Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
عباس (هادی) میرزایی که در تاریخ ۱۹ آذر دستگیر شده و هم اکنون در زندان تهران بزرگ بسر میبرد این اثر را که روایتیست از استاد مهرتاش و قبلا آنرا تنظیم کرده بود از داخل زندان و پشت تلفن اجرا کرده.
علی اسدالهی شاعر و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران نیز از داخل زندان او را با خوانش شعر همراهی کرده.
#هادی_میرزایی :
این اثر را تقدیم می کنم به تمام مردم آزادیخواه ایران به ویژه دوستان عزیزم که در این روزهای نزدیک به سال نو با هم در زندان تهران بزرگ به سر میبریم از جمله #شهریار_بیات ، #داوود_رضوی ، #مهدی_مسکین_نواز ، #مهدی_بهمن ، #علی_رضایی ، #یاور_فتح_اللهی ، #مهدی_صالحی_یزدانی ، #سجاد_ایمان_نژاد ، #محمد_هواشم_زاده ، #محسن رمضان زاده ، #امیر_مهری ، #محسن_غیاثی ، #امید_رضایی ، #حامی_بهادری ، #محمدرضا_کامران_نژاد ، #مسعود_اسلامی_نسب ، #احسان_احیا ، #امیر_احیا ، #پرهام_پروری ، #علیرضا_فرحزادی ، #امیرحسین_تروال ، #عرفان_طبیبچی ، #رحیم_شاهرودی ، #مسعود_نظری ، #امیر_فروزنده ، #مهدی_همتی و همینطور تقدیم به همه دوستان و عزیزانم که در این چند ماه با هم بازداشت و زندانی بودیم از جمله مسعود فرهیخته، #مصطفی_نیلی ، #سهیل_عربی ، علی اسدالهی، عباس کامفیروزی، مهدی قدیمی، مسیح کمالی، وحید کریمی، آریا شیخی نسب، پدرام جمالزاده، محمد قدیری، نیما رضایی، مجید ظفری، سینا رحیمی فر، دانیال کائدی، مجید کبریایی، احمدرضا رهبر
همچنین خانواده عزیزم مادرم، پدرم، برادرم حمید و خواهرم حانیه، گروه نارون، عزیزان خانه موسیقی خانم نهانی و آقای کوهیان، انجمن مطالعات تمبر شناسی ایران و همینطور از همه دوستان و عزیزانی که در این مدت سه ماه به یادم بودند و از من حمایت کردند بی نهایت سپاس مندم.
با مهر هادی میرزایی
۱۹ اسفند ۱۴۰۱
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
عباس (هادی) میرزایی که در تاریخ ۱۹ آذر دستگیر شده و هم اکنون در زندان تهران بزرگ بسر میبرد این اثر را که روایتیست از استاد مهرتاش و قبلا آنرا تنظیم کرده بود از داخل زندان و پشت تلفن اجرا کرده.
علی اسدالهی شاعر و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران نیز از داخل زندان او را با خوانش شعر همراهی کرده.
#هادی_میرزایی :
این اثر را تقدیم می کنم به تمام مردم آزادیخواه ایران به ویژه دوستان عزیزم که در این روزهای نزدیک به سال نو با هم در زندان تهران بزرگ به سر میبریم از جمله #شهریار_بیات ، #داوود_رضوی ، #مهدی_مسکین_نواز ، #مهدی_بهمن ، #علی_رضایی ، #یاور_فتح_اللهی ، #مهدی_صالحی_یزدانی ، #سجاد_ایمان_نژاد ، #محمد_هواشم_زاده ، #محسن رمضان زاده ، #امیر_مهری ، #محسن_غیاثی ، #امید_رضایی ، #حامی_بهادری ، #محمدرضا_کامران_نژاد ، #مسعود_اسلامی_نسب ، #احسان_احیا ، #امیر_احیا ، #پرهام_پروری ، #علیرضا_فرحزادی ، #امیرحسین_تروال ، #عرفان_طبیبچی ، #رحیم_شاهرودی ، #مسعود_نظری ، #امیر_فروزنده ، #مهدی_همتی و همینطور تقدیم به همه دوستان و عزیزانم که در این چند ماه با هم بازداشت و زندانی بودیم از جمله مسعود فرهیخته، #مصطفی_نیلی ، #سهیل_عربی ، علی اسدالهی، عباس کامفیروزی، مهدی قدیمی، مسیح کمالی، وحید کریمی، آریا شیخی نسب، پدرام جمالزاده، محمد قدیری، نیما رضایی، مجید ظفری، سینا رحیمی فر، دانیال کائدی، مجید کبریایی، احمدرضا رهبر
همچنین خانواده عزیزم مادرم، پدرم، برادرم حمید و خواهرم حانیه، گروه نارون، عزیزان خانه موسیقی خانم نهانی و آقای کوهیان، انجمن مطالعات تمبر شناسی ایران و همینطور از همه دوستان و عزیزانی که در این مدت سه ماه به یادم بودند و از من حمایت کردند بی نهایت سپاس مندم.
با مهر هادی میرزایی
۱۹ اسفند ۱۴۰۱
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دلنوشته دختر داود رضوی فعال کارگری زندانی به مناسبت روز جهانی کارگر
«۱۱ اردیبهشت برای من معنای خیلی متفاوتی داره. یه جورایی معمولا برای شخص من روز غم و ماه استرس و اذیت بوده و هست همیشه...
۱۱ اردیبهشت برای من
یعنی پرایوت نامبر
یعن دستگاه مشترک مورد نظر خاموش می باشد...
یعنی سلام عزیزم من ۲۰۹ ام کوتاه میتونم صحبت کنم...
یعنی وزرا
یعنی بدون حضور دخترم بازجویی پس نمیدم!
یعنی اعتصاب ۴ دی ماه ۸۴
یعنی تنها غیبت مدرسه...
یعنی مقاومت مامانم...
یعنی شهامتش...
یعنی دادسرا...
یعنی خودت شاکیای؟
یعنی خانم ول کن این شکایت به هیچ جا نمیرسه...
یعنی آغوش وسط راهروهای دادگاه انقلاب...
یعنی اقای صلواتی کدوم یکیه؟
یعنی بازرسی بدنی ورودی اوین...
یعنی شماها دروغ گویید!
یعنی حتی اسم منم نمی دونی، حکم نداری!به من دست نزن!
یعنی ابلاغیهات کو؟
یعنی مگه احضار کردی!؟
یعنی پرایوت نامبر...
یعنی تجمع کارگران مقابل مجلس!
یعنی تجمع بازنشستگان..
یعنی تعلیق...
یعنی وثیقه قبول میکنید؟
یعنی بحث با سرباز که بذار برم بازجورو ببینم...
یعنی ستاد پیگیری.
یعنی گوشی تونو پس میدیم
یعنی درخواست دریافت وسایل
یعنی راهروهای اوین
یعنی دادگاه انقلاب
یعنی تجدیدنظر
یعنی گفتین کدوم شعبه؟
یعنی شکایت دارم!
یعنی مگه جز حقوق عادی چی خواستن؟
یعنی ورود به منزل.
یعنی حکم ورودتون کوش؟
کارت شناسایی تونو ببینم؟
یعنی لباس شخصی!
یعنی اون دفترو نخون!خاطرات شخصیه!
یعنی برای چی اتاق منو میگردین؟
اصلا میدونی خونه کی اومدی؟
یعنی شکایت از ضابط قضایی!
یعنی مسجل شدن بی عدالتی!
یعنی تیتر خبرها اومدن اسمت!
یعنی ملاقات کابینی!
یعنی پزشکی قانونی شهر ری!
یعنی اعتصاب کارگران!
یعنی دیوان عدالت اداری...
یعنی اخراج.
یعنی حکم بازگشت به کار.
یعنی تایم ملاقات تمومه!
یعنی جاده ی قم رو گز کردن واسه ۲۰ دقیقه ملاقات.
یعنی این تماس از زندان تهران می باشد!
یعنی این تماس از زندان اوین می باشد!
یعنی حکم.های واهی...
یعنی چسبوندن اجتماع و تبانی به پرونده!
یعنی به وکیل خبر دادی؟
یعنی اشک...
یعنی مقاومت!
یعنی بغض!
یازده اردیبهشت روز توعه، روز عزیزترینم که کل زندگیش رو تلاش کرد برای احقاق حقوقی که حق طبیعی خودش و امثال خودش بوده...اما هر سال بیشتر تحت فشار و ظلم و بی عدالتی قرار گرفت.
بابا امروز که اینارو مینویسم، مثل خیلی سالهای دیگه دیوارهای سیمانی بزرگ اوین بین من و تو قرار گرفته...
هرروز بیشتر از روز قبل دوستت دارم.هرروز بیشتر بهت افتخار میکنم. تو مرد قوی و عزیز منی که تنها جرمت سکوتنکردن در برابر بیعدالتیهاست، بهای آگاهی توی این کشور خیلی سنگینه...من این پست رو پشت صدای نا خوشایند زنی که قراره بگه این تماس از زندان اوین میباشد، برایت خواهم خواند.
صبر میکنم، برای روز آزادی، برای حبس شدن توی آغوشت،برای نشون دادن عکسهای این ۸ ماه بهت صبر میکنم.
روزت مبارک عزیزترینم❤️»
زهرا✍
#داوود_رضوی
#جای_کارگر_زندان_نیست
#روز_جهانی_کارگر
#فعال_کارگری
#سندیکای_کارگران_شرکت_واحد
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«۱۱ اردیبهشت برای من معنای خیلی متفاوتی داره. یه جورایی معمولا برای شخص من روز غم و ماه استرس و اذیت بوده و هست همیشه...
۱۱ اردیبهشت برای من
یعنی پرایوت نامبر
یعن دستگاه مشترک مورد نظر خاموش می باشد...
یعنی سلام عزیزم من ۲۰۹ ام کوتاه میتونم صحبت کنم...
یعنی وزرا
یعنی بدون حضور دخترم بازجویی پس نمیدم!
یعنی اعتصاب ۴ دی ماه ۸۴
یعنی تنها غیبت مدرسه...
یعنی مقاومت مامانم...
یعنی شهامتش...
یعنی دادسرا...
یعنی خودت شاکیای؟
یعنی خانم ول کن این شکایت به هیچ جا نمیرسه...
یعنی آغوش وسط راهروهای دادگاه انقلاب...
یعنی اقای صلواتی کدوم یکیه؟
یعنی بازرسی بدنی ورودی اوین...
یعنی شماها دروغ گویید!
یعنی حتی اسم منم نمی دونی، حکم نداری!به من دست نزن!
یعنی ابلاغیهات کو؟
یعنی مگه احضار کردی!؟
یعنی پرایوت نامبر...
یعنی تجمع کارگران مقابل مجلس!
یعنی تجمع بازنشستگان..
یعنی تعلیق...
یعنی وثیقه قبول میکنید؟
یعنی بحث با سرباز که بذار برم بازجورو ببینم...
یعنی ستاد پیگیری.
یعنی گوشی تونو پس میدیم
یعنی درخواست دریافت وسایل
یعنی راهروهای اوین
یعنی دادگاه انقلاب
یعنی تجدیدنظر
یعنی گفتین کدوم شعبه؟
یعنی شکایت دارم!
یعنی مگه جز حقوق عادی چی خواستن؟
یعنی ورود به منزل.
یعنی حکم ورودتون کوش؟
کارت شناسایی تونو ببینم؟
یعنی لباس شخصی!
یعنی اون دفترو نخون!خاطرات شخصیه!
یعنی برای چی اتاق منو میگردین؟
اصلا میدونی خونه کی اومدی؟
یعنی شکایت از ضابط قضایی!
یعنی مسجل شدن بی عدالتی!
یعنی تیتر خبرها اومدن اسمت!
یعنی ملاقات کابینی!
یعنی پزشکی قانونی شهر ری!
یعنی اعتصاب کارگران!
یعنی دیوان عدالت اداری...
یعنی اخراج.
یعنی حکم بازگشت به کار.
یعنی تایم ملاقات تمومه!
یعنی جاده ی قم رو گز کردن واسه ۲۰ دقیقه ملاقات.
یعنی این تماس از زندان تهران می باشد!
یعنی این تماس از زندان اوین می باشد!
یعنی حکم.های واهی...
یعنی چسبوندن اجتماع و تبانی به پرونده!
یعنی به وکیل خبر دادی؟
یعنی اشک...
یعنی مقاومت!
یعنی بغض!
یازده اردیبهشت روز توعه، روز عزیزترینم که کل زندگیش رو تلاش کرد برای احقاق حقوقی که حق طبیعی خودش و امثال خودش بوده...اما هر سال بیشتر تحت فشار و ظلم و بی عدالتی قرار گرفت.
بابا امروز که اینارو مینویسم، مثل خیلی سالهای دیگه دیوارهای سیمانی بزرگ اوین بین من و تو قرار گرفته...
هرروز بیشتر از روز قبل دوستت دارم.هرروز بیشتر بهت افتخار میکنم. تو مرد قوی و عزیز منی که تنها جرمت سکوتنکردن در برابر بیعدالتیهاست، بهای آگاهی توی این کشور خیلی سنگینه...من این پست رو پشت صدای نا خوشایند زنی که قراره بگه این تماس از زندان اوین میباشد، برایت خواهم خواند.
صبر میکنم، برای روز آزادی، برای حبس شدن توی آغوشت،برای نشون دادن عکسهای این ۸ ماه بهت صبر میکنم.
روزت مبارک عزیزترینم❤️»
زهرا✍
#داوود_رضوی
#جای_کارگر_زندان_نیست
#روز_جهانی_کارگر
#فعال_کارگری
#سندیکای_کارگران_شرکت_واحد
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت سه فعال کارگری، رضا شهابی، داوود رضوی و حسن سعیدی
این سه نفر که عضو سندیکای کارگران شرکت واحد هستند و دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری می کنند، از رسیدگی مناسب پزشکی محروم ماندهاند.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، در گزارشی نوشته است: رضا شهابی، داوود رضوی و حسن سعیدی، با وجود حال نامساعد جسمی، مورد بیتوجهی مسئولان قضایی و مسئولان زندان اوین قرار گرفتهاند.
رضا شهابی به دلیل جراحی مهرههای گردن و کمر در دوره حبس قبلی و علیرغم تایید پزشکان زندان و بیمارستان طالقانی مبنی بر ضرورت جراحی فوری و اورژانسی گردن، دوران محکومیت خود را بدون یک روز مرخصی میگذراند. آقای شهابی که از فشار خون بالا و درد شدید در ناحیه گردن رنج میبرد، با بهانهتراشی مسئولان همچنان از طیکردن مراحل درمان خود محروم است.
داوود رضوی از بیماریهای گوارشی و چشم و زانو رنج میبرد و همچنان موفق به اخذ مرخصی درمانی نشده است.
حسن سعیدی به دلیل بیماری لثه و دهان اکثر دندانهای خود را در زندان از دست داده و به دلیل بیتوجهی زندانبان نسبت به رسیدگی به درمان دندانهایش، دچار مشکلات سوءهاضمه شده و نیاز فوری به درمان دندانهایش در خارج از زندان دارد.
برخورداری از حق درمان، یکی از حقوق زندانیان است که جمهوری اسلامی عامدانه زندانیان را از این حق محروم میکند. اغلب زندانیان به دلیل وضعیت نامناسب زندان، در دوران حبس به انواع بیماریها مبتلا میشوند و مسئولان زندان از اعزام آنها به خارج از زندان برای درمان ممانعت به عمل میآورند.
صدای زندانیان باشیم
#یاری_مدنی_توانا
#کارگران
#رضا_شهابی
#داوود_رضوی
#حسن_سعیدی
@Tavaana_TavaanaTech
این سه نفر که عضو سندیکای کارگران شرکت واحد هستند و دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری می کنند، از رسیدگی مناسب پزشکی محروم ماندهاند.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، در گزارشی نوشته است: رضا شهابی، داوود رضوی و حسن سعیدی، با وجود حال نامساعد جسمی، مورد بیتوجهی مسئولان قضایی و مسئولان زندان اوین قرار گرفتهاند.
رضا شهابی به دلیل جراحی مهرههای گردن و کمر در دوره حبس قبلی و علیرغم تایید پزشکان زندان و بیمارستان طالقانی مبنی بر ضرورت جراحی فوری و اورژانسی گردن، دوران محکومیت خود را بدون یک روز مرخصی میگذراند. آقای شهابی که از فشار خون بالا و درد شدید در ناحیه گردن رنج میبرد، با بهانهتراشی مسئولان همچنان از طیکردن مراحل درمان خود محروم است.
داوود رضوی از بیماریهای گوارشی و چشم و زانو رنج میبرد و همچنان موفق به اخذ مرخصی درمانی نشده است.
حسن سعیدی به دلیل بیماری لثه و دهان اکثر دندانهای خود را در زندان از دست داده و به دلیل بیتوجهی زندانبان نسبت به رسیدگی به درمان دندانهایش، دچار مشکلات سوءهاضمه شده و نیاز فوری به درمان دندانهایش در خارج از زندان دارد.
برخورداری از حق درمان، یکی از حقوق زندانیان است که جمهوری اسلامی عامدانه زندانیان را از این حق محروم میکند. اغلب زندانیان به دلیل وضعیت نامناسب زندان، در دوران حبس به انواع بیماریها مبتلا میشوند و مسئولان زندان از اعزام آنها به خارج از زندان برای درمان ممانعت به عمل میآورند.
صدای زندانیان باشیم
#یاری_مدنی_توانا
#کارگران
#رضا_شهابی
#داوود_رضوی
#حسن_سعیدی
@Tavaana_TavaanaTech
رضا شهابی و داوود رضوی، کارگران زندانی، در نامهای به نمایندگان تشکلات کارگری جهان در صد و دوازدهمین کنفرانس سازمان بینالمللی کار، نسبت به عدم حمایت جهانی از کارگران زندانی در ایران، اعتراض کردند.
آنها در این نامه نوشتهاند: «پروندهسازی، اخراج و اذیت و آزار و حبسهای طولانی خود و بسیاری فعالان کارگری و همچنین نقض مقاولهنامههای (کنوانسیونهای) بینالمللی در مورد آزادی تشکلها، پیمانهای دستهجمعی، حق کار و زندگی و ایمنی کار در ایران موضوع پنهانی نیست.»
رضا شهابی، از اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران در تاریخ ۲۲ اردیبهشتماه ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی در منزل خود بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.
آقای شهابی توسط دادگاه بدوی، از بابت اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» مجموعا به ۶ سال حبس تعزیری و از بابت مجازات تکمیلی به ممنوعیت خروج از کشور، عضویت در احزاب و فعالیت در شبکههای اجتماعی و منع اقامت در تهران و استانهای مجاور به مدت ۲ سال محکوم شده بود. این حکم در اواخر دی ماه سال گذشته، در دادگاه تجدیدنظر استان تهران عینا تایید شد.
وی پیش از این هم به دلیل فعالیتهای صنفی سابقه بازداشت و محکومیت داشته است.
داوود رضوی هم عضو سندیکای کارگران شرکت واحد است که دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری می کند، او از رسیدگی مناسب پزشکی محروم مانده است.
داوود رضوی از بیماریهای گوارشی و چشم و زانو رنج میبرد و همچنان موفق به اخذ مرخصی درمانی نشده است.
متن کامل بیانیه را اینجا بخوانید
#یاری_حقوقی_توانا
#رضا_شهابی
#کارگران
#بیانیه
#داوود_رضوی
@Tavaana_TavaanaTech
آنها در این نامه نوشتهاند: «پروندهسازی، اخراج و اذیت و آزار و حبسهای طولانی خود و بسیاری فعالان کارگری و همچنین نقض مقاولهنامههای (کنوانسیونهای) بینالمللی در مورد آزادی تشکلها، پیمانهای دستهجمعی، حق کار و زندگی و ایمنی کار در ایران موضوع پنهانی نیست.»
رضا شهابی، از اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران در تاریخ ۲۲ اردیبهشتماه ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی در منزل خود بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.
آقای شهابی توسط دادگاه بدوی، از بابت اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» مجموعا به ۶ سال حبس تعزیری و از بابت مجازات تکمیلی به ممنوعیت خروج از کشور، عضویت در احزاب و فعالیت در شبکههای اجتماعی و منع اقامت در تهران و استانهای مجاور به مدت ۲ سال محکوم شده بود. این حکم در اواخر دی ماه سال گذشته، در دادگاه تجدیدنظر استان تهران عینا تایید شد.
وی پیش از این هم به دلیل فعالیتهای صنفی سابقه بازداشت و محکومیت داشته است.
داوود رضوی هم عضو سندیکای کارگران شرکت واحد است که دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری می کند، او از رسیدگی مناسب پزشکی محروم مانده است.
داوود رضوی از بیماریهای گوارشی و چشم و زانو رنج میبرد و همچنان موفق به اخذ مرخصی درمانی نشده است.
متن کامل بیانیه را اینجا بخوانید
#یاری_حقوقی_توانا
#رضا_شهابی
#کارگران
#بیانیه
#داوود_رضوی
@Tavaana_TavaanaTech
«نوشته زهرا رضوی به مناسبت تولد پدر دربندش داود رضوی
در آستانه سالروز تولدت، برای دومین بار، بازهم دیوارهای سیمانی و بلند اوین بین ما فاصله انداخته، امسال هم از حضور آرامشبخش تو محروم بودهام، امیدوارم امشب شمع کوچکی روشن کنی و آرزو کنی که بعد از این همه دوری و سختی، باز هم در کنار هم قرار بگیریم....امیدوارم آرزویت زودتر از تصوراتمان برآورده شود.
تلاشهای ما برای گرفتن چند روز مرخصی که حق قانونی توست بعد از نزدیک دو سال حبس ناعادلانهات بینتیجه ماند، بالا و پایین رفتن های راهروهای دادستانی و راهروهای ادرای اوین، نتیجه نداد و هر بار مارا به بهانههای واهی ناامید کردند...تلاشهایمان برای گرفتن مرخصی درمانی و پیگیری درمانت خارج از زندان هم بی جواب ماند، نمیگذارند کمی خیال ما از بابت شرایط جسمانیت حداقل راحت شود...دومین باریست که شب تولدت در آغوشم نمیکشی، هدیهای که خریدهام را نمیتوانم به تو بدهم، عکسی نخواهیم گرفت، و تنها باید به شنیدن صدای گرم و محکم تو دلگرم شوم، یقین دارم که این همه ظلم بیجواب نخواهد ماند، عدالت همواره راه خود را پیدا میکند، گرچه شاید دیر و دور!
حبس به ناحق و به جرم حق طلبی در اینجا حتی مرخصی هم ندارد، انگار تبصرهها و مرخصیها و .... در این سرزمین فقط متعلق به جرمهای واقعیست، هر چه بیگناهتر و پاکتر باشی، درد و رنج و اذیتها و آزارهای بیشتری سهمت خواهد بود، این چنین نخواهد ماند، ایمان دارم. این روزها دیگر از دلتنگیهایم برایت نمیگویم، صبوری میکنم و دلتنگیهایم را قورت میدهم، مبادا ناراحتیم، دغدغههایت را تشدید کند، با همه ی وجود به تو افتخار میکنم.
صدایت را در آغوش میگیرم، تولدت مبارک عزیز من،برای روز آزادی، برای در آغوش کشیدنت صبر میکنم
دوستت دارم❤️»
از صفحه سندیکای شرکت واحد
@Vahed_Syndica
داوود رضوی عضو سندیکای کارگران شرکت واحد است که دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری میکند، او از رسیدگی مناسب پزشکی محروم مانده است.
داوود رضوی از بیماریهای گوارشی و چشم و زانو رنج میبرد و همچنان موفق به اخذ مرخصی درمانی نشده است.
#داوود_رضوی #کارگر #سندیکای_شرکت_واحد #کارگر_زندانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در آستانه سالروز تولدت، برای دومین بار، بازهم دیوارهای سیمانی و بلند اوین بین ما فاصله انداخته، امسال هم از حضور آرامشبخش تو محروم بودهام، امیدوارم امشب شمع کوچکی روشن کنی و آرزو کنی که بعد از این همه دوری و سختی، باز هم در کنار هم قرار بگیریم....امیدوارم آرزویت زودتر از تصوراتمان برآورده شود.
تلاشهای ما برای گرفتن چند روز مرخصی که حق قانونی توست بعد از نزدیک دو سال حبس ناعادلانهات بینتیجه ماند، بالا و پایین رفتن های راهروهای دادستانی و راهروهای ادرای اوین، نتیجه نداد و هر بار مارا به بهانههای واهی ناامید کردند...تلاشهایمان برای گرفتن مرخصی درمانی و پیگیری درمانت خارج از زندان هم بی جواب ماند، نمیگذارند کمی خیال ما از بابت شرایط جسمانیت حداقل راحت شود...دومین باریست که شب تولدت در آغوشم نمیکشی، هدیهای که خریدهام را نمیتوانم به تو بدهم، عکسی نخواهیم گرفت، و تنها باید به شنیدن صدای گرم و محکم تو دلگرم شوم، یقین دارم که این همه ظلم بیجواب نخواهد ماند، عدالت همواره راه خود را پیدا میکند، گرچه شاید دیر و دور!
حبس به ناحق و به جرم حق طلبی در اینجا حتی مرخصی هم ندارد، انگار تبصرهها و مرخصیها و .... در این سرزمین فقط متعلق به جرمهای واقعیست، هر چه بیگناهتر و پاکتر باشی، درد و رنج و اذیتها و آزارهای بیشتری سهمت خواهد بود، این چنین نخواهد ماند، ایمان دارم. این روزها دیگر از دلتنگیهایم برایت نمیگویم، صبوری میکنم و دلتنگیهایم را قورت میدهم، مبادا ناراحتیم، دغدغههایت را تشدید کند، با همه ی وجود به تو افتخار میکنم.
صدایت را در آغوش میگیرم، تولدت مبارک عزیز من،برای روز آزادی، برای در آغوش کشیدنت صبر میکنم
دوستت دارم❤️»
از صفحه سندیکای شرکت واحد
@Vahed_Syndica
داوود رضوی عضو سندیکای کارگران شرکت واحد است که دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری میکند، او از رسیدگی مناسب پزشکی محروم مانده است.
داوود رضوی از بیماریهای گوارشی و چشم و زانو رنج میبرد و همچنان موفق به اخذ مرخصی درمانی نشده است.
#داوود_رضوی #کارگر #سندیکای_شرکت_واحد #کارگر_زندانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech