هما ناطق، تاریخنگار و استاد دانشگاه، درگذشت
هما ناطق، #نویسنده، #پژوهشگر، #استاد_دانشگاه سوربن و #تاریخنگار دوران قاجار و #مشروطه، روز اول ژانویه ۲۰۱۶ در پاریس درگذشت.
هما ناطق در ۱۳۱۳ در ارومیه زاده شد. او در ۱۹۵۶ با بورس دولت فرانسه برای ادامه تحصیل در رشته ادبیات فرانسه راهی این کشور شد. علاقه او به به رشته تاریخ موجب شد ادبیات را رها کند و به دانشکده تاریخ بپیوندد. ناطق فوق لیسانس و دکترای خود را در رشته تاریخ از دانشگاه سوربن دریافت کرد.
پژوهشهای دوره دکتری او بر زندگی سیاسی سید جمالالدین افغانی (اسدآبادی) بود. در سال ۱۹۶۹، رساله دکتری ناطق با همکاری «مرکز ملی پژوهشهای علمی فرانسه (C. N. R. S) با عنوان «اسلام مدرن و سید جمالالدین اسدآبادی» بهصورت کتاب منتشر شد. این اولین اثر تاریخنگاری پژوهشی هما ناطق بود و در زمان انتشار ماکسیم رودنسون، #تاریخنگار، جامعهشناس و شرقشناس مارکسیست فرانسوی بر کتاب ناطق مقدمه نوشت.
ناطق در ۱۳۴۷ به تهران بازگشت. رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، حسین نصر، اولین کتاب ناطق را خوانده بود و پیشنهاد کرد تا ناطق را در دانشگاه استخدام کنند. ناطق از سال ۱۳۴۸ تا سال ۱۳۵۹ به تدریس در دانشکده تاریخ دانشگاه تهران مشغول بود. در این سالها او به تدریس این دروس پرداخت: «جنگهای ایران و روسیه در سده نوزده»، «تاریخ اجتماعی دوران قاجار»، «روشنفکران عصر مشروطه»، «تاریخچه مشروطیت و قانون اساسی در ایران و عثمانی». پژوهشهای ناطق در این مدت هم در نشریاتی تاریخی و هم در کتابها در همین حوزهها منتشر میشد. همچنین در این دوره هما ناطق با فریدون آدمیت چندین پژوهش مشترک انجام دادند که نتیجه آن در کتاب «افکار سیاسی اجتماعی و اقتصادی در آثار منتشر نشده در دوره قاجار» به انتشار رسید.
با توجه به اینکه ناطق پیش از اینکه به دانشکده تاریخ سوربون بپیوندد سالها ادبیات فرانسه خوانده بود، در دانشکده تربیت معلم تهران نیز استاد ادبیات سده نوزده فرانسه شد. در سال ۱۳۵۲، برای یک سال فرصت مطالعاتی ایران را ترک کرد و به دعوت دانشکده تحقیقات خاورمیانه دانشگاه پرینستون در حوزه «تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در سده نوزده» پژوهش کرد و به مدت یک سال در همان دانشگاه درس داد.
دو سال پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، به دنبال انقلاب فرهنگی، هما ناطق به فرانسه بازگشت. مدتی با عنوان پژوهشگر مستقل کار میکرد. او که خود یک منبع تاریخی است با پروژه #تاریخ شفاهی هاروراد همکاری کرد و در گفتوگو با ضیاء صدقی خاطرات خود را در این آرشیو تاریخی ضبط کرد.
ناطق در سال ۱۳۶۳ به عنوان استاد تماموقت در آموزشکده مطالعات ایرانشناسی دانشگاه سوربن نوین مشغول به کار شد.
کتابها و مقالات بسیاری به زبانهای فارسی و فرانسه از هما ناطق منتشر شده است، که از آن جمله میتوان به «زندگی سید جمال الدین اسد آبادی در رابطه با فرانسه»، «آیین بابی»، «روشنفکران ایرانی در استانبول»، «وصیتنامه عباس میرزا»، «روزنامه قانون»، «زنان در مشروطیت»، «انجمنهای شورایی در مشروطیت»، «رساله مشروطیت»، «بازرگانان در دادو ستد با بانک شاهی و رژی» و «کارنامه و زمانه میرزا رضا کرمانی» و «کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران» اشاره کرد.
هما ناطق همچنین #مترجم بود؛ او چند اثر مهم تاریخی مانند «چهره استعمارزده» اثر جامعهشناس فرانسوی آلبر- ممی و «آخرین روزهای لطفعلیخان زند» اثر هارفورد جونز را به فارسی ترجمه کرده است.
از #هماناطق به عنوان یکی از چند #زن متخصص دوران تاریخی سده ۱۹ و اوایل ۲۰ در ایران که به تاریخ از دریچه مسئله مدرنیته و همچنین رابطه ایران و غرب نگاه میکرد، یاد خواهد شد.
Radio Zamaneh
@Tavaana_Tavaanatech
هما ناطق، #نویسنده، #پژوهشگر، #استاد_دانشگاه سوربن و #تاریخنگار دوران قاجار و #مشروطه، روز اول ژانویه ۲۰۱۶ در پاریس درگذشت.
هما ناطق در ۱۳۱۳ در ارومیه زاده شد. او در ۱۹۵۶ با بورس دولت فرانسه برای ادامه تحصیل در رشته ادبیات فرانسه راهی این کشور شد. علاقه او به به رشته تاریخ موجب شد ادبیات را رها کند و به دانشکده تاریخ بپیوندد. ناطق فوق لیسانس و دکترای خود را در رشته تاریخ از دانشگاه سوربن دریافت کرد.
پژوهشهای دوره دکتری او بر زندگی سیاسی سید جمالالدین افغانی (اسدآبادی) بود. در سال ۱۹۶۹، رساله دکتری ناطق با همکاری «مرکز ملی پژوهشهای علمی فرانسه (C. N. R. S) با عنوان «اسلام مدرن و سید جمالالدین اسدآبادی» بهصورت کتاب منتشر شد. این اولین اثر تاریخنگاری پژوهشی هما ناطق بود و در زمان انتشار ماکسیم رودنسون، #تاریخنگار، جامعهشناس و شرقشناس مارکسیست فرانسوی بر کتاب ناطق مقدمه نوشت.
ناطق در ۱۳۴۷ به تهران بازگشت. رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، حسین نصر، اولین کتاب ناطق را خوانده بود و پیشنهاد کرد تا ناطق را در دانشگاه استخدام کنند. ناطق از سال ۱۳۴۸ تا سال ۱۳۵۹ به تدریس در دانشکده تاریخ دانشگاه تهران مشغول بود. در این سالها او به تدریس این دروس پرداخت: «جنگهای ایران و روسیه در سده نوزده»، «تاریخ اجتماعی دوران قاجار»، «روشنفکران عصر مشروطه»، «تاریخچه مشروطیت و قانون اساسی در ایران و عثمانی». پژوهشهای ناطق در این مدت هم در نشریاتی تاریخی و هم در کتابها در همین حوزهها منتشر میشد. همچنین در این دوره هما ناطق با فریدون آدمیت چندین پژوهش مشترک انجام دادند که نتیجه آن در کتاب «افکار سیاسی اجتماعی و اقتصادی در آثار منتشر نشده در دوره قاجار» به انتشار رسید.
با توجه به اینکه ناطق پیش از اینکه به دانشکده تاریخ سوربون بپیوندد سالها ادبیات فرانسه خوانده بود، در دانشکده تربیت معلم تهران نیز استاد ادبیات سده نوزده فرانسه شد. در سال ۱۳۵۲، برای یک سال فرصت مطالعاتی ایران را ترک کرد و به دعوت دانشکده تحقیقات خاورمیانه دانشگاه پرینستون در حوزه «تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در سده نوزده» پژوهش کرد و به مدت یک سال در همان دانشگاه درس داد.
دو سال پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، به دنبال انقلاب فرهنگی، هما ناطق به فرانسه بازگشت. مدتی با عنوان پژوهشگر مستقل کار میکرد. او که خود یک منبع تاریخی است با پروژه #تاریخ شفاهی هاروراد همکاری کرد و در گفتوگو با ضیاء صدقی خاطرات خود را در این آرشیو تاریخی ضبط کرد.
ناطق در سال ۱۳۶۳ به عنوان استاد تماموقت در آموزشکده مطالعات ایرانشناسی دانشگاه سوربن نوین مشغول به کار شد.
کتابها و مقالات بسیاری به زبانهای فارسی و فرانسه از هما ناطق منتشر شده است، که از آن جمله میتوان به «زندگی سید جمال الدین اسد آبادی در رابطه با فرانسه»، «آیین بابی»، «روشنفکران ایرانی در استانبول»، «وصیتنامه عباس میرزا»، «روزنامه قانون»، «زنان در مشروطیت»، «انجمنهای شورایی در مشروطیت»، «رساله مشروطیت»، «بازرگانان در دادو ستد با بانک شاهی و رژی» و «کارنامه و زمانه میرزا رضا کرمانی» و «کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران» اشاره کرد.
هما ناطق همچنین #مترجم بود؛ او چند اثر مهم تاریخی مانند «چهره استعمارزده» اثر جامعهشناس فرانسوی آلبر- ممی و «آخرین روزهای لطفعلیخان زند» اثر هارفورد جونز را به فارسی ترجمه کرده است.
از #هماناطق به عنوان یکی از چند #زن متخصص دوران تاریخی سده ۱۹ و اوایل ۲۰ در ایران که به تاریخ از دریچه مسئله مدرنیته و همچنین رابطه ایران و غرب نگاه میکرد، یاد خواهد شد.
Radio Zamaneh
@Tavaana_Tavaanatech
۱۸ بهمنماه سالروز تصویب نخستین قانون مطبوعات در ایران
۱۰۸ سال پیش در چنین روزی، نخستین قانون مطبوعات ایران به تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی رسید.این نخستین قانون رسمی در مورد چاپ و نشر و یکی از معدود مصوبات مجلس اول #مشروطه است.
این قانون که کمتر جنبه نظارتی داشت، در ۵۲ ماده تهیه شد، که به تصویب و امضا اکثریت مطلق نمایندگان رسید. در مقدمه این قانون آمده است:
«موافق اصل بيستم از قانون اساسی عامه مطبوعات غير از كتب ضلال و مواد مضره به دين مبين آزاد و #مميزي در آنها ممنوع است ولي هر گاه چيزيمخالف قانون مطبوعات در آنها مشاهده بشود نشر دهند يا نويسنده بر طبق قانون مطبوعات مجازات ميشود اگر نويسنده معروف و مقيم ايران باشدناشر و طابع و موزع از تعرض مصون هستند مقرر ميشود طبع كتب و روزنامجات و اعلانات و لوايح در تحت قوانين مقرره ذيل كه از براي حفظ حقوقعموم و سد ابواب مضار از تجاوزات ارباب قلم و مطبوعات وضع ميشود #آزاد است هر كس بخواهد مطبعه داير نمايد يا كتاب و جريده و اعلاناتي بهطبع برساند يا #مطبوعات را بفروشد بايد بدواً عدم تخلف از فصول اين قوانين را نزد وزارت معارف به التزام شرعي ملتزم و متعهد شود.»
#قانونمطبوعات
#روزنامهنگاری
@Tavaana_TavaanaTech
۱۰۸ سال پیش در چنین روزی، نخستین قانون مطبوعات ایران به تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی رسید.این نخستین قانون رسمی در مورد چاپ و نشر و یکی از معدود مصوبات مجلس اول #مشروطه است.
این قانون که کمتر جنبه نظارتی داشت، در ۵۲ ماده تهیه شد، که به تصویب و امضا اکثریت مطلق نمایندگان رسید. در مقدمه این قانون آمده است:
«موافق اصل بيستم از قانون اساسی عامه مطبوعات غير از كتب ضلال و مواد مضره به دين مبين آزاد و #مميزي در آنها ممنوع است ولي هر گاه چيزيمخالف قانون مطبوعات در آنها مشاهده بشود نشر دهند يا نويسنده بر طبق قانون مطبوعات مجازات ميشود اگر نويسنده معروف و مقيم ايران باشدناشر و طابع و موزع از تعرض مصون هستند مقرر ميشود طبع كتب و روزنامجات و اعلانات و لوايح در تحت قوانين مقرره ذيل كه از براي حفظ حقوقعموم و سد ابواب مضار از تجاوزات ارباب قلم و مطبوعات وضع ميشود #آزاد است هر كس بخواهد مطبعه داير نمايد يا كتاب و جريده و اعلاناتي بهطبع برساند يا #مطبوعات را بفروشد بايد بدواً عدم تخلف از فصول اين قوانين را نزد وزارت معارف به التزام شرعي ملتزم و متعهد شود.»
#قانونمطبوعات
#روزنامهنگاری
@Tavaana_TavaanaTech
«...این که خفته است در این خاک منم
ایرجم، ایرج شیرین سخنم
مدفن عشق جهان است اینجا
یک جهان عشق نهان است اینجا
عاشقی بوده به دنیا فن من
مدفن عشق بود مدفن من
آنچه از مال جهان هستی بود
حرف عیش و طرب مستی بود...»
ایرج میرزا در ۲۲ اسفندماه ۱۳۰۴ در تهران به دلیل سکته قلبی درگذشت و او را در گورستان #ظهیرالدوله به خاک سپردند.
بسیاری از ما تجربهی این را داریم که در خانه، بزرگترها برخی از کتابها را از دسترس نوجوانان و جوانان ِ خانه دور نگاه میداشتهاند تا مبادا نوجوانان آن کتابها را بخوانند و به زعم آنها تحت تاثیر بدآموزیهای آن کتابها قرار بگیرند. برای مثال بسیار از خانوادهها با کتابهای «صادق هدایت» چنین میکردهاند. ایرج میرزا، از شاعران برجستهی عصر #مشروطه نیز از جملهی کسانی بود که برخی گمان داشتند که خواندن اشعارش به دلیل داشتن حرفهای رکیک بدآموزی دارد.
چند سال پیش بود که شهرداری مشهد نام بلوار ایرج میرزا را به «جلال آلاحمد» تغییر داد و با نصب پارچهای در محل بلوار دلایل این تغییر نام را چنین برشمرد: «ایرج میرزا، بنیانگذار نوع خاصی از ادبیات پرونوگرافی (مستهجن) است که تا پیش از از او هرگز مضامین و مفاهیم مبتذل بدینسان در عرصهی فرهنگ مکتوب ما وارد نشده بود. لبهی تیز حملات ادبی ایرج میرزا پیوسته متوجه مفاهیم ارزش دینی و ارکان اصلی شریعت (از جمله نماز) بوده و بر نمادهای اصول و فروع دین و نهادهای برخاسته از آن به طور مکرر حمله شده است. سخیفسازی نمادها ارزشی دین اسلام و تخفیف شان آن و به خصوص نازلسازی جایگاه روحانیت معظم شیعه مهمترین وجه محتوایی اشعار ایرج میرزا بوده است.»
«پروفسور مار»، ایرانشناس نامدار روس، ایرج میرزا را چنین توصیف کرده است: «مردی بود سیاهسوخته و لاغراندام و متوسطالقامه و در رفتار و گفتار شکیبا و بردبار. اشعار ایرج وقتی خودش آنها را میخواند جان میگرفت… ایرج میرزا را از زمرهی شاعران برجستهی عصر #مشروطیت میدانند. شاید بتوان وی را از شاعران مطرح دوران تجدد در ادبیات ایران نیز به شمار آورد.»
وجود الفاظ رکیک در اشعار ایرج میرزا موجب شد که برخی از منتقدان، آثار تربیتی منفیای بر اشعار او مترتب بدانند. از شعرهای شناختهشدهی دیگر ایرج میرزا میتوان به شعری اشاره کرد که در افواه عمومی به «حجاب» شهره گشته است و در آن کلمات رکیک بسیاری در #نقد حجاب اسلامی به کار رفته است. مخالفت #ایرج_میرزا با برخی از شعائر مذهبی-مانند #شعر #منتقدانه او در مورد عزاداری محرم- و همچنین هجو روحانیت - مثلا شعر او در هجو شیخ فضلالله نوری- و نقد روضهخوانی موجب شد که بخش سنتی جامعه و روحانیان اشعار او را نپسندند. وقتی ایرج میرزا میسرود که در ایران تا بُوَد آخوند و مفتی / به روز بدتر از این هم بیفتی روحانیان کثیری از او رنجیده میشدند.
ملکالشعرای بهار در رثای ایرج میرزا سروده است که:
سکته کرد و مرد ایرج میرزا
قلب ما افسرد ایرج میرزا
بود مانند می صاف ِ طهور
خالی از هر دُرد ایرج میرزا
سعدیای نو بود و چون سعدی به دهر
شعر نو آورد ایرج میرزا
از دل یارن به اشعار لطیف
رنگ غم بسترد ایرج میرزا
دائما در شادی یاران خویش
پای میافشرد ایرج میرزا
برخلافْ آخر ز مرگ خویشتن
خلق را آزرد ایرج میرزا
ای دریغا کانچه را آورده بود
رفت و با خود برد ایرج میرزا
گورکن فضل و ادب را گل گرفت
چون به گل بسپرد ایرج میرزا
سکته کرد و از پس پنجاه و پنج
لحظهای نشمرد ایرج میرزا
مرد آسان لیک مشکل کرد کار
بر بزرگ و خرد ایرج میرزا
گفت بهر سال تاریخش بهار:
وه چه راحت مرد ایرج میرزا
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1xihdmH
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
ایرجم، ایرج شیرین سخنم
مدفن عشق جهان است اینجا
یک جهان عشق نهان است اینجا
عاشقی بوده به دنیا فن من
مدفن عشق بود مدفن من
آنچه از مال جهان هستی بود
حرف عیش و طرب مستی بود...»
ایرج میرزا در ۲۲ اسفندماه ۱۳۰۴ در تهران به دلیل سکته قلبی درگذشت و او را در گورستان #ظهیرالدوله به خاک سپردند.
بسیاری از ما تجربهی این را داریم که در خانه، بزرگترها برخی از کتابها را از دسترس نوجوانان و جوانان ِ خانه دور نگاه میداشتهاند تا مبادا نوجوانان آن کتابها را بخوانند و به زعم آنها تحت تاثیر بدآموزیهای آن کتابها قرار بگیرند. برای مثال بسیار از خانوادهها با کتابهای «صادق هدایت» چنین میکردهاند. ایرج میرزا، از شاعران برجستهی عصر #مشروطه نیز از جملهی کسانی بود که برخی گمان داشتند که خواندن اشعارش به دلیل داشتن حرفهای رکیک بدآموزی دارد.
چند سال پیش بود که شهرداری مشهد نام بلوار ایرج میرزا را به «جلال آلاحمد» تغییر داد و با نصب پارچهای در محل بلوار دلایل این تغییر نام را چنین برشمرد: «ایرج میرزا، بنیانگذار نوع خاصی از ادبیات پرونوگرافی (مستهجن) است که تا پیش از از او هرگز مضامین و مفاهیم مبتذل بدینسان در عرصهی فرهنگ مکتوب ما وارد نشده بود. لبهی تیز حملات ادبی ایرج میرزا پیوسته متوجه مفاهیم ارزش دینی و ارکان اصلی شریعت (از جمله نماز) بوده و بر نمادهای اصول و فروع دین و نهادهای برخاسته از آن به طور مکرر حمله شده است. سخیفسازی نمادها ارزشی دین اسلام و تخفیف شان آن و به خصوص نازلسازی جایگاه روحانیت معظم شیعه مهمترین وجه محتوایی اشعار ایرج میرزا بوده است.»
«پروفسور مار»، ایرانشناس نامدار روس، ایرج میرزا را چنین توصیف کرده است: «مردی بود سیاهسوخته و لاغراندام و متوسطالقامه و در رفتار و گفتار شکیبا و بردبار. اشعار ایرج وقتی خودش آنها را میخواند جان میگرفت… ایرج میرزا را از زمرهی شاعران برجستهی عصر #مشروطیت میدانند. شاید بتوان وی را از شاعران مطرح دوران تجدد در ادبیات ایران نیز به شمار آورد.»
وجود الفاظ رکیک در اشعار ایرج میرزا موجب شد که برخی از منتقدان، آثار تربیتی منفیای بر اشعار او مترتب بدانند. از شعرهای شناختهشدهی دیگر ایرج میرزا میتوان به شعری اشاره کرد که در افواه عمومی به «حجاب» شهره گشته است و در آن کلمات رکیک بسیاری در #نقد حجاب اسلامی به کار رفته است. مخالفت #ایرج_میرزا با برخی از شعائر مذهبی-مانند #شعر #منتقدانه او در مورد عزاداری محرم- و همچنین هجو روحانیت - مثلا شعر او در هجو شیخ فضلالله نوری- و نقد روضهخوانی موجب شد که بخش سنتی جامعه و روحانیان اشعار او را نپسندند. وقتی ایرج میرزا میسرود که در ایران تا بُوَد آخوند و مفتی / به روز بدتر از این هم بیفتی روحانیان کثیری از او رنجیده میشدند.
ملکالشعرای بهار در رثای ایرج میرزا سروده است که:
سکته کرد و مرد ایرج میرزا
قلب ما افسرد ایرج میرزا
بود مانند می صاف ِ طهور
خالی از هر دُرد ایرج میرزا
سعدیای نو بود و چون سعدی به دهر
شعر نو آورد ایرج میرزا
از دل یارن به اشعار لطیف
رنگ غم بسترد ایرج میرزا
دائما در شادی یاران خویش
پای میافشرد ایرج میرزا
برخلافْ آخر ز مرگ خویشتن
خلق را آزرد ایرج میرزا
ای دریغا کانچه را آورده بود
رفت و با خود برد ایرج میرزا
گورکن فضل و ادب را گل گرفت
چون به گل بسپرد ایرج میرزا
سکته کرد و از پس پنجاه و پنج
لحظهای نشمرد ایرج میرزا
مرد آسان لیک مشکل کرد کار
بر بزرگ و خرد ایرج میرزا
گفت بهر سال تاریخش بهار:
وه چه راحت مرد ایرج میرزا
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1xihdmH
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
توانا
ایرج میرزا؛ شاعر مشروطه
بسیاری از ما تجربه این را داریم که در خانه، بزرگترها برخی از کتابها را از دسترس نوجوانان و جوانان خانه دور نگاه میداشتهاند تا مبادا نوجوانان آن کتابها را بخوانند و به زعم آنها تحت تاثیر
مجسمه #سرداراسعدبختیاری در جونقان تخریب شد
مجسمه حاج علیقلی خان معروف به سردار اسعد بختیاری یکی از فاتحان تهران در انقلاب مشروطه در شهر جونقان چهارمحال و بختیاری تخریب شد.
یک منبع آگاه روز شنبه در این باره به خبرنگار ایرنا گفت: انتشار برخی دیدگاهها در بین مردم مبنی بر اینکه مجسمه سردار اسعد بختیاری و نصب آن در شهر نماد ظلم است، موجب شد تا برخی از اهالی جوقان به قلعه این سردار مشروطهخواه هجوم آورند.
وی گفت: این افراد با پاشیدن نمک به صورت نگهبانان قلعه وارد محوطه شده و با تیشه مجسمه سردار اسعد بختیاری را تخریب کردند.
به گزارش ایرنا، قلعه #سرداراسعد بختیاری به عنوان موزه #مشروطیت نامگذاری شده و مقرر بود هفته جاری با حضور مسئولان کشوری و استانی افتتاح شود.
انقلاب مشروطه بخشی از تاریخ معاصر ایران است که قوم #بختیاری نیز در این جنبش، نقشآفرینی کرد و بخشی از سرآغاز قیام علیه استبداد قاجار، از دامنه کوههای بختیاری رخ داده است.
کتیبههای پیرغار در روستای ده چشمه و قلعه سردار اسعد بختیاری در شهر #جونقان، از توابع شهرستان فارسان، مهمترین آثار به جای مانده از انقلاب مشروطه است.
انقلاب #مشروطه در دوره مظفرالدین شاه قاجار و سپس در دوره محمدعلی شاه قاجار، برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد که در نهایت به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب نخستین قانون اساسی ایران انجامید.
قلعه سردار اسعد بختیاری یا قلعه مشروطه، مربوط به دوران قارجار در شهر جونقان پنجم دی ۱۳۵۶ به شماره ۱۵۴۸ به عنوان یک اثر تاریخی ثبت ملی شد.
در کانال تلگرام بختیاری، سخنان امامجمعه جونقان، عامل تحریک افراد خودسر شناخته شده برای تخریب این مجسمه عنوان شده که اعتراض بسیاری از مردم را برانگیخته و گروهی از مردم با مضای طوماری خواستار رسیدگی استاندار به این موضوع شدند.
@Tavaana_TavaanaTech
مجسمه حاج علیقلی خان معروف به سردار اسعد بختیاری یکی از فاتحان تهران در انقلاب مشروطه در شهر جونقان چهارمحال و بختیاری تخریب شد.
یک منبع آگاه روز شنبه در این باره به خبرنگار ایرنا گفت: انتشار برخی دیدگاهها در بین مردم مبنی بر اینکه مجسمه سردار اسعد بختیاری و نصب آن در شهر نماد ظلم است، موجب شد تا برخی از اهالی جوقان به قلعه این سردار مشروطهخواه هجوم آورند.
وی گفت: این افراد با پاشیدن نمک به صورت نگهبانان قلعه وارد محوطه شده و با تیشه مجسمه سردار اسعد بختیاری را تخریب کردند.
به گزارش ایرنا، قلعه #سرداراسعد بختیاری به عنوان موزه #مشروطیت نامگذاری شده و مقرر بود هفته جاری با حضور مسئولان کشوری و استانی افتتاح شود.
انقلاب مشروطه بخشی از تاریخ معاصر ایران است که قوم #بختیاری نیز در این جنبش، نقشآفرینی کرد و بخشی از سرآغاز قیام علیه استبداد قاجار، از دامنه کوههای بختیاری رخ داده است.
کتیبههای پیرغار در روستای ده چشمه و قلعه سردار اسعد بختیاری در شهر #جونقان، از توابع شهرستان فارسان، مهمترین آثار به جای مانده از انقلاب مشروطه است.
انقلاب #مشروطه در دوره مظفرالدین شاه قاجار و سپس در دوره محمدعلی شاه قاجار، برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد که در نهایت به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب نخستین قانون اساسی ایران انجامید.
قلعه سردار اسعد بختیاری یا قلعه مشروطه، مربوط به دوران قارجار در شهر جونقان پنجم دی ۱۳۵۶ به شماره ۱۵۴۸ به عنوان یک اثر تاریخی ثبت ملی شد.
در کانال تلگرام بختیاری، سخنان امامجمعه جونقان، عامل تحریک افراد خودسر شناخته شده برای تخریب این مجسمه عنوان شده که اعتراض بسیاری از مردم را برانگیخته و گروهی از مردم با مضای طوماری خواستار رسیدگی استاندار به این موضوع شدند.
@Tavaana_TavaanaTech
«...این که خفته است در این خاک منم
ایرجم، ایرج شیرین سخنم
مدفن عشق جهان است اینجا
یک جهان عشق نهان است اینجا
عاشقی بوده به دنیا فن من
مدفن عشق بود مدفن من
آنچه از مال جهان هستی بود
حرف عیش و طرب مستی بود...»
goo.gl/qdq77s
ایرج میرزا در ۲۲ اسفندماه ۱۳۰۴ در تهران به دلیل سکته قلبی درگذشت و او را در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپردند.
بسیاری از ما تجربهی این را داریم که در خانه، بزرگترها برخی از کتابها را از دسترس نوجوانان و جوانان ِ خانه دور نگاه میداشتهاند تا مبادا نوجوانان آن کتابها را بخوانند و به زعم آنها تحت تاثیر بدآموزیهای آن کتابها قرار بگیرند. برای مثال بسیار از خانوادهها با کتابهای «صادق هدایت» چنین میکردهاند. ایرج میرزا، از شاعران برجستهی عصر مشروطه نیز از جملهی کسانی بود که برخی گمان داشتند که خواندن اشعارش به دلیل داشتن حرفهای رکیک بدآموزی دارد.
چند سال پیش بود که شهرداری مشهد نام بلوار ایرج میرزا را به «جلال آلاحمد» تغییر داد و با نصب پارچهای در محل بلوار دلایل این تغییر نام را چنین برشمرد: «ایرج میرزا، بنیانگذار نوع خاصی از ادبیات پرونوگرافی (مستهجن) است که تا پیش از از او هرگز مضامین و مفاهیم مبتذل بدینسان در عرصهی فرهنگ مکتوب ما وارد نشده بود. لبهی تیز حملات ادبی ایرج میرزا پیوسته متوجه مفاهیم ارزش دینی و ارکان اصلی شریعت (از جمله نماز) بوده و بر نمادهای اصول و فروع دین و نهادهای برخاسته از آن به طور مکرر حمله شده است. سخیفسازی نمادها ارزشی دین اسلام و تخفیف شان آن و به خصوص نازلسازی جایگاه روحانیت معظم شیعه مهمترین وجه محتوایی اشعار ایرج میرزا بوده است.»
«پروفسور مار»، ایرانشناس نامدار روس، ایرج میرزا را چنین توصیف کرده است: «مردی بود سیاهسوخته و لاغراندام و متوسطالقامه و در رفتار و گفتار شکیبا و بردبار. اشعار ایرج وقتی خودش آنها را میخواند جان میگرفت… ایرج میرزا را از زمرهی شاعران برجستهی عصر مشروطیت میدانند. شاید بتوان وی را از شاعران مطرح دوران تجدد در ادبیات ایران نیز به شمار آورد.»
وجود الفاظ رکیک در اشعار ایرج میرزا موجب شد که برخی از منتقدان، آثار تربیتی منفیای بر اشعار او مترتب بدانند. از شعرهای شناختهشدهی دیگر ایرج میرزا میتوان به شعری اشاره کرد که در افواه عمومی به «حجاب» شهره گشته است و در آن کلمات رکیک بسیاری در نقد حجاب اسلامی به کار رفته است. مخالفت ایرج میرزا با برخی از شعائر مذهبی-مانند شعر منتقدانه او در مورد عزاداری محرم- و همچنین هجو روحانیت - مثلا شعر او در هجو شیخ فضلالله نوری- و نقد روضهخوانی موجب شد که بخش سنتی جامعه و روحانیان اشعار او را نپسندند. وقتی ایرج میرزا میسرود که در ایران تا بُوَد آخوند و مفتی / به روز بدتر از این هم بیفتی روحانیان کثیری از او رنجیده میشدند.
ملکالشعرای بهار در رثای ایرج میرزا سروده است که:
سکته کرد و مرد ایرج میرزا
قلب ما افسرد ایرج میرزا
بود مانند می صاف ِ طهور
خالی از هر دُرد ایرج میرزا
سعدیای نو بود و چون سعدی به دهر
شعر نو آورد ایرج میرزا
از دل یارن به اشعار لطیف
رنگ غم بسترد ایرج میرزا
دائما در شادی یاران خویش
پای میافشرد ایرج میرزا
برخلافْ آخر ز مرگ خویشتن
خلق را آزرد ایرج میرزا
ای دریغا کانچه را آورده بود
رفت و با خود برد ایرج میرزا
گورکن فضل و ادب را گل گرفت
چون به گل بسپرد ایرج میرزا
سکته کرد و از پس پنجاه و پنج
لحظهای نشمرد ایرج میرزا
مرد آسان لیک مشکل کرد کار
بر بزرگ و خرد ایرج میرزا
گفت بهر سال تاریخش بهار:
وه چه راحت مرد ایرج میرزا
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1xihdmH
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
ایرجم، ایرج شیرین سخنم
مدفن عشق جهان است اینجا
یک جهان عشق نهان است اینجا
عاشقی بوده به دنیا فن من
مدفن عشق بود مدفن من
آنچه از مال جهان هستی بود
حرف عیش و طرب مستی بود...»
goo.gl/qdq77s
ایرج میرزا در ۲۲ اسفندماه ۱۳۰۴ در تهران به دلیل سکته قلبی درگذشت و او را در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپردند.
بسیاری از ما تجربهی این را داریم که در خانه، بزرگترها برخی از کتابها را از دسترس نوجوانان و جوانان ِ خانه دور نگاه میداشتهاند تا مبادا نوجوانان آن کتابها را بخوانند و به زعم آنها تحت تاثیر بدآموزیهای آن کتابها قرار بگیرند. برای مثال بسیار از خانوادهها با کتابهای «صادق هدایت» چنین میکردهاند. ایرج میرزا، از شاعران برجستهی عصر مشروطه نیز از جملهی کسانی بود که برخی گمان داشتند که خواندن اشعارش به دلیل داشتن حرفهای رکیک بدآموزی دارد.
چند سال پیش بود که شهرداری مشهد نام بلوار ایرج میرزا را به «جلال آلاحمد» تغییر داد و با نصب پارچهای در محل بلوار دلایل این تغییر نام را چنین برشمرد: «ایرج میرزا، بنیانگذار نوع خاصی از ادبیات پرونوگرافی (مستهجن) است که تا پیش از از او هرگز مضامین و مفاهیم مبتذل بدینسان در عرصهی فرهنگ مکتوب ما وارد نشده بود. لبهی تیز حملات ادبی ایرج میرزا پیوسته متوجه مفاهیم ارزش دینی و ارکان اصلی شریعت (از جمله نماز) بوده و بر نمادهای اصول و فروع دین و نهادهای برخاسته از آن به طور مکرر حمله شده است. سخیفسازی نمادها ارزشی دین اسلام و تخفیف شان آن و به خصوص نازلسازی جایگاه روحانیت معظم شیعه مهمترین وجه محتوایی اشعار ایرج میرزا بوده است.»
«پروفسور مار»، ایرانشناس نامدار روس، ایرج میرزا را چنین توصیف کرده است: «مردی بود سیاهسوخته و لاغراندام و متوسطالقامه و در رفتار و گفتار شکیبا و بردبار. اشعار ایرج وقتی خودش آنها را میخواند جان میگرفت… ایرج میرزا را از زمرهی شاعران برجستهی عصر مشروطیت میدانند. شاید بتوان وی را از شاعران مطرح دوران تجدد در ادبیات ایران نیز به شمار آورد.»
وجود الفاظ رکیک در اشعار ایرج میرزا موجب شد که برخی از منتقدان، آثار تربیتی منفیای بر اشعار او مترتب بدانند. از شعرهای شناختهشدهی دیگر ایرج میرزا میتوان به شعری اشاره کرد که در افواه عمومی به «حجاب» شهره گشته است و در آن کلمات رکیک بسیاری در نقد حجاب اسلامی به کار رفته است. مخالفت ایرج میرزا با برخی از شعائر مذهبی-مانند شعر منتقدانه او در مورد عزاداری محرم- و همچنین هجو روحانیت - مثلا شعر او در هجو شیخ فضلالله نوری- و نقد روضهخوانی موجب شد که بخش سنتی جامعه و روحانیان اشعار او را نپسندند. وقتی ایرج میرزا میسرود که در ایران تا بُوَد آخوند و مفتی / به روز بدتر از این هم بیفتی روحانیان کثیری از او رنجیده میشدند.
ملکالشعرای بهار در رثای ایرج میرزا سروده است که:
سکته کرد و مرد ایرج میرزا
قلب ما افسرد ایرج میرزا
بود مانند می صاف ِ طهور
خالی از هر دُرد ایرج میرزا
سعدیای نو بود و چون سعدی به دهر
شعر نو آورد ایرج میرزا
از دل یارن به اشعار لطیف
رنگ غم بسترد ایرج میرزا
دائما در شادی یاران خویش
پای میافشرد ایرج میرزا
برخلافْ آخر ز مرگ خویشتن
خلق را آزرد ایرج میرزا
ای دریغا کانچه را آورده بود
رفت و با خود برد ایرج میرزا
گورکن فضل و ادب را گل گرفت
چون به گل بسپرد ایرج میرزا
سکته کرد و از پس پنجاه و پنج
لحظهای نشمرد ایرج میرزا
مرد آسان لیک مشکل کرد کار
بر بزرگ و خرد ایرج میرزا
گفت بهر سال تاریخش بهار:
وه چه راحت مرد ایرج میرزا
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1xihdmH
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «...این که خفته است در این خاک منم ایرجم، ایرج شیرین سخنم مدفن عشق جهان است اینجا یک جهان عشق نهان است اینجا عاشقی بوده به دنیا فن من مدفن عشق بود مدفن من آنچه از مال جهان هستی بود حرف عیش و طرب مستی بود...» . #ایرج_میرزا در ۲۲ اسفندماه ۱۳۰۴ در تهران به…
«این تماس مشترک مادر ابراهیم کتابدار، خانم سکینه احمدی و خانم شیرپییشه با خانم علینژاد بسیار نمادین بود. خصوصا اونجا که این زن شجاع شاهسون میگه من ۴ ساعت دنبال خونه مادر پویا گشتم!
.
ببینید دو زنی که همدیگرو نمیشناسن از دو جای مختلف ایران همدیکه رو پیدا میکنن، کنار هم میشینن و با مسیح علینژاد حرف میزنن و میگن ملت برای پنج دی بیاید بیرون و میگن راه فرزندامون رو ادامه میدیم.
.
چه روزهای تلخ ولی در عینحال قشنگی رو داریم میگذرونیم. یاد دوران مشروطه افتادم. گیلان و آذربایجان و اصفهان و بختیاری و همه کشور، علیه استبداد تهران! درد مشترک که میگن همینه! درد ما را به هم نزدیک خواهد کرد».
.
#ابراهیم_کتابدار #پویابختیاری #سکینه_احمدی #ناهید_شیرپیشه #پنجم_دی #درد_مشترک #مشروطه #آذربایجان #بختیاری #شاهسون
@Tavaana_TavaanaTech
.
ببینید دو زنی که همدیگرو نمیشناسن از دو جای مختلف ایران همدیکه رو پیدا میکنن، کنار هم میشینن و با مسیح علینژاد حرف میزنن و میگن ملت برای پنج دی بیاید بیرون و میگن راه فرزندامون رو ادامه میدیم.
.
چه روزهای تلخ ولی در عینحال قشنگی رو داریم میگذرونیم. یاد دوران مشروطه افتادم. گیلان و آذربایجان و اصفهان و بختیاری و همه کشور، علیه استبداد تهران! درد مشترک که میگن همینه! درد ما را به هم نزدیک خواهد کرد».
.
#ابراهیم_کتابدار #پویابختیاری #سکینه_احمدی #ناهید_شیرپیشه #پنجم_دی #درد_مشترک #مشروطه #آذربایجان #بختیاری #شاهسون
@Tavaana_TavaanaTech
مزار دوچهره برجسته انقلاب مشروطه در آستانه تخریب!
در خبرها آمده که دیوار مقبرهٔ میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل و ملکالمتکلمین دو آزادیخواه و روزنامهنگار انقلاب مشروطه، ویران شده و محوطهٔ آرامگاه بهزودی بخشی از پارکینگ بیمارستان لقمان تهران میشود! از سالها پیش بیمارستان لقمان در فکر دخلوتصرف در اطراف آرامگاه این مشروطهخواهان بود که این موضوع هر بار با مخالفت دوستداران میراث فرهنگی روبرو شده است.
البته بیمارستان لقمان و سازمان زیباسازی شهر تهران این خبر را تکذیب کردند. ولی برخی کاربران توییتر، عکسهایی که خودشان گرفته بودند را منتشر کردهاند.
مهدی پرپنچی روزنامهنگار، در این توییت به نکته جالبی اشاره کرده است.
#مشروطه #ملک_المتکلمین #صور_اسرافیل
@Tavaana_TavaanaTech
در خبرها آمده که دیوار مقبرهٔ میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل و ملکالمتکلمین دو آزادیخواه و روزنامهنگار انقلاب مشروطه، ویران شده و محوطهٔ آرامگاه بهزودی بخشی از پارکینگ بیمارستان لقمان تهران میشود! از سالها پیش بیمارستان لقمان در فکر دخلوتصرف در اطراف آرامگاه این مشروطهخواهان بود که این موضوع هر بار با مخالفت دوستداران میراث فرهنگی روبرو شده است.
البته بیمارستان لقمان و سازمان زیباسازی شهر تهران این خبر را تکذیب کردند. ولی برخی کاربران توییتر، عکسهایی که خودشان گرفته بودند را منتشر کردهاند.
مهدی پرپنچی روزنامهنگار، در این توییت به نکته جالبی اشاره کرده است.
#مشروطه #ملک_المتکلمین #صور_اسرافیل
@Tavaana_TavaanaTech
۱۴ مرداد برابر با پیروزی مشروطه خواهان است که مظفرالدین شاه را وادار به امضای فرمان مشروطه کرد و مردم به خواست خود یعنی حکومت مردم و قانون نزدیک شدند. مظفرالدینشاه قاجار بعد از ناصرالدینشاه به سلطنت نشست و بیآنکه بخواهد دوران حکومتش، محمل اتفاقهای مهمی در تاریخ ایران شد شکلگیری نخستین مجلس، تدوین قانون اساسی و صدور فرمان مشروطه رویدادهای مهمی است که در این دوران رخ داد.
در این راه بسیار خون ها ریخته شد. و بسیار آزادگان به دار آویخته شدند. درست است که مشروطه به همۀ آنچه میخواست، نرسید؛ اما شکست هم نخورد. قانونی شدن حکومت، کاستن از قدرت و اختیارات پادشاه (بهویژه تا مجلس هفتم مشروطه)، زمینهسازی برای نقشآفرینی «افکار عمومی» که پیشتر هیچ محلی از اعراب نداشت، ارتقای رعیت به مقام شهروندی و ظهور مفهوم منافع ملی، حضور زنان در مبارزه آزادی خواهی و تشکیل چندین انجمن زنان شماری از دستاوردهای مشروطیت است.
ایده مشروطهخواهی که به معنای مقیّدکردن حکومت و حاکمان بود از چندی پیش در میان نخبگان مطرح شده بود تا اینکه در اواخر عمر مظفرالدین شاه –که پادشاهی بیمار و ملایم بود-، فرمان مشروطه امضا شد. آیا پس از گذشت ۱۱۰ سال از صدور فرمان مشروطیت ما توانستهایم به یکی از اهداف مشروطیت که محدودکردن و مشروطکردن شخص اول مملکت و سلطان به قانون بوده است برسیم؟ کدام یک از اهداف آن انقلاب برآورده شده است؟
در روز ۱۴ مردادماه سال ۱۲۸۵مظفرالدینشاه قاجار هفت ماه پس از دستور تاسیس«عدالتخانه» فرمان مشروطیت را صادر کرد.
پس از بیش از ۱۱۰ سال از دستور تاسیس عدالتخانه، آیا در ایران یک قوهقضاییه عادل و دموکراتیک داریم؟!
آیا عدالتخانهای وجود دارد تا داد گوهر عشقی، از قتل فرزندش ستار، ستانده شود؟
#مشروطیت #عدالتخانه #مشروطه #گوهر_عشقی #ستار_بهشتی
@Tavaana_TavaanaTech
۱۴ مرداد برابر با پیروزی مشروطه خواهان است که مظفرالدین شاه را وادار به امضای فرمان مشروطه کرد و مردم به خواست خود یعنی حکومت مردم و قانون نزدیک شدند. مظفرالدینشاه قاجار بعد از ناصرالدینشاه به سلطنت نشست و بیآنکه بخواهد دوران حکومتش، محمل اتفاقهای مهمی در تاریخ ایران شد شکلگیری نخستین مجلس، تدوین قانون اساسی و صدور فرمان مشروطه رویدادهای مهمی است که در این دوران رخ داد.
در این راه بسیار خون ها ریخته شد. و بسیار آزادگان به دار آویخته شدند. درست است که مشروطه به همۀ آنچه میخواست، نرسید؛ اما شکست هم نخورد. قانونی شدن حکومت، کاستن از قدرت و اختیارات پادشاه (بهویژه تا مجلس هفتم مشروطه)، زمینهسازی برای نقشآفرینی «افکار عمومی» که پیشتر هیچ محلی از اعراب نداشت، ارتقای رعیت به مقام شهروندی و ظهور مفهوم منافع ملی، حضور زنان در مبارزه آزادی خواهی و تشکیل چندین انجمن زنان شماری از دستاوردهای مشروطیت است.
ایده مشروطهخواهی که به معنای مقیّدکردن حکومت و حاکمان بود از چندی پیش در میان نخبگان مطرح شده بود تا اینکه در اواخر عمر مظفرالدین شاه –که پادشاهی بیمار و ملایم بود-، فرمان مشروطه امضا شد. آیا پس از گذشت ۱۱۰ سال از صدور فرمان مشروطیت ما توانستهایم به یکی از اهداف مشروطیت که محدودکردن و مشروطکردن شخص اول مملکت و سلطان به قانون بوده است برسیم؟ کدام یک از اهداف آن انقلاب برآورده شده است؟
در روز ۱۴ مردادماه سال ۱۲۸۵مظفرالدینشاه قاجار هفت ماه پس از دستور تاسیس«عدالتخانه» فرمان مشروطیت را صادر کرد.
پس از بیش از ۱۱۰ سال از دستور تاسیس عدالتخانه، آیا در ایران یک قوهقضاییه عادل و دموکراتیک داریم؟!
آیا عدالتخانهای وجود دارد تا داد گوهر عشقی، از قتل فرزندش ستار، ستانده شود؟
#مشروطیت #عدالتخانه #مشروطه #گوهر_عشقی #ستار_بهشتی
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
11K Likes, 93 Comments - توانا: آموزشكده جامعه مدنى (@tavaana) on Instagram: "
۱۴ مرداد برابر با پیروزی مشروطه خواهان است که مظفر�..."
۱۴ مرداد برابر با پیروزی مشروطه خواهان است که مظفر�..."
حجتالله رافعی؛ آموزگار پادشاهیخواه در زندان
در اوایل شهریور ۱۴۰۰ بود که خبر حکمی عجیب در رسانههای فارسیزبان منتشر شد؛ «دادگاه» انقلاب تهران، معلمی به نام «حجتالله رافعی» را به شش سال زندان و نوشتن یک پژوهشنامه درباره دوران پهلوی و مقادیری محکومیت دیگر محکوم کرد. این معلم که فعالیت سیاسی نیز میکند ساکن شهرستان شهریار است و در شبکههای اجتماعی خود را هوادار نظام پادشاهی معرفی کرده است. پرسشی که در همان ابتدا به ذهن آدمی خطور میکند این است که اگر نتیجه پژوهش بر خلاف تمایل مقامات مربوطه بود چه؟ چه آنکه اصلیترین خصیصه پژوهش، آزادی پژوهش و اندیشه است.
حجتالله رافعی حدود چند ماه پیش و در ویدئویی که از خود منتشر کرده بود اعلام کرد: «تا آخرین قطره خون وفادار به خاک میهنم، وفادار به ملت ایران و وفادار به شاهزاده رضا پهلوی هستم.» این آموزگار شهریاری در همان ویدئو تاکید کرد که او احتمالا به زودی بازداشت خواهد شد و از ملت ایران خواست از همین الان بدانند که اگر او زیر شکنجه مجبور به اعتراف اجباری شد، آن اعترافات را کاملا فاقد ارزش بدانند. این سخنان شجاعانه از سوی حجتالله رافعی نشانگر آن است که او حسابشده و با آگاهی به خطرات احتمالی پای به این مسیر گذاشت.
حجتالله رافعی در تیر ۱۴۰۰ توسط عوامل اطلاعات سپاه بازداشت شد. او در منزل شخصی خود بود که عوامل اطلاعات سپاه در شهریار به خانهاش ریختند و او را بازداشت کردند. آنها در آن زمان هیچ دلیل و علت خاصی برای بازداشت رافعی ذکر نکردند. گرچه آشکار بود که این معلم که در روستای فرارت از توابع شهریار به دنیا آمده است، چرا بازداشت شده است؛ به علت حمایت از حکومت پهلوی و پادشاهیخواهی. پادشاهیخواهی طی سالهای اخیر در ایران طرفداران تازهای پیدا کرده است و جمهوری اسلامی نیز بسیاری از باورمندان به پادشاهی را بازداشت کرده است.
حجتالله رافعی در ویدیوی دیگری که در دیماه ۱۳۹۹ بیرون داد خواستار تداوم اعتراضات صنفی شد و در نکتهای هوشمندانه تاکید کرد اعتراضات را نباید به اعتراضات قشر مستمند و ضعیف جامعه منحصر کرد. او خطاب به بازاریها و تولیدکنندگان گفت تداوم عمر جمهوری اسلامی شما را نیز به خاک سیاه خواهد نشاند. رافعی در ویدئوهای خود جمهوری اسلامی را «فرقه تبهکار» خطاب میکند و صراحتا خواستار براندازی آن است.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Hojjatollah_Rafei
#حجت_الله_رافعی #معلم #مشروطه_خواه #پادشاهی_خواه #زندانی_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
در اوایل شهریور ۱۴۰۰ بود که خبر حکمی عجیب در رسانههای فارسیزبان منتشر شد؛ «دادگاه» انقلاب تهران، معلمی به نام «حجتالله رافعی» را به شش سال زندان و نوشتن یک پژوهشنامه درباره دوران پهلوی و مقادیری محکومیت دیگر محکوم کرد. این معلم که فعالیت سیاسی نیز میکند ساکن شهرستان شهریار است و در شبکههای اجتماعی خود را هوادار نظام پادشاهی معرفی کرده است. پرسشی که در همان ابتدا به ذهن آدمی خطور میکند این است که اگر نتیجه پژوهش بر خلاف تمایل مقامات مربوطه بود چه؟ چه آنکه اصلیترین خصیصه پژوهش، آزادی پژوهش و اندیشه است.
حجتالله رافعی حدود چند ماه پیش و در ویدئویی که از خود منتشر کرده بود اعلام کرد: «تا آخرین قطره خون وفادار به خاک میهنم، وفادار به ملت ایران و وفادار به شاهزاده رضا پهلوی هستم.» این آموزگار شهریاری در همان ویدئو تاکید کرد که او احتمالا به زودی بازداشت خواهد شد و از ملت ایران خواست از همین الان بدانند که اگر او زیر شکنجه مجبور به اعتراف اجباری شد، آن اعترافات را کاملا فاقد ارزش بدانند. این سخنان شجاعانه از سوی حجتالله رافعی نشانگر آن است که او حسابشده و با آگاهی به خطرات احتمالی پای به این مسیر گذاشت.
حجتالله رافعی در تیر ۱۴۰۰ توسط عوامل اطلاعات سپاه بازداشت شد. او در منزل شخصی خود بود که عوامل اطلاعات سپاه در شهریار به خانهاش ریختند و او را بازداشت کردند. آنها در آن زمان هیچ دلیل و علت خاصی برای بازداشت رافعی ذکر نکردند. گرچه آشکار بود که این معلم که در روستای فرارت از توابع شهریار به دنیا آمده است، چرا بازداشت شده است؛ به علت حمایت از حکومت پهلوی و پادشاهیخواهی. پادشاهیخواهی طی سالهای اخیر در ایران طرفداران تازهای پیدا کرده است و جمهوری اسلامی نیز بسیاری از باورمندان به پادشاهی را بازداشت کرده است.
حجتالله رافعی در ویدیوی دیگری که در دیماه ۱۳۹۹ بیرون داد خواستار تداوم اعتراضات صنفی شد و در نکتهای هوشمندانه تاکید کرد اعتراضات را نباید به اعتراضات قشر مستمند و ضعیف جامعه منحصر کرد. او خطاب به بازاریها و تولیدکنندگان گفت تداوم عمر جمهوری اسلامی شما را نیز به خاک سیاه خواهد نشاند. رافعی در ویدئوهای خود جمهوری اسلامی را «فرقه تبهکار» خطاب میکند و صراحتا خواستار براندازی آن است.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Hojjatollah_Rafei
#حجت_الله_رافعی #معلم #مشروطه_خواه #پادشاهی_خواه #زندانی_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
۱۴ مرداد برابر با پیروزی مشروطه خواهان است که مظفرالدین شاه را وادار به امضای فرمان مشروطه کرد و مردم به خواست خود یعنی حکومت مردم و قانون نزدیک شدند. مظفرالدینشاه قاجار بعد از ناصرالدینشاه به سلطنت نشست و بیآنکه بخواهد دوران حکومتش، محمل اتفاقهای مهمی در تاریخ ایران شد شکلگیری نخستین مجلس، تدوین قانون اساسی و صدور فرمان مشروطه رویدادهای مهمی است که در این دوران رخ داد.
در این راه بسیار خون ها ریخته شد. و بسیار آزادگان به دار آویخته شدند. درست است که مشروطه به همۀ آنچه میخواست، نرسید؛ اما شکست هم نخورد. قانونی شدن حکومت، کاستن از قدرت و اختیارات پادشاه (بهویژه تا مجلس هفتم مشروطه)، زمینهسازی برای نقشآفرینی «افکار عمومی» که پیشتر هیچ محلی از اعراب نداشت، ارتقای رعیت به مقام شهروندی و ظهور مفهوم منافع ملی، حضور زنان در مبارزه آزادی خواهی و تشکیل چندین انجمن زنان شماری از دستاوردهای مشروطیت است.
ایده مشروطهخواهی که به معنای مقیّدکردن حکومت و حاکمان بود از چندی پیش در میان نخبگان مطرح شده بود تا اینکه در اواخر عمر مظفرالدین شاه –که پادشاهی بیمار و ملایم بود-، فرمان مشروطه امضا شد. آیا پس از گذشت ۱۱۶ سال از صدور فرمان مشروطیت ما توانستهایم به یکی از اهداف مشروطیت که محدودکردن و مشروطکردن شخص اول مملکت و سلطان به قانون بوده است برسیم؟ کدام یک از اهداف آن انقلاب برآورده شده است؟
در روز ۱۴ مردادماه سال ۱۲۸۵مظفرالدینشاه قاجار هفت ماه پس از دستور تاسیس«عدالتخانه» فرمان مشروطیت را صادر کرد.
پس از ۱۱۶ سال از دستور تاسیس عدالتخانه، آیا در ایران یک قوهقضاییه عادل و دموکراتیک داریم؟!
آیا عدالتخانهای وجود دارد تا داد ناهید شیرپیشه و سایر مادران دادخواع، از قتل فرزندانشان، ستانده شود؟
-لازم به ذکر است ناهید یرپیشه به جرم دادخواهی بازداشت شده و دیروز خبر رسید که در زندان کچویی مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
#مشروطیت #عدالتخانه #مشروطه #عدالتخانه #ناهید_شیرپیشه #به_جرم_دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در این راه بسیار خون ها ریخته شد. و بسیار آزادگان به دار آویخته شدند. درست است که مشروطه به همۀ آنچه میخواست، نرسید؛ اما شکست هم نخورد. قانونی شدن حکومت، کاستن از قدرت و اختیارات پادشاه (بهویژه تا مجلس هفتم مشروطه)، زمینهسازی برای نقشآفرینی «افکار عمومی» که پیشتر هیچ محلی از اعراب نداشت، ارتقای رعیت به مقام شهروندی و ظهور مفهوم منافع ملی، حضور زنان در مبارزه آزادی خواهی و تشکیل چندین انجمن زنان شماری از دستاوردهای مشروطیت است.
ایده مشروطهخواهی که به معنای مقیّدکردن حکومت و حاکمان بود از چندی پیش در میان نخبگان مطرح شده بود تا اینکه در اواخر عمر مظفرالدین شاه –که پادشاهی بیمار و ملایم بود-، فرمان مشروطه امضا شد. آیا پس از گذشت ۱۱۶ سال از صدور فرمان مشروطیت ما توانستهایم به یکی از اهداف مشروطیت که محدودکردن و مشروطکردن شخص اول مملکت و سلطان به قانون بوده است برسیم؟ کدام یک از اهداف آن انقلاب برآورده شده است؟
در روز ۱۴ مردادماه سال ۱۲۸۵مظفرالدینشاه قاجار هفت ماه پس از دستور تاسیس«عدالتخانه» فرمان مشروطیت را صادر کرد.
پس از ۱۱۶ سال از دستور تاسیس عدالتخانه، آیا در ایران یک قوهقضاییه عادل و دموکراتیک داریم؟!
آیا عدالتخانهای وجود دارد تا داد ناهید شیرپیشه و سایر مادران دادخواع، از قتل فرزندانشان، ستانده شود؟
-لازم به ذکر است ناهید یرپیشه به جرم دادخواهی بازداشت شده و دیروز خبر رسید که در زندان کچویی مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
#مشروطیت #عدالتخانه #مشروطه #عدالتخانه #ناهید_شیرپیشه #به_جرم_دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حسن تقیزاده؛ آزادیخواه آشتیناپذیر
سیدحسن تقیزاده که با عنوان یک مشروطهخواه و تجددگرای رادیکال ایرانی در عصر مشروطه شهره است، در دفاع از گروههای اجتماعی که بر اثر فرهنگ مسلط، قرنها به حاشیه رانده شده بودند، سوابق درخشانی از خود به جا گذاشته است به طوری که دستکم در یک مورد، هدف صدور فتواهای نمایندگان مذهب سنتی - یعنی آخوندهای شیعه - قرار گرفته است...
متن کامل را در وبسایت بخوانید:
https://tolerance.tavaana.org/fa/Hassan_Taghizadeh
#گفتگو_توانا #حسن_تقی_زاده #مشروطه_خواه #روحانیت_شیعه
@Dialogue1402
سیدحسن تقیزاده که با عنوان یک مشروطهخواه و تجددگرای رادیکال ایرانی در عصر مشروطه شهره است، در دفاع از گروههای اجتماعی که بر اثر فرهنگ مسلط، قرنها به حاشیه رانده شده بودند، سوابق درخشانی از خود به جا گذاشته است به طوری که دستکم در یک مورد، هدف صدور فتواهای نمایندگان مذهب سنتی - یعنی آخوندهای شیعه - قرار گرفته است...
متن کامل را در وبسایت بخوانید:
https://tolerance.tavaana.org/fa/Hassan_Taghizadeh
#گفتگو_توانا #حسن_تقی_زاده #مشروطه_خواه #روحانیت_شیعه
@Dialogue1402