آموزشکده توانا
58.2K subscribers
29.9K photos
36.1K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
«خبر را آقای هاشمی (مهرداد علیخانی) در یک جلسه بازجویی به من داد و گفت: «غفار را هم حذف کردیم.» شبی را به یاد آوردم که غفار در جلسه مشورتی کانون نویسندگان گزارش داد که او را در یکی از هتل‌های تهران تحت فشار قرار داده‌اند و تهدید به مرگ کرده‌اند.»

روایت بالا از «فرج سرکوهی» ست؛ روزنامه‌نگار و منتقد مشهور ایرانی که بخشی از زندگی‌اش در کشاکش با نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی گذشته است. غفار مورد اشاره او «غفار حسینی» است. نویسنده و روشنفکر چپ‌گرا و تلخ‌کام ایرانی که زندگی‌اش نمادی بود از سرگشتگی روشنفکران - عموما - چپ‌گرای ایرانی.

غفار حسینی در سال ۱۳۱۳ در دهی در لرستان در خانواده‌ای تنگ‌دست به دنیا آمد. فقر غفار را وا می‌دارد از روستا دل بکند و به شهر بزند. در ۱۴ سالگی تصمیم می‌گیرد به آبادان برود و در پالایشگاه مشغول به فعالیت شود.

در محیط انگلیسی‌مآب آبادان، سعی بر یادگیری زبان انگلیسی می‌کند. پیشرفت‌اش در یادگیری این زبان آنچنان است که موفق می‌شود با شرکت در کنکور دانشگاه تهران، در رشته ادبیات انگلیسی قبول شود. سال ۱۳۴۵ تحصیل‌اش به پایان می‌رسد.

در سال ۱۳۴۸ موفق به دریافت فوق لیسانس جامعه‌شناسی از دانشگاه تهران می‌شود.
او که سخت به دانشگاه و تحصیلات آکادمیک علاقه داشت در سال ۱۳۵۵ برای دریافت دکترای جامعه‌شناسی راهی پاریس می‌شود و پس از پنج سال از دانشگاه سوربن دکترای خود در این در رشته را دریافت می‌کند.

او که سخت چپ‌گرا بود و در همان ایام جوانی و تنگدستی در آبادان به عضویت سازمان جوانان حزب توده در آمده بود، بالطبع هوادار پرشور سقوط محمدرضاشاه نیز بود. اما چرخ انقلاب پس از سقوط مطابق میل او نمی‌گردد و با تعطیلی دانشگاه‌ها از پی انقلاب فرهنگی او دگرباره به پاریس باز می‌‌گردد؛ به شهر محبوب تبعیدی‌ها!

فشار زندگی بر غفار حسینی آنچنان تنگ آمد که تصمیم گرفت به ایران بازگردد.
در بازگشت به ایران ماموران اطلاعاتی بارها او را احضار می کنند. او نیز سخت در پی حفظ اعتماد آنان بود و برای اینکه این اعتماد ضربه نخورد حتی در ایامی مانند برگزاری تجمعات دانشجویی در تهران نمی‌ماند.

در عین حال به ترجمه و پژوهش نیز ادامه می‌دهد ودر جلسات با دوستان خود در کانون نویسندگان نیز شرکت می‌جوید. در سال ۱۳۷۳ است که بیانیه ۱۳۴ امضایی «ما نویسنده‌ایم» انتشار می‌یابد که فضای ادبی - سیاسی ایران را تکان می‌دهد و دور جدیدی از خشم دستگاه امنیتی علیه نویسندگان و روشنفکران را بر می‌انگیزاند. غفار حسینی که علی‌رغم عقد و قرار اولیه نمی‌توانست تاب سکوت مطلق را بیاورد، یکی از امضاکنندگان این بیانیه بود.

غفار حسینی در پاییز ۱۳۷۵ برای دیدار چند هفته‌ای از فرزندان‌اش به پاریس می‌رود. در آنجا نیز سعی می‌کند ملاحظات امنیتی در رفت و آمدها را رعایت کند تا در بازگشت دچار مشکل نشود. اما مشکل از پیش برای تدارک دیده شده بود و ۲۵ روز پس از بازگشت از پاریس و در ۲۰ آبان ۱۳۷۵ ماموران امنیتی به آپارتمان کوچک او یورش آوردند و او را با آمپول پتاسیم به قتل رساندند.

این مطلب را به صورت کامل در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/2Gcihsg
#قتل_های_زنجیره_ای
#غفار_حسینی #کانون_نویسندگان_ایران
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ناصر زرافشان: «در قتلهای زنجیرهای دهه ۷۰، ۶۶نفر کشته شدند نه چهارنفر و قتل‌ها خودسرانه هم نبودند بلکه برنامه‌ریزی شده بود»

ناصر زرافشان، وکیل خانواده‌های مقتولان قتلهای زنجیرهای: «[کسانی‌که در قتلهای زنجیرهای کشته شدند] و من برای اثبات آن اسناد و مدرک کافی داشتم، حدود ۶۶ نفر بودند. بعد گفتند شش نفر و از همان هم چهار نفر را مطرح کردند.»

او افزود متهمان قتلهای زنجیرهای در دادگاه رسما می‌گفتند ربودن و حذف این مقتولان، در شرح وظیفه کاری آن‌ها بوده و قتل‌ها برنامه‌ریزی داشت و خودسرانه نبود.../ برگرفته از اکانت اینستاگرامی تاریخ شفاهی وکالت

- امروز اول آذر ماه است و ۲۳ سال از قتل فجیع داریوش فروهر و پروانه اسکندری توسط عوامل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی می‌گذرد. هنوز آمران قتل‌ها نه تنها مجازات نشده‌اند بلکه در مصدر مقام‌های حساس نظام قرار دارند.

- برای دادخواهی‌کردن از این همه بیداد، چه باید کرد؟ آیا گذر زمان باعث فراموشی جنایت‌ها می‌شود؟ وظیفه شهروندان و رسانه‌ها برای فراموش‌نشدن این جنایت‌ها چیست؟

#قتل_های_زنجیره_ای #ناصر_زرافشان #پروانه_اسکندری #داریوش_فروهر
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پرستو فروهر، دختر داریوش فروهر و پروانه اسکندری، در این ویدئو می‌گوید که کشتار مخالفین تحت عنوان «حذف فیزیکی» از موارد شرح کار پرسنل وزارت اطلاعات بوده و در پرینت گزارش کار آن‌ها قید می‌شده، آن‌ها قتل در خارج از ساعت اداری، اضافه‌کار دریافت می‌کردند. او تاکید می‌کند که قاتلان عوامل خودسر نبوده‌اند بلکه از مافوق خود دستور می‌گرفتند. آیا چاقو و دشنه و آلات قتاله هم از لوازم کاری آن‌ها بوده است که از بخش اداری و انبار برای کارشان تحویل می‌گرفتند؟
در دادگاه قتلهای زنجیرهای هرگز آمران اصلی محاکمه نشدند....


#قتل_های_زنجیره_ای #پرستو_فروهر #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پائیز که میشه ما بی‌اختیار میریم به اتاق جمشید، ...

ویدئوی ارسالی یکی از مخاطبان بر اساس پادکست معروف رادیو چهرازی، درباره قتلهای زنجیرهای

از پائیز ۱۳۷۷، بیست و سه سال می‌گذرد، ولی هنوز آمران آن قتلهای فجیع و سایر قتلهای همه این سال‌ها محاکمه نشده‌اند و دادخواهی ادامه دارد...

به نظر شما شهروندان چگونه می‌توانند در برابر قتلهای حکومتی فریاد دادخواهی سر دهند وقتی که نظام قضایی مستقل نیست و خود بخشی از دستگاه سرکوب است؟

#قتل_های_زنجیره_ای #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
سال‌گرد قتل ِ دکتر کاظم سامی

آذرماه تلخی قتلهای زنجیرهای را بر پیشانی دارد. درست‌تر آن است که بگوئیم بخشی از قتلهای زنجیرهای در این ماه اتفاق افتاد. جمهوری اسلامی تلاش کرد که قتلهای زنجیرهای را به همان چند قتل محدود پاییز ۱۳۷۷ محدود سازد. قتل داریوش و پروانه فروهر، همچنین محمد مختاری و محمدجعفر پوینده. اما تعداد این قتل‌ها بسی بیش‌تر از این چهار نفر است. قتل‌هایی که هیچ‌گاه جمهوری اسلامی پی‌گیر آن نشد و آمران و عاملان آن هیچ‌گاه معرفی و محاکمه نشدند.
.
یکی از کسانی که در آذرماه به قتل رسید دکتر کاظم سامی بود. دکتر کاظم سامی در دوم آذرماه ۱۳۶۷ در مطب خود به قتل رسید. ساعت ۱۱:۳۰ دقیقه چهارشنبه دوم آذرماه شخصی که خود را غلام همتی معرفی کرده بود در آخرین ساعات کار مطب وارد مطب دکتر سامی شد. زمان طولانی‌ای نگذشت که همسر دکتر سامی با شنیدن صدای سر و صدای همسرش از منزل‌شان که طبقه بالای مطب بود با نگرانی خود را به دکتر سامی رساند و مردی را با دشنه‌ای خون‌آلود در کنار کاظم سامی مشاهده کرد.
.
سال‌ها بعد و در سال ۱۳۸۷، مهدی خزعلی، فرزند ابوالقاسم خزعلی از روحانیان متنفذ نظام جمهوری اسلامی در مطلبی در وب‌سایت خود در مورد این ماجرا نوشت که میرعماد دادستان وقت به درخواست و شکایت همسر کاظم سامی، دستور نبش قبر جلیلیان که به عنوان قاتل معرفی شده بود را داده و پزشکی قانونی پس از معاینه جسد وی نظر داده است که جلیلیان برخلاف نظر وزارت کشور خودکشی نکرده، بلکه کشته شده و بعد حلق‌آویز شده است.
.
بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/G5epWo

سرهنگ دلشاد تهرانی افسر تحقیق پرونده دکتر سامی چند ماه بعد، در سن ۵۱ سالگی به طور ناگهانی درگذشت!

به نظر شما چگونه می‌توان به حقیقت قتل‌هایی اینچنین پی برد و عاملان و آمران آن را به می محاکمه کشاند؟

#کاظم_سامی #قتل_های_زنجیره_ای #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قتلهای زنجیرهای و داستان نویسنده‌ای که ۲۳ سال پیش در چنین روزی ناتمام ماند.

محمد مختاری در دوازدهم آذرماه ۱۳۷۷ در ماجرای موسوم به قتلهای زنجیرهای توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به قتل رسید.

روایت تلخ قتل این نویسنده را بخوانید:

«مختاری برای خرید در حوالی محل سکونت خود بیرون آمده بود. حدود بیست‌دقیقه خریدش طول کشید. در حال برگشتن به منزل بود، یک کوچه مانده به منزلش علی و رضا جلوی او را گرفتند و تحت پوشش پرسنل دادستانی وی را سوار اتومبیل کردند… داخل ساختمان شدیم. در همان اتاق اول از وی خواستند روی زمین بنشیند. همه کار را روشن و ناظری تمام کردند. بسیار حرفه‌ای و مسلط عمل نمودند. ناظری سریعا طناب مربوطه را از کابینت داخل اتاق در آورد. مقادیری پارچه‌ی سفید برداشت، چشم و دست او را از پشت سر بست. طناب را به گردن او انداخت. او را به روی شکم خواباند و حدود چهار یا پنج دقیقه ...»

ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:

محمد مختاری، جان بر سر قلم
https://tavaana.org/fa/Mohammad_Mokhtari

#محمد_مختاری
#قتل_های_زنجیره_ای #یاری_مدنی_توانا

ویدئو از کمپین حقوق بشر ایران

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«من نمی‌خواهم پرده سیاهی جلوی چشمم و چشم دیگران بکشم، دوست دارم میهنم را خوب تخیل کنم و مردمان‌مان را بانشاط ببینم اما نمی‌توانم مثل بعضی‌ها وانمود کنم که آب از آب تکان نخورده و همه پرنشاط و شادابند و جای هیچ نگرانی هم نیست.
این حرف‌ها کار سیاست‌بازان است. اما نویسنده نمی‌تواند این حقایق را نادیده بگیرد و نسبت به آن‌ها هشدار ندهد.
کارکرد روشنفکر، تفکر انتقادی است. این نوع تفکر و گسترش آن باید مایه نشاط باشد. منتها شرایط و موقعیت‌هایی پیش می‌آید که با تفکر انتقادی همساز نیست یا مانع تفکر انتقادی می‌شود.»

بخشی از سخنان محمد مختاری - نویسنده، شاعر و مترجم - درباره اضطراب و نقش ادبیات و شعر

محمد مختاری جان‌باخته همین تفکر انتقادی‌اش شد.
محمد مختاری در جریان قتلهای زنجیرهای پاییز سال ۱۳۷۷ توسط عوامل وزارت اطلاعات به قتل رسید.

درباره محمد مختاری بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Mohammad_Mokhtari

دادخواهی برای قتلهای حکومتی جمهوری اسلامی تا خشکاندن ریشه ترور و حقیقت‌یابی و مجازات آمران قتل‌ها، خواسته خانواده‌های جان‌باختگان بوده است...

#قتل_های_زنجیره_ای #محمد_مختاری #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaabaTech
«سلام توانا

سالروز قتل محمدجعفر پوینده است.

بسیاری از نویسندگان مستقیم به دست جمهوری اسلامی کشته شدند و بسیاری هم غیرمستقیم.

عموی من کارمند رده‌بالای بانک مرکزی بود۔ سال ۱۳۷۰ به دلیل انتشار دو کتاب که البته توقیف هم شده بودند از کار اخراج شد.

همسرش معلم بود که او هم با مشکلات زیادی مواجه شد او را مجبور کردند به روستاهای دور برود با وجود سابقه طولانی، یا مرخصی بدون حقوق بگیرد.

کمتر از یک سال بعد شرایط را آنقدر به آن‌ها سخت کرده بودند که عموی من سکته کرد و در ۳۸ سالگی فوت شد.

لطفا این طرح را هم منتشر کنید متاسفانه نام طراح را نمی‌دانم».

ارسالی از همراهان توانا

#یاری_مدنی_توانا
#قتل_های_زنجیره_ای

@Tavaana_TavaanaTech
عدالت برای ایران

طرح از بهنام محمدی

https://tavaana.org/fa/Cartoon_Justice

- برقراری دادرسی عادلانه از خواسته‌های جنبش مشروطیت بوده که تا امروز هم این خواسته پابرجاست.
پرونده عوامل جمهوری اسلامی در نقض حقوق بشر روز به روز قطورتر می‌شود و «جنبش دادخواهی» مردم ایران منتظر روزی است که در یک دادرسی عادلانه حق مردم ستانده شود و زخم‌های بر جای مانده از این سال‌ها مقداری التیام یابد. به نظر می‌آید که ساعت دادرسی نزدیک است.

#دادخواهی #کارتون #مهسا_امینی #حدیث_نجفی #نیکا_شاکرمی #پویا_بختیاری #نوید_افکاری #ستار_بهشتی #دهه_شصت #سعید_زینالی #قتل_های_زنجیره_ای #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این ویدیوی زیبا را یکی از مخاطبان توانا که خواست ناشناس بماند، درست کرده است، او ۴۴ سال گذشته را در حدود ۵ دقیقه خلاصه کرده است و وقایع مهم را نمایش داده است و در انتها با تصویری از علی خامنه‌ای، نوشته است «به پایان سلام کن».
این ویدیو را از دست ندهید، گرچه وقایعی چون اعتراضات سال ۱۳۷۱ مشهد، اعتراضات سال ۱۳۷۴ اسلامشهر و برخی اعتراضات معلمان و کارگران و نیز آنچه بر سر محیط زیستمان آمده و خیلی مسایل دیگر در این ویدیو نیامده است، با این حال ویدیوی بسیار خوش‌ساخت و جالبی است.

#ایران #جمهوری_اسلامی #اعدام #دهه_شصت #دی۹۶ #آبان۹۸ #عاشورای۸۸ #خرداد۷۸ #تابستان۶۷ #قتل_های_زنجیره‌_ای #مهسا_امینی #اعتراضات_سراسری #ترور_مخالفان #نماهنگ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
هاشم حسینی بوشهری، که عنوان «دبیر شورای عالی حوزه‌های علمیه» بر خود دارد، مدعی وجود «مشکلات فرهنگی» در جامعه شد و آن را ناشی از «بی‌توجهی به بیانات رهبر معظم انقلاب» دانست.

او که در دیداری این ادعا را بیان کرد، چنین گفت: «مشکلات فرهنگی امروز جامعه، در این زمانی که غرب در تلاش است تا فرهنگ خود را بر دنیا مسلط کند، وارث نادیده گرفتن هشدارهای مقام معظم رهبری -مد ظله العالی-نسبت به مسائل فرهنگی با تعبیراتی نظیر شبیخون و ناتوی فرهنگی است».

این در حالی است که همین عبارات مذکور مانند «ناتوی فرهنگی» و یا «شبیخون فرهنگی» که توسط خامنه‌ای ابداع شدند خود از عوامل عمیقا تعمیق‌بخش به استبداد حاکم بر ایران بودند و آزار و جنایات سیستماتیک علیه دگراندیشان را رقم زدند. جنایات سیستماتیکی که در قتلهای زنجیرهای نمود داشت.

آیا امثال حسینی بوشهری می‌پذیرند که این دست جعل مفاهیم چه نقش پررنگی در جنایت‌آفرینی علیه فرهنگ کشور داشت؟

#گفتگو_توانا #خامنه_ای #حوزه_قم #مدارا #رواداری #قتل‌_های_زنجیره_ای

@dialogue1402
«خبر را آقای هاشمی (مهرداد علیخانی) در یک جلسه بازجویی به من داد و گفت: «غفار را هم حذف کردیم.»
فرج سرکوهی
منظور «غفار حسینی» است. نویسنده و روشنفکر چپ‌گرا و تلخ‌کام ایرانی که زندگی‌اش نمادی بود از سرگشتگی روشنفکران - عموما - چپ‌گرای ایرانی.

غفار حسینی در سال ۱۳۱۳ در دهی در لرستان در خانواده‌ای تنگ‌دست به دنیا آمد. فقر غفار را وا می‌دارد از روستا دل بکند و به شهر بزند. در ۱۴ سالگی تصمیم می‌گیرد به آبادان برود و در پالایشگاه مشغول به فعالیت شود.

در محیط انگلیسی‌مآب آبادان، سعی بر یادگیری زبان انگلیسی می‌کند. پیشرفت‌اش در یادگیری این زبان آنچنان است که موفق می‌شود با شرکت در کنکور دانشگاه تهران، در رشته ادبیات انگلیسی قبول شود. سال ۱۳۴۵ تحصیل‌اش به پایان می‌رسد.

در سال ۱۳۴۸ موفق به دریافت فوق لیسانس جامعه‌شناسی از دانشگاه تهران می‌شود.
او که سخت به دانشگاه و تحصیلات آکادمیک علاقه داشت در سال ۱۳۵۵ برای دریافت دکترای جامعه‌شناسی راهی پاریس می‌شود و پس از پنج سال از دانشگاه سوربن دکترای خود در این در رشته را دریافت می‌کند.

او که سخت چپ‌گرا بود و در همان ایام جوانی و تنگدستی در آبادان به عضویت سازمان جوانان حزب توده در آمده بود، بالطبع هوادار پرشور سقوط محمدرضاشاه نیز بود. اما چرخ انقلاب پس از سقوط مطابق میل او نمی‌گردد و با تعطیلی دانشگاه‌ها از پی انقلاب فرهنگی او دگرباره به پاریس باز می‌‌گردد؛ به شهر محبوب تبعیدی‌ها!

فشار زندگی بر غفار حسینی آنچنان تنگ آمد که تصمیم گرفت به ایران بازگردد.
در سال ۱۳۷۳ بیانیه ۱۳۴ امضایی «ما نویسنده‌ایم» انتشار می‌یابد که فضای ادبی - سیاسی ایران را تکان می‌دهد و دور جدیدی از خشم دستگاه امنیتی علیه نویسندگان و روشنفکران را بر می‌انگیزاند. غفار حسینی یکی از امضاکنندگان این بیانیه بود.
در پاییز ۱۳۷۵ برای دیدار چند هفته‌ای از فرزندان‌اش به پاریس می‌رود. در آنجا نیز سعی می‌کند ملاحظات امنیتی در رفت و آمدها را رعایت کند تا در بازگشت دچار مشکل نشود. اما مشکل از پیش برای تدارک دیده شده بود و ۲۵ روز پس از بازگشت از پاریس و در ۲۰ آبان ۱۳۷۵ ماموران امنیتی به آپارتمان کوچک او یورش آوردند و او را با آمپول پتاسیم به قتل رساندند.

این مطلب را به صورت کامل در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/2Gcihsg
#قتل_های_زنجیره_ای
#غفار_حسینی   #کانون_نویسندگان_ایران
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پرستو فروهر، دختر داریوش فروهر و پروانه اسکندری، در این ویدئو می‌گوید که کشتار مخالفین تحت عنوان «حذف فیزیکی» از موارد شرح کار پرسنل وزارت اطلاعات بوده و در پرینت گزارش کار آن‌ها قید می‌شده، آن‌ها قتل در خارج از ساعت اداری، اضافه‌کار دریافت می‌کردند. او تاکید می‌کند که قاتلان عوامل خودسر نبوده‌اند بلکه از مافوق خود دستور می‌گرفتند. آیا چاقو و دشنه و آلات قتاله هم از لوازم کاری آن‌ها بوده است که از بخش اداری و انبار برای کارشان تحویل می‌گرفتند؟
در دادگاه قتلهای زنجیرهای هرگز آمران اصلی محاکمه نشدند....


#قتل_های_زنجیره_ای #پرستو_فروهر #داریوش_فروهر #پروانه_اسکندری #دادخواهی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #اینهمه_سال_جنایت #یاری_مدنیی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دیروز در بیست‌وپنجمین سالگرد قتل سیاسی پروانه اسکندری و داريوش فروهر مراسمی در خانه و قتلگاه‌شان برگزار شد.

در این مراسم شعارهای #زن‌_زندگی_آزادی و #ژن_ژیان_ئازادی در خانه فروهرها طنین‌انداز شد.

#پروانه_اسکندری #داریوش_فروهر #قتل_های_زنجیره_ای #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
اروند حاجی‌زاده، فرزند حمید حاجی‌زاده، از قربانیان قتلهای زنجیرهای، از سوی شعبه ۱۳ دادگاه تجدیدنظر کرمان به پرداخت ۲۰ میلیون تومان جریمه نقدی در حق صندوق دولت محکوم شد.

این حکم پس از آن صادر شده که اروند و برادرش ارس حاجی‌زاده، در جریان اعتراضات اخیر با «پرونده‌سازی‌های متعدد» مواجه شدند.

اروند حاجی‌زاده در دادگاه بدوی با اتهام «ساختگی» جعل سند به ۴۲ ماه زندان و درج حکم در نشریات اعم از نشریات چاپی و مجازی محکوم شده بود.

دادگاه تجدیدنظر کرمان این حکم را تبدیل به ۲۰ میلیون تومان جریمه نقدی در حق صندوق دولت کرده است.

اروند حاجی‌زاده اسفند سال ۱۴۰۱ با هجوم نیروهای امنیتی به خانه‌اش بازداشت و با قرار وثیقه آزاد شده بود.

این دو فرزندان حمید حاجی‌زاده، از قربانیان قتلهای سیاسی در ایران معروف به قتلهای زنجیرهای هستندکه نیمه‌شب ۳۱ شهریور ۱۳۷۷ به اتفاق کارون، پسر ۹ ساله‌اش با ضربات چاقو کشته شد.

منبع خبر: رادیوفردا

- داستان قتل حمید حاجی‌زاده و کارون ۹ ساله، بسیار دردناک است، در سال‌های اخیر ارس و اروند که آن زمان نوجوان بودند، در مصاحبه‌هایی جزییاتی از آن جنایت را بیان کردند و از همان زمان مورد تهدید و فشار توسط نهادهای اطلاعاتی قرار گرفتند.

این گزارش توانا را بخوانید
https://tavaana.org/hamid_haji_zadeh_and_his_son/

#حمید_حاجی_زاده #کارون_حاجی_زاده #صدامونو_بشنوید #قتل_های_زنجیره_ای #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
محمد مختاری از جمله نویسندگان برجسته‌ای بود که در دوازدهم آذرماه ۱۳۷۷ در جریان قتلهای زنجیرهای، توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به قتل رسید.
روایت تلخ قتل این نویسنده را بخوانید:

«مختاری برای خرید در حوالی محل سکونت خود بیرون آمده بود. حدود بیست‌دقیقه خریدش طول کشید. در حال برگشتن به منزل بود، یک کوچه مانده به منزلش علی و رضا جلوی او را گرفتند و تحت پوشش پرسنل دادستانی وی را سوار اتومبیل کردند… داخل ساختمان شدیم. در همان اتاق اول از وی خواستند روی زمین بنشیند. همه کار را روشن و ناظری تمام کردند. بسیار حرفه‌ای و مسلط عمل نمودند. ناظری سریعا طناب مربوطه را از کابینت داخل اتاق در آورد. مقادیری پارچه‌ی سفید برداشت، چشم و دست او را از پشت سر بست. طناب را به گردن او انداخت. او را به روی شکم خواباند و حدود چهار یا پنج دقیقه بعد ...»

درباره این نویسنده بخوانید:
https://tavaana.org/mohammad_mokhtari/

#یاری_مدنی_توانا
#قتل_های_زنجیره_ای
#محمد_مختاری


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

«آدمیزاد که خیک ماست نیست که انگشت بزنیم توش جای انگشت هم بیاد. جای انگشت درد و فقر و رنج و بلا و تنهایی و بی‌پناهی و این‌ها در آدم می‌مونه. و ادبیات به هر حال اگر نتونه شکل این رد انگشتان بلا رو در درون انسان کشف کنه، پس چه کاره است؟ […] من نمی‌خوام پرده‌ی سیاهی جلوی چشمم بکشم. و جلوی چشم دیگران بکشم. دوست دارم میهن‌مو خوب تخیل کنم. دوست دارم مردمان‌مون رو بانشاط ببینم. امّا نمی‌تونم مثل بعضی‌ها وانمود کنم که آب از آب تکون نخورده، همه پرنشاط‌ و شاداب‌اند و پرشکوه. جای هیچ نگرانی‌ای هم نیست. این حرف‌ها، کار سیاست‌کارانه. امّا نویسنده نمی‌تونه این حقایق رو در قلمش جاری نکنه و نادیده بگیره.»
‌‌‌‌
- محمّد مختاری؛ سخنان ایشان در باب اضطراب و رویکرد روشن‌فکران در موقعیت اضطراب و سانسور.

محمد مختاری از جمله نویسندگان برجسته‌ای بود که در دوازدهم آذرماه ۱۳۷۷ در جریان قتلهای زنجیرهای، توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به قتل رسید.
روایت تلخ قتل این نویسنده را بخوانید:
https://tavaana.org/mohammad_mokhtari/

#یاری_مدنی_توانا
#قتل_های_زنجیره_ای
#محمد_مختاری


@Tavaana_TavaanaTech