مادر جاویدنام ابوالفضل امیرعطایی، ضمن انتشار تصاویری دلخراش از لحظات پس از اصابت گلوله اسک‌آور به سر فرزند دلبندش لحظات پر اضطراب آن روز را روایت کرده است. روایتی بسیار تلخ و تکان دهنده از بخش کوچکی از آنچه بر یک خانواده داغدار گذشته است.
در قسمت کامنت‌های پست ایشان مادر غزاله چلاوی، مادر پژمان منتظری و چند تن دیگر از خانواده‌های دادخواه که با دیدن این تصاویر و خواندن این روایت داغ دلشان تازه شد، از احساس خود نوشته‌اند.
همه آن‌ها لحظات سختی را از سر گذرانده‌اند و تجربه مشترکی داشته‌اند.

روایت دردناک مادر ابوالفضل را اینجا بخوانید.

mmaryamdior

#ابوالفضل_امیرعطایی #نه_فراموش_میکنیم_نه_ميبخشيم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

خانواده ابوالفضل امیرعطایی با حضور مادر سیاوش محمودی و چند تن از مردم ترانه مورد علاقه ابوالفضل امیرعطایی را بر سر مزارش همخوانی می‌کنند.

۱۳ مرداد ۱۴۰۲

دیروز روایت دردناک مادر ابوالفضل از لحظه شنیدن خبر جراحت او را خواندیم. هر یک از مادران و پدران و خواهران و برادران جان‌باختگان راه آزادی داستان‌های بسیار از درد و رنجی که به آن‌ها تحمیل شده است، دارند.
بسیاری از ما ایرانی‌ها از خود می‌پرسیم که چگونه ۴۴ سال جنایت را تاب آوردیم؟ چگونه این همه در تنگنا قرار گرفتن را تحمل کردیم؟!


#ابوالفضل_امیرعطایی #سیاوش_محمودی #غزاله_چلابی #نه_به_جمهوی_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

‌
«اسم و چهره تک تکتون یادمون هست. رقصیدنا و استوری‌هایی که یادگاری ازتون مونده رو هنوز هم مرور می‌کنیم. تولدتون که میشه بچه ها با گلایِ رنگارنگ میان سراغتونُ ماهایی که دورتریم واستون استوریِ تبریک می‌ذاریم. بعد از رفتنِ شماها حالمون عجیب دلگیره، کلی غم رو همدیگه چیدیم که داره میرسه به ماه، جایِ خالیتون هم که پر شدنی نیست .

بچه ها دارن واسه سالگردِ "مهسا" برنامه میچینن، اِسمتون رو دیوارها و تراکت هایی که مینویسن همه جا میبینم.

راستی آقا "ماشاالله" ، بابایِ "محمدمهدی" رو میگم ، هنوزم هر هفته غذا پخش میکنه. نه فقط واسه پسرش ، "محمدحسینی" رو هم یادش نرفته.
چند شب پیشا نصف شبی از خونه پیاده راه افتاده بود سمت مزارِ دوتا پسراش ! نُه ساعت راه رفته بود، شاید غمگین ترین نُه ساعتِ عمرش ...

شما که غیرت کردینُ عزیز رفتین، ماها موندیم بلاتکلیف با زندگی کردنی که شده وبالِ گردنمونن.
خواهشا از اون بالا واسمون دعا کنین که به قولِ مادرِ "خدانور" قلبمون انگار میخواد گُر بگیره ..‌. »

از اینستاگرام مریم غیاثی
@maryam.qhiasi

#مرگ_بر_دیکتاتور
#جاویدنامان_راه_آزادی
#۲۵_شهریور
#انقلاب_۱۴۰۱_ایران
#مهسا_امينی‌ #نیکاشاکرمی #سارینا_اسماعیل_زاده #محمد_مهدی_کرمی #محمدحسینی #کیان_پیرفلک #حمیدرضا_روحی #خدانور_لجه‌ای #محسن_شکاری #مجیدرضا_رهنورد #عرفان_زمانی #فرشته_احمدی #حدیث_نجفی #بهنام_لایق_پور #کومار_درافتاده #منانقیب #سیاوش_محمودی #مهرشاد_شهیدی #ابوالفضل_امیرعطایی #ابوالفضل_آدینه_زاده #آیلارحقی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

ببینید؛ مادر دادخواه ابوالفضل امیرعطایی چه عاشقانه سنگ مزار سایر جان‌باختگان راه آزادی را شستشو می‌کند.

او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«گیرم که می‌کشید، گیرم که می‌زنید، با رویش سبز جوانه‌ها چه می‌کنید

شکوه روشنایی

افق تاریک
دنیا تنگ
نومیدی توان فرساست
می دانم
ولیکن ره سپردن در سیاهی
رو به سوی روشنی زیباست
می دانی
به شوق نور در
ظلمت قدم بردار
به این غم های جان آزار دل مسپار
که مرغان گلستان زاد
که سرشارند از آواز آزادی
نمی دانند هرگز لذت و ذوق رهایی را
و رعنایان تن در تورپرورده
نمی دانند در پایان تاریکی شکوه روشنایی را

نور بر تاریکی پیروز است»

mmaryamdior

#ابوالفضل_امیرعطایی #محمد_حسینی #سپهر_اعظمی #نیما_نوری #محمدمهدی_کرمی #دادخواهی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

مادر ابوالفضل امیرعطایی بر سر مزار عرفان خزایی لالایی می‌خواند.

یزدان خزایی ویدیویی از حضور خانواده جاویدنام ابوالفضل امیرعطایی بر سر مزار برادرش جاویدنام عرفان خزایی منتشر کرده است.

«ممنونم بابت لالایی قشنگی که برای عرفان خوندید
اشک و لبخند…
چه اتحاد عجیبی ست!
چه هم زیستی راز آلودی…
همچون زندگی و مرگ.
یخ و آتش در کنار هم!
و این همزیستی راز آلود
چه چیزها برای گفتن دارد!»

#عرفان‌_خزایی #ابوالفضل_امیرعطایی #مهسا_امینی
#محمد_حسینی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

مادر جاویدنام ابوالفضل امیرعطایی از آرزوهای پسرش و خودش نوشت. مادر داغدار که هرگز نمی‌تواند فراموش کند چه بر سر فرزندش آوردند. با هم بخوانیم، خودمان را لحظه‌ای جای این مادر و سایر مادران بگذاریم، فراموش نکنیم عهدمان را:

«ماهم رفت ماهت بمیرد آسمان 🥀🥀
ابولفضل امیرعطایی فرزند مریم
من مریم منی که با عشق تمام وسایل پسرم رونگه میداشتم به امید اینکه ی روز میدم نوم تنش کنه مادر بودم و خوش خیال برای اینده داستان‌ها می‌بافتم دریغ از اینکه نمی‌دونستم یه رو زبه سر پسرم شلیک می‌کنن و گل ارزوهامو پرپر می‌کنن 🥀💔
پسرم خودش کلی آرزو داشت که با خودش برد زیرخاک 😔
آرزو داشت یه فوتبالیست بزرگ بشه، یه رپر معروف عاشق خوندن بود رانندگی بلد بود، اما بهش می‌گفتم گواهینامه بگیر بعد ماشینو میدم دستت.
دلش می‌خواست موتور بخره دلش می‌خواست تتو بزنه بهش می‌گفتم دانشگاه قبول شدی شیرینیش می‌ذارم بزنی اخ مامانی آرزوهاتو با خودت بردی.
من یه مادرم یه مادر دلسوخته حتی اگر زبانم را بدوزند باز از نفرین مادرانه‌ام دست برنمی‌دارم.
هیچ‌کس نمی‌تواند داغ دل مرا خاموش کند. بشینم بلند شوم هر کاری کنم نفرین می‌کنم.
آرزو می‌کنم هرکی هر کاری با من و خانوادم کرد همون کار صدبرابر سرش بیاد حالا یا نفرین یا دعا
نه میبخشم نه فراموش می‌کنم »
mmaryamdior

- ابوالفضل نوجوان ۱۶ ساله‌ای بود که در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در شهر ری با شلیک مستقیم گلوله گاز اشک‌آور به سرش توسط ماموران جمهوری اسلامی زخمی شده بود و ۵ خرداد ۱۴۰۲ بعد از هشت ماه تحمل درد و رنج، جان باخت.

- این روزها خبرهای زیادی و متنوعی از اتفافات داخل و خارج ایران منتشر می‌شود، مبادا فراموش کنیم که سال گذشته چه عزیزانی را از دست دادیم. مبادا تمرکز خود از اهداف انقلاب زن، زندگی، آزادی را از دست بدهیم. آزادی ایران، تنها تسلی دهنده این خانواده‌ها است‌

#ابوالفضل_امیرعطایی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech

ماه جوانم را چنین از من گرفتی، آسمان!
تا حس کنی حال مرا، ماهت بمیرد! آسمان!

آتش زدی باغ مرا، دودش به چشمت می‌رود 
داغی نهادی بر دلم، خواهی چشیدش همچنان

ای شیخ! بر دنیای من پاشیده‌ای گرد عزا
پیداست ماری چند سر زیر عبا کردی نهان

مادر اگر شد سوگوار عالم به هم در می‌شود!
یک روز می‌بینی تو هم مانند من داغ جوان!

یک روز چرخ روزگار بر خاک گرمت می‌زند!
آن روز خواهد شد تو را دار مکافات این جهان

یک روز هم جشن تو، ای ظالم! به پایان می‌رسد
با ما عزاداران شود یک روز دنیا مهربان

آن روز از ره می‌رسد فرّ فریدون و تو را
در بند خواهد کرد هان! ای ماردوشِ بدزبان!

علی رضا جعفری(آزادی)


#مهسا_امینی #ابوالفضل_امیرعطایی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

در ایران فضای مجازی مهدی‌ست برای دادخواهی۔

توئیت مادر ابوالفضل امیرعطایی

«از مادر فلسطینی با من نگویید
و چشمان پسرم پر از حرفهایی بود که زبانش از گفتن قاصر بود
چشم تیله ای مامان دلتنگتم»

چندروزی‌ست که کاربران حامی جمهوری اسلامی در فضای مجازی عکس‌ها و تصاویر کودکان فلسطینی، را منتشر می‌کنند به منظور جلب توجه جامعه جهانی۔ کارشناسان تواناتک جعلی‌بودن تعداد زیادی از این تصاویر را تایید کرده‌اند۔

#مهسا_امینی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#ابوالفضل_امیرعطایی
@Tavaana_TavaanaTech

امروز چهارم دی‌ماه، زادروز ابوالفضل امیرعطایی است.
مادر ابوالفضل امیرعطایی در اینستاگرام تصاویری از زادروز سال‌های گذشته فرزندش را منتشر کرد.
مادران داغدار که هرگز نمی‌توانند فراموش کنند ظلمی را که به فرزندان‌شان رفته. خودمان را لحظه‌ای جای این مادر و سایر مادران بگذاریم، فراموش نکنیم عهدمان را.
- ابوالفضل نوجوان ۱۶ ساله‌ای بود که در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در شهر ری با شلیک مستقیم گلوله گاز اشک‌آور به سرش توسط ماموران جمهوری اسلامی زخمی شده بود و ۵ خرداد ۱۴۰۲ بعد از هشت ماه تحمل درد و رنج، جان باخت.

- این روزها خبرهای زیادی و متنوعی از اتفافات داخل و خارج ایران منتشر می‌شود، مبادا فراموش کنیم که سال گذشته چه عزیزانی را از دست دادیم. مبادا تمرکز خود از اهداف انقلاب زن، زندگی، آزادی را از دست بدهیم. آزادی ایران، تنها تسلی دهنده این خانواده‌ها است‌

#ابوالفضل_امیرعطایی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech

دیروز زادروز ابوالفضل امیرعطایی بود، مادر داغدارش به همین مناسبت ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
‌
«ماهم رفت ماهت بمیرد آسمان 🥀
پسر چشم تیله ایم من یه مادرم که برات هزار امید و آرزو داشتم
هیچوقت یادم نمیره موقع تولدت شب تولد عیسی مسیح بود و بیرون بیمارستان میرزا کوچک خان پر بود از دوستان ارامنه که شیرینی پخش میکردن من درد داشتم چون دکتر گفته بود باید یه کم راه بری تا به زایمان نزدیک‌تر بشی جلو بیمارستان راه میرفتم و از خوشحالی مردم خوشحال بودم فقط درد داشتم میگفتن درد زایمان آرزو میکنی برآورده میشه، اونجا میون شادی مردم کلی آرزو برات کردم. تو یه لحظه فکر تمام زندگیت اومد تو سرم، پسرم بزرگ میشه، موفق میشه، من صاحب نوه میشم، هی اما نمی‌دونستم عمرت انقدر کوتاه میشه که نمیتونی شمع تولد هفده سالگیتو فوت کنی و روی تخت ای سی یو هستی نمی‌دونستم  عمرت انقدر کوتاه میشه که کیک هجده سالگیت روی سنگ سرد مزارت گذاشته میشه، اگه میدونستم، بیشتر بغلت میکردم مامانی.
اخ پسر چشم تیله‌ایم تو رفتی زیر خاک و آرزوهام هم با تو خاک شد. دیگه ندارمت که بگم مامان شمعتو فوت کن، ندارمت زنگ بزنم بگم کجایی بیا خونه تا یواشکی برات تولد بگیرم، چه آرزوهایی که کنارت نمرد.
مامان کنارم کم دارمت، امروز که کیک تولدتو دیدم به جا خوشحال بودن و خندیدن گریه کردم، نمیبخشم اونکه به سر تو شلیک کرد امیدوارم جواب کارشو ببینه و عذاب بکشه
عزیز اسمونی من پسر قشنگم تولدت تو آسمون‌ها مبارک
ابوافضل امیرعطایی فرزند مریم»

#ابوالفضل_امیرعطایی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech