پس از گذشت ۳۶ سال از انقلاب اسلامی هنوز مشخص نیست زنان باید کارکنند یا نه
سهیلا جلودارزاده در مراسم تقدیر از زنان کارگر و سرپرست خانوار گفت: نداشتن امنیت شغلی یکی از اصلی ترین دغدغه های زنان کارگر کشورمان است.
به گزارش ایلنا خانم جلودارزاده در این زمینه افزود:
این قشر از زنان جامعه همیشه از دولتمردان انتظار داشته و دارند در ارتباط با تسهیل شرایط شغلی کارشان کاری انجام دهند اما تاکنون کاری انجام نشده و مشکلات زیادی بر راه آنها وجود دارد.
جلودارزاده تصریح کرد: در ارتباط با نوع قرارداد کار زنان کارگر گفت: اکثر زنان کارگر و بنگاههای اقتصادی و تولیدی فاقد قرارداد کار بوده و اگر قرارداد در میان است یک تا سه ماهه می باشد.
به گفته وی بخشی زنان در توسعه پایدار و مرزهای توسعه یافته نادیده گرفته شده است چرا که ملت کار باید از دامن زنانی که اهل #کار هستند پرورش پیدا کنند .
او گفت: تحقق شعار اقتصاد مقاومتی و عبور از شرایط سخت با استفاده از پنجاه درصد جامعه کار کشور کما که زنان هستند محقق بشود.
به گفته وی پس از گذشت ۳۶ سال از انقلاب اسلامی هنوز مشخص نیست زنان باید کارکنند یا نه؟
طبق اظهارات وی وزارت کار باید به عنوان متولی #اشتغال کار خدمات رایگان ارایه دهد.
سهیلا جلودارزاده ، نماینده مجلس شورای اسلامی تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس، در دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، نماینده اسبق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در ادوار پنجم، ششم و میان دورهای هفتم، عضو شورای مرکزی خانه کارگر، عضو دفتر سیاسی و مسئول سازمانهای حزب اسلامی کار، عضو جمعیت زنان جمهوری اسلامی ایران، مدیر کل مدارس خارج از کشور، مسئول تدوین سیاستهای کلان نظام در مورد خانواده در کمیته بانوان مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاور سابق امور بانوان وزارت صنعت، معدن و تجارت میباشد. جلودارزاده رئیس اتحادیه #زنان #کارگر نیز است.
@Tavaana_TavaanaTech
سهیلا جلودارزاده در مراسم تقدیر از زنان کارگر و سرپرست خانوار گفت: نداشتن امنیت شغلی یکی از اصلی ترین دغدغه های زنان کارگر کشورمان است.
به گزارش ایلنا خانم جلودارزاده در این زمینه افزود:
این قشر از زنان جامعه همیشه از دولتمردان انتظار داشته و دارند در ارتباط با تسهیل شرایط شغلی کارشان کاری انجام دهند اما تاکنون کاری انجام نشده و مشکلات زیادی بر راه آنها وجود دارد.
جلودارزاده تصریح کرد: در ارتباط با نوع قرارداد کار زنان کارگر گفت: اکثر زنان کارگر و بنگاههای اقتصادی و تولیدی فاقد قرارداد کار بوده و اگر قرارداد در میان است یک تا سه ماهه می باشد.
به گفته وی بخشی زنان در توسعه پایدار و مرزهای توسعه یافته نادیده گرفته شده است چرا که ملت کار باید از دامن زنانی که اهل #کار هستند پرورش پیدا کنند .
او گفت: تحقق شعار اقتصاد مقاومتی و عبور از شرایط سخت با استفاده از پنجاه درصد جامعه کار کشور کما که زنان هستند محقق بشود.
به گفته وی پس از گذشت ۳۶ سال از انقلاب اسلامی هنوز مشخص نیست زنان باید کارکنند یا نه؟
طبق اظهارات وی وزارت کار باید به عنوان متولی #اشتغال کار خدمات رایگان ارایه دهد.
سهیلا جلودارزاده ، نماینده مجلس شورای اسلامی تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس، در دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، نماینده اسبق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در ادوار پنجم، ششم و میان دورهای هفتم، عضو شورای مرکزی خانه کارگر، عضو دفتر سیاسی و مسئول سازمانهای حزب اسلامی کار، عضو جمعیت زنان جمهوری اسلامی ایران، مدیر کل مدارس خارج از کشور، مسئول تدوین سیاستهای کلان نظام در مورد خانواده در کمیته بانوان مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاور سابق امور بانوان وزارت صنعت، معدن و تجارت میباشد. جلودارزاده رئیس اتحادیه #زنان #کارگر نیز است.
@Tavaana_TavaanaTech
#راهپیمایی #روز_جهانی_کارگر در تهران برگزار شد
مراسم روزجهانی کارگر صبح امروز (شنبه یازدهم اردیبهشت ماه) با حضور هزاران کارگر تهرانی برگزار شد. «کارگر-کارگر اتحاد-اتحاد»، «قرارداد موقت نظام برده داری»، «اشتغال، امنیت،معیشت حق مسلم ماست»، «تجمیع بیمه، حق الناس حیف الناس»، «حقوق حقه ما ایفا باید گردد»، «امنیت شغلی احیا باید گردد»، «قانون کار ایران خون بهای شهیدان»، «کارگران بیدارند از تفرقه بیزارند»، »کارگران هوشیارند از واردات بیزارند» مضامین برخی از شعارهایی بود که توسط شرکت کنندگان در طول راهپیمایی و برگزاری دیگر بخش های مراسم سر داده شد.
عکس: هوشنگ هادی- ایلنا
#کارگر #کارگران #سندیکا #حقوق_کارگران #حقوق_کارگران #قانون_کار #قرارداد_موقت #اشتغال #امنیت_شغلی
آموزشکده جامعه مدنی توانا قبلا دوره "حقوق کارگران و تشکل های کارگری" را برگزار نموده است.
فایل های این دوره در این آدرس قابل دستیابی است:
https://goo.gl/6REeGX
این فایل ها به مرور در کانال تلگرام توانا قرار خواهد گرفت.
تصاویر را در اینستاگرام توانا ببینید:
https://www.instagram.com/p/BE1a4pHFqZ2/
@Tavaana_TavaanaTech
مراسم روزجهانی کارگر صبح امروز (شنبه یازدهم اردیبهشت ماه) با حضور هزاران کارگر تهرانی برگزار شد. «کارگر-کارگر اتحاد-اتحاد»، «قرارداد موقت نظام برده داری»، «اشتغال، امنیت،معیشت حق مسلم ماست»، «تجمیع بیمه، حق الناس حیف الناس»، «حقوق حقه ما ایفا باید گردد»، «امنیت شغلی احیا باید گردد»، «قانون کار ایران خون بهای شهیدان»، «کارگران بیدارند از تفرقه بیزارند»، »کارگران هوشیارند از واردات بیزارند» مضامین برخی از شعارهایی بود که توسط شرکت کنندگان در طول راهپیمایی و برگزاری دیگر بخش های مراسم سر داده شد.
عکس: هوشنگ هادی- ایلنا
#کارگر #کارگران #سندیکا #حقوق_کارگران #حقوق_کارگران #قانون_کار #قرارداد_موقت #اشتغال #امنیت_شغلی
آموزشکده جامعه مدنی توانا قبلا دوره "حقوق کارگران و تشکل های کارگری" را برگزار نموده است.
فایل های این دوره در این آدرس قابل دستیابی است:
https://goo.gl/6REeGX
این فایل ها به مرور در کانال تلگرام توانا قرار خواهد گرفت.
تصاویر را در اینستاگرام توانا ببینید:
https://www.instagram.com/p/BE1a4pHFqZ2/
@Tavaana_TavaanaTech
tavaana.org
حقوق کارگران و تشکیلات کارگری | توانا
ثبت نام کنید
خطوط هوایی آفریقایی جنوبی در تسخیر #زنان سیاهپوست
زنان بخش بزرگی از خطوط هوایی اتیوپی و زیمباوه را اشغال میکنند. رشد #اشتغال آنها در صنعت هوایی این کشورها سال گذشته چند برابر بوده است. به طوری که برخی از پروازهای انجام شده کاملاً توسط زنان صورت گرفته است.
یکی از این خطوط هواپیمایی بینالمللی که برای اولین بار توسط یک زن سیاهپوست اداره میشود Fly Blue Crane است. این خط هواپیمایی تا پیش از این فقط پروازهای داخلی انجام میداد اما حالا پروازهای بینالمللی را هم در دستور کار خود قرار داده است. قرار است اولین پرواز بین کیپتاوت و ویندهوک در هفته آینده انجام شود. گرداننده و مدیر این خط هواپیمایی سیزاکلا زیملا است. زیملا اولین #زن #سیاهپوست است که به مقام نایبرئیسی هواپیمایی افریقای جنوبی رسیده است. همچنین به عنوان اولین زن در هیئتمدیره انجمن حمل و نقل هوایی این کشور انتخاب شده است.
زیملا برنامههایی پیشینی برای ارتقا و پیشبرد خط Fly Blue Crane در سطح بینالمللی داشته است حتی اگر این پروازها محدود به قاره افریقا باشد. او بیش از بیست سال است که در این صنعت مشغول به کار است و توصیهای مهم به زنانی دارد که میخواهند این مسیر شغلی را انتخاب کنند: «باید بپذیرید که مسیر شما بسیار سختتر از مردان چه سیاهپوست و سفیدپوست خواهد بود. این شغل شما است که بگویید هیچچیز من را متوقف نمیکند، من انجامش میدهم.»
@Tavaana_TavaanaTech
زنان بخش بزرگی از خطوط هوایی اتیوپی و زیمباوه را اشغال میکنند. رشد #اشتغال آنها در صنعت هوایی این کشورها سال گذشته چند برابر بوده است. به طوری که برخی از پروازهای انجام شده کاملاً توسط زنان صورت گرفته است.
یکی از این خطوط هواپیمایی بینالمللی که برای اولین بار توسط یک زن سیاهپوست اداره میشود Fly Blue Crane است. این خط هواپیمایی تا پیش از این فقط پروازهای داخلی انجام میداد اما حالا پروازهای بینالمللی را هم در دستور کار خود قرار داده است. قرار است اولین پرواز بین کیپتاوت و ویندهوک در هفته آینده انجام شود. گرداننده و مدیر این خط هواپیمایی سیزاکلا زیملا است. زیملا اولین #زن #سیاهپوست است که به مقام نایبرئیسی هواپیمایی افریقای جنوبی رسیده است. همچنین به عنوان اولین زن در هیئتمدیره انجمن حمل و نقل هوایی این کشور انتخاب شده است.
زیملا برنامههایی پیشینی برای ارتقا و پیشبرد خط Fly Blue Crane در سطح بینالمللی داشته است حتی اگر این پروازها محدود به قاره افریقا باشد. او بیش از بیست سال است که در این صنعت مشغول به کار است و توصیهای مهم به زنانی دارد که میخواهند این مسیر شغلی را انتخاب کنند: «باید بپذیرید که مسیر شما بسیار سختتر از مردان چه سیاهپوست و سفیدپوست خواهد بود. این شغل شما است که بگویید هیچچیز من را متوقف نمیکند، من انجامش میدهم.»
@Tavaana_TavaanaTech
چرا معلولان خانه نشین می شوند؟
http://bit.ly/2gKsVWe
اينجا یاسوج است مركز استان كهگيلويه وبويراحمد و اين خيابان، از اصلی ترين و پر تردد ترين خيابان های مركز شهر است.
ياسوج شهری است زيبا و كوهستانی با خيابان هاي شيب دار که این موضوع مانعی شده برای حضور و تردد افراد معلول در سطح شهر.
آبا معلولان برای ما مساله هستند؟
آیا به حضور ان ها در اجتماع و چگونگی این حضور تا حالا فکر کردیم؟
آیا تا حالا فکر کردیم که چرا معلولان ما اکثرا خانه نشین هستند؟
سعید سبزیان که دانشجوی دکترای بلاغت و نظریه ادبی در دانشگاه واترلوی کاناداست، به صورت تخصصی به مبحث حقوق معلولان پرداخته و یکی از نتایج تحقیقاتیش در این حوزه همین کتاب "جسمیت و قدرت" است که آموزشکده توانا ان را منتشر کرده. دکتر سبزیان در این کتاب سعی می کند ان گفتمانی رو نقد کند که با منفی قلمداد کردن معلولیت معلولان، خواسته یا ناخواسته آنان را سرکوب کرده و این سرکوب در باورهای فرهنگی و ذهنیت های منفی جامعه را رواج داده است. نویسنده در این کتاب تلاش می کند مخاطباش را تهییج کند که حقوق فردی، اجتماعی و سیاسی معلولان رو به رسمیت بشناسند و در کنار این نکته فرهنگی، به لزوم تغییر قوانین، سیاست های استخدامی، برنامه ریزی شهری، نظام حمل و نقل، فضاهای عمومی و تغییرات در اون ها به منظور توانمندسازی همه ایرانیان اشاره می کند. معلولان خودمان را با جامعه آشتی دهیم!
کتاب را به راحتی و رایگان از اینجا دانلود کنید:
http://ow.ly/4ntZJ8
به غرفه مجازی توانا سر بزنید و ده ها کتاب را به رایگان دانلود کنید و بخوانید؛
http://ow.ly/4nmBb8
ویدیو از اینستاگرام پوريا پورمحمدی:
http://bit.ly/2gKsVWe
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
http://bit.ly/2gKsVWe
اينجا یاسوج است مركز استان كهگيلويه وبويراحمد و اين خيابان، از اصلی ترين و پر تردد ترين خيابان های مركز شهر است.
ياسوج شهری است زيبا و كوهستانی با خيابان هاي شيب دار که این موضوع مانعی شده برای حضور و تردد افراد معلول در سطح شهر.
آبا معلولان برای ما مساله هستند؟
آیا به حضور ان ها در اجتماع و چگونگی این حضور تا حالا فکر کردیم؟
آیا تا حالا فکر کردیم که چرا معلولان ما اکثرا خانه نشین هستند؟
سعید سبزیان که دانشجوی دکترای بلاغت و نظریه ادبی در دانشگاه واترلوی کاناداست، به صورت تخصصی به مبحث حقوق معلولان پرداخته و یکی از نتایج تحقیقاتیش در این حوزه همین کتاب "جسمیت و قدرت" است که آموزشکده توانا ان را منتشر کرده. دکتر سبزیان در این کتاب سعی می کند ان گفتمانی رو نقد کند که با منفی قلمداد کردن معلولیت معلولان، خواسته یا ناخواسته آنان را سرکوب کرده و این سرکوب در باورهای فرهنگی و ذهنیت های منفی جامعه را رواج داده است. نویسنده در این کتاب تلاش می کند مخاطباش را تهییج کند که حقوق فردی، اجتماعی و سیاسی معلولان رو به رسمیت بشناسند و در کنار این نکته فرهنگی، به لزوم تغییر قوانین، سیاست های استخدامی، برنامه ریزی شهری، نظام حمل و نقل، فضاهای عمومی و تغییرات در اون ها به منظور توانمندسازی همه ایرانیان اشاره می کند. معلولان خودمان را با جامعه آشتی دهیم!
کتاب را به راحتی و رایگان از اینجا دانلود کنید:
http://ow.ly/4ntZJ8
به غرفه مجازی توانا سر بزنید و ده ها کتاب را به رایگان دانلود کنید و بخوانید؛
http://ow.ly/4nmBb8
ویدیو از اینستاگرام پوريا پورمحمدی:
http://bit.ly/2gKsVWe
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
لطفاً به اين ويديوي كوتاه با دقت نگاه كنيد.
اينجا #ياسوج است.
مركز استان #كهگيلويه_و_بويراحمد .
اين استان در حال كشمكش شديدي بر سر تغيير نام مي باشد و مخالفين و موافقين اقدام به تشكيل كمپين هاي مختلفي نموده اند.
شهر ياسوج به #پايتخت_طبيعت_ايران شهرت دارد…
اينجا #ياسوج است.
مركز استان #كهگيلويه_و_بويراحمد .
اين استان در حال كشمكش شديدي بر سر تغيير نام مي باشد و مخالفين و موافقين اقدام به تشكيل كمپين هاي مختلفي نموده اند.
شهر ياسوج به #پايتخت_طبيعت_ايران شهرت دارد…
«من كه توييتر ندارم اونهایی كه دارن به اين بگن : چطور تو كه يک مبلغ مذهب هستی میتواني از توی مستراح تا قانونگذارى و سكس و فوتبال و درمان و سياست و الخ دخالت كنی ولی يک مادر نمیتواند كارمند باشد ؟!»
این نوشتهی Mohammad Kiya در واسخ به این توئیت است. شما چه فکر میکنید؟
goo.gl/0qr9q6
مطلب مرتبط:
اشتغال زنان و مصلحت خانواده در قانون مدنی
http://bit.ly/2mswSVm
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
این نوشتهی Mohammad Kiya در واسخ به این توئیت است. شما چه فکر میکنید؟
goo.gl/0qr9q6
مطلب مرتبط:
اشتغال زنان و مصلحت خانواده در قانون مدنی
http://bit.ly/2mswSVm
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «من كه توييتر ندارم اونهایی كه دارن به اين بگن : چطور تو كه يک مبلغ مذهب هستی میتواني از توی مستراح تا قانونگذارى و سكس و فوتبال و درمان و سياست و الخ دخالت كنی ولی يک مادر نمیتواند كارمند باشد ؟!» . این نوشتهی Mohammad Kiya در پاسخ به این توئیت است.…
زنانی که رویاهاشان در میادین شهر رنگ باخته است؛
گزارش ایلنا از وضع اشتغال زنان
goo.gl/Bxcxks
«اسمش شهیندخت است، دختری بیست و چندساله که در یکی از مانتوفروشیهای دورِ میدان هفت تیر، شاغل است؛ هفت تیر به اصطلاح، کُلونیِ لباس رسمی زنانه است؛ تا دلت بخواهد مانتوفروشی و شالفروشی است و تا دلت بخواهد دختران جوانی هستند که در این مغازهها کار میکنند.
از میان این همه مغازه و فروشگاه، سراغ دختری به نام شهیندخت آمدیم تا از شرایط شغلیاش برایمان بگوید؛ شهیندخت دختری است با موهای بلوند و شالِ پررنگِ جیغ، دختری که اجازه نمیدهد از محل کارش عکسبرداری کنیم؛ حتی اجازه نمیدهد نام مغازه را در گزارش بیاوریم یا از بیرون مغازه، یک شات کوچک تصویر برداریم؛ او میترسد؛ میترسد که همین شغل نیمبندِ به قول خودش «آبکی» را هم از دست بدهد؛ شاید هم ترسش چندان پُربیراه نباشد؛ اوضاعی که در آن به سر میبرد، تعریف چندانی ندارد؛
وقتی از اوضاع و احوال کارش میگوید، بیپناهیِ زنان شاغل در این دست مشاغل، خودش را بیشتر نشان میدهد:«سال آخرِ دانشگاه که بودم، از بیکاری و بیپولی به ستوه آمدم؛ پدرم که چندسالی میشد بازنشست شده بود، درآمد چندانی نداشت؛ او در یک کارخانه چینیسازی کار میکرد و نمیدانم چطور شده که با بیست سال سابقه، بازنشست شده و کمتر از همکارانِ همردهاش حقوق میگیرد؛ برادر بزرگم هم مدتی راننده تاکسی بود، که گرفتار اعتیاد شد و چند سالی است که تا لنگ ظهر فقط در خانه میخوابد و بعد هم تا عصر سیگار پشتِ سیگار دود میکند، وقتی عصرها نشئه شد، شاید چندساعتی کار کند؛ آن هم میشود خرجِ عمل خودش و خلاص…»
او میخواهد بیشتر از اینها از اوضاع زندگی و خانوادهاش درددل کند؛ از خواهر طلاقگرفته، از عشق ناکام دوران دانشجویی خودش و از مادری که کمکمَک دارد، آلزایمر میگیرد؛ اما ترجیح میدهم از شغلش بگوید، از کارکردن در مغازهٔ رو به میدانِ هفت تیر:«چند روزی، روزنامه همشهری را گرفتم و آگهیها را چرخیدم؛ چیزی که به دردِ رشتهام، تاریخ، بخورد که پیدا نمیشد؛ کمی که چرخیدم، ناامیدی سراغم آمد؛ فهمیدم یا باید دستفروش شوم و خودم در مترو و کنارِ خیابان بساط کنم، یا شغلی مثل تایپ یا فروشندگی را انتخاب کنم؛ تایپ کردن برایم راحت نبود، دنبال مغازههای لباسِ زنانه گشتم و در نهایت، بعدِ یک ماه، اینجا را پیدا کردم؛ روزی که برای مصاحبه آمده بودم، زنها صف کشیده بودند، چه صف درازی؛ نبودید و ندیدید….»
.
شهیندخت از اینکه توانسته کار بگیرد، احساس غرور هم میکند: «نمیدانید چقدر دلهره داشتم؛ ولی فکر کنم هم از همهٔ زنها سرزباندارتر بودم و هم خوش بر و روتر؛ این چیزها خیلی مهم است؛ چرا میخندید؟ باور نمیکنید؟ انگار در باغ نیستید اصلا..»
حالا درست، ۸ ماه است که شهیندخت، مانتو میفروشد و به قول خودش با پورسانت و انعام زندگی میکند؛ قراردادِ نوشته ندارد؛ حقوق ثابت ندارد؛ از بیمه هم خبری نیست؛ میگوید: ماهی دویست-سیصد، دستی از صاحب مغازه میگیریم، بابت تمیزکاریها و چای دم کردن و خدمات، بقیهاش، درصدِ فروش است؛ دمِ عید به یک و نیم میلیون تومان هم رسید درآمدم؛ اما حالا اغلب ماهی ۷۰۰- ۸۰۰ بیشتر درنمیآورم؛ منتظر شهریور هستم، با نزدیک شدن به مهر و باز شدن مدرسهها و دانشگاهها، دخترخانمها و محصلها دسته دسته میریزند هفت تیر؛ میآیند، مانتو میخرند و وضعِ ما فروشندهها باز کمی بهتر میشود.
در همان حینِ صحبت، دو سه خانمِ مشتری داخل مغازه میشوند؛ شهیندخت با تاسف نگاه میکند که چرا بیرون ایستاده و مشغول صحبت است؛ باید برود داخل، گرچه قشنگ نیست این حرف، اما باید به اصطلاح خودش مشتریها را قاپ بزند؛وگرنه پورسانت، نصیب دو فروشندهٔ دیگر میشود و کو تا دوباره سه خانمِ خواهانِ مانتو بیایند سراغ این مغازه.
از این دخترها و زنها، گوشه و کنار این شهرِ درندشت، کم نیستند؛ زنهایی که از حقوقِ کار محرومند و کارشان، کارمزدی است؛ این زنها، کاسبیِ صاحب کار که خوب باشد، نانِ بخور و نمیری دارند، کاسبی که نباشد، فقط میآیند و میروند؛ بیگاریِ بیمواجب و بدون هیچ چشم انداز روشن…
در قانون، برای امثال شهیندخت، راهها و چاهها به خوبی پیشبینیشده اما اینکه این قانون و این آیین نامه با وجود گذشت ربع قرن از تصویب چرا اجرایی نمیشود، سوالی است که بیپاسخ میماند.
وقتی شهیندخت حقوقش را میفهمد، اینکه بایستی قرارداد داشته باشد و دستمزدش هم نباید از حداقل مزد که برایش توضیح میدهم امسال نهصد هزار تومان و خوردهای است، کمتر باشد، هم تعجب میکند و هم با یک دنیا استیصال در چشمانش میپرسد: خُب چطور باید اعتراض کنم و حقم را بگیرم؟ چطور که بیکار هم نشوم؟ و البته این هم سوال دیگری است که بیپاسخ میماند….»
حمایت از حقوق زنان
bit.ly/1iolbS5
@Tavaana_TavaanaTech
گزارش ایلنا از وضع اشتغال زنان
goo.gl/Bxcxks
«اسمش شهیندخت است، دختری بیست و چندساله که در یکی از مانتوفروشیهای دورِ میدان هفت تیر، شاغل است؛ هفت تیر به اصطلاح، کُلونیِ لباس رسمی زنانه است؛ تا دلت بخواهد مانتوفروشی و شالفروشی است و تا دلت بخواهد دختران جوانی هستند که در این مغازهها کار میکنند.
از میان این همه مغازه و فروشگاه، سراغ دختری به نام شهیندخت آمدیم تا از شرایط شغلیاش برایمان بگوید؛ شهیندخت دختری است با موهای بلوند و شالِ پررنگِ جیغ، دختری که اجازه نمیدهد از محل کارش عکسبرداری کنیم؛ حتی اجازه نمیدهد نام مغازه را در گزارش بیاوریم یا از بیرون مغازه، یک شات کوچک تصویر برداریم؛ او میترسد؛ میترسد که همین شغل نیمبندِ به قول خودش «آبکی» را هم از دست بدهد؛ شاید هم ترسش چندان پُربیراه نباشد؛ اوضاعی که در آن به سر میبرد، تعریف چندانی ندارد؛
وقتی از اوضاع و احوال کارش میگوید، بیپناهیِ زنان شاغل در این دست مشاغل، خودش را بیشتر نشان میدهد:«سال آخرِ دانشگاه که بودم، از بیکاری و بیپولی به ستوه آمدم؛ پدرم که چندسالی میشد بازنشست شده بود، درآمد چندانی نداشت؛ او در یک کارخانه چینیسازی کار میکرد و نمیدانم چطور شده که با بیست سال سابقه، بازنشست شده و کمتر از همکارانِ همردهاش حقوق میگیرد؛ برادر بزرگم هم مدتی راننده تاکسی بود، که گرفتار اعتیاد شد و چند سالی است که تا لنگ ظهر فقط در خانه میخوابد و بعد هم تا عصر سیگار پشتِ سیگار دود میکند، وقتی عصرها نشئه شد، شاید چندساعتی کار کند؛ آن هم میشود خرجِ عمل خودش و خلاص…»
او میخواهد بیشتر از اینها از اوضاع زندگی و خانوادهاش درددل کند؛ از خواهر طلاقگرفته، از عشق ناکام دوران دانشجویی خودش و از مادری که کمکمَک دارد، آلزایمر میگیرد؛ اما ترجیح میدهم از شغلش بگوید، از کارکردن در مغازهٔ رو به میدانِ هفت تیر:«چند روزی، روزنامه همشهری را گرفتم و آگهیها را چرخیدم؛ چیزی که به دردِ رشتهام، تاریخ، بخورد که پیدا نمیشد؛ کمی که چرخیدم، ناامیدی سراغم آمد؛ فهمیدم یا باید دستفروش شوم و خودم در مترو و کنارِ خیابان بساط کنم، یا شغلی مثل تایپ یا فروشندگی را انتخاب کنم؛ تایپ کردن برایم راحت نبود، دنبال مغازههای لباسِ زنانه گشتم و در نهایت، بعدِ یک ماه، اینجا را پیدا کردم؛ روزی که برای مصاحبه آمده بودم، زنها صف کشیده بودند، چه صف درازی؛ نبودید و ندیدید….»
.
شهیندخت از اینکه توانسته کار بگیرد، احساس غرور هم میکند: «نمیدانید چقدر دلهره داشتم؛ ولی فکر کنم هم از همهٔ زنها سرزباندارتر بودم و هم خوش بر و روتر؛ این چیزها خیلی مهم است؛ چرا میخندید؟ باور نمیکنید؟ انگار در باغ نیستید اصلا..»
حالا درست، ۸ ماه است که شهیندخت، مانتو میفروشد و به قول خودش با پورسانت و انعام زندگی میکند؛ قراردادِ نوشته ندارد؛ حقوق ثابت ندارد؛ از بیمه هم خبری نیست؛ میگوید: ماهی دویست-سیصد، دستی از صاحب مغازه میگیریم، بابت تمیزکاریها و چای دم کردن و خدمات، بقیهاش، درصدِ فروش است؛ دمِ عید به یک و نیم میلیون تومان هم رسید درآمدم؛ اما حالا اغلب ماهی ۷۰۰- ۸۰۰ بیشتر درنمیآورم؛ منتظر شهریور هستم، با نزدیک شدن به مهر و باز شدن مدرسهها و دانشگاهها، دخترخانمها و محصلها دسته دسته میریزند هفت تیر؛ میآیند، مانتو میخرند و وضعِ ما فروشندهها باز کمی بهتر میشود.
در همان حینِ صحبت، دو سه خانمِ مشتری داخل مغازه میشوند؛ شهیندخت با تاسف نگاه میکند که چرا بیرون ایستاده و مشغول صحبت است؛ باید برود داخل، گرچه قشنگ نیست این حرف، اما باید به اصطلاح خودش مشتریها را قاپ بزند؛وگرنه پورسانت، نصیب دو فروشندهٔ دیگر میشود و کو تا دوباره سه خانمِ خواهانِ مانتو بیایند سراغ این مغازه.
از این دخترها و زنها، گوشه و کنار این شهرِ درندشت، کم نیستند؛ زنهایی که از حقوقِ کار محرومند و کارشان، کارمزدی است؛ این زنها، کاسبیِ صاحب کار که خوب باشد، نانِ بخور و نمیری دارند، کاسبی که نباشد، فقط میآیند و میروند؛ بیگاریِ بیمواجب و بدون هیچ چشم انداز روشن…
در قانون، برای امثال شهیندخت، راهها و چاهها به خوبی پیشبینیشده اما اینکه این قانون و این آیین نامه با وجود گذشت ربع قرن از تصویب چرا اجرایی نمیشود، سوالی است که بیپاسخ میماند.
وقتی شهیندخت حقوقش را میفهمد، اینکه بایستی قرارداد داشته باشد و دستمزدش هم نباید از حداقل مزد که برایش توضیح میدهم امسال نهصد هزار تومان و خوردهای است، کمتر باشد، هم تعجب میکند و هم با یک دنیا استیصال در چشمانش میپرسد: خُب چطور باید اعتراض کنم و حقم را بگیرم؟ چطور که بیکار هم نشوم؟ و البته این هم سوال دیگری است که بیپاسخ میماند….»
حمایت از حقوق زنان
bit.ly/1iolbS5
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. زنانی که رویاهاشان در میادین شهر رنگ باخته است؛ . - گزارش خواندنی وبسایت ایلنا از وضع اسفبار #اشتغال_زنان . «اسمش شهیندخت است، دختری بیست و چندساله که در یکی از مانتوفروشیهای دورِ میدان هفت تیر، شاغل است؛ هفت تیر به اصطلاح، کُلونیِ لباس رسمی زنانه است؛…
زنان سرپرست خانوار
خراسان شمالی
خانواده های زیادی سرپرست خانواده خود را به دلایل مختلف از دست داده اند و مسوولیت زندگی برعهده زن خانواده می باشد در چند سال اخیر کمیته امداد کمکهایی به خانواده هایی که زنها سرپرست خانوار هستند کرده است ولی این کمکها به اندازه کافی برای داشتن یک زندگی معمولی کافی نیست.
تصاویر و متن بالا از ایرنا
goo.gl/mdQpXD
زنان سرپرست خانوار، زنانی هستند که یا همسرشان به دلیل بیماری نمی تواند کار کند و یا آنکه بدون همسر هستند و تامین هزینههای زندگی خود و خانوادهشان بر عهده آنان است.
زنان در بازار کار ایران به دلیل وجود تبعیض ساختاری با موانع بسیاری مواجه هستند، حال اگر این زنان سرپرست یک خانواده هم باشند مشکلاتشان چند برابر است. نهادهایی مثل کمیته امداد کارکردشان صدقه محور بوده و نمیتوانند چندان کارگشا باشند. آموزش، ایجاد اشتغال و حقوق برابر و نیز بیمه از نیازهای اصلی زنان سرپرست خانوار است.
مطلب مرتبط:
نسیم یادگار و کارآفرینی برای زنان
https://tavaana.org/fa/NASIMYADEGAR
@Tavaana_TavaanaTech
خراسان شمالی
خانواده های زیادی سرپرست خانواده خود را به دلایل مختلف از دست داده اند و مسوولیت زندگی برعهده زن خانواده می باشد در چند سال اخیر کمیته امداد کمکهایی به خانواده هایی که زنها سرپرست خانوار هستند کرده است ولی این کمکها به اندازه کافی برای داشتن یک زندگی معمولی کافی نیست.
تصاویر و متن بالا از ایرنا
goo.gl/mdQpXD
زنان سرپرست خانوار، زنانی هستند که یا همسرشان به دلیل بیماری نمی تواند کار کند و یا آنکه بدون همسر هستند و تامین هزینههای زندگی خود و خانوادهشان بر عهده آنان است.
زنان در بازار کار ایران به دلیل وجود تبعیض ساختاری با موانع بسیاری مواجه هستند، حال اگر این زنان سرپرست یک خانواده هم باشند مشکلاتشان چند برابر است. نهادهایی مثل کمیته امداد کارکردشان صدقه محور بوده و نمیتوانند چندان کارگشا باشند. آموزش، ایجاد اشتغال و حقوق برابر و نیز بیمه از نیازهای اصلی زنان سرپرست خانوار است.
مطلب مرتبط:
نسیم یادگار و کارآفرینی برای زنان
https://tavaana.org/fa/NASIMYADEGAR
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. #زنان_سرپرست_خانوار خراسان شمالی . خانواده های زیادی سرپرست خانواده خود را به دلایل مختلف از دست داده اند و مسوولیت زندگی برعهده زن خانواده می باشد در چند سال اخیر #کمیته_امداد کمکهایی به خانواده هایی که زنها سرپرست خانوار هستند کرده است ولی این کمکها به…
"از وقتی به یاد داریم، مادران ما در آشپزخانهها بودهاند. کمتر تصویری از آنها در ذهن داریم که میدوند، دوچرخه سواری میکنند، شنا میکنند، تنها به سفر میروند... اگر هم انجام دادهاند ما فرزندان همیشه گفتهایم: «هیچ چیزی دستپخت مادر نمیشود» و این به زبانِ دیگر یعنی ساعتها در آشپزخانه کار کردن تا ما فرزندان از بیرون که بر میگردیم روى صندلى لميده و از خوردنِ غذا لذت ببریم. «بهشت زیر پای مادران است و نه کارمندان» که اینروزها در دیوارهای شهر نقش بسته، یعنی شخصيت مستقل زنان را به رسمیت نشناختن و آنها را در نقشهای کلیشهای بارداری و فرزندآوری و خانهداری تعریف و خلاصه کردن. اما این فقط مشکل شهرداری و پوسترهایش نیست، ما مردان هم به اشکال مختلف آنها را در خانه محصور کردهایم. با اشپزى نكردن، ظرف نشستن، جارو نكردن، پوشك بچه عوض نكردن و کمک نکردن در كليه کارهای خانه و نپذیرفتنِ مسئولیت مشترک. فراموش نکنیم و هر روز با خودمان تکرارش کنیم که همسران، دختران، خواهران و مادرانِ ما، قبل از هر کدام از این نسبتها، دارای یک شخصیت مستقل و زن هستند." #اشتغال_حق_است #زنان #مردان #برابرى #
از اینستاگرام محسن فرشیدی
mohsen.farshidi
نظر شما چیست؟
goo.gl/4ACCvv
مطالب مرتبط:
کتاب «رفع تبعیض علیه زنان»
مهرانگیز کار
ow.ly/DuvT306sOhF
اشتغال زنان و مصلحت خانواده در قانون مدنی
bit.ly/2mswSVm
@Tavaana_TavaanaTech
از اینستاگرام محسن فرشیدی
mohsen.farshidi
نظر شما چیست؟
goo.gl/4ACCvv
مطالب مرتبط:
کتاب «رفع تبعیض علیه زنان»
مهرانگیز کار
ow.ly/DuvT306sOhF
اشتغال زنان و مصلحت خانواده در قانون مدنی
bit.ly/2mswSVm
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. "از وقتی به یاد داریم، مادران ما در آشپزخانهها بودهاند. کمتر تصویری از آنها در ذهن داریم که میدوند، دوچرخه سواری میکنند، شنا میکنند، تنها به سفر میروند... اگر هم انجام دادهاند ما فرزندان همیشه گفتهایم: «هیچ چیزی دستپخت مادر نمیشود» و این به…
«این تبلیغاتیه که رو در و دیوار شهر قم چسبوندن. زیرش هم نوشتن جمعی از مدافعان حقوق زنان!!
اینا کلا میخوان زنا درس نخونن و برن توی پستوی خونهها و فرزندآوری کنن
نوشتن اشتغال زنان باعث غصب فرصت شغلی آقایون و باعث ترافیک و آلودگی هوا میشه!»
این تصاویر و متن را یکی از همراهان توانا فرستاده است.
به نظر شما اشتغال زنان و حضور بیشتر آنان در اجتماع، به پویایی جامعه کمک میکند یا آسیبزننده است؟
bit.ly/2JDqVxk
مطالب مرتبط
حجاب در ایران چگونه تبدیل به یک اجبار شد؟
http://bit.ly/2FATxVm
جنبش زنان؛ از مشروطه تا امروز
http://goo.gl/QRN7s4
@Tavaana_TavaanaTech
اینا کلا میخوان زنا درس نخونن و برن توی پستوی خونهها و فرزندآوری کنن
نوشتن اشتغال زنان باعث غصب فرصت شغلی آقایون و باعث ترافیک و آلودگی هوا میشه!»
این تصاویر و متن را یکی از همراهان توانا فرستاده است.
به نظر شما اشتغال زنان و حضور بیشتر آنان در اجتماع، به پویایی جامعه کمک میکند یا آسیبزننده است؟
bit.ly/2JDqVxk
مطالب مرتبط
حجاب در ایران چگونه تبدیل به یک اجبار شد؟
http://bit.ly/2FATxVm
جنبش زنان؛ از مشروطه تا امروز
http://goo.gl/QRN7s4
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زنان تحصیلکرده بیکار، دو برابر آقایان
زنان تحصیلکرده بیکار، دو برابر آقایان هستند. بیش از ۴۰ درصد از زنانی که تحصیلات دانشگاهی دارند بیکارند.
https://bit.ly/2GAOTfu
لینک یوتیوب:
https://bit.ly/2Sf8rYd
#اسلایدشو
#بیکاری
#اشتغال_زنان
@Tavaana_TavaanaTech
زنان تحصیلکرده بیکار، دو برابر آقایان هستند. بیش از ۴۰ درصد از زنانی که تحصیلات دانشگاهی دارند بیکارند.
https://bit.ly/2GAOTfu
لینک یوتیوب:
https://bit.ly/2Sf8rYd
#اسلایدشو
#بیکاری
#اشتغال_زنان
@Tavaana_TavaanaTech