آموزشکده توانا
58.2K subscribers
29.8K photos
36.1K videos
2.54K files
18.5K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
عزیز نسین، راوی #طنز ِ گریان
#عزیز_نسین صد ساله شد

سال‌های پایانی عمر عزیز نسین نیز او آرامش نداشت. بعد از انتشار فتوای روح‌الله خمینی و دستور ترور سلمان رشدی به خاطر انتشار کتاب «آیات شیطانی»، عزیز نسین بخشی از کتاب سلمان رشدی را ترجمه و منتشر کرد. نسین گفت که این عمل را در وهله‌ی نخست به خاطر دفاع از آزادی بیان و عقیده انجام می‌دهد اما محافل تندروی اسلامی این عمل را تحمل نکردند و حکم ارتداد و دستور قتل عزیز نسین را صادر کردند.

#عزیزنسین که برای شرکت در جمع نویسندگان آزادی‌خواه به شهر سیواس رفته بود مورد حمله‌ی افراد تندروی اسلامی قرار گرفت. در ژوئیه سال ۱۹۹۳ و پس از نماز جمعه، تندروهای مذهبی به هتل محل اقامت عزیز نسین حمله کردند و ساختمان هتل را به آتش کشیدند. عزیز نسین موفق شد که از این حادثه جان سالم به در ببرد اما ۳۷ نفر در آتش سوختند و کشته شدند.

دو سال و چهار روز پس از این اتفاق و در ششم ژوئیه سال ۱۹۹۵ عزیز نسین پس از یک جلسه‌ی کتاب‌خوانی در ازمیر دچار حمله‌ی قلبی شد و درگذشت. عزیز نسین در وصیت‌نامه‌ای که از او باقی‌مانده است نوشت که به هیچ دینی معتقد نیست از این‌رو او بر اساس تشریفات مراسم خاک‌سپاری اسلامی به خاک سپرده نشود. او وصیت کرد در گوری بدون نام و نشان در روستای کودکان به خاک سپرده شود.

مَحمَت نصرت که با نام عزیز نسین شناخته‌ شده است نویسنده و مترجم و طنزنویس اهل کشور ترکیه است. عزیز نسین در بیستم دسامبر ۱۹۱۵ در نزدیکی استانبول در خانواده‌ای فقیر دیده به جهان گشود. عزیز نسین در محیطی مذهبی و خانواده‌ای سنتی پرورش یافت. عزیز نسین در واقع نام پدر محمت نصرت بود که نام پدر را به شهرتی جهانی رساند. عزیز نسین در زندگی‌نامه‌ی خودنوشت که در سال ۱۹۶۴ نوشته شده است شروع زندگی‌اش را با زبانی طنز این‌گونه بیان می‌کند: «پدرم در ۱۳ سالگی از یکی از روستاهای آناتولی به استانبول آمد. مادرم هم وقتی خیلی بچه بود از روستای دیگری در آناتولی به استانبول آمد.

«از بچگی آرزو داشتم #نمایشنامه‌نویس شوم. در ارتش، واحدهای پیاده‌نظام، توپخانه و تانک داشتیم اما واحد نمایشنامه‌نویسی وجود نداشت. بنابراین به دنبال راهی برای خارج شدن از آن‌جا بودم و سرانجام در سال ۱۹۴۴ از ارتش آزاد شدم». عزیز نسین از کودکی آرزو داشت نویسنده بشود و به تعبیر خودش مطالبی بنویسد که اشک مردم را در بیاورد: «از بچگی آرزو داشتم مطالبی بنویسم که اشک مردم را در آورد.

با همین هدف داستانی نوشتم و آن را برای مجله‌ای فرستادم. سردبیر مجله آن را درست نفهمید و به جای گریه کردن، قاه قاه خنده سر داد، ولی بعد از کلی خندیدن، مجبور شد اشک‌هایش را پاک کند و بگوید: عالی است. باز هم از این داستان‌ها برای ما بنویس.»

عزیز نسین در سال ۱۹۷۲ نهادی تاسیس کرد و نام آن را «بنیاد نسین» گذاشت که کار آن کمک به کودکانی بود که به دلیل فقر و محرومیت نمی‌توانند تحصیلات مناسبی داشته باشند. این بنیاد از بدو تاسیس به هزاران کودک آواره کمک کرده است تا بتوانند تحصیل کنند و آینده‌ی به‌تری داشته باشند.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/jIKr0n

#توانا

@Tavaana_TavaanaTech
به بهانه‌ی تولد لنگستون هیوز، شاعر، #داستان‌نویس و #نمایشنامه‌نویس آمریکایی

لنگستن #هیوز در اول فوریهٔ ۱۹۰۲ در ایالت میزوری آمریکا متولد شد. آثارش به دلیل تصویرهای هنرمندانه‌ای که از زندگی سیاهان بین سال‌های دهه‌ی ۲۰ تا ۶۰ ترسیم کرده است مشهور است.
#لنگستون_هیوز در ۲۲ می ۱۹۶۷ بر اثر سرطان در نیویورک درگذشت.

برخی از #اشعار این #شاعر آمریکایی توسط #احمدشاملو به فارسی ترجمه شده است. یکی از این اشعار نامش است «بگذارید این وطن دوباره وطن شود». در بخشی از این #شعر می‌خوانیم:

بگذارید این وطن دوباره وطن شود.
بگذارید دوباره همان رویایی شود که بود.
بگذارید پیشاهنگ دشت شود
و در آن‌جا که آزاد است منزلگاهی بجوید.

(این وطن هرگز برای من وطن نبود.)

بگذارید این وطن رویایی باشد که رویاپروران در رویای
خویش‌داشته‌اند.ــ
بگذارید سرزمین بزرگ و پرتوان عشق شود
سرزمینی که در آن، نه شاهان بتوانند بی‌اعتنایی نشان دهند نه
ستمگران اسبابچینی کنند
تا هر انسانی را، آن که برتر از اوست از پا درآورد.
(این وطن هرگز برای من وطن نبود.)

آه، بگذارید سرزمین من سرزمینی شود که در آن، آزادی را
با تاج ِ گل ِ ساخته‌گی ِ وطن‌پرستی نمی‌آرایند.
اما فرصت و امکان واقعی برای همه کس هست، زنده‌گی آزاد است

و برابری در هوایی است که استنشاق می‌کنیم.

(در این «سرزمین ِ آزاده‌گان» برای من هرگز
نه برابری در کار بوده است نه آزادی.)

@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
ایوان کلیما، روح پراگ

«در زمانی که رژیمی جنایت‌کار، قواعد قانون را به کلی زیر پا می‌گذارد، در آن زمان که جرم و جنایت مجاز شمرده می‌شود، در آن زمانی که عده‌ی معدودی که فراتر از قانون هستند، می‌‌کوشند دیگران را از شان و کرامت و حقوق اولیه‌شان محروم کنند، اخلاق مردمان عمیقا آسیب می‌بیند. رژیم‌ها جنایت‌کار به خوبی از این امر آگاهند، و آن‌را می‌شناسند و سعی می‌کنند با ایجاد وحشت، شرف و رفتار اخلاقی آدمیان را به مخاطره اندازند.»
این سخنان بخشی از کتاب معروف «روح پراگ» نوشته‌ی ایوان کلیما، #نویسنده، #مقاله‌نویس، #نمایش‌نامه‌نویس و #روزنامه‌نگار اهل جمهوری چک است.

کلیما یکی از موفق‌ترین آثارش به نام «عشق و آشغال» و یا «عشق و زباله» را زمانی نوشت که حرفه‌اش جاروکشی خیابان‌ها بود.
پس از برافتادن #کمونیست به کلیما منصب‌هایی نیز در دولت هاول پیشنهاد شد اما او از همه‌ی آن‌ها سر باز زد. کلیما در گفت‌وگو با ماه‌نامه‌ی مهرنامه می‌گوید: «تنها چیزی که واقعا دوست دارم انجام بدهم، #نوشتن است. بقیه چیزها من را آشفته می‌کنند. پس، #کمونیسم برکنار شده بود، که این بسیار مهم بود، و من نزدیک ۶۰ سال داشتم؛ دلیلی نداشتم که وارد سیاست بشوم. سیاست اتلاف وقت است...

بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Ivan_Klima

@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
سعید نفیسی، مرد بی‌همتای ادبیات ایران

سعید نفیسی، فرزند علی‌اکبر ناظم‌الاطبا در ۱۸ خردادماه ۱۲۷۴ خورشیدی در تهران به دنیا آمد. پدرش، پزشکی حاذق بود که او را بانی بیمارستان مدرن در ایران می‌دانند.

« از سعید نفیسی پرسیدند که چه طور ممکن است تو این قدر نوشته باشی؟ پاسخ داد: زمانی را که دیگران صرف معرفی کارهای کرده خود می‌کنند، من صرف کارهای نکرده خود می‌کنم.»

سعید نفیسی در سال ۱۳۳۸ جایزه‌ی سلطنتی دربار ایران برای ترجمه‌ی «آرزوهای بر بادرفته» اثر بالزاک را از آن ِ خود کرد. از دیگر جوایز نفیسی می‌توان به «نشان لژیون دونور» فرانسه به خاطر سال‌ها پژوهش و کوشش در باب زبان و ادبیات فرانسه و تالیف نخستین فرهنگ فرانسه به فارسی اشاره کرد. نفیسی نشان مخصوص واتیکان را برای کتاب مسیحیت در ایران کسب کرد. نفیسی عضویت آکادمی علوم فرانسه را نیز به دست آورد.

بسیاری نفیسی را معمار نثر جدید ایران دانسته‌اند و این چیرگی از احاطه‌ی کامل او به زبان‌های یونانی، لاتین، فرانسه، روسی، اردو، پشتو، عربی و فارسی ناشی شده است.

نفیسی در سال ۱۳۰۸ به وزارت فرهنگ رفت و علاوه بر تدریس زبان فرانسه در دبیرستان‌ها، آموزش در مدارس علوم سیاسی، دارالفنون، مدرسه‌ی عالی تجارت و مدرسه‌ی صنعتی را نیز عهده‌دار شد. سال‌ها بعد نفیسی به تدریس در دانشکده‌های حقوق و ادبیات مشغول شد و به عضویت فرهنگستان ایران درآمد.

با آغاز به کار دانشگاه تهران، نفیسی در جایگاه استاد دانشکده‌ی حقوق و پس از آن، به استادی دانشکده‌ی ادبیات رسید.

نفیسی با نشریات بسیاری مانند پیام نو، ارمغان، دانشکده #ادبیات، آینده، مهر، نامه فرهنگستان، مردم‌شناسی، یادگار، شفق، سال‌نامه‌ی دنیا و تقدم هم‌کاری نزدیک داشت. تنوع حوزه‌ی کار و تحقیق سعید نفیسی بسیار است. از تحقیقات #ادبی گرفته تا تحقیقات تاریخی و تصحیح متون نظم و نثر فارسی، فرهنگ‌نویسی، ترجمه از زبان‌های اروپایی، کتاب‌شناسی، روزنامه‌نگاری و داستان‌نویسی از کارهایی است که نفیسی انجام داده است. تسلط کم‌نظیر سعید نفیسی به تاریخ و ادبیات ایران موجب شد تا آثار گران‌سنگی پدید بیاورد و موفق شود که تعداد بسیاری از متون نظم و نثر فارسی را به شیوه‌ای علمی از گم‌نامی بیرون بیاورد و منتشر کند. کتاب‌خانه‌ی شخصی کم‌نظیری که فراهم آورده بود به نفیسی این امکان را داد که به مهم‌ترین منابع و مآخذ تاریخی و ادبی دست‌رسی داشته باشد. در مورد کتاب‌خانه‌ی کم‌نظیر نفیسی بسیار سخن گفته‌اند.

ایرج افشار درباره‌ی کتاب‌خانه‌ی نفیسی و سرنوشت آن چنین می‌گوید: «کتابخانه نفیسی خزانه‌ای بود با ارج و ارزش. از هر دست کتاب و نشریه به هر زبان و خطی در آن دیده می‌شد که محقق و دانشجو و دوست و بیگانه از آن استفاده می‌کردند. در این کتابخانه نزدیک به پانزده هزار کتاب و مجله و نسخه خطی بود که قسمت کوچکی از آن را به کتابخانه‌های مجلس و دانشگاه کلمبیا فروخت و قسمت بیشتر آن را در اختیار دانشگاه گذاشت که برای کتابخانه مرکزی بردارند.» سعید نفیسی از سال ۱۳۱۸ هم‌کاری خود را با رادیو آغاز کرد. نفیسی از سال ۱۳۴۰ برنامه‌ی یادداشت‌های یک استاد را پایه‌گذاری کرد. «از کسانی که در هنگام به راه‌افتادن رادیو با آن هم‌کاری نزدیک داشتند و به گونه‌ای جزء اولین‌های رادیو محسوب می‌شوند می‌توان به #سعید_نفیسی #مورخ و #ادیب و #نمایش‌نامه‌نویس اشاره کرد.

بیش‌تر بخوانید:
http://bit.ly/1GqoCKa

@Tavaana_TavaanaTech