آموزشکده توانا
58K subscribers
30K photos
36.2K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
اول آذرماه ۱۳۷۷ در تهران، یک زن و شوهر در مقابل یکدیگر با ضربات متعدد و پیاپی چاقو کشته شدند؛ «داریوش فروهر» و «پروانه فروهر». این دو تنها به جرم دگراندیشی و مخالفت با نظام کشته شدند. بعدها وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، قاتلان را «نیروهای خودسر» این وزارت معرفی کرد. اما آیت الله خامنه ای انتساب این قتل ها به جمهوری اسلامی را نپذیرفت و از جمله داریوش فروهر را «دشمن بی خطر و بی ضرر» نظام اسلامی معرفی کرد!

اما اعترافات قاتلان ثابت می کند آن ها «خودسر» نبوند. «پرستو فروهر» - دختر داریوش و پروانه - که پرونده قتل های زنجیره ای در شعبه یک دادگاه نظامی تهران را خوانده است، می گوید: «به ویژه چیزی که خیلی تکان دهنده است این است که متهمین بارها و بارها گفته اند که حذف فیزیکی دگراندیشان جزو وظایف سازمانی شان بوده و بارها انجام داده اند و خیلی با تعجب نوشته بودند که نمی دانند چرا این بار دچار چنین مشکلی شده و بسیاری شان می گفتند که دستور از بالا آمده و نمی دانند که چرا آنها که صرفا وظیفه خود انجام داده اند حالا متهم قضیه هستند.» «علی صفایی»، کارمند وزارت اطلاعات در اعترافات تیر ۱۳۷۹ خود درباره چگونگی قتل فروهرها می گوید: «آن شب ابتدا مسلم و صادق به در منزل رفتند، من و فلاح در کوچه‌ای که بن‌بست بود کمی پایین‌تر از منزل قرار گرفتیم، چند نفر بالای کوچه قرار گرفتند و چند نفر حفاظت کوچه را داشتند. برادر مسلم و صادق وارد منزل شدند و بعد برادر فلاح که بنده در حیاط ماندم.
حدوداً بعد از سی دقیقه فلاح برادران دیگر را صدا زدند، با بی‌سیم گفتند و وارد منزل شدند. که گفتند بنده و برادر مسلم و فلاح با خانم پروانه به طبقه بالا رفتیم. بعد از بازرسی عادی فلاح دستور داد کار را شروع کنیم.بنده گردن و دهان ایشان را گرفتم، مسلم دست های ایشان را گرفت و برادر هاشم آمد و با دستمال آغشته به مواد بیهوشی، بیهوش کرد و محسنی چند ضربه چاقو زد که بنده دیدم تکان می‌خورد. گفتم تکان می خورد، چند ضربه دیگر زدند…»

https://goo.gl/nNhR82
منابع مرتبط
قتل محمدجعفر پوینده
http://bit.ly/2kBS8aA
محمد رسول اف و دست نوشته هایی که نمی سوزند
http://bit.ly/2saFwqC
مجید شریف که شریف بود
http://bit.ly/2kbGJOg
قتل احمد تفضلی؛ ایران شناس و پژوهشگر
http://bit.ly/1xqx8Ov

@Tavaana_TavaanaTech
محمد_نوری_زاد بیهوش شد!

به نقل از یک منبع آگاه در زندان مشهد، محمد نوری زاد که در #اعتصاب_غذا و دارو می باشد، بیهوش شده است.

محمد نوری زاد نزدیک به ۴۷ روز است که لب بر غذا و دارو بسته است. وضعیت جسمانی او وخیم گزارش شده است.

وی در هفته گذشته در ۲ نوبت به بیمارستان انتقال داده شده است اما با توجه به وضعیت جسمانی و کهولت سن، وضعیت او بسیار خطرناک گزارش شده است.

محمد نوری زاد از تاریخ ۲۲ مرداد ۹۸ در بازداشت موقت در زندان مشهد به سر می برد.

او بعد از گذشت ۱۰۰ روز از بازداشتِ ظالمانه اش، در اعتراض به روند رسیدگی به پرونده، اقدام به #اعتصاب همزمان غذا و دارو کرده و درخواستِ مشخصش؛ #آزادی بدون قید و شرط و همچنین رسیدگیِ #عادلانه به پرونده است.

قوه قضائیه تا به امروز به این درخواست رسیدگی نکرده و بیم آن می رود که مقامات قضائی در تلاش باشند که با بی توجهی به این درخواستِ انسانی، پروژه #حذف_فیزیکی محمد نوری زاد را رقم بزنند.

جان #محمد_نوری_زاد در خطر است!

منبع: رادیو فرهنگ

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
شادروان سعیدی سیرجانی که خود از قربانیان اولین قتل‌های دگراندیشان پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ بود، اثری دارد به نام «ضحاک ماردوش.»

سعیدی سیرجانی به سبک خود داستان جمشید و برآمدن ضحاک را روایت می‌کند. شاید مهم‌ترین مشخصه‌ رویکرد سعیدی سیرجانی توجه به اختلاف طبقاتی‌ست که مطابق با شاهنامه‌ی فردوسی از دوران شاهنشاهی جمشید آغاز شد. سعیدی سیرجانی با این همه معتقد است که تلاش برای انطباق شخصیت‌های این داستان با چهره‌های تاریخی مشخص تلاش نادرستی‌ست. این داستان مانند اغلب داستان‌های بزرگ دیگر، محصول انباشت تجربه‌ی نسل‌های مختلف مردم در طول تاریخ است و نه بازتاب یک دوران تاریخی بخصوص که بتوانیم آن را جستجو کرده و بیابیم. سعیدی سیرجانی می‌نویسد:

در داستان ضحاک خواننده‌ اشارت‌شناس اهل تأمل با دو عامل قوی سر و کار دارد: یکی ذهن افسانه‌ساز هوشمندان روزگاران کهن و دیگری طبع نکته‌پرداز فردوسی. افسانه‌ی ضحاک به صورت موجود محصول تجارب مردمی‌ست که هزاران سال پیش از ما، گرفتار پنجه‌ی شاه ستمگر خونخواری بوده‌اند و داستان روزگار سیاه سلطه‌ی او را سینه به سینه منتقل کرده‌اند و در هر انتقالی به اقتضای زمانه، شاخ و برگی بر آن افزوده‌اند و این افسانه‌ سرگرم‌کننده به تدریج مایه‌ عقده‌گشایی و امیدواری نسل‌های بعدی شده است که «پایان شب سیه سپید است» و…

برای مطالعه ادامه این یادداشت مراجعه کنید به صفحه گفت‌وشنود:

https://dialog.tavaana.org/book-zahhak-mardosh/

شایان ذکر است که در اپیزود بیست و چهارم از دیگری‌نامه، با عنوان «کوش پیل‌دندان»، به نقل صفحاتی از کتاب «ضحاک ماردوش» اثر سعیدی سیرجانی پرداخته بودیم. برای دسترسی به این اپیزود از لینک زیر استفاده کنید:

https://dialog.tavaana.org/others-24/

#دیگری_نامه
#ضحاک #ترور #دهشت #دهشت_افکنی #حذف_فیزیکی #رواداری #گفتگو #سعیدی_سیرجانی #قتل_های_زنجیره_ای #آژی_دهاک

@Dialogue1402