آموزشکده توانا
60.4K subscribers
28.5K photos
35.2K videos
2.53K files
18.1K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
۷ هزار معلم و فعال صنفی فرهنگیان و کارگران، طی نامه‌ای سرگشاده خواهان آزادی رسول بداقی، معلم زندانی، شدند.


رسول بداقی، معلم، ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت شد و از آن زمان تا امروز، در بازداشت به سر می‌برد. از حدود یک هفته پیش، کمپینی برای آزادی این فعال صنفی فرهنگیان تشکیل شده است. در بخشی از این کمپین که از سوی ۷ هزار معلم و فعال صنفی و کارگر امضا شده، آمده است:
«رسول بداقی، دهم اردیبهشت ۱۴۰۱ دستگیر و زندانی شد. بعد از این ­تاریخ، تنها ۴ روز برای مراسم خواستگاری دخترش، به­ مرخصی آمد و بلافاصله به­ زندان بازگردانده شد. اکنون بیش از ۲ سال از حبس او می‌­گذرد و از مرخصی محروم است. تلاش وکلای او برای آزادی‌اش با رد اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور هم بی‌نتیجه مانده است. اخیرا نیز تماس‌­های تلفنی او محدود شده است …. ما جمعی از معلمان، کارگران، فعالان صنفی و‌ مدنی ایران و امضاکنندگان این متن، خواستار آزادی رسول معلمان ایران هستیم.»

رسول بداقی یک معلم شجاع و فعال صنفی برجسته‌ای است که طی سالیان اخیر بارها و بارها مورد بازداشت قرار گرفته است و زندانی شده است.


بداقی هفت سال زندان کشیده است. حمایت از رسول بداقی و دیگر معلمان معترض، وظیفه همه کنشگرانی است که به ایرانی آباد و آزاد می‌اندیشند.

#رسول_بداقی #اعتراضات_سراسری_مغلمان #یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانیه
#معلم
@Tavaana_TavaanaTech
بیست و هفتمین هفته «کارزار سه‌شنبه های نه به اعدام »
با پیوستن زندان نظام شیراز به این کارزار

با سرعت‌گرفتن ماشین سرکوب و اعدام در هفته گذشته، شاهد اعدام ده‌ها زندانی سیاسی، عقیدتی و عمومی در زندان‌های سراسر کشور بودیم، در این میان زندانی عقیدتی_سیاسی کامران شیخه بعد از ۱۵ سال زندان و شکنجه اعدام شد.
کامران و ۶ هم‌پرونده‌ای دیگر او در روند دادرسی مبهم و غیرعادلانه ۱۴ سال پیش به اتهام قتل یک ماموستای اهل سنت نزدیک حکومت به اعدام محکوم شده بودند. در پی واکنش‌های گسترده به اعدام خسرو بشارت دیگر متهم این پرونده‌سازی که پس از ۱۴ روز نگهداری در بند امن زندان قزلحصار به دار کشیده شد؛ دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی کامران شیخه آخرین متهم این پرونده‌سازی را به زندان مهاباد منتقل کرده و هفته گذشته این زندانی عقیدتی سیاسی را در زندان ارومیه به دار آویختند.

در هفته گذشته همچنین سه زندانی عقیدتی کرد اهل بوکان به اسامی سلیمان ادهمی، حسین خسروی و هیوا نوری بدون برخورداری از حقوق اولیه و دادرسی عادلانه و در روندی مبهم در دادگاه انقلاب ارومیه به اتهام حکومت ساخته «بغی» متهم شدند، این اتهام و روند پراشکال دادرسی این زندانیان نگرانی‌ها درخصوص احتمال صدور حکم غیرانسانی اعدام برای آن‌ها را درپی داشته است.

در طول هفته گذشته نیز زندانی سیاسی پخشان عزیزی در بی‌دادگاه انقلاب تهران شعبه ۲۶ محکوم به اعدام گردید و شاهد تحصن و اعتراض زندانیان زن در زندان اوین و دیگر زندان‌ها به این احکام بودیم و حالا تمام بند زنان اوین، شامل زندانیان سیاسی و عقیدتی، اعلام نموده‌اند که با سه‌شنبه‌های نه به اعدام همراه شده و در اعتصاب غذا خواهند بود. صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی بعد از شریفه محمدی و انتساب اتهام بغی به نسیم غلامی سیمیاری و وریشه مرادی  ادامه سرکوب و ستم مضاعف علیه زنان و برای ایجاد رعب و وحشت و ادامه جنگ علیه زنان است.

صدور و اجرای این احکام ضد انسانی و نقض حقوق بشر و به ویژه «حق حیات» در زندان‌های جمهوری اسلامی که شاهد گسترش آن هستیم، در حالی است که در آخرین گزارش آقای جاوید رحمان «گزارشگر ویژه حقوق بشر  در مورد ایران»، جمهوری اسلامی بابت کشتارهای خودسرانه در دهه شصت و سال ۶۷، به جنایت علیه بشریت و نسل کشی محکوم شده و این گزارشگر سازمان ملل در آخرین گزارش خود خواستار محاکمه عاملان آن شده بود.

«کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام» که این هفته بنا بر اطلاع منابع موثق شماری از زندانیان در "زندان نظام" شیراز به آن پیوسته‌اند، این هفته به ۱۷ زندان در سراسر کشور گسترش یافته است که شامل زندانیان با اتهامات مختلف و هدفش لغو اعدام و شکنجه است و این سه‌شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳ نیز در اعتراض به گسترش اعدامها در زندان‌های اوین(بندزنان،بند۴، بند۶، بند۸)،زندان قزلحصار(بند۳وبند۴)،زندان مرکزی کرج،زندان خرم آباد ،زندان خوی،زندان نقده،زندان سقز، زندان تبریز،زندان مشهد،زندان قائم شهر،زندان اردبیل، زندان کامیاران، زندان مریوان ،زندان سلماس ،زندان ارومیه، زندان بانه و زندان نظام شیراز دست به اعتصاب غذا زده‌اند.
زندانیان اعتصابی از تمامی فعالان سیاسی ، حقوق بشری و نهادهای بین‌المللی می‌خواهند برای لغو اعدام و شکنجه و احکام ضد انسانی تلاش کنند و صدای زندانیان اعتصابی باشند.


کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام
۹ مرداد ۱۴۰۳


#نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری‌_اسلامی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مظاهر حیدری، زندانی سیاسی در این فایل صوتی می‌گوید، زمانی که در اعتصاب غذا بود و لب‌های خود را دوخته بود، ماموران وزارت اطلاعات به سراغش آمده و به او گفتند چرا از ایران نمی‌روی؟!

او می‌گوید؛ بازجویان به من گفتند تا روزی که ایرانی، میهمان مایی

به نظر شما چرا رژیم تاکید دارد که فعالان سیاسی و مدنی ایران را ترک کنند؟

#مظاهر_حیدری #زندانی_سیاسی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
ویدا ربانی، خبرنگار و زندانی سیاسی، در دلنوشته‌ای از عدم رعایت حقوق افراد بازداشت‌شده، به خصوص در فاصله بین زمان بازداشت تا تحویل پرونده به دستگاه قضایی نوشته است.

متن کامل نوشته ویدا ربانی به شرح زیر است:


ما در دادگاه‌ها بیش از هر زمان شهروندیم

ما گاه شهروندان دارای حق و مسئولیت هستیم و بنابراین به عنوان موجودی دارای عقل و اراده می‌توان بر او اقتدار قانونی اعمال کرد و سوژه امر سیاسی قرار داد و گاه به تعبیر جورجیو آگامبن، فیلسوف ایتالیایی، ما “هوموساکر” یعنی حیات برهنه یا حیات صرف هستیم، حیات بیولوژیک حیوانی که هنوز دارای هیچ حق و منزلتی نیست.

در آن لحظاتی که باتون‌ها با ضربات پیاپی فرود می‌آیند، گلوله‌ها پوست تن را می‌شکافد یا از فاصله‌ای نزدیک حباب چشمی را می‌ترکانند، در آن لحظه‌ای که زیر پوتین لگدمال می‌شويم و… در آن لحظات چه هستیم؟ بشر دارای حق و مسئولیت و شان انسانی یا تکه‌ای پوست و گوشت و استخوان رها شده؟ در دادگاه‌ها ولی ما همواره شهروندانی هستیم که باید پاسخگوی اعمال خود باشیم.

در شرایط استثنایی که مدام خود را به نرم و قاعده بدل می‌کند، در رویارویی بدن‌ها، در تقابل با آن مامور دارای اقتدار ما به حیات صرف و به هیچ بدل می‌شویم. حقوق ما به سادگی به تعلیق در می‌آيد، آماج خشونت می‌شويم و دوباره آن تن بی حق شده در کالبد شهروندی چپانده می‌شود، برای اینکه حضور در دادگاه مختص شهروندان است، چرا که پرونده‌ای بی حق و مسئولیت را نمی‌توان به دادگاه برد.

پخشان عزیزی، همبندی من، حکم اعدام گرفته است و دو همبندی دیگرم نسیم سیمیاری و وریشه مرادی در خطر حکم اعدام هستند. آن‌ها شهروند شده‌اند و باید قانون بر آن‌ها اعمال شود. پخشان در همان “وضعیت استثنایی” که به آن اشاره کردم، آن وضعیتی که خود را به نرم و قاعده تبدیل کرده برای چند ماه به روایت خودش در نامه‌ای که از او منتشر شده، مورد شکنجه و آزار قرار گرفته است. وقتی سر پخشان به دیوار کوبیده می‌شد، پخشان حیات صرف بود و قانون از او دفاع نمی‌کرد، اما همان اقتدار قانونی امروز او را به عنوان شهروند شناسایی و مستحق اعدام می‌داند.

در روم باستان هومو ساکرها در اصطلاح حقوقی افرادی بودند که می‌شد آن‌ها را کشت بدون اینکه قاتل شناخته شد. این مفهوم در واقع واجد دو معنای انسان مقدس و هم لعنت شده است، لعنت شده است چون قانون از او دفاع نمی‌کند و مقدس است زیرا تنها می‌توانستند به حمایت خدایان امید داشته باشند.

نسیم سیمیاری همین وضعیت دوگانه را زندگی می‌کند. او چندماه را در خانه امن سپاه گذرانده در ناکجایی و در بی‌پناهی، در رها شدگی از حقوق قانونی. مانند همان انسان لعنت شده‌ای که قانونی از او حمایت نمی‌کند و همان انسان مقدسی که تنها حافظ جان او خداست. ما ساعت های طولانی را با نسیم در هواخوری زندان گذرانده ایم و هر یک از بازداشت ها و بازجویی هایمان حرف زده ایم. نسیم گاهی تنها اشاره‌های کوچکی به آنچه در آن چند ماه بر سرش آورده‌اند، می‌کرد. من لا به لای خنده‌ها و حرف‌های پراکنده شنیدم که نسیم زیر فشار برای اعتراف از شدت درد و ضعف از هوش می‌رفته است.

نسیم آن چند ماهی که در بازداشت بود هیچ حقی نداشت، نسیم در آن چندماه حیات صرف بود، حیات بدون شان و منزلت و حقوق انسانی.
فاصله‌ای که می‌تواند با خشونت پر شود
همواره در فاصله بین بازداشت تا تحویل متهم به دستگاه قضایی شکافی است که می‌تواند با هر خشونتی پر شود. در این فاصله دیگر بشری دارای حقوق وجود ندارد، حقوقش به تعلیق در می‌آید و در برابر خشونتی که ساخته اقتدار قانونی است، بی دفاع شود.
می‌خواهم از این فاصله بگویم از فاصله بین بازداشت تا تحویل به مرجع یا مرکزی قانونی که پر مخاطره‌ترین و بی‌پناه‌ترین لحظات بازداشتی‌ها است. در این بازه زمانی چه نظارتی وجود دارد؟ بازداشتی چه حقی دارد و اگر حقی از او گرفته شد چگونه باید آن را اثبات کند؟
حتی اگر داستان نیکا را ساخته و پرداخته رسانه‌ها بدانیم، چنین فاجعه‌ای غیر ممکن است؟ نه! نظارتی بر ضابط‌ها در هنگام بازداشت تا تحویل به مرکزی قانونی وجود ندارد و من این را بی‌واسطه تجربه کرده‌ام.

مگر جز آن است که‌ در شرایط ویژه پروتکل‌های معمول کنار گذاشته می‌شود.

امروز هم گویا به شرایط استثنایی جدیدی وارد می‌شویم. همان زن‌های بی‌حق شده، همان حیات صرف، حالا شهروند می‌شوند تا بتوان آن‌ها را به دادگاه برد و برای او سنگین‌ترین حکم ممکن یعنی مرگ را صادر کرد.
گویی ما در دادگاه‌ها بیش از هر زمان دیگری شهروند هستیم.
۱۰ مرداد ۱۴۰۳

#ویدا_ربانی #نسیم_سمیاری #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #شریفه_محمدی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
۴۷۰ کنش‌گر سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، در بیانیه‌ای خواستار توقف دستگاه اعدام جمهوری اسلامی شدند.
در این بیانیه آمده است:
«دستگاه اعدام را متوقف کنید!
در سال‌های اخیر جمعیت کثیری از اقشار مختلف جامعه، شعار نه به اعدام سر داده‌ و صاحب‌نظران بی‌شماری، ناروایی اخلاقی و مضرات اجتماعی خون‌های به ناحق ریخته‌شده را برشمرده‌ و خانواده‌‌های بی‌گناه، هزینه‌های روحی و عاطفی سنگینی را متحمل شده‌اند و هم‌چنان حاکمان به این همه وقعی نمی‌نهند.

ما امضاکنندگان زیر هم‌چون گذشته، با احترام به موازینِِ راستین مبتنی بر عدالت، شعار نه به اعدام سر می‌دهیم و مصرّانه از همه‌ عناصر تعیین‌کننده در این حکومت، اعدام‌بس می‌خواهیم؛ به‌ویژه برای زنان زیر اعدام‌ از جمله شریفه محمدی فعال کارگری، پخشان عزیزی مددکار اجتماعی، نسیم غلامی‌سیمیاری از معترضان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ و وریشه مرادی فعال حقوق زنان، که متاسفانه دو تن از آنان در دادگاه بدوی حکم اعدام گرفته‌اند و دو تن دیگر با همان اتهام منتظر حکم و با خطر مجازات اعدام روبه‌رو هستند.»

جامعه نیاز به حمایت دارد تا بتواند در برابر دیکتاتور و خشونت ایستادگی کند.
می‌توانیم راه طولانی و پرفرازونشیب کشورهای دیگر در لغو مجازات اعدام را مطالعه کنیم. می‌توانیم از خانواده‌های دادخواه و داغدار حمایت کنیم می‌توانیم علیه قوانین ضدانسانی جمهوری اسلامی موضع بگیریم.

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرضیه آدینه‌زاده فایل صوتی‌ای از تماس تلفنی پدرش از زندان قوچان را منتشر کرده که در آن پدر جاویدنام ابوالفضل آدینه‌زاده، با صلابت می‌گوید:
«فکر کردید من‌ و فرستادید زندان من میام سرخم کنم؟ نه!»

مرضیه می‌گوید:
«پدرم نام کوچکش کوه است ..»


علی ادینه‌زاذه، این پدر دادخواه، که چون کوه پشت خانواده‌اش ایستاده و به جرم دادخواهی بازداشت شده، بیش از یک هفته است که در زندان قوچان است و برای او قرار بازداشت یک ماهه صادر شده است.


#علی_آدینه_زاده
#ابولفضل_آدینه_زاده #دادخواهی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بنجامین بری‌یر و برنارد فیلان، زندانیان و گروگان‌های سابق فرانسوی در زندان وکیل‌آباد مشهد، در نامه‌ای به سازمان‌های جهانی نسبت به وضعیت زندانیان در این زندان هشدار دادند۔
در تامه منتشرشده آمده است:

«جان شش نفر زندانی عقیدتی در زندان وکیل‌آباد مشهد بند ۶/۱ که هشت ساله زندانی هستند، در خطر اعدام است؛
فرهاد شاکری
تاج‌محمد خرمالی
عیسی عیدمحمدی
عبدالرحمان گرگیج
حکیم عظیم گرگیج
مالک‌علی فدایی‌نسب

همچنین ۴ زندانی سیاسی در این بند سال‌هاست زندانی رژیم ایران هستند:
هاشم خواستار
جواد لعل‌محمدی
عباس واحدیان شاهرودی
محمدحسین سپهری

جامعه جهانی باید کاری بکند و حکومت جنایتکار ایران را تحت فشار قرار دهد تا اینها را آزاد کند و اعدام‌ها جمع شود،
حقوق بشر چه می‌کند؟ عفو بین‌الملل کجاست؟
برای مردم و زندانیان سیاسی و عقیدتی ایران فوری کار انجام دهید.»

بنجامین بری‌یر شهروند فرانسوی بیش از ۳ سال به عنوان گروگان در زندان جمهوری اسلامی به‌سر برد. او اردی‌بهشت ۱۴۰۲ در نهایت به فرانسه بازگشت او بارها گفته است:
«از آزادی خود خوشحال است اما برای سایرین که همچنان در زندان بودند «احساس گناه» می‌کند.»
برنارد فیلان، شهروند فرانسوی-ایرلندی ۶۴ ساله هم پس از ۷ ماه زندان اردی‌بهشت ۱۴۰۲ به فرانسه بازگشت. او نیز بارها از شکنجه و شرایط سخت زندان گفته است.



#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#بیانیه
#نه_به_اعدام

@Tavaana_TavaanaTech
یونس آزادبر،عزیز قاسم‌زاده، عباس حق‌گو و پیمان سکوتی، زندانیان سیاسی سابق، با انتشار بیانیه‌ای از دو زندانی سیاسی، منوچهر فلاح و حافظ فروحی، خواستند به اعتصاب غذای خود پایان دهند۔

در این بیانیه آمده است:

«دوستان ارجمند و درد کشیده آقایان حافظ فروحی و منوچهر فلاح:
امروز که این نامه را برای شما می نویسیم ۱۲ شبانه‌روز است که شما دو نفر در اعتراض به بلاتکلیفی و قانون‌شکنی چاره را تنها در سپردن جسم و جان پر درد خود به فروبستن از غذا یافته‌اید.
پرسش اینجاست که بر چه ساز و کار و مبنایی می‌توان یک زندانی را بیش از ۱۳ ماه بلاتکلیف گذاشت و زندانی دیگری را علی رغم صدور حکم همچنان بلاتکلیف نگه داشت؟
پرونده منوچهر فلاح علی رغم طی همه مراحل قانونی در شهریور ۱۴۰۲ و صدور وثیقه، بنا به دلایل نامشخص تا هم‌اکنون همچنان در بازپرسی مانده و گفته می‌شود که تحقیقات پایان نیافته این در حالی است که محکومیت او در پرونده دیگری، در پایان اردیبهشت ۱۴۰۳ به اتمام رسیده و او به خاطر این بلاتکلیفی، اکنون ناچار شده دست به اعتصاب غذا بزند.
حافظ فروحی که در هر دو پرونده دادگاه انقلاب و کیفری رای خود را گرفته به همراه آقایان آرمان صدقی و مهدی میرزایی همچنان زندانی است.

مسئولان دادگستری گیلان چه توجیهی دارند که یک زندانی را در حالت بلاتکلیفی و زندانی دیگری را علیرغم صدور حکم همچنان در زندان نگه می‌دارند تا آنان مجبور شوند از طریق اعتصاب غذا صدای خود را به گوش همه برسانند.
آیا در موازین دادرسی، کمترین وجاهت قانونی برای این امر می‌توان یافت؟
ما ضمن نگرانی شدید از اعتصاب غذای دوستان و هم‌بندی‌های سابق‌مان آقای حافظ فروحی و منوچهر فلاح با توجه به مشکلات معدوی هر دو زندانی، از مقامات قضایی استان انتظار داریم تا با تمهیدات قانونی شرایط آزادی آقایان فروحی و فلاح و دو زندانی دیگر آقایان صدقی و میرزایی را از زندان لاکان رشت فراهم آوردند۔

از دوستان هم‌بندی سابق خود آقایان حافظ فروحی و منوچهر فلاح می‌خواهیم با توجه به نگرانی‌های عمیقی که این اعتصاب برای سلامتی هر دو در پی داشته، به اعتصاب خود پایان دهند و از همه رنجوران و دردمندان می‌خواهیم که صدای زندانیان بی‌گناه و بی‌پناهی چون حافظ فروحی و منوچهر فلاح باشند و آنان را از یاد نبرند.

جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳»

انتشار این بیانیه از سوی یونس آزادبر، عزیز قاسم‌زاده، عباس حق‌گو و پیمان سکوتی نشان از شجاعت آنان دارد۔ این زندانیان سابق، همچنان صدای زندانیان دیگر هستند۔

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#بیانیه

@Tavaana_TavaanaTech
شش ماه است که زندانیان سیاسی و عقیدتی زندان‌های مختلف ایران در اعتراض به صدور و اجرای احکام وحشیانه اعدام، در کارزاری روزهای سه‌شنبه هر هفته دست به اعتصاب غذا می‌زنند. قصد این کارزار جلب توجه افکار عمومی به موضوع اعدام در زندان‌های ایران (اعم از زندانیان سیاسی و عقیدتی و جرایم عادی) و همبستگی علیه این حکم قرون وسطایی است. حمایت چهره‌های معروف و تاثیرگذار می‌تواند قدرت این کارزار را بیشتر کند و توجه مجامع بین‌المللی را جلب نماید.

رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزل‌حصار، نامه‌ای خطاب به شاهزاده رضا پهلوی نوشته و از او خواسته تا از این کارزار حمایت کند.
متن نامه:

جناب آقای شاهزاده رضا پهلوی
با درود
بیش از ۶ ماه است که اینجانب و شمار بسیاری از زندانیان سیاسی در زندان‌های مختلف کشور و عموم زندانیان در اعتراض به نقض حقوق بنیادین فعالان سیاسی_مدنی و شهروندان معترض مخالف جمهوری اسلامی،صدور و اجرای حکم غیرانسانی اعدام برای بسیاری از زندانیان،طی کارزاری به عنوان«سه‌شنبه‌های نه به اعدام»سه‌شنبه‌های هر هفته را دست به اعتصاب غذا زده و به طرق مختلف به این جنایت قرون وسطایی و نقض حق زندگی هم‌میهنانمان اعتراض می‌کنیم.
شایان ذکر است،مجموعه زندانیان سیاسی که در این کارزار حضور دارند،از طیف‌های مختلف سیاسی از جمله شماری از زندانیان سیاسی مشروطه‌خواه هستند،و طی ۲۸ هفته گذشته استمرار این حرکت زندانیان سیاسی در زندان مختلف کشور از طیف‌های گوناگون به این کارزار پیوسته که اوج آن را در اعلام همبستگی کلیه زندانیان سیاسی بند زنان زندان اوین و زندانیان بند زنان زندان لاکان رشت در هفته گذشته شاهد بودیم.
این کارزار که با هدف دفاع از«حق زندگی»هم‌میهنان زندانی و مقابله با مجازات غیر انسانی اعدام آغاز و تاکنون نیز تداوم یافته،از هرگونه جهت گیری سیاسی در طی این مسیر خودداری کرده است.

اما روشن است که بدون همراهی و همدلی عموم مردم و جریانات مختلف سیاسی در داخل و خارج از کشور امکان رسیدن به هدف انسانی خود را ندارند و جمهوری اسلامی به روند حرکت ماشین سرکوب و اعدام خود همچون گذشته ادامه خواهد داد.
از جنابعالی به عنوان شخصیت فراجناحی مورد اعتماد شمار وسیعی از مردم و زندانیان سیاسی،انتظار می‌رود و پسندیده است که به هر شیوه ای با اعلام حمایت از«کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام» گام بسیار مهمی را در راستای کمک به تحقق اهداف انسانی این کارزار برداشته و ما کنشگران در بند را نیز در پیمودن این راه و تحقق اهداف ملی و انسانی آن یاری نمایید.

رضا محمد حسینی، زندانی سیاسی مشروطه‌خواه
۱۳ امرداد ۱۴۰۳

#رضا_محمدحسینی #بیانیه #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مهناز طراح، زندانی سیاسی، بیانیه‌ای در حمایت از پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، نوشت.

متن این بیانیه که نسخه‌ای از آن به دست آموزشکده توانا رسیده، به شرح زیر است:

«روزهای اول که پس از چند ماه انفرادی به بند زنان زندان اوین منتقل شد، با شنیدن عنوان اتهامی‌اش سعی کردم فاصله‌ام را حفظ کنم. تجزیه‌طلبی عنوانی نبود که بتوانم نادیده بگیرم. تا روزی که برای اولین‌بار در هواخوری زندان هم‌کلام شدیم.
از ایران گفت و تمامیت ارضی. از اینکه یک کُرد ایرانی است و همیشه خود را یک ایرانی می‌داند. هرگز از اینکه ممکن است چه حکمی بگیرد چیزی نگفت. با اینکه از پیش می‌دانست.
نگران دیگران بود. دیگرانی چون نسیم. تا روزی که حکم‌اش ابلاغ شد؛ اعدام. هرگز نفهمیدم تمام این مدت چطور توانست این اندازه محکم و استوار بماند ولی فهمیدم چطور حکام می‌توانند با کلیدواژه‌های خود، میان یک ملت انقاق ایجاد کنند تا سرکوب و کشتار را مشروع جلوه دهند.
من یک مشروطه‌خواهم ولی می‌گویم پخشان عزیزی با هر عنوان اتهامی و تفکری که داشته باشد، برای من نماد ایستادگی در برابر جور جباران است و فشارها و سرکوب‌های زندان نیز نمی‌تواند خللی در همبستگی ما ایجاد کند.
ما تا روز خشکیدن ریشه ستم در پهنه ایران، کنار یکدیگر خواهیم ماند.
مهناز طراح
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
زندان اوین»


#مهناز_طراح #پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech