یوز ایرانی در حال انقراض
برای جلوگیری از انقراض گونه های نادر جانوری چه باید کرد؟
شش دهه از #انقراض هميشگي نسل بزرگ ترين گربه سانان فلات قاره ايران، يعني شير ايراني و ببر مازندران مي گذرد. اکنون گربه سانان ديگري مثل پلنگ و يوزپلنگ در معرض تهديد نابودي هميشگي قرار دارند؛ به ويژه يوز آسيايي که امروزه فقط در زيستگاه هاي معدودي از کشورمان زيست مي کند.
وضعیت یوزپلنگ در طبیعت ایران
طی دو دهه گذشته، مطالعات مدون چندانی درباره یوز در ایران صورت نگرفته است. البته ذکر این نکته کاملا ضروری است که یوزپلنگ ها بین مناطق مختلف در رفت و آمد بوده و نمی توان جمعیت ثابتی برای هر استان یا منطقه در نظر گرفت.
برنامه پایش جمعیت یوزپلنگ آسیایی با همکاری سازمان حفاظت محیط زیست، انجمن یوزپلنگ ایرانی و پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی پس از یکسال تلاش در اسفندماه ۱۳۹۱ به پایان رسید.
در جریان این برنامه ده زیستگاه اصلی یوزپلنگ در کشور با استفاده از دوربین های تله ای پایش شد و در این مدت بیش از ۲۰۰ تصویر از یوزپلنگ به ثبت رسیده است که با مقایسه خال های روی بدن که مشخصه ای منحصر بفرد در هر یوزپلنگ به شمار می رود مشخص شد که این ۲۰۰ تصویر تنها متعلق به ۲۰ یوز مختلف می باشد.
البته شناسایی این تعداد یوزپلنگ دلیل بر وجود تنها ۲۰ قلاده یوز در کشور نیست و با توجه به گستردگی زیستگاه های و محدودیت منابع و امکانات قطعا تعداد بیشتری یوزپلنگ وجود داشت که در جریان پایش شناسایی نشده بودند ضمن آنکه تمامی زیستگاه های یوز در کشور نیز در برنامه پروژه پایش قرار نداشت.
شواهد نشان از زادآوری پایین و رشد منفی جمعیت یوزپلنگ در کشور دارد و قطعا تعداد یوزهای ایران در حال حاضر بسیار کمتر از ۷۰ قلاده است.
کاهش امنیت زیستگاه های یکی از مهمترین عوامل کاهش زاد و ولد یوزپلنگ ها به شمار میرود. یوزپلنگ در صورت احساس کاهش امنیت در منطقه زندگی خود اقدام به زاد و ولد نخواهند کرد و یا توله های خود را رها کرده و آن منطقه را ترک می کنند. کاهش امنیت لزوما با تخریب زیستگاه همراه نیست و فعالیت های گوناگون از جمله تردد بیش از حد، اکتشافات و فعالیت های معادن و غیره می تواند امنیت این مناطق را تا حد زیادی کاهش دهد.
هم اکنون با مشخص شدن جمعیت بسیار کوچک و شکننده #یوزپلنگ آسیایی، حفظ این گونه ارزشمند نیازمند عزم ملی و حمایت تمامی دستگاه های دولتی و غیر دولتی خواهد بود.
دیده بان #محیط_زیست و حیات وحش ایران
ویدیو: برگرفته از مستند #حیات_وحش ایران ساخته سید مانی میرصادقی
@Tavaana_TavaanaTech
برای جلوگیری از انقراض گونه های نادر جانوری چه باید کرد؟
شش دهه از #انقراض هميشگي نسل بزرگ ترين گربه سانان فلات قاره ايران، يعني شير ايراني و ببر مازندران مي گذرد. اکنون گربه سانان ديگري مثل پلنگ و يوزپلنگ در معرض تهديد نابودي هميشگي قرار دارند؛ به ويژه يوز آسيايي که امروزه فقط در زيستگاه هاي معدودي از کشورمان زيست مي کند.
وضعیت یوزپلنگ در طبیعت ایران
طی دو دهه گذشته، مطالعات مدون چندانی درباره یوز در ایران صورت نگرفته است. البته ذکر این نکته کاملا ضروری است که یوزپلنگ ها بین مناطق مختلف در رفت و آمد بوده و نمی توان جمعیت ثابتی برای هر استان یا منطقه در نظر گرفت.
برنامه پایش جمعیت یوزپلنگ آسیایی با همکاری سازمان حفاظت محیط زیست، انجمن یوزپلنگ ایرانی و پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی پس از یکسال تلاش در اسفندماه ۱۳۹۱ به پایان رسید.
در جریان این برنامه ده زیستگاه اصلی یوزپلنگ در کشور با استفاده از دوربین های تله ای پایش شد و در این مدت بیش از ۲۰۰ تصویر از یوزپلنگ به ثبت رسیده است که با مقایسه خال های روی بدن که مشخصه ای منحصر بفرد در هر یوزپلنگ به شمار می رود مشخص شد که این ۲۰۰ تصویر تنها متعلق به ۲۰ یوز مختلف می باشد.
البته شناسایی این تعداد یوزپلنگ دلیل بر وجود تنها ۲۰ قلاده یوز در کشور نیست و با توجه به گستردگی زیستگاه های و محدودیت منابع و امکانات قطعا تعداد بیشتری یوزپلنگ وجود داشت که در جریان پایش شناسایی نشده بودند ضمن آنکه تمامی زیستگاه های یوز در کشور نیز در برنامه پروژه پایش قرار نداشت.
شواهد نشان از زادآوری پایین و رشد منفی جمعیت یوزپلنگ در کشور دارد و قطعا تعداد یوزهای ایران در حال حاضر بسیار کمتر از ۷۰ قلاده است.
کاهش امنیت زیستگاه های یکی از مهمترین عوامل کاهش زاد و ولد یوزپلنگ ها به شمار میرود. یوزپلنگ در صورت احساس کاهش امنیت در منطقه زندگی خود اقدام به زاد و ولد نخواهند کرد و یا توله های خود را رها کرده و آن منطقه را ترک می کنند. کاهش امنیت لزوما با تخریب زیستگاه همراه نیست و فعالیت های گوناگون از جمله تردد بیش از حد، اکتشافات و فعالیت های معادن و غیره می تواند امنیت این مناطق را تا حد زیادی کاهش دهد.
هم اکنون با مشخص شدن جمعیت بسیار کوچک و شکننده #یوزپلنگ آسیایی، حفظ این گونه ارزشمند نیازمند عزم ملی و حمایت تمامی دستگاه های دولتی و غیر دولتی خواهد بود.
دیده بان #محیط_زیست و حیات وحش ایران
ویدیو: برگرفته از مستند #حیات_وحش ایران ساخته سید مانی میرصادقی
@Tavaana_TavaanaTech
پذیرش دشوار یک واقعیت: یوز آسیایی منقرض میشود
goo.gl/sPeUhU
تلاش هدیه تهرانی برای جمعآوری اعانه مردمی و پیام محمدجواد ظریف شاید مفید باشد اما نمیتواند یوزپلنگ آسیایی را از چنگال انقراض نجات دهد. عکس یوز روی پیراهن تیم ملی و حتی لبخند ملیح رضا رشیدپور هم قادر نیست سرنوشت شومی را که به انتظار این سریعترین دونده ساکن ایران نشسته، تغییر دهد. با روند مدیریت موجود در عرصههای طبیعی نه تنها یوز که باید انتظار داشت سایر گونهها نیز به سرنوشت شیر ایرانی و ببر مازندران دچار شوند.
پذیرش دشوار یک واقعیت
تعارف را کنار بگذاریم و واقعیتها را در گذر زمان مرور کنیم. کدام جاده ایمن شد؟ کدام زیستگاه از چنگال شکار دزدها نجات پیدا کرد؟ کدام منطقه از چرای مفرط دام رهایی یافت؟ از زمانی که برنامه عمران سازمان ملل به صحنه نجات یوز پا گذاشت ۱۶ سال میگذرد. تکتک این روزها را از دست دادیم. نداشتن مدیریت منسجم، فقدان یک رویکرد جدی در حفاظت از زیستگاههای یوز و عدم قاطعیت در دستگاههای اجرایی و حکومتی، ریشه اصلی انقراض و نابودی زیستگاهها و حیاتوحش در ایران است. به این مجموعه، تنگنظریها و رقابتهای حقیر برای دیده شدن، شهرت و چپاول دلار و سنت را هم باید اضافه کرد.
اگر در این ۱۶ سال یوزهای ایران شرایط امیدبخشی پیدا نکردند اما برای عدهای شهرت، اعتبار، شرایط تحصیل در فرنگ و مبلغی سرمایه به وجود آوردند. عدهای که باید به حق آنان را مافیای حیاتوحش کشور دانست: مقالههای شبه علمی مینویسند؛ به کنفرانسها و سمینارهای جهانی میروند؛ بودجههای ملی و بینالمللی جدب میکنند؛ با مرده و زنده یوز عکس یادگاری میگیرند و شکارچی فرنگی به ایران میآورند برای کشتن باقیمانده جانوران کمیابمان.
دیر، مفید و لنگان
ورود دیرهنگام بازیگران مطرح سینما به عرصه حفاظت محیطزیست را باید به فال نیک گرفت. بماند که در بسیاری موارد، نداشتن اطلاع کافی از ماجرا و قدم گذاشتن در مجرای پرابهام میتواند نگرانیآفرین باشد. نمونهاش؟ هدیه تهرانی که اینک «چراغالله» میگرداند برای جمعآوری پول تا آغلهایی در منطقه حفاظتشده خریداری شود. کار بزرگی است و قابل ستودن. نه؟ اما یک جای کار میلنگد.
یک گروه تلگرامی با حضور خانم بازیگر راه افتاده است و اکنون بیش از سه هزار عضو دارد. لحظه به لحظه به شمار اعضای آن نیز افزوده میشود تا ۸۰۰ میلیون تومان مورد نیاز برای خرید مستثنیات از مردم جمعآوری شود. این تلاش جمعی و استقبال عمومی نشان میدهد عشق و عطش برای نجات یوز در جریان است. بسیاری دریافتهاند که «سرنوشت یوزآسیایی در دست ایرانیان» است. اما مگر میشود یوز را نجات داد بدون آنکه زیستگاه آن را از گزند تخریب و تکهتکه شدن حفظ کرد؟
ورود بازیگران نامآشنا و پرطرفدار البته برای حفظ محیطزیست لازم است؛ همانقدر که ورود اهل سیاست و سایر گروههای مرجع و اثرگذار میتواند مفید باشد؛ مشروط بر آنکه واقعیتها را بشناسند؛ حقیقت را قلب نکنند و دروغ نگویند. در این میان اما هراسی دیگری نیز وجود دارد: بازیگران علاقمند و پرتلاشی مثل هدیه تهرانی اگر به دام مافیای حیاتوحش و شکارفروشان بیفتند ممکن است راه به چاه ببرند. در این صورت، ظرفیتهای بالقوهای که برای حفاظت حیاتوحش میتوانند به کار بگیرند برای همیشه نابود و اعتماد مردمی برای همیشه خدشهدار خواهد شد.
آیا افراد اثرگذاری مثل هدیه تهرانی که سازمان میراث فرهنگی در سال ۸۸ برای برگزاری نمایشگاه او ۸۰ میلیون تومان هزینه کرد و حتی اسفندیار رحیممشایی به بازدید از آن نمایشگاه رفت، نمیتوانند موثرتر وارد صحنه شوند و به جای جمعآوری اعانه مردمی، از اهل سیاست با «ژنهای خوب» بخواهند که علاوه بر کمک مالی، امور حقوقی را برای خرید مستثنیات تسهیل کنند و مهمتر از همه، از تخریبهای سازمانیافته در زیستگاههای یوز دست بردارند؟ یوز در ایران منقرض میشود چون مطالبه جدی برای حفظ زیستگاههای آن وجود ندارد. با پذیرش این حقیقت تلخ بهتر میتوانیم با غول انقراض پنجه در پنجه کنیم.
نوشته سام خسرویفرد، کارشناس محیط زیست و روزنامهنگار
متن کامل را از کانال تلگرام نویسنده بخوانید:
https://t.me/IranEnvirodoc/31
نظرتان را برای ما بنویسید.
مجموعه وبینارهای بحرانهای محیط زیست در ایران
https://goo.gl/g8omkW
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/sPeUhU
تلاش هدیه تهرانی برای جمعآوری اعانه مردمی و پیام محمدجواد ظریف شاید مفید باشد اما نمیتواند یوزپلنگ آسیایی را از چنگال انقراض نجات دهد. عکس یوز روی پیراهن تیم ملی و حتی لبخند ملیح رضا رشیدپور هم قادر نیست سرنوشت شومی را که به انتظار این سریعترین دونده ساکن ایران نشسته، تغییر دهد. با روند مدیریت موجود در عرصههای طبیعی نه تنها یوز که باید انتظار داشت سایر گونهها نیز به سرنوشت شیر ایرانی و ببر مازندران دچار شوند.
پذیرش دشوار یک واقعیت
تعارف را کنار بگذاریم و واقعیتها را در گذر زمان مرور کنیم. کدام جاده ایمن شد؟ کدام زیستگاه از چنگال شکار دزدها نجات پیدا کرد؟ کدام منطقه از چرای مفرط دام رهایی یافت؟ از زمانی که برنامه عمران سازمان ملل به صحنه نجات یوز پا گذاشت ۱۶ سال میگذرد. تکتک این روزها را از دست دادیم. نداشتن مدیریت منسجم، فقدان یک رویکرد جدی در حفاظت از زیستگاههای یوز و عدم قاطعیت در دستگاههای اجرایی و حکومتی، ریشه اصلی انقراض و نابودی زیستگاهها و حیاتوحش در ایران است. به این مجموعه، تنگنظریها و رقابتهای حقیر برای دیده شدن، شهرت و چپاول دلار و سنت را هم باید اضافه کرد.
اگر در این ۱۶ سال یوزهای ایران شرایط امیدبخشی پیدا نکردند اما برای عدهای شهرت، اعتبار، شرایط تحصیل در فرنگ و مبلغی سرمایه به وجود آوردند. عدهای که باید به حق آنان را مافیای حیاتوحش کشور دانست: مقالههای شبه علمی مینویسند؛ به کنفرانسها و سمینارهای جهانی میروند؛ بودجههای ملی و بینالمللی جدب میکنند؛ با مرده و زنده یوز عکس یادگاری میگیرند و شکارچی فرنگی به ایران میآورند برای کشتن باقیمانده جانوران کمیابمان.
دیر، مفید و لنگان
ورود دیرهنگام بازیگران مطرح سینما به عرصه حفاظت محیطزیست را باید به فال نیک گرفت. بماند که در بسیاری موارد، نداشتن اطلاع کافی از ماجرا و قدم گذاشتن در مجرای پرابهام میتواند نگرانیآفرین باشد. نمونهاش؟ هدیه تهرانی که اینک «چراغالله» میگرداند برای جمعآوری پول تا آغلهایی در منطقه حفاظتشده خریداری شود. کار بزرگی است و قابل ستودن. نه؟ اما یک جای کار میلنگد.
یک گروه تلگرامی با حضور خانم بازیگر راه افتاده است و اکنون بیش از سه هزار عضو دارد. لحظه به لحظه به شمار اعضای آن نیز افزوده میشود تا ۸۰۰ میلیون تومان مورد نیاز برای خرید مستثنیات از مردم جمعآوری شود. این تلاش جمعی و استقبال عمومی نشان میدهد عشق و عطش برای نجات یوز در جریان است. بسیاری دریافتهاند که «سرنوشت یوزآسیایی در دست ایرانیان» است. اما مگر میشود یوز را نجات داد بدون آنکه زیستگاه آن را از گزند تخریب و تکهتکه شدن حفظ کرد؟
ورود بازیگران نامآشنا و پرطرفدار البته برای حفظ محیطزیست لازم است؛ همانقدر که ورود اهل سیاست و سایر گروههای مرجع و اثرگذار میتواند مفید باشد؛ مشروط بر آنکه واقعیتها را بشناسند؛ حقیقت را قلب نکنند و دروغ نگویند. در این میان اما هراسی دیگری نیز وجود دارد: بازیگران علاقمند و پرتلاشی مثل هدیه تهرانی اگر به دام مافیای حیاتوحش و شکارفروشان بیفتند ممکن است راه به چاه ببرند. در این صورت، ظرفیتهای بالقوهای که برای حفاظت حیاتوحش میتوانند به کار بگیرند برای همیشه نابود و اعتماد مردمی برای همیشه خدشهدار خواهد شد.
آیا افراد اثرگذاری مثل هدیه تهرانی که سازمان میراث فرهنگی در سال ۸۸ برای برگزاری نمایشگاه او ۸۰ میلیون تومان هزینه کرد و حتی اسفندیار رحیممشایی به بازدید از آن نمایشگاه رفت، نمیتوانند موثرتر وارد صحنه شوند و به جای جمعآوری اعانه مردمی، از اهل سیاست با «ژنهای خوب» بخواهند که علاوه بر کمک مالی، امور حقوقی را برای خرید مستثنیات تسهیل کنند و مهمتر از همه، از تخریبهای سازمانیافته در زیستگاههای یوز دست بردارند؟ یوز در ایران منقرض میشود چون مطالبه جدی برای حفظ زیستگاههای آن وجود ندارد. با پذیرش این حقیقت تلخ بهتر میتوانیم با غول انقراض پنجه در پنجه کنیم.
نوشته سام خسرویفرد، کارشناس محیط زیست و روزنامهنگار
متن کامل را از کانال تلگرام نویسنده بخوانید:
https://t.me/IranEnvirodoc/31
نظرتان را برای ما بنویسید.
مجموعه وبینارهای بحرانهای محیط زیست در ایران
https://goo.gl/g8omkW
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. پذیرش دشوار یک واقعیت: #یوز_آسیایی منقرض میشود . تلاش #هدیه_تهرانی برای جمعآوری اعانه مردمی و پیام محمدجواد ظریف شاید مفید باشد اما نمیتواند #یوزپلنگ آسیایی را از چنگال #انقراض نجات دهد. عکس یوز روی پیراهن تیم ملی و حتی لبخند ملیح رضا رشیدپور هم قادر…
پیروز
کاری از مانا نیستانی
منتشر شده در ایرانوایر
- امروز پیروز، فردا نوبت کیست؟! پیروز هم یکی از ساکنان ایران بود، یکی از ما ...
#پیروز #ایران #پیروز_یوز_ایرانی #یوزپلنگ_آسیایی #کارتون #کارتون_بازنشر
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کاری از مانا نیستانی
منتشر شده در ایرانوایر
- امروز پیروز، فردا نوبت کیست؟! پیروز هم یکی از ساکنان ایران بود، یکی از ما ...
#پیروز #ایران #پیروز_یوز_ایرانی #یوزپلنگ_آسیایی #کارتون #کارتون_بازنشر
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech