«صمدآقا» از خودش میگوید!
http://bit.ly/1RKzSoE
بسیاری او را به خاطر کاراکتر دوستداشتنی «صمد» میشناسند. شاید خیلیها او را در خیابان «صمدآقا» صدا میزنند. #پرویز_صیاد #بازیگر، #نویسنده و #کارگردان ، متولد ۱۳۱۸ در لاهیجان و فارغالتحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه تهران است. وی فعالیت هنری خود را با سرودن شعر و نوشتن داستان کوتاه آغاز کرد و سپس به فعالیت در سینما روی آورد.
صیاد با بازی در نقش «صمد» به یکی از مطرحترین بازیگران سینمای پیش از انقلاب ایران تبدیل شد...
ویدیوی کامل را اینجا ببینید:
http://bit.ly/1RKzSoE
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇
http://bit.ly/1RKzSoE
بسیاری او را به خاطر کاراکتر دوستداشتنی «صمد» میشناسند. شاید خیلیها او را در خیابان «صمدآقا» صدا میزنند. #پرویز_صیاد #بازیگر، #نویسنده و #کارگردان ، متولد ۱۳۱۸ در لاهیجان و فارغالتحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه تهران است. وی فعالیت هنری خود را با سرودن شعر و نوشتن داستان کوتاه آغاز کرد و سپس به فعالیت در سینما روی آورد.
صیاد با بازی در نقش «صمد» به یکی از مطرحترین بازیگران سینمای پیش از انقلاب ایران تبدیل شد...
ویدیوی کامل را اینجا ببینید:
http://bit.ly/1RKzSoE
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇
YouTube
گفتگوی پرویز کاردان با پرویز صیاد
پروید صیاد، متولد سال ۱۳۱۸ در لاهیجان و فارغالتحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه تهران است. او فعالیت هنری خود را با سرودن شعر و نوشتن داستان کوتاه آغاز کرد و سپس...
مدرسه موشها مدرسهای که دوران کودکی از آن آموختیم
۲۴ اردیبهشت زادروز کامبیز صمیمی مفخم
کامبیز صمیمی مفخم، ۲۴ اردیبهشت ۱۳۳۱ در تهران متولد شد. او در سال ۱۳۵۶ مدرک کارشناسی در رشته تئاتر عروسکی را از دانشکده هنرهای دراماتیک دریافت نمود. از سال ۱۳۵۲ همکاری خود با گروه #تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان، را ابتدا به عنوان #عروسکساز و بعد بازیگر آغاز کرد. صمیمی مفخم، از طرف کانون در چند جشنواره بین المللی نیز حضور پیدا کرد. او از سال ۱۳۵۴ عهده دار آموزش مربیان نمایش عروسکی در کانون شد. در سال ۱۳۵۶ مسئولیت قسمت نمایش عروسکی را به عهده گرفته و سعی در گسترش بخش آموزش و تشکیل گروه های اجرایی از بین هنرآموزان در کتابخانه های کانون نمود. او موفق شد چند گروه از نوجوانان را زیر نظر مربیان خودشان آماده اجرای نمایش عروسکی کند که این فعالیت در انتها منجر به برگزاری جشنواره ای از کارهای نوجوانان در سالن نمایش کتابخانه شماره ۱ کانون، در سال ۱۳۵۷ شد. از مشهورترین کارهای صمیمی مفخم در زمینهی عروسکی، مجموعه پر طرفدار "مدرسه موشها" بود که موفقیت مجموعه، به ساخت نسخه ی سینمایی آن انجامید. او در سال های فعالیتش، مربی، طراح عروسک، طراح صحنه، عروسک ساز، عروسک گردان، #کارگردان، مدیر مرکز تولید #تاتر و تاتر #عروسکی در کانون و مدرس دانشگاه بود.
#کامبیزصمیمی مفخم ۲۱ دی ماه ۱۳۷۶ در سن ۴۵ سالگی درگذشت. یادش گرامی
@Tavaana_TavaanaTech
۲۴ اردیبهشت زادروز کامبیز صمیمی مفخم
کامبیز صمیمی مفخم، ۲۴ اردیبهشت ۱۳۳۱ در تهران متولد شد. او در سال ۱۳۵۶ مدرک کارشناسی در رشته تئاتر عروسکی را از دانشکده هنرهای دراماتیک دریافت نمود. از سال ۱۳۵۲ همکاری خود با گروه #تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان، را ابتدا به عنوان #عروسکساز و بعد بازیگر آغاز کرد. صمیمی مفخم، از طرف کانون در چند جشنواره بین المللی نیز حضور پیدا کرد. او از سال ۱۳۵۴ عهده دار آموزش مربیان نمایش عروسکی در کانون شد. در سال ۱۳۵۶ مسئولیت قسمت نمایش عروسکی را به عهده گرفته و سعی در گسترش بخش آموزش و تشکیل گروه های اجرایی از بین هنرآموزان در کتابخانه های کانون نمود. او موفق شد چند گروه از نوجوانان را زیر نظر مربیان خودشان آماده اجرای نمایش عروسکی کند که این فعالیت در انتها منجر به برگزاری جشنواره ای از کارهای نوجوانان در سالن نمایش کتابخانه شماره ۱ کانون، در سال ۱۳۵۷ شد. از مشهورترین کارهای صمیمی مفخم در زمینهی عروسکی، مجموعه پر طرفدار "مدرسه موشها" بود که موفقیت مجموعه، به ساخت نسخه ی سینمایی آن انجامید. او در سال های فعالیتش، مربی، طراح عروسک، طراح صحنه، عروسک ساز، عروسک گردان، #کارگردان، مدیر مرکز تولید #تاتر و تاتر #عروسکی در کانون و مدرس دانشگاه بود.
#کامبیزصمیمی مفخم ۲۱ دی ماه ۱۳۷۶ در سن ۴۵ سالگی درگذشت. یادش گرامی
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
«صمدآقا» از خودش میگوید!
http://bit.ly/1RKzSoE
بسیاری او را به خاطر کاراکتر دوستداشتنی «صمد» میشناسند. شاید خیلیها او را در خیابان «صمدآقا» صدا میزنند. #پرویز_صیاد #بازیگر، #نویسنده و #کارگردان ، متولد ۱۳۱۸ در لاهیجان و فارغالتحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه تهران است. وی فعالیت هنری خود را با سرودن شعر و نوشتن داستان کوتاه آغاز کرد و سپس به فعالیت در سینما روی آورد.
صیاد با بازی در نقش «صمد» به یکی از مطرحترین بازیگران سینمای پیش از انقلاب ایران تبدیل شد...
ویدیوی کامل را اینجا ببینید:
http://bit.ly/1RKzSoE
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇
http://bit.ly/1RKzSoE
بسیاری او را به خاطر کاراکتر دوستداشتنی «صمد» میشناسند. شاید خیلیها او را در خیابان «صمدآقا» صدا میزنند. #پرویز_صیاد #بازیگر، #نویسنده و #کارگردان ، متولد ۱۳۱۸ در لاهیجان و فارغالتحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه تهران است. وی فعالیت هنری خود را با سرودن شعر و نوشتن داستان کوتاه آغاز کرد و سپس به فعالیت در سینما روی آورد.
صیاد با بازی در نقش «صمد» به یکی از مطرحترین بازیگران سینمای پیش از انقلاب ایران تبدیل شد...
ویدیوی کامل را اینجا ببینید:
http://bit.ly/1RKzSoE
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇
YouTube
گفتگوی پرویز کاردان با پرویز صیاد
پروید صیاد، متولد سال ۱۳۱۸ در لاهیجان و فارغالتحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه تهران است. او فعالیت هنری خود را با سرودن شعر و نوشتن داستان کوتاه آغاز کرد و سپس...
شهاب حسینی هم ایرانی نیست!
نه تنها اصغر فرهادی ایرانی نیست بلکه تصور میکنم شهاب حسینی هم ایرانی نباشد! دلیلش هم بسیار روشن است؛ این که رسانه ملی ما خبر افتخار آفرینی فیلم فروشنده و بازیگر آن در جشنواره فیلم کن را کم ارزشتر از خبرهای معمولی قلمداد کرد! انگار نه انگار که این فیلم در ایران و توسط هنرمندان ایرانی ساخته شده و نماینده سینمای ایران در یکی از معتبرترین جوایز سینمای جهان بوده است!
از بیست و چند کانال صدا و سیما انتظار نمیرود که مثل بسیاری از کانالهای تلوزیونی کشورهای دیگر، برنامه اهدای برگزیدگان جشنواره فیلم کن را به صورت مستقیم پخش کنند! حتی از کانال اختصاصی شبکه خبر هم چنین انتظاری نداریم چرا که سقف انتظارت مان از رسانه ملی را این سالها چنان پایین آورده ایم که چنین انتظاراتی، خود کم و بیش نشانه هم صدایی با بیگانگان به شمار می آید! اما این انتظار که لااقل خبر افتخار آفرینی نماینده سینمای ایران در این جشنواره، در رسانه ملی اعلام شود، انتظار زیادی نیست!
در واقع خبر این افتخارآفرینی، حتی دیرتر از کانالهای تلویزیونی کشورهایی مثل امارات متحده عربی، ترکیه و افغانستان در رسانه ملی ـ و آن هم به صورت زیر نویس در شبکه خبر اعلام شد!
یعنی چیزی به اسم خبر فوری یا گزارش ویژه (Breaking news) وجود ندارد! گونه شناخته شدهای که در همه رسانههای دنیا شناخته شده است و در چنین زمانهایی با قطع برنامهها درباره آن به طور ویژه اطلاعرسانی میشود!
اینکه شهاب حسینی و اصغرفرهادی، نخل طلای معتبرترین جوایز سینمایی جهان را کسب کنند نه تنها برای سینمای ایران و هر ایرانی که برای کشور میتواند فرصت تبلیغاتی ارزشمندی برای ایران هم در سطح بینالمللی و هم در سطح ملی باشد اما صدا و سیما چنین فرصتهایی را به راحتی از دست میدهد! و ظاهرا روز به روز شکاف بین خود و مخاطبان ایرانی را بیشتر و بیشتر میکند! چنین افتخار آفرینی نمیتوانست فرصت و وسیلهای برای ایجاد غرور، شادی و نشاط ملی برای مخاطبان رسانه ملی باشد؟
اما ایرانیها علاقمند به هنر و سینما دیشب چه کردند؟ همه پای کانالهای ماهوارهای به تماشای مراسم اعلام نتایج #جشنواره_کن نشستند! چشم #صداوسیما و دلسوزان فرهنگی خوش که این گونه هدایت شده، روز به روز مردم را ترغیب به تماشای کانالهای ماهوارهای میکنند!
مگر نه اینکه این فیلم در همین #ایران پروانه ساخت دریافت کرده است؟ مگر نه اینکه #نویسنده، #کارگردان و #بازیگران آن ایرانیاند؟ مگر نه اینکه این هنرمندان در ایران ماندهاند و در شرایط نه چندان مساعد سینمای ایران برای همین مردم نوشتهاند، بازی کردهاند و فیلم ساختهاند؟
آیا جشنواره معتبر کن در حد مسابقات ورزشی ملی، منطقهای یا بینالمللی نبود؟ دریافت عنوان و جایزه از یکی از معتبرترین جشنوارههای هنری جهان، رویداد مهمی نیست؟
افشین داورپناه، مردمشناس
منبع: فرارو
به باور شما چه دلیلی دارد که صدا و سیمای جمهوری اسلامی این موفقیت سینمای ایران را «افتخار ملی» نمیداند و از آن چندان سخن نمیگوید؟)
@Tavaana_TavaanaTech
نه تنها اصغر فرهادی ایرانی نیست بلکه تصور میکنم شهاب حسینی هم ایرانی نباشد! دلیلش هم بسیار روشن است؛ این که رسانه ملی ما خبر افتخار آفرینی فیلم فروشنده و بازیگر آن در جشنواره فیلم کن را کم ارزشتر از خبرهای معمولی قلمداد کرد! انگار نه انگار که این فیلم در ایران و توسط هنرمندان ایرانی ساخته شده و نماینده سینمای ایران در یکی از معتبرترین جوایز سینمای جهان بوده است!
از بیست و چند کانال صدا و سیما انتظار نمیرود که مثل بسیاری از کانالهای تلوزیونی کشورهای دیگر، برنامه اهدای برگزیدگان جشنواره فیلم کن را به صورت مستقیم پخش کنند! حتی از کانال اختصاصی شبکه خبر هم چنین انتظاری نداریم چرا که سقف انتظارت مان از رسانه ملی را این سالها چنان پایین آورده ایم که چنین انتظاراتی، خود کم و بیش نشانه هم صدایی با بیگانگان به شمار می آید! اما این انتظار که لااقل خبر افتخار آفرینی نماینده سینمای ایران در این جشنواره، در رسانه ملی اعلام شود، انتظار زیادی نیست!
در واقع خبر این افتخارآفرینی، حتی دیرتر از کانالهای تلویزیونی کشورهایی مثل امارات متحده عربی، ترکیه و افغانستان در رسانه ملی ـ و آن هم به صورت زیر نویس در شبکه خبر اعلام شد!
یعنی چیزی به اسم خبر فوری یا گزارش ویژه (Breaking news) وجود ندارد! گونه شناخته شدهای که در همه رسانههای دنیا شناخته شده است و در چنین زمانهایی با قطع برنامهها درباره آن به طور ویژه اطلاعرسانی میشود!
اینکه شهاب حسینی و اصغرفرهادی، نخل طلای معتبرترین جوایز سینمایی جهان را کسب کنند نه تنها برای سینمای ایران و هر ایرانی که برای کشور میتواند فرصت تبلیغاتی ارزشمندی برای ایران هم در سطح بینالمللی و هم در سطح ملی باشد اما صدا و سیما چنین فرصتهایی را به راحتی از دست میدهد! و ظاهرا روز به روز شکاف بین خود و مخاطبان ایرانی را بیشتر و بیشتر میکند! چنین افتخار آفرینی نمیتوانست فرصت و وسیلهای برای ایجاد غرور، شادی و نشاط ملی برای مخاطبان رسانه ملی باشد؟
اما ایرانیها علاقمند به هنر و سینما دیشب چه کردند؟ همه پای کانالهای ماهوارهای به تماشای مراسم اعلام نتایج #جشنواره_کن نشستند! چشم #صداوسیما و دلسوزان فرهنگی خوش که این گونه هدایت شده، روز به روز مردم را ترغیب به تماشای کانالهای ماهوارهای میکنند!
مگر نه اینکه این فیلم در همین #ایران پروانه ساخت دریافت کرده است؟ مگر نه اینکه #نویسنده، #کارگردان و #بازیگران آن ایرانیاند؟ مگر نه اینکه این هنرمندان در ایران ماندهاند و در شرایط نه چندان مساعد سینمای ایران برای همین مردم نوشتهاند، بازی کردهاند و فیلم ساختهاند؟
آیا جشنواره معتبر کن در حد مسابقات ورزشی ملی، منطقهای یا بینالمللی نبود؟ دریافت عنوان و جایزه از یکی از معتبرترین جشنوارههای هنری جهان، رویداد مهمی نیست؟
افشین داورپناه، مردمشناس
منبع: فرارو
به باور شما چه دلیلی دارد که صدا و سیمای جمهوری اسلامی این موفقیت سینمای ایران را «افتخار ملی» نمیداند و از آن چندان سخن نمیگوید؟)
@Tavaana_TavaanaTech
فراستی کمال تبریزی را به وطن فروشی متهم کرد:
فیلم «دونده زمین» مصداق دیاثت فرهنگی و هنری است
در برنامه سینمایی «هفت» که شب گذشته از شبکه سه سیمای جمهوری پخش شد مسعود فراستی کارشناس #سینمایی به تبعیت از جوادی آملی از لفظ دیاثت دفاع کرد و کمال تبریزی را متهم به دیاثت فرهنگی کرد چون این کارگردان با پول خارجیها فیلم «دونده زمین» را ساخت.
ه گزارش هفت هنر، فیلم «دونده زمین» که ظاهراً نقد هشت سال دوران احمدی نژاد و فضای آن دوران بوده و محصول مشترک سینمای ایران و ژاپن است، به نقد بیسابقهای همراه شد. فراستی تبریزی را با تکیه بر این فیلم متهم به بیغیرتی فرهنگی کرد و با استفاده از کلام آیت الله جوادی آملی، تعبیر «دیاثت فرهنگی» را برای تبریزی به کار برد!
فراستی ادعا کرد: خود #کارگردان و تهیهکننده محترم در جایی گفتهاند این فیلم نقدی بر وضعیت دلت قبل است. فیلم ابداً علیه دولت قبل نیست. فیلم علیه مردم است. فیلم به شدت بیغیرت است. همان بی غیرتی که اخیراً آقای #جوادی_آملی بر آن اشاره کردند که فروش خانه و مملکت به بیگانه مصداق کامل #بیغیرتی است. ما #دیاثت_فرهنگی و هنری هم داریم که متاسفانه فیلم، چنین #دیاثت و فروش غیرتی در آن است.
@Tavaana_TavaanaTech
فیلم «دونده زمین» مصداق دیاثت فرهنگی و هنری است
در برنامه سینمایی «هفت» که شب گذشته از شبکه سه سیمای جمهوری پخش شد مسعود فراستی کارشناس #سینمایی به تبعیت از جوادی آملی از لفظ دیاثت دفاع کرد و کمال تبریزی را متهم به دیاثت فرهنگی کرد چون این کارگردان با پول خارجیها فیلم «دونده زمین» را ساخت.
ه گزارش هفت هنر، فیلم «دونده زمین» که ظاهراً نقد هشت سال دوران احمدی نژاد و فضای آن دوران بوده و محصول مشترک سینمای ایران و ژاپن است، به نقد بیسابقهای همراه شد. فراستی تبریزی را با تکیه بر این فیلم متهم به بیغیرتی فرهنگی کرد و با استفاده از کلام آیت الله جوادی آملی، تعبیر «دیاثت فرهنگی» را برای تبریزی به کار برد!
فراستی ادعا کرد: خود #کارگردان و تهیهکننده محترم در جایی گفتهاند این فیلم نقدی بر وضعیت دلت قبل است. فیلم ابداً علیه دولت قبل نیست. فیلم علیه مردم است. فیلم به شدت بیغیرت است. همان بی غیرتی که اخیراً آقای #جوادی_آملی بر آن اشاره کردند که فروش خانه و مملکت به بیگانه مصداق کامل #بیغیرتی است. ما #دیاثت_فرهنگی و هنری هم داریم که متاسفانه فیلم، چنین #دیاثت و فروش غیرتی در آن است.
@Tavaana_TavaanaTech
فیلم خاک شکوفه آتش ساختهی #شبنم_طلوعی بازیگر و کارگردانی که با وجود جوایزهای متعددش در تئاتر، به دلیل ممنوع الکاری مجبور به ترک ایران شد، این روزها به پایان رسیده و بازتاب مثبتی در مخاطبانش داشته است. این مستند دربارهی زندگی #طاهره_قره_العین است، زنی #ادیب که تأثیر حضورش از قرن ١٩ و در دوران قاجار بر جنبشهای برابری خواه #زنان تا امروز ادامه دارد. نوشتن و گفتن از #قره_العین در ایران پس از انقلاب اسلامی ممنوع است، حتی در تجدید چاپ کتب تاریخی یا ادبی فصلها و صفحات مربوط به او حذف شده است. و البته کم نیستند کتابهایی که با حمایت دولت در سیاه نمایی او به عنوان زنی ملحد و حتی بدکاره با تیراژهایی بالا به چاپ رسیدهاند. قره العین در نهایت به حکم دو مجتهد و امضای ناصرالدین شاه شبانه و مخفیانه خفه میشود.
بهیه ی نخجوانی، نویسندهی کتاب "زنی که زیاد میخواند" the woman who read too much - که سه روایت است از زبان سه زن در مورد قره العین- از جمله صاحب نظرانیست که در فیلم مستند خاک شکوفه آتش حضور دارد و دیدگاههایش در کنار دیگر پژوهشگران خط روایی فیلم را به پیش میبرد.
بهیه نخجوانی پس از تماشای فیلم درباره آن نوشت:
"تا کنون تلاشهای بسیاری برای روایت داستان طاهره قرةالعین صورت گرفته و مطمئناً این تلاشها ادامه خواهند داشت؛ بانویی از سرزمین ایران که در دوران قاجار الگوییِ از #شجاعت در #اخلاق و #اندیشه ، و استقلال اجتماعی و معنوی بنا کرد. کسی که قلبهای بسیاری را به هیجان آورد و عقلهای بی شماری را حیران کرد و از این روبه تعداد هنرمندان، نویسندگان، مورخان، پژوهشگران و زندگینامه نویسان ، روایات متنوعی از تلاش برای طراحی زندگی او وجود خواهد داشت. دربارهی او نمایشنامههای بیشماری اجرا شده، کتابهای بسیاری نوشته شده، و حتی اشعاری به او تقدیم شده است. اما مستندی که اخیراً شبنم طلوعی، بازیگر و #کارگردان شناختهشدهی ایرانی، تهیه کرده برای من در میان تمام آن آثار بیهمتا است.
شبنم در این فیلم شیوه ای نادرانتخاب کرده است. او موفق شده تا بین گزارشی بیطرفانه و ِ"جستجویی" عمیقاً شخصی تعادلی بینقص ایجاد کند. او مجموعه ای از مصاحبه با «صاحب نظران» را که دیدگاههای مختلفی دربارهی طاهره مطرح میکنند ، با جستجویی شخصی در هم تنیده و به این ترتیب عینیت و ذهنیت، همچنان که هیجان و خویشتنداری، به شکلی معجزهآسا با یکدیگر آمیخته می شوند . این مستند ظرافت و قدرت را با هم دارد؛ هم لطافت دارد و هم تحلیلهای متین. صحنه های مصاحبهها ترکیبی رنگارنگ و غنی ساخته از تفسیرهای ممکن از رویدادهای تاریخی مربوط به طاهره؛ و داستان جستجویی که از درون پرسشهای خود شبنم دنبال میشود، وهمذاتپنداری او با طاهره، و تکرار تصاویر شاعرانه، ناگفتنیها را به تصویر میکشند.
این فیلم دربارهی پرسشها است و نه پاسخها؛ همچنین دربارهی پرسشهایی است که خود پاسخاند. این فیلم مرا شگفت زده کرد. به گمان من درمستند "خاک، شکوفه، آتش" تجربه ای معنوی اتفاق میفتد ؛ نهایتها کنار یکدیگر قرار میگیرند، مانند "فرشتگان آتش و برف "؛ نهایت هایی که در وجود خود طاهره بود. و چنین است که این بازتاب بیهمتا از روح طاهره به دست هنرمندی خلق میشود که در شجاعت مانند خود اوست. "
خاک- شکوفه - آتش پس از اکران در پاریس، در چند شهر مختلف امریکا و اروپا نمایش عمومی خواهد داشت.
Dust-Flower-Flame خاک، شکوفه، آتش
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
بهیه ی نخجوانی، نویسندهی کتاب "زنی که زیاد میخواند" the woman who read too much - که سه روایت است از زبان سه زن در مورد قره العین- از جمله صاحب نظرانیست که در فیلم مستند خاک شکوفه آتش حضور دارد و دیدگاههایش در کنار دیگر پژوهشگران خط روایی فیلم را به پیش میبرد.
بهیه نخجوانی پس از تماشای فیلم درباره آن نوشت:
"تا کنون تلاشهای بسیاری برای روایت داستان طاهره قرةالعین صورت گرفته و مطمئناً این تلاشها ادامه خواهند داشت؛ بانویی از سرزمین ایران که در دوران قاجار الگوییِ از #شجاعت در #اخلاق و #اندیشه ، و استقلال اجتماعی و معنوی بنا کرد. کسی که قلبهای بسیاری را به هیجان آورد و عقلهای بی شماری را حیران کرد و از این روبه تعداد هنرمندان، نویسندگان، مورخان، پژوهشگران و زندگینامه نویسان ، روایات متنوعی از تلاش برای طراحی زندگی او وجود خواهد داشت. دربارهی او نمایشنامههای بیشماری اجرا شده، کتابهای بسیاری نوشته شده، و حتی اشعاری به او تقدیم شده است. اما مستندی که اخیراً شبنم طلوعی، بازیگر و #کارگردان شناختهشدهی ایرانی، تهیه کرده برای من در میان تمام آن آثار بیهمتا است.
شبنم در این فیلم شیوه ای نادرانتخاب کرده است. او موفق شده تا بین گزارشی بیطرفانه و ِ"جستجویی" عمیقاً شخصی تعادلی بینقص ایجاد کند. او مجموعه ای از مصاحبه با «صاحب نظران» را که دیدگاههای مختلفی دربارهی طاهره مطرح میکنند ، با جستجویی شخصی در هم تنیده و به این ترتیب عینیت و ذهنیت، همچنان که هیجان و خویشتنداری، به شکلی معجزهآسا با یکدیگر آمیخته می شوند . این مستند ظرافت و قدرت را با هم دارد؛ هم لطافت دارد و هم تحلیلهای متین. صحنه های مصاحبهها ترکیبی رنگارنگ و غنی ساخته از تفسیرهای ممکن از رویدادهای تاریخی مربوط به طاهره؛ و داستان جستجویی که از درون پرسشهای خود شبنم دنبال میشود، وهمذاتپنداری او با طاهره، و تکرار تصاویر شاعرانه، ناگفتنیها را به تصویر میکشند.
این فیلم دربارهی پرسشها است و نه پاسخها؛ همچنین دربارهی پرسشهایی است که خود پاسخاند. این فیلم مرا شگفت زده کرد. به گمان من درمستند "خاک، شکوفه، آتش" تجربه ای معنوی اتفاق میفتد ؛ نهایتها کنار یکدیگر قرار میگیرند، مانند "فرشتگان آتش و برف "؛ نهایت هایی که در وجود خود طاهره بود. و چنین است که این بازتاب بیهمتا از روح طاهره به دست هنرمندی خلق میشود که در شجاعت مانند خود اوست. "
خاک- شکوفه - آتش پس از اکران در پاریس، در چند شهر مختلف امریکا و اروپا نمایش عمومی خواهد داشت.
Dust-Flower-Flame خاک، شکوفه، آتش
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
بیژن مفید #نویسنده و #کارگردان #نمایشنامه معروف «شهر قصه»، ۲۲ خردادماه ۱۳۱۴ در تهران به دنیا آمد. «شهر قصه» معروفترین اثر بیژن مفید است. از بیژن مفید بیش از ۱۵۰ نمایشنامه رادیویی و تلویزیونی #ترحمه و کارگردانی شده است.
سازنده آهنگها، #خواننده و #نوازنده پیانو در «شهر قصه» بیژن مفید است.
#شهر_قصه در سال ۱۳۴۷ در اولین جشن هنر شیراز اجرا شد.
بیژن مفید در بروشور «شهر قصه» نوشت:
«شهر قصه حکایت انسانهای ساخته ذهن یک قصهگوست؛ انسانهایی که ماسک حیوانات را به چهره دارند و به دنیای پر از ریا و دروغ کوچکشان خو گرفتهاند. یک روز یک انسان جدید به شهر وارد میشود و به رنگ آنها درمیآید و هویت خود را از دست میدهد.»
بیژم مفید در گفتوگویی با بصیر نصیبی در مجله نگین میگوید:
«در حقیقت، شهر قصه، قصه گرگهاست. روایت است در شبهای سرد زمستان، دو گرگ گرسنه به هم میرسند. از ترس روبروی هم مینشینند و مواظب یکدیگرند که یکی آن دیگری را از شدت گرسنگی پاره نکند. کمکم گرگانِ دیگر میرسند و همه دورِ هم مینشینند و مواظب یکدیگر پلک نمیزنند. هر بار یکی خسته میشود و پلک میزند، بقیه بر سرش میریزند و پارهپارهاش میکنند؛ و متوجه نیستند که زمان پاییدن یکدیگر، شاید شکارهایی رد شدهاند و آنها ندیدهاند. شهر قصه، حکایت حلقهٔ گرگهاست و تراژدی نکبتبار آدمیزاد. شاید اگر هرکدام از آنها حرکتی میکردند، وضعشان اینهمه دردناک نبود….نکته اینکه این کار کمک زیادی به پُر شدن فاصلهٔ فکری بین روشنفکر و مردم عادی میکند. این دو دسته در عصر ما روزبهروز از هم فاصله میگیرند. این فاصله باید روزی از بین برود. کار من کوششی است برای پُر کردن این خندق ذهنی بین روشنفکر و مردم.»
#بیژن_مفید در ۲۱ آبانماه ۱۳۶۳ در شهر لسآنجلس درگذشت.
ترانه زیبای «نه دیگه این واسه ما دل نمیشه» با صدای گرم بیژن مفید تقدیم میشود به شما همراهان توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
سازنده آهنگها، #خواننده و #نوازنده پیانو در «شهر قصه» بیژن مفید است.
#شهر_قصه در سال ۱۳۴۷ در اولین جشن هنر شیراز اجرا شد.
بیژن مفید در بروشور «شهر قصه» نوشت:
«شهر قصه حکایت انسانهای ساخته ذهن یک قصهگوست؛ انسانهایی که ماسک حیوانات را به چهره دارند و به دنیای پر از ریا و دروغ کوچکشان خو گرفتهاند. یک روز یک انسان جدید به شهر وارد میشود و به رنگ آنها درمیآید و هویت خود را از دست میدهد.»
بیژم مفید در گفتوگویی با بصیر نصیبی در مجله نگین میگوید:
«در حقیقت، شهر قصه، قصه گرگهاست. روایت است در شبهای سرد زمستان، دو گرگ گرسنه به هم میرسند. از ترس روبروی هم مینشینند و مواظب یکدیگرند که یکی آن دیگری را از شدت گرسنگی پاره نکند. کمکم گرگانِ دیگر میرسند و همه دورِ هم مینشینند و مواظب یکدیگر پلک نمیزنند. هر بار یکی خسته میشود و پلک میزند، بقیه بر سرش میریزند و پارهپارهاش میکنند؛ و متوجه نیستند که زمان پاییدن یکدیگر، شاید شکارهایی رد شدهاند و آنها ندیدهاند. شهر قصه، حکایت حلقهٔ گرگهاست و تراژدی نکبتبار آدمیزاد. شاید اگر هرکدام از آنها حرکتی میکردند، وضعشان اینهمه دردناک نبود….نکته اینکه این کار کمک زیادی به پُر شدن فاصلهٔ فکری بین روشنفکر و مردم عادی میکند. این دو دسته در عصر ما روزبهروز از هم فاصله میگیرند. این فاصله باید روزی از بین برود. کار من کوششی است برای پُر کردن این خندق ذهنی بین روشنفکر و مردم.»
#بیژن_مفید در ۲۱ آبانماه ۱۳۶۳ در شهر لسآنجلس درگذشت.
ترانه زیبای «نه دیگه این واسه ما دل نمیشه» با صدای گرم بیژن مفید تقدیم میشود به شما همراهان توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
پزشک ایرانی عباس کیارستمی محکوم شد / کمتر از یک سال محرومیت محدود از طبابت
http://ow.ly/nRPV304Euz0
وضعیت پزشکی و نحوهی معالجهی عباس کیارستمی به دلیل مرگ این کارگردان نامی ایران خبرساز شد و موضوع #خطای_پزشکی را به موضوعی جنجالآفرین تبدیل کرد.
در خبرگزاریهای داخلی آمده است که پس از گذشت بیش از دو ماه هیات بدوی سازمان نظام پزشکی پس از رسیدگی به این پرونده جنجالی حکم خود را دراین باره صادرکرد.
هیات بدوی سازمان نظام پزشکی پس ازرسیدگی به این پرونده جنجالی حکم خود را دراین باره صادرکرد:
اقدام دیرهنگام برای عمل جراحی
پاره شدن هالب بیمار
انجام نشدن مشاوره های به موقع
رهاکردن مریض پس ازعمل جراحی
هیات بدوی دادگاه نظام پزشکی پس ازبررسی های نهایی پزشک معالج را به محرومیت محدودازطبابت-کمترازیک سال-محکوم کرده است.
نظر شما در این مورد چیست؟
در همین زمینه:
«در حاشیه» درآمد پزشکان متخصص در ایران
http://bit.ly/2cKL9a9
@Tavaana_TavaanaTech
http://ow.ly/nRPV304Euz0
وضعیت پزشکی و نحوهی معالجهی عباس کیارستمی به دلیل مرگ این کارگردان نامی ایران خبرساز شد و موضوع #خطای_پزشکی را به موضوعی جنجالآفرین تبدیل کرد.
در خبرگزاریهای داخلی آمده است که پس از گذشت بیش از دو ماه هیات بدوی سازمان نظام پزشکی پس از رسیدگی به این پرونده جنجالی حکم خود را دراین باره صادرکرد.
هیات بدوی سازمان نظام پزشکی پس ازرسیدگی به این پرونده جنجالی حکم خود را دراین باره صادرکرد:
اقدام دیرهنگام برای عمل جراحی
پاره شدن هالب بیمار
انجام نشدن مشاوره های به موقع
رهاکردن مریض پس ازعمل جراحی
هیات بدوی دادگاه نظام پزشکی پس ازبررسی های نهایی پزشک معالج را به محرومیت محدودازطبابت-کمترازیک سال-محکوم کرده است.
نظر شما در این مورد چیست؟
در همین زمینه:
«در حاشیه» درآمد پزشکان متخصص در ایران
http://bit.ly/2cKL9a9
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
.
#پزشک_ایرانی #عباس_کیارستمی محکوم شد / کمتر از یک سال #محرومیت محدود از #طبابت
وضعیت پزشکی و نحوهی معالجهی عباس #کیارستمی به دلیل مرگ این #کارگردان نامی ایران خبرساز شد و موضوع #خطای_پزشکی را به موضوعی جنجالآفرین تبدیل کرد.
در خبرگزاریهای داخلی آمده…
#پزشک_ایرانی #عباس_کیارستمی محکوم شد / کمتر از یک سال #محرومیت محدود از #طبابت
وضعیت پزشکی و نحوهی معالجهی عباس #کیارستمی به دلیل مرگ این #کارگردان نامی ایران خبرساز شد و موضوع #خطای_پزشکی را به موضوعی جنجالآفرین تبدیل کرد.
در خبرگزاریهای داخلی آمده…
سالروز درگذشت ِ علی حاتمی، سوتهدل ِ سینمای ایران
goo.gl/wD0F1Z
شاید کمتر اتفاق بیفتد که کسی اهل سینما باشد و سینمای ایران را دنبال کرده باشد و لااقل یک دیالوگ از فیلمهای «علی حاتمی» را در خاطر نداشته باشد.
علی حاتمی، کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکنندهی سینما در ۲۳ مردادماه ۱۳۲۳ در تهران به دنیا آمد. مادرش خانهدار و پدرش صفحهآرا در یک چاپخانه بود.حاتمی آنچنان علاقهمند به سینما و نمایشنامهنویسی بود که از همان سن کم پایش به تماشاخانههای لالهزار باز شد و در آنجا عاشق بازیهای هنرمندانهی «جعفر توکل» شد. جعفر توکل دکترای سینما در رشتهی سینماتوگراف از دانشگاه مسکو بود و از همشاگردیهای آندره تارکوفسکی بود.
حاتمی در آن روزها آرزو داشت که روزی کارگردانی شود تا توکل در نمایشنامهای به کارگردانی حاتمی بازی کند. در همان زمان بود که حاتمی تصمیم گرفت که نمایشنامههایی از داستانهای ملی و ایرانی کار کند. در کلاس نهم تحصیل میکرد که برای آموختن اصول نمایشنامهنویسی به هنرستان ِ هنرپیشگی تهران رفت و پس از آن به تحصیل در هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک پرداخت.
علی حاتمی اولین نمایشنامهی خود به نام «دیب» یا همان دیو را نوشت و در اردیبهشتماه ۱۳۴۴ و با حضور کودکان در تالار نمایش هنرهای دراماتیک به مدت سه شب اجرا کرد. علی حاتمی کار نمایشنامهنویسی خود را در تئاتر آغاز کرد و در زمینهی نویسندگی با نمایشنامههایی چون «ساتن»، «قصهی حریر»،«ماهیگیر»، «حسن کچل»، «چهلگیس» و «شهر آفتاب و مهتاب» خوش درخشید. نوشتن نمایشنامهی مدرنی با نام «آدم و حوا» یا برج زهر مار در سال ۱۳۴۵ نقطهی عطفی در کارهای حاتمی محسوب می شود.
پس از موفقیت در فیلم حسن کچل بود که حاتمی تئاتر را به یک سو نهاد و پا در عالم سینما گذاشت. حاتمی پس از حسن کچل، فیلم طوقی را در سال ۱۳۴۹ ساخت. طوقی نوعی از کبوتر است که کبوتربازها علاقه ی زیاد به آن دارند. پس از طوقی علی حاتمی فیلم «بابا شمل» را به سال ۱۳۵۰ ساخت که نوعی سینمای ریتمیک و موزیکال بودو موضوعش در مورد لوطی و لوطیگری بود. حاتمی در سال ۱۳۵۱ بسیار پر کار بود و توانست سه فیلم بسازد؛ فیلمهای قلندر، ستار خان و خواستگار. حاتمی به مدت تقریبا ۵ سال فیلمی نساخت تا اینکه یلم مشهور «سوتهدلان» را در سال ۱۳۵۶ ساخت. پس از انقلاب حاتمی فیلم «حاجی واشینگتن» را ساخت که روایتگر ماجرای اولین سفیر ایران در آمریکاست.
از ازدواج علی حاتمی و زهرا خوشکام که از هنرپیشگان پیش از انقلاب بود، لیلا حاتمی به دنیا آمد که از هنرپیشگان توانای ایران محسوب میشود. بر روی سنگ مزار علی حاتمی که در تاریخ ۱۵ آذرماه ۱۳۷۵ درگذشت دیالگوی از فیلم «حاجی واشینگتن» حک شده است که «آئین چراغ خاموشی نیست».
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/VdYUd6
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/wD0F1Z
شاید کمتر اتفاق بیفتد که کسی اهل سینما باشد و سینمای ایران را دنبال کرده باشد و لااقل یک دیالوگ از فیلمهای «علی حاتمی» را در خاطر نداشته باشد.
علی حاتمی، کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکنندهی سینما در ۲۳ مردادماه ۱۳۲۳ در تهران به دنیا آمد. مادرش خانهدار و پدرش صفحهآرا در یک چاپخانه بود.حاتمی آنچنان علاقهمند به سینما و نمایشنامهنویسی بود که از همان سن کم پایش به تماشاخانههای لالهزار باز شد و در آنجا عاشق بازیهای هنرمندانهی «جعفر توکل» شد. جعفر توکل دکترای سینما در رشتهی سینماتوگراف از دانشگاه مسکو بود و از همشاگردیهای آندره تارکوفسکی بود.
حاتمی در آن روزها آرزو داشت که روزی کارگردانی شود تا توکل در نمایشنامهای به کارگردانی حاتمی بازی کند. در همان زمان بود که حاتمی تصمیم گرفت که نمایشنامههایی از داستانهای ملی و ایرانی کار کند. در کلاس نهم تحصیل میکرد که برای آموختن اصول نمایشنامهنویسی به هنرستان ِ هنرپیشگی تهران رفت و پس از آن به تحصیل در هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک پرداخت.
علی حاتمی اولین نمایشنامهی خود به نام «دیب» یا همان دیو را نوشت و در اردیبهشتماه ۱۳۴۴ و با حضور کودکان در تالار نمایش هنرهای دراماتیک به مدت سه شب اجرا کرد. علی حاتمی کار نمایشنامهنویسی خود را در تئاتر آغاز کرد و در زمینهی نویسندگی با نمایشنامههایی چون «ساتن»، «قصهی حریر»،«ماهیگیر»، «حسن کچل»، «چهلگیس» و «شهر آفتاب و مهتاب» خوش درخشید. نوشتن نمایشنامهی مدرنی با نام «آدم و حوا» یا برج زهر مار در سال ۱۳۴۵ نقطهی عطفی در کارهای حاتمی محسوب می شود.
پس از موفقیت در فیلم حسن کچل بود که حاتمی تئاتر را به یک سو نهاد و پا در عالم سینما گذاشت. حاتمی پس از حسن کچل، فیلم طوقی را در سال ۱۳۴۹ ساخت. طوقی نوعی از کبوتر است که کبوتربازها علاقه ی زیاد به آن دارند. پس از طوقی علی حاتمی فیلم «بابا شمل» را به سال ۱۳۵۰ ساخت که نوعی سینمای ریتمیک و موزیکال بودو موضوعش در مورد لوطی و لوطیگری بود. حاتمی در سال ۱۳۵۱ بسیار پر کار بود و توانست سه فیلم بسازد؛ فیلمهای قلندر، ستار خان و خواستگار. حاتمی به مدت تقریبا ۵ سال فیلمی نساخت تا اینکه یلم مشهور «سوتهدلان» را در سال ۱۳۵۶ ساخت. پس از انقلاب حاتمی فیلم «حاجی واشینگتن» را ساخت که روایتگر ماجرای اولین سفیر ایران در آمریکاست.
از ازدواج علی حاتمی و زهرا خوشکام که از هنرپیشگان پیش از انقلاب بود، لیلا حاتمی به دنیا آمد که از هنرپیشگان توانای ایران محسوب میشود. بر روی سنگ مزار علی حاتمی که در تاریخ ۱۵ آذرماه ۱۳۷۵ درگذشت دیالگوی از فیلم «حاجی واشینگتن» حک شده است که «آئین چراغ خاموشی نیست».
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/VdYUd6
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. سالروز درگذشت ِ #علی_حاتمی، سوتهدل ِ سینمای ایران شاید کمتر اتفاق بیفتد که کسی اهل #سینما باشد و سینمای ایران را دنبال کرده باشد و لااقل یک #دیالوگ از فیلمهای «علی حاتمی» را در خاطر نداشته باشد. علی حاتمی، #کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکنندهی سینما…
حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان و نماینده ولی فقیه در مؤسسه کیهان بارها در روزنامهاش از بهرام بیضایی کارگردان شهیر ایرانی به زشتی یاد کرده است. پرویز پرستویی پاسخی داده است به حسین شریعتمداری:
«آقای شریعتمداری
شما میدانید راجع به چه کسی حرف میزنید؟ واقع اچگونه به خودتان اجازه میدهید که در مورد استاد مسلم عرصه ادبیات و نمایش و مدافع فرهنگ پارسی، استاد بهرام بیضایی حرفی بزنید؟
شما بهتره به همان کار اصلی خودتان بپردازید.
بس کنید. شما با اسم بردن از استاد بیضایی بزرگ نمیشوید.
و بنده هم قرارنیست، ایشان را به کسی بشناسانم. چون همه ملت ایران، چه مردم عوام، و چه فرهنگیان و اهل ادب و نمایش، و کسانی که دلشان برای ایران زمین میتپد، او را خوب میشناسند.
فقط به شما یادآورمیشوم و از یک اثر از استاد نام میبرم، فیلمنامه، فیلم سینمایی (روزواقعه) غیر از سینما، یکی از افتخارات صداوسیمای ایران است، که هر ساله در ایام دهه محرم، به مناسبت شهادت امام حسین(ع) نشان میدهد.
استاد بیضایی هر مرام و مسلکی دارد، بدانید از شما بهتر اسلام رامیشناسد. ازخدای بزرگ خواهانم که سایه استاد بیضایی را از سر فرهنگ و هنر ایران زمین کم نکند.»
https://www.instagram.com/p/BNucto5hM_3/
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
«آقای شریعتمداری
شما میدانید راجع به چه کسی حرف میزنید؟ واقع اچگونه به خودتان اجازه میدهید که در مورد استاد مسلم عرصه ادبیات و نمایش و مدافع فرهنگ پارسی، استاد بهرام بیضایی حرفی بزنید؟
شما بهتره به همان کار اصلی خودتان بپردازید.
بس کنید. شما با اسم بردن از استاد بیضایی بزرگ نمیشوید.
و بنده هم قرارنیست، ایشان را به کسی بشناسانم. چون همه ملت ایران، چه مردم عوام، و چه فرهنگیان و اهل ادب و نمایش، و کسانی که دلشان برای ایران زمین میتپد، او را خوب میشناسند.
فقط به شما یادآورمیشوم و از یک اثر از استاد نام میبرم، فیلمنامه، فیلم سینمایی (روزواقعه) غیر از سینما، یکی از افتخارات صداوسیمای ایران است، که هر ساله در ایام دهه محرم، به مناسبت شهادت امام حسین(ع) نشان میدهد.
استاد بیضایی هر مرام و مسلکی دارد، بدانید از شما بهتر اسلام رامیشناسد. ازخدای بزرگ خواهانم که سایه استاد بیضایی را از سر فرهنگ و هنر ایران زمین کم نکند.»
https://www.instagram.com/p/BNucto5hM_3/
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
.
#حسین_شریعتمداری، مدیر مسئول ر#وزنامه_کیهان و #نماینده_ولی_فقیه در مؤسسه کیهان بارها در روزنامهاش از #بهرام_بیضایی #کارگردان شهیر ایرانی به زشتی یاد کرده است. #پرویز_پرستویی پاسخی داده است به حسین شریعتمداری: «آقای شریعتمداری
شما میدانید راجع به چه کسی…
#حسین_شریعتمداری، مدیر مسئول ر#وزنامه_کیهان و #نماینده_ولی_فقیه در مؤسسه کیهان بارها در روزنامهاش از #بهرام_بیضایی #کارگردان شهیر ایرانی به زشتی یاد کرده است. #پرویز_پرستویی پاسخی داده است به حسین شریعتمداری: «آقای شریعتمداری
شما میدانید راجع به چه کسی…