محمدجواد ترکمان، برادر دادخواه محمدحسن، جانباخته انقلاب ۱۴۰۱، در متنی که در اکس، توییتر سابق، منتشر کرد از آزار و اذیت نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی در مراسم چهلم برادرش نوشت.
متن نوشته محمدجواد ترکمان:
«فراموش نمیکنم چگونه به ما که عزادار برادرم بودیم، حمله کردید.
۱۳ آبان،سالگرد مراسم چهلم برادرم بود، هیچوقت یادم نمیره چگونه به روی ما اسلحه کشیدید.
چگونه به ما که عزادار برادرم بودیم اجازه سوگواری ندادید، به ما و مهمانان برادرم حمله کردید، ساچمه و دودزا و پینتبال و بمب صوتی و باتوم و هر چه که در بساط داشتید برای پذیرایی از ما و همه همشهریان و دوستان و آشنایان کم نگذاشتید. فراموش نمیکنم که من تنها بر سر مزار برادرم ایستادم و عکسهای برادرم رو در آغوش گرفتم تا دزدیده و لگدمال نکنید.
از حقارت و پستی شما همینبس که مزار برادرم را لگد کردید و خیمهای را که برای سایهبان زده شده بود با خوشحالی ویران کردید و بر روی مزار برادرم انداختید و به روی آن راه رفتید، من تنها بین آنهمه مسلح فقط فریاد زدم و اشک ریختم، آن لحظه دوست داشتم با دستانم تکتک مزدورها رو خفه کنم؛ اما فقط چهره دردکشیده مادر و پدرم جلوی چشمانم بود که همه امیدشان و تکیهگاهشان منم.
هیچوقت تکتک لحظات و ثانیهبهثانیه اون روز را فراموش نمیکنم, ایستادم تا دوباره بر سر مزار برادرم برگردم. همه یگانها و مزدوران با زور اسلحه جمعیت رو به سمت خارج از آرامگاه کشاندن.
خانوادهام و تعداد اندکی از دوستان و آشنایان و نزدیکان به سمتم بازگشتند و آنجا بود که مادرم فریاد کشید و از تمام فشارهایی که بر ما گذاشته بودند، گفت. شرایط برای تحویل پیکر برادرم و شرایط تعیینشده خاکسپاری و تهدیدهای متوالی و اعلامکردن برادرم به عنوان بسیجی کشته شده،... که هیچکدام را ما قبول نکردیم.
تمام تلاششان گمنام نگهداشتن اسم برادرم و تغییر سناریو بود.
هیچوقت انسان خشونتطلبی نبودم؛ اما یک روزی انتقام تکتک روزهای زندگی که از ما و برادرم گرفتهاید رو میگیرم.»
صدای خانوادههای دادخواه باشیم
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#محمدحسن_ترکمان
#دادخواهی
@Tavana_TavaanaTech
متن نوشته محمدجواد ترکمان:
«فراموش نمیکنم چگونه به ما که عزادار برادرم بودیم، حمله کردید.
۱۳ آبان،سالگرد مراسم چهلم برادرم بود، هیچوقت یادم نمیره چگونه به روی ما اسلحه کشیدید.
چگونه به ما که عزادار برادرم بودیم اجازه سوگواری ندادید، به ما و مهمانان برادرم حمله کردید، ساچمه و دودزا و پینتبال و بمب صوتی و باتوم و هر چه که در بساط داشتید برای پذیرایی از ما و همه همشهریان و دوستان و آشنایان کم نگذاشتید. فراموش نمیکنم که من تنها بر سر مزار برادرم ایستادم و عکسهای برادرم رو در آغوش گرفتم تا دزدیده و لگدمال نکنید.
از حقارت و پستی شما همینبس که مزار برادرم را لگد کردید و خیمهای را که برای سایهبان زده شده بود با خوشحالی ویران کردید و بر روی مزار برادرم انداختید و به روی آن راه رفتید، من تنها بین آنهمه مسلح فقط فریاد زدم و اشک ریختم، آن لحظه دوست داشتم با دستانم تکتک مزدورها رو خفه کنم؛ اما فقط چهره دردکشیده مادر و پدرم جلوی چشمانم بود که همه امیدشان و تکیهگاهشان منم.
هیچوقت تکتک لحظات و ثانیهبهثانیه اون روز را فراموش نمیکنم, ایستادم تا دوباره بر سر مزار برادرم برگردم. همه یگانها و مزدوران با زور اسلحه جمعیت رو به سمت خارج از آرامگاه کشاندن.
خانوادهام و تعداد اندکی از دوستان و آشنایان و نزدیکان به سمتم بازگشتند و آنجا بود که مادرم فریاد کشید و از تمام فشارهایی که بر ما گذاشته بودند، گفت. شرایط برای تحویل پیکر برادرم و شرایط تعیینشده خاکسپاری و تهدیدهای متوالی و اعلامکردن برادرم به عنوان بسیجی کشته شده،... که هیچکدام را ما قبول نکردیم.
تمام تلاششان گمنام نگهداشتن اسم برادرم و تغییر سناریو بود.
هیچوقت انسان خشونتطلبی نبودم؛ اما یک روزی انتقام تکتک روزهای زندگی که از ما و برادرم گرفتهاید رو میگیرم.»
صدای خانوادههای دادخواه باشیم
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#محمدحسن_ترکمان
#دادخواهی
@Tavana_TavaanaTech
آنچه باقی ماند
نمایشگاهی برای پاسداشت دادخواهی
لایو اینستاگرام توانا
سه شنبه ۱۵ آبان ماه ۱۴۰۳
ساعت ۹ شب به وقت ایران
با حضور مهسا پیرایی (دختر جاویدنام مینو مجیدی از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱)
سوران منصورنیا (برادر جاویدنام برهان منصورنیا از جانباختگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸)
و با گردانندگی مجری محترم خانم ماهمنیر رحیمی
خانوادههای دادخواه ایران برای سومین بار نمایشگاهی از عکسها و وسایل قربانیان چهار دهه جنایاتِ جمهوری اسلامی برگزار میکنند. نمایشگاهِ «آنچهباقیماند» به مناسبت پنجمین سالگرد آبانِ خونین، در شهر کلن، آلمان، از ۲۲ تا ۲۴ نوامبر خواهد بود.
آنها نوشتهاند:
«هربار چیدنِ وسایل این عزیزانمان با عکسها و لبخندهایشان کنار هم و دیدن این همه جنایت یکجا، برای ما دردی فرای تصور است ولی تصمیم گرفتیم برای جلوگیری از فراموش شدن و به عدد تبدیل شدن آن همه جان شیرین، این درد را هم به جان بخریم!»
#آنچه_باقی_ماند
#دادخواهی #اینهمه_سال_جنایت_مرگ_بر_این_ولایت
#آبان_۹۸ #آبان_ادامه_دارد #انقلاب_۱۴۰۱ #اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نمایشگاهی برای پاسداشت دادخواهی
لایو اینستاگرام توانا
سه شنبه ۱۵ آبان ماه ۱۴۰۳
ساعت ۹ شب به وقت ایران
با حضور مهسا پیرایی (دختر جاویدنام مینو مجیدی از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱)
سوران منصورنیا (برادر جاویدنام برهان منصورنیا از جانباختگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸)
و با گردانندگی مجری محترم خانم ماهمنیر رحیمی
خانوادههای دادخواه ایران برای سومین بار نمایشگاهی از عکسها و وسایل قربانیان چهار دهه جنایاتِ جمهوری اسلامی برگزار میکنند. نمایشگاهِ «آنچهباقیماند» به مناسبت پنجمین سالگرد آبانِ خونین، در شهر کلن، آلمان، از ۲۲ تا ۲۴ نوامبر خواهد بود.
آنها نوشتهاند:
«هربار چیدنِ وسایل این عزیزانمان با عکسها و لبخندهایشان کنار هم و دیدن این همه جنایت یکجا، برای ما دردی فرای تصور است ولی تصمیم گرفتیم برای جلوگیری از فراموش شدن و به عدد تبدیل شدن آن همه جان شیرین، این درد را هم به جان بخریم!»
#آنچه_باقی_ماند
#دادخواهی #اینهمه_سال_جنایت_مرگ_بر_این_ولایت
#آبان_۹۸ #آبان_ادامه_دارد #انقلاب_۱۴۰۱ #اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شما که این ویدیو را میبینی، خودت را جای جاویدنام ابوالفضل امیرعطایی بگذار، جای مادر و پدرش، که چقدر رنج کشیدند.
مگر میتوان اینهمه رنج را دید و آسوده سر بر بالین گذاشت؟ مگر این نوجوان چه خطری داشت که اینگونه کردند؟ هدفشان فقط زهرچشمگرفتن از مردم بود. این بود که بگویند ما میتوانیم همینقدر بیرحم باشیم...
مادر ابوالفضل امیرعطایی، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«ماهم رفت ماهت بمیرد آسمان
از دیدنت درد میکشیدم میفهمیدم خودتم داری تو اون وضعیت درد میکشی و نمیتونستیم کاری کنیم این یعنی مرگ تدریجی هرروز میمردیم کنارت اما امید رو از دست نمیدادیم امید سرپا شدنت
یادمه یه روزایی باهات مثل قبل برخورد میکردم صدات میکردم بلندشو فلان کارو بکن که برای مثل قبل بودن تلاش کنی وقتی صدات میکردم حس میکردم میخوایی تکون بخوری و نمیتونی حرکت خیلی خیلی ضعیفه دستات و بعد از اینکه نمیتونستی دندوناتو بهم میکشیدی همون سعی کردنت یعنی خود امید.
بیشتر شبا فیلم نگاه میکردی ی شب بهت گفتم مامان چی نگا میکنی گفتی فیلم سیزده دلیل گفتی خیلی قشنگه مامان نگاه کن
وقتی فیلم نگاه میکردی یدفعه صدای خندت تو خونه میپیچید و من لذت میبردم از صدای خندت منم خندم میگرفت نمیدونستم به چی میخندی اما حالم با خندت خوب میشد
بعد بیمارستان اوردمت خونه بیشتر وقتها برات فیلم میذاشتم خیره میشدی به تلوزیون اما نمیتونستی بخندی یا ناراحت بشی از دیدن فیلم و این هم منو عذاب میداد هم تورو
باهر اسمی از تو میبردم کویین سگت تو حیاط زوزه میکشید چون همیشه تو باهاش بازی میکردی منتظر تو بود چند بار از دراتاق نگات کرد و میخواست بیاد پیشت و تو نتونستی بری سمتش اونم داشت عذاب میکشید
اون کفتارهای ج ا فقط به فکر کشتن و شلیک کردن بودن اما نفهمیدن با این کار مارو نابود کردن تو براشون مهم نبودی چون عزیز من بودی نه عزیز اونا اما نفهمیدن با این کارشون من رو در مقابل خودشون قرار میدن و تو میشی عزیز دل ی ملت
من هرروز با دیدن فیلما و عکسات زمین میخورم اما خودم رو بلند میکنم چون وسوسه انتقام بهم جون میده
امیدوارم صد برابر دردی که به تو دادن رو پس بدن
برسد روز تلافی.
پسر چشم تیلهایم پس اسوده بخواب»
#ابولفضل_امیرعطایی فرزند مریم
#دادخواهی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مگر میتوان اینهمه رنج را دید و آسوده سر بر بالین گذاشت؟ مگر این نوجوان چه خطری داشت که اینگونه کردند؟ هدفشان فقط زهرچشمگرفتن از مردم بود. این بود که بگویند ما میتوانیم همینقدر بیرحم باشیم...
مادر ابوالفضل امیرعطایی، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«ماهم رفت ماهت بمیرد آسمان
از دیدنت درد میکشیدم میفهمیدم خودتم داری تو اون وضعیت درد میکشی و نمیتونستیم کاری کنیم این یعنی مرگ تدریجی هرروز میمردیم کنارت اما امید رو از دست نمیدادیم امید سرپا شدنت
یادمه یه روزایی باهات مثل قبل برخورد میکردم صدات میکردم بلندشو فلان کارو بکن که برای مثل قبل بودن تلاش کنی وقتی صدات میکردم حس میکردم میخوایی تکون بخوری و نمیتونی حرکت خیلی خیلی ضعیفه دستات و بعد از اینکه نمیتونستی دندوناتو بهم میکشیدی همون سعی کردنت یعنی خود امید.
بیشتر شبا فیلم نگاه میکردی ی شب بهت گفتم مامان چی نگا میکنی گفتی فیلم سیزده دلیل گفتی خیلی قشنگه مامان نگاه کن
وقتی فیلم نگاه میکردی یدفعه صدای خندت تو خونه میپیچید و من لذت میبردم از صدای خندت منم خندم میگرفت نمیدونستم به چی میخندی اما حالم با خندت خوب میشد
بعد بیمارستان اوردمت خونه بیشتر وقتها برات فیلم میذاشتم خیره میشدی به تلوزیون اما نمیتونستی بخندی یا ناراحت بشی از دیدن فیلم و این هم منو عذاب میداد هم تورو
باهر اسمی از تو میبردم کویین سگت تو حیاط زوزه میکشید چون همیشه تو باهاش بازی میکردی منتظر تو بود چند بار از دراتاق نگات کرد و میخواست بیاد پیشت و تو نتونستی بری سمتش اونم داشت عذاب میکشید
اون کفتارهای ج ا فقط به فکر کشتن و شلیک کردن بودن اما نفهمیدن با این کار مارو نابود کردن تو براشون مهم نبودی چون عزیز من بودی نه عزیز اونا اما نفهمیدن با این کارشون من رو در مقابل خودشون قرار میدن و تو میشی عزیز دل ی ملت
من هرروز با دیدن فیلما و عکسات زمین میخورم اما خودم رو بلند میکنم چون وسوسه انتقام بهم جون میده
امیدوارم صد برابر دردی که به تو دادن رو پس بدن
برسد روز تلافی.
پسر چشم تیلهایم پس اسوده بخواب»
#ابولفضل_امیرعطایی فرزند مریم
#دادخواهی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پس از ۲۱ روز؛ نسرین شاکرمی، محبوس در انفرادی، محروم از حق ملاقات و تماس
آیدا، خواهر جاویدنام نیکا شاکرمی، درباره آخرین وضعیت مادرش نوشت:
«بیست و یک روز از زندانی شدن مامانم میگذره
و همچنان حق ملاقات و تماس نداره و تو قرنطینه زندان به صورت انفرادی حبسش کردن که راه ارتباطی ای با هیچکس نداشته باشه.»
نسرین شاکرمی، مادر نیکا شاکرمی، در تاریخ ۲۵ مهر ماه در خرمآباد بازداشت شده است.
#نسرین_شاکرمی #نیکا_شاکرمی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آیدا، خواهر جاویدنام نیکا شاکرمی، درباره آخرین وضعیت مادرش نوشت:
«بیست و یک روز از زندانی شدن مامانم میگذره
و همچنان حق ملاقات و تماس نداره و تو قرنطینه زندان به صورت انفرادی حبسش کردن که راه ارتباطی ای با هیچکس نداشته باشه.»
نسرین شاکرمی، مادر نیکا شاکرمی، در تاریخ ۲۵ مهر ماه در خرمآباد بازداشت شده است.
#نسرین_شاکرمی #نیکا_شاکرمی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم سالگرد جاویدنام میلاد سعیدیانجو، بر سر مزار او با حضور خانوادهاش برگزار شد.
زهرا سعیدیانجو، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«دومین سالگرد کشته شدنت میگذرد داداش قهرمانم...
ولی باز تو برنگشتی به خانه ای که
صدای قدم هایت شنیده میشود.
.
.
.
در دومین سالگردت برایت رقصیدیم
برایت ساز و چپی آوردیم
برایت حنا هم زدیم
برایت قندهای آرزوهاتو را آوردیم.»
- میلاد سعیدیانجو روز ۲۵ آبان در ایذه کشته شده بود. او در یک مغازه نان فانتزی در اهواز کار میکرد و قرار بود فردای روزی که کشته شد، به محل کارش در اهواز برگردد.
جمهوری اسلامی خواهر میلاد، زهرا را بازداشت کرد و او را از کارش برکنار کرد. خانواده میلاد تحت فشار زیادی قرار گرفتند و حتی تهدید به مرگ شدند، اما سکوت نکردند.
#میلاد_سعیدیان_جو #دادخواهی #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زهرا سعیدیانجو، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«دومین سالگرد کشته شدنت میگذرد داداش قهرمانم...
ولی باز تو برنگشتی به خانه ای که
صدای قدم هایت شنیده میشود.
.
.
.
در دومین سالگردت برایت رقصیدیم
برایت ساز و چپی آوردیم
برایت حنا هم زدیم
برایت قندهای آرزوهاتو را آوردیم.»
- میلاد سعیدیانجو روز ۲۵ آبان در ایذه کشته شده بود. او در یک مغازه نان فانتزی در اهواز کار میکرد و قرار بود فردای روزی که کشته شد، به محل کارش در اهواز برگردد.
جمهوری اسلامی خواهر میلاد، زهرا را بازداشت کرد و او را از کارش برکنار کرد. خانواده میلاد تحت فشار زیادی قرار گرفتند و حتی تهدید به مرگ شدند، اما سکوت نکردند.
#میلاد_سعیدیان_جو #دادخواهی #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«سرکوب دادخواهان»
طرح از رضا عقیلی
در حاشیه حمله به مراسم یادبود یلدا آقافضلی و بازداشت خانوادههای دادخواه
امروز نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به مراسم یادبود یلدا آقافضلی حمله کردند و مراسم را به هم زدند.
حسین نادربیگی از قربانیان شلیک عامدانه به چشمها و مجید صلحی از بستگان جاویدنام یلدا آقافضلی بازداشت شدند.
همچنین نیروهای سرکوبگر قصد بازداشت لیلی مهدوی، مادر دادخواه سیاوش محمودی، را داشتند که این مادر دادخواه بدحال میشود و از بازداشت ایشان منصرف میشوند.
https://tavaana.org/fa/Cartoon_Dadkhahan
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#کارتون
#دادخواهی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از رضا عقیلی
در حاشیه حمله به مراسم یادبود یلدا آقافضلی و بازداشت خانوادههای دادخواه
امروز نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به مراسم یادبود یلدا آقافضلی حمله کردند و مراسم را به هم زدند.
حسین نادربیگی از قربانیان شلیک عامدانه به چشمها و مجید صلحی از بستگان جاویدنام یلدا آقافضلی بازداشت شدند.
همچنین نیروهای سرکوبگر قصد بازداشت لیلی مهدوی، مادر دادخواه سیاوش محمودی، را داشتند که این مادر دادخواه بدحال میشود و از بازداشت ایشان منصرف میشوند.
https://tavaana.org/fa/Cartoon_Dadkhahan
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#کارتون
#دادخواهی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
توضیحات مادر سیاوش محمودی در خصوص حمله روز گذشته نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به مراسم یادبود یلدا آقافضلی.
نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی روز گذشته جمعه ۱۸ آبانماه، به مراسم دومین سالگرد یلدا آقافضلی، حمله کردند.
این مراسم با حضور جمعی از خانوادههای دادخواه و مصدومان چشم و نزدیکان خانواده آقافضلی برگزار شده بود.
حسین نادربیگی (از مصدومان چشم) با خشونت بازداشت شد. همچنین مجید مصلحی (از اقوام یلدا) هم بازداشت شد. هر چند ساعتی بعد خبر آزادی حسین نادربیگی منتشر شد.
#یلدا_آقافضلی
#دادخواهی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی روز گذشته جمعه ۱۸ آبانماه، به مراسم دومین سالگرد یلدا آقافضلی، حمله کردند.
این مراسم با حضور جمعی از خانوادههای دادخواه و مصدومان چشم و نزدیکان خانواده آقافضلی برگزار شده بود.
حسین نادربیگی (از مصدومان چشم) با خشونت بازداشت شد. همچنین مجید مصلحی (از اقوام یلدا) هم بازداشت شد. هر چند ساعتی بعد خبر آزادی حسین نادربیگی منتشر شد.
#یلدا_آقافضلی
#دادخواهی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دادخواهیم
تصاویر دیگری از مراسم دومین سالگرد جاویدنام میلاد سعیدیانجو منتشر شده است.
زهرا سعیدیانجو، خواهر دادخواه میلاد نوشته بود:
«در دومین سالگردت برایت رقصیدیم
برایت ساز و چپی آوردیم
برایت حنا هم زدیم
برایت قندهای آرزوهاتو را آوردیم.»
پیشتر هم تصاویر دردناکی از مادر دادخواه میلاد منتشر شده بود که نشان میداد، این مادر هر شب با عکس فرزندش میخوابد و هر روز صبح برایش شعر میخواند.
در مسیر دادخواهی کنار خانوادهها باشیم
- میلاد سعیدیانجو روز ۲۵ آبان در ایذه کشته شد. او در یک مغازه نان فانتزی در اهواز کار میکرد و قرار بود فردای روزی که کشته شد، به محل کارش در اهواز برگردد.
جمهوری اسلامی خواهر میلاد، زهرا را بازداشت کرد و او را از کارش برکنار کرد. خانواده میلاد تحت فشار زیادی قرار گرفتند و حتی تهدید به مرگ شدند، اما سکوت نکردند.
#میلاد_سعیدیان_جو #دادخواهی #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تصاویر دیگری از مراسم دومین سالگرد جاویدنام میلاد سعیدیانجو منتشر شده است.
زهرا سعیدیانجو، خواهر دادخواه میلاد نوشته بود:
«در دومین سالگردت برایت رقصیدیم
برایت ساز و چپی آوردیم
برایت حنا هم زدیم
برایت قندهای آرزوهاتو را آوردیم.»
پیشتر هم تصاویر دردناکی از مادر دادخواه میلاد منتشر شده بود که نشان میداد، این مادر هر شب با عکس فرزندش میخوابد و هر روز صبح برایش شعر میخواند.
در مسیر دادخواهی کنار خانوادهها باشیم
- میلاد سعیدیانجو روز ۲۵ آبان در ایذه کشته شد. او در یک مغازه نان فانتزی در اهواز کار میکرد و قرار بود فردای روزی که کشته شد، به محل کارش در اهواز برگردد.
جمهوری اسلامی خواهر میلاد، زهرا را بازداشت کرد و او را از کارش برکنار کرد. خانواده میلاد تحت فشار زیادی قرار گرفتند و حتی تهدید به مرگ شدند، اما سکوت نکردند.
#میلاد_سعیدیان_جو #دادخواهی #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سحر بهشتی، خواهر ستار، این ویدیو را منتشر کرد و درباره فشار بیامانی که پس از قتل ستار بهشتی زیر شکنجه، ازطرف حکومت به او و مادرش وارد آوردند چنین نوشت:
«قبر بخرید و بگویید ستار تصادف کرده…
هنوز پیکر ستار را تحویل نداده بودند که رسانهها یکی پس از دیگری به مادر زنگ میزدند، مادر نمی توانست صحبت کند، مادر شوکه بود، من قبول کردم که مصاحبه کنم. مصاحبهای که بدون اتهام نبود، جرم شمرده شد، جرمش پس از مراسم خاکسپاری ستار، حکم بازداشتم را به دنبال داشت. در بهتی بیپایان فرو رفته بودیم، در دردی که غیرقابل توصیف بود. باورمان نمیشد که ستار را کشتهاند، رسانهها میگفتند این بازی روانی حکومت است.
اما صدای ستار در گوشم میپیچید، گویی که میگفت: “بگو بر من چه گذشت.” من بودم که باید حقیقت را میگفتم، حقیقتی که دیگر هیچگاه نمیتوانستم سکوت کرده و پنهان کنم.
پیکر ستار در دست مأموران اهریمنی و مادری که با همهی وجود فریاد میزد: “من ستار را به خدا سپرده بودم!” اما آنها گفته بودند قبر بخرید و به مردم بگویید که تصادف کرده.
بیست و شش ساله بودم و فشار بیرحمانهای که میخواستند بر مادر تحمیل کنند، بر شانههای من نیز سنگینی میکرد. اما صدای ستار، صدای آزادیخواهی و عدالتطلبی که هیچگاه خاموش نمیشد، از مرزها گذشت و جهانی را از مظلومیتش آگاه کرد. این صدا، صدای انقلابی بود که همهجا طنینانداز شد.
تا زمانی که نفس میکشم، در کنار مادرم خواهم ایستاد و صدای ستار و تمام ستارهای آزادیخواه خواهم بود. صدایی که دیگر هیچ قدرتی نمیتواند آن را خاموش کند. این صدا، نه تنها برای ستار، بلکه برای تمامی کسانی است که به امید آزادی جانشان را فدای حقیقت کردند. هرگاه که سکوتی بر دلها حاکم شود، من خواهم بود؛ راوی صدای آزادی، صدای انقلاب، صدای رهایی.
درود بر همه جانباختگانِ آزادی وطن
درود بر همه هموطنان مقاوم و اسیر در زندان ها
“سحربهشتی”»
#ستار_بهشتی 💚🤍❤️ #سید_محمد_حسینی 💚🤍❤️ #گوهر_عشقی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«قبر بخرید و بگویید ستار تصادف کرده…
هنوز پیکر ستار را تحویل نداده بودند که رسانهها یکی پس از دیگری به مادر زنگ میزدند، مادر نمی توانست صحبت کند، مادر شوکه بود، من قبول کردم که مصاحبه کنم. مصاحبهای که بدون اتهام نبود، جرم شمرده شد، جرمش پس از مراسم خاکسپاری ستار، حکم بازداشتم را به دنبال داشت. در بهتی بیپایان فرو رفته بودیم، در دردی که غیرقابل توصیف بود. باورمان نمیشد که ستار را کشتهاند، رسانهها میگفتند این بازی روانی حکومت است.
اما صدای ستار در گوشم میپیچید، گویی که میگفت: “بگو بر من چه گذشت.” من بودم که باید حقیقت را میگفتم، حقیقتی که دیگر هیچگاه نمیتوانستم سکوت کرده و پنهان کنم.
پیکر ستار در دست مأموران اهریمنی و مادری که با همهی وجود فریاد میزد: “من ستار را به خدا سپرده بودم!” اما آنها گفته بودند قبر بخرید و به مردم بگویید که تصادف کرده.
بیست و شش ساله بودم و فشار بیرحمانهای که میخواستند بر مادر تحمیل کنند، بر شانههای من نیز سنگینی میکرد. اما صدای ستار، صدای آزادیخواهی و عدالتطلبی که هیچگاه خاموش نمیشد، از مرزها گذشت و جهانی را از مظلومیتش آگاه کرد. این صدا، صدای انقلابی بود که همهجا طنینانداز شد.
تا زمانی که نفس میکشم، در کنار مادرم خواهم ایستاد و صدای ستار و تمام ستارهای آزادیخواه خواهم بود. صدایی که دیگر هیچ قدرتی نمیتواند آن را خاموش کند. این صدا، نه تنها برای ستار، بلکه برای تمامی کسانی است که به امید آزادی جانشان را فدای حقیقت کردند. هرگاه که سکوتی بر دلها حاکم شود، من خواهم بود؛ راوی صدای آزادی، صدای انقلاب، صدای رهایی.
درود بر همه جانباختگانِ آزادی وطن
درود بر همه هموطنان مقاوم و اسیر در زندان ها
“سحربهشتی”»
#ستار_بهشتی 💚🤍❤️ #سید_محمد_حسینی 💚🤍❤️ #گوهر_عشقی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز یکشنبه ۲۰ آبانماه ۱۴۰۳، اولین جلسه بیدادگاه برای رسیدگی به اتهامات! نسرین شاکرمی، مادر دادخواه نیکا شاکرمی، که در زندان خرمآباد محبوس است، به صورت ویدئوکنفرانس در بیدادگاه کیفری۲ این شهرستان برگزار شد.
اتهامات این مادر دادخواه «توهین به مقدسات» و «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» عنوان شده است.
علی امیدی، وکیل نسرین شاکرمی در این جلسه بیدادگاه، به صورت کتبی و شفاهی دفاعیات خود را ارائه داد.
نسرین شاکرمی، مادر نیکا شاکرمی، در تاریخ ۲۵ مهرماه در خرمآباد بازداشت شده است.
و از آن زمان از حق تماس تلفنی و ملاقات محروم بوده است.
#نسرین_شاکرمی #نیکا_شاکرمی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اتهامات این مادر دادخواه «توهین به مقدسات» و «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» عنوان شده است.
علی امیدی، وکیل نسرین شاکرمی در این جلسه بیدادگاه، به صورت کتبی و شفاهی دفاعیات خود را ارائه داد.
نسرین شاکرمی، مادر نیکا شاکرمی، در تاریخ ۲۵ مهرماه در خرمآباد بازداشت شده است.
و از آن زمان از حق تماس تلفنی و ملاقات محروم بوده است.
#نسرین_شاکرمی #نیکا_شاکرمی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech