Forwarded from گفتوشنود
نوری همدانی، مرجع تقلید: تعطیلی مسجد هامبورگ ظلم فرهنگی بزرگ و هتک مقدسات مسلمانان است
از تعطیلی عبادتگاه و بازداشت پیروان سایر ادیان در ایران چه خبر؟
حسین نوری همدانی، مرجع تقلید، در خصوص تعطیلی مرکز اسلامی هامبورگ توسط پلیس آلمان گفت: «این ظلم فرهنگی بزرگ، هتک مقدسات همه مسلمانان و تعرض به حقوق همه انسانهای موحد و طرفدار عدالت و آزادی و معنویت و حقوق بشر است.»
او افزود: «آلمان هرچه سریعتر در این تصمیم اشتباه تجدیدنظر کند.»
به نظر شما چگونه مرجع تقلید حکومتی که اکثر پیروان مذاهب و ادیان دیگر را از ایران فراری دادهاست و حتی در زمان حال نیز اقدام به دستگیری نوکیشان مسیحی و هموطنان بهایی میکند، چنین سخنانی بر زبان میراند؟
#مدارا #مسجد_هامبورگ #تروریسم #گفتگو
@Dialogue1402
از تعطیلی عبادتگاه و بازداشت پیروان سایر ادیان در ایران چه خبر؟
حسین نوری همدانی، مرجع تقلید، در خصوص تعطیلی مرکز اسلامی هامبورگ توسط پلیس آلمان گفت: «این ظلم فرهنگی بزرگ، هتک مقدسات همه مسلمانان و تعرض به حقوق همه انسانهای موحد و طرفدار عدالت و آزادی و معنویت و حقوق بشر است.»
او افزود: «آلمان هرچه سریعتر در این تصمیم اشتباه تجدیدنظر کند.»
به نظر شما چگونه مرجع تقلید حکومتی که اکثر پیروان مذاهب و ادیان دیگر را از ایران فراری دادهاست و حتی در زمان حال نیز اقدام به دستگیری نوکیشان مسیحی و هموطنان بهایی میکند، چنین سخنانی بر زبان میراند؟
#مدارا #مسجد_هامبورگ #تروریسم #گفتگو
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
غلامرضا رسایی مشهور به رضا رسایی در سن ۳۵ سالگی اعدام شد!
این خبر دهشتبار در شانزدهم مرداد ۱۴۰۳ موجی از خشم و تاسف در میان ایرانیان برانگیخت. مطابق با گزارش رسانهها، آقای رسایی متهم به قتل رییس اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهرستان صحنه بوده است؛ اتهامی که آقای رسایی نپذیرفته بود.
بیرامی، رییس اطلاعات سپاه با مداخله خود در مراسم سالروز کشته شدن خلیل عالینژاد در ۲۷ آبان ۱۴۰۱، این مراسم را به تشنج کشانده بود و با مقاومت مردم شهر صحنه مواجه شده بود که یارسانی هستند. یارسانیها که «اهل حق» هم نامیده میشوند، از اقلیتهای دینی در ایرانند که اخبار آنها کمتر در رسانهها منعکس شده است. رضا رسایی چند روز بعد از این واقعه، به اتهام مشارکت در قتل بیرامی به همراه ده شهروند دیگر بازداشت شده بود و تا این مدت در حالی در زندان به سر میبرد که حکم اعدام را بالای سر خود داشت.
مجازات اعدام یکی از قدیمیترین و جنجالیترین مجازاتهای قضایی در تاریخ بشر است. این مجازات در طول قرنها دچار تحولات بسیاری شده و بسیاری از کشورها به تدریج آن را حذف یا به موارد استثنایی تقلیل دادهاند. در ادامه به بررسی تحولات حقوقی مرتبط با مجازات اعدام و حذف یا تقلیل آن میپردازیم.
تحولات حقوقی و تاریخی در زمینه مجازات اعدام
۱. آغاز تحولات و جنبشهای ضد اعدام در قرن نوزدهم:
- اروپا: در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، بسیاری از کشورها در اروپا شروع به بازنگری در مجازات اعدام کردند. ایتالیا در سال ۱۷۸۶ اولین کشوری بود که مجازات اعدام را در قلمروی توسکانی لغو کرد.
- جنبشهای ضد اعدام: اندیشمندان و فلاسفهای مانند سزار بکاریا، در کتاب خود «جرایم و مجازاتها» (۱۷۶۴)، نقش مهمی در پیشبرد این جنبشها داشتند. بکاریا استدلال کرد که مجازات اعدام غیر انسانی و بیثمر است.
۲. قرن بیستم و افزایش مخالفتها با اعدام:
- پایان جنگ جهانی دوم: پس از پایان جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان ملل متحد، حقوق بشر به یک موضوع مهم جهانی تبدیل شد و بسیاری از کشورها شروع به لغو مجازات اعدام کردند.
- اروپا: بریتانیا در سال ۱۹۶۵ مجازات اعدام را برای جرایم قتل لغو کرد و در سال ۱۹۹۸ آن را به طور کامل حذف کرد. در سال ۱۹۸۱، فرانسه نیز مجازات اعدام را لغو کرد.
- آمریکای لاتین: ونزوئلا در سال ۱۸۶۳ اولین کشور در آمریکای لاتین بود که مجازات اعدام را لغو کرد.
۳. تحولات در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم:
- پروتکلهای بینالمللی: پروتکل دوم اختیاری به میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) که در سال ۱۹۸۹ تصویب شد، کشورها را تشویق به لغو مجازات اعدام میکند.
- آفریقا: آفریقای جنوبی پس از پایان آپارتاید در سال ۱۹۹۵ مجازات اعدام را لغو کرد.
- آسیا: کشورهای آسیایی مانند فیلیپین در سال ۲۰۰۶ مجازات اعدام را لغو کردند، هرچند برخی دیگر از کشورهای آسیایی همچنان از این مجازات استفاده میکنند.
وضعیت کنونی:
- لغو کامل: بیش از دو سوم کشورهای جهان یا مجازات اعدام را لغو کردهاند یا به ندرت از آن استفاده میکنند. بیش از ۱۴۰ کشور در قوانین خود مجازات اعدام را برای تمامی جرایم یا برای جرایم عادی لغو کردهاند.
- کاربرد محدود: برخی کشورها مجازات اعدام را فقط برای جرایم خاص مانند تروریسم یا خیانت اجرا میکنند.
- حمایت از اعدام: تعدادی از کشورها همچنان از مجازات اعدام به عنوان یک ابزار قضایی استفاده میکنند، از جمله چین، ایران، عربستان سعودی، و ایالات متحده آمریکا.
#مدارا #حق_بشر #اعدام #جنایت_علیه_بشریت #گفتگو #رضا_رسايى #رضا_رسائی #نه_به_اعدام
@Dialogue1402
این خبر دهشتبار در شانزدهم مرداد ۱۴۰۳ موجی از خشم و تاسف در میان ایرانیان برانگیخت. مطابق با گزارش رسانهها، آقای رسایی متهم به قتل رییس اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهرستان صحنه بوده است؛ اتهامی که آقای رسایی نپذیرفته بود.
بیرامی، رییس اطلاعات سپاه با مداخله خود در مراسم سالروز کشته شدن خلیل عالینژاد در ۲۷ آبان ۱۴۰۱، این مراسم را به تشنج کشانده بود و با مقاومت مردم شهر صحنه مواجه شده بود که یارسانی هستند. یارسانیها که «اهل حق» هم نامیده میشوند، از اقلیتهای دینی در ایرانند که اخبار آنها کمتر در رسانهها منعکس شده است. رضا رسایی چند روز بعد از این واقعه، به اتهام مشارکت در قتل بیرامی به همراه ده شهروند دیگر بازداشت شده بود و تا این مدت در حالی در زندان به سر میبرد که حکم اعدام را بالای سر خود داشت.
مجازات اعدام یکی از قدیمیترین و جنجالیترین مجازاتهای قضایی در تاریخ بشر است. این مجازات در طول قرنها دچار تحولات بسیاری شده و بسیاری از کشورها به تدریج آن را حذف یا به موارد استثنایی تقلیل دادهاند. در ادامه به بررسی تحولات حقوقی مرتبط با مجازات اعدام و حذف یا تقلیل آن میپردازیم.
تحولات حقوقی و تاریخی در زمینه مجازات اعدام
۱. آغاز تحولات و جنبشهای ضد اعدام در قرن نوزدهم:
- اروپا: در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، بسیاری از کشورها در اروپا شروع به بازنگری در مجازات اعدام کردند. ایتالیا در سال ۱۷۸۶ اولین کشوری بود که مجازات اعدام را در قلمروی توسکانی لغو کرد.
- جنبشهای ضد اعدام: اندیشمندان و فلاسفهای مانند سزار بکاریا، در کتاب خود «جرایم و مجازاتها» (۱۷۶۴)، نقش مهمی در پیشبرد این جنبشها داشتند. بکاریا استدلال کرد که مجازات اعدام غیر انسانی و بیثمر است.
۲. قرن بیستم و افزایش مخالفتها با اعدام:
- پایان جنگ جهانی دوم: پس از پایان جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان ملل متحد، حقوق بشر به یک موضوع مهم جهانی تبدیل شد و بسیاری از کشورها شروع به لغو مجازات اعدام کردند.
- اروپا: بریتانیا در سال ۱۹۶۵ مجازات اعدام را برای جرایم قتل لغو کرد و در سال ۱۹۹۸ آن را به طور کامل حذف کرد. در سال ۱۹۸۱، فرانسه نیز مجازات اعدام را لغو کرد.
- آمریکای لاتین: ونزوئلا در سال ۱۸۶۳ اولین کشور در آمریکای لاتین بود که مجازات اعدام را لغو کرد.
۳. تحولات در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم:
- پروتکلهای بینالمللی: پروتکل دوم اختیاری به میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) که در سال ۱۹۸۹ تصویب شد، کشورها را تشویق به لغو مجازات اعدام میکند.
- آفریقا: آفریقای جنوبی پس از پایان آپارتاید در سال ۱۹۹۵ مجازات اعدام را لغو کرد.
- آسیا: کشورهای آسیایی مانند فیلیپین در سال ۲۰۰۶ مجازات اعدام را لغو کردند، هرچند برخی دیگر از کشورهای آسیایی همچنان از این مجازات استفاده میکنند.
وضعیت کنونی:
- لغو کامل: بیش از دو سوم کشورهای جهان یا مجازات اعدام را لغو کردهاند یا به ندرت از آن استفاده میکنند. بیش از ۱۴۰ کشور در قوانین خود مجازات اعدام را برای تمامی جرایم یا برای جرایم عادی لغو کردهاند.
- کاربرد محدود: برخی کشورها مجازات اعدام را فقط برای جرایم خاص مانند تروریسم یا خیانت اجرا میکنند.
- حمایت از اعدام: تعدادی از کشورها همچنان از مجازات اعدام به عنوان یک ابزار قضایی استفاده میکنند، از جمله چین، ایران، عربستان سعودی، و ایالات متحده آمریکا.
#مدارا #حق_بشر #اعدام #جنایت_علیه_بشریت #گفتگو #رضا_رسايى #رضا_رسائی #نه_به_اعدام
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
غلامرضا رسایی مشهور به رضا رسایی در سن ۳۵ سالگی اعدام شد!
این خبر دهشتبار در شانزدهم مرداد ۱۴۰۳ موجی از خشم و تاسف در میان ایرانیان برانگیخت. مطابق با گزارش رسانهها، آقای رسایی متهم به قتل رییس اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهرستان صحنه بوده است؛ اتهامی که آقای رسایی نپذیرفته بود.
بیرامی، رییس اطلاعات سپاه با مداخله خود در مراسم سالروز کشته شدن خلیل عالینژاد در ۲۷ آبان ۱۴۰۱، این مراسم را به تشنج کشانده بود و با مقاومت مردم شهر صحنه مواجه شده بود که یارسانی هستند. یارسانیها که «اهل حق» هم نامیده میشوند، از اقلیتهای دینی در ایرانند که اخبار آنها کمتر در رسانهها منعکس شده است. رضا رسایی چند روز بعد از این واقعه، به اتهام مشارکت در قتل بیرامی به همراه ده شهروند دیگر بازداشت شده بود و تا این مدت در حالی در زندان به سر میبرد که حکم اعدام را بالای سر خود داشت.
مجازات اعدام یکی از قدیمیترین و جنجالیترین مجازاتهای قضایی در تاریخ بشر است. این مجازات در طول قرنها دچار تحولات بسیاری شده و بسیاری از کشورها به تدریج آن را حذف یا به موارد استثنایی تقلیل دادهاند. در ادامه به بررسی تحولات حقوقی مرتبط با مجازات اعدام و حذف یا تقلیل آن میپردازیم.
تحولات حقوقی و تاریخی در زمینه مجازات اعدام
۱. آغاز تحولات و جنبشهای ضد اعدام در قرن نوزدهم:
- اروپا: در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، بسیاری از کشورها در اروپا شروع به بازنگری در مجازات اعدام کردند. ایتالیا در سال ۱۷۸۶ اولین کشوری بود که مجازات اعدام را در قلمروی توسکانی لغو کرد.
- جنبشهای ضد اعدام: اندیشمندان و فلاسفهای مانند سزار بکاریا، در کتاب خود «جرایم و مجازاتها» (۱۷۶۴)، نقش مهمی در پیشبرد این جنبشها داشتند. بکاریا استدلال کرد که مجازات اعدام غیر انسانی و بیثمر است.
۲. قرن بیستم و افزایش مخالفتها با اعدام:
- پایان جنگ جهانی دوم: پس از پایان جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان ملل متحد، حقوق بشر به یک موضوع مهم جهانی تبدیل شد و بسیاری از کشورها شروع به لغو مجازات اعدام کردند.
- اروپا: بریتانیا در سال ۱۹۶۵ مجازات اعدام را برای جرایم قتل لغو کرد و در سال ۱۹۹۸ آن را به طور کامل حذف کرد. در سال ۱۹۸۱، فرانسه نیز مجازات اعدام را لغو کرد.
- آمریکای لاتین: ونزوئلا در سال ۱۸۶۳ اولین کشور در آمریکای لاتین بود که مجازات اعدام را لغو کرد.
۳. تحولات در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم:
- پروتکلهای بینالمللی: پروتکل دوم اختیاری به میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) که در سال ۱۹۸۹ تصویب شد، کشورها را تشویق به لغو مجازات اعدام میکند.
- آفریقا: آفریقای جنوبی پس از پایان آپارتاید در سال ۱۹۹۵ مجازات اعدام را لغو کرد.
- آسیا: کشورهای آسیایی مانند فیلیپین در سال ۲۰۰۶ مجازات اعدام را لغو کردند، هرچند برخی دیگر از کشورهای آسیایی همچنان از این مجازات استفاده میکنند.
وضعیت کنونی:
- لغو کامل: بیش از دو سوم کشورهای جهان یا مجازات اعدام را لغو کردهاند یا به ندرت از آن استفاده میکنند. بیش از ۱۴۰ کشور در قوانین خود مجازات اعدام را برای تمامی جرایم یا برای جرایم عادی لغو کردهاند.
- کاربرد محدود: برخی کشورها مجازات اعدام را فقط برای جرایم خاص مانند تروریسم یا خیانت اجرا میکنند.
- حمایت از اعدام: تعدادی از کشورها همچنان از مجازات اعدام به عنوان یک ابزار قضایی استفاده میکنند، از جمله چین، ایران، عربستان سعودی، و ایالات متحده آمریکا.
#مدارا #حق_بشر #اعدام #جنایت_علیه_بشریت #گفتگو #رضا_رسايى #رضا_رسائی #نه_به_اعدام
@Dialogue1402
این خبر دهشتبار در شانزدهم مرداد ۱۴۰۳ موجی از خشم و تاسف در میان ایرانیان برانگیخت. مطابق با گزارش رسانهها، آقای رسایی متهم به قتل رییس اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهرستان صحنه بوده است؛ اتهامی که آقای رسایی نپذیرفته بود.
بیرامی، رییس اطلاعات سپاه با مداخله خود در مراسم سالروز کشته شدن خلیل عالینژاد در ۲۷ آبان ۱۴۰۱، این مراسم را به تشنج کشانده بود و با مقاومت مردم شهر صحنه مواجه شده بود که یارسانی هستند. یارسانیها که «اهل حق» هم نامیده میشوند، از اقلیتهای دینی در ایرانند که اخبار آنها کمتر در رسانهها منعکس شده است. رضا رسایی چند روز بعد از این واقعه، به اتهام مشارکت در قتل بیرامی به همراه ده شهروند دیگر بازداشت شده بود و تا این مدت در حالی در زندان به سر میبرد که حکم اعدام را بالای سر خود داشت.
مجازات اعدام یکی از قدیمیترین و جنجالیترین مجازاتهای قضایی در تاریخ بشر است. این مجازات در طول قرنها دچار تحولات بسیاری شده و بسیاری از کشورها به تدریج آن را حذف یا به موارد استثنایی تقلیل دادهاند. در ادامه به بررسی تحولات حقوقی مرتبط با مجازات اعدام و حذف یا تقلیل آن میپردازیم.
تحولات حقوقی و تاریخی در زمینه مجازات اعدام
۱. آغاز تحولات و جنبشهای ضد اعدام در قرن نوزدهم:
- اروپا: در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، بسیاری از کشورها در اروپا شروع به بازنگری در مجازات اعدام کردند. ایتالیا در سال ۱۷۸۶ اولین کشوری بود که مجازات اعدام را در قلمروی توسکانی لغو کرد.
- جنبشهای ضد اعدام: اندیشمندان و فلاسفهای مانند سزار بکاریا، در کتاب خود «جرایم و مجازاتها» (۱۷۶۴)، نقش مهمی در پیشبرد این جنبشها داشتند. بکاریا استدلال کرد که مجازات اعدام غیر انسانی و بیثمر است.
۲. قرن بیستم و افزایش مخالفتها با اعدام:
- پایان جنگ جهانی دوم: پس از پایان جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان ملل متحد، حقوق بشر به یک موضوع مهم جهانی تبدیل شد و بسیاری از کشورها شروع به لغو مجازات اعدام کردند.
- اروپا: بریتانیا در سال ۱۹۶۵ مجازات اعدام را برای جرایم قتل لغو کرد و در سال ۱۹۹۸ آن را به طور کامل حذف کرد. در سال ۱۹۸۱، فرانسه نیز مجازات اعدام را لغو کرد.
- آمریکای لاتین: ونزوئلا در سال ۱۸۶۳ اولین کشور در آمریکای لاتین بود که مجازات اعدام را لغو کرد.
۳. تحولات در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم:
- پروتکلهای بینالمللی: پروتکل دوم اختیاری به میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) که در سال ۱۹۸۹ تصویب شد، کشورها را تشویق به لغو مجازات اعدام میکند.
- آفریقا: آفریقای جنوبی پس از پایان آپارتاید در سال ۱۹۹۵ مجازات اعدام را لغو کرد.
- آسیا: کشورهای آسیایی مانند فیلیپین در سال ۲۰۰۶ مجازات اعدام را لغو کردند، هرچند برخی دیگر از کشورهای آسیایی همچنان از این مجازات استفاده میکنند.
وضعیت کنونی:
- لغو کامل: بیش از دو سوم کشورهای جهان یا مجازات اعدام را لغو کردهاند یا به ندرت از آن استفاده میکنند. بیش از ۱۴۰ کشور در قوانین خود مجازات اعدام را برای تمامی جرایم یا برای جرایم عادی لغو کردهاند.
- کاربرد محدود: برخی کشورها مجازات اعدام را فقط برای جرایم خاص مانند تروریسم یا خیانت اجرا میکنند.
- حمایت از اعدام: تعدادی از کشورها همچنان از مجازات اعدام به عنوان یک ابزار قضایی استفاده میکنند، از جمله چین، ایران، عربستان سعودی، و ایالات متحده آمریکا.
#مدارا #حق_بشر #اعدام #جنایت_علیه_بشریت #گفتگو #رضا_رسايى #رضا_رسائی #نه_به_اعدام
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
«مندی»
معرفی فیلم
وقتی توی چشم مندی قطرهای میریزند که احتمالا ماده روانگردانی مانند LSD است یا چیزی شبیه به آن، حشرهی سیاه و نسبتا درشتی از داخل یک شیشه درمیآورند و به رگ گردن مندی نزدیک میکنند. حشره نیش میزند و زن مرموز و شومی که چنین کاری انجام میدهد میگوید: I like to call that the cherry on top! یعنی «گل بود به سبزه هم آراسته شد!» کنایه از اینکه با این داروی ترکیبی، نتیجه بهتری هم میشود گرفت! زن جوانی که همکار این جنایت فرقهایست که و سر و گردن مندی بیچاره را نگه داشته بود اضافه میکند: همه اینها برای داشتن یک رویای زیباست!
همه فرقهها رویا میفروشند و البته رهبران آنها برای آنکه جدی گرفته شوند، با استفاده از داروهای روانگردان، چنین رویاهایی را در ذهن و ضمیر پیروان خود ایجاد میکنند. داستانهایی قدیمی وجود داشته است در مورد استفاده شاخهای از شیعیان اسماعیلی در الموت از حشیش برای القاء یک وضعیت بهشتی در ذهن فداییان خود. مشابه این حکایتهای ترسناک درباره رهبران فرقههای مدرن هم فراوان است و تیم پژوهشی گفتوشنود در مجموعه «رهبران فرهمند» به ویژه در داستان جیم جونز به استفاده از روانگردان و سموم برای تاثیرگذاری روی پیروان و گاهی برای ارتکاب اعمال مجرمانه مانند قتل پرداخته است.
البته کاراکتر مندی در فیلمی به همین نام، یک قربانیست نه واقعا پیرو یکی از این رهبران فرهمند یا کاریزماتیک. دقایق اولیه فیلم که به کاراکترپردازی اختصاص دارد، مندی را یک کاراکتر بدبین به نوع انسان معرفی میکند. مندی در حالی که در آغوش همسر خود است میگوید که…
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/mandy/
#فرقه #فرقه_گرایی #مغزشویی #کاریزما #رهبران_فرهمند #گفتگو #مدارا #دین
@Dialogue1402
معرفی فیلم
وقتی توی چشم مندی قطرهای میریزند که احتمالا ماده روانگردانی مانند LSD است یا چیزی شبیه به آن، حشرهی سیاه و نسبتا درشتی از داخل یک شیشه درمیآورند و به رگ گردن مندی نزدیک میکنند. حشره نیش میزند و زن مرموز و شومی که چنین کاری انجام میدهد میگوید: I like to call that the cherry on top! یعنی «گل بود به سبزه هم آراسته شد!» کنایه از اینکه با این داروی ترکیبی، نتیجه بهتری هم میشود گرفت! زن جوانی که همکار این جنایت فرقهایست که و سر و گردن مندی بیچاره را نگه داشته بود اضافه میکند: همه اینها برای داشتن یک رویای زیباست!
همه فرقهها رویا میفروشند و البته رهبران آنها برای آنکه جدی گرفته شوند، با استفاده از داروهای روانگردان، چنین رویاهایی را در ذهن و ضمیر پیروان خود ایجاد میکنند. داستانهایی قدیمی وجود داشته است در مورد استفاده شاخهای از شیعیان اسماعیلی در الموت از حشیش برای القاء یک وضعیت بهشتی در ذهن فداییان خود. مشابه این حکایتهای ترسناک درباره رهبران فرقههای مدرن هم فراوان است و تیم پژوهشی گفتوشنود در مجموعه «رهبران فرهمند» به ویژه در داستان جیم جونز به استفاده از روانگردان و سموم برای تاثیرگذاری روی پیروان و گاهی برای ارتکاب اعمال مجرمانه مانند قتل پرداخته است.
البته کاراکتر مندی در فیلمی به همین نام، یک قربانیست نه واقعا پیرو یکی از این رهبران فرهمند یا کاریزماتیک. دقایق اولیه فیلم که به کاراکترپردازی اختصاص دارد، مندی را یک کاراکتر بدبین به نوع انسان معرفی میکند. مندی در حالی که در آغوش همسر خود است میگوید که…
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/mandy/
#فرقه #فرقه_گرایی #مغزشویی #کاریزما #رهبران_فرهمند #گفتگو #مدارا #دین
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
آیا سلیقه و انتخاب همه مردم باید فدای آرامش روحی این جماعت شود؟
به توییت این کاربر ارزشی نگاه کنید. او برای شرکت در مراسم اربعین به عراق رفته و یک هفته حضور خود در این کشور را به این خاطر که «بیحجاب» به چشمش نخورده، سرسار از آرامش توصیف کردهاست!
چرا این افراد لحظهای به این فکر نمیکنند که ممکن است سبک زندگی و باورهای خودشان هم برای دیگر شهروندان قابل درک نباشد اما به هر حال از سوی مردم تحمل شوند؟
شما چه حرفی برای این کاربر دارید وچه توصیهای به او میکنید؟
#حجاب_اجباری #دگرپذیری #مدارا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
به توییت این کاربر ارزشی نگاه کنید. او برای شرکت در مراسم اربعین به عراق رفته و یک هفته حضور خود در این کشور را به این خاطر که «بیحجاب» به چشمش نخورده، سرسار از آرامش توصیف کردهاست!
چرا این افراد لحظهای به این فکر نمیکنند که ممکن است سبک زندگی و باورهای خودشان هم برای دیگر شهروندان قابل درک نباشد اما به هر حال از سوی مردم تحمل شوند؟
شما چه حرفی برای این کاربر دارید وچه توصیهای به او میکنید؟
#حجاب_اجباری #دگرپذیری #مدارا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
اگر آنها که به وجود خدا باوری ندارند، میخواستند قصههای آموزنده تعریف کنند. قصههای آنها در مقایسه با قصههای کتب مقدس که حول باور به خداوند میگردد، چه کیفیتی پیدا میکرد!؟
فیلم «انجمن برف» که در سال ۲۰۲۳ اکران شد، قصهای ست متواضعانه، برمبنای یک اتفاق واقعی که در ۱۹۷۲ رخ داد، با یک پرسش ساده در انتها، اینکه «چطور میتوان ادعا کرد که خدایی هست!؟»
اعضای جوان یک تیم راگبی دانشجویی در اوروگوئه که به حکم ماهیت مذهبی آموزشگاهشان، «باشگاه مسیحیهای قدیمی» نام داشت، برای شرکت در یک مسابقه راگبی، تدارک سفری هوایی به شیلی میکنند. اما هواپیمای آنها دچار سانحه شد و تمامی آنچه خلبان کارکشته توانست انجام دهد، فرودآوردن هواپیما در ارتفاعات برفی «آند»، مابین اروگوئه و شیلی بود. هواپیما به جای اینکه به صخرهها و قلههای سنگی برخورد کند، بر زمینی نسبتا مسطح مابین کوهها سُر خورد و در نتیجه، همه ۴۵ نفر مسافر و خدمه نمردند؛ بلکه بعضی از آنها زنده ماندند و خوشبین بودند که کمک هوایی بهزودی میرسد.
اما انتظار آنها به درازا کشید و دست به خوردن از گوشت تن مسافرانی بردند که درجا مرده بودند یا به مرور از سرما و گرسنگی جان میدادند! خلبان پیش از آنکه نفس آخر را بکشد، زیر لب گفته بود که «خدا با شماست!» اما در ۷۲ روز جهنمی بعد از آن، از خداوند هیچ خبری نشد! بعضی از اعضای تیم که همگی جوان بودند، مکرر نیایش کردند؛ آنها میگریستند و بازگشت به خانه و خانواده را از «پدر آسمانی» تقاضا میکردند. اما جز آنکه وضع دائم بدتر و بدتر شود، هیچ اتفاقی نمیافتاد!
آنها که ایمان محکمتری داشتند، در ابتدا قبول نکردند که از گوشت تن همتیمی خود بخورند تا زنده بمانند تا وقتی که از رادیوی ترانزیستوری شنیدند که عملیات جستجو بدون نتیجه به پایان رسیده است! وقتی آخرین امید واقعی، یعنی امید به انسانهای دیگر از دست رفت، یکی یکی برخاستند تا با خوردن گوشت تن همنوع خود، چند روزی بیشتر زنده بمانند!
برای مطالعهی ادامهی این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید در:
https://dialog.tavaana.org/movie-2-society-of-the-snow/
#خداباوری #خداناباوری #مسیحیت #کانیبالیسم #آدمخواری #عشاء_ربانی #گوشتخواری #مدارا #رواداری
@Dialogue1402
فیلم «انجمن برف» که در سال ۲۰۲۳ اکران شد، قصهای ست متواضعانه، برمبنای یک اتفاق واقعی که در ۱۹۷۲ رخ داد، با یک پرسش ساده در انتها، اینکه «چطور میتوان ادعا کرد که خدایی هست!؟»
اعضای جوان یک تیم راگبی دانشجویی در اوروگوئه که به حکم ماهیت مذهبی آموزشگاهشان، «باشگاه مسیحیهای قدیمی» نام داشت، برای شرکت در یک مسابقه راگبی، تدارک سفری هوایی به شیلی میکنند. اما هواپیمای آنها دچار سانحه شد و تمامی آنچه خلبان کارکشته توانست انجام دهد، فرودآوردن هواپیما در ارتفاعات برفی «آند»، مابین اروگوئه و شیلی بود. هواپیما به جای اینکه به صخرهها و قلههای سنگی برخورد کند، بر زمینی نسبتا مسطح مابین کوهها سُر خورد و در نتیجه، همه ۴۵ نفر مسافر و خدمه نمردند؛ بلکه بعضی از آنها زنده ماندند و خوشبین بودند که کمک هوایی بهزودی میرسد.
اما انتظار آنها به درازا کشید و دست به خوردن از گوشت تن مسافرانی بردند که درجا مرده بودند یا به مرور از سرما و گرسنگی جان میدادند! خلبان پیش از آنکه نفس آخر را بکشد، زیر لب گفته بود که «خدا با شماست!» اما در ۷۲ روز جهنمی بعد از آن، از خداوند هیچ خبری نشد! بعضی از اعضای تیم که همگی جوان بودند، مکرر نیایش کردند؛ آنها میگریستند و بازگشت به خانه و خانواده را از «پدر آسمانی» تقاضا میکردند. اما جز آنکه وضع دائم بدتر و بدتر شود، هیچ اتفاقی نمیافتاد!
آنها که ایمان محکمتری داشتند، در ابتدا قبول نکردند که از گوشت تن همتیمی خود بخورند تا زنده بمانند تا وقتی که از رادیوی ترانزیستوری شنیدند که عملیات جستجو بدون نتیجه به پایان رسیده است! وقتی آخرین امید واقعی، یعنی امید به انسانهای دیگر از دست رفت، یکی یکی برخاستند تا با خوردن گوشت تن همنوع خود، چند روزی بیشتر زنده بمانند!
برای مطالعهی ادامهی این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید در:
https://dialog.tavaana.org/movie-2-society-of-the-snow/
#خداباوری #خداناباوری #مسیحیت #کانیبالیسم #آدمخواری #عشاء_ربانی #گوشتخواری #مدارا #رواداری
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
«پرتره بانویی در آتش»
معرفی فیلم
در گزارش کوتاهی که مرحوم نجف دریابندری از دیدارش با برتراند راسل، فیلسوف مشهور انگلستان، نوشته بود، نکته هوشمندانهای بود؛ اینکه راسل گفته بود: همیشه یک فرهنگ مسلط در دوران اوج خودش، با آنچه که از خردهفرهنگهای مارجینال (حاشیه) میگیرد، غنیتر میشود؛ او به عنوان نمونهی بارز اشاره کرده بود که موزیک در ایالات متحده، با آنچه که سیاهان آفریقاییتبار تولید میکنند، غنیتر میشود.
فیلم پرتره بانویی در آتش (Portrait of a Lady on Fire) که ماجرای عشق نامتعارفی را میان دو زن روایت میکند، مانند اغلب داستانهایی از این دست، داستانهای عاشقانه جهان را غنیتر میکنند.
این داستان عاشقانه را چنان تماشا خواهید کرد که تو گویی کاملا تازه است! همان یک قصه عشق که حافظ اعتقاد داشت از هر زبان که بشنوی، نامکرر است و تازه جلوه میکند، اینجا گویی واقعا تازه شده است؛ واقعا نامکرر شده است! نه به جهت آنکه «غم عشق» همواره مشتاقانی دارد، بلکه به این جهت که فرم قصه، انگاری تازه شده باشد. علتش هم چیزی جز این نیست که اکنون گروههای بزرگ اجتماعی که آنها را به اصطلاح queer میخوانند قصههای کهن بشری را حال و هوای تازهای بخشیدهاند. مثالی دیگر از غنیشدن فرهنگ حاکم بر کلانشهرهای بزرگ، توسط گروههای حاشیهنشین جامعه…
یکی از آن شگردهای سینمایی که سکانسی از فیلم را تکاندهنده کرده است، لحظهای ست که کنار آتش جمع شدهاند و ناگهان همهچیز لطیف میشود! چهره مردم برمیگردد! نگاهها عمیقتر و لبها ترانهخوان میشود. درست در این صحنه که انگاری با پویاسازی تابلوهای نقاشی مواجهیم، نگاه دو چهره اصلی داستان با هم گره میخورد و چنان عمیق میشود، که درنمییابند دامن یکی از آنها آتش گرفته است. فیلم نام خود را از این صحنه میگیرد. این آتشِ به دامن سرایت کرده، نقطهی اوج درام است…
برای مطالعهی ادامهی این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/portrait-of-a-lady-on-fire/
هفدهم می، روز بینالمللی مبارزه با ترس (فوبیا) از دگرباشی جنسیتیست. تیم پژوهشی گفتوشنود، به همهی علاقهمندان روایتهای عاشقانه، و همچنین به علاقهمندان به مطالعات کوییر و گروههای حاشیهای اجتماعی، تماشای این فیلم را توصیه میکند.
#دگرباشی_جنسی #دگرباشی_جنسیتی #دگرباشی #حاشیه #حاشیه_نشینی #مارجینال #مارجینالیسم #مدارا #رواداری
@Dialogue1402
معرفی فیلم
در گزارش کوتاهی که مرحوم نجف دریابندری از دیدارش با برتراند راسل، فیلسوف مشهور انگلستان، نوشته بود، نکته هوشمندانهای بود؛ اینکه راسل گفته بود: همیشه یک فرهنگ مسلط در دوران اوج خودش، با آنچه که از خردهفرهنگهای مارجینال (حاشیه) میگیرد، غنیتر میشود؛ او به عنوان نمونهی بارز اشاره کرده بود که موزیک در ایالات متحده، با آنچه که سیاهان آفریقاییتبار تولید میکنند، غنیتر میشود.
فیلم پرتره بانویی در آتش (Portrait of a Lady on Fire) که ماجرای عشق نامتعارفی را میان دو زن روایت میکند، مانند اغلب داستانهایی از این دست، داستانهای عاشقانه جهان را غنیتر میکنند.
این داستان عاشقانه را چنان تماشا خواهید کرد که تو گویی کاملا تازه است! همان یک قصه عشق که حافظ اعتقاد داشت از هر زبان که بشنوی، نامکرر است و تازه جلوه میکند، اینجا گویی واقعا تازه شده است؛ واقعا نامکرر شده است! نه به جهت آنکه «غم عشق» همواره مشتاقانی دارد، بلکه به این جهت که فرم قصه، انگاری تازه شده باشد. علتش هم چیزی جز این نیست که اکنون گروههای بزرگ اجتماعی که آنها را به اصطلاح queer میخوانند قصههای کهن بشری را حال و هوای تازهای بخشیدهاند. مثالی دیگر از غنیشدن فرهنگ حاکم بر کلانشهرهای بزرگ، توسط گروههای حاشیهنشین جامعه…
یکی از آن شگردهای سینمایی که سکانسی از فیلم را تکاندهنده کرده است، لحظهای ست که کنار آتش جمع شدهاند و ناگهان همهچیز لطیف میشود! چهره مردم برمیگردد! نگاهها عمیقتر و لبها ترانهخوان میشود. درست در این صحنه که انگاری با پویاسازی تابلوهای نقاشی مواجهیم، نگاه دو چهره اصلی داستان با هم گره میخورد و چنان عمیق میشود، که درنمییابند دامن یکی از آنها آتش گرفته است. فیلم نام خود را از این صحنه میگیرد. این آتشِ به دامن سرایت کرده، نقطهی اوج درام است…
برای مطالعهی ادامهی این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/portrait-of-a-lady-on-fire/
هفدهم می، روز بینالمللی مبارزه با ترس (فوبیا) از دگرباشی جنسیتیست. تیم پژوهشی گفتوشنود، به همهی علاقهمندان روایتهای عاشقانه، و همچنین به علاقهمندان به مطالعات کوییر و گروههای حاشیهای اجتماعی، تماشای این فیلم را توصیه میکند.
#دگرباشی_جنسی #دگرباشی_جنسیتی #دگرباشی #حاشیه #حاشیه_نشینی #مارجینال #مارجینالیسم #مدارا #رواداری
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
رهبران فرهمند:
شوکو آساهارا
برای ما ایرانیان که پس از انقلاب ژینا، شاهد حمله به مدارس دخترانه با گاز شیمیایی بودهایم، دانستن میزان علاقه رهبران فرقههای تبهکار به گازهای شیمیایی خالی از فایده و بصیرت نیست.
وقتی در جولای ۱۹۹۳، شوکو آساهارا دستور داد که از برج خنککننده محل استقرار فرقهاش با اسپریکردن «باسیلوس آنثراسیس» (Bacillus Anthracis) نوعی آلودگی عفونی در توکیو ایجاد کند، پروژه شکست خورد و هیچ نوع آلودگیای گزارش نشد! اما البته گزارشهای متعددی از بوی بد در منطقهای وسیع به پلیس و مراکز شهرداری رسید. آنها خیلی سال بود که روی تولید گازهای شیمیایی به ویژه سارین، و همینطور VX متمرکز شده بودند و امکان کشتار جمعی را آزمایش میکردند!
شوکو آساهارا (Shoko Asahara) با نام اصلی شیزو ماتسوموتو، در یک خانواده تنگدست ژاپنی در ۱۹۵۵ به دنیا آمد. خانوادهاش با بافتن «تاتامی» که زیراندازهای سنتی ژاپنیست امرار معاش میکردند. اما چون چهارمین پسر آنها، از ناحیه چشم چپ نابینا، و از ناحیه چشم راست بینایی ضعیفی داشت، نمیتوانست در این خانواده پرجمعیت کمکی برای امرار معاش باشد. خانواده او را در شش سالگی، به مدرسه مخصوص نابینایان سپرد و عملا طرد کرد!
یکی از پژوهشگران زندگی و سرنوشت او معتقد است ریشه انزجار عمیقی که در رفتار شوکو آساهارا علیه جامعه در سالهای بعد دیده شد، باید در همین ترومای سهمناک دوران کودکیاش جستجو شود…
برای مطالعهی ادامهی این یادداشت لطفاً به صفحهی گفتوشنود رجوع کنید:
https://dialog.tavaana.org/shoko-asahara/
#گفتگو #مدارا #فرقه #فرقه_گرایی #کالت #شوکو_آساهارا #گاز_شیمیایی #گاز_سمی #کشتار_جمعی
@Dialogue1402
شوکو آساهارا
برای ما ایرانیان که پس از انقلاب ژینا، شاهد حمله به مدارس دخترانه با گاز شیمیایی بودهایم، دانستن میزان علاقه رهبران فرقههای تبهکار به گازهای شیمیایی خالی از فایده و بصیرت نیست.
وقتی در جولای ۱۹۹۳، شوکو آساهارا دستور داد که از برج خنککننده محل استقرار فرقهاش با اسپریکردن «باسیلوس آنثراسیس» (Bacillus Anthracis) نوعی آلودگی عفونی در توکیو ایجاد کند، پروژه شکست خورد و هیچ نوع آلودگیای گزارش نشد! اما البته گزارشهای متعددی از بوی بد در منطقهای وسیع به پلیس و مراکز شهرداری رسید. آنها خیلی سال بود که روی تولید گازهای شیمیایی به ویژه سارین، و همینطور VX متمرکز شده بودند و امکان کشتار جمعی را آزمایش میکردند!
شوکو آساهارا (Shoko Asahara) با نام اصلی شیزو ماتسوموتو، در یک خانواده تنگدست ژاپنی در ۱۹۵۵ به دنیا آمد. خانوادهاش با بافتن «تاتامی» که زیراندازهای سنتی ژاپنیست امرار معاش میکردند. اما چون چهارمین پسر آنها، از ناحیه چشم چپ نابینا، و از ناحیه چشم راست بینایی ضعیفی داشت، نمیتوانست در این خانواده پرجمعیت کمکی برای امرار معاش باشد. خانواده او را در شش سالگی، به مدرسه مخصوص نابینایان سپرد و عملا طرد کرد!
یکی از پژوهشگران زندگی و سرنوشت او معتقد است ریشه انزجار عمیقی که در رفتار شوکو آساهارا علیه جامعه در سالهای بعد دیده شد، باید در همین ترومای سهمناک دوران کودکیاش جستجو شود…
برای مطالعهی ادامهی این یادداشت لطفاً به صفحهی گفتوشنود رجوع کنید:
https://dialog.tavaana.org/shoko-asahara/
#گفتگو #مدارا #فرقه #فرقه_گرایی #کالت #شوکو_آساهارا #گاز_شیمیایی #گاز_سمی #کشتار_جمعی
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
پزشکیان: اگر متحد باشیم کسی جرات نمیکند مسلمانان را بمباران کند
- برخی کاربران با اشاره به این سخنان پزشکیان، به وی یادآوری کردهاند که برخلاف این آرزوهای وی، تاریخ نشان میدهد که مسلمان بیشتر از هر کسی مسلمان کشته است!
کاربر دیگری با اشاره به جنگ ایران و عراق و وجود نمادهای ضدایرانی در بغداد، این سخنان پزشکیان را سادهلوحی میداند.
به نظر شما ملتها و کشورها بر اساس مذهب و دین میتوانند متخد شوند؟
آیا تداوم صلح در سایه مناسبات و تعاملات اقتصادی میان کشورها راحتتر و ممکنتر از اتحاد بر اساس مذهب نیست؟
#صلح #مذهب #مدارا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
- برخی کاربران با اشاره به این سخنان پزشکیان، به وی یادآوری کردهاند که برخلاف این آرزوهای وی، تاریخ نشان میدهد که مسلمان بیشتر از هر کسی مسلمان کشته است!
کاربر دیگری با اشاره به جنگ ایران و عراق و وجود نمادهای ضدایرانی در بغداد، این سخنان پزشکیان را سادهلوحی میداند.
به نظر شما ملتها و کشورها بر اساس مذهب و دین میتوانند متخد شوند؟
آیا تداوم صلح در سایه مناسبات و تعاملات اقتصادی میان کشورها راحتتر و ممکنتر از اتحاد بر اساس مذهب نیست؟
#صلح #مذهب #مدارا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
جنگ تمام شده است و گروهبانی مجروح، گرسنه و درمانده، خود را به پشت در منزل یکی از درجهداران ارتش میرساند. او پیش از این به منزل سابق خود رفته، و مردی غریبه را در کنار همسرش یافته است! تلاش کرده جایی استخدام شود، اما مهارتی ندارد و کسی او را استخدام نمیکند. او از این درجهدار ارتش که در فضایی آرام و دلخواه در کنار خانواده خود مشغول صرف شام است، کمک میخواهد! اما با برخورد تند و اهانتآمیز مواجه میشود.
این پردهای از نمایشنامه «بیرون پشت در» اثر ولفگانگ بورشرت است که بارها در تهران به روی صحنه رفته است. این اثر دراماتیک فوقالعاده در نکوهش جنگ و زخمهای عمیق انسانیاش، توسط میرحمید عمرانی و میرمجید عمرانی به فارسی ترجمه شده، و به همت انتشارات مهراندیش، منتشر شده است.
ولفگانگ بورشرت، نویسندهای آلمانی است که در ۲۰ مه ۱۹۲۱ در هامبورگ به دنیا آمد و یکی از صداهای ادبی برجسته پس از جنگ جهانی دوم به شمار میرود. او به دلیل آثار کوتاه و تاثیرگذارش، از جمله نمایشنامه مشهور “بیرون، پشت در” (Draußen vor der Tür) و داستانهای کوتاهش، به عنوان یکی از منتقدان صریح جنگ و ویرانیهای آن شناخته میشود. بورشرت با توجه به تجربههای تلخی که در جنگ جهانی دوم و اسارت کشیده بود، به یکی از نمادهای ضدجنگ در ادبیات آلمان تبدیل شد. او در آثارش، عمیقاً به تأثیرات جنگ بر روح و روان افراد پرداخته و درد و رنج بازماندگان و سربازان را به تصویر کشیده است.
بورشرت به دلیل بیماریهای شدید جسمی که عمدتاً ناشی از شرایط سخت جنگ و زندان بود، در جوانی و در حالی که تنها ۲۶ سال داشت، در ۲۰ نوامبر ۱۹۴۷ در بازل درگذشت. او در طول جنگ جهانی دوم به عنوان سرباز به جبهه فرستاده شده بود و چندین بار به دلیل انتقادهای علنی از رژیم نازی و شوخیهایش درباره رهبری آلمان، توسط ارتش رایش سوم به زندان افتاد. در همین مدت بود که به بیماریهای مرتبط با کبد و عفونتهای دیگر مبتلا شد.
زندگی بورشرت پس از جنگ نیز با بیماریهای مداوم همراه بود. او مدت کوتاهی پس از جنگ درگذشت. شرایط سخت جسمی او که نتیجه تجربههای جنگ و دوران اسارت بود، تأثیر مستقیمی بر مرگ زودهنگامش داشت.
با این حال، میراث ادبی او همچنان تأثیرگذار است و آثارش به عنوان نقدی تند بر بیرحمیهای جنگ و دعوتی به صلح و انساندوستی، همچنان خوانده میشوند.
#روز_جهانی_صلح #صلح #گفتگو #رواداری #مدارا
@dialogue1402
این پردهای از نمایشنامه «بیرون پشت در» اثر ولفگانگ بورشرت است که بارها در تهران به روی صحنه رفته است. این اثر دراماتیک فوقالعاده در نکوهش جنگ و زخمهای عمیق انسانیاش، توسط میرحمید عمرانی و میرمجید عمرانی به فارسی ترجمه شده، و به همت انتشارات مهراندیش، منتشر شده است.
ولفگانگ بورشرت، نویسندهای آلمانی است که در ۲۰ مه ۱۹۲۱ در هامبورگ به دنیا آمد و یکی از صداهای ادبی برجسته پس از جنگ جهانی دوم به شمار میرود. او به دلیل آثار کوتاه و تاثیرگذارش، از جمله نمایشنامه مشهور “بیرون، پشت در” (Draußen vor der Tür) و داستانهای کوتاهش، به عنوان یکی از منتقدان صریح جنگ و ویرانیهای آن شناخته میشود. بورشرت با توجه به تجربههای تلخی که در جنگ جهانی دوم و اسارت کشیده بود، به یکی از نمادهای ضدجنگ در ادبیات آلمان تبدیل شد. او در آثارش، عمیقاً به تأثیرات جنگ بر روح و روان افراد پرداخته و درد و رنج بازماندگان و سربازان را به تصویر کشیده است.
بورشرت به دلیل بیماریهای شدید جسمی که عمدتاً ناشی از شرایط سخت جنگ و زندان بود، در جوانی و در حالی که تنها ۲۶ سال داشت، در ۲۰ نوامبر ۱۹۴۷ در بازل درگذشت. او در طول جنگ جهانی دوم به عنوان سرباز به جبهه فرستاده شده بود و چندین بار به دلیل انتقادهای علنی از رژیم نازی و شوخیهایش درباره رهبری آلمان، توسط ارتش رایش سوم به زندان افتاد. در همین مدت بود که به بیماریهای مرتبط با کبد و عفونتهای دیگر مبتلا شد.
زندگی بورشرت پس از جنگ نیز با بیماریهای مداوم همراه بود. او مدت کوتاهی پس از جنگ درگذشت. شرایط سخت جسمی او که نتیجه تجربههای جنگ و دوران اسارت بود، تأثیر مستقیمی بر مرگ زودهنگامش داشت.
با این حال، میراث ادبی او همچنان تأثیرگذار است و آثارش به عنوان نقدی تند بر بیرحمیهای جنگ و دعوتی به صلح و انساندوستی، همچنان خوانده میشوند.
#روز_جهانی_صلح #صلح #گفتگو #رواداری #مدارا
@dialogue1402