آموزشکده توانا
58K subscribers
30K photos
36.2K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

حمایت محسن خان‌محمدی، زندانی سیاسی سابق
از «کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام»


۱۲ شهریور سال ۱۴۰۲ بود که رسانه‌ها از تبعید تعدادی از زندانیان سیاسی از زندان اوین به زندان قزلحصار خبر دادند. زندانی که تا پیش از آن به عنوان بزرگترین زندان مواد مخدر در ایران و بلکه در کل منطقه غرب آسیا از آن یاد می‌شد. اما مدت زیادی طول نکشید که قزلحصار نه به عنوان زندان مواد مخدر بلکه به عنوان کانون اصلی ایستادگی در برابر «اعدام» به عنوان مجازاتی غیرانسانی، در رسانه‌ها و افکار عمومی شناخته شد.

کمتر از شش ماه پس از تبعید زندانیان سیاسی به نام‌های جعفر ابراهیمی، احمدرضا حائری، زرتشت احمدی راغب، رضا سلمان‌‌زاده، سعید ماسوری، حمزه سواری، سپهر امام‌جمعه، میثم دهبان‌زاده، لقمان امین‌پور و رضا محمدحسینی از زندان اوین به زندان قزلحصار، با وجود فشار و سرکوب پس از تبعید، کارزاری را با عنوان «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» شکل دادند.
کارزاری که اکنون به بیش از ۲۳ زندان ایران گسترش یافته و در تاریخ ۶ شهریور ۱۴۰۲ نیز ۶۸ تشکل و سازمان حقوق‌ بشری ایرانی و بین‌المللی در حمایت از آن بیانیه‌ مهمی را صادر کردند.

براساس بررسی و تحلیل متن بیانیه‌ها و نامه‌های منتشر شده از زندانیان سیاسی قزلحصار در رابطه با کمپین «سه شنبه‌های نه به اعدام» خواسته اصلی آنان و تفاوتش با برخی کنش‌های قبلی، در ۴ مورد است:
۱. توجه بیشتر نسبت به اعدام زندانیان با جرائم غیرسیاسی
۲. تأکید بر عمل جمعی به منظور موفقیت
۳. لزوم استمرار و تداوم عمل جمعی
۴. توجه بیشتر به زندانیان سیاسی و عقیدتی گمنام زیر حکم اعدام

متن کامل گزارش خانم شیرین عبادی را درباره این کارزار:
tinyurl.com/ShiEdm

کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام، متعلق به هیچ گروه سیاسی خاصی نیست و زندانیان سیاسی و عقیدتی با گرایش‌ها و باورهای مختلف در آن مشارکت دارند.

#محسن_خانمحمدی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
Tavaana آموزشکده توانا:
مهدی مسکین‌نواز، زندانی سیاسی محبوس در زندان بندرانزلی، در نامه‌ای خطاب به اعضای کمیته حقیقت‌یاب سازمان ملل، بخشی از جنایت‌های جمهوری اسلامی را برشمرده است.

متن این نامه به شرح زیر است:

اعضای محترم کمیته حقیقت یاب درود

ما شاهدین جنایت‌های بسیاریم

با توجه به التهاب زیرپوستی موجود در سراسر کشور به قطعیت میتوان گفت ج ا نخواهد گذاشت به ایران سفر کنید، رژیم خوب میداند ورود شما به ایران انگیزه حضور و رویارویی علنی خیابانی را افزایش خواهد داد. اما از آنجاکه راهی جز رفتن نداریم و رفتن هم مقصد است هم مقصود، چنانچه در مکانیزم‌های فشار حداکثری موفق شدید به ایران سفر کنید در سفارتخانه‌هایی مستقر شوید که دولت‌هایشان صدای عموم مردم بودند نه صدای اقلیت خائن.

مستقر کردن شما در هر هتل یا مکان دیگری نتیجه تحقیقاتتان را بسمت مطلوب رژیم سوق میدهد، تحقیقی که نهایتا در گزارش با چند قتل و مرگ مشکوک و آسیب جزئی اعضای بدن، جنایت عریان علیه بشریت به حاشیه خواهد رفت.

مواضع اخیر ج ا در خصوص گزارش اخیرتان نشان از ماهیت ضدبشری یک دولت غیر دموکراتیک دارد، که برای حفظ خود طبق فتوای خمینی گذشتن از جان امام زمان برای حفظ نظام را مجاز می‌داند، چه برسد به مخالفی که معاند و سرسپرده بیگانگان نامیده و در خاک آرمیدنشان رسالت با فضیلتی پنداشته می‌شود.

در ج ا، جنایت علیه بشریت فقط به قتل و حبس و سرکوب خلاصه نمی‌شود، بلکه تحریف حقوق شهروندی براساس منشور قضایی اسلامی طی نیم قرن گذشته، جنگ علیه اقلیت های باورمند و جنسی را به امری معمول بدل ساخته، جنگی که بر شغل، تحصیل، استخدام، ازدواج و حتی برپایی مراسم عزاداری، سنگ قبر و آرامگاه متوفی چنگ نفرت می‌زند.

در ج ا، بشر نه فقط بخاطر نوشیدنی که بخاطر اختیار در انتخاب، تازیانه می‌خورد، زنان بجرم زن بودن در سازوکار طرح نور بصورت علنی و غیرعلنی دزدیده و رژیم برای فرار از پاسخگویی، آنان را با اتهامات فساد، سرقت و اعتیاد به شعبات عمومی یا به مراکز روان درمانی که به قول بهنام محجوبی افول انسانیت را ماموریت می‌کنند، منتقل می‌شوند.

بانو سارا حسین؛ مشاهدات پنج ساله‌ام داخل زندان حاکی از شلیک‌های عامدانه به نقاط حساس بدن معترضین یا وارد آوردن ضربات به اعضای اسیب پذیری که بقا و نسل یک خانواده را تهدید می‌کند، گواه جنگی هدفمند توسط آتش به اختیاران آموزش دیده‌ای را می‌دهد که هر یک به تنهایی چون قاتلی حرفه ای علیه بشریت اشدا علی الکفار را ماموریتی الهی قلمداد می‌کنند و از ستار بهشتی تا نیکا شاکرمی را با ذکر به قتل می‌رسانند.

از زمان روی کار آمدن ج ا امری قهری در رفتار اجتماعی با خودزنی تا خودکشی شکل اعتراضی که خلاصه به یک رده سنی یا یک قشر نمیشود در کشور گسترش یافته، امری که خلاصه به مرزنشین و محروم نشین نمی‌شود، بلکه در مرکز افزایش چشم گیری داشته.
در این نوع اعتراض های بی بازگشت از کودک در حجله تا پرسنل مراکز درمانی یا بازنشسته و زندانی چون خودم را می‌توان لیست کرد که با هزینه‌کردن خودشان، مقابل کوله‌باری از سلاح‌های قضایی، نظامی و ایدئولوژیکی گویی قصد دارند سلاحی جدید را به معادلات نه گفتن‌های مدنی وارد کنند، هستیم.

معلول تمام چنین علت‌هایی یکه تازی رژیمی روان‌پریش است که خشونت را بصورت هدفمند در تمام حوزه‌های حیاتی تبلیغ و ترویج میکند، خشونتی که خفقان و سرکوب حاصل از آن جامعه را افسرده و دغدغه‌مند را به انزوا کشانیده

چنین رژیم سرکوبگری حتی رها شدن تیریگر را جرم می‌داند و به پشتوانه ایین نامه مجازات اسلامی دستش برای برپایی قاپوق و سپردن دامی‌ین‌های بی‌دفاع و بی‌دادرس به دست فرشته عذاب و برپایی جشن نفرت‌انگیز اعدام باز میشود.

در ج ا جان مخالف تا خاک سرد به باریکی موی می‌باشد، مویی که با بستن چشمان دولت‌ها در سیاسی‌کاری‌های پر منفعت، زمینه جنایت علیه بشریت و کشتار جمعی سیستماتیک را نه تنها با گلوله جنگی یا گلوله های ساچمه‌ای یا طناب دار بلکه قتل‌های بیولوژیک تا تعرض به خصوصی ترین حریم زندگی و تجاوزهای گروهی را باز گذاشته  و داریم بسیاری از بازداشت‌شدگان که به بیماری‌های متعدد میتوان لیست کرد.

رژیمی که در پنجمین دهه از عمر خود است برخلاف منشور قضایی سازمان ملل همچنان با حفظ دادگاه‌های انقلاب، به تقویت هیئت های مرگ و چپاول اموال مردم می‌پردازد، در این به اصطلاح دادگاه‌ها از جریمه خانواده ای که تمایل به نگهداری حیوان خانگی دارد تا مصادره اموال اقلیت ها و دادخواهانی که پای میز خون شویی عزیزانشان تن به معامله نمی‌دهند مصادیق فراوان است

ادامه را اینجا بخوانید:
https://tavaana.org/mehdi-meskinnavaaz-letter-1403/

#مهدی_مسکین_نواز #بیانیه #کمیته_حقیفت_یاب #اعدام #شکنجه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
میرزا محمد مهرابی، منتقد مذهبی و فعال سیاسی، از شاگردان حسنعلی منتظری و دبیر حزب وفاق شهر قم در حمایت از محمد جواد محقق یزدی، روحانی و پژوهشگر مذهبی که چندی قبل بدلیل انتقاد از خامنه ای و نصرالله توسط دادگاه روحانیت بازداشت و زندانی شده، به علی خامنه‌ای نامه‌ای نوشته است، که متن آن را در ادامه می‌خوانید.


بسم الله الشاهد العادل
"وَمَا كَانَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَآفَّةࣰۚ فَلَوۡلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرۡقَةࣲ مِّنۡهُمۡ طَآئِفَةࣱ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي ٱلدِّينِ وَلِيُنذِرُواْ قَوۡمَهُمۡ إِذَا رَجَعُوٓاْ إِلَيۡهِمۡ لَعَلَّهُمۡ يَحۡذَرُونَ"  توبه/۲۲
( سزاوار نيست كه همه‌ى مؤمنان رهسپار شوند، پس چرا از هر گروهى از ايشان دسته‌اى كوچ نمى‌كنند تا در دين فقيه شوند و هنگامى كه به سوى قوم ...)
حجه الاسلام آقای خامنه ای سلام:
شنیده شد حضرت آیه الله محمد جواد محقق یزدی توسط دادگاه ویژه روحانیت احضار و بازداشت شده است. گویی ایشان در درس خود دو مطلب فقهی را بیان داشتند که به مذاق آقایان خوش نیامده و باعث گرفتاری ایشان گردیده است. من به خوبی واقفم که شما مشغله های زیادی دارید و از طرفی تسلط در فقه تتبع در آن را ندارید، همین امر باعث شده که بسیاری از فقها نتوانند مطالب فقهی خود را به خوبی بیان کنند و فقه شیعه آن طور که باید و شاید به پویایی درخشان برسد.
نا گفته نماند که در زمان تصدی شما بسیاری از فقها و به ویژه فقیه عالیقدر تشیع و زعیم حوزه های علمیه حضرت آیه الله العظمی منتظری (ر.ح) به مدت پنج سال و اندی در حصر خانگی قرار گرفت و طلاب و حوزه های علمیه از فضل ایشان بی بهره ماندند.
به هر حال نکاتی را لازم می دانم خدمتتان تذکر دهم که شاید مفید فایده گردد.
۱) نقد و تفحص دینی جزئ جدا نا شدنی تحقیق و مداقه در امر دینی است. اگر تحقیق در دین و تفحص در آن انجام نگیرد؛ دین همانند پوستین وارونه می گردد که جز بلا و خشم و خسارت چیز دیگری به همراه ندارد. پس هیچ کس حق جلو گیری از آن را ندارد. کما این که آیه فوق اشاره دارد.
۲) یکی از مسائلی که ایشان مطرح ساختند ارهاب است و ارهاب به معنی ترس و وحشت انداختن در میان دشمنان  است. به عبارتی ترس و رعب و وحشت در دل دشمن است که دشمن بترسد و از تجاوز و دست اندازی به دیگران دست بردارد.قرآن چنین می‏خوانیم:
«وَاعِدُّوا لَهُمْ مَاسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ»؛ آیه ۶۰ از سوره انفال
(شما  هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها آماده سازید و  اسب‌های ورزیده؛  تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید.)
رعب وحشت در جایی است که دشمن بترسد و دست از پا خطا نکند. اما در صورتی که این ترس و وحشت در دل دشمن ایجاد نشود و گویی برعکس موجب تمرد و گستاخی دشمن شود، طبیعتا این ارهاب نه تنها مصداق پیدا نمی کند بلکه به دست خود، خود را به هلاکت انداختن است.
"وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ ۛ وَأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ" . بقره/۱۹۵
(در راه خدا انفاق کنید و خود را به مهلکه و خطر در نیفکنید، و نیکویی کنید که خدا نیکوکاران را دوست می‌دارد).
۳) قتل نفس؛ عملیات های انتحاری؛ عملیات های استشهادی.
۳) یکی دیگر از مسائلی که ایشان بیان کرده اند قتل نفس و یا عملیات های انتحاری است. عملیات انتحاری بدین معناست که کسی خود را به سلاحی و یا امری غیر مرسوم مسلح کند و با کشتن خود، از دیگری یا دیگران انتقام بگیرد.   هرگز و در هیچ کجا عملیات های انتحاری و یا استشهادی مورد تایید اسلام نبوده است؛ بلکه بعکس بسیاری به تحریم آن نظر داده اند. تنها کسانی که مایل به امر بوده اند؛ به آیات جهاد تمسک جسته اند که دلیل بر قتل و نفس و یا عملیات انتحاری نمی شود. چون آیات جهاد و شهادت در جایی است که منتج به نتیجه باشد. و حال آن که این امر دیگر یک تجربه شکست خورده و بی ثمر است. لذا امروزه عقل و خرد و گفتگو بیشتر کاربرد دارد.
  اما تقاص:  یک مورد دیگر که می توان برای انتقام یاد کرد این است که اگر کسی مالش و یا جانش و یا جان همراهانش به ناحق گرفته شد فرد می توان تقاص کند
"وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنْتَصِرُونَ" شوری/۳۹
( و آنان که هرگاه ستمی به آنان رسد  انتقام می گیرند؛ بدین معنا که تن به ظلم نمی دهند و به هر گونه ممکن تقاص می کنند.)
اما در حقیقت این آیه نیز شامل انتحار و قتل نفس نمی شود و قرآن راه کار های دیگری را پیش روی مسلمانان قرار داد است. که در قصاص یک نوع برابری و حیات است اگر چه گذشت بهتر از انتقام است. البته من به روایات نپرداختم چون تحلیل و تفسیر فراوان دارد ودر این مقال نمی گنجد.

ادامه را اینجا بخوانید


#گفتگو_توانا #استبداد_دینی #محمدجواد_محقق_یزدی #بیانیه

@Dialogue1402
سی و هشتمین هفته کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در ۲۲ زندان مختلف ادامه دارد

هم‌زمان با روز جهانی علیه اعدام حکومت اعدامی در ایران، هفت تن را در زندان‌های مختلف اعدام کرد.
در هفته گذشته نیز بیش از ۳۶ تن اعدام شدند؛ به طوری که تنها در روز ۱۸ مهر، ۱۹ تن حلق‌آویز شدند. در میان این اعدام‌شدگان یک کودک-مجرم به اسم مهدی براهویی وجود داشت که در زمان بازداشت ۱۷ سال سن داشت.

در ادامه این سرکوب‌ها و خشونت‌ها، قوه قضائیه حکومتی در ۲۲ مهر،  برای هشت متهم به سرقت در پرونده‌ای مشترک، کیفرخواست قطع دست صادر و پرونده آن‌ها را به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع داد. این میزان خشونت علیه مردم ایران همزمان با «روز جهانی علیه مجازات اعدام» به دست جمهوری اسلامی، نشان از به سخره‌گرفتن و لگدمال کردن قوانین حقوق بشر بین‌المللی است؛ تا در برابر اعتراضات و قیام احتمالی سد ببندد.

اعضای «کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام» اکنون بیش از هشت ماه است که سه‌شنبه هر هفته دست به اعتصاب غذا می‌زنند و در مقابل احکام غیرانسانی اعدام مقاومت می‌کنند.

این کارزار که از بهمن ۱۴۰۲ از زندان قزلحصار شروع شده، با مقاومت و پایداری زندانیان اعتصاب‌کننده تا به امروز، به ۲۲ زندان مختلف گسترش یافته است.

هدف این کارزار مقابله با احکام غیرانسانی اعدام و لغو آن در ایران است و در این مدت تلاش کرده صدای زندانیان زیر حکم اعدام فارغ از هر نوع اتهامی باشد. همانطور که مای ساتو گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، در آخرین اظهاراتش کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام را مورد اشاره قرار داد، از شخص ایشان، شورای حقوق بشر و همه نهادهای بین‌المللی حقوق بشر انتظار اقدامات عاجل‌تر و جدی‌تری در متوقف کردن این ماشین کشتار داریم، اقداماتی موثرتر که جان بسیاری از زندانیان بی‌پناه در گرو آن است.

فلذا از همه وجدان‌های بیدار و رسانه‌های مستقل و مردمی انتظار می‌رود که در راستای لغو اعدام و مقابله با آن قدم بردارند. تا این مبارزه در جامعه نهادینه شود تا کشوری آزاد، برابر و به دور از خشونت و اعدام به همراه صلح و دموکراسی با قوه قضاییه مستقل را بسازیم.

در همین راستا، این سه‌شنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۳، اعضای این کارزار در هفته سی‌و‌هشتم در ۲۲ زندان مختلف کشور در اعتصاب غذا خواهند بود.

زندانیان اعتصابی شامل زندان‌های زیر هستند:

زندان اوین (بندهای زنان، چهار و هشت)، زندان قزلحصار (واحدهای سه و چهار)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خرم‌آباد، زندان اراک، زندان اسدآباد اصفهان، زندان نظام شیراز، زندان بم، زندان مشهد، زندان لاکان رشت (بندهای زنان و مردان)، زندان قائم‌شهر، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران.

#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
۲۴ مهر ۱۴۰۳

#بیانیه #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صفحه اینستاگرام وفا احمدپور (معروف به وفادار) خواننده معترض رپ فارسی، که در حال گذراندن دوران حبس یکساله خود در زندان عادل‌آباد شیراز است، فایل صوتی‌ای از او منتشر کرده است که در آن درباره زندگی‌اش سخن می‌گوید.


وفادار زیر یکی از پست‌هایش نوشته بود:
«نمی‌دونم داستان زندگیم چطوری تموم میشه، ولی هیچ جایی تو نوشته‌هام نمی‌خونی که گفته باشم "من تسلیم شدم"»


وفادار، رپر معترض ایرانی، ۴۰ ساله است و با کارگری امرار معاش می‌کرد. او ۱۷ سال است که در زمینه موسیقی رپ و هیپ هاپ فعالیت می‌کند.

وفادار، به یکی از دوستانش گفته که : «گاندی جمله جالبی دارد که می‌گوید، فارغ از هر پاداشی که به کار خوب و بد دنیا به آدم‌ها می‌دهد، هر انسانی باید حق این را داشته باشد که لحظه مرگش که فرا برسد با صدای بلند فریاد بزند که من هر آنچه در توان داشتم را انجام داده‌ام. و خدا می‌دونه‌که من هر چه که داشتم و نداشتم را وسط گذاشتم، بدهکار شدم، مستاجر شدم، نتوانستم پول جمع کنم و تماما در خدمت مردم بودم تا کار اجرا کنم، من سعی کردم که صدای مردم باشم، صدای بی‌صدایان باشم»

در آثار وفادار، آنچه بیشتر از هر چیزی به چشم می‌آید دغدغه او برای «عدالت» است، او که طعم بی‌عدالتی را چشیده، همواره تلاش کرده صدای مردمی باشد که از تبعیض رنج می‌برند. وفادار صدای بی‌صدایان است و برای عدالت و آزادی ترانه‌های اعتراضی زیادی اجرا کرده است.

وفادار اخیرا در پیامی که منتشر کرده بود، گفته بود که «من وفادار به مردم هستم». او همچنین همراه با تعدادی از مصدومان شلیک عامدانه به چشم‌ها بر سر مزار جاویدنام محمدمهدی کرمی و محمد حسینی حضور یافته بود.

جمهوری اسلامی در سال‌های اخیر بسیاری از خواننده‌های ترانه‌های اعتراضی را دستگیر کرده است، برخی همچون سامان یاسین و توماج صالحی با اتهاماتی سنگین مواجه شده و هنوز در زندان هستند و برخی دیگر ناچار به تبعید شده‌اند.


#وفادار #وفا_احمدپور #هنر_اعتراض #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، در پی انتقال چهار زندانی سیاسی عرب خوزستانی به سلول انفرادی پیش از اعدام، در بیانیه‌ای خواستار مخالفت همه‌جانبه با مجازات اعدام شد و تاکید کرد که مخالفان مجازات اعدام، بایستی مقابل اعدام افرادی مخالف با مشی سیاسی خود و حتی متهمان غیر سیاسی هم بی‌تفاوت نباشند.

متن این بیانیه به شرح زیر است:

گلرخ ایرایی برای لغو مجازات اعدام باید به مخالفت همه جانبه با آن برخاست

برای مبارزه با مجازات وحشیانه ی ،اعدام نمیتوانیم فقط در برابر
اعدام های سیاسی یا در برابر احکام مرگ صادره برای همسویان سیاسی خود واکنش نشان بدهیم برای لغو مجازات اعدام باید بتوانیم هر حکم مرگی حتا برای مجرمی که ابعاد جرمش در نظرمان بسی هولناک است را نیز محکوم کنیم.
آنچه مسلم است اینکه جمهوری اسلامی فراتر از گسترش فقر و فساد و فلاکت نگرشی را در جامعه نهادینه کرد که خود محل بحث است. با وجود افزایش آمار اعدام‌ها بخش قابل توجهی از جامعه هنوز به آن حساسیتی نشان نمی‌دهد و درصد زیادی از جامعه نیز بسته به جرائم، ملیت، قومیت و جنسیت محکوم و تضادها یا همسویی سیاسی و عقیدتی موجود واکنش نشان می‌دهند.
گاه در مواجهه با رویدادی درمی‌یابیم به نقیض خود و به آنی که به انکارش برخاسته بودیم، بدل شده‌ایم.
تناقض در مواجهه با احکام مرگ و تبدیل محکومان در صف اعدام به خودی و ناخودی جز ویرانی آنچه ساخته‌ایم، نیست. در نظر گرفتن شاخص‌هایی در واکنش به احکام مرگ که قطعا منجر به تلطیف فضا به نفع عامل سرکوب و کشتار می‌شود، رذیلانه‌تر از قتل سیستماتیک است.

اگر در واکنش به شنیدن «اعدام گرفت» می‌گوییم «برای چه» به معنای پذیرش حکم مرگ برای آن دسته افرادی است که مجرمیت‌شان در دایره‌ی معادلات ما نمی‌گنجد و حکومت را محق به کشتن آنان می‌دانیم.
برای لغو مجازات اعدام باید به مخالفت همه جانبه با آن برخاست.

گلرخ ایرایی مهر ۱۴۰۳، زندان اوین


#عدنان_غبیشاوی (موسوی) #على_مجدم #معین_خنفری #محمدرضا_مقدم #حبیب_دریس و #سالم_موسوی (آلبوشوکه) در یک پرونده مشترک به اعدام محکوم شده‌اند و دیروز چهار نفر از آن‌ها به انفرادی منتقل شده‌اند.

#بیانیه #گلرخ_ایرایی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
حسین رونقی، فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق، در واکنش به بازداشت نسرین شاکرمی مادر دادخواه نیکا، نوشت:

«سرکوب دادخواهان، سرکوب عدالت‌خواهی است.

بازداشت نسرین شاکرمی مادر زنده‌یاد «نیکا شاکرمی» ادامه سیاست‌های سرکوب‌گرایانه حکومت در قبال دادخواهان و تلاش برای وادار کردن عموم مردم ایران به سکوت است.

سرکوب دادخواهان، سرکوب عدالت‌خواهی است. باید یک‌صدا از حقوق دادخواهانی که فرزندانشان را برای آزادی دیگران از دست داده‌اند، دفاع کنیم.
برای آنان‌که مردم را ناامید و زمین‌خورده می‌خواهند و به‌دنبال فراموش شدن یاد و نام کشته‌شدگان ما هستند، هیچ چیزی خشم‌برانگیزتر از صدای خانواده‌های دادخواه نیست.

هر کدام از ما، صرف‌نظر از اندیشه و عقیده‌، باید در برابر استبداد سیاسی حاکم یک‌صدا باشیم. هر شخص، گروه یا جریانی که بین کشته‌شدگان یا معترضان در خطر اعدام تفاوت قائل شود، باید با پرسش و نقد جدی مواجه گردد. هر اقدامی که به کاهش هزینه‌های دستگاه سرکوب یا کمک به آن برای سرکوب معترضان در داخل کشور منجر شود، به‌شدت مورد تردید خواهد بود.

فراموش نکنیم که ماشاالله کرمی پدر زنده‌یاد «محمدمهدی کرمی»، ناهید شیرپیشه و منوچهر بختیاری پدر و مادر زنده‌یاد «پویا بختیاری»، فرزاد معظمی گودرزی از خانواده زنده‌یاد «رضا معظمی گودرزی» و رضا سلمان‌زاده پدر زنده‌یاد «مهدی سلمان‌زاده» به جرم دادخواهی در زندان به سر می‌برند و باید آزاد شوند.»

جمهوری اسلامی فرزندان‌شان را به قتل رسانده، امکان دادخواهی را از خانواده‌ها سلب کرده، نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی به همین جا هم ختم نمی‌شود و در ادامه دیکتاتور، خانواده‌های دادخواه را به زندان می‌اندازد.

صدای دادخواهان باشیم خانواده آدینه‌زاده خانواده کرمی خانواده بختیاری خانواده سلمان‌زاده خانواده ساعدی خانواده زندانیان محکوم به اعدام و خانواده هزاران ایرانی دیگر که به جرم! دادخواهی بازداشت شده‌اند یا تحت فشار قرار دارند.

#دادخواهی
#نسرین_شاکرمی
#نیکا_شاکرمی
#نه_به_جمهورى_اسلامى
#یاری_مدنی_توانا
#بیانیه
@Tavana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جمشید عزیزی، زندانی سیاسی، که هم‌اکنون در مرخصی به سر می‌برد، فایلی صوتی درباره شرایط هم‌بندی خود منوچهر فلاح، زندانی سیاسی محبوس در زندان لاکان رشت، منتشر کرده است.

او در این فایل می‌گوید:

«امروز می‌خواهم در مورد انسان شریفی صحبت کنم که احتمالا نامش را کمتر شنیده‌اید، "منوچهر فلاح"، مردی که در بند میثاق "مادر" صدایش می‌کنیم، دلیل این عنوان مهر و محبت او نسبت به همه هم‌بندی‌ها است.
از آنجایی که کیفیت غذای زندان تعریفی ندارد، منوچهر به صورت داوطلبانه وعده‌های غذا را با روش‌های مختلف قابل تحمل‌تر می‌کند، در واقع منوچهر آشپز با تجربه‌ای است که حتی به خود من روش پخت چند غذا را یاد داده است، علاوه بر این بدون هیچ چشم‌داشتی اصلاح موی زندانیان را انجام می‌دهد، گاهی مثل مشاوری حرفه‌ای پای درد و دل‌های هم‌بندی‌ها می‌نشیند و باعث تسکین دردهای مشترکمان می‌شود. هر چند خودش کوهی از رنج‌ها را بر دوش دارد، از فوت مادرش در کودکی و سختی‌هایی که در زندگی با نامادری کشیده تا فوت پدرش و کارگری در مشاغل سخت و آسیب‌زا، از زندگی مشترکش که بعد از به دنیا آمدن تنها دخترش به طلاق ختم شد و دختر نوجوانش که اکنون نگران تنها پناه خود، پدر مهربانش است، منوچهر اکنون بیش از ۱۶ ماه است که بلاتکلیف و بدون مرخصی در بند میثاق در حال طی کردن حبسی است که حتی مدتش معلوم نیست، برای تعیین تکلیف و وثیقه‌خور شدن، دو مرتبه اقدام به اعتصاب کرده، ولی هر بار با وعده‌های عوامل پرونده‌اش اعتصابش را شکسته است، اما این وعده‌ها هنوز به واقعیت مبدل نشده.
من "جمشید عزیزی" هر چند خود در حال طی کردن حبس هستم اما من هم یک شهروند این خاکم و به عنوان یک ایرانی درخواستی از عوامل پرونده منوچهر در قوه قضاییه و دادستان استان گیلان دارم:
لطفا لطفا و لطفا، بخاطر تنها دختر نوجوانش، بخاطر انسانیتی که از منوچهر سراغ دارم و علاوه بر این‌ها با توجه به تاثیر اجتماعی عفو و بخشش در جامعه درخواست عفو و تعیین تکلیف پرونده آقای منوچهر فلاح را دارم.»

ارج می‌نهیم این دادخواهی را به‌خصوص زمانی‌که از طرف زندانیان باشد. جمشید عزیزی، علیرغم فشارهای بسیار، صدای منوچهر فلاح بوده است.

#منوچهر_فلاح #جمشید_عزیزی #زندان_لاکان_رشت #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

شجاعت مقامات جمهوری اسلامی، بیچارگی، بی‌مسئولیتی یا شرافت، کدام یک؟

عبدالرسول مرتضوی( رسول آزادی)
مهر ماه ۱۴۰۳

روز جمعه ۱۳ مهرماه ۱۴۰۳، مقامات ارشد جمهوری اسلامی به رهبری حضرت خامنه‌ای صحنه چشمگیر آفریدند. آنها همگی در میان جمع کثیری از حامیان جمهوری اسلامی، که البته تعدادشان در کل کشور کمتر از ۵ درصد جمعیت ایران است، حضور یافتند و خود را در معرض خطر مرگ قرار دادند.
این عمل متهورانه را اگر شجاعت بنامیم، باید بدانیم که هنگامی ارزشمند است که از شرافت سرچشمه بگیرد نه از ناچاری و بی‌مسئولیتی، شرافت حکم می‌کند چنانچه حفظ میهن به وجود اشخاص وابسته است، آنها خود را در معرض نیستی قرار ندهند و اگر رهبران کاری را از سر ناچاری یا بی‌چارگی انجام می‌دهند، ژست آدم‌های شریف را به خود نگیرند.
به نظر می‌رسد که مانور شجاعت مقامات جمهوری اسلامی در آن نماز جمعه از دو حالت خارج نباشد، به‌خصوص این‌که این عمل از سر ناچاری است. یعنی اگر قرار است دشمنان هر کسی را که اراده کنند در هر طبقه از یک ساختمان یا در هر پناهگاهی در زیر زمین به طور دقیق هدف قرار دهند و نابود کنند؛ پس به ناچار باید خود را به دست سرنوشت سپرده و دست‌کم آبرومندانه به پیشواز پرتابه‌هایی رفت که معلوم نیست از کجا می‌آیند و چرا تا این حد دقیق عمل می‌کنند. خب اگر قرار است هر روز جان‌مان بلرزد، که دشمنان تیزبین و نقطه‌زن کی و کجا ما را می‌کشند، بهتر است سینه سپر کنیم و مرگ را در آغوش بگیریم، که به این استراتژی می‌گویند؛ فرار به جلو. وانگهی مگر لذت مقام و منصب در این نیست که همگان ما را ببینند به ما رجوع کنند و ما را تحسین و ستایش کنند. خب اگر دشمن قدار همه‌جا به ما دسترسی دارد لااقل بگذارید در فرصت باقی‌مانده از حیات سیاسی خود به قدر کافی از زندگی محظوظ شوید. این را می‌گویند شجاعت از سر بیچارگی؛ در این معنا تقریبا همه انسان‌ها شجاع هستند.

#رسول_آزادی #عبدالرسول_مرتضوی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
.
🟠 نامه عباس واحدیان شاهرودی از زندان وکیل‌آباد مشهد خطاب به علی خامنه‌ای

آقای علی خامنه‌ای سلام
من عباس واحدیان شاهرودی از پشت دیوارهای بلند زندان وکیل آباد مشهد و پسِ درهای آهنینِ بدونِ روزنه‌یِ بند ۶/۱ این نامه را برای شما می‌نویسم.
قاعدتاً باید مرا بشناسید چرا که نام من و ۱۳ تن از یاران مبارز شجاعم با بیانیه‌ای موسوم به ۱۴ نفر گره خورده بیانیه‌ای که در آن به مسالمت‌ترین شکل ممکن از شما درخواست کردیم در جهت منافع ایران و ایرانی استعفا داده و حکومت و مملکت را به دست کاردانش بسپارید.
با توجه به کهولت سن و بیماری‌هایتان فکر کردم شاید من و یارانم را که از بدو انتشار بیانیه ۱۴ به دستور مستقیم شما سال‌های زیادی را در سلول‌های زندان‌ها گذرانده‌ایم، فراموش کرده باشید. امید که توضیح مختصرم به ذهن فرتوت‌تان تلنگر زده و ما را به یاد آورده باشید.
آقای علی خامنه‌ای حکومت جمهوری اسلامی که پیش از تاسیس‌ش و از فاجعه سینما رکس آبادان قتل و کشتار را آغاز کرد، در دهه سیاه ۶۰ هزاران هزار بی‌گناه را در دادگاه های فرمالیته به چوبه دار سپرد، کشور را درگیر جنگی طولانی با عراق کرد، جنگی که می‌توانست در همان چند ماه اول خاتمه یابد اما به خواست خمینی ۸ سال به طول انجامید و خسارات جانی و مالی بسیاری را به ایرانیان تحمیل کرد، دهه ۷۰ را با قتل‌های زنجیره‌ای و پرونده کوی دانشگاه به پایان رساند، در دهه ۸۰ به نام دین، عاشورای خونین ۸۸ را رقم زد، دهه ۹۰ را با کوله‌باری از تجربه قتل و جنایت آغاز کرد تا به دی ۹۶ رسید و از خرداد ۱۳۹۸ و پس از انتشار بیانیه ۱۴ تا به امروز جنایت‌هایی که جمهوری اسلامی به رهبری و حاکمیت شما مرتکب شده غیر قابل تصور است به جرات می‌توانم بگویم نه در هر شهر کوچک یا بزرگ ایران که در محله به محله‌ی تمام این سرزمین خانواده‌هایی داغدار خون به ناحق ریخته عزیزشان هستند. خونی که به واسطه گلوله جنگی در خیابان، شکنجه در زندان، چوبه دار و... به دستور مستقیم شما ریخته شده است.
به واسطه سیاست‌های شما آتش جنگ بر منطقه سایه افکنده است. امنیت و آرامش خاورمیانه تحت‌الشعاع گروه‌های تروریستی نیابتی تحت حمایت شما قرار گرفته و پول که حق بلامنازع مردمان ایران‌زمین است، صرف جنگ افروزی و ایدئولوژی هلال شیعی شما می‌شود. ایران در خطر وارد شدن به جنگی خانمان‌سوز است و قربانی این جنگ جامعه ایران هستند.

تا جایی که می‌دانم شما اهل کتاب هستید و بی‌شک تاریخ هم خوانده‌اید و با سرنوشت و عاقبت دیکتاتورها آشنایی دارید.

به شما پیشنهاد می‌کنم چشمتان را باز کنید، خون‌هایی که جلوی چشمتان را گرفته کنار بزنید تا واقعیت جامعه ایران را که زیر بار فقر، تورم، فساد، بیکاری، فحشا و اعتیاد کمرخم کرده ببینید. این مردم شریف چیزی جز آزادی و عدالت نمی‌خواهند و شما که داعیه رهبری را دارید مسئول تامین رفاه آزادی و آسایش برای این مردم هستید. البته که نیازی به رجعت به گذشته و خواندن تاریخ هم نیست، کافی‌ست سرنوشت و عاقبت رفقای گرمابه و گلستان خود، چون اسماعیل هنیه، حسن نصرالله و یحیی سنوار را ببینید...
عملکرد شما در بیش از ۴ دهه ثابت کرده قادر به تامین خواسته‌های برحق ایرانیان نبوده و نیستید. لااقل آزادگی شرافت و وجدان داشته باشید، با کناره‌گیری از قدرت و واگذاری حکومت به دلسوزان و کاردانان، ورق بازی را عوض کنید. چه بخواهید چه نخواهید شما در برگ‌های آخر کتاب زندگی و حکومتتان هستید تا دیر نشده و کتاب به پایان نرسیده ورق را برگردانید. حضور و بودن شما هیچ نفعی برای ایران و ایرانی نداشته، لااقل با رفتن کمک گرفتن از سازمان‌های حقوق بشری برای برگزاری یک رفراندوم عادلانه و واگذار کردن کشور به بلدِ کار قدمی برای ایران و ایرانی بردارید.
عباس واحدیان شاهرودی،
یکی از ۱۴ تن اعضای بیانیه ۱۴
مهر ۱۴۰۳
زندان وکیل آباد مشهد

.
#بیانیه #عباس_واحدیان_شاهرودی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech