آموزشکده توانا
57.9K subscribers
30.1K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آرش عزیز، همیشه به یادت هستیم.

این ویدیو را خواهر آرش فروزنده جمالی منتشر کرد و نوشت:

«سپاس از خواهرا و برادرای عزیزمون که با حضور بر سر مزار جاویدنامان
یادشان را گرامی میدارن و با ارسال عکس و فیلم دل داغدارمون رو تسکین میدن ،تندرست باشید شما ها،به امید روز آزادی ✌🏼🌷🥇🫂🕊🩶»

- حضور مردم بر سر مزار جان‌باختگان راه آزادی، برای خانواده‌های آن‌ها تسلی‌بخش است. علاوه بر این برای همه یادآور آن است که چه‌ جان‌های پاکی به خاطر ایستادگی بر آرمان، توسط حکومت جنایتکار کشته شدند و عزم و اراده ما را در مقاومت و مبارزه بیشتر می‌کند.


#آرش_فروزنده_جمالی #مهسا_امینی #نیکا_شاکرمی
#حدیث_نجفی #یلدا_آقافضلی #مریم_آروین #جواد_روحی #مهرشاد_شهیدی #محسن_شکاری #کیان_پیرفلک #مجیدرضا_رهنورد
#مرد_میهن_آبادی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام مریم آروین ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«زیبای مادر؛ مرور خاطرات سال پیش، ونبودن تو، حس غریبی در من بوجود آورده
مریم جانم، دختر نازنینم، سرزمینمان پرشده از لاله‌های گلگون شده، اما تمامی آن‌ها زیر چکمه‌های ظلم و بی‌عدالتی له شده‌اند،
آن‌ها نمی‌دانند لاله‌ها در خاک ریشه دارند و با قطره‌ای از دانه‌های باران، دوباره جوانه خواهند زد.»

‌دکتر مریم آروین، از وکلایی بود که وکالت معترضان را برعهده داشت، او در جریان خیزش انقلابی در راهروهای دادگاه بازداشت و پس از آزادی کشته شد.

چندی پیش مادر مریم نوشت: «مریم فقط یک هفته بود که نامزد کرده بود. مامور زنی به نام زهرا علیزاده چنان مقنعه‌اش را کشیده بود و به دستان ظریفش دستبند زده بود که حلقه نامزدیش از دستش پرت شد و در اخر گم شد..مریم بعد از گم‌شدن حلقه‌اش خیلی غصه خورد.چون با عشق خریده بودش.
به کدامین گناه با دکتر و وکیل این مملکت این گونه رفتار کردید؟ برای اینکه می‌خواست پرونده‌های معترضین یتیم و بی‌بضاعت رو قبول کنه؟ با اینکه خودش با پای خودش به دادسرا رفته بود. اما قاضی به صورت تلفنی گفته بود دستبند بزنید و تحقیرش کنید بعد بفرستیدش اتاق من...»

دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش انقلابی، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمی‌توانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»

قاضی فیلم‌های مریم را در اعتراضات را دیده بود. سوم آذر از اطلاعات با مریم تماس گرفتند که برای پاسخ به چند سوال به اداره اطلاعات بیا، مریم ۵ آذر ۱۴۰۱، به دادسرا رفت، پدر و مادر و همسرش هم با او رفتند، مریم را با ضرب و شتم و دست‌بند بردند، روز بعد مادر مریم را که برای پی‌گیری کارهای مریم رفته‌بود را نیز بازداشت کردند و او را به زندان «کهن‌شهر» سیرجان بردند.

مادر مریم وارد زندان که می‌شود، مریم را نیمه‌بیهوش روی تخت دید، و او در عرض سه هفته، هفت کیلو وزن کم کرده بود. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب آبمیوه می‌دادند که احتمالا دارو در آن بوده است.

مریم روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده می‌شد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریه‌اش از کار افتاد و جان سپرد.

#مهسا_امینی #مریم_آروین  #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ترانه «اما»

کاری از : عاصی

شعر از : دکتر سید مهدی موسوی

ویدیو از پوریا افضلی

با اینکه ما شبامون تاریکه
با اینکه غم به دلا نزدیکه


بوی خون می‌ده انگار هر شب بارون
تو خیابونا می‌میرن بچه‌هامون

اما اما اما ما می‌رسیم
به یه فردای خوب
ما می‌رسیم
جلو گولّه هاتون
ما فریادیم

با اینکه دل زیر اوار درده
با اینکه شب مارو اواره کرده

ولی راهی نمونده تا روز شادی
می دونیم خیلی نزدیکیم به آزادی

اما اما اما ما می رسیم
به یه فردای خوب ما می رسیم
جلو گوله هاتون ما فریادیم

باهم باهم باهم ما می تونیم
اگه هرچی بشه ما می تونیم
آخر این شبها ما آزادیم

با اینکه تو توی دستات تفنگه
با اینکه تو انگار قلبت از سنگه

ولی راهی نمونده تا روز شادی
می‌دونیم خیلی نزدیکیم به آزادی

اما اما اما ما می رسیم
به یه فردای خوب ما می رسیم
جلو گوله هاتون ما فریادیم

باهم باهم باهم ما می تونیم
اگه هرچی بشه ما می تونیم
آخر این شبها ما آزادیم

#آرمیتا_گرواند #مریم_آروین #نیکا_شاکرمی #محسن_موسوی #رحیم_کلیج #محسن_محمدی_کوچکسرائی #جواد_روحی #جواد_حیدری #مهسا_امینی #مهرگان_زحمتکش #مجتبی_قناعتی #مهران_بصیر_توانا #شهریار_محمدی #محمد_حسن_زاده #عرفان_خزایی .... #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام مریم آروین، لباس شب نامزدی فرزندش را بر سر مزار او برد و ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«امشب اولین سالگرد نامزدی مریمم بود
پارسال همین موقع‌ها بود که لباس سفید بختش رو تنش کرد و می‌چرخید، می‌گفت مامان؟بهم میاد؟ پارسال همین موقع‌ها بود که صدای خنده‌‌هاش تو خونمون پیچیده بود.. پارسال همین موقع‌ها بود که بهت گفتم مریمم نمی‌خوای بری آرایشگاه؟ گفتی نه مامان سادگی خیلی قشنگتره، وقتی با اون لباس سفید و اون دسته گل دیدمت، قند توی دلم آب شد مریمم، یکسال گذشت و حالا من موندم و کفش و لباس و دسته گل خشکیده‌ات و جای خالیت که داغی شد روی دلم...خیلی حسرت‌ها موند رو دلم مریمم مادر..کاش زمان به عقب برمی‌گشت؛ اما سیاه‌دلان زمانه، زمان را نگه داشته‌اند و حتی به جلو هم نمی‌رود...»
@maryam.arvin1372

- دکتر مریم آروین، از وکلایی بود که وکالت معترضان را برعهده داشت، او در جریان خیزش انقلابی در راهروهای دادگاه بازداشت و پس از آزادی کشته شد.

چندی پیش مادر مریم نوشت: «مریم فقط یک هفته بود که نامزد کرده بود. مامور زنی به نام زهرا علیزاده چنان مقنعه‌اش را کشیده بود و به دستان ظریفش دستبند زده بود که حلقه نامزدیش از دستش پرت شد و در اخر گم شد..مریم بعد از گم‌شدن حلقه‌اش خیلی غصه خورد.چون با عشق خریده بودش.
به کدامین گناه با دکتر و وکیل این مملکت این گونه رفتار کردید؟ برای اینکه می‌خواست پرونده‌های معترضین یتیم و بی‌بضاعت رو قبول کنه؟ با اینکه خودش با پای خودش به دادسرا رفته بود. اما قاضی به صورت تلفنی گفته بود دستبند بزنید و تحقیرش کنید بعد بفرستیدش اتاق من...»

دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش انقلابی، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمی‌توانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»

بیشتر بخوانید:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/76527

#مریم_آروین #وکیل #وکیل_باشرافت #وکیل_پایه_یک_دادگستری #ظلم_پایدار_نیست #توماج_صالحی_را_آزاد_کنید #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«مریم عزیزم، فرشته عدالت وراستی فردا، ۵ آذرماه همان روزیست که تو را به بیدادگاه سیرجان احضار کردند به چه جرم وگناهی ؟به جرم دفاع از موکل ومعترض ۱۶ ساله‌ات که هم از پدر وهم از مادر یتیم بود به جرم دفاع از دبیر سابقت که خود خواهر شهید بود وبرای مطالبات حقش در تجمعات شرکت کرده بود امروز یاد آور جو خفقان وبیعدالتی در دادگاههای حکومت اسلامیست که خود دم از عدالت وحق پرستی می زنند.
الهه صلح و دوستی امروز تو با پای خویش وبدون هیچ حکم جلبی به دادسرا مراجعه وسه بار اعلام حضور کردی اما به دستور دادستان وقاضی بی سواد وبیدادگرسیرجان همان قاضی ۲۶ ساله‌ای که از حوزه علمیه برای قضاوت ناعادلانه به دادگاه آورده شده بودهمان قاضی شیطان صفتی که قبل از کیفر خواستت از کانون وکلای استان کرمان در خواست اشدمجازات وباطل.کردن پروانه وکالتت را داده بود همان قاضی قسی القلبی که در گزارشش مینویسد اگر با این خانم با اشدمجازات بر خورد نشود ما انقلابیون دلسرد میشویم اخه یکی نیست به این مرد بگه تو چه سهمی ازین انقلاب داشتی شما مفت ومجانی نشستید سر سفره انقلاب وبچه‌های نخبه وباسواد وباهوش ما را نابودکردید
امروز منشور حقوق بشر کوروش کبیر وسازمان حقوق بشرزیر سوال رفت امروز استقلال کانون وکلا زیر سوال رفت امروز همان روزیست که مهر وداغ ننگ بر پیشانی مجریان عدالت ودادگاههای ایران حک شد چراکه امروز مجسمه فرشته عدالت را شکستند چرا که امروز بر دستان کوچک اما پر توان الهه عدالت که برای شرافت شغلی اش قدم بر داشته بود دستبند زدند چرا که امروز عدالت وصلح ودوستی را در بند کشیدند واسیر کردند.امروز روز بزرگی در تاریخ رقم خواهدخورد وثبت خواهدشد.
دختر پاک ومعصومم امروز یاداور همان روزیست که تو با دستهای دستبند زده اما گره کرده فریاد براوردی من مانند شما نانم را درخون جوانان وطنم نمیزنم وامروز ان روز را برایم تداعی می‌کند که  به قول خود قضات، توجوجه وکیل جلو قاضی مجتبی قدیمی ودادیار رضا محمدی که داشتند به مادرت که به خاطر اعتراض به رفتار زشت و وحشیانه‌ای که با تو انجام میدادند توهین میکردند،شجاعانه ایستادی وگفتی شما در هر جایگاه ومنصبی که باشید حق هیچگونه توهین به مامان بنده را ندارید وکاش به جای داغ مهر پیشانیتان کمی شرافت وانسانیت داشتید....»

از صفحه مادر جاویدنام مریم آروین

متن کامل


#مریم_آروین #حقوق_بشر #نه_به_جمهوری_اسلامی  #یاری_مدنی_توانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این صدا، صدای جاویدنام مریم آروین است، صدای یک وکیل با شرافت و جوانی پر از آرزو و امید که جمهوری اسلامی او را از خانواده‌اش، شاگردانش و ایران گرفت.
جوانی نخبه و زیبا که در همین عمر کوتاهش افتخار آفرید و امروز حتی گرامیداشت یادش تاثیرگذار است.

- دکتر مریم آروین، از وکلایی بود که وکالت معترضان را برعهده داشت، او در جریان خیزش انقلابی در راهروهای دادگاه بازداشت و پس از آزادی کشته شد.

چندی پیش مادر مریم نوشت: «مریم فقط یک هفته بود که نامزد کرده بود. مامور زنی به نام زهرا علیزاده چنان مقنعه‌اش را کشیده بود و به دستان ظریفش دستبند زده بود که حلقه نامزدیش از دستش پرت شد و در اخر گم شد..مریم بعد از گم‌شدن حلقه‌اش خیلی غصه خورد.چون با عشق خریده بودش.
به کدامین گناه با دکتر و وکیل این مملکت این گونه رفتار کردید؟ برای اینکه می‌خواست پرونده‌های معترضین یتیم و بی‌بضاعت رو قبول کنه؟ با اینکه خودش با پای خودش به دادسرا رفته بود. اما قاضی به صورت تلفنی گفته بود دستبند بزنید و تحقیرش کنید بعد بفرستیدش اتاق من...»

دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش انقلابی، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمی‌توانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»

قاضی فیلم‌های مریم را در اعتراضات را دیده بود. سوم آذر از اطلاعات با مریم تماس گرفتند که برای پاسخ به چند سوال به اداره اطلاعات بیا، مریم ۵ آذر ۱۴۰۱، به دادسرا رفت، پدر و مادر و همسرش هم با او رفتند، مریم را با ضرب و شتم و دست‌بند بردند، روز بعد مادر مریم را که برای پی‌گیری کارهای مریم رفته‌بود را نیز بازداشت کردند و او را به زندان «کهن‌شهر» سیرجان بردند.

مادر مریم وارد زندان که می‌شود، مریم را نیمه‌بیهوش روی تخت دید، و او در عرض سه هفته، هفت کیلو وزن کم کرده بود. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب آبمیوه می‌دادند که احتمالا دارو در آن بوده است.

مریم روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده می‌شد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریه‌اش از کار افتاد و جان سپرد.


#مریم_آروین #وکیل_پایه_یک_دادگستری #وکیل_باشرافت #استاد #دانشجو #استاد_باسواد #نخبه_های_زندانی #نخبه #ظلم_پایدار_نیست #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلتنگی‌هایی که تمامی ندارد...

روزهای مهم سال، مثل شب یلدا، نوروز و جشن‌های دیگر که همه ایرانی‌ها خاطراتی خوش از آن‌ها دارند، برای خانواده‌های جان‌باختگان راه آزادی پر از دلتنگی است. عزیزان برومند و غیوری که می‌توانستند همچنان نزد خانواده خود باشند، ولی جمهوری اسلامی جانشان را گرفت و خانواده‌شان را تا ابد داغدار کرد.

مادر جاویدنام مریم آروین، وکیل مدافع با شرافت، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:

.....
یلدا
سفیدی چشم کودکی‌ست، سیاه،
بر منقار کرکس

یلدا
گیسوان بلند و
خیس مادر من بود
که دسته دسته
بر دست سیاه زمستان
طعمه باد شد

یلدا
عمق زخم‌های من است
که با هیچ ضیافتی
سیر نمی‌شود

یلدا
دردهای
یله شده من است
که سحرشان را سِحر،
کرده اند

یلدا
عشق من بود
به کوتاهی یک قطعه

و یلدا، آه!
آیینه‌ای بود
بر پیشانی غزلم؛
که با مکر انار،
در هم شکست!

یلدا؟
آلزایمر من است
کجا، گذاشتم‌اش؟

محمد ترکمان


#مریم_آروین #وکیل_پایه_یک_دادگستری #وکیل_باشرافت #ظلم_پایدار_نیست #یلدا #یلدا_آقافضلی #شب_یلدا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

«این صدا، این نگاه، سرشار از شوق به زندگی است.
در دل بیابان سنگ‌های زیبای کویر را جمع می‌کند و با ذوق به همراهش نشان می‌دهد. نگاهش به زندگی زیبا نبود؟ توجه و خوشحالی نسبت به جزئی ترین زیبایی های پیرامون ،نگرشی آسمانی می‌خواست که مریم داشت.این نگاه توسط گرگ‌های بیابان ربوده شد.»

- متن و ویدیویی که مادر جاویدنام مریم آروین منتشر کرد

مریم آروین، وکیل دادگستری که در کنار معترضی ۱۶ ساله ایستاد و در صحن دادگاه، بر دستانش دستبند زدند و زندانی‌اش کردند و پس از مدتی به طور مشکوکی کشته شد.

دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش سراسری، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمی‌توانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»

یک منبع آگاه گفته بود: «قاضی فیلم‌های مریم را در اعتراضات را دیده بود. سوم آذر از اطلاعات با مریم تماس گرفتند که برای پاسخ به چند سوال به اداره اطلاعات بیا، مریم ۵ آذر ۱۴۰۱، به دادسرا رفت، پدر و مادر و همسرش هم با او رفتند، مریم را با ضرب و شتم و دست‌بند بردند، روز بعد مادر مریم را که برای پی‌گیری کارهای مریم رفته‌بود را نیز بازداشت کردند و او را به زندان «کهن‌شهر» سیرجان بردند.»

به گفته این منبع آگاه: «مادر مریم وارد زندان که می‌شود، مریم را نیمه‌بیهوش روی تخت دید، و او در عرض سه هفته، هفت کیلو وزن کم کرده بود. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب آبمیوه می‌دادند که احتمالا دارو در آن بوده است.»

مریم و مادرش ۲۱ روز در زندان بودند، صفحه منتسب به مریم در اینستاگرام با انتشار تصویری از مانتوی کار مریم نوشت: «این یک مانتوی معمولی نیست، مانتویی که ماموران اطلاعات برای اثبات فیلم مخبران که در اعتراضات از مریم گرفته بودند، وقتی دنبال مانتو بودند مامور زنی به نام زهرا علیزاده که خانه را می‌گشت، بعد از گشتن دو کمد مانتو، وقتی مانتو را می‌یابد، داد زد: «یافتم.»

مریم روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده می‌شد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریه‌اش از کار افتاد و جان سپرد.

#مریم_آروین #وکیل_پایه_یک_دادگستری #وکیل_باشرافت #ظلم_پایدار_نیست #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر #مریم_آروین توسط جمهوری اسلامی کشته نمی‌شد، همچنان می‌توانست داوطلبانه وکالت محرومین، بچه‌های بهزیستی، کودکان کار و همچنین معترضین به رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی را به عهده بگیرد.

ویدیو از حسین وثوق
hosseinvosough


#نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مریم آروین، جوانی که می‌خواست دریا شود، او که با شهامت تا انتها «زن، زندگی، آزادی» گفت و از حقوق بازداشت‌شدگان دفاع کرد و جانش را در این را نثار کرد.

مریم آروین، وکیل دادگستری‌ای بود که در کنار معترضی ۱۶ ساله ایستاد و در صحن دادگاه، بر دستانش دستبند زدند و زندانی‌اش کردند و پس از مدتی به طور مشکوکی کشته شد.

دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش سراسری، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمی‌توانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»

یک منبع آگاه گفته بود: «قاضی فیلم‌های مریم را در اعتراضات را دیده بود. سوم آذر از اطلاعات با مریم تماس گرفتند که برای پاسخ به چند سوال به اداره اطلاعات بیا، مریم ۵ آذر ۱۴۰۱، به دادسرا رفت، پدر و مادر و همسرش هم با او رفتند، مریم را با ضرب و شتم و دست‌بند بردند، روز بعد مادر مریم را که برای پی‌گیری کارهای مریم رفته‌بود را نیز بازداشت کردند و او را به زندان «کهن‌شهر» سیرجان بردند.»

به گفته این منبع آگاه: «مادر مریم وارد زندان که می‌شود، مریم را نیمه‌بیهوش روی تخت دید، و او در عرض سه هفته، هفت کیلو وزن کم کرده بود. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب آبمیوه می‌دادند که احتمالا دارو در آن بوده است.»

مریم و مادرش ۲۱ روز در زندان بودند، صفحه منتسب به مریم در اینستاگرام با انتشار تصویری از مانتوی کار مریم نوشت: «این یک مانتوی معمولی نیست، مانتویی که ماموران اطلاعات برای اثبات فیلم مخبران که در اعتراضات از مریم گرفته بودند، وقتی دنبال مانتو بودند مامور زنی به نام زهرا علیزاده که خانه را می‌گشت، بعد از گشتن دو کمد مانتو، وقتی مانتو را می‌یابد، داد زد: «یافتم.»

مریم روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده می‌شد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریه‌اش از کار افتاد و جان سپرد.


#مریم_آروین #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech