفی کند، اما با واکنش و اقدام به موقع خانوادههای آنها، این توطئه دستگاههای امنیتی خنثی شد.
به همین زودی سیزده سال پیش فرشتهی مرگ با اشک بر محمد قهرمان و صانع ژاله نازل شد.
سیزده سال میشود که خیابان توحید، مقابل بانک ایران زمین آرزو میکند داغی خون محمد ذره یی آرام گیرد.
صانع! محمد! مردن به عشق و زندگی جاری در چشمهای شما نمیآمد!
خیلی زود بود … خیلی … اما …
اسمتان… عشقتان… راهتان… اینجاست! ❤️در قلبهای تک تک ما!»
- لازم به ذکر است، حکومت کارت شناسایی بسیج را با استفاده از فتوشاپ برای صانع ژاله درست کرده بود، که توسط خانوادهاش و کارشناسان فنی، این موضوع افشا شد.
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_اميني
#محمد_مختاری
#صانع_ژاله
#علیه_فراموشی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیست و پنجم بهمن ماه سیزدهمین سالروز جاودانه شدن محمد مختاری و صانع ژاله گرامی باد
محمد مختاری روز ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ بپاخاست، چون از نشسته زیستن در ذلت خسته شده بود.
۲۵ بهمن ماه، سالروز به قتل رسیدن صانع ژاله و محمد مختاری در اعتراضات بهمن ماه ۸۹ توسط مزدوران آدمکش علی خامنهای است که یادآور خونهای به ناحق ریخته جوانان ایران زمین به دست جنایتکاران تاریخ و فرصت تجدید عهد برای ادامه راه آنان تا آزادی ایران از چنگال رژیم خونخوار جمهوری اسلامی است.
محمد مختاری متولد ۱۸ شهریور ۱۳۶۸ دانشجوی مهندسی معدن دانشگاه شاهرود بود، محمد یکی از قربانیان سرکوب اعتراضات ۲۵ بهمن ۸۹ در تهران بود که در خیابان رودکی نرسیده به توحید به ضرب گلوله جنگی مزدوران امنیتی حکومت مظلومانه کشته شد.
شب ۲۴ بهمن ۸۹ یک روز قبل از اعتراضات محمد در صفحه فیسبوکش نوشته بود:
«خدایا ایستاده مردن را نصیبم کن که از نشسته زیستن در ذلت خستهام.»
متأسفانه پدر زنده یاد محمد مختاری بعد از گذشت دوازده سال دوری از فرزند قهرمانش سال گذشته برای همیشه به سوی محمدش پرواز کرد.
صانع ژاله ۲۶ ساله اهل تهران دانشجوی رشتهٔ هنرهای نمایشی دانشگاه هنر تهران و از کردهای سنیمذهب بود. صانع ژاله در اعتراضات جنبش سبز در روز ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ بهضرب گلولۀ نیروهای امنیتی رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی کشته شد.
رژیم فاسد جمهوری اسلامی در ادامه تلاشهای مذبوحانه خود برای مصادره نام کشتهشدگان اعتراضات تحت عنوان «شهید»، طی سناریویی قصد داشت محمد مختاری و صانع ژاله جانباخته راه آزادی وطن را به عنوان طرفداران حکومت و بسیجی معرفی کند، اما با واکنش و اقدام به موقع خانوادههای آنها، این توطئه دستگاههای امنیتی خنثی شد.
به همین زودی سیزده سال پیش فرشتهی مرگ با اشک بر محمد قهرمان و صانع ژاله نازل شد.
سیزده سال میشود که خیابان توحید، مقابل بانک ایران زمین آرزو میکند داغی خون محمد ذره یی آرام گیرد.
صانع! محمد! مردن به عشق و زندگی جاری در چشمهای شما نمیآمد!
خیلی زود بود … خیلی … اما …
اسمتان… عشقتان… راهتان… اینجاست! ❤️در قلبهای تک تک ما!»
- لازم به ذکر است، حکومت کارت شناسایی بسیج را با استفاده از فتوشاپ برای صانع ژاله درست کرده بود، که توسط خانوادهاش و کارشناسان فنی، این موضوع افشا شد.
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_اميني
#محمد_مختاری
#صانع_ژاله
#علیه_فراموشی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
InstaFix
@tavaana
مسعود علیزاده، از جان به در بردگان کهریزک، یادداشت زیر را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد:
بیست و پنجم بهمن ماه سیزدهمین سالروز جاودانه ش
مسعود علیزاده، از جان به در بردگان کهریزک، یادداشت زیر را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد:
بیست و پنجم بهمن ماه سیزدهمین سالروز جاودانه ش
Forwarded from گفتوشنود
محمد مختاری، شاعر، نویسنده و منتقد ایرانی، از چهرههای برجسته ادبیات معاصر ایران بود که به دلیل اندیشههای پیشرو و نقدهای اجتماعیاش شناخته میشود.
او با نگاهی ژرف به مسائل فرهنگی و اجتماعی، آثار متعددی در زمینه شعر، نقد و پژوهش ادبی خلق کرد.
یکی از آثار ارزشمند او، کتاب تمرین مدارا، تأملی جدی بر ضرورت مدارا در جامعه انسانی است.
مختاری در این کتاب، مدارا را نه بهعنوان یک فضیلت فردی بلکه بهعنوان اصلی اساسی برای زیست جمعی و برقراری عدالت و همزیستی مسالمتآمیز بررسی میکند.
جامعه ایرانی، با تاریخ پرفرازونشیب خود و تنوع فرهنگی و اجتماعیاش، بیش از هر زمان دیگری به تمرین مدارا نیاز دارد.
این کتاب میتواند راهنمایی ارزشمند برای درک بهتر یکدیگر و تقویت فرهنگ گفتوگو و همزیستی باشد.
محمد مختاري در غروب ١٢ آذر ٧٧ براي خريد از منزل خارج شد و ديگر بازنگشت.
تيمي از اعضاي وزارت اطلاعات او را ربودند و به قتل رساندند. قتل او، بخشي از ترورهاي موسوم به «قتلهاي زنجيرهاي» در راستاي حذف روشنفكران و منتقدين بود.
#محمد_مختاری #مدارا #تمرین_مدارا #قتل_های_زنجیره_ای
#گفتگو_توانا
@Dialogue1402
محمد مختاری، شاعر، نویسنده و منتقد ایرانی، از چهرههای برجسته ادبیات معاصر ایران بود که به دلیل اندیشههای پیشرو و نقدهای اجتماعیاش شناخته میشود.
او با نگاهی ژرف به مسائل فرهنگی و اجتماعی، آثار متعددی در زمینه شعر، نقد و پژوهش ادبی خلق کرد.
یکی از آثار ارزشمند او، کتاب تمرین مدارا، تأملی جدی بر ضرورت مدارا در جامعه انسانی است.
مختاری در این کتاب، مدارا را نه بهعنوان یک فضیلت فردی بلکه بهعنوان اصلی اساسی برای زیست جمعی و برقراری عدالت و همزیستی مسالمتآمیز بررسی میکند.
جامعه ایرانی، با تاریخ پرفرازونشیب خود و تنوع فرهنگی و اجتماعیاش، بیش از هر زمان دیگری به تمرین مدارا نیاز دارد.
این کتاب میتواند راهنمایی ارزشمند برای درک بهتر یکدیگر و تقویت فرهنگ گفتوگو و همزیستی باشد.
محمد مختاري در غروب ١٢ آذر ٧٧ براي خريد از منزل خارج شد و ديگر بازنگشت.
تيمي از اعضاي وزارت اطلاعات او را ربودند و به قتل رساندند. قتل او، بخشي از ترورهاي موسوم به «قتلهاي زنجيرهاي» در راستاي حذف روشنفكران و منتقدين بود.
#محمد_مختاری #مدارا #تمرین_مدارا #قتل_های_زنجیره_ای
#گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
محمد مختاری یکی از چهرههای برجسته ادبیات معاصر ایران بود که به واسطه فعالیتهای ادبی و اجتماعی خود مورد توجه قرار گرفت. او علاوه بر نگارش شعر و داستان، به نقد ادبی و پژوهشهای فرهنگی نیز پرداخت. آثار او از جمله بر شانه فلات، وزن دنیا و تمرین مدارا نشاندهنده تعهد او به بازتاب دغدغههای انسانی، اجتماعی و فرهنگی است. مختاری همچنین در حوزه شاهنامهپژوهی فعالیت کرد و به تصحیح داستان «سیاوش» در شاهنامه پرداخت که بدون ذکر نامش منتشر شد.
مختاری در کنار فعالیتهای ادبی، عضو فعال کانون نویسندگان ایران بود و برای آزادی بیان و حقوق نویسندگان تلاش میکرد. این فعالیتها او را به یکی از اهداف اصلی دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی در قتلهای زنجیرهای تبدیل کرد. قتل او و دیگر نویسندگان، مانند داریوش و پروانه فروهر و محمدجعفر پوینده، نمادی از سرکوب سیستماتیک روشنفکران و هنرمندان منتقد در ایران شد.
با وجود تلاش مقامات حکومتی برای نادیده گرفتن این جنایات و انتساب آنها به عوامل خارجی، شهادتها و اسناد منتشر شده از سوی برخی از دستاندرکاران این قتلها، از جمله مهرداد عالیخانی، حقایق تکاندهندهای درباره نقش مستقیم وزارت اطلاعات در این حوادث برملا کرد. این جنایات تأثیری عمیق بر جامعه فرهنگی ایران گذاشت.
«مختاری برای خرید در حوالی محل سکونت خود بیرون آمده بود. حدود بیستدقیقه خریدش طول کشید. در حال برگشتن به منزل بود، یک کوچه مانده به منزلش علی و رضا جلوی او را گرفتند و تحت پوشش پرسنل دادستانی وی را سوار اتومبیل کردند… داخل ساختمان شدیم. در همان اتاق اول از وی خواستند روی زمین بنشیند. همه کار را روشن و ناظری تمام کردند. بسیار حرفهای و مسلط عمل نمودند. ناظری سریعا طناب مربوطه را از کابینت داخل اتاق در آورد. مقادیری پارچهی سفید برداشت، چشم و دست او را از پشت سر بست. طناب را به گردن او انداخت. او را به روی شکم خواباند و حدود چهار یا پنج دقیقه بعد ...»
مرگ محمد مختاری، علاوه بر داغی بر خانواده و دوستانش، جنبش روشنفکری ایران را در دهه ۱۳۷۰ با بحرانی عمیق مواجه کرد. بسیاری از هنرمندان و نویسندگان، از جمله هوشنگ گلشیری، در مراسم بزرگداشت او حضور یافتند و یاد او را گرامی داشتند. امروز، نام محمد مختاری نه تنها بهعنوان یک شاعر و نویسنده، بلکه بهعنوان نمادی از مقاومت و تعهد به آزادی و عدالت در ذهن جامعه فرهنگی ایران باقی مانده است.
درباره محمد مختاری بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/mohammad_mokhtari/
#محمد_مختاری #قتل_های_زنجیره_ای #یاری_مدنی_توانا
ویدیو از اکانت دیدی نوین در اینستاگرام
@Tavaana_TavaanaTech
محمد مختاری یکی از چهرههای برجسته ادبیات معاصر ایران بود که به واسطه فعالیتهای ادبی و اجتماعی خود مورد توجه قرار گرفت. او علاوه بر نگارش شعر و داستان، به نقد ادبی و پژوهشهای فرهنگی نیز پرداخت. آثار او از جمله بر شانه فلات، وزن دنیا و تمرین مدارا نشاندهنده تعهد او به بازتاب دغدغههای انسانی، اجتماعی و فرهنگی است. مختاری همچنین در حوزه شاهنامهپژوهی فعالیت کرد و به تصحیح داستان «سیاوش» در شاهنامه پرداخت که بدون ذکر نامش منتشر شد.
مختاری در کنار فعالیتهای ادبی، عضو فعال کانون نویسندگان ایران بود و برای آزادی بیان و حقوق نویسندگان تلاش میکرد. این فعالیتها او را به یکی از اهداف اصلی دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی در قتلهای زنجیرهای تبدیل کرد. قتل او و دیگر نویسندگان، مانند داریوش و پروانه فروهر و محمدجعفر پوینده، نمادی از سرکوب سیستماتیک روشنفکران و هنرمندان منتقد در ایران شد.
با وجود تلاش مقامات حکومتی برای نادیده گرفتن این جنایات و انتساب آنها به عوامل خارجی، شهادتها و اسناد منتشر شده از سوی برخی از دستاندرکاران این قتلها، از جمله مهرداد عالیخانی، حقایق تکاندهندهای درباره نقش مستقیم وزارت اطلاعات در این حوادث برملا کرد. این جنایات تأثیری عمیق بر جامعه فرهنگی ایران گذاشت.
«مختاری برای خرید در حوالی محل سکونت خود بیرون آمده بود. حدود بیستدقیقه خریدش طول کشید. در حال برگشتن به منزل بود، یک کوچه مانده به منزلش علی و رضا جلوی او را گرفتند و تحت پوشش پرسنل دادستانی وی را سوار اتومبیل کردند… داخل ساختمان شدیم. در همان اتاق اول از وی خواستند روی زمین بنشیند. همه کار را روشن و ناظری تمام کردند. بسیار حرفهای و مسلط عمل نمودند. ناظری سریعا طناب مربوطه را از کابینت داخل اتاق در آورد. مقادیری پارچهی سفید برداشت، چشم و دست او را از پشت سر بست. طناب را به گردن او انداخت. او را به روی شکم خواباند و حدود چهار یا پنج دقیقه بعد ...»
مرگ محمد مختاری، علاوه بر داغی بر خانواده و دوستانش، جنبش روشنفکری ایران را در دهه ۱۳۷۰ با بحرانی عمیق مواجه کرد. بسیاری از هنرمندان و نویسندگان، از جمله هوشنگ گلشیری، در مراسم بزرگداشت او حضور یافتند و یاد او را گرامی داشتند. امروز، نام محمد مختاری نه تنها بهعنوان یک شاعر و نویسنده، بلکه بهعنوان نمادی از مقاومت و تعهد به آزادی و عدالت در ذهن جامعه فرهنگی ایران باقی مانده است.
درباره محمد مختاری بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/mohammad_mokhtari/
#محمد_مختاری #قتل_های_زنجیره_ای #یاری_مدنی_توانا
ویدیو از اکانت دیدی نوین در اینستاگرام
@Tavaana_TavaanaTech
محمد مختاری از جمله نویسندگان برجستهای بود که در دوازدهم آذرماه ۱۳۷۷ در جریان قتلهای زنجیرهای، توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به قتل رسید.
روایت تلخ قتل این نویسنده را بخوانید:
«مختاری برای خرید در حوالی محل سکونت خود بیرون آمده بود. حدود بیستدقیقه خریدش طول کشید. در حال برگشتن به منزل بود، یک کوچه مانده به منزلش علی و رضا جلوی او را گرفتند و تحت پوشش پرسنل دادستانی وی را سوار اتومبیل کردند… داخل ساختمان شدیم. در همان اتاق اول از وی خواستند روی زمین بنشیند. همه کار را روشن و ناظری تمام کردند. بسیار حرفهای و مسلط عمل نمودند. ناظری سریعا طناب مربوطه را از کابینت داخل اتاق در آورد. مقادیری پارچهی سفید برداشت، چشم و دست او را از پشت سر بست. طناب را به گردن او انداخت. او را به روی شکم خواباند و حدود چهار یا پنج دقیقه بعد ...»
درباره این نویسنده بخوانید:
https://tavaana.org/mohammad_mokhtari/
#یاری_مدنی_توانا
#قتل_های_زنجیره_ای
#محمد_مختاری
@Tavaana_TavaanaTech
روایت تلخ قتل این نویسنده را بخوانید:
«مختاری برای خرید در حوالی محل سکونت خود بیرون آمده بود. حدود بیستدقیقه خریدش طول کشید. در حال برگشتن به منزل بود، یک کوچه مانده به منزلش علی و رضا جلوی او را گرفتند و تحت پوشش پرسنل دادستانی وی را سوار اتومبیل کردند… داخل ساختمان شدیم. در همان اتاق اول از وی خواستند روی زمین بنشیند. همه کار را روشن و ناظری تمام کردند. بسیار حرفهای و مسلط عمل نمودند. ناظری سریعا طناب مربوطه را از کابینت داخل اتاق در آورد. مقادیری پارچهی سفید برداشت، چشم و دست او را از پشت سر بست. طناب را به گردن او انداخت. او را به روی شکم خواباند و حدود چهار یا پنج دقیقه بعد ...»
درباره این نویسنده بخوانید:
https://tavaana.org/mohammad_mokhtari/
#یاری_مدنی_توانا
#قتل_های_زنجیره_ای
#محمد_مختاری
@Tavaana_TavaanaTech
کانون نویسندگان ایران به مناسبت ۱۳ آذر، روز مبارزه با سانسور، بیانیهای منتشر کرد. این روز که شانزده سال پیش توسط کانون نویسندگان ایران به یاد دو جانباخته راه آزادی بیان، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، نامگذاری شد، فرصتی است برای اعتراض به سیاستهای سرکوبگرانه و سانسور حاکمیت.
در این بیانیه، کانون نویسندگان بر تعهد خود به مبارزه با تمامی اشکال سانسور و دفاع از حق آزادی اندیشه، بیان و نشر برای همگان تأکید کرده است. همچنین، با یادآوری فزونی یافتن محدودیتها و فشارها بر نویسندگان، هنرمندان و روزنامهنگاران، از تمامی آزادیخواهان دعوت شده است تا در برابر این محدودیتها سکوت نکنند و با افشای شیوههای پیدا و پنهان سانسور، به حمایت از آزادی بیان بپردازند.
متن کامل بیانیه در ادامه آمده است:
بیانیهی کانون نویسندگان ایران
به مناسبت ۱۳ آذر، روز مبارزه با سانسور
شانزده سال پیش کانون نویسندگان ایران سیزده آذرماه را به یاد دو جانباختهی راه آزادی بیان، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، روز مبارزه با سانسور نامید. کانون نویسندگان ایران در این روز صدای خود را رساتر از هر زمان دیگر در برابر سیاستهای سرکوبگرانهی حاکمیت بلند میکند و اعلام میدارد که تا تحقق بند اول منشور خود، "آزادی اندیشه و بیان و نشر بی هیچ حصر و استثنا برای همگان"، از مبارزه با تمامی اشکال سانسور باز نخواهد ایستاد و در برابر موج فزایندهی سانسور و به محاق بردن اندیشه و تفکر آزاد، مانند گذشته با عزمی راسخ ایستادگی خواهد کرد.
سرکوب صداهای مستقل که از آغاز در دستور کار حاکمیت قرار داشت، با اعمال سیاستهایی چون اختصاص بودجههای کلان به ارگانها و عوامل سانسور، اقتصاد رانتی نشر، تهیهی فهرست سیاه از نویسندگان و ناشران مستقل و آزادیخواهی که پیشتر کارهایشان مشمول سانسور (در اصطلاح رسمی، اصلاحیه) شده، به ابتذال کشیدن تئاتر و سینما و تبدیل آن به نمایش مضحک عوامل حکومتی و حذف و مثله کردن آثار مستقل… به قلع و قمع روزافزون ادبیات و هنر مستقل انجامید. با تثبیت این سیاستها، تا به امروز بسیاری از نویسندگان و هنرمندان از انتشار و نمایش آثارشان محروم شدهاند، کتابهای زیادی توقیف و از دسترس خوانندگان خارج شده و تفتیش اندیشه و ارعاب نویسندگان مستقل سیری فزاینده یافته است. در سال جاری نیز همچون سالهای سیاه گذشته، حاکمیت به مدد سانسور در بزنگاههای سیاسی و اجتماعی، افکار عمومی را دستکاری و واقعیت را تحریف کرده است. روزنامهنگاران تحت فشار و تهدید و ارعاب قرار دارند و بسیاری از نویسندگان، ناخواسته به دام خودسانسوری گرفتار شدهاند. نتیجهی این فضای خفقانآور، کاهش کیفیت آثار و در حاشیه ماندن اخبار آزاد و بیطرف است. انتشار زیرزمینی آثار ادبی و هنری نیز، گرچه روزنی برای تنفس نویسندگان و هنرمندان گشوده، اما آنان را از دسترسی به مخاطبان گستردهتر باز داشته است. با این همه هیچ حکومتی نتوانسته است صدای حقیقت را خاموش و آزادی و اندیشه را برای همیشه به بند کشد.
کانون نویسندگان ایران ضمن گرامیداشت یاد و نام بلند محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، همهی شیوههای حاکمیتی سانسور را محکوم میکند و از تمام نویسندگان و هنرمندان آزادیخواه میخواهد که تا روزی که حق آزادی بیان بی هیچ حصر و استثنا برای همگان محقق شود، در برابر سانسور حکومتی سکوت نکنند و شیوههای پیدا و پنهان آن را افشا کنند.
کانون نویسندگان ایران
۱۲ آذر ۱۴۰۳
مرتبط:
محمد مختاری، جان بر سر قلم
https://goo.gl/nwxqj7
محمد جعفر پوینده، جانباخته راه آزادی
https://tavaana.org/mohammadjafar_pooyandeh/
#سانسور #ممیزی #کانون_نویسندگان_ایران #بیانیه #محمدجعفر_پوینده #محمد_مختاری #قتل_های_زنجیره_ای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در این بیانیه، کانون نویسندگان بر تعهد خود به مبارزه با تمامی اشکال سانسور و دفاع از حق آزادی اندیشه، بیان و نشر برای همگان تأکید کرده است. همچنین، با یادآوری فزونی یافتن محدودیتها و فشارها بر نویسندگان، هنرمندان و روزنامهنگاران، از تمامی آزادیخواهان دعوت شده است تا در برابر این محدودیتها سکوت نکنند و با افشای شیوههای پیدا و پنهان سانسور، به حمایت از آزادی بیان بپردازند.
متن کامل بیانیه در ادامه آمده است:
بیانیهی کانون نویسندگان ایران
به مناسبت ۱۳ آذر، روز مبارزه با سانسور
شانزده سال پیش کانون نویسندگان ایران سیزده آذرماه را به یاد دو جانباختهی راه آزادی بیان، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، روز مبارزه با سانسور نامید. کانون نویسندگان ایران در این روز صدای خود را رساتر از هر زمان دیگر در برابر سیاستهای سرکوبگرانهی حاکمیت بلند میکند و اعلام میدارد که تا تحقق بند اول منشور خود، "آزادی اندیشه و بیان و نشر بی هیچ حصر و استثنا برای همگان"، از مبارزه با تمامی اشکال سانسور باز نخواهد ایستاد و در برابر موج فزایندهی سانسور و به محاق بردن اندیشه و تفکر آزاد، مانند گذشته با عزمی راسخ ایستادگی خواهد کرد.
سرکوب صداهای مستقل که از آغاز در دستور کار حاکمیت قرار داشت، با اعمال سیاستهایی چون اختصاص بودجههای کلان به ارگانها و عوامل سانسور، اقتصاد رانتی نشر، تهیهی فهرست سیاه از نویسندگان و ناشران مستقل و آزادیخواهی که پیشتر کارهایشان مشمول سانسور (در اصطلاح رسمی، اصلاحیه) شده، به ابتذال کشیدن تئاتر و سینما و تبدیل آن به نمایش مضحک عوامل حکومتی و حذف و مثله کردن آثار مستقل… به قلع و قمع روزافزون ادبیات و هنر مستقل انجامید. با تثبیت این سیاستها، تا به امروز بسیاری از نویسندگان و هنرمندان از انتشار و نمایش آثارشان محروم شدهاند، کتابهای زیادی توقیف و از دسترس خوانندگان خارج شده و تفتیش اندیشه و ارعاب نویسندگان مستقل سیری فزاینده یافته است. در سال جاری نیز همچون سالهای سیاه گذشته، حاکمیت به مدد سانسور در بزنگاههای سیاسی و اجتماعی، افکار عمومی را دستکاری و واقعیت را تحریف کرده است. روزنامهنگاران تحت فشار و تهدید و ارعاب قرار دارند و بسیاری از نویسندگان، ناخواسته به دام خودسانسوری گرفتار شدهاند. نتیجهی این فضای خفقانآور، کاهش کیفیت آثار و در حاشیه ماندن اخبار آزاد و بیطرف است. انتشار زیرزمینی آثار ادبی و هنری نیز، گرچه روزنی برای تنفس نویسندگان و هنرمندان گشوده، اما آنان را از دسترسی به مخاطبان گستردهتر باز داشته است. با این همه هیچ حکومتی نتوانسته است صدای حقیقت را خاموش و آزادی و اندیشه را برای همیشه به بند کشد.
کانون نویسندگان ایران ضمن گرامیداشت یاد و نام بلند محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، همهی شیوههای حاکمیتی سانسور را محکوم میکند و از تمام نویسندگان و هنرمندان آزادیخواه میخواهد که تا روزی که حق آزادی بیان بی هیچ حصر و استثنا برای همگان محقق شود، در برابر سانسور حکومتی سکوت نکنند و شیوههای پیدا و پنهان آن را افشا کنند.
کانون نویسندگان ایران
۱۲ آذر ۱۴۰۳
مرتبط:
محمد مختاری، جان بر سر قلم
https://goo.gl/nwxqj7
محمد جعفر پوینده، جانباخته راه آزادی
https://tavaana.org/mohammadjafar_pooyandeh/
#سانسور #ممیزی #کانون_نویسندگان_ایران #بیانیه #محمدجعفر_پوینده #محمد_مختاری #قتل_های_زنجیره_ای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیانیه کانون نویسندگان ایران در بیست و ششمین سالگرد قتلهای سیاسی ـ حکومتی
در ۲۶اُمین سالگرد قتلهای سیاسی-حکومتی
یاد رهروان راه آزادی، ستمکشتگان کانون نویسندگان ایران، محمد مختاری و محمد جعفر پوینده را گرامی میداریم!
بیگمان نابخردی و کوربینی سیاسی است اگر اوضاعی را در نظر نگیریم که قتلهای سیاسی خزان سال ۱۳۷۷ بر زمینهی آن رخ داد. حاکمیت جمهوری اسلامی از پس یک دهه از خونینترین سرکوبهای سیاسی تاریخ معاصر ما در دهه ۱۳۶۰ هزاران تن از گردنفرازترین مبارزان حقطلب این آب و خاک را راهی قتلگاهها کرد، فقط در یک قلم نزدیک به ۵ هزار زندانی حکم گرفتهی کتبسته را طی یک ماه از نو در «دادگاهها»ی یکی-دو دقیقهای محکوم به اعدام کرد و به دار کشید، به سرکوب گسترده و روز به روز زنان برخاست، آپارتاید جنسی را به صورت مذهب مختار حکومتی درآورد و سرانجام با گسترش دامنهی سانسور به هر گوشه و کنار این کشور بلازده آخرین روزنههای آزادی بیان را کور کرد، و بدینگونه به گمان خود پهنهی مبارزهی اجتماعی-سیاسی را از مخالف و منتقد و آزادیخواه تهی کرد. نیمهی دههی ۱۳۷۰ حاکمیت سرمست از پیروزی بر هر آن کس که جرئت مخالفت با یکی از واپسماندهترین حکومتها را به خود داده بود، سایهی مرگزای خود را بر سراسر کشور گسترد و به شکار مخالفان در بیرون از مرزها دست برآورد. در چنین اوضاع و احوالی بود که گروهی از متعهدترین نویسندگان گرد هم آمدند تا به احیای فعالیت یکی از مستقلترین نهادهای آزادیخواه و سانسورستیز سراسر تاریخ ایران، کانون نویسندگان ایران، بپردازند. متن «ما نویسندهایم»، مشهور به «۱۳۴ نویسنده» حاوی مفهومی بود که حاکمیت در سراسر عمر خود کوشیده بود با سرکوبهای بیسابقهی خود آن را از خاطرهها بزداید، و آن کوشش جمعی برای رسیدن به حقوق فردی و اجتماعی و سیاسی خود بود. واژهی «ما» اسم رمزی بود که بر زبان آوردن آن حکم مخالفت با استبداد و خودکامگی داشت. نخست، در پردهای از ابهام، اما با نشانههای روشن، به تکزنی پرداختند: سعیدی سیرجانی، غفار حسینی، احمد تفضلی، پیروز دوانی، مجید شریف، احمد میرعلایی، حمید و کارون حاجیزاده و دهها تن دیگر در گمنامی به قتل آمدند و آنگاه، شمشیر از رو بسته و بیپرده، نخست دو تن از منتقدان سیاسی، داریوش فروهر و پروانه اسکندری، را، فقط به جرم نابخشودنی اعلام نظر و مخالفت با سیاستهای حاکم، به فجیعترین وجه سلاخی کردند و سپس در آستانهی نخستین مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران در پاییز ۱۳۷۷، محمد مختاری و محمد جعفر پوینده، اعضای سربلند کانون نویسندگان ایران، را به قتلگاه بردند. هنگامی که راز جنایت عوامل امنیتی وزارت اطلاعات از پرده بیرون افتاد و ناگزیر از اعتراف شدند، نخست دادگاهی عَلَم کردند، متهمان را بدون حضور خانوادههای قربانیان جنایت و وکیل خانوادهها در دادگاهی سرهم بندی شده شتابزده «محاکمه» کردند، سپس چندی بعد آنها را به مرخصی و تعطیلات ابدی فرستادند و در عوض وکیل شجاع خانوادههای ستمکشتگان، ناصر زرافشان، را به ۵ سال زندان محکوم کردند و به زندان فرستادند: سنگ را بستند و سگ را رها کردند!
اما چنان که در همهی ۲۶سالی که بر این جنایت تاریخی گذشته است بارها مکرر کردهایم، اگر هزار سال بر این تبهکاری سیاسی-حکومتی بگذرد هرگز از دادخواهی قدمی واپس نخواهیم گذاشت و خواهان روشنشدن همهی ابعاد این جنایتیم و آزادی بیان و مبارزهی بیتخفیف و بیوقفه با سانسور و طلب جامعهای عاری از ستم و آزادیکشی را چون میراث گرانقدر و فراموشنشدنی محمد مختاری، محمد جعفر پوینده، بکتاش آبتین و سعید سلطانپور به جان پاس خواهیم داشت.
مطابق مرسوم همهساله روز ۱۶ آذر ساعت ۳ عصر بر مزار جانباختگان راه آزادی در امامزاده طاهر کرج گرد میآییم و مزار محمد مختاری و محمد جعفر پوینده را گلباران میکنیم.
کانون نویسندگان ایران
۱۵ آذر ۱۴۰۳
#کانون_نویسندگان_ایران #محمد_مختاری #جعفر_پوینده #قتل_های_زنجیره_ای #دادخواهی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در ۲۶اُمین سالگرد قتلهای سیاسی-حکومتی
یاد رهروان راه آزادی، ستمکشتگان کانون نویسندگان ایران، محمد مختاری و محمد جعفر پوینده را گرامی میداریم!
بیگمان نابخردی و کوربینی سیاسی است اگر اوضاعی را در نظر نگیریم که قتلهای سیاسی خزان سال ۱۳۷۷ بر زمینهی آن رخ داد. حاکمیت جمهوری اسلامی از پس یک دهه از خونینترین سرکوبهای سیاسی تاریخ معاصر ما در دهه ۱۳۶۰ هزاران تن از گردنفرازترین مبارزان حقطلب این آب و خاک را راهی قتلگاهها کرد، فقط در یک قلم نزدیک به ۵ هزار زندانی حکم گرفتهی کتبسته را طی یک ماه از نو در «دادگاهها»ی یکی-دو دقیقهای محکوم به اعدام کرد و به دار کشید، به سرکوب گسترده و روز به روز زنان برخاست، آپارتاید جنسی را به صورت مذهب مختار حکومتی درآورد و سرانجام با گسترش دامنهی سانسور به هر گوشه و کنار این کشور بلازده آخرین روزنههای آزادی بیان را کور کرد، و بدینگونه به گمان خود پهنهی مبارزهی اجتماعی-سیاسی را از مخالف و منتقد و آزادیخواه تهی کرد. نیمهی دههی ۱۳۷۰ حاکمیت سرمست از پیروزی بر هر آن کس که جرئت مخالفت با یکی از واپسماندهترین حکومتها را به خود داده بود، سایهی مرگزای خود را بر سراسر کشور گسترد و به شکار مخالفان در بیرون از مرزها دست برآورد. در چنین اوضاع و احوالی بود که گروهی از متعهدترین نویسندگان گرد هم آمدند تا به احیای فعالیت یکی از مستقلترین نهادهای آزادیخواه و سانسورستیز سراسر تاریخ ایران، کانون نویسندگان ایران، بپردازند. متن «ما نویسندهایم»، مشهور به «۱۳۴ نویسنده» حاوی مفهومی بود که حاکمیت در سراسر عمر خود کوشیده بود با سرکوبهای بیسابقهی خود آن را از خاطرهها بزداید، و آن کوشش جمعی برای رسیدن به حقوق فردی و اجتماعی و سیاسی خود بود. واژهی «ما» اسم رمزی بود که بر زبان آوردن آن حکم مخالفت با استبداد و خودکامگی داشت. نخست، در پردهای از ابهام، اما با نشانههای روشن، به تکزنی پرداختند: سعیدی سیرجانی، غفار حسینی، احمد تفضلی، پیروز دوانی، مجید شریف، احمد میرعلایی، حمید و کارون حاجیزاده و دهها تن دیگر در گمنامی به قتل آمدند و آنگاه، شمشیر از رو بسته و بیپرده، نخست دو تن از منتقدان سیاسی، داریوش فروهر و پروانه اسکندری، را، فقط به جرم نابخشودنی اعلام نظر و مخالفت با سیاستهای حاکم، به فجیعترین وجه سلاخی کردند و سپس در آستانهی نخستین مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران در پاییز ۱۳۷۷، محمد مختاری و محمد جعفر پوینده، اعضای سربلند کانون نویسندگان ایران، را به قتلگاه بردند. هنگامی که راز جنایت عوامل امنیتی وزارت اطلاعات از پرده بیرون افتاد و ناگزیر از اعتراف شدند، نخست دادگاهی عَلَم کردند، متهمان را بدون حضور خانوادههای قربانیان جنایت و وکیل خانوادهها در دادگاهی سرهم بندی شده شتابزده «محاکمه» کردند، سپس چندی بعد آنها را به مرخصی و تعطیلات ابدی فرستادند و در عوض وکیل شجاع خانوادههای ستمکشتگان، ناصر زرافشان، را به ۵ سال زندان محکوم کردند و به زندان فرستادند: سنگ را بستند و سگ را رها کردند!
اما چنان که در همهی ۲۶سالی که بر این جنایت تاریخی گذشته است بارها مکرر کردهایم، اگر هزار سال بر این تبهکاری سیاسی-حکومتی بگذرد هرگز از دادخواهی قدمی واپس نخواهیم گذاشت و خواهان روشنشدن همهی ابعاد این جنایتیم و آزادی بیان و مبارزهی بیتخفیف و بیوقفه با سانسور و طلب جامعهای عاری از ستم و آزادیکشی را چون میراث گرانقدر و فراموشنشدنی محمد مختاری، محمد جعفر پوینده، بکتاش آبتین و سعید سلطانپور به جان پاس خواهیم داشت.
مطابق مرسوم همهساله روز ۱۶ آذر ساعت ۳ عصر بر مزار جانباختگان راه آزادی در امامزاده طاهر کرج گرد میآییم و مزار محمد مختاری و محمد جعفر پوینده را گلباران میکنیم.
کانون نویسندگان ایران
۱۵ آذر ۱۴۰۳
#کانون_نویسندگان_ایران #محمد_مختاری #جعفر_پوینده #قتل_های_زنجیره_ای #دادخواهی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیویی که صفحه یادبود جاویدنام حمید حاجیزاده، در آستانه سالگرد قتل محمد جعفر پوینده توسط عوامل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی منتشر کرد
پوینده در ۸ آذر ماه ۱۳۷۷ از منزل خود خارج شد و دیگر بازنگشت و چند روز بعد جسد بیجان این مترجم و نویسنده در «روستای بادامک» در شهرستان شهریار پیدا شد. او را خفه کرده بودند. پوینده را در امامزاده طاهر کرج به خاک سپردند. آرامگاه او در کنار محمد مختاری، دیگر قربانی قتلهای سریالی جمهوری اسلامی قرار دارد. از آثار فراوان محمدجعفر پوینده در عمر کوتاهش میتوان به ترجمه هگل و اندیشه فلسفی در روسیه نوشته گی پلانتی بونژور، پیکار با تبعیض جنسی نوشته آندره میشل، اعلامیه جهانی حقوق بشر و تاریخچه آن نوشته گلن جانسون، سپیدهدمان فلسفه تاریخ بورژوازی نوشته ماکس هورکهایمر، جامعهشناسی رمان نوشته گئورگ لوکاچ و … اشاره کرد.
درباره محمد جعفر پوینده بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/mohammadjafar_pooyandeh/
——
#به_یاد_آر
#سالگرد
#محمد_جعفر_پوینده
#قتلهاي_زنجيره_اي
#محمد_مختاری #جعفر_پوینده #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پوینده در ۸ آذر ماه ۱۳۷۷ از منزل خود خارج شد و دیگر بازنگشت و چند روز بعد جسد بیجان این مترجم و نویسنده در «روستای بادامک» در شهرستان شهریار پیدا شد. او را خفه کرده بودند. پوینده را در امامزاده طاهر کرج به خاک سپردند. آرامگاه او در کنار محمد مختاری، دیگر قربانی قتلهای سریالی جمهوری اسلامی قرار دارد. از آثار فراوان محمدجعفر پوینده در عمر کوتاهش میتوان به ترجمه هگل و اندیشه فلسفی در روسیه نوشته گی پلانتی بونژور، پیکار با تبعیض جنسی نوشته آندره میشل، اعلامیه جهانی حقوق بشر و تاریخچه آن نوشته گلن جانسون، سپیدهدمان فلسفه تاریخ بورژوازی نوشته ماکس هورکهایمر، جامعهشناسی رمان نوشته گئورگ لوکاچ و … اشاره کرد.
درباره محمد جعفر پوینده بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/mohammadjafar_pooyandeh/
——
#به_یاد_آر
#سالگرد
#محمد_جعفر_پوینده
#قتلهاي_زنجيره_اي
#محمد_مختاری #جعفر_پوینده #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech