«صدای چشمها بلندتر از هر فریادی است»
این جمله در پروفایل اینستاگرامش نوشته شده است.
یکی از آشنایان حسین باقرپور، میگوید، «حسین جوانی ورزشکار است، او که تنها ۲۴ سال سن دارد، عاشق طبیعت، کوهنوردی و ورزش کشتی است. حسین از راه مکانیکی امرار معاش میکند. او در مکانیکی خانوادگی برای پدر و برادرش کار میکند.
روز ۲۴ آبانماه ۱۴۰۱، در شهر کرمان در خیابان والفجر با خوانوادهاش داشت به رستوران میرفت، که ناگهان نیروهای بسیجی ماشینش را دوره کردند و با لوله پلیکا به ماشین ضربه زندند، بعد شروع کردند به تیراندازیکردن با اسلحه پینتبال به داخل خودروی شخصی حسین و او را از ناحیه چشم مصدوم کردند، تا کنون دو عمل جراحی انجام داده، اما بینایی چشم راستش را از دست داده»
حسین باقرپور در یکی از پستهای اینستاگرامش نوشته:
«دوماهه از اون اتفاق تلخ میگذره و الان دوماهه که چشم راستم نمیبینه
دوماهه که نتونستم باهاش کنار بیام
دوماهه که خودمو به خاطر خیلیا قوی نشون دادم.دلم یه سکوت طولانی میخواد
دوماهه که زندگیم مث قبل نیست
من مینویسم دوماه، تو بخون سختترین روزای زندگیش
میگن سر بیگناه پای چوبه دار میره اما بالای دار نمیره ولی من با همه وجودم درک کردم که برای بیگناه هر اتفاقی میفته
صدای ٫چشم ها٫بلندتر از هر فریادیست
زن زندگی آزادی مرد میهن آبادی»
اما در آخرین پست اینستاگرامش، حسین از اتفاقی که برایش افتاده به عنوان تجربهای که او را قویتر میکند یاد کرده و چنین نوشته است:
«یاد گرفتم هر اتفاقی که تو زندگیم افتاد رو با اغوش باز بپذیرم چون که با اتفاقایی که افتاد تو زندگیم بزرگ شدم
همیشه هر راهیو که رفتم فقط برای بدست اوردن آرامش بود و شاید هنوز خیلی راه هست که باید برای بدست اوردنش برم
ولی زندگی اینو بهم یاد داد تو این مسیر اگه هراتفاقی برام افتاد چه خوب وچه بد پا پس نکشم و قوی تر به راهم ادامه بدم
. من با این تفکر خوشبختم»
h.bagherpour2118
#چشمش_را_گرفتی_اما_میلیون_ها_قلب_تپید #چشمم_را_هدف_گرفتی_قلبم_هنوز_میتپه #چشم_برای_آزادی #حسین_باقرپور #کرمان #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این جمله در پروفایل اینستاگرامش نوشته شده است.
یکی از آشنایان حسین باقرپور، میگوید، «حسین جوانی ورزشکار است، او که تنها ۲۴ سال سن دارد، عاشق طبیعت، کوهنوردی و ورزش کشتی است. حسین از راه مکانیکی امرار معاش میکند. او در مکانیکی خانوادگی برای پدر و برادرش کار میکند.
روز ۲۴ آبانماه ۱۴۰۱، در شهر کرمان در خیابان والفجر با خوانوادهاش داشت به رستوران میرفت، که ناگهان نیروهای بسیجی ماشینش را دوره کردند و با لوله پلیکا به ماشین ضربه زندند، بعد شروع کردند به تیراندازیکردن با اسلحه پینتبال به داخل خودروی شخصی حسین و او را از ناحیه چشم مصدوم کردند، تا کنون دو عمل جراحی انجام داده، اما بینایی چشم راستش را از دست داده»
حسین باقرپور در یکی از پستهای اینستاگرامش نوشته:
«دوماهه از اون اتفاق تلخ میگذره و الان دوماهه که چشم راستم نمیبینه
دوماهه که نتونستم باهاش کنار بیام
دوماهه که خودمو به خاطر خیلیا قوی نشون دادم.دلم یه سکوت طولانی میخواد
دوماهه که زندگیم مث قبل نیست
من مینویسم دوماه، تو بخون سختترین روزای زندگیش
میگن سر بیگناه پای چوبه دار میره اما بالای دار نمیره ولی من با همه وجودم درک کردم که برای بیگناه هر اتفاقی میفته
صدای ٫چشم ها٫بلندتر از هر فریادیست
زن زندگی آزادی مرد میهن آبادی»
اما در آخرین پست اینستاگرامش، حسین از اتفاقی که برایش افتاده به عنوان تجربهای که او را قویتر میکند یاد کرده و چنین نوشته است:
«یاد گرفتم هر اتفاقی که تو زندگیم افتاد رو با اغوش باز بپذیرم چون که با اتفاقایی که افتاد تو زندگیم بزرگ شدم
همیشه هر راهیو که رفتم فقط برای بدست اوردن آرامش بود و شاید هنوز خیلی راه هست که باید برای بدست اوردنش برم
ولی زندگی اینو بهم یاد داد تو این مسیر اگه هراتفاقی برام افتاد چه خوب وچه بد پا پس نکشم و قوی تر به راهم ادامه بدم
. من با این تفکر خوشبختم»
h.bagherpour2118
#چشمش_را_گرفتی_اما_میلیون_ها_قلب_تپید #چشمم_را_هدف_گرفتی_قلبم_هنوز_میتپه #چشم_برای_آزادی #حسین_باقرپور #کرمان #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech