آموزشکده توانا
57.9K subscribers
30.1K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
فرایند هلسینکی و سقوط رژیم‌های کمونیست در اروپا

در آغاز کنفرانس امنیت و همکاری اروپا، در سال ۱۹۷۲ در هلسینکی فنلاند، کسی نمی‌دانست نشستی که با هدف بهبود روابط میان غرب و بلوک شرق ترتیب داده شده به جنبشی منطقه‌ای تبدیل می‌شود و با دگردیسی رژیم‌های کمونیستی به نظام‌های سیاسی دموکرات و آزاد می‌انجامد.

تدابیر حقوق‌ بشری مندرج در قطعنامه‌ نهایی زمینه‌ توسعه و تشدید فشارهای داخلی و خارجی را بر رژیم‌های کمونیستی فراهم کرد. تدابیر مذکور ابزاری نیرومند در اختیار شهروندان کشورهای بلوک شرق قرار داد تا علیه سرکوب بسیج شوند.

تقریبا بلافاصله پس از امضای قطعنامه‌ هلسینکی موجی فزاینده از کنشگری مدنی در اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای بلوک شرق به وجود آمد. رهبران این خیزش مدنی سوابق گوناگونی داشتند، از روشنفکران گرفته تا دانشمندان، نویسندگان، هنرمندان، کارگران، وکلا و چهره‌های مذهبی در میانشان دیده می‌شد.

کنشگران مدنی موارد نقض تدابیر حقوق‌ بشری مندرج در توافقنامه‌ هلسینکی را مستند می‌کردند و برای رهبران کمونیست می‌فرستادند و ایشان را به رعایت تعهدات هلسینکی فرا می‌خواندند.

نشست‌های دوره‌ای قطعنامه‌ هلسینکی در بلگراد، مادرید و وین فرصت‌ دیگری بود تا دامنه‌ فعالیت‌های کنشگران مدنی بلوک شرق برای یاری‌خواهی از بیرون‌ این بلوک توسعه یابد.

تا سال ۱۹۸۹ دیوار برلین فرو ریخته بود، انتخابات در لهستان به تشکیل دولتی هماهنگ با جنبش همبستگی منجر شده بود و ... دو سال بعد اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید، حکومت‌های کمونیست یکی‌ پس‌ از دیگری از بین رفتند و انتخابات آزاد در کشورهای بلوک شرق سابق برگزار شد.

کنفرانس‌های چندین‌ساله عرصه‌ مهمی برای تبادل اطلاعات و اخبار مربوط به وضعیت حقوق بشر در کشورهای بلوک شرق بود و فرصتی فراهم می‌کرد که فشار بر شوروی و کشورهای بلوک شرق برای انجام تعهداتشان ادامه یابد.

مایه این فرایند را باید در مفاد حقوق‌ بشری مندرج در قطعنامه‌ نهایی هلسینکی جست‌وجو کرد؛ توافقنامه‌ای که زاینده‌ خیزشی مدنی و فراگیر شد و تومار کمونیسم را در اروپای شرقی در هم‌ پیچید.

آنچه خواندید مختصری بود از مطالعه موردی توانا درباره فرآیند هلسینکی، متن کامل را در آدرس زیر بخوانید:
http://bit.ly/2JeZJXJ

#فرآیند_هلسینکی #بلوک_شرق #کمونیسم #شوروی #حقوق_بشر #جامعه_مدنی #مطالعه_موردی #توانا #آموزشکده_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بیژن اشتری، مترجم و نویسنده در اینستاگرام خود قسمتی از کتاب"شوروی ضد شوروی "،نوشته ولادیمیر واینوویچ که به زودی از سوی نشر ثالث منتشر خواهد شد، را به شرح زیر نشر داده است:

جلسه‌ای که از سوی اتحادیه نویسندگان شوروی برای محکومیت بوریس پاسترناک،به دلیل تعلق جایزه نوبل ادبیات به وی، برگزار شد دست کمی از قتل یک فرد توسط جمع نداشت. جلسه‌ی به راستی شرم آوری بود.آن قلم به مزدان بی شرم یک به یک به پشت تریبون رفتند تا به طرز هیستریکی فریاد بکشند که پاسترناک خائن به مردم شوروی و جایگاه واقعی اش سطل زباله است.
چه چیزی انگیزه بخش این نویسندگان بود؟ نفرت، عداوت، حسادت و ترس.آنها مطمئن بودند که اگر امروز پاسترناک،خالق رمان"دکتر ژیواگو" ، را زیر پا له نکنند،فردا خودشان زیر پا له خواهند شد.دو نویسنده مسن و کم و بیش محترم،ایلیا سلوینسکی[داستان نویس و شاعر] و ویکتور شکلوفسکی[منتقد ادبی]، در آن زمان در جنوب کشور،برای تفریح و استراحت،در یالتا،به سر می بردند.آنها می توانستند به بهانه سفر ،از شرکت در آزار دسته جمعی پاسترناک اجتناب کنند.اما چرا این کار را نکردند؟آنها به ارزش های ادبی پاسترناک وقوف کامل داشتند.سلوینسکی زمانی گفته بود پاسترناک استادش بوده.
اما سلوینسکی و شکلوفسکی دوران وحشت بزرگ استالینی را هم دیده بودند و چنان ترسی در وجودشان لانه کرده بود که اجازه آرام و قرار به آن‌ها نمی‌داد. استالین مرده بود اما روحش همچنان بر جامعه ادبی و روشنفکری کشور حاکم بود.آنها از این می ترسیدند که مبادا متهم شوند که در این مقطع کلیدی تاریخی، خودشان را در پشت رشته کوه های کریمه پنهان کرده اند.با این حال،هیچ ترسی نداشتند که با محکوم کردن پاسترناک تا ابد رسوای تاریخ خواهند شد.این گونه بود که این دو پیرمرد نفس نفس زنان، در حالی‌که مشت مشت قرص های قلبشان را می خوردند ،خود را به بالای کوه رساندند تا تلگرام محکومیت همکارشان، پاسترناک، را به مسکو مخابره کنند.سلوینسکی زمانی نوشته بود"من در تمام طول عمرم حتی یک میخ هم نکوبیدم".
شاعر دیگری همین را دستمایه قرار داد و خطاب به سلوینسکی نوشت: "همه آنچه حالا برایت باقی مانده،نام و ننگ،حسادت و خباثت ملال انگیزت است.موقعی که آنها معلمت را به صلیب می کشیدند، تو شتافتی تا اولین میخ را بکوبی."



مرتبط:
جایزه صلح نوبل، بوریس باسترناک

http://bit.ly/2XAvGhp

#کمونیسم #سانسور #تمامت_خواهی

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این روزها که خواندن آواز مرغ سحر به یک کنش اعتراضی تبدیل شده است، خوب است بدانیم که انقلاب استونی به انقلاب آواز شهرت یافته است...

انقلاب آواز استونی

سال ۱۹۴۰ پس از الحاق اجباری استونی به شوروی، دوران سرکوب و خفقان آغاز شد. حکومت حتی آوازهای همگانی جشنواره آواز تالین (پایتخت استونی) را نیز سانسور می‌کرد. با آغاز دهه ۱۹۸۰ اعتراض‌ها پا گرفت و رفته‌رفته آوازخواندن همگانی به نوعی اعتراض تبدیل شد. جنبش خشونت‌پرهیز مردم، «انقلاب آواز» نامیده شد و رویای استقلال استونی را به واقعیت تبدیل کرد.

http://bit.ly/33pTAPy

نسخه نوشتاری:
http://bit.ly/2XRGWYq

#اسلایدشو #انقلاب_آواز #مطالعه_موردی #استونی #کمونیسم #شوروی #دیکتاتوری #مقاومت_مدنی #مبارزه_خشونت_پرهیز #پیمان_نوین #شجریان #آواز

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«پاسخ» و «بیانیه» - شعرهایی از بی دائو (کتاب صوتی)
.
توانا- بِی دائو شاعر و رمان‌نویس چینی‌تبار آمریکایی است. او در سال‌های انقلاب فرهنگی به گارد سرخ (نیروی شبه‌نظامی متشکل از دانش‌آموزان و دانشجویان) پیوست؛ اما پس از سرخوردگی از نظام کمونیستی به سرودن شعر روی آورد و عملا سخنگوی نسلی شد که بر اثر انقلاب فرهنگی تباه شدند.
.
دائو در ۵ آوریل ۱۹۷۶ در تظاهرات میدان تیان‌آنمن در پکن شرکت کرد و معدودی از اشعارش در این تظاهرات خوانده شد؛ از جمله «پاسخ» که بعدا بسیار معروف شد. این تظاهرات به خشونت کشیده شد و روز ۵ آوریل در جنبش دموکراسی‌خواهی چین تبدیل به نقطه عطفی شد.
.
دائو همچنین از سردبیران نشریه «امروز»، یکی از ده‌ها نشریه زیرزمینی‌ای بود که در سال ۱٩۷٨ منتشر می‌شد. این نشریه در سال ١۹۷۹ غیرقانونی اعلام شد و بیش از ٢٠ نویسنده و سردبیر به اتهام فعالیت‌های ضد انقلابی بازداشت و به حبس‌های طولانی‌مدت محکوم شدند.

bit.ly/30VbPwj
لینک یوتیوب:
bit.ly/30TuoRm
نسخه نوشتاری:
bit.ly/2WG1DEF

#کتاب_صوتی #توانا #کتاب #کتاب_توانا #دموکراسی #کمونیسم

@Tavaana_TavaanaTech

@tavaana
پرده آهنین٬ مقهور کردن اروپای شرقی
آن اپلبام

با پایان جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی بر حوزه وسیعی از قلمرو اروپای شرقی کنترل پیدا کرد. ژوزف استالین و پلیس مخفی او شروع به تغییر دادن نظام‌های چندین کشور متفاوت به یک نظام سیاسی - اخلاقی کاملا جدید (کمونیسم) کردند. در گزیده‌ای از کتاب «پرده آهنین» که توسط توانا ترجمه شده است، «اَن اپلبام»، مورخ و برنده جایزه «پولتیزر» شرح می‌دهد که چگونه نظام‌های کمونیستی اروپای شرقی به وجود آمدند و زندگی روزمره تحت تمامیت‌خواهی تحمیلی شوروی چگونه بوده‌ است.

اپلبام با جزئیاتی چشمگیر توصیف می‌کند که چگونه نهادهای مدنی - احزاب سیاسی، کلیساها، رسانهها، و سازمانهای جوانان - در چنین کشورهایی به پایه‌های این نظم جدید تبدیل شدند. او توضیح می‌دهد چگونه سرویسهای امنیتی مخفی سازمان‌دهی ‌شدند، چگونه کمونیست‌ها رسانه‌ها را تحت سلطه خود در ‌آوردند، و چگونه تمام اشکال مخالفت سیاسی به شدت سرکوب ‌شد. بر اساس اسناد آرشیوی تازهای، اَپلبام تاکتیکهای کمونیستها را ثبت کرده است که برای مثال چگونه با اعمال زور، تهدید، و قتل مسیرشان را به سوی قدرت هموار کردند. او زندگی افراد را نقل می‌کند تا نشان دهد گزینههای مردم چه بود - مبارزه، فرار، یا همکاری کنند.

در یک دوره بسیار کوتاه پس از پایان جنگ، اروپای شرقی بی‌رحمانه‌ استالینیزه شد. پرده آهنین تاریخ‌نگاری درخشانی از یک زمانه بی‌رحم و یادآوری فراموشنشدنی‌ای از میزان شکنندگی جوامع باز است. امروزه بلوک شرق، یک تمدن گمشده است، تمدنی که سبعیت، پارانویا، اخلاقیات وهم‌آلودش، و زیبایی‌شناسی عجیبش را اَن اَپلبام در صفحات این اثر استثنائی به طور تاریخی-اخلاقی نشان می‌دهد.

لینک دانلود:
https://goo.gl/YtPgms

#توانا #دیکتاتوری #کمونیسم #پرده_آهنین #جامعه_بسته #جامعه_باز #شوروی

@Tavaana_TavaanaTech
دیروز چهارم ژوئن، سالروز سرکوب قیام دموکراسی‌خواهانه مردم چین بود. گفته می‌شود در این سرکوب نزدیک به سی هزار نفر در میدان تیان‌آن‌من پکن کشته شده‌اند.

شهروندان معمولی به همراه دانشجویان اعتراضات علیه سرکوب کمونیست‌ها را از ۱۵ آوریل ۱۹۸۹ آغاز کرده بودند که چهارم ژوئن در نهایت با دخالت نیروهای سرکوبگر به خاک و خون کشیده شدند.

این منابع توانا را بخوانید: کتاب‌ها به صورت صوتی هم در اختیار شما همراهان قرار گرفته!
پاسخ» و «بیانیه»
bit.ly/30VbPwj
لینک یوتیوب:
bit.ly/30TuoRm
نسخه نوشتاری:
bit.ly/2WG1DEF
حقوق بشر در چین، فنگ لی‌جه

http://bit.ly/2XITH60

لینک یوتیوب:
http://bit.ly/2XFPrEf
فرمت صوتی در ساوندکلاد:
http://bit.ly/2XE5wdp
نسخه نوشتاری:
http://bit.ly/2XDziiG

#کتاب_صوتی #توانا #کتاب #کتاب_توانا #دموکراسی #کمونیسم

#چین #دیکتاتوری #آزادیخواهی #میدان_تیان_آنمن

تصویر: عکس مشهور ایستادن مردی غیر مسلح در مقابل تانک‌ها در میدان تین آن من

@Tavaana_TavaanaTech
پرده آهنین٬ مقهور کردن اروپای شرقی
آن اپلبام

با پایان جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی بر حوزه وسیعی از قلمرو اروپای شرقی کنترل پیدا کرد. ژوزف استالین و پلیس مخفی او شروع به تغییر دادن نظام‌های چندین کشور متفاوت به یک نظام سیاسی - اخلاقی کاملا جدید (کمونیسم) کردند. در گزیده‌ای از کتاب «پرده آهنین» که توسط توانا ترجمه شده است، «اَن اپلبام»، مورخ و برنده جایزه «پولتیزر» شرح می‌دهد که چگونه نظام‌های کمونیستی اروپای شرقی به وجود آمدند و زندگی روزمره تحت تمامیت‌خواهی تحمیلی شوروی چگونه بوده‌ است.

اپلبام با جزئیاتی چشمگیر توصیف می‌کند که چگونه نهادهای مدنی - احزاب سیاسی، کلیساها، رسانهها، و سازمانهای جوانان - در چنین کشورهایی به پایه‌های این نظم جدید تبدیل شدند. او توضیح می‌دهد چگونه سرویسهای امنیتی مخفی سازمان‌دهی ‌شدند، چگونه کمونیست‌ها رسانه‌ها را تحت سلطه خود در ‌آوردند، و چگونه تمام اشکال مخالفت سیاسی به شدت سرکوب ‌شد. بر اساس اسناد آرشیوی تازهای، اَپلبام تاکتیکهای کمونیستها را ثبت کرده است که برای مثال چگونه با اعمال زور، تهدید، و قتل مسیرشان را به سوی قدرت هموار کردند. او زندگی افراد را نقل می‌کند تا نشان دهد گزینههای مردم چه بود - مبارزه، فرار، یا همکاری کنند.

در یک دوره بسیار کوتاه پس از پایان جنگ، اروپای شرقی بی‌رحمانه‌ استالینیزه شد. پرده آهنین تاریخ‌نگاری درخشانی از یک زمانه بی‌رحم و یادآوری فراموشنشدنی‌ای از میزان شکنندگی جوامع باز است. امروزه بلوک شرق، یک تمدن گمشده است، تمدنی که سبعیت، پارانویا، اخلاقیات وهم‌آلودش، و زیبایی‌شناسی عجیبش را اَن اَپلبام در صفحات این اثر استثنائی به طور تاریخی-اخلاقی نشان می‌دهد.

لینک دانلود:
https://goo.gl/YtPgms

#توانا #دیکتاتوری #کمونیسم #پرده_آهنین #جامعه_بسته #جامعه_باز #شوروی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
لهستان؛ وقتی مردم علیه ترس متحد شدند


پس از جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی، حکومت‌های دست‌نشانده‌ای را در بعضی کشورهای اروپای مرکزی و شرقی، که زمان جنگ اشغال کرده بود، بر سر کار آورد. با گماردن سیاست‌مداران طرفدار مسکو به عنوان رهبران این رژیم‌های اقماریِ سرکوب‌گر، شوروی، هِژِمونی منطقه‌ای را بنیان گذاشت که آن را اصطلاحاً «پرده‌ی آهنین» می‌نامیدند.
لهستان یکی از این کشورها بود. کشوری که، رهبری حزب کمونیست آن، ناراضیان و مخالفان اتحاد شوروی را بازداشت، اعدام یا تبعید می‌کرد. پس از تدوین قانون اساسی جدید لهستان در ۱۹۵۲، که الهام‌گرفته از قانون اساسی شوروی بود، لهستانی‌ها شاهد لغو سنا، تقلب گسترده در انتخابات و اصلاحات ارضی به سبک کمونیست‌ها بودند؛ طوری شده بود که مسائل سیاسی و اجتماعی کشورشان به کلی در حوزه نفوذ اتحاد شوروی قرار گرفت. 
به رغم تلاش‌های دولت برای نوسازی و اقدام به اصلاحات اقتصادی در دهه ۸۰، سرکوب شهروندان و رعایت‌نکردن حقوق اولیه انسانی، بستری را فراهم کرد که در نهایت موجب فروپاشی رژیم مورد حمایت اتحاد شوروی در سال ۱۹۸۹ شد.
مخالفان، در راستای مبارزه با حکومت، به همبستگی رسیدند و با هدف رسیدن به «لهستانی آزاد و دموکراتیک»، مبارزه را آغاز کردند. در همین مسیر پاپ ژان‌پل دوم، و کلیسای کاتولیک، نیز جان تازه‌ای به این جنبش داد.
در این پادکست با ما همراه باشید تا مروری کنیم بر روند مبارزات جنبش همبستگی برای لهستانی آزاد و دموکراتیک، و نقش پاپ، ژان‌پل دوم، در مسیر مبارزه.

https://youtu.be/uAkISACU7v4

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/bdbneuzliltc

#لهستان #پادکست #خیزش_ها_و_جنبش_ها #کمونیسم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پرده آهنین٬ مقهور کردن اروپای شرقی
آن اپلبام

با پایان جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی بر حوزه وسیعی از قلمرو اروپای شرقی کنترل پیدا کرد. ژوزف استالین و پلیس مخفی او شروع به تغییردادن نظام‌های چندین کشور متفاوت به یک نظام سیاسی - اخلاقی کاملا جدید (کمونیسم) کردند. در گزیده‌ای از کتاب «پرده آهنین» که توسط توانا ترجمه شده است، «اَن اپلبام»، مورخ و برنده جایزه «پولتیزر» شرح می‌دهد که چگونه نظام‌های کمونیستی اروپای شرقی به وجود آمدند و زندگی روزمره تحت تمامیت‌خواهی تحمیلی شوروی چگونه بوده‌ است.

اپلبام با جزئیاتی چشمگیر توصیف می‌کند که چگونه نهادهای مدنی - احزاب سیاسی، کلیساها، رسانهها، و سازمانهای جوانان - در چنین کشورهایی به پایه‌های این نظم جدید تبدیل شدند. او توضیح می‌دهد چگونه سرویس‌های امنیتی مخفی سازمان‌دهی ‌شدند، چگونه کمونیست‌ها رسانه‌ها را تحت سلطه خود در ‌آوردند، و چگونه تمام اشکال مخالفت سیاسی به شدت سرکوب ‌شد. بر اساس اسناد آرشیوی تازه‌ای، اَپلبام تاکتیک‌های کمونیست‌ها را ثبت کرده است که برای مثال چگونه با اعمال زور، تهدید، و قتل مسیرشان را به سوی قدرت هموار کردند. او زندگی افراد را نقل می‌کند تا نشان دهد گزینه‌های مردم چه بود - مبارزه، فرار، یا همکاری کنند.

در یک دوره بسیار کوتاه پس از پایان جنگ، اروپای شرقی بی‌رحمانه‌ استالینیزه شد. پرده آهنین تاریخ‌نگاری درخشانی از یک زمانه بی‌رحم و یادآوری فراموش‌نشدنی‌ای از میزان شکنندگی جوامع باز است. امروزه بلوک شرق، یک تمدن گمشده است، تمدنی که سبعیت، پارانویا، اخلاقیات وهم‌آلودش، و زیبایی‌شناسی عجیبش را اَن اَپلبام در صفحات این اثر استثنائی به طور تاریخی-اخلاقی نشان می‌دهد.

لینک دانلود:
https://goo.gl/YtPgms

#توانا #دیکتاتوری #کمونیسم #پرده_آهنین #جامعه_بسته #جامعه_باز #شوروی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انقلاب آواز استونی

سال ۱۹۴۰ پس از الحاق اجباری استونی به شوروی، دوران سرکوب و خفقان آغاز شد. حکومت حتی آوازهای همگانی جشنواره آواز تالین (پایتخت استونی) را نیز سانسور می‌کرد. با آغاز دهه ۱۹۸۰ اعتراض‌ها پا گرفت و رفته‌رفته آوازخواندن همگانی به نوعی اعتراض تبدیل شد. جنبش خشونت‌پرهیز مردم، «انقلاب آواز» نامیده شد و رویای استقلال استونی را به واقعیت تبدیل کرد.

http://bit.ly/33pTAPy

نسخه نوشتاری:
http://bit.ly/2XRGWYq

#اسلایدشو #انقلاب_آواز #مطالعه_موردی #استونی #کمونیسم #شوروی #دیکتاتوری #مقاومت_مدنی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
در یک روز سرد فوریه ۱۹۸۶ آناتولی شارانسکی، زندانی سیاسی مشهور شوروی، در برلین شرقی منتظر خروج از هواپیما و آزادی پس از 9 سال حبس بود. نگهبان کا.گ.ب (KGB) به او دستور داد مستقیم به سمت ماشینی که در انتظارش بود برود اما شارانسکی نپذیرفت و به او گفت: «شما می‌دانید که من هرگز در مورد هیچ چیزی با کا.گ.ب موافق نیستم. اگر به من بگویید مستقیم بروم، من کج خواهم رفت.» در حالی که ماموران کا.گ.ب بر سر او فریاد می‌زدند، او در آخرین حرکت اعتراضی خود، پس از دوازده سال جدایی، به حالت زیگزاگ روی آسفالت به سمت همسرش دوید. شارانسکی سرانجام روز بعد در اسرائیل، سفر طولانی خود را برای فرار از سرکوب شوروی به پایان رساند. از آن زمان تا کنون زندگی جدید او در عرصه سیاست اسرائیل و همچنین حمایت بی‌وقفه‌اش از حقوق بشر، با نام ناتان شارانسکی ادامه دارد؛ نامی که خودش انتخاب کرد.

شارانسکی متولد سال ۱۹۴۸ در اوکراین، به عنوان یک اعجوبه شطرنج و دانش‌آموز ممتاز رشد کرد، اما در سال ۱۹۷۳ تصمیم گرفت که آینده علمی درخشانش را برای گام‌نهادن در راه پرمخاطره رفیوزنیک (Refusenik) رها کند. رفیوزنیک‌ها آن دسته از یهودیان شوروی بودند که به آن‌ها اجازه مهاجرت به اسرائیل داده نشده بود. در فضای تمامیت‌خواهانه اتحاد جماهیر شوروی، رفیوزنیک‌ها منفور تلقی می‌شدند و هدف طرد اجتماعی و آزار و اذیت دولتی قرار می‌گرفتند. با جلب‌شدن توجه‌ها به رفیوزنیک‌ها و جرقه‌خوردن یک جنبش همبستگی پرشور در سراسر جهان، شارانسکی خیلی زود به چهره شاخص مبارزات رفیوزنیک‌ها تبدیل شد. تحمل سال‌های متمادی حبس به عنوان زندانی سیاسی، او را به نماد جهانی مخالفت با شوروی تبدیل کرد و کمپین آزادی او به حلقه‌ای کلیدی در زنجیره رویدادهایی تبدیل شد که به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی منجر شد.

داستان شارانسکی اهمیت حمایت بین‌المللی از زندانیان سیاسی و مخالفان را از دو طریق جنبش‌های فعال مردمی و اقدامات سیاسی نشان می‌دهد؛ روش‌هایی که فراتر از لفاظی است و سیاست خارجی را به حقوق بشر پیوند می‌دهد.

ادامه این مطالعه موردی توانا را بخوانید:
https://tavaana.org/natan_sharansky/

نسخه انگلیسی:
https://en.tavaana.org/natan_sharansky/

#شوروی #یهودی_ستیزی #کمونیسم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
در یک روز سرد فوریه ۱۹۸۶ آناتولی شارانسکی، زندانی سیاسی مشهور شوروی، در برلین شرقی منتظر خروج از هواپیما و آزادی پس از 9 سال حبس بود. نگهبان کا.گ.ب (KGB) به او دستور داد مستقیم به سمت ماشینی که در انتظارش بود برود اما شارانسکی نپذیرفت و به او گفت: «شما می‌دانید که من هرگز در مورد هیچ چیزی با کا.گ.ب موافق نیستم. اگر به من بگویید مستقیم بروم، من کج خواهم رفت.» در حالی که ماموران کا.گ.ب بر سر او فریاد می‌زدند، او در آخرین حرکت اعتراضی خود، پس از دوازده سال جدایی، به حالت زیگزاگ روی آسفالت به سمت همسرش دوید. شارانسکی سرانجام روز بعد در اسرائیل، سفر طولانی خود را برای فرار از سرکوب شوروی به پایان رساند. از آن زمان تا کنون زندگی جدید او در عرصه سیاست اسرائیل و همچنین حمایت بی‌وقفه‌اش از حقوق بشر، با نام ناتان شارانسکی ادامه دارد؛ نامی که خودش انتخاب کرد.

شارانسکی متولد سال ۱۹۴۸ در اوکراین، به عنوان یک اعجوبه شطرنج و دانش‌آموز ممتاز رشد کرد، اما در سال ۱۹۷۳ تصمیم گرفت که آینده علمی درخشانش را برای گام‌نهادن در راه پرمخاطره رفیوزنیک (Refusenik) رها کند. رفیوزنیک‌ها آن دسته از یهودیان شوروی بودند که به آن‌ها اجازه مهاجرت به اسرائیل داده نشده بود. در فضای تمامیت‌خواهانه اتحاد جماهیر شوروی، رفیوزنیک‌ها منفور تلقی می‌شدند و هدف طرد اجتماعی و آزار و اذیت دولتی قرار می‌گرفتند. با جلب‌شدن توجه‌ها به رفیوزنیک‌ها و جرقه‌خوردن یک جنبش همبستگی پرشور در سراسر جهان، شارانسکی خیلی زود به چهره شاخص مبارزات رفیوزنیک‌ها تبدیل شد. تحمل سال‌های متمادی حبس به عنوان زندانی سیاسی، او را به نماد جهانی مخالفت با شوروی تبدیل کرد و کمپین آزادی او به حلقه‌ای کلیدی در زنجیره رویدادهایی تبدیل شد که به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی منجر شد.

داستان شارانسکی اهمیت حمایت بین‌المللی از زندانیان سیاسی و مخالفان را از دو طریق جنبش‌های فعال مردمی و اقدامات سیاسی نشان می‌دهد؛ روش‌هایی که فراتر از لفاظی است و سیاست خارجی را به حقوق بشر پیوند می‌دهد.

ادامه این مطالعه موردی توانا را بخوانید:
https://tavaana.org/natan_sharansky/

نسخه انگلیسی:
https://en.tavaana.org/natan_sharansky/

#شوروی #یهودی_ستیزی #کمونیسم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
این جمله از ریچارد رورتی، فیلسوف پراگماتیست آمریکایی که عنوان یکی از کتاب‌های او نیز بود می‌تواند راهبر بسیاری از ما ایرانیان برای برون‌رفت از تلاش‌های کم‌حاصل بر سر بحث پیرامون آنچه آن را «حقیقت» نامیده‌اند باشد.

واقعیت این است که آنچه موجب می‌شود افرادی باور بیاورند که می‌توانند تمام مشکلات یک کشور را به واسطه یک ایده یا یک مذهب یا یک باور خاص حل کنند، موجب ستمگری فراوان نیز می‌شود اگر همان افراد زمام اجرای امور را در دست بگیرند؛ چه آنکه مقابل هر گونه تفاوت و تکثر خواهند ایستاد. تاب این را نخواهند داشت که برای پرسش‌ها، پاسخی متفاوت از آنچه آنان می‌گویند عرضه شود.

رورتی اما کل میز را به هم می‌زند؛ او می‌گوید حقیقت را رها کنید؛ خود در پی آن نباشید. بلکه جای صداقت و آزادی‌خواهی پیشه کنید. دموکراسی را در یک جامعه نهادینه کنید. با مردم شفاف باشید و به جای حقنه‌کردن حقیقت در پی گسترش آزادی باشید. اینگونه حقیقت نیز صورت راستین خود را خواهد نمایاند.

این فیلسوف پرآوازه گفته بود: «شعار من اين است: اگر هوای آزادی را داشته باشی، حقيقت هوای خودش را خواهد داشت. اگر ما زحمتِ برقراریِ آزادیِ سياسی را بکشيم، حقيقت هم خودش به عنوان پاداش نصيب‌مان می‌شود».

به عبارت دیگر حقیقت از پس آزادی رخ نشان می‌دهد؛ در فضای استبدادی هیچ حقیقتی وجود ندارد!

- نظر شما پیرامون گفته ریچارد رورتی چیست؟

#گفتگو_توانا #ریچارد_رورتی #کمونیسم_فاشیسم #ایدئولوژی_مذهبی

@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
ایدئولوژی در هر حوزه‌ای همانند بسته حقیقت است و به ضرورت تمامیت‌خواهانه و انحصارطلبانه است.

یک فرد ایدئولوژیک مارکسیست یا نازیست یا اسلامگرا، از دیدگاه‌های اقتصادی یا نژادی یا مذهبی خود یک بسته با ابعاد مشخص و دستورالعمل‌های معلوم می‌سازد و از دیگران می‌خواهد به آن باور بیاورند.

این انحصارگرایی و تمامیت‌خواهی که می‌خواهد تمام تنوعات و تفاوت‌های موجود را محو کند و این اندازه‌های گوناگون را به اندازه ایدئولوژی خود در بیاورد راهی جز اعمال خشونت ندارد.

چه آنکه انسان‌ها ربات و آدم آهنی نیستند که از پیش بر اساس دستورالعمل‌های مشخص عمل کنند.

انسان بر اساس انسانیت خود دایره بسیار متنوعی از انتخاب‌های وجودی و فکری را پیش روی خود می‌بیند و تا جایی که به دیگران آزار مشخص و قابل اندازه‌گیری نرساند در انتخاب آزاد است.

حال بر این اساس این پرسش مطرح می‌شود که آیا مذهب به ماهو مذهب، امری ایدئولوژیک است یا می‌تواند به عنوان یک گزینه معرفتی در کنار گزینه‌های دیگر مطرح باشد؟

تجربه کشورهای توسعه‌یافته و آزاد نشان می‌دهد اگر مذهب را از درون بسته‌های حقیقت‌ خارج کنیم و به واسطه آن در پی پاسخ به همه پرسش‌های عالم نباشیم، می‌توانیم آن را به مثابه یک «گزینه» در کنار دیگر گزینه‌ها در نظر بگیریم و اگر تمایل داشتیم برای آرامش روحی خودمان از آن بهره بگیریم.

کسانی که گمان می‌برند به واسطه صرفا یک دیدگاه - چه مذهبی چه کمونیستی چه نازیستی - می‌توانند به تمام ابهام‌ها پاسخ دهند، مستضعفانی فکری هستند که گمان می‌برند تمام سرمایه‌های معرفتی لازم را در اختیار دارند!

#گفتگو_توانا #نفرت_پراکنی #کمونیسم_فاشیسم #ایدئولوژی_مذهبی

@Dialogue1402
۴۷ سال از مرگ مائو گذشت.
مائو تئوریسین مارکسیسم لنینیسم و سیاستمدار انقلابی کمونیسم چین بود.
به این بهانه نگاهی بیندازیم به کتاب حقوق بشر در چین نوشته فنگ لی‌جه.

«آن‌ها که دستشان به خون آغشته است نه فقط امروز را در ترس سپری می‌کنند، از فردایشان بیش از امروز بیمناک‌اند.»

را در این لینک بخوانید:
https://tavaana.org/humanrights_china/

یا این کتاب را بشنوید:
https://soundcloud.com/tavaana/nggvdyiqjgty

#یاری_مدنی_توانا
#کتاب
#چین
#کمونیسم
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«آن دسته از نظام‌های حکومتی که بر اساس یک مکتب شکل گرفته باشند، به مورخان اجازه نمی‌دهند تصویر کاملی از تاریخ عرضه کنند. این‌گونه نظام‌ها گرایشی به دیدن واقعیت‌ها به آن شکل که هستند ندارند؛ آن‌ها واقعیات را آن‌گونه که در تخیل بنیانگذار مکتب متصور است می‌بینند.»
از کتاب
شناخت حقیقت تاریخی حق مسلم ما است، اثر آدولف یوژوِنکو

آدولف یوژوِنکو، مورخ لهستانی، در سال ۱۹۸۷ مقاله «شناخت حقیقت تاریخی حق مسلم ما ست» را برای مجله Res Publica نوشت. مقامات اجازه انتشار مجله را داده بودند؛ مشروط بر این‌که سانسور را بپذیرد. سرنوشت این مقاله از پیش روشن بود و اجازه انتشار نیافت؛ اما نهایتا در غرب منتشر شد.
این مقاله را که آموزشکده توانا ترجمه کرده، به رایگان در اختیار شما عزیزان است:
لینک یوتیوب:
http://bit.ly/34MM6In
لینک ساوندکلاد:
http://bit.ly/34EbGiF
#کتاب_توانا #کتاب_صوتی #کتابکده #کتابباز #توانا #لهستان #کمونیسم #سانسور #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
رژیم اقتدارگر  
تنها یک حزب  
یک نظام آموزشی  
یک مرام هنری  
یک برنامه متمرکز اقتصادی  
یک رسانه تک‌شکلی  
و قواعد اخلاقی واحد دارد 
 
از کتاب پرده آهنین، مقهورکردن اروپای شرقی 
نوشته آن اپل‌باوم
اروپای شرقی
آن اپلبام

با پایان جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی بر حوزه وسیعی از قلمرو اروپای شرقی کنترل پیدا کرد. ژوزف استالین و پلیس مخفی او شروع به تغییردادن نظام‌های چندین کشور متفاوت به یک نظام سیاسی - اخلاقی کاملا جدید (کمونیسم) کردند.
اپل‌بام در این کتاب با جزئیاتی چشمگیر توصیف می‌کند که چگونه نهادهای مدنی - احزاب سیاسی، کلیساها، رسانه‌ها، و سازمان‌های جوانان - در چنین کشورهایی به پایه‌های این نظم جدید تبدیل شدند. او توضیح می‌دهد چگونه سرویس‌های امنیتی مخفی سازمان‌دهی ‌شدند، چگونه کمونیست‌ها رسانه‌ها را تحت سلطه خود در ‌آوردند، و چگونه تمام اشکال مخالفت سیاسی به شدت سرکوب ‌شد. بر اساس اسناد آرشیوی تازه‌ای، اَپلبام تاکتیک‌های کمونیست‌ها را ثبت کرده است که برای مثال چگونه با اعمال زور، تهدید، و قتل مسیرشان را به سوی قدرت هموار کردند. او زندگی افراد را نقل می‌کند تا نشان دهد گزینه‌های مردم چه بود - مبارزه، فرار، یا همکاری کنند.

پرده آهنین تاریخ‌نگاری درخشانی از یک زمانه بی‌رحم و یادآوری فراموش‌نشدنی‌ای از میزان شکنندگی جوامع باز است. امروزه بلوک شرق، یک تمدن گمشده است، تمدنی که سبعیت، پارانویا، اخلاقیات وهم‌آلودش، و زیبایی‌شناسی عجیبش را اَن اَپلبام در صفحات این اثر استثنائی به طور تاریخی-اخلاقی نشان می‌دهد.

به رایگان دانلود کنید:
https://tavaana.org/anne-applebaum-iron-curtain/

#توانا #دیکتاتوری #کمونیسم #پرده_آهنین #جامعه_بسته #جامعه_باز #شوروی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«آن دسته از نظام‌های حکومتی که بر اساس یک مکتب شکل گرفته باشند، به مورخان اجازه نمی‌دهند تصویر کاملی از تاریخ عرضه کنند. این‌گونه نظام‌ها گرایشی به دیدن واقعیت‌ها به آن شکل که هستند ندارند؛ آن‌ها واقعیات را آن‌گونه که در تخیل بنیانگذار مکتب متصور است می‌بینند.»
از کتاب
شناخت حقیقت تاریخی حق مسلم ما است، اثر آدولف یوژوِنکو

آدولف یوژوِنکو، مورخ لهستانی، در سال ۱۹۸۷ مقاله «شناخت حقیقت تاریخی حق مسلم ما ست» را برای مجله Res Publica نوشت. مقامات اجازه انتشار مجله را داده بودند؛ مشروط بر این‌که سانسور را بپذیرد. سرنوشت این مقاله از پیش روشن بود و اجازه انتشار نیافت؛ اما نهایتا در غرب منتشر شد.
این مقاله را که آموزشکده توانا ترجمه کرده، به رایگان در اختیار شما عزیزان است:
https://tavaana.org/historical-truth/
لینک یوتیوب کتاب صوتی:
https://www.youtube.com/watch?v=WHVxcl_pEa8&t=4s

#کتاب_توانا #کتاب_صوتی #کتابکده #کتابباز #توانا #لهستان #کمونیسم #سانسور #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech