به چه چیزمان افتخار می کنیم؟
متن زیر و عکس های این کلیپ را یکی از همراهان توانا فرستاده است:
گروهی اساتید دانشگاه و مسوولان نهادهای مدنی یکی از کشورهای اروپایی برای تحقیق در مورد جامعه ايران و به منظور مشاوره دادن به پارلمان اروپا بدون هياهو وارد ايران مي شوند.
در برابر كساني كه موزه جواهرات و تخت جمشيد و شكوه كوروش را سرمايه هاي آبرويي ايران مي دانند راهنمای تور تصميم گرفت تا گوهرهاي با ارزشتري را به آنها نشان دهد.
همه را شبانه به موسسه طلوع بي نام و نشانها و خدمت عمو اكبر برد تا در جريان نذر سه شنبه شب هاي جوانان طلوع قرار گيرند، اين اتفاق همه چيز را تغيير مي دهد همه مهمانهاي اروپايي دست به دست فعالان موسسه ميدهند تا ساعت چهار بامداد با آنها مي مانند، غذا مي كشند كمك مي كنند، بارها به پهناي صورت اشك مي ريزند، بارها دست جوانان ايراني را ميبوسند ( واقعاً ميبوسند !!! ) و برايشان شعر مي خوانند. فرداي آنروز در كنارشان مي ايستند و نگاهي برابر دارند و ادعا مي كنند كه بايد بسيار چيزها از جوانان ایرانی ياد بگيرند و با احترام از همه مردم ايران ياد مي كنند و آمادگي خود را براي كنار این جوانان بودن اعلام مي كنند و حاضرند سالي دوماه در ايران باشند، مشاوره در همه زمينه ها و كمك به آسيبهاي اجتماعي و هزار مورد ديگر بدهند. لیدر این تور می نویسد: "من قدرت تأثير عشق را در نهاد انسان تجربه مي كنم و آموختم كه به جاي آويزان شدن به در و ديوارهاي فرسوده تاريخ به امروز و بزرگان بي ادعاي اكنون ببالم و بوسه ميزنم بر دستان همه افراد حاضر در خيريه طلوع و قلبهاي بزرگ همه دوستانم در همه ان جي او هاي ايران و به همه #معتادان و كارتن خوابهاي شهرم كه پاك شده ترك كردند و به ياري ديگران شتافته اند. درود به جوانان غيور وطنم كه به جاي شانه خالي كردن شكستن و غر زدن ايستادند ساختند و مایه آبرو و #حیثیت ما شدند...."
درست است #اعتیاد و #فقر و #بیکاری در کشورمان بیداد می کند، درست است عده ای تصویری خشن از مردم کشورمان ارائه می دهند، ولی در جای جای کشورمان نهادهای خیریه مثل #طلوع بی نشان ها، #محک ، #کهریزک ، #رعد ، #بهنام_دهشپور و ... محلی برای جمع شدن عده ای جوان #عاشق است که بی هیچ چشمداشت #عاشقانه در خدمت هستند و حس خوبی ایجاد می کنند، حسی سرشار از غرور و همدلی و همبستگی و مهر و دوستی.... نظر شما در این مورد چیست؟
اگر موارد مشابه ای سراغ دارید می توانید گزارش و تصاویرتان را برای ما بفرستید.
در مورد موسسه #طلوع در اینجا بخوانید:
http://www.toloo.org/
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
متن زیر و عکس های این کلیپ را یکی از همراهان توانا فرستاده است:
گروهی اساتید دانشگاه و مسوولان نهادهای مدنی یکی از کشورهای اروپایی برای تحقیق در مورد جامعه ايران و به منظور مشاوره دادن به پارلمان اروپا بدون هياهو وارد ايران مي شوند.
در برابر كساني كه موزه جواهرات و تخت جمشيد و شكوه كوروش را سرمايه هاي آبرويي ايران مي دانند راهنمای تور تصميم گرفت تا گوهرهاي با ارزشتري را به آنها نشان دهد.
همه را شبانه به موسسه طلوع بي نام و نشانها و خدمت عمو اكبر برد تا در جريان نذر سه شنبه شب هاي جوانان طلوع قرار گيرند، اين اتفاق همه چيز را تغيير مي دهد همه مهمانهاي اروپايي دست به دست فعالان موسسه ميدهند تا ساعت چهار بامداد با آنها مي مانند، غذا مي كشند كمك مي كنند، بارها به پهناي صورت اشك مي ريزند، بارها دست جوانان ايراني را ميبوسند ( واقعاً ميبوسند !!! ) و برايشان شعر مي خوانند. فرداي آنروز در كنارشان مي ايستند و نگاهي برابر دارند و ادعا مي كنند كه بايد بسيار چيزها از جوانان ایرانی ياد بگيرند و با احترام از همه مردم ايران ياد مي كنند و آمادگي خود را براي كنار این جوانان بودن اعلام مي كنند و حاضرند سالي دوماه در ايران باشند، مشاوره در همه زمينه ها و كمك به آسيبهاي اجتماعي و هزار مورد ديگر بدهند. لیدر این تور می نویسد: "من قدرت تأثير عشق را در نهاد انسان تجربه مي كنم و آموختم كه به جاي آويزان شدن به در و ديوارهاي فرسوده تاريخ به امروز و بزرگان بي ادعاي اكنون ببالم و بوسه ميزنم بر دستان همه افراد حاضر در خيريه طلوع و قلبهاي بزرگ همه دوستانم در همه ان جي او هاي ايران و به همه #معتادان و كارتن خوابهاي شهرم كه پاك شده ترك كردند و به ياري ديگران شتافته اند. درود به جوانان غيور وطنم كه به جاي شانه خالي كردن شكستن و غر زدن ايستادند ساختند و مایه آبرو و #حیثیت ما شدند...."
درست است #اعتیاد و #فقر و #بیکاری در کشورمان بیداد می کند، درست است عده ای تصویری خشن از مردم کشورمان ارائه می دهند، ولی در جای جای کشورمان نهادهای خیریه مثل #طلوع بی نشان ها، #محک ، #کهریزک ، #رعد ، #بهنام_دهشپور و ... محلی برای جمع شدن عده ای جوان #عاشق است که بی هیچ چشمداشت #عاشقانه در خدمت هستند و حس خوبی ایجاد می کنند، حسی سرشار از غرور و همدلی و همبستگی و مهر و دوستی.... نظر شما در این مورد چیست؟
اگر موارد مشابه ای سراغ دارید می توانید گزارش و تصاویرتان را برای ما بفرستید.
در مورد موسسه #طلوع در اینجا بخوانید:
http://www.toloo.org/
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
مولاوردی: میانگین سن اعتیاد دختران ۱۳ سال است
(برای کاهش گرایش جوانان به اعتیاد چه راهکاری را مناسب میدانید؟)
معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده در خصوص کاهش میانگین سن اعتیاد در بین دختران هشدار داد.
شهیندخت مولاوردی در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما گفت: میانگین سن اعتیاد در بین دختران به ۱۳ سال رسیده که از مهمترین چالشهای کشور در امور زنان و خانواده است.
وی افزود: از طرف دیگر الگوی مصرف #مواد_مخدر در بین دختران برعکس مردان که بیشتر مواد سنتی است به سمت مصرف #مواد_صنعتی و روانگردانها تغییر یافته که جای تأمل و نگرانی دارد.
خانم مولاوردی تصریح کرد: تقریباً نزدیک به ۱۰ درصد معتادان را زنان تشکیل میدهند. تعداد #زنان #معتاد چشمگیر نیست ولی آنچه نگرانکننده است این است که ۶۲ درصد #معتادان متأهل هستند و انواع آسیبها و #خشونتها متوجه #زنان و #کودکان میشود چه درصد بالایی است. این در موضوع #اعتیاد باید توجه شود. درباره #طلاق #آمار دقیقی نداریم. اگر داشتیم حتماً عرض میکردم. با توجه به بالا رفتن سن ازدواج و پایین آمدن نرخ طلاق دارد این نگرانکننده میشود.
@Tavaana_TavaanaTech
(برای کاهش گرایش جوانان به اعتیاد چه راهکاری را مناسب میدانید؟)
معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده در خصوص کاهش میانگین سن اعتیاد در بین دختران هشدار داد.
شهیندخت مولاوردی در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما گفت: میانگین سن اعتیاد در بین دختران به ۱۳ سال رسیده که از مهمترین چالشهای کشور در امور زنان و خانواده است.
وی افزود: از طرف دیگر الگوی مصرف #مواد_مخدر در بین دختران برعکس مردان که بیشتر مواد سنتی است به سمت مصرف #مواد_صنعتی و روانگردانها تغییر یافته که جای تأمل و نگرانی دارد.
خانم مولاوردی تصریح کرد: تقریباً نزدیک به ۱۰ درصد معتادان را زنان تشکیل میدهند. تعداد #زنان #معتاد چشمگیر نیست ولی آنچه نگرانکننده است این است که ۶۲ درصد #معتادان متأهل هستند و انواع آسیبها و #خشونتها متوجه #زنان و #کودکان میشود چه درصد بالایی است. این در موضوع #اعتیاد باید توجه شود. درباره #طلاق #آمار دقیقی نداریم. اگر داشتیم حتماً عرض میکردم. با توجه به بالا رفتن سن ازدواج و پایین آمدن نرخ طلاق دارد این نگرانکننده میشود.
@Tavaana_TavaanaTech
حمله شماری از شهروندان خشمگین تهرانی به کارتنخوابها
شماری از اهالی محله هرندی تهران با چوب و چماق به کارتنخوابها و معتادان در پارک این محله حمله کردند و چادرهای آنان را به آتش کشیدند. به گفته رسانهها ماموران آتشنشانی و انتظامی نیز در محل حادثه حضور داشتهاند.
برخی از شهروندان خشمگین تهرانی در روز دوشنبه (۱۸ آبان/ ۹ نوامبر) به کارتنخوابها در محله هرندی این شهر حمله کردند.
خبرگزاری ایسنا در روز سهشنبه (۱۹ آبان) در گزارشی برخی از جزئیات این حادثه را بازتاب داده است. بنا به این گزارش، در ساعت ۱۱ صبح دوشنبه (۱۸ آبان) تعدادی از اهالی محله هرندی، واقع در منطقه ۱۲ تهران به کارتنخوابهایی که در پارک هرندی مستقر بودند، یورش بردند.
عابد ملکی، شهردار منطقه ۱۲ تهران، در باره این حادثه گفت که حملهکنندگان ۳۰ تا ۴۰ نفر بودهاند. اهالی منطقه هرندی، به گفته شهردار، با استفاده از چوب و چماق "معتادان" و کارتنخوابها را به سمت جنوبی پارک هدایت کرده و سپس چادرها و وسایل آنان را به #آتش کشیدند.
شهردار منطقه ۱۲ در توضیح مسئله گفت: «مردم محل از اینکه هویت محله آنها با این موضوعات گره خورده، ناراحت هستند و متاسفانه دست به چنین اقدامی زدند.» به گفته برخی از اهالی، محل پارک هرندی چندی است که پاتوق دائمی "معتادان" و کارتنخوابها شده است.
ملکی تصریح کرد که چادرهای برخی از کارتنخوابها و معتادان "اجارهای" بوده است. شهردار منطقه ۱۲ افزود: «روز جمعه بازدیدی از این پارک داشتم و متوجه شدم که یک زن معتاد به دلیل عدم پرداخت اجاره بهای چادرش، توسط ساقی از چادر بیرون انداخته شده است و این مساله نشان میدهد که موضوع چادرهای اجارهای در بین #معتادان امری طبیعی است.» به گفته مسئولان، ماموران آتشنشانی و پلیس نیز در پارک هرندی حضور داشتهاند. به گزارش ایسنا، ماموران شهرداری کوشیدهاند که مردم خشمگین را آرام کنند.
شهردار منطقه ۱۲ تهران گرچه کوشیده است که توضیحاتی واقعبینانه از این حادثه ارائه کند، اما در عمل به مشکلات ریشهای اشاره نکرده و قربانیان آسیبهای اجتماعی را به حال خود رها کرده است.
هیچ خبری از دستگیری شهروندان خشمگین یا کمک به #کارتنخوابها گزارش نشده است.
منطقه ۱۲ تهران از سمت شمال به خیابان انقلاب اسلامی و از جنوب به خیابان شوش، از شرق به خیابان ۱۷ شهریور و از غرب به خیابان وحدت اسلامی محدود میشود. این منطقه یکی از مناطق قدیمی تهران به شمار میآید. بازار تهران، برخی از وزارتخانهها و سفارتخانه و نهادهای دولتی نیز در این منطقه قرار دارند. بنا به سر شماری سال ۱۳۹۰، جمعیت این منطقهی تهران حدود ۲۴۰ هزار نفر تخمین زده میشود.
منبع: دویچهوله
شما درباره این خبر چه فکر میکنید؟ چه راهحلهایی برای بهبود وضعیت کارتنخوابها به ذهنتان میرسد؟
@Tavaana_Tavaanatech
شماری از اهالی محله هرندی تهران با چوب و چماق به کارتنخوابها و معتادان در پارک این محله حمله کردند و چادرهای آنان را به آتش کشیدند. به گفته رسانهها ماموران آتشنشانی و انتظامی نیز در محل حادثه حضور داشتهاند.
برخی از شهروندان خشمگین تهرانی در روز دوشنبه (۱۸ آبان/ ۹ نوامبر) به کارتنخوابها در محله هرندی این شهر حمله کردند.
خبرگزاری ایسنا در روز سهشنبه (۱۹ آبان) در گزارشی برخی از جزئیات این حادثه را بازتاب داده است. بنا به این گزارش، در ساعت ۱۱ صبح دوشنبه (۱۸ آبان) تعدادی از اهالی محله هرندی، واقع در منطقه ۱۲ تهران به کارتنخوابهایی که در پارک هرندی مستقر بودند، یورش بردند.
عابد ملکی، شهردار منطقه ۱۲ تهران، در باره این حادثه گفت که حملهکنندگان ۳۰ تا ۴۰ نفر بودهاند. اهالی منطقه هرندی، به گفته شهردار، با استفاده از چوب و چماق "معتادان" و کارتنخوابها را به سمت جنوبی پارک هدایت کرده و سپس چادرها و وسایل آنان را به #آتش کشیدند.
شهردار منطقه ۱۲ در توضیح مسئله گفت: «مردم محل از اینکه هویت محله آنها با این موضوعات گره خورده، ناراحت هستند و متاسفانه دست به چنین اقدامی زدند.» به گفته برخی از اهالی، محل پارک هرندی چندی است که پاتوق دائمی "معتادان" و کارتنخوابها شده است.
ملکی تصریح کرد که چادرهای برخی از کارتنخوابها و معتادان "اجارهای" بوده است. شهردار منطقه ۱۲ افزود: «روز جمعه بازدیدی از این پارک داشتم و متوجه شدم که یک زن معتاد به دلیل عدم پرداخت اجاره بهای چادرش، توسط ساقی از چادر بیرون انداخته شده است و این مساله نشان میدهد که موضوع چادرهای اجارهای در بین #معتادان امری طبیعی است.» به گفته مسئولان، ماموران آتشنشانی و پلیس نیز در پارک هرندی حضور داشتهاند. به گزارش ایسنا، ماموران شهرداری کوشیدهاند که مردم خشمگین را آرام کنند.
شهردار منطقه ۱۲ تهران گرچه کوشیده است که توضیحاتی واقعبینانه از این حادثه ارائه کند، اما در عمل به مشکلات ریشهای اشاره نکرده و قربانیان آسیبهای اجتماعی را به حال خود رها کرده است.
هیچ خبری از دستگیری شهروندان خشمگین یا کمک به #کارتنخوابها گزارش نشده است.
منطقه ۱۲ تهران از سمت شمال به خیابان انقلاب اسلامی و از جنوب به خیابان شوش، از شرق به خیابان ۱۷ شهریور و از غرب به خیابان وحدت اسلامی محدود میشود. این منطقه یکی از مناطق قدیمی تهران به شمار میآید. بازار تهران، برخی از وزارتخانهها و سفارتخانه و نهادهای دولتی نیز در این منطقه قرار دارند. بنا به سر شماری سال ۱۳۹۰، جمعیت این منطقهی تهران حدود ۲۴۰ هزار نفر تخمین زده میشود.
منبع: دویچهوله
شما درباره این خبر چه فکر میکنید؟ چه راهحلهایی برای بهبود وضعیت کارتنخوابها به ذهنتان میرسد؟
@Tavaana_Tavaanatech
مصرف سالانه ۴۲۰ میلیون لیتر الکل در ایران
الکلهای زیرزمینی و مستیهای بدفرجام
مصرف مشروبات الکلی در ایران، کاهش چشمگیری نداشته است. این گفته علیرضا گلستانی، معاون ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز است. او روز دوشنبه، دوم آذر ماه ۱۳۹۴، به خبرگزاری تسنیم گفته استکه اغلب مشروبات الکلی در ایران، از مرزهای غربی وارد میشوند.
با به پیروزی زسیدن انقلاب سال ۵۷ در ایران، مصرف مشروبات الکلی در ایران ممنوع شد و مجازاتهای سختی همچون شلاق، جریمه و زندان، برای خرید، فروش و مصرف آن در نظر گرفته شد.
بر اساس قانون مجازات اسلامی نوشیدن مشروبات الکلی در ایران ممنوع و «حرام» است و برای آن ۸۰ ضربه شلاق در نظر گرفتهاند. به موجب این قانون، پس از دو بار تعزیر به دلیل «شرب خمر» یا همان مصرف مشروب الکلی، قاضی حتی میتواند حکم اعدام متهم را صادر کند.
این همه اما باعث کاهش مصرف الکل در ایران نشد تا در سال ۹۲، برای پیگیری مبارزه با الکل، «کمیته ملی مبارزه با مشروبات الکلی» تشکیل شود.
حالا گشتهای تست الکل هم وجود دارند. کمپ ترک اعتیاد به مصرف الکل هم باز شده و سند ملی پیشگیری، مقابله و درمان اعتیاد به الکل هم در کمیته ملی پیشگیری و مبارزه با مشروبات الکلی وزارت کشور به تصویب رسیده است.
با وجود گذشت دو سال از تصویب این سند اما، بررسی آمارهای منتشرشده در منابع داخلی، نشان میدهد میزان مصرف مشروبات الکلی، مراجعه به بیمارستانها و تماس با مراکز مشاوره تلفنی در این زمینه افزایش داشته است.
مجازات شدیدتر برای الکل خارجی
با وجود دخالت حاکمیت در اندک فضای خصوصی شهروندان و برخورد با شرب خمر، خرید و فروش مخفیانه مشروبات الکلی در ایران، هرگز از رونق نیفتاده است.
گفته میشود واردات مشروبات الکلی به ایران، سالانه به ۸۰ میلیون لیتر میرسد که تنها یک چهارم یا کمتر از این رقم کشف میشود.
به منظور کاهش شمار قاچاقچیان مشروبات الکلی در ایران، نمایندگان مجلس شورای اسلامی تیر ماه سال جاری کلیات طرحی را به تصویب رساندند که در صورت تصویب نهایی آن، مجازات #قاچاق مشروبات الکلی خارجی، تشدید خواهد شد.
از تعداد افراد #معتاد به الکل در ایران اما آمار دقیقی در دست نیست. اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده سابق نیروی انتظامی که سال ۱۳۸۷ تعداد #معتادان به الکل را ۲۰۰ هزار تن اعلام کرده بود، در سالهای پس از آن نیز همین آمار و ارقام را تکرار کرد.
۱۷ تا ۳۵سالهها، اصلیترین مصرفکنندگان الکل
در حالیکه در کشورهای اروپایی فروش و استفاده از مشروبات الکلی برای جوانان زیر ۱۸ سال ممنوع است و برای افراد خاطی مجازاتهای سنگین در نظر گرفته شده، در ایران ۱۷ تا ۳۵ سالهها اصلیترین مصرفکنندگان الکل هستند.
محمدرضا، دانشجوی ۲۵ ساله ساکن کرمان در گفتوگو با رادیو زمانه میگوید که میزان مصرف عرق و آبجو دستساز در بین دانشجویان از همان ترمهای اول دانشگاه رایج و بالاست.
تهیه و عرضه مشروبات الکلی در ایران، اغلب به صورت تلفنی انجام میشود و طبق اعلام سازمان مبارزه با مواد مخدر، ۱۷ دقیقه پس از سفارش تلفنی، هر نوع #مشروب #الکلی در اختیار خریداران قرار میگیرد.
محمدرضا میگوید که وقتی ۲۰ ساله بوده و در بندرعباس زندگی میکرده، مصرف عرق بین دوستان و همسالانش زیاد بوده است: «در بندرعباس، #عرق، عین نقل و نبات یافت میشود. یعنی کافی است تا یک دور همی باشد تا یکی سریع عرق جور کند.»
فیروزه رمضانزاده
رادیو زمانه
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/h7N1QP
@Tavaana_Tavaanatech
الکلهای زیرزمینی و مستیهای بدفرجام
مصرف مشروبات الکلی در ایران، کاهش چشمگیری نداشته است. این گفته علیرضا گلستانی، معاون ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز است. او روز دوشنبه، دوم آذر ماه ۱۳۹۴، به خبرگزاری تسنیم گفته استکه اغلب مشروبات الکلی در ایران، از مرزهای غربی وارد میشوند.
با به پیروزی زسیدن انقلاب سال ۵۷ در ایران، مصرف مشروبات الکلی در ایران ممنوع شد و مجازاتهای سختی همچون شلاق، جریمه و زندان، برای خرید، فروش و مصرف آن در نظر گرفته شد.
بر اساس قانون مجازات اسلامی نوشیدن مشروبات الکلی در ایران ممنوع و «حرام» است و برای آن ۸۰ ضربه شلاق در نظر گرفتهاند. به موجب این قانون، پس از دو بار تعزیر به دلیل «شرب خمر» یا همان مصرف مشروب الکلی، قاضی حتی میتواند حکم اعدام متهم را صادر کند.
این همه اما باعث کاهش مصرف الکل در ایران نشد تا در سال ۹۲، برای پیگیری مبارزه با الکل، «کمیته ملی مبارزه با مشروبات الکلی» تشکیل شود.
حالا گشتهای تست الکل هم وجود دارند. کمپ ترک اعتیاد به مصرف الکل هم باز شده و سند ملی پیشگیری، مقابله و درمان اعتیاد به الکل هم در کمیته ملی پیشگیری و مبارزه با مشروبات الکلی وزارت کشور به تصویب رسیده است.
با وجود گذشت دو سال از تصویب این سند اما، بررسی آمارهای منتشرشده در منابع داخلی، نشان میدهد میزان مصرف مشروبات الکلی، مراجعه به بیمارستانها و تماس با مراکز مشاوره تلفنی در این زمینه افزایش داشته است.
مجازات شدیدتر برای الکل خارجی
با وجود دخالت حاکمیت در اندک فضای خصوصی شهروندان و برخورد با شرب خمر، خرید و فروش مخفیانه مشروبات الکلی در ایران، هرگز از رونق نیفتاده است.
گفته میشود واردات مشروبات الکلی به ایران، سالانه به ۸۰ میلیون لیتر میرسد که تنها یک چهارم یا کمتر از این رقم کشف میشود.
به منظور کاهش شمار قاچاقچیان مشروبات الکلی در ایران، نمایندگان مجلس شورای اسلامی تیر ماه سال جاری کلیات طرحی را به تصویب رساندند که در صورت تصویب نهایی آن، مجازات #قاچاق مشروبات الکلی خارجی، تشدید خواهد شد.
از تعداد افراد #معتاد به الکل در ایران اما آمار دقیقی در دست نیست. اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده سابق نیروی انتظامی که سال ۱۳۸۷ تعداد #معتادان به الکل را ۲۰۰ هزار تن اعلام کرده بود، در سالهای پس از آن نیز همین آمار و ارقام را تکرار کرد.
۱۷ تا ۳۵سالهها، اصلیترین مصرفکنندگان الکل
در حالیکه در کشورهای اروپایی فروش و استفاده از مشروبات الکلی برای جوانان زیر ۱۸ سال ممنوع است و برای افراد خاطی مجازاتهای سنگین در نظر گرفته شده، در ایران ۱۷ تا ۳۵ سالهها اصلیترین مصرفکنندگان الکل هستند.
محمدرضا، دانشجوی ۲۵ ساله ساکن کرمان در گفتوگو با رادیو زمانه میگوید که میزان مصرف عرق و آبجو دستساز در بین دانشجویان از همان ترمهای اول دانشگاه رایج و بالاست.
تهیه و عرضه مشروبات الکلی در ایران، اغلب به صورت تلفنی انجام میشود و طبق اعلام سازمان مبارزه با مواد مخدر، ۱۷ دقیقه پس از سفارش تلفنی، هر نوع #مشروب #الکلی در اختیار خریداران قرار میگیرد.
محمدرضا میگوید که وقتی ۲۰ ساله بوده و در بندرعباس زندگی میکرده، مصرف عرق بین دوستان و همسالانش زیاد بوده است: «در بندرعباس، #عرق، عین نقل و نبات یافت میشود. یعنی کافی است تا یک دور همی باشد تا یکی سریع عرق جور کند.»
فیروزه رمضانزاده
رادیو زمانه
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/h7N1QP
@Tavaana_Tavaanatech
Tavaana
الکلهای زیرزمینی و مستیهای بدفرجام
فیروزه رمضانزاده
تهران دیگر شهر زندگی نیست
شرایط تهران روزبهروز در حال وخیمترشدن است؛ حالا دیگر مشکلات کلانی مثل #کودکان خیابانی و کار، #معتادان #کارتنخواب، #ترافیک و حتی #آلودگی هوا به مسائل روزمره شهر بدل شدهاند که کمتر توجهی به آنها میشود. عادتکردن شهروندان به این مقولهها نشان از آن دارد که گویی امیدشان را به بهبود اوضاع در این خصوص از دست دادهاند و شاید بشود اعتراف کرد دیگر تهران شهرِ زندگی نیست. اخیرا آقای قالیباف نامهای منتشر کردهاند و در مقام مدیریت شهری از #شهروندان خواستهاند برای حل این مشکلات، شهرداری تهران را یاری دهند اما واقعیت این است که من جسارتِ خاصی در مدیریت شهری نمیبینم که توان پاککردن تهران از این تصاویر تلخ را داشته باشد. هر مدیری که میآید، مشکلات و تقصیرها را به گردن مدیر قبلی میاندازد و روند حل مشکلات بهگونهای نیست که شاهد حرکت جلورونده باشیم.
در شرایطی که هرگونه تغییر در #مدیریت_شهری، بدون درنظرگرفتن تلاشهای مدیران قبلی است، طبیعتا حواشی سیاسی مانع از آن میشود که فعالیتهای این گروه یا آن گروه خاص بهنفع مردم پایتخت تمام شود بلکه اختلافات #سیاسی، منجر به خلط مبحث شده و شرایط را وخیمتر میکند.
تهرانیها امروز در معرض هر آسیبی هستند؛ از افزایش اعتیاد در میان زنان تا گسترش #جرم و #جنایت و حتی نگرانی از رانندگی وحشتناک #موتوریها در سطح شهر. اینکه #جسارت داشته باشیم برای بیان این آسیبها، بهتنهایی نمیتواند گرهی از مشکلات #پایتخت بگشاید بلکه میتواند هر آسیبی را به آسیب دیگری گره بزند. #تهران مدام در حال گسترش فضاهای #تجاری و اقتصادیاش است و شهر دیگر به یک #پارکینگ بزرگ بدل شده چراکه شهرداری بدون درنظرگرفتن امکان احداث پارکینگ به مجتمعهای تجاری بزرگ اجازه #ساختوساز میدهد و همین موضوع باعث میشود، #رانندگی در این شهر به یکی از #پراسترسترین فعالیتهای روزانه هر شهروند بدل شود. میبینید؟
مشکلات اینطور به یکدیگر گره میخورند و اگر ما؛ چه در مقام #شهروند و چه در مقام #مسئول، دست از فعالیتهای ظاهری برنداریم، روزی دیگر واقعا تهران شهری برای زندگی نخواهد بود؛ چراکه در همهجایش آسیبهای مختلف اجتماعی و فردی موج میزند.
فرهاد اصلانی / #بازیگر
#توانا
شرایط تهران روزبهروز در حال وخیمترشدن است؛ حالا دیگر مشکلات کلانی مثل #کودکان خیابانی و کار، #معتادان #کارتنخواب، #ترافیک و حتی #آلودگی هوا به مسائل روزمره شهر بدل شدهاند که کمتر توجهی به آنها میشود. عادتکردن شهروندان به این مقولهها نشان از آن دارد که گویی امیدشان را به بهبود اوضاع در این خصوص از دست دادهاند و شاید بشود اعتراف کرد دیگر تهران شهرِ زندگی نیست. اخیرا آقای قالیباف نامهای منتشر کردهاند و در مقام مدیریت شهری از #شهروندان خواستهاند برای حل این مشکلات، شهرداری تهران را یاری دهند اما واقعیت این است که من جسارتِ خاصی در مدیریت شهری نمیبینم که توان پاککردن تهران از این تصاویر تلخ را داشته باشد. هر مدیری که میآید، مشکلات و تقصیرها را به گردن مدیر قبلی میاندازد و روند حل مشکلات بهگونهای نیست که شاهد حرکت جلورونده باشیم.
در شرایطی که هرگونه تغییر در #مدیریت_شهری، بدون درنظرگرفتن تلاشهای مدیران قبلی است، طبیعتا حواشی سیاسی مانع از آن میشود که فعالیتهای این گروه یا آن گروه خاص بهنفع مردم پایتخت تمام شود بلکه اختلافات #سیاسی، منجر به خلط مبحث شده و شرایط را وخیمتر میکند.
تهرانیها امروز در معرض هر آسیبی هستند؛ از افزایش اعتیاد در میان زنان تا گسترش #جرم و #جنایت و حتی نگرانی از رانندگی وحشتناک #موتوریها در سطح شهر. اینکه #جسارت داشته باشیم برای بیان این آسیبها، بهتنهایی نمیتواند گرهی از مشکلات #پایتخت بگشاید بلکه میتواند هر آسیبی را به آسیب دیگری گره بزند. #تهران مدام در حال گسترش فضاهای #تجاری و اقتصادیاش است و شهر دیگر به یک #پارکینگ بزرگ بدل شده چراکه شهرداری بدون درنظرگرفتن امکان احداث پارکینگ به مجتمعهای تجاری بزرگ اجازه #ساختوساز میدهد و همین موضوع باعث میشود، #رانندگی در این شهر به یکی از #پراسترسترین فعالیتهای روزانه هر شهروند بدل شود. میبینید؟
مشکلات اینطور به یکدیگر گره میخورند و اگر ما؛ چه در مقام #شهروند و چه در مقام #مسئول، دست از فعالیتهای ظاهری برنداریم، روزی دیگر واقعا تهران شهری برای زندگی نخواهد بود؛ چراکه در همهجایش آسیبهای مختلف اجتماعی و فردی موج میزند.
فرهاد اصلانی / #بازیگر
#توانا
هزینه درمان معتادان چندین برابر درمان #سرطان!
یک عضو کمسیون #بهداشت و #درمان مجلس میگوید که هزینهی درمان یک #معتاد چند برابر یک #بیمار مبتلا به سرطان است اما نه بیمهای حامی معتادان است و نه بیمارستانی مختص درمان #معتادان ...
#توانا
مطالب توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
یک عضو کمسیون #بهداشت و #درمان مجلس میگوید که هزینهی درمان یک #معتاد چند برابر یک #بیمار مبتلا به سرطان است اما نه بیمهای حامی معتادان است و نه بیمارستانی مختص درمان #معتادان ...
#توانا
مطالب توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
لیلا حیدری را خیلی در #افغانستان به نام مادر میشناسند، او مادر #معتادان افغانستان شده از همان روزی که این کمپ را راه انداخته تا مأمنی شود برای آنان که میخواهند اعتیادشان را ترک کنند.
میگوید به عنوان یک زن سختیهای زیادی کشیدهام چون هنوز این جامعه نمیتواند بپذیرد که زن هم میتواند برای جامعه مفید باشد...خوشحالم که یک زنم .
لیلا خودش به میان معتادان میرود تا معتادان را به #کمپ مادر ببرد...
از برنامه تبلت
منبع: صفحه فیسبوک مسیح علی نژاد
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇
میگوید به عنوان یک زن سختیهای زیادی کشیدهام چون هنوز این جامعه نمیتواند بپذیرد که زن هم میتواند برای جامعه مفید باشد...خوشحالم که یک زنم .
لیلا خودش به میان معتادان میرود تا معتادان را به #کمپ مادر ببرد...
از برنامه تبلت
منبع: صفحه فیسبوک مسیح علی نژاد
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇
حامی، نخستین اپلیکیشن فارسی حامیِ معتادان
goo.gl/svEZog
حامی اپلیکیشنیست که تلاش میکند حامی معتادانی باشد که تصمیم گرفتهاند پاک باشند. اعتیاد را همانند بسیاری از کارشناسان جهانی یک بیماری میداند که با مراقبتی هر روزه باید با آن مقابله کرد و معتاد در مسیر بهبودی نیاز به حامی و پشتیبان دارد.
حامی نخستین اپلیکیشن فارسی است که با ارائه بخشهای مختلف و متنوع به معتادان پاک کمک میکند تا از نوشتههای هر روزه در بخش "فقط برای امروز" برای یک روز بیشتر پاک ماندن استفاده کنند، کتاب "متن پایه" را مطالعه کنند که یکی از مهمترین منابع مفید و مؤثر در زمینه بهبودی از اعتیاد فعال است، نوشتههای مفیدی را بخوانند که به شناخت بهتر و کاملتر از اعتیاد و نحوه مواجهه با آنچه برای خود معتاد و چه برای خانوادههایی که فردی معتاد در خانه دارند کمک میکنند، از آدرس مراکزی در کل کشور در زمینه حمایت از معتادان اطلاع پیدا کنند که بهترین و سالمترین پشتیبانیها و خدمات را به معتادان ارائه میدهند، با وبسایتها و صفحات آنلاین مفید و معتبری آشنا شوند که بهطور مرتب اطلاعات مفیدی را به معتادان و خانوادههای آنان ارائه میدهند و در نهایت زمانی که عادتهای نادرست اعتیاد به آنها فشار میآورند و ممکن است رفتار نادرستی برخلاف میثاق پاک بودن از آنها سر بزند، میتوانند با خواندن حرفهای صادقانه معتادان دیگر که این حالتها را تجربه کردهاند، به تعهد خود برای پاک بودن وفادار بمانند.
حامی نخستین اپلیکیشن فارسی برای معتادان است که تمام این خدمات را یکجا گردآوری کرده است.
با معرفی این اپ به معتادان در جهت بهبود آنها میتوان قدمی برداشت.
لینک دانلود از گوگلپلی:
https://goo.gl/KSsT4c
دوره ایدز، اعتیاد، پیشگیری و درمان در توانا:
https://goo.gl/s5YGve
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/svEZog
حامی اپلیکیشنیست که تلاش میکند حامی معتادانی باشد که تصمیم گرفتهاند پاک باشند. اعتیاد را همانند بسیاری از کارشناسان جهانی یک بیماری میداند که با مراقبتی هر روزه باید با آن مقابله کرد و معتاد در مسیر بهبودی نیاز به حامی و پشتیبان دارد.
حامی نخستین اپلیکیشن فارسی است که با ارائه بخشهای مختلف و متنوع به معتادان پاک کمک میکند تا از نوشتههای هر روزه در بخش "فقط برای امروز" برای یک روز بیشتر پاک ماندن استفاده کنند، کتاب "متن پایه" را مطالعه کنند که یکی از مهمترین منابع مفید و مؤثر در زمینه بهبودی از اعتیاد فعال است، نوشتههای مفیدی را بخوانند که به شناخت بهتر و کاملتر از اعتیاد و نحوه مواجهه با آنچه برای خود معتاد و چه برای خانوادههایی که فردی معتاد در خانه دارند کمک میکنند، از آدرس مراکزی در کل کشور در زمینه حمایت از معتادان اطلاع پیدا کنند که بهترین و سالمترین پشتیبانیها و خدمات را به معتادان ارائه میدهند، با وبسایتها و صفحات آنلاین مفید و معتبری آشنا شوند که بهطور مرتب اطلاعات مفیدی را به معتادان و خانوادههای آنان ارائه میدهند و در نهایت زمانی که عادتهای نادرست اعتیاد به آنها فشار میآورند و ممکن است رفتار نادرستی برخلاف میثاق پاک بودن از آنها سر بزند، میتوانند با خواندن حرفهای صادقانه معتادان دیگر که این حالتها را تجربه کردهاند، به تعهد خود برای پاک بودن وفادار بمانند.
حامی نخستین اپلیکیشن فارسی برای معتادان است که تمام این خدمات را یکجا گردآوری کرده است.
با معرفی این اپ به معتادان در جهت بهبود آنها میتوان قدمی برداشت.
لینک دانلود از گوگلپلی:
https://goo.gl/KSsT4c
دوره ایدز، اعتیاد، پیشگیری و درمان در توانا:
https://goo.gl/s5YGve
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. حامی، نخستین #اپلیکیشن فارسی حامیِ #معتادان . حامی اپلیکیشنیست که تلاش میکند حامی معتادانی باشد که تصمیم گرفتهاند پاک باشند. اعتیاد را همانند بسیاری از کارشناسان جهانی یک بیماری میداند که با مراقبتی هر روزه باید با آن مقابله کرد و معتاد در مسیر بهبودی…
گزارش «شهروند» از زندگی شبانه معتادان و بیسرپناهانی که در حاشیه بعضی بزرگراههای تهران زندگی میکنند
goo.gl/H3hjTA
کانالخوابهای بیخانمان
داخل کانال های تنگ، تاریک و سرد، پُر از موش و سوسک است کانال ها بوی مردار می دهد و معتادان می گویند هر شب تعداد زیادی از بی خانمان ها، به این کانال ها پناه می برند
زهرا جعفرزاده| نخستین تصویر، وحشت است؛ وحشت از دیدن زندگی آدمها در کانالهای تنگ و تاریک آب شهری. کانالهایی با بوی تعفن، پُر از موش، پُر از سوسک و مارمولک و مورچه. از کانالها صدای خِشخِش کیسه میآید، صدای نفس، بخار نفس. صدای کشیدهشدن مقوا روی سطحی ناهموار. صدای پا میآید. صداهای کُند و کِشدار، صدای آدم. زیر این کانالها، سفیدی چشمها پیداست. آنجا شهری جاری است؛ شهری زیرزمینی با آدمهای زیرزمینی. معتادان بیخانمان، در کانالهای آب شهری زندگی میکنند. کانالهایی در همسایگی بزرگراهی در شمال شهر.
دومین تصویر پای «حمید» است؛ حمید شلوارش را تا زانو بالا زده: «ببین چطوری زدن؟ نگاه کن.» و پای راست را میگیرد جلوی لنز دوربین تا رد زخمی عمیق، روی پاهای نحیف و ناتوانش آشکار شود؛ زخمی عمیق و رشتهای مثل رد تازیانه که در یکی از طرحهای جمعآوری معتادان برایش مانده. «حمید» ساکن همان شهر زیرزمینی است. او آن ته، کنار «علی» پاهایش را دراز کرده. «علی»، خودش را زیر پتوی کِرمرنگی پنهان کرده، کلیهاش عفونت دارد: «واقعا هیچکس نیست بیاد بگه تو چت شده؟ مریضیت چیه؟» حمید میگوید، علی چهار روز است همین گوشه افتاده و نمیتوانند او را ببرند بیمارستان. کلیهاش درد میکند. آنها از پشت میلههای کانال حرف میزنند. صدایشان میپیچد.
کانالهای کمعرض و طولانی خانه است، جای خواب و شبمانی. معتادان بیخانه، کانالهایی که سقفش، کمتر از یکمتر با زیرزمین فاصله دارد را سرپناه کردهاند. حمید، در زمهریر شب، پیشانی را روی دو ستون دست گذاشته.
اینجا را از کجا پیدا کردید؟
این اطراف هستیم، هوا سرد که میشه، میآییم داخل کانال.
چند وقت است؟
سالها.
کسی اینجا سراغتان نمیآید؟
چرا، گاهگداری. بعضیها مییان میگن میخوایم کمکتون کنیم، یکساعت بعدش، یک گردان آدم اینجا میریزن و ما را جمع میکنن. بخدا همین چند روز پیش، مامورها ریختن. پامو نگاه کن.
مامورهای کجا؟
همه جا. مییان به زور ما را میبرن، سهماه و یک روز میمونیم تو کمپ. یا بهاران یا جای دیگه. بعد دوباره ول میکنن. زوری که نمیشه کسی رو ترک داد اما همه چی زوریه.
.
- قبلا کجا بودید؟
داخل همین باغ. (با دست روبهرو را نشان میدهد) مامورها آمدن، ما هم مجبور شدیم بیایم اینجا.
- آخر اینجا اوضاعش بد است.
بله بده، کانال فاضلابه. خُب چیکار کنیم؟ اصلا هرجایی باشه که از دست مامورا بتونیم چند ساعتی دور باشیم، میمونیم، حالا هرجایی میخواد باشه.
«اکبر» ورودی کانال نشسته، پشت میلهها. ادامه حرفهای «حمید» را میگیرد: «حالا درخت هم باشد، میریم بالاش میمونیم. فقط از دست مامورها دور باشیم.» از پشت میلهها حرف میزنند، آنجا داخل کانال تنها جایی است که متعلق به خودِ خودشان است و نمیخواهند غریبهای وارد حریمشان شود. حمید و علی آن گوشه سمت راست دراز کشیدهاند و امین و اکبر، کنار دریچهها مشغولند: «تا این ته بری، پر آدمه.» ته، منظورش انتهای کانال است که شانه به شانه اتوبان جلو رفته. «حمید» نشئه است: «آنتیبیوتیک میخوام. ما مریضیم.» و بغلدستیاش از سرفه تکان میخورد. میگویند اهل تهرانند، جز امین که افغان است. امین، پیش از این نقاش بوده، میگوید از افغانستان آمده ایران تا برای خانواده و پدر و مادرش یک لقمه نان بفرستد: «نمیدونم اینجا دارم چه... میخورم.» و میخندد و دندانهای سیاهش را نشان میدهد: «خودمون خواستیم، تقصیر هیچکس نیست.»
فقط خودشانند که میدانند از کجای دریچه میشود بیرون زد و وقتی مامور آمد، به کجا پناه برد: «زور که بیاد بالای سر آدم، آدم هر کاری میکنه.» حمید سیودوسالش است و به 50سالهها میماند، کابینتساز بوده. زن و بچه ندارد، 4، 5سال است با دختری که میگوید پرورشگاهی است، زندگی میکند، داخل همین کانالها و باغها: «اون بدبخت هم هیچ کسیو نداره. شبها همینجا، داخل کانال میخوابه.» 15سال هرویین و شیشه مصرف کرده و میگوید از دوهفته پیش شبها تا صبح داخل همین کانال میخوابد. اکبر 35ساله است و کارگر تأسیسات بود، حالا هم اگر کاری برایش باشد، صبحها میرود سرکار، اما به جایش، ضایعات جمع میکند، زدوبند میکند، هرچی گیرش میآید، میفروشد تا پول موادش جور شود.
ادامهی گزارش:
jvan.me/1mcK
مرتبط:
وبینارهای دوره ایدز، اعتیاد، پیشگیری و درمان:
goo.gl/s5YGve
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/H3hjTA
کانالخوابهای بیخانمان
داخل کانال های تنگ، تاریک و سرد، پُر از موش و سوسک است کانال ها بوی مردار می دهد و معتادان می گویند هر شب تعداد زیادی از بی خانمان ها، به این کانال ها پناه می برند
زهرا جعفرزاده| نخستین تصویر، وحشت است؛ وحشت از دیدن زندگی آدمها در کانالهای تنگ و تاریک آب شهری. کانالهایی با بوی تعفن، پُر از موش، پُر از سوسک و مارمولک و مورچه. از کانالها صدای خِشخِش کیسه میآید، صدای نفس، بخار نفس. صدای کشیدهشدن مقوا روی سطحی ناهموار. صدای پا میآید. صداهای کُند و کِشدار، صدای آدم. زیر این کانالها، سفیدی چشمها پیداست. آنجا شهری جاری است؛ شهری زیرزمینی با آدمهای زیرزمینی. معتادان بیخانمان، در کانالهای آب شهری زندگی میکنند. کانالهایی در همسایگی بزرگراهی در شمال شهر.
دومین تصویر پای «حمید» است؛ حمید شلوارش را تا زانو بالا زده: «ببین چطوری زدن؟ نگاه کن.» و پای راست را میگیرد جلوی لنز دوربین تا رد زخمی عمیق، روی پاهای نحیف و ناتوانش آشکار شود؛ زخمی عمیق و رشتهای مثل رد تازیانه که در یکی از طرحهای جمعآوری معتادان برایش مانده. «حمید» ساکن همان شهر زیرزمینی است. او آن ته، کنار «علی» پاهایش را دراز کرده. «علی»، خودش را زیر پتوی کِرمرنگی پنهان کرده، کلیهاش عفونت دارد: «واقعا هیچکس نیست بیاد بگه تو چت شده؟ مریضیت چیه؟» حمید میگوید، علی چهار روز است همین گوشه افتاده و نمیتوانند او را ببرند بیمارستان. کلیهاش درد میکند. آنها از پشت میلههای کانال حرف میزنند. صدایشان میپیچد.
کانالهای کمعرض و طولانی خانه است، جای خواب و شبمانی. معتادان بیخانه، کانالهایی که سقفش، کمتر از یکمتر با زیرزمین فاصله دارد را سرپناه کردهاند. حمید، در زمهریر شب، پیشانی را روی دو ستون دست گذاشته.
اینجا را از کجا پیدا کردید؟
این اطراف هستیم، هوا سرد که میشه، میآییم داخل کانال.
چند وقت است؟
سالها.
کسی اینجا سراغتان نمیآید؟
چرا، گاهگداری. بعضیها مییان میگن میخوایم کمکتون کنیم، یکساعت بعدش، یک گردان آدم اینجا میریزن و ما را جمع میکنن. بخدا همین چند روز پیش، مامورها ریختن. پامو نگاه کن.
مامورهای کجا؟
همه جا. مییان به زور ما را میبرن، سهماه و یک روز میمونیم تو کمپ. یا بهاران یا جای دیگه. بعد دوباره ول میکنن. زوری که نمیشه کسی رو ترک داد اما همه چی زوریه.
.
- قبلا کجا بودید؟
داخل همین باغ. (با دست روبهرو را نشان میدهد) مامورها آمدن، ما هم مجبور شدیم بیایم اینجا.
- آخر اینجا اوضاعش بد است.
بله بده، کانال فاضلابه. خُب چیکار کنیم؟ اصلا هرجایی باشه که از دست مامورا بتونیم چند ساعتی دور باشیم، میمونیم، حالا هرجایی میخواد باشه.
«اکبر» ورودی کانال نشسته، پشت میلهها. ادامه حرفهای «حمید» را میگیرد: «حالا درخت هم باشد، میریم بالاش میمونیم. فقط از دست مامورها دور باشیم.» از پشت میلهها حرف میزنند، آنجا داخل کانال تنها جایی است که متعلق به خودِ خودشان است و نمیخواهند غریبهای وارد حریمشان شود. حمید و علی آن گوشه سمت راست دراز کشیدهاند و امین و اکبر، کنار دریچهها مشغولند: «تا این ته بری، پر آدمه.» ته، منظورش انتهای کانال است که شانه به شانه اتوبان جلو رفته. «حمید» نشئه است: «آنتیبیوتیک میخوام. ما مریضیم.» و بغلدستیاش از سرفه تکان میخورد. میگویند اهل تهرانند، جز امین که افغان است. امین، پیش از این نقاش بوده، میگوید از افغانستان آمده ایران تا برای خانواده و پدر و مادرش یک لقمه نان بفرستد: «نمیدونم اینجا دارم چه... میخورم.» و میخندد و دندانهای سیاهش را نشان میدهد: «خودمون خواستیم، تقصیر هیچکس نیست.»
فقط خودشانند که میدانند از کجای دریچه میشود بیرون زد و وقتی مامور آمد، به کجا پناه برد: «زور که بیاد بالای سر آدم، آدم هر کاری میکنه.» حمید سیودوسالش است و به 50سالهها میماند، کابینتساز بوده. زن و بچه ندارد، 4، 5سال است با دختری که میگوید پرورشگاهی است، زندگی میکند، داخل همین کانالها و باغها: «اون بدبخت هم هیچ کسیو نداره. شبها همینجا، داخل کانال میخوابه.» 15سال هرویین و شیشه مصرف کرده و میگوید از دوهفته پیش شبها تا صبح داخل همین کانال میخوابد. اکبر 35ساله است و کارگر تأسیسات بود، حالا هم اگر کاری برایش باشد، صبحها میرود سرکار، اما به جایش، ضایعات جمع میکند، زدوبند میکند، هرچی گیرش میآید، میفروشد تا پول موادش جور شود.
ادامهی گزارش:
jvan.me/1mcK
مرتبط:
وبینارهای دوره ایدز، اعتیاد، پیشگیری و درمان:
goo.gl/s5YGve
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. گزارش «شهروند» از زندگی شبانه #معتادان و بیسرپناهانی که در حاشیه بعضی بزرگراههای تهران زندگی میکنند کانالخوابهای بیخانمان داخل کانالهای تنگ، تاریک و سرد، پُر از موش و سوسک است کانالها بوی مردار میدهد و معتادان میگویند هر شب تعداد زیادی از بیخانمانها،…