#تحسر: تحلیلی بلاغی از #اندوه و سرکوب در موسیقی ایران
خلاصه:
این مقاله تحلیلی است از #موسیقی_آوازی #معاصر #ایران که از تنهایی، حسرت از #عشق و #گلایه از عاشقانی که به هم بیاعتنا هستند، میگوید. در داستان #موسیقی، عاشقانی را می بینیم که شوق بازگشت یا #وصل به کسانی را دارند که بر آنها بیرحم بودهاند. با رجوع به سازها و متن ترانهها در کنار مفاهیم تحلیلی از #روانشناسی و جامعه شناسی، این سبک از زندگی #زیباشناختی به چالش کشیده میشود و بر نقش فعال برای حرکت بهسوی آینده تاکید میشود. مقالهای که میخوانید روشی را در درک و تحلیل موسیقی در پیوند با موضوعات سیاسی و اجتماعی بنیان میگذارد. سعید سبزیان، عضو هیئت علمی آموزشکده توانا، همراه با برشمردن #زیبایی و #جذابیت موسیقی معاصر، استدلال کرده که موسیقی در کناراین جذابیت، میتواند که دستگاه ادراکی و شیوه #تفکر ما را شکل بدهد و موضع #انفعالی، #غمزده و احساس #قربانی بودن ما را تداوم بدهد و سبب شود جماعتی از غمزدگان درمانده را شکل دهیم. در ادامه هم استدلال میکند که موسیقی معاصر ایران بازتاب برداشت افراد از هستی خودشان و همچنین آینه نوع نظام سیاسی است که مردم در آن احساس #دربند بودن میکنند. از موضوعاتی که مطرح شده این است که همانطور که در عرصه سیاسی، مردم با روش #مظلومنمایی و #سوگواری به ابراز موضع سیاسی می پردازند، در تولید و گوش سپردن به موسیقی هم موضع مظلومنمایی آنها مشاهده میشود. یاسآموخته، از دیگر مفاهیم است که در اینجا در کنار مفاهیم #خشونت و #تسلیم و #حسرت مطرح شده است. #عاشقان در داستان موسیقی میل و حسرت خویش را به معشوق بیان میکنند. آنها نشان میدهند که میلی به تغییر و عبور از وضعیت آزارنده ندارند و بلکه در آزار انفعالی، احساسی خوشایند مییابند. سبزیان با اشاره به بحثی که در پی سخنان یوسف اباذری در گرفت، مفاهیمی را به میان میآورد که هم انتقاد او از عدم #عاملیت را تایید میکند، هم سخنان او را دارای استدلال ناکافی میداند. او استدلال میکند که همین موضع انفعالی برای فرد فرهنگشناس معنای اعتراض فعال دارد. این مقاله به سبب نوآوری در تحلیل موسیقی برای کسانی که به عرصه فرهنگ، موسیقی و تفکر انتقادی علاقمند هستند روشتحلیل مفیدی فراهم کرده است.
منبع تصویر: https://goo.gl/RHx887
تخصيص ويژه:
فارسى
نوع مطلب:
كتاب/مقاله/گزارش
منبع:
توانا
نویسنده:
سعید سبزیان
سال انتشار:
2015
@Tavaana_Tavaanatech
#مقاله #کتاب #توانا #آموزش #آموزشکده
لینک مطلب در توانا:
https://goo.gl/JBU0eb
فایل کتاب
👇👇👇👇👇👇👇👇
خلاصه:
این مقاله تحلیلی است از #موسیقی_آوازی #معاصر #ایران که از تنهایی، حسرت از #عشق و #گلایه از عاشقانی که به هم بیاعتنا هستند، میگوید. در داستان #موسیقی، عاشقانی را می بینیم که شوق بازگشت یا #وصل به کسانی را دارند که بر آنها بیرحم بودهاند. با رجوع به سازها و متن ترانهها در کنار مفاهیم تحلیلی از #روانشناسی و جامعه شناسی، این سبک از زندگی #زیباشناختی به چالش کشیده میشود و بر نقش فعال برای حرکت بهسوی آینده تاکید میشود. مقالهای که میخوانید روشی را در درک و تحلیل موسیقی در پیوند با موضوعات سیاسی و اجتماعی بنیان میگذارد. سعید سبزیان، عضو هیئت علمی آموزشکده توانا، همراه با برشمردن #زیبایی و #جذابیت موسیقی معاصر، استدلال کرده که موسیقی در کناراین جذابیت، میتواند که دستگاه ادراکی و شیوه #تفکر ما را شکل بدهد و موضع #انفعالی، #غمزده و احساس #قربانی بودن ما را تداوم بدهد و سبب شود جماعتی از غمزدگان درمانده را شکل دهیم. در ادامه هم استدلال میکند که موسیقی معاصر ایران بازتاب برداشت افراد از هستی خودشان و همچنین آینه نوع نظام سیاسی است که مردم در آن احساس #دربند بودن میکنند. از موضوعاتی که مطرح شده این است که همانطور که در عرصه سیاسی، مردم با روش #مظلومنمایی و #سوگواری به ابراز موضع سیاسی می پردازند، در تولید و گوش سپردن به موسیقی هم موضع مظلومنمایی آنها مشاهده میشود. یاسآموخته، از دیگر مفاهیم است که در اینجا در کنار مفاهیم #خشونت و #تسلیم و #حسرت مطرح شده است. #عاشقان در داستان موسیقی میل و حسرت خویش را به معشوق بیان میکنند. آنها نشان میدهند که میلی به تغییر و عبور از وضعیت آزارنده ندارند و بلکه در آزار انفعالی، احساسی خوشایند مییابند. سبزیان با اشاره به بحثی که در پی سخنان یوسف اباذری در گرفت، مفاهیمی را به میان میآورد که هم انتقاد او از عدم #عاملیت را تایید میکند، هم سخنان او را دارای استدلال ناکافی میداند. او استدلال میکند که همین موضع انفعالی برای فرد فرهنگشناس معنای اعتراض فعال دارد. این مقاله به سبب نوآوری در تحلیل موسیقی برای کسانی که به عرصه فرهنگ، موسیقی و تفکر انتقادی علاقمند هستند روشتحلیل مفیدی فراهم کرده است.
منبع تصویر: https://goo.gl/RHx887
تخصيص ويژه:
فارسى
نوع مطلب:
كتاب/مقاله/گزارش
منبع:
توانا
نویسنده:
سعید سبزیان
سال انتشار:
2015
@Tavaana_Tavaanatech
#مقاله #کتاب #توانا #آموزش #آموزشکده
لینک مطلب در توانا:
https://goo.gl/JBU0eb
فایل کتاب
👇👇👇👇👇👇👇👇
Flickr
Santur
en.wikipedia.org/wiki/Santur From Wikipedia, the free encyclopedia The santoor is an Indian hammered dulcimer similar to the Persian santur. The santur (سنتور – also santūr, santour, santoor) is a hammered dulcimer of Iran. It is a trapezoid-shaped box often…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نیازی به ابرانسان نداریم؛ با خرد و شجاعت، مغولان را بیرون میکنیم!
دکتر حسن باقرینیا، استاد اخراجی دانشگاه حکیم سبزواری، منجیگرایی را آفت زیست مطلوب اجتماعی ما ایرانیان میداند. آیا برای بهبود اوضاع و خروج از نقش قربانی، باید منتظر یک «ابرانسان» باشیم؟
او میگوید: آیا مردم ایران همیشه نقش قربانی را داشتهاند؟ قربانیانی که انگار کاری از دستشان برنمیآید، درحالیکه ظالمی در رأس قدرت است؟
او نگاهی به تاریخ میاندازد و میگوید: در دین زرتشت، زرتشتیان منتظر سوشیانت هستند که روزی بیاید و عالم بشریت را از تاریکی، جهل و فساد نجات دهد. در دوره اسلامی هم منجیگرایی به شکلی دیگر مطرح شده است.
در پاسخ به این پرسش که آیا تاریخ ایران همیشه بر اسطورهها و منجیها تکیه کرده، دکتر باقرینیا میگوید: گاهی بله. در شاهنامه هم این الگو دیده میشود؛ گویی همیشه باید کاوهای یا فریدونی باشد تا علیه ظلم ضحاک قیام کند، انگار مردم خود آغازگر تغییر نیستند.
اما همیشه اینگونه نبوده است.
او انقلاب مشروطه را نمونهای میداند که در آن مردم خود علیه ظلم قیام کردند و با سازوکار مدنی قدرت شاه را محدود ساختند، بدون اینکه منتظر نجاتبخشی باشند.
نمونه دیگر نهضت سربداران در قرن هشتم هجری است؛ مردم باشتین در سبزوار خود علیه ظلم برخاستند، بدون آنکه چشمبهراه مهدی یا سوشیانت باشند. همه متحد شدند و بدون نیاز به منجی، مغولان را شکست دادند.
در جنبش مهسا هم همین اتفاق افتاد. دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری در ششم مهر ۱۴۰۱، در اوج خشونت حکومتی، اولین تحصن را برگزار کردند. یکی از شعارهایشان این بود: «استاد با غیرت، حمایت حمایت!». دیدن این پیشگامی باعث شد که احساس کنم نمیتوانم سکوت کنم.
پس جامعه ایران همیشه منتظر منجی نبوده است.
دکتر باقرینیا میگوید:
ما آدمها نیازی به ابرانسان نداریم، نیازی به اسطوره نداریم، نیازی به یک انسان آسمانی نداریم. ما میتوانیم با عقل، خرد جمعی، شجاعت و ایستادگی، بار دیگر مغولان را از این سرزمین بیرون برانیم.
#حسن_باقری_نیا #ایران #شهامت #خودجوشی #عاملیت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دکتر حسن باقرینیا، استاد اخراجی دانشگاه حکیم سبزواری، منجیگرایی را آفت زیست مطلوب اجتماعی ما ایرانیان میداند. آیا برای بهبود اوضاع و خروج از نقش قربانی، باید منتظر یک «ابرانسان» باشیم؟
او میگوید: آیا مردم ایران همیشه نقش قربانی را داشتهاند؟ قربانیانی که انگار کاری از دستشان برنمیآید، درحالیکه ظالمی در رأس قدرت است؟
او نگاهی به تاریخ میاندازد و میگوید: در دین زرتشت، زرتشتیان منتظر سوشیانت هستند که روزی بیاید و عالم بشریت را از تاریکی، جهل و فساد نجات دهد. در دوره اسلامی هم منجیگرایی به شکلی دیگر مطرح شده است.
در پاسخ به این پرسش که آیا تاریخ ایران همیشه بر اسطورهها و منجیها تکیه کرده، دکتر باقرینیا میگوید: گاهی بله. در شاهنامه هم این الگو دیده میشود؛ گویی همیشه باید کاوهای یا فریدونی باشد تا علیه ظلم ضحاک قیام کند، انگار مردم خود آغازگر تغییر نیستند.
اما همیشه اینگونه نبوده است.
او انقلاب مشروطه را نمونهای میداند که در آن مردم خود علیه ظلم قیام کردند و با سازوکار مدنی قدرت شاه را محدود ساختند، بدون اینکه منتظر نجاتبخشی باشند.
نمونه دیگر نهضت سربداران در قرن هشتم هجری است؛ مردم باشتین در سبزوار خود علیه ظلم برخاستند، بدون آنکه چشمبهراه مهدی یا سوشیانت باشند. همه متحد شدند و بدون نیاز به منجی، مغولان را شکست دادند.
در جنبش مهسا هم همین اتفاق افتاد. دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری در ششم مهر ۱۴۰۱، در اوج خشونت حکومتی، اولین تحصن را برگزار کردند. یکی از شعارهایشان این بود: «استاد با غیرت، حمایت حمایت!». دیدن این پیشگامی باعث شد که احساس کنم نمیتوانم سکوت کنم.
پس جامعه ایران همیشه منتظر منجی نبوده است.
دکتر باقرینیا میگوید:
ما آدمها نیازی به ابرانسان نداریم، نیازی به اسطوره نداریم، نیازی به یک انسان آسمانی نداریم. ما میتوانیم با عقل، خرد جمعی، شجاعت و ایستادگی، بار دیگر مغولان را از این سرزمین بیرون برانیم.
#حسن_باقری_نیا #ایران #شهامت #خودجوشی #عاملیت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech